نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۳ مهر ۲۱, دوشنبه

بزرگترین شکاف طبقاتی در تهران

بزرگترین شکاف طبقاتی در تهران

خط فقر در ایران مدتی است که گمشده یعنی هیچ گزارش رسمی‌ای وجود ندارد که به مردم بگوید با درآمدی که دارند روی خط فقر زندگی می‌کنند یا زیر آن شاید هم در آستانه سقوط قرار دارند اما حساب سرانگشتی از دخل و خرج متوسط خانواده نشان می‌دهد که چرخ اقتصادی برای بسیاری از مردم بسیار سخت می‌چرخد. آخرین آمار رسمی در این زمینه به ‌سال ٨٩ برمی‌گردد که خط فقر رسمی ۵۹۰‌هزار تومان اعلام شد هرچند کارشناسان رقم‌های بالاتری را در این خصوص تخمین می‌زدند به‌عنوان مثال یک‌سال بعد رئیس وقت شورای رقابت گفت که خط فقر واقعی دست‌کم در ‌سال ٩١ یک‌و‌نیم‌میلیون تومان است.
das
این تخمین‌ها البته‌ سال‌به‌‌سال افزایش یافت. امسال هم تا به امروز خبری از کشیده شدن رسمی خط فقر نیست اما‌ هادی ابویی، دبیرکل کانون انجمن صنفی کارگران ایران گفته در ٣ماهه اول امسال سبد هزینه‌های خانوار کارگری ٢‌میلیون و٢٠٠‌هزار تومان بود که نسبت به مدت مشابه ‌سال قبل نیم‌میلیون تومان افزایش یافته با این اوصاف اگر خانواده کارگری را پایه دریافت دستمزد براساس قانون کارگری قرار دهیم خانواده‌هایی که کمتر از این رقم دستمزد دارند یا زیر‌خط فقر هستند یا در بهترین حالت با مشقت زندگی می‌کنند.
بازنشسته‌ها فقیر می‌شوند
آخرین آمار اما از توزیع فقر در جامعه را فرهاد نیلی اقتصاددان در جلسه کمیسیون راهبردی چشم‌انداز مجمع تشخیص مصلحت نظام ارایه داد. نکاتی که نیلی در این کمیسیون مورد تأکید قرار داد در نوع خود جالب توجه بود، از جمله این‌که بیشترین میزان فقر در چهار استان کشور توزیع شده یا این‌که نقشه فقر در ایران در نوسان است یعنی در قشر جوان در سطح بالایی قرار دارد با بالا رفتن سن کاهش می‌یابد و با بازنشسته شدن سرپرست خانواده به اوج می‌رسد. او با اشاره به نتایج بررسی در زمینه فقر، نابرابری و رفاه در ایران تأکید کرد: مابین سال‌های ٧٠ تا ٨٦ درآمد حاصل از مزد و حقوق‌بگیری، سالانه ٤,٣ واحد‌ درصد از درآمد حاصل از مشاغل آزاد، سریع‌تر رشد کرده است. به گفته او در این تغییر آهنگ، نسبت درآمد حاصل از مزد و حقوق‌بگیری به درآمد حاصل از مشاغل آزاد از ٥٧‌درصد در‌ سال ١٣٧٠ با رشد تدریجی، به ٧٦‌درصد در ‌سال ٨٥ رسیده است. روند فوق نشان از پاداش جامعه به کارمند‌بودن و قطع رابطه بین بهره‌وری و دریافتی فرد است.
