نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۶ آذر ۱۸, شنبه

بیت‌المقدس و خدمت ترامپ به خامنه‌ای، غارت بودجه توسط نهاد‌ها،‌ گام مثبت ...

امپراطوری رسانه ای رژیم ایران در خارج از کشور

مخفی شدن مدیران شرکت نیشکر هفت‌تپه از ترس کارگران اعتصابی؛

مخفی شدن مدیران شرکت نیشکر هفت‌تپه از ترس کارگران اعتصابی؛

اعتصاب در هفت‌تپه

مخفی شدن مدیران شرکت نیشکر هفت‌تپه از ترس کارگران اعتصابی

بنا به گزارشهای رسیده، کارگران اعتصاب کننده نیشکر هفت‌تپه تمام شیشه ها و دربهای قسمت مدیریت شرکت را شکسته تا مدیران شرکت را بیرون بیاورند.
به دنبال اعتصاب کارگران روزمزد نیشکر هفت‌تپه ، مدیر صنعت به نام مومن غریب و مدیر های قسمتهای مختلف از ترس کارگران اعتصابی در قسمتی از کارخانه مخفی شده اند.
هم اکنون کلیه کارگران اعتصاب کننده در مدیریت و اتاق افشار جمع شده اند تا آنها را بیرون بیاورند اما آنها از ترس کارگران ٬مخفی شده و بیرو ن نمی آیند.
مدیر شرکت می گوید باید یک شیخ از یک طایفه که همه او را قبول داشته باشند بیاید اینجا تا وی به همراه او بیرون بیاید.
گفتنی است که کارگران اعتصاب کننده تمام شیشه ها و دربهای مدیریت را شکسته و وارد سالن شده اند.
همچنین بر اساس گزارشات رسیده کوره های بخار به دلیل اعتصاب کارگران روزمزد خاموش شد.
جهت یادآوری امروز شنبه ۱۸ آذرماه از حدود  قبل کارگران شرکت نیشکر هفت تپه دست به اعتصاب زدند. این کارگران بنا بر فراخوانی که از قبل داده بودند قرار بود روز چهارشنبه گذشته دست به اعتصاب بزنند اما بدلیل تعطیلی روز چهارشنبه و از آنجا که کارفرما به وعده هایش عمل نکرده است امروز شنبه از ساعتی پیش، حدود ساعت ۱۰ صبح،  دست به اعتصاب زدند.
شایان ذکر است که پیش از این کارگران کارخانه نیشکر هفت تپه در یک التیماتوم اعلام کرده بودند که اگر به خواسته هایشان رسیدگی نشود تجمع بزرگ خود را به فرمانداری شوش خواهند کشید.
دست‌اندرکاران سایت ایران کارگر ضمن حمایت از همه خواسته‌ها و مطالبات برحق کارگران شرکت نیشکر هفته و حمایت از اعتصاب آنها برای رسیدن به خواسته‌هایشان، خبرهای تکمیلی اعتصاب و اعتراض امروز آنان را بصورت مستمر و لحظه به لحظه پوشش خواهد داد. همچنین می‌توانید این خبرها را در کانال تلگرامی ایران کارگر دنبال کنید.

سیامک میرزایی زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین که در حال گذراندن مدت محکومیت سه سال حبس تعزیری خود در بند ۸ زندان اوین است، اخیرا با پرونده جدیدی تحت عنوان “اخلال در نظم زندان و توهین به رهبری” متهم شده است.

خبرگزاری هرانا – سیامک میرزایی زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین که در حال گذراندن مدت محکومیت سه سال حبس تعزیری خود در بند ۸ زندان اوین است، اخیرا با پرونده جدیدی تحت عنوان “اخلال در نظم زندان و توهین به رهبری” متهم شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران،سیامک میرزایی زندانی سیاسی بند ۸ زندان اوین که در حال سپری کردن محکومیت ۳ ساله اش است، طی برخورد و درگیری با زندانیان و گزارش مسئولین حفاظت زندان اوین به مسئولین قضایی، با تشکیل پرونده ای به ” توهین به رهبری ” و ” اخلال در نظم و آسایش عمومی ” متهم شده است.
برای این زندانی از بابت پرونده جدید قرار وثیقه ی ۱۰۰ میلیون تومانی صادر شده است.

یک منبع نزدیک به آقای میرزایی در خصوص پرونده جدید به گزارشگر هرانا گفت: “اعتصاب غذای ۱۸ روزه سیامک میرزایی و نامه نگاری مکرر به مسئولین ذی صلاح باعث شد تا با طرح یک دعوای سوری علیه این زندانی پرونده جدید تشکیل شود.”

این منبع نزدیک در ادامه گفت: ” حفاظت اطلاعات زندان اوین با گزارش مغرضانه به مسئولان قضایی باعث شد، برای این زندانی توسط بازپرسی شعبه ۴ دادسرای عمومی ناحیه مقدس تهران قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی صادر شود.”
سیامک میرزایی فعال مدنی ترک(آذری) روز بیست‌و چهارم تیرماه سال گذشته در شهر پارس آباد مغان بازداشت و جهت بازجویی به بند ۲۰۹ بازداشتگاه اوین منتقل شده بود.

این زندانی چهل روز از مدت بازداشتش را در سلول انفرادی و مابقی را در سلول‌های دو نفره همین بازداشتگاه نگهداری شده بود.

وی پیش از این در سال‌های ٨۵، ٨۶، ٨۹ و ۹۰ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در مراجع قضایی مربوطه چندین نوبت مورد محاکمه قرار گرفته است.

آقای میرزایی ابتدا در دادگاه انقلاب بهارستان به ریاست قاضی حسنی به تحمل ده سال حبس تعزیری و ۲ سال تبعید به طبس محکوم شد، حکم وی توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر به ریاست قاضی بابایی به ۳ سال حبس تعزیری و ۱ سال تبعید به طبس تقلیل پیدا کرد.

سیامک میرزایی دانشجوی محروم از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد است که پیشتر در سال ۱۳۹۰ در خصوص پرونده دیگری به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده بود.

نامه دو زندانی سیاسی؛ ما را گروگان گرفتند، شکنجه و محکوم به اعدام شدیم

نامه دو زندانی سیاسی؛ ما را گروگان گرفتند، شکنجه و محکوم به اعدام شدیم

خبرگزاری هرانا – حسن دهواری و الیاس قلندرزهی، دو زندانی سیاسی زندان مرکزی زاهدان که پبشتر طی حکمی توسط شعبه دوم دادگاه انقلاب زاهدان به اعدام محکوم شده بودند با نگارش نامه ای مدعی شدند به دلیل فعالیت سایر اعضای خانواده یا اقوام توسط دستگاه امنیتی “گروگان” گرفته شدند. آنها در این نامه از نحوه برخورد خشن و غیر انسانی بازجویان پرده برداشته و اتهامات وارده را واهی دانستند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حسن دهواری و الیاس قلندرزهی دو زندانی سیاسی بلوچ مدعی هستند “به دلیل فعالیت سیاسی سایر اقوام یا اعضای خانواده و برای وادار کردن آن افراد به بازگشت به کشور یا توقف فعالیت به شکل گروگان” بازداشت و سپس به اعدام محکوم شده اند.
این زندانیان طی نامه ای سرگشاده از نحوه تهدید و شکنجه بازجویان اداره اطلاعات زاهدان سخن گفتند.