از سوی دیگر نسبت مخارج خانوار‌های با سرپرست مرد نسبت به خانوار‌های با سرپرست زن از ١٥٨‌درصد در‌ سال ٧٠ به ١٧٣‌درصد در‌ سال ٨٦ رسیده و نسبت میانگین مخارج خانوارهای با سرپرست باسواد نسبت به بی‌سواد از ١٦٥‌درصد در ‌سال ٧٠ به ١٨٠‌درصد در‌ سال ٨٦ رسیده است.وی با بیان این‌که رفاه خانوار در ایران به مقدار زیادی وابسته به درآمد جاری سرپرست خانوار است، اظهار کرد: با از دست رفتن درآمد جاری سرپرست، رفاه خانوار به مقدار زیادی کاهش یافته و خانوار حفاظ خود در مقابل فقر را از دست می‌دهد.نیلی با تأکید بر این‌که کیفیت نابرابری درآمد به اندازه کمیت آن اهمیت دارد، به توضیح شاخص‌های بررسی شده در این پژوهش و تعریف فقر نسبی برحسب ٦٠‌درصد درآمد میانه پرداخت و افزود: هرچند بنا به تعریف مطابق این شاخص همیشه‌ درصدی از مردم زیر خط فقر بوده‌اند اما فقر نسبی در هر دو جامعه روستایی و شهری رو به کاهش بوده است.
روند فقر در ایران
وی روند فقر نسبی طی دوره ٧٠ الی ٨٢ را کاهشی و از ٨٣ تا ٨٥ را افزایشی دانست. مطابق این تحقیق در تمامی سال‌های مورد بررسی، نرخ ابتلا به فقر در خانوارهای با سرپرست زن بیش از ٢برابر خانوارهای با سرپرست مرد بوده و سهم خانوارهای با سرپرست زن از جمعیت فقیر، از ٩,٩‌درصد در ‌سال ١٣٧٠ به ١٢.٣‌درصد در‌ سال ١٣٨٦ رسیده است.نیلی با بیان افزایش فراوانی فقر در خانوارهای سرپرست بازنشسته گفت: سهم خانوارهای با سرپرست شاغل از میان خانوارهای فقیر، از بیش از ٨٠‌درصد طی سال‌های ٧٧-١٣٧٠، با کاهش تدریجی طی دوره ٨٦-١٣٧٨ در پایان دوره به ٧٠.١‌درصد رسیده است. در مقابل، سهم خانوارهای با سرپرست بازنشسته، از ٧.٨‌درصد در ‌سال ١٣٧٠ با افزایش تدریجی به ٢٢.٩‌درصد در ‌سال ١٣٨٦ رسیده است. وی با بیان این‌که روستایی بودن، احتمال ابتلا به فقر را افزایش می‌دهد، ادامه داد: در تمامی سال‌های مورد بررسی، سهم خانوارهای فقیر روستایی بیش از خانوارهای شهری بوده است، هرچند این تفاوت در سال‌های اخیر به تدریج کاهش یافته است.نیلی گفت: نرخ ابتلا به فقر خانوار‌های روستایی طی دوره ٧٨ تا ٨٦ با کاهش مستمر از ٢٤.٨‌درصد به ٢٢.٥‌درصد رسیده و سهم روستاییان در جمعیت فقیر، از بیش از ٦٠‌درصد به کمتر از ٥٥‌درصد کاهش یافته است. وی از تجمع ٢٥‌درصد خانوارهای فقیر در چهار استان سیستان‌وبلوچستان، گلستان، خراسان‌شمالی و جنوبی خبر داد.
توزیع سنی فقر