متن این رنجنامه را به نقل از هرانا بخوانید:

با عرض سلام و احترام به همه ی دلسوزان واقعی
در تاریخ ۱۳۹۳/۱۱/۱۶ مامورین دولت به خانه ی الیاس قلندرزهی حمله کردند، عمو های الیاس قلندرزهی و برادر حسن دهواری بخاطر دفاع از حقوق مردم مسلمان بلوچستان بر علیه دولت اقدام کرده بودند. چند نفر دیگر در خانه بودند بعد از اینکه متوجه شدند مامورین خانه را محاصره کردند در تاریکی شب از فرصت استفاده کرده و موفق به فرار شدند، وقتی مامورین به داخل خانه آمدند دیدند افراد مورد نظر موفق به فرار شده اند، الیاس قلندرزهی و من حسن دهواری را به همراه خانواده دستگیر و به عنوان گروگان به وزارت اطلاعات زاهدان منتقل کردند و آنجا تحت بدترین شکنجه ها قرار گرفتیم از قبیل؛
۱ – به تخت معجزه مارا بستند، تخت معجزه تختی است که می گویند هرکسی به روی آن برود شروع به اعتراف می کند و روی تخت معجزه با کابل در حالی که چشمهای ما را بسته بودند شروع به زدن کردند و بر اثر زخم های زیاد از راه رفتن افتادیم و مارا با ویلچر تا اتاق ها می بردند.
۲ – بر سر ما کلاه برقی گذاشتند و سر ما را با شوک برقی زدند.
۳ – روی صندلی های آهنی نشاندند و زیر آن کبریت یا فندک روشن می کردند.
۴ – لباسهای مارا می کشیدند (در می آوردند) و در حال لخت بودن از ما فیلمبرداری کردند و تهدید به پخش آن کردند.

تهدید می کردند که قبول کنید و گرنه ما همین بلاهایی که بر سر شما آوردیم را بر سر خانواده شما که در اینجا هستند می آوریم. به خانواده ها کلمات رکیک و خیلی زشت می گفتند، به مقدسات ما توهین می کردند.

ما که توان شکنجه های روحی و جسمی را نداشتیم مجبور شدیم که هرچی می گویند به طور دیکته وار اقرار کنیم، علیرغم اینکه در مراحل بازجویی ها در بازپرسی و نزد قاضی دادگاه کیفری بارها اتهامات را رد کردیم و توضیح دادیم اقاریر ما تحت شکنجه اخذ شده است، اما متاسفانه با بی توجهی قضات به اظهارات ما طبق خواست وزارت اطلاعات در دادگاه محکوم به اعدام شدیم در حالی که به عنوان گروگان مارا آورده بودند تا عموی الیاس قلندرزهی خود را تسلیم دولت کند اما ایشان خود را تسلیم نکردند و به ناحق ما را اعدام دادند، اتهامات واهی به ما نسبت دادند.
والسلام علکیم و رحمه الله
حسن دهواری و الیاس قلندرزهی

بر اساس گزارشات دریافتی در طی سالهای اخیر، روش گروگان گرفتن اعضای خانواده توسط نهادهای امنیتی و استفاده از آنان برای وادار کردن فردی که به گروههای اپوزیسیون پیوسته است جهت بازگشت یا کنار گذاشتن فعالیت ها بیش از هر جای دیگر در کشور در منطقه بلوچستان ایران مورد استفاده نهادهای امنیتی قرار می گیرد.

بنابر گزارشات منتشره در سالهای اخیر، علی نارویی (برادر صدیق نارویی از اعضای جیش العدل) که در زندان جان باخت، سلیمان میایی (برادر علی میایی از اعضای همان سازمان) که بعدا اعدام شد، محمدامین عزیزی (برادر ابراهیم عزیزی از اعضای همان سازمان) که بیش از ۹ ماه در بازداشت به سر برد و محمدصابر ملک رئیسی (برادر عبیدالرحمن ملک رئیسی از اعضای همان سازمان) که حکم ۱۵ سال حبس در تبعید خود را می گذراند در زمره برجسته ترین پرونده هایی هستند که بازداشت شدگان مدعی شدند برای تحت فشار قرار دادن عضو دیگر خانواده به گروگان گرفته شده اند.

شکاف هزینه تهران با دیگر استان‌ها دو برابر شده

شکاف هزینه تهران با دیگر استان‌ها دو برابر شده

زنی در تهرانحق نشر عکسGETTY IMAGES
بررسی‌های بی‌بی‌سی فارسی نشان می‌دهد که ظرف یک دهه اخیر شکاف میان هزینه متوسط خانوار شهری در تهران با متوسط هزینه در دیگر استان‌های ایران، تقریبا دو برابر شده است.
چنان که آمار رسمی نشان می‌دهد وضع اقتصادی ایرانیان در دهه اخیر ۱۵ درصد بدتر شده، یعنی مجموع کالاها و خدماتی که هر خانوار به طور متوسط مصرف کرده پایین آمده است.
اما این ضربه به رفاه خانوار برای همه یکسان نبوده است.
بنا به آمار بانک مرکزی ایران در حالی که بین سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵ متوسط بودجه خانوار به قیمت ثابت (با در نظر گرفتن تورم) در عموم استان‌های ایران پایین آمده، متوسط بودجه خانوار شهری در تهران بالا رفته است.
خراسان جنوبی و قم تنها استان‌هایی هستند که در کنار تهران بودجه خانوار در آنها افزایش داشته است (با توجه به تاسیس استان البرز پس از سال ۱۳۸۵، این استان در محاسبات در نظر گرفته نشده).
اگر قیمت‌ها را معادل سال ۱۳۹۵ در نظر بگیریم، هر خانوار تهرانی در سال ۱۳۸۵ بودجه ماهانه‌ای معادل ۴ میلیون و ۸۴۰ هزار تومان داشت. این بودجه متوسط در سال ۱۳۹۵ به ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان افزایش یافت.
اما متوسط بودجه خانوار در سایر استان‌های ایران، که در سال ۱۳۸۵ ماهی ۳ میلیون و ۳۳۰ هزار تومان بود، در سال ۱۳۹۵ تا ۲ میلیون و ۷۷۰ هزار تومان پایین آمد.
به این ترتیب اختلاف بودجه خانوار که در سال ۱۳۸۵ بین تهران و استان‌های دیگر ۴۵ درصد بود، در سال ۱۳۹۵ به ۸۷ درصد رسید.
(اگر سال ۱۳۸۶ را با سال ۱۳۹۵ مقایسه کنیم متوسط بودجه خانوار در همه استان‌ها پایین آمده است، البته همچنان شکاف بین تهران و دیگر استان‌ها زیاد شده است.)