نیلی در ادامه با اشاره به این‌که تبدیل وضع سرپرست خانوار از شاغل به بازنشسته احتمال فقر خانوار را افزایش می‌دهد، اضافه کرد: فقر نسبت به سن یک الگوی U شکل نشان می‌دهد؛ به‌طوری ‌که در گروه‌های با سرپرست جوان، نرخ فقر بالا بوده و با افزایش سن این نرخ کاهش می‌یابد. مجدداً با گذشت سن سرپرست خانوار از میانسالی، نرخ فقر خانوار نیز افزایش می‌یابد.
وی افزود: نظام مالی ما این امکان را نمی‌دهد که فرد در جوانی پس‌انداز منفی کند یعنی بدهکار شود و در کهنسالی از مزایای پس‌انداز مثبت گذشته استفاده کند.
نیلی اضافه کرد: توزیع سنی فقر نشان می‌دهد فقر از دهه ششم زندگی برای مردان و از دهه هفتم برای زنان سرپرست خانوار به‌طور محسوسی افزایش یافته و از زیر ٢٥‌درصد به بالای ٣٥‌درصد می‌رسد. این نرخ، از دهه هفتم به بعد برای مردان از مرز ٥٠‌درصد می‌گذرد. پایداری این وضع در طول دوره ١٧ساله بررسی، از کارکرد ضعیف و غیرموثر سامانه‌های حمایتی برای جوانان و بزرگسالان حکایت می‌کند.
وی تأکید کرد: در طول مورد بررسی، همواره رشد اقتصادی موجب کاهش فقر شده در حالی ‌که با فرض ثبات رشد، کاهش نابرابری تنها در فاصله سال‌های ٧٢-١٣٧٠، ٧٦-١٣٧٤ و ٨٦-١٣٨٤ باعث کاهش فقر شده است. نکته جالب آن‌که بهره‌مندی خانوارهای فقیرتر از رشد اقتصادی، بیشتر از دیگران است. کشش فقر نسبت به رشد در طول دوره مورد بررسی بین ٠,٨- تا ٠.٩- برآورد می‌شود به این معنی که یک‌درصد افزایش رشد به‌طور متوسط موجب ٠.٨ تا ٠.٩‌درصد کاهش در نرخ فقر ‌شده است.
وی در بیان بخشی از نتایج این پژوهش، شاخص رفاه در استان تهران را به نحو چشمگیری از شاخص رفاه کل کشور بالاتر دانست هرچند از سوی دیگر انحراف معیار رفاه نیز در این استان از متوسط کشور بزرگ‌تر است، بنابراین استان تهران به‌عنوان مرفه‌ترین استان، از بیشترین شکاف رفاهی نیز برخوردار است. در مقابل، شاخص رفاه در استان‌های سیستان‌وبلوچستان، چهارمحال‌و‌بختیاری، لرستان، خراسان شمالی و جنوبی نسبت به بقیه استان‌ها پایین‌تر است.
شکاف طبقاتی در ایران
نیلی گفت: درواقع شاید بتوان گفت بهره‌مندترین افراد و کم‌بهره‌مندترین افراد در تهران ساکنند. خانوار‌ شهری ساکن در استان تهران، دارای سرپرست مرد شاغل، باسواد و در سنین بین ٣٠ تا ٥٠ نسبت به بقیه خانوار‌ها از رفاه بیشتری برخوردارند. از دست رفتن هریک از صفات مورد اشاره، رفاه خانوار را به میزان قابل‌ملاحظه‌ای کاهش می‌دهد. وی با مقایسه نابرابری توزیع درآمد در کشورهای مصر، ایران، هند و آمریکا بیان کرد: فقرای ما تقریبا در سطح فقرای مصر زندگی می‌کنند و وضع آنها از هند خیلی بهتر است،البته با آمریکا خیلی فاصله دارد.