ترکیب هزینه‌ها

بودجه خانوار در استان‌های مختلف شاید با تصورهایی که می‌توان از وضع اقتصادی استان‌ها داشت تفاوت‌هایی داشته باشد.
به عنوان نمونه بزرگترین هزینه متوسط خانوار پس از تهران، در سال ۱۳۹۵ متعلق به استان کهگیلویه و بویراحمد است که هزینه متوسط هر خانوار در آن ماهانه ۴ میلیون و ۳۶۰ هزار تومان بوده است.
متوسط بودجه خانوار در این استان در عموم سال‌های اخیر پس از تهران رتبه دوم را داشته است.
در استان کهگلیوله و بویراحمد خانوارها به طور متوسط حتی بیشتر از خانوارهای تهرانی خرج خوراک، پوشاک، ارتباطات و رستوران و هتل کرده‌اند.
در همسایگی کهگیلویه و بویراحمد، استان لرستان در قعر جدول هزینه‌ متوسط خانوار قرار گرفته است و در سال ۱۳۹۵ بودجه متوسط خانوار در آن ۱ میلیون و ۸۷۵ هزار تومان بوده است، یعنی تقریبا نصف هزینه متوسط در کل کشور و یک سوم هزینه خانوار در تهران.
بودجه خانوار
لرستان در چند سال اخیر عموما کمترین هزینه متوسط خانوار را داشته و می‌توان تعبیر کرد که ساکنان این استان از ساکنان همه دیگر استان‌ها رفاه پایین‌تری داشته‌اند.
اما نه تنها در این استان متوسط هزینه از همه جا پایین‌تر بوده، که بودجه متوسط در آن (به قیمت ثابت) در دهه اخیر با شتاب بیشتری از دیگر استان‌ها سقوط کرده است: ۳۷ درصد. یعنی خانوارهای لرستان به طور متوسط در سال ۱۳۹۵ یک سوم کمتر از کالاها و خدمات مصرفی در سال ۱۳۸۵ را مصرف کرده‌اند.
پس از لرستان استان کردستان پایین‌ترین بودجه متوسط خانوار را دارد.
کردستان در کنار چهار محال و بختیاری از استان‌هایی است که پس از لرستان سقوط چشمگیری در بودجه متوسط خانوار داشته است.
با وجود این که در سال ۱۳۹۵ خانوارهای استان لرستان و کردستان به طور متوسط کمتر از خانوارهای همه استان‌های دیگر خرج خوراک کرده‌اند، سهم خوراک از بودجه خانوار در آنها بیش از ۳۰ درصد و در بالاترین رده‌ها بوده است.
نقشه سهم خوراک از بودجه
Image captionسهم هزینه خوراکی و آشامیدنی از کل بودجه خانوار یکی از شاخص‌های رفاه است و سهم کمتر به منزله رفاه بالاتر تلقی می‌شود
بیشترین سهم خوراک از بودجه خانوار در سیستان و بلوچستان است (۳۶ درصد) و در سال ۱۳۹۵ استان‌های چهارمحال و بختیاری، ایلام و کرمانشاه هم بالا بوده است.
پایین‌ترین سهم خوراک از کل بودجه در استان‌های تهران و فارس بوده است.
این دو استان در سال ۱۳۹۵ بالاترین سهم هزینه مسکن از کل بودجه خانوار را داشته‌اند.
مقایسه اجاره نشینی
بررسی وضع مسکن، میزان بودجه خانوار و ترکیب هزینه‌های مختلف (خوراک، مسکن و...) در مجموع حاکی از آن است که نه تنها استان تهران به طور چشمگیری با دیگر استان‌های ایران متفاوت است، بلکه این تفاوت در یک دهه اخیر پررنگ‌تر نیز شده است.

اتحادیه عرب تصمیم ترامپ را محکوم کرد

اتحادیه عرب تصمیم ترامپ را محکوم کرد

 
ناآرامی‌ها در مناطق فلسطینی برای سومین روز متوالی ادامه داشته است
ناآرامی‌ها در مناطق فلسطینی برای سومین روز متوالی ادامه داشته است
بیش از ۲۰ کشور عضو اتحادیه عرب تصمیم دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در به رسمیت شناختن بیت‌المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل را مورد انتقاد قرار داده‌اند و گفته‌اند این اقدام به تنش و تخاصم در منطقه خواهد انجامید.
این تصمیم رئیس‌جمهور آمریکا "بی‌طرفی" این کشور در روند صلح خاورمیانه را به شدت خدشه‌دار کرده؛ به طوری که تشکیلات فلسطینی رسما آمریکا را فاقد صلاحیت برای ادامه میانجی‌گری در بحران خاورمیانه دانسته‌ است و دیدار از پیش تعیین شده محمود عباس، رئیس این تشکیلات با مایک پنس، معاون دونالد ترامپ را که قرار بود طی روزهای آینده صورت گیرد را لغو کرده است.
واکنشی که روز شنبه ( نهم دسامبر - ۱۸ آذر) در جلسه اضطراری اتحادیه عرب در قاهره مصر هم تکرار شد و وزرای خارجه کشورهای عرب عضو تصریح کردند که با این تصمیم دیگر آمریکا برای رهبری مذاکرات صلح خاورمیانه قابل اعتماد نخواهد بود.
بیانیه ۲۲ عضو اتحادیه عرب، روز شنبه در حالی منتشر شد که در نوار غزه و مناطق فلسطینی برای سومین روز متوالی درگیری میان نیروهای اسرائیلی و معترضان فلسطینی ادامه یافت.
بیشتر بخوانید

آمریکا متحدان بسیار نزدیکی در میان کشورهای عضو اتحادیه عرب دارد؛ مصر، عربستان، امارات متحده عربی سه کشوری بودند که با وجود روابط نزدیک با کاخ‌سفید، روز شنبه بیانیه محکومیت تصمیم آقای ترامپ را امضاء کردند.
در متن این بیانیه آمده، ایالات متحده با این اقدام آقای ترامپ:
  • عملا خود را از میانجی بودن در روند مذاکرات میان اسرائیل و فلسطینیان خلع کرد
  • این تصمیم به تنش‌های موجود عمق داد، بر خشم‌ها افزود و منطقه را با خطر خشونت و آشوب بیشتر روبرو کرد
وزاری خارجه اتحادیه عرب گفته اند در اقدامی مشترک از شورای امنیت سازمان ملل خواهند خواست که این تصمیم آمریکا را محکوم کند.
آمریکا روز گذشته هم در جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد خود را منزوی و در برابر اجماع ۱۴ عضو دیگر این شورا تنها دید.
با وجود این نیکی هیلی، سفیر آمریکا در سازمان ملل، با دفاع از تصمیم آقای ترامپ گفت سازمان ملل متحد در سال‌های گذشته به طور "ظالمانه‌ای کانون خصم علیه اسرائیل بوده" و کاخ‌سفید دیگر این وضعیت را تحمل نخواهد کرد.
روز شنبه همچنین گزارش شد علاوه بر محمود عباس، رئیس دولت سرزمین‌های فلسطینی که گفته با مایک پنس، معاون دونالد ترامپ ملاقات نخواهد کرد، در مصر، پاپ توادروس دوم، رهبر کلیسای قبطی‌ها هم هرگونه ملاقاتی را با معاون رئیس جمهور آمریکا رد کرده است.
********************************************************************

مقام‌های فلسطینی: در خشونت‌های اخیر ۴ نفر کشته و ۱۶۰ نفر زخمی شدند

  • غزه
وزارت بهداشت دولت خودگردان فلسطین گفته است در حملات هوایی روز جمعه اسرائیل حداقل ۲۵ نفر زخمی شده‌اند
حداقل ۴ فلسطینی در خشونت‌های ۲۴ ساعت گذشته میان فلسطینیان و نیروهای اسرائیلی کشته و ۱۶۰فلسطینی دیگر زخمی شده‌اند.
اسرائیل می‌گوید در واکنش به پرتاب راکت از غزه، مواضع نظامی حماس در مرکز و جنوب غزه را هدف قرار داده است.
اسرائیل گفته است محل ساخت و انبار سلاح را هدف قرار داده است.
اسرائیل روز جمعه هم به اهدافی در غزه حمله کرد.
به دنبال اظهارنظر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا در مورد به رسمیت شناختن بیت‌المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل، تنش‌ها میان فلسطینیان و اسرائیل به شدت افزایش یافته است.
روز گذشته تظاهراتی در کرانه غربی اشغالی و نوار غزه در اعتراض به تصمیم دونالد ترامپ برگزار شد و دو فلسطینی در غزه به دست نیروهای اسرائیلی کشته شدند.