مناطق محروم سیستان و بلوچستان

 مناطق محروم سیستان و بلوچستان

گاردین : شکاف نسل ها، عامل اصلی فرار از خانه و تن فروشی در ایران

گاردین : شکاف نسل ها، عامل اصلی فرار از خانه و تن فروشی در ایران


صدای آمریکا : «دفتر تهران» گاردین، در گزارشی از تهران می نویسد در ایران بسیاری از کارشناسان، تن فروشی دختران را راهی برای دست یابی به استقلال اقتصادی و رهایی از هنجارهای تحمیلی جامعه می دانند. بسیاری از دخترانی که در تهران در کار تجارت سکس مشغولند در سن دبیرستانی هستند.

 این گزارش به مورد مونا، زن ۲۲ ساله ای اشاره می کند که به خاطر مشکلات خانوادگی و نداشتن درآمد، دوسال پیش در تهران به تن فروشی پرداخته است. او پس از دعوایی جانانه با مادرش از خانه بیرون می زند و به آرایشگاه یکی از دوستانش پناه می برد. در آنجا با خانم خوش رویی روبرو می شود که به او محبت می کند و درمورد مشکلاتش با او همدردی می کند. زن که به نظر مونا حدود ۴۵ ساله بوده و زری نام داشته سرانجام از مونای بیست ساله دعوت می کند به خانه او برود و به او پیشنهاد می کند از راه رابطه جنسی پول درآورد. زری البته به او می گوید که فشار و زوری درکار نیست. فقط او مونا را با مشتری آشنا می کند و اگر مونا دلش خواست ادامه می دهد.

اولین مشتری مونا جوانی بود به نام حمید. دوساعت با هم ملاقات می کنند و سپس به خانه حمید می روند. او ۵۰ هزار تومان (۱۷ دلار) برای یک ساعت دریافت می کند. اما این روزها مشتریان مونا بسیار متنوعند. از پسران نوجوان ۱۶ ساله تا مردان زن دار ۵۰ساله. همه آن ها را زری برای مونا می فرستد و یک سوم از درآمد او را برای خودش برمی دارد.

مونا می گوید در آغاز خیلی می ترسیده اما حالا تنها چیزی که موجب هراسش می شود بیماری های مقاربتی است. او می گوید «بیشتر وقت ها از انجام کارهای غیرمتعارف نفرت دارم اما باید هرکاری که مشتری می خواهد بکنم.»

فحشا در ایران به رغم ننگ اجتماعی که دارد در بسیاری از شهرهای بزرگ به مشکلی در حال رشد تبدیل شده است.  به خاطر اکراه حکومت از قبول وجود آن و خودداری از بحث درباره آن، این تجارت در اعماق و به طرزی غیرقانونی عمل می کند. فقدان  ضوابط قانونی در این زمینه کارگران سکس را درخطر خشونت، قاچاق انسان و ابتلا به بیماری های جنسی قرار می دهد. موسسه ملی بهداشت وسازمان های غیردولتی برنامه هایی برای بازسازی خودفروشان دارند، اما بخش اعظم تجارت سکس با اطلاع و زیر چشم مقامات انجام می شود.

فرید مسعودی، رئیس واحد بیماری های اجتماعی موسسه ملی  بهداشت  ایران می گوید «هیچ آماری از رفتارهای خطرناک آنها نداریم. هیچ راهی برای این که بدانیم چه به سر این زنان می آید و با خودشان چه می کنند، وجود ندارد. دانشجویان دانشگاه ها هم که می توانستند پژوهش های ارزشمندی در این زمینه انجام دهند از این کار منع شده اند».

با این حال نمی توان حضور زنان جوان خیابانی و مردانی را که در پارک ها و میدان ها و دیگر مکان های عمومی در جست و جوی خدمات آنها هستند، نادیده گرفت. به رغم ضیق داده های جامع درمورد فحشا، پژوهش های موسسه ملی بهداشت و دانشگاه ها و زندان ها نشان می دهد که بیشتر دخترانی که در تجارت سکس در تهران فعالند، در سن دبیرستانی هستند.

گزارش دفتر تهران نشریه گاردین  همچنین به لیلای ۱۹ساله می پردازد که اچ آی وی مثبت دارد و خوابیدن با مردان برای پول را از ۱۷ سالگی شروع کرده. معمولا با مشتریانش از طریق فیس بوک آشنا می شود؛ و می گوید میان مردان متاهلی که «درخواست های نامتعارف» دارند خیلی طرفدار دارد. به رغم وضعیت جسمانی اش غالبا سکس بدون محافظ انجام می دهد و برای آن از هر مشتری بین ۵۰ تا صد هزار تومان ( ۱۷تا ۳۳ دلار) می گیرد. می گوید یک بار هم حامله شده و به کمک دوستانش جنین دوماهه را سقط کرده است.

او می گوید بعد از آن که دوست پسرش او را ترک می کند از ناراحتی حاضر بوده به هرکاری دست بزند و سرانجام خودش را در این کار می یابد. «با آن که از این کار نفرت دارم نمی توانم ترکش کنم. بهش عادت کرده ام.»