راکتی که از غزه پرتاب شد، در شهر سدروت فرود آمد و به خودروها آسیب رساند اما تلفات جانی در بر نداشت. دو راکت دیگر رهگیری شدند.
در درگیری‌ها و خشونت‌ها میان معترضان فلسطینی و نیروهای اسرائیلی ده‌ها نفر هم زخمی شدند.
اسرائیل بیت‌المقدس را پایتخت خود می‌داند. فلسطینی‌ها خواهان تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی با پایتختی بیت‌المقدس شرقی هستند.
بیت المقدس شهری مقدس برای مسلمانان، یهودیان و مسیحیان است و بخش شرقی بیت المقدس در جریان جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۶۷ به اشغال اسرائیل در آمد.

تصمیم رئیس جمهور ایالات متحده در روز چهارشنبه برای به رسمیت شناختن بیت‌المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل و انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت‌المقدس نظم بین‌المللی جهان را به مضحکه تبدیل کرده است. فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر و سازمان‌های عضو و همکار آن در فلسطین ـ الحق، مرکز حقوق بشر المیزان ـ و مرکز حقوق بشر المرصاد عرب در بلندی‌های جولان نگرانی شدید خود را از این تصمیم غیرمسئولانه ابراز می‌کنند.



فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر

تصمیم ترامپ در مورد بیت‌المقدس مغایر صلح و حقوق بین‌المللی است




تصمیم رئیس جمهور ایالات متحده در روز چهارشنبه برای به رسمیت شناختن بیت‌المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل و انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت‌المقدس نظم بین‌المللی جهان را به مضحکه تبدیل کرده است. فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر و سازمان‌های عضو و همکار آن در فلسطین ـ الحق، مرکز حقوق بشر المیزان ـ و مرکز حقوق بشر المرصاد عرب در بلندی‌های جولان نگرانی شدید خود را از این تصمیم غیرمسئولانه ابراز می‌کنند. آمریکا با این تصمیم چک سفید دیگری در اختیار اسرائیل و اشغالگری آن و نقض حقوق اساسی فلسطینی‌ها، به ویژه حق تعیین سرنوشت آنها، قرار می‌دهد.

در حالیکه بحث‌های مربوط به جایگاه بیت‌المقدس در گفتگوهای قبلی صلح همواره بسیار با دقت انجام می‌شد، تصمیم رئیس جمهور ترامپ مانعی جدی در راه کلیه‌ی تلاش‌ها و امیدها برای دستیابی به صلح پایدار و جامع ایجاد می‌کند. این تصمیم می‌تواند به اوج گیری خشونت در اسرائیل و فلسطین بیانجامد و در سراسر منطقه و به ویژه، با توجه به اهمیت نمادین بیت‌المقدس در افکار عمومی، در میان متحدان آمریکا به تنش‌ها دامن بزند.

دیمیتریس کریستوپولوس، رئیس فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر، گفت:

«این تصمیم با وجود اینکه جایگاه حقوقی بیت‌المقدس را به عنوان منطقه‌ای اشغالی تغییر نمی‌دهد، تلاش‌های صلح در اسرائیل و فلسطین را به شدت تضعیف می‌کند و حمله‌ای اساسی به نظام بین‌المللی حقوقی به شمار می‌رود. تصمیم ایالات متحده به بی‌قانونی بین‌المللی و جنایت‌های بین‌المللی اعتبار می‌بخشد.»

شناسایی بیت‌المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل و انتقال سفارت آمریکا به آنجا نقض آشکار اصول اساسی حقوق بین‌المللی و نقض مستقیم و عمدی تعهدهای ایالات متحده بر اساس قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل است.

از زمان طرح تقسیم سازمان ملل در سال ۱۹۴۷، جامعه‌ی بین‌المللی درباره‌ی رعایت جایگاه حقوقی بیت‌المقدس توافق داشته است. حمله‌ها به جایگاه حقوقی بیت‌المقدس محکوم بوده است. اشغال بیت‌المقدس شرقی به دست اسرائیل پس از جنگ شش روزه ۱۹۶۷ به روشنی در قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت سازمان ملل محکوم شده است. در سال ۱۹۸۰، زمانیکه کِنِسِت بیت‌المقدس را پایتخت اسرائیل اعلام کرد، قطعنامه‌های ۴۷۶ و ۴۷۸ شورای امنیت تاکید کردند که هر اقدامی به قصد تغییر ماهیت و جایگاه بیت‌المقدس ناقض حقوق بین‌المللی به شمار می‌رود. در نتیجه، شورای امنیت سازمان ملل از همه کشورهایی که هیئت دیپلماتیک خود را در بیت‌المقدس مستقر کرده بودند خواست این هیئت‌ها را از آنجا خارج کنند. شورای امنیت بار دیگر در دسامبر ۲۰۱۶ در قطعنامه ۲۳۳۴ خود تاکید کرد که ایجاد شهرک‌های کوچ‌نشین اسرائیل در مناطق اشغالی فلسطین پس از سال ۱۹۶۷، شامل بیت‌المقدس شرقی، از هیچ اعتبار قانونی برخوردار نیست و نقض آشکار حقوق بین الملل است. شورای امنیت تاکید کرد که کوچ‌نشین‌ها مانع اصلی راه حل دو کشور و صلح پایدار و جامعه هستند. همچنان که دیوان بین‌المللی داوری اعلام کرده است، کلیه کشورها تعهدی بین‌المللی دارند که وضعیت‌های غیر قانونی را به رسمیت نشناسند و هرگونه مانعی بر سر راه اِعمال حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین را از میان بردارند.

بر این اساس، سازمان‌های ما از جامعه بین‌المللی، به ویژه شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه‌ی عرب که امروز و فردا اجلاس‌های اضطراری برگزار خواهند کرد، می‌خواهند کلیه اقدام‌های ممکن را در پیش بگیرند تا قطعنامه‌های الزام آور سازمان ملل، به ویژه درباره‌ی بیت‌المقدس، به اجرا درآیند.

علاوه بر این، سازمان‌های ما از دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی بین‌دولتی می‌خواهند رعایت حقوق بین‌المللی را تضمین کنند، مواضع محکمی علیه تصمیم آمریکا بگیرند و علیه انتقال هر سفارتی به بیت‌المقدس، از جمله با خودداری از شرکت در نشست‌های رسمی در چنین سفارت‌هایی، فعالیت کنند.

سرانجام، از اتحادیه‌ی اروپا می‌خواهیم قاطعانه بر موضع جداسازی خود باقی بماند و موضعی قوی و مشترک را تعریف کند تا اطمینان یابد که هیچ مانعی بر سر راه مردم فلسطین قرار نگیرد.

ردپای رانت‌ ۱۰۰۰ میلیاردی پالایشی‌ها بیخ گوش وزارت نفت/ تخفیف قیمت فرآورده‌ها و سود برخی صنایع

ردپای رانت‌ ۱۰۰۰ میلیاردی پالایشی‌ها بیخ گوش وزارت نفت/ تخفیف قیمت فرآورده‌ها و سود برخی صنایع

خبرگزاری فارس: ردپای رانت‌ ۱۰۰۰ میلیاردی پالایشی‌ها بیخ گوش وزارت نفت/ تخفیف قیمت فرآورده‌ها و سود برخی صنایع
 زنگنه پس از آنکه در سال 1392، سکان وزارت نفت را در اختیار گرفت، برخی کارشناسان و فعالان صنعت نفت بر این عقیده بودند که به احتمال زیاد شاهد اتخاذ سیاست‌هایی در زمینه حذف رانت‌ شکل گرفته در صنعت پالایشگاهی و پتروشیمی خواهند بود.
هر چند که در سال‌های اولیه وزارت وی و البته به لطف کاهش شدید قیمت جهانی نفت، شاهد تحولاتی در شیوه قیمت گذاری خوراک گاز شرکت‌های پتروشیمی و محصولات پالایشگاهی بودیم، اما به نظر می‌رسد پس از گذشت 4 سال از مقاومت شیخ الوزرا، دوباره لابی‌های مؤثر و ایجاد رانت‌هایی چند هزار میلیارد تومانی در صنایع مذکور از سر گرفته شده است.
شاهد این مدعا پالایشگاه‌های فرسوده‌ای هستند که با تولید محصولات بی کیفیت، کوچک‌ترین نقشی نیز در فرآیند تحویل نفت خام و توزیع فرآورده‌های نفتی ندارند و باید پرسید چگونه به واسطه استفاده از تجهیزات مستهلک شده با میانگین اشتغال زایی 1000 نفری، قادر به سودآوری چند هزار میلیارد تومانی در سال هستند؟
آیا در سالی که دولت به طور مدام از کسری چشمگیر بودجه و اوضاع نابسامان اقتصادی سخن می‌گوید، ایجاد رانت‌های چند هزار میلیاردی و تخصیص بودجه عمومی مردم به پالایشگاه‌های کشور، به واسطه تخفیفات و نحوه قیمت گذاری وزارت نفت توجیه پذیر است؟
کاوه نصرتی و نازنین یاسینی دو کارشناس اقتصاد انرژی و بازار سرمایه در این زمینه با ارائه گزارشی تحقیقی توصیفی ضمن بررسی آخرین وضعیت پالایشگاه‌های کشور با میانجی گری مکانیزم سودآوری این شرکت‌ها،سیاست‌های فعلی ارائه تخفیف و نحوه قیمت گذاری فرآورده‌های نفتی شرکت‌های پالایشگاهی را به چالش کشیده‌اند.
در این گزارش آمده است:
در روزهای اخیر گزارش‌های مالی عملکرد برخی شرکت‌های پالایش نفت طی دوره 6 ماهه نخست سال 1396 در حالی منتشر شد که جهش خیره کننده سود این شرکت‌ها نسبت به مدت مشابه سال گذشته، بهانه ای برای بازبینی مکانیزم و نحوه سودآوری آنان در این گزارش است.
در نگاه نخست ممکن است این گونه به نظر برسد که رشد بیش از 330 درصدی سود یکی از پالایشگاه‌های کشور یعنی شرکت پالایش نفت بندرعباس در 6 ماه نخست سال جاری نسبت به مدت مشابه سال قبل، به دلیل افزایش قیمت نفت و فرآورده‌های نفتی طی یک سال گذشته بوده، اما بی شک دلیل اصلی این افزایش‌های عجیب و قابل تأمل سود این شرکت‌ها، مربوط به تغییرات پی در پی سلیقه‌ها و سیاست‌های قیمت‌گذاری فرآورده‌های نفتی و نفت خام است.
وزارت نفت بر اساس قانون هر ساله موظف است نحوه قیمت گذاری نفت و فرآورده‌های نفتی را تعیین نماید که عدم ابلاغ شیوه قیمت گذاری در سال 1396، باعث شده تا شرکت‌های پالایشگاهی به ظاهر بر اساس ابلاغیه شماره 21-243-2/20 مورخ 30 مرداد ماه 1395 که مربوط به شیوه قیمت گذاری تعیین شده این فرآورده‌ها می‌باشند، اقدام به شناسایی درآمد کرده‌اند.
در این میان پرسش اصلی، عدم شفافیت محاسبات شرکت پالایش و پخش و نرخ‌های ابلاغی به شرکت‌های پالایشگاهی است، مبنی بر اینکه چرا نحوه قیمت گذاری فرآورده‌ها بر مبنای ابلاغیه سال 1395، موجب افزایش چشم‌گیر حاشیه سود شش ماهه نخست سال در مقایسه با شش ماهه انتهایی سال 1395 شده است؟
در جدول زیر مشاهده حاشیه سود عملیاتی شرکت‌های پالایشگاهی در شش ماه اول و دوم سال 1395 ارائه شده است:
نام شرکتپالایش نفت بندرعباسپالایش نفت اصفهانپالایش نفت تهرانپالایش نفت تبریزپالایش نفت شیرازپالایش نفت لاوان
حاشیه سود عملیاتی در شش ماهه اول سال 1395%3.2%2.28%2.78000
حاشیه سود عملیاتی در شش ماهه دوم سال 1395%11.2%11.07%13.4%4.3%4.3%4.1
همان گونه که در جدول فوق نیز قابل مشاهده است، حاشیه سود عملیاتی شرکت‌های پالایشگاهی در شش ماهه دوم سال 1395 نسبت به شش ماهه اول همین سال، با وجود فرمول قیمت گذاری یکسان  شاهد رشد بسیار بالایی بوده است.
این در شرایطی است که حتی با تسلط ابتدایی به علوم مالی و فرض رشد 5 دلاری میانگین قیمت نفت در شش ماهه دوم نسبت به شش ماهه اول سال 1395 ، نمی‌توان توجیهی برای این میزان از افزایش حاشیه سود عملیاتی شرکت‌های فوق یافت.
آیا در واقعیت، ابلاغیه نحوه قیمت گذاری نفت خام و فرآورده‌های نفتی ملاک قیمت گذاری شرکت پالایش و پخش بوده است و یا سلایق مدیران و فشارهای وارد شده از سوی سهامداران عمده شرکت‌های پالایشگاهی که اغلب شرکت‌های وابسته به صندوق‌های بازنشستگی اعم از تأمین اجتماعی و صندوق بازنشستگی نیروهای مسلح هستند، در امر قیمت گذاری نفت و فرآورده‌های نفتی دخیل است؟