سن متوسط کارگران سکس در ایران به بین ۱۲ تا ۱۸ سال کاهش یافته است. به گزارش سال  ۲۰۱۱انجمن جامعه شناسان ایران، ده سال پیش این رده سنی ۲۰ تا ۳۰ سالگی بود.  بررسی های متاخرتری که در دانشگاه شهید بهشتی انجام شده نیز بر این داده صحه می گذارد. مجید ابهری، پژوهشگر و جامعه شناس می گوید در مدت هفت سال،  سن متوسط به زیر ۲۰ سال رسیده است. بر اساس تخمین های او بین ۳۰۰ تا ۶۰۰ هزار فاحشه زن در شهرهای عمده ایران مانند تهران و مشهد کار می کنند.

پژوهشگران در ایران غالبا این پدیده را به نابسامانی های اجتماعی گوناگون نسبت می دهند.  بالارفتن میزان طلاق، بالارفتن علاقه مردان به تنوع جنسی، کاهش فرصت های ازدواج، اعتیاد و بی کاری. جامعه شناسان محلی و کارشناسان موسسه ملی بهداشت، فحشای جوانان را بیماری ای می دانند که درنتیجه  فرهنگ فاسد غربی بوجود آمده است. اما انگیزه های شخصی دختران جوان ایرانی که به فحشا روی می آورند به مسئله اجتماعی- فرهنگی پیچیده تری اشاره دارد.

حسن حسینی، کارشناس مسائل اجتماعی ساکن تهران عامل اصلی افزایش فحشا در دهه گذشته را شکاف نسل ها، بویژه در خانواده های سنتی  می داند. به گفته او این تفاوت ها موجب بروز استرس شدید می شود که تاثیر اندازه گیری نشده ماهواره ها واینترنت نیز با آن ترکیب می شود. او می گوید با گسترده شدن  فاصله میان جامعه سنتی و جهان مدرن نباید از بالارفتن میزان فحشا تعجب کرد.

مکان هایی چون سالن آرایشگاه برای مونا یا فیس بوک برای لیلا را پژوهشگران مسائل زنان «محفل» می نامند. شعله شاهرخی که در سال ۲۰۰۸ تحقیقی درباره دختران فراری در ایران کرده، محفل را به عنوان مکانی توصیف می کند که دختران فراری در آن با یکدیگر و به صورت جمعی آشنا می شوند. به نوشته گاردین با آن که شعله شاهرخی میان دختران فراری و تن فروشان مستقل، با دخترانی که برای یک حلقه تشکیلاتی سکس کار می کنند، تفاوت می گذارد اما مفهوم محفل برای هردو گروه صادق است. جایی ست که زنان از آزارهای خانگی، فقر و  طردها و منع های جامعه به آن پناه می برند و در آن آسایش می جویند.

تحقیق خانم شاهرخی نشان می دهد که بسیاری از دختران مانند مونا به خاطر استقلال مالی و آزادی از هنجارهای سختگیرانه جامعه و خانواده به فحشا روی می آورند. یکی از دختران فراری پس از آن که بکارتش را ازدست می دهد پدرش اورا از خانه بیرون می اندازد. دیگری از خانه فقرزده ای که در آن مورد آزار و سوءاستفاده جنسی  پنج برادرش قرار گرفته فرار می کند. در همه این موارد، محفل هم یک بهشت امن است و هم نقطه ورود به بخش پنهان و تاریک فرهنگ جوانان.  شبکه های فحشا نیز دراین میان نقشی غیرقابل انکار دارند.

شیدای ۲۰ساله که خودفروشی را از ۱۶ سالگی آغاز کرده، می گوید، اداره چنین محفل هایی بسیار سودآورتر از خود فروشی در خیابان است. شیدا پس از جدایی از شوهر اول و تلاش برای کنارآمدن با نابسامانی های مالی و عاطفی اش «توی این راه افتاد». اوایل با دستمزد کم کار می کرد ولی رفته رفته «شهرتی به هم زد» و توانست گروهی به راه اندازد. شیدا می گوید در حال حاضر ۱۰ نفر برایش کار می کنند.

می گوید شماره اش دست به دست توی شهر می گردد و کسانی که به خدماتش نیاز دارند به او زنگ می زنند. او مشتری را به دخترها نشان می دهد و گه گاه هم اگر از مشتری خوشش بیاید و قیمت مناسب باشد «خودم به مشتری سرویس می دهم». او می گوید نرخ خودش خیلی بیشتر از بقیه است. «۳۰۰ هزار تومان (۱۰۰ دلار) برای یک ساعت. برای یک شب کامل بین ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان (۲۳۳ -۲۶۶ دلار).

به نوشته گاردین، شیدا اخیرا از زندان آزاد شده. در ایران تن فروشان طبق ماده های ۶۳۷ و ۶۳۸ قانون مجازات عمومی که براساس شریعت  نوشته شده مجازات می شوند. بنابر این قانون، هرکس که رابطه جنسی بیرون از ازدواج برقرار کند تا ۹۹ ضربه شلاق  و دو ماه زندان دریافت می کند. با این حال بنابر بررسی های آقای مسعودی، حدود هشت هزار حلقه  سکس فقط در تهران وجود دارد. شیدا می گوید «حالا دیگر به زندان رفتن و شلاق خوردن عادت کرده ام». او سه بار زندانی شده و هربار ۶۰ تا ۷۰ ضربه شلاق خورده است. با این حال می گوید حتی اگر ده بار دیگر هم به زندان بیفتد از کارش دست بر نمی دارد زیرا «پول خیلی خوب است».

کاخ 25ميلياردي احسان عليخاني در تهران

Monday, 13 October 2014

House Ehsan Alikhani 25 billion in Tehran


صدای مردم سیستان و بلوچستان به پایتخت نمی رسد

سیستان و بلوچستان پایین‌ترین رتبه را در شاخص‌هایی نظیر توسعه انسانی و اقتصادی، امید به زندگی، آموزش، بهداشت، مسکن، اشتغال، نرخ مشارکت اقتصادی و مدیریتی، درآمد سرانه، امکانات و کیفیت زندگی داراست