در جدول زیر ترکیب سهامداران شرکت‌های پالایشگاهی حاضر در بازار سرمایه قابل مشاهده است:
همان گونه که در جدول فوق مشاهده می‌شود، سهام این شرکت‌ها اکثراً متعلق به صندوق‌های بازنشستگی شامل سازمان تأمین اجتماعی، صندوق بازنشستگی نیروهای مسلح و سهام عدالت است که با توجه به کسری منابع خود قدر مسلم سعی در افزایش سودآوری زیرمجموعه‌های خود از طریق لابی و ارتباطات درمجموعه دولت را دارند، موردی که مشابه آن در سال گذشته و در نامه برخی از وزرا به رئیس جمهور در مورد لزوم تغییر نرخ خوراک شرکت‌های پتروشیمی قابل تأمل است.
اهمیت موضوع فوق از این حیث قابل توجه و بررسی بیشتر است که وزارت نفت به عنوان متولی اصلی تأمین منابع مالی مورد نیاز پرداخت یارانه‌ها در کشور، مشکلات عدیده ای در تأمین منابع مالی مدنظر خواهد داشت و مشخص نیست تحمل هزینه‌های بیشتر توسط این وزارتخانه به دلیل افزایش یکباره سود شرکت‌های پالایشگاهی که در واقع افزایش هزینه‌های وزارت نفت محسوب می‌شود، چه نتیجه‌ای در پی دارد؟
تفاوت سود شرکت‌های پالایشگاهی حاضر در بازار سرمایه کشور در صورتی که در شش ماهه دوم نیز، حاشیه سودی معادل حاشیه سود کسب شده در شش ماهه نخست سال 1395 را کسب می‌کردند، بالغ بر 30 هزار میلیارد ریال است.
بر همین اساس، آن چه که ضروری به نظر می‌رسد، شفاف سازی وزارت نفت در مورد نحوه محاسبه قیمت نفت خام و فرآورده‌های نفتی و ارائه جدول محاسبات از سوی شرکت پالایش و پخش و اعلام دلایل مغایرت سود شرکت‌های پالایشگاهی توسط این مجموعه می‌باشد.
ابلاغیه فرمول قیمت گذاری نفت و فرآورده‌های نفتی :
بر اساس آخرین ابلاغیه مربوط به قیمت گذاری نفت و فرآورده‌های نفتی توسط وزارت نفت که در تاریخ سوم مرداد ماه سال 1395 به شرکت پالایش و پخش ارائه شده است، به موارد جالب توجهی برخورد می‌نماییم که از این جمله می‌توان به قیمت گذاری محصول بنزین به عنوان مهم‌ترین فرآورده پالایشگاهی اشاره داشت.
در حالی که اغلب بنزین‌های تولیدی پالایشگاه‌های کشور دارای اکتان یا به عبارتی دیگر درجه آرام سوزی 87  از بی کیفیت‌ترین بنزین‌های موجود بر اساس استانداردهای جهانی است و باید شاهد برخورد جدی متولیان امر در این باره باشیم، شاهد مراعات همه جانبه وزارت نفت و قیمت گذاری این محصولات بی کیفیت بر اساس قیمت‌های محصولاتی با کیفیت بالا می‌باشیم.
به عبارتی پالایشگاه‌های کشور نه تنها به دلیل تولید بی کیفیت محصولات خود مورد سخت‌گیری‌های وزارت نفت قرار نمی‌گیرند، بلکه با نحوه قیمت گذاری محصولات آن‌ها، شاهد اعطای مشوق‌های نقدی به این واحدها نیز هستیم.
همان گونه که در فرمول فوق مشاهده می‌ شود،قیمت بنزین اکتان 87 تولیدی پالایشگاه‌های کشور، براساس قیمت‌های بنزین اکتان 95 فوب خلیج فارس و 66 درصد اختلاف بین قیمت‌های بنزین اکتان 95 و 92 سنگاپور با ضریب 1.66 می‌باشد.
حال سؤال اینجاست که آیا مبنا قرار دادن بنزین با اکتان 95 که کیفیت آن تفاوت‌های محسوسی با بنزین اکتان 87 دارد و با دارا بودن شاخص‌های آلایندگی بسیار کمتری از بنزین اکتان 87 ،در بازارهای جهانی بین 15 تا 20 درصد گران‌تر از قیمت‌های بنزین اکتان 87 عرضه می‌شود چه منفعتی دارد؟
البته شاید برخی به بخش دوم فرمول و کسر شدن مبلغی بابت کیفیت بنزین اکتان 87 اشاره نمایند. در پاسخ باید گفت که تفاوت قیمت بنزین اکتان 95 و 92 سنگاپور در حال حاضر در حدود 2.5 تا 3 دلار می‌باشد که با اعمال ضریب 1.66،کاهش قیمت ناشی از کیفیت آن به 4 تا 4.5 دلار می‌رسد که در حدود 5 تا 6 درصد کمتر از قیمت بنزین اکتان 95 می‌باشد.
به دور از واقعیت نیست که بر اساس همین قیمت‌های جهانی، تفاوت قیمت بنزین اکتان 87 و 95 در بازارهای جهانی در حدود 20 درصد یعنی در حدود 14 تا 15 دلار می‌باشد و در واقع می‌توان گفت که وزارت نفت با این فرمول، بابت یکی از بی کیفیت‌ترین بنزین‌های تولیدی، قیمتی در حدود 15 درصد بالاتر از قیمت‌های واقعی به پالایشگاه‌ها پرداخت می‌کند.
شاید برخی به این موضوع اشاره نمایند که در حال حاضر بعضی از تولیدات بنزین شرکت‌های پالایش نفت دارای کیفیت بالای یورو 4 است. در این خصوص نیز نکات قابل توجهی را می‌توان برشمرد.
بر اساس اعلام مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی مصرف روزانه بنزین کشورمان در حدود 81 میلیون لیتر می‌باشد که تنها 30 درصد از تولیدات بنزین کشورمان، نزدیک به استانداردهای بنزین یورو 4 می‌باشد. پس راهکار حداقلی این می‌تواند باشد که فرمول قیمت گذاری وزارت نفت صرفاً برای تولیدات بنزین بر اساس یورو 4 باشد.
در مورد کیفیت بنزین یورو 4 تولیدی کشور، مباحث بسیاری مطرح است از جمله آن می‌توان به ضریب پیچیدگی پالایشگاه‌های کشور یا همان ضریب نلسون اشاره کرد. در علم پالایش نفت عدد نلسون به عنوان مبنایی در تولید کیفی فرآورده‌های پالایشگاهی است که میانگین کنونی این عدد در پالایشگاه‌های جهان بالای 11 است. اما این شاخص در پالایشگاه‌های ایران به شکل طنز گونه ای پایین بوده و این در حالی است که درجه پیچیدگی یک پالایشگاه به توانایی تولید محصولات با ارزش در یک پالایشگاه اطلاق می‌­شود که این شاخص در پالایشگاه یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر بـر وضعیت سوددهی این صنعت است.
در جدول زیر ظرفیت اسمی، سن و ضریب پیچیدگی پالایشگاه‌های کشور ارائه شده است:
همان طور که در جدول فوق مشاهده می‌شود، وضعیت شاخص نلسون در پالایشگاه‌های کشور بسیار نامطلوب است و بر همین اساس ادعای تولید روزانه بیش از 24 میلیون لیتر بنزین با کیفیت یورو 4 جای تأمل و بررسی بیشتری دارد.
این در حالی است که شاخص نلسون در شرکت‌های پالایشگاهی در سطح جهان حداقل 11 واحد می‌باشد که در بین پالایشگاه‌های کشور، تنها پالایشگاه نفت اراک نزدیک به این استاندارد می‌باشد و بیشترین تولید بنزین یورو 4 نیز مربوط به این شرکت می‌باشد.
در ماه گذشته و طبق اعلام رسمی شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی ایران، وجود مشکل فرآیندی در واحد کاهش میزان گوگرد پالایشگاه امام خمینی شازند منجر به افزایش نگران کننده گوگرد بنزین توزیعی در تهران شده بود که این موضوع نشان از عدم پایداری در تولید بنزین‌های یورو 4در سطح کشور می‌دهد.
هزینه‌ بهسازی و نوسازی پالایشگاه‌های کشور:
با توجه به عمر بالای پالایشگاه‌های کشور و فرسوده بودن تجهیزات آن‌ها نیاز به انجام پروژه‌های بهسازی و نوسازی این پالایشگاه‌ها به منظور ایجاد ارزش افزوده در این صنعت و کاهش تولید برخی فراورده‌های کم ارزش همچون نفت کوره و غیره و همچنین افزایش کیفیت فرآورده‌های اصلی شرکت‌های پالایشگاهی که عمده‌ترین آن‌ها بنزین و نفت گاز می‌باشد، احساس می‌شود.
 بر اساس اعلام معاون وزیر نفت به دلیل تولید بالای مازوت در پالایشگاه‌های کشور، بیشتر پالایشگاه‌ها دارای سودآوری کمی هستند که بر همین اساس قرار است تولید مازوت در پالایشگاه‌های کشور به زیر 10 درصد کاهش یافته و در مقابل تولید بنزین استاندارد در کشور افزایش یابد که انجام این فرآیندها نیاز به 14میلیارد دلار معادل60 هزار میلیارد تومان هزینه در بر دارد.
حال با توجه به سودآوری غیر واقعی و چند هزار میلیارد تومانی مندرج در صورت‌های مالی شرکت‌های پالایشگاهی، آیا می‌توان متصور بود که سهامداران عمده این شرکت‌ها حاضر به پذیرش انجام هزینه‌های سنگین بهسازی و نوسازی شوند یا این که رویه فعلی خود را که ایجاد لابی در بین مسئولان مختلف در جهت تنظیم سیاست‌های قیمت گذاری به نفع خود می‌باشد را ادامه می‌دهند؟ امری که ظاهراً در طول یک سال گذشته ثمر بخش بوده است و سود شرکت‌های پالایشگاهی را بدون تغییر در فرمول‌های قیمت گذاری بیش از 300 درصد افزایش داده است.
آیا شرکت‌های پالایشگاهی که در حال حاضر و با توجه به فرمول‌های عجیب قیمت گذاری می‌توانند بنزین اکتان 87 خود را با قیمت‌های نزدیک به قیمت بنزین اکتان 95 به فروش برسانند، حاضر به انجام طرح‌های بهسازی و نوسازی و صرف هزینه‌های سنگین این بخش خواهند نمود؟
آیا بهتر نیست با واقعی نمودن قیمت‌ها و شفاف سازی در خصوص وضعیت پالایشگاه‌های کشور که بخش اعظم آن‌ها در سال‌های گذشته خصوصی شده‌اند، ضرورت اجرای طرح‌های توسعه ای را برای سهامداران این شرکت‌ها ایجاد نمود ؟
و اینکه آیا بهتر نبود که دولت و وزارت نفت بر اجرای مصوبه خود مبنی بر ذخیره نمودن حداقل 30 درصد از سود در مجامع شرکت‌های پالایشگاهی به منظور ایجاد ذخیره ای جهت اجرای طرح‌های توسعه ای پا فشاری می‌نمود، یا اینکه با دانستن این موضوع و اجازه تقسیم سود حداکثری میان سهامداران، منافع عده اندکی از سهامداران و سفته بازان بورس را به منافع ملی و امنیت زیست محیطی کل جامعه 80 میلیون نفری ترجیح داده است؟
قیمت گذاری محصولات فرعی به نرخ آزاد :
خبرها حاکی است به ظاهر قرار است که مبنای قیمت گذاری برخی فرآورده‌های نفتی فرعی شرکت‌های پالایشگاهی از ارز مبادله ای به ارز آزاد تغییر یابد. بر همین اساس قرار است که قیمت گذاری وکیوم باتوم،حلال‌ها، لوبکات و آیزوریسایکل و گوگرد بر اساس نرخ ارز آزاد تعیین و محاسبه شود و این در حالی است که ماده اولیه تولید این محصولات که نفت خام می‌باشد، بر اساس ارز مبادله ای تعیین شده  و از این رو تفاوت نرخ ارز آزاد و ارز مبادله ای، منجر به ایجاد رانتی ویژه برای شرکت‌های پالایشگاهی می‌شود.
 از آنجا که این قبیل محصولات جزو محصولات با ارزش افزوده پایین و ترکیبات سنگین هیدروکربوری می‌باشند که میزان تولید آن‌ها در برخی پالایشگاه‌های جهان با شرایط استاندارد نزدیک به صفر است، رانت ایجاد شده و تفاوت قیمت ناشی از ارز مبادله ای و ارز آزاد منجر به تشویق غیرمستقیم شرکت‌های پالایشگاهی به تولیدمحصولات کم کیفیت از قبیل وکیوم باتوم می‌شود، زیرا که حاشیه سود بالاتری را نسبت به محصول با کیفیتی همچون بنزین نصیب شرکت‌های پالایشگاهی نماید.
در این باره میزان فروش برآوردی شرکت‌های پالایشگاهی با توجه به بودجه‌های سال 96 این شرکت‌ها برای محصولات فرعی شامل وکیوم باتوم،لوبکات،حلال‌ها،گوگردو آیزوریسایکل و همچنین مبلغ افزایش فروش این شرکت‌ها درنتیجه‌ محاسبه قیمت این محصولات با نرخ ارز آزاد که در واقع افزایش سود شرکت‌ها بابت تغییر محاسبات قیمتی محسوب می‌شود، با توجه به اینکه مبنای محاسبه قیمت مواد اولیه تولید این محصولات که نفت خام می‌باشد، بر اساس ارز مبادله ای و قیمت این فرآورده‌ها بر اساس ارز آزاد است در ادامه ارائه شده است:
نام پالایشگاهبندرعباساصفهانتهرانتبریزشیرازلاوان
فروش برآوردی محصولات فرعی12072
17534
13425
3818
4265
0
افزایش مبلغ فروش ناشی از تغییر مبنای قیمت گذاری
2052
2980
2282
6497250
مبالغ به میلیارد ریال