طی روزهای گذشته نیروهای پلیس سراوان در چند تله که در منطقه طراحی شده بودد، گرفتار و تعدادی از پرسنل آن کشته و مجروح شدند. پس از آن انفجار یک خودروی حامل بمب  در یکی از پاسگاه‌های همین منطقه باعث مرگ یک درجه‌دار و مجروح‌شدن چند سرباز شد. این حوادث درحالی رخ داد که یک مقام فرمانداری ایرانشهر در استان هدف گلوله افراد مسلح قرار گرفت که با عمل جراحی و خروج گلوله از بدنش، جان سالم به در برد. شمار کشته‌شدگان ناجا در چندروز گذشته، به ۱۲ نفر رسیده و تعداد زیادی از افراد مجروح در بیمارستان های منطقه بستری شده اند.
باقر حسینی، نماینده زابل در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرگزاری ایسنا امتداد نوار مرزی را از راهکارهای اصلی برای حل مشکلات امنیتی این استان عنوان کرد و گفت: «یکی از عوامل دیگری که سبب به وجود آمدن جریاناتی از این دست می‌شود اوضاع و احوال نابسامان معیشتی مردم است.»
به گفته این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اوضاع نامناسب مردم منطقه شرایط را برای «گروهک‌های تکفیری» فراهم می‌کند و این به جذب افراد ناآگاه در منطقه می انجامد که نهایتا از آنان برای چنین اقداماتی استفاده کنند. حسینی همچنین از دولت خواست تا مشکلات معیشتی مردم را حل کند و مشخصا بازارچه‌ها و گذرهای مرزی را فعال کنند تا مردم بتوانند تحت نظارت دولت به فعالیت اقتصادی برای تامین معیشت خود بپردازند.
سیستان و بلوچستان، تبعیض های تمام نشدنی
خشکسالی‌های پیاپی در سیستان و بلوچستان، بالا بودن آمار بیکاری،  آمار رو به رشد بیماران مبتلا به سل و بی‌رونقی بازارچه‌های مرزی و مهاجرت بی سابقه ‌ی مردم استان به حاشیه شهرهای بزرگتر از جمله مشکلاتی است که حیات در این منطقه با بحران جدی روبرو کرده است. ۸۰ درصد جمعیت سیستان را همچنین کشاورزان و صیادان تشکیل می‌دهند که خشکسالی‌ها موجب از بیکاری این افراد شده است. روستاها بر اثر حرکت شن‌های روان، بیکاری و فقر وسخت شدن تنفس در هوایی که ۲۰ برابر حد استاندارد گرد و غبار در خود جای داده است محاصره شده اند و این باعث فرار روستاییان از این مناطق به دیگر استان ها و حاشیه ‌ی شهرها شده است. بی آبی و خشکسالی واز بین رفتن زمین های کشاورزی به دلیل کمبود آب موجب شد تا بسیاری از روستاها به ویژه در نواحی مرزی از سکنه خالی شود. هرچند نیروهای انتظامی در پاسگاه‌های میانه راه سعی بر جلوگیری از مهاجرت مردم به مناطق دیگر داشتند اما آنها اسباب و اثاثیه زندگی خود را در خانه های خود رها کردند و با دستان خالی به مکان دیگری گریختند.
استان سیستان و بلوچستان پایین‌ترین رتبه را در شاخص‌هایی نظیر توسعه انسانی و اقتصادی، امید به زندگی، آموزش، بهداشت، مسکن، اشتغال، نرخ مشارکت اقتصادی و مدیریتی، درآمد سرانه، امکانات و کیفیت زندگی داراست و همچنین در صدر جدول شاخص‌هایی نظیر مرگ و میر مادران و نوزادان، سوءتغذیه،  بی‌کاری، فقر، بی‌سوادی، مدارس کپری، اعتیاد، زندانی و اعدام، تعداد افراد بی شناس‌نامه قرار دارد.
خبرگزاری مهر، در گزارشی در روزهای گذشته از وضعیت نابسامان اقتصادی و معیشتی مردم استان خبر داد و نوشت خشکسالی‌های مستمر در سیستان، بیکاری طیف وسیعی از کشاورزان و صیادان، آمار رو به رشد بیماران مبتلا به سل و بی‌رونقی بازارچه‌های مرزی و سیل مهاجرت مردم سیستان به حاشیه شهرهای بزرگتر همچون زاهدان از جمله مشکلاتی است که حیات در سیستان را با بحران جدی روبرو کرده است.
بنا براین گزارش، خشکسالی در سیستان و بلوچستان «موجب شده تا خانواده‌هایی که دستشان به دهنشان می‌رسد یا قدرت کار دارند به حاشیه شهرهای دیگر کشور بگریزند اما عده‌ای که توان مالی نداشته و دست و پایی برای فرار ندارند در انتظار گشایشی از طرف دولت برای سیر کردن شکم خود هستند.»
این گزارش از فشارهای اقتصادی فراوانی می گوید که روستائیان را در این استان در تنگنا قرار داده  تا جاییکه کودکان خود را حتی برای تهیه لقمه نانی راه خیابان و کار در ساختمان ها و منازل را در پیش گرفته اند و «برخی از خانواده های روستایی به ویژه در مناطق مرزی کودکان ۸ ساله خود را به ازای دریافت روزانه ۵۰۰ الی هزار تومان به کار می گمارند!»
این در شرایطی است که «هفته گذشته در میان این برگه هایی که چوب حراج بر زندگی مردم سیستان زده است آگهی خانواده ای که حاضر شده بود فرزندش را در ازای اجاره یک خانه به فروش بگذارد بسیاری از مردم استان را متعجب و متاثر کرد.»
نگاه امنیتی حاکم در منطقه
مشکلات اقتصادی، بیکاری و نگرانی های محیط زیستی تنها معضلات حاکم بر