همان گونه که در جدول فوق قابل مشاهده است، رانت ناشی از تغییر قیمت ارز محاسبه شده برای قیمت گذاری فرآورده‌های فرعی شرکت‌های پالایشگاهی بالغ بر 8 هزار و 660 میلیارد ریال سالیانه خواهد بود و از همه تأسف بار تر این که این رانت بابت تولید محصولات بی کیفیت و نازل نصیب شرکت‌های پالایشگاهی می‌شود که در واقع ترغیب این شرکت‌ها به تولید بیش از پیش این محصولات محسوب می‌شود.
راهکار این موضوع در مورد حذف رانت این بخش می‌تواند اعمال جریمه بر تولیدات کم کیفیت و یا محاسبه بهای نفت مصرف شده این پالایشگاه‌ها بر اساس نرخ ارز آزاد باشد، تا منجر به حذف رانت و جلوگیری از ایجاد منافع برای گروهی خاص باشد.
تخفیف‌ دولت به شرکت‌های پالایشگاهی :
بر اساس قوانین موجود از جمله بند الف ماده یک قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت 2 در حال حاضر بهای نفت خام مصرفی شرکت‌های پالایشگاهی با تخفیف 5 درصدی به این شرکت‌ها ارائه شده و توجیه ارائه این تخفیف که جزئی از منابع ملی کشور محسوب می‌شود، ناتوانی پالایشگاه‌های کشور با توجه به قدیمی بودن و ضریب پیچیدگی آن‌ها در کسب سود قابل قبول به منظور ادامه فعالیت است.
علاوه بر تخفیف فوق،شرکت‌های پالایشگاهی هزینه‌های انتقال نفت خام از میادین نفتی تا درب پالایشگاه‌ها را به صورت یارانه حمل و نقل دریافت می‌نمایند و از سوی دیگر وظیفه حمل و فروش فرآورده‌های نفتی شرکت‌های پالایشگاهی بر اساس بندک ماده یک قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات دولت، از درب مجموعه شرکت‌ها تا پمپ‌های بنزین و سایر مراکز توزیع بر عهده شرکت پخش فرآورده‌های نفتی قرار دارد.
همان گونه که ملاحظه می‌شود،موارد سه گانه فوق موجب تخفیفات فوق العاده و چه بسا بی سابقه ای در سطح پالایشگاه‌های کشورهای مختلف نصیب آنان می‌نماید.
در جدول زیر مبلغ یارانه تعلق گرفته به شرکت‌های پالایشگاهی حاضر در بازار سرمایه در سال 1395 از بابت تخفیف 5 درصدی بهای نفت خام و یارانه هزینه توزیع و فروش ارائه شده است:
بر اساس جدول فوق سالانه مبلغی در حدود 64 هزار میلیارد ریال مربوط به تخفیف قیمت نفت خام و یارانه هزینه توزیع و فروش پالایشگاه‌های حاضر در بازار سرمایه می‌باشد، البته  موارد فوق برای پالایشگاه‌های بزرگی همچون پالایشگاه آبادان و اراک نمی‌باشد.با این همه اضافه کردن قیمت گذاری‌های صورت گرفته برای فرآورده‌های نفتی اصلی همچون بنزین و گازوئیل که در بخش‌های قبل در مورد آن‌ها صحبت شد، شاهد هدر رفتن منابع مالی دولت با ابعاد بسیار سنگین در مورد نحوه محاسبات مالی و هزینه کرد در شرکت‌های پالایشگاهی می‌باشیم.
 جالب تر آنکه بر اساس اعلام مسئولان وزارت نفت،بهسازی و نوسازی پالایشگاه‌های کشور نیاز به 14 میلیارد دلار سرمایه دارد که مشخص نیست حتی در خصوص تأمین مالی این مبالغ توسط قراردادهای فاینانس خارج از کشور، ادامه وضع کنونی محاسبات سود و زیان شرکت‌های پالایشگاهی و ارائه تخفیف‌های غیرمنطقی و غیرموجه به آنان، چگونه می‌توان بازپرداخت وام‌های سنگین دریافتی این شرکت‌ها را صورت داد.
قدر مسلم در شرایطی که دولت با کسری شدید بودجه خود مواجه است و بسیاری از  طرح‌های عمرانی و حتی بسیاری از مخارج جاری دولت با مشکلات زیادی در تأمین منابع مالی مواجه هستند، ارائه تخفیف‌های سنگین به پالایشگاه‌ها جز ادامه روند آلودگی هوا و تولید محصولات بی کیفیت چه منفعتی برای جامعه دارد؟
در جمع بندی مباحث فوق می‌توان پیشنهاداتی در مورد تغییر سیاست‌های فعلی ارائه تخفیفات و نحوه قیمت گذاری‌ها در خصوص شرکت‌های پالایشگاهی داشت :
قیمت گذاری مواد اولیه مصرفی و فرآورده‌های پالایشگاهی بر اساس نرخ ارز آزاد و به طور یکسان انجام پذیرد که به این صورت رانت ناشی از تفاوت قیمت ارز مبادله ای و ارز آزاد به نفع بودجه عمومی کشور از بین خواهد رفت.
همچنین قیمت گذاری فرآورده‌های اصلی عمدتاً شامل بنزین و گازوئیل و بر اساس کیفیت واقعی آنان صورت پذیرد که این شیوه منجر به ایجاد ضرورت اجرای طرح‌های توسعه ای توسط شرکت‌ها و عدم تعیین قیمت‌های غیرمنطقی و با تفاوت محسوس با قیمت‌های واقعی آنان باشد، از جمله تعیین قیمت واقعی بنزین که در حال حاضر با توجه به فرمول ابلاغی وزارت نفت و کیفیت بنزین تولیدی کشور، تفاوت محسوسی با قیمت‌های واقعی در بازارهای جهانی دارد.
حذف تدریجی یارانه هزینه توزیع و فروش و تخفیف قیمت مواد اولیه به صورت تدریجی به منظور عدم کسب سود غیر واقعی از سوی شرکت‌های پالایشگاهی و  ارائه منافع ناشی از تخفیف‌های یاد شده به بخش‌هایی که منافع تمامی جامعه را تأمین نماید.
شفاف سازی نحوه قیمت گذاری‌ها از سوی پالایش و پخش به صورت ادواری جهت جلوگیری از تغییرات سلیقه ای و شخصی در تعیین نحوه سود شرکت‌های پالایشگاهی که در حال حاضر عامل اصلی تعیین سود شرکت‌های پالایشگاهی می‌باشد و منبع اصلی ایجاد رانت اطلاعاتی برای برخی سفته بازان بازار سرمایه و چه بسا برخی مدیران محسوب می‌شود.
ملزم نمودن شرکت‌های پالایشگاهی به عدم تقسیم سود با توجه به نیازهای توسعه ای این شرکت‌ها که با توجه به مبالغ سنگین تأمین مالی طرح‌های بهسازی و نوسازی، ضرورت ذخیره سود کسب شده شرکت‌های پالایشگاهی را ضروری می‌سازد.
ایجاد ضوابط تنبیهی برای شرکت‌هایی که پس از مهلت‌های ارائه شده، همچنان اقدام به تولید محصولات بی کیفیت از جمله بنزین با اکتان 87 و کمتر و یا عدم کاهش سهم فرآورده‌های نفتی با ارزش افزوده اندک همچون نفت کوره می‌نمایند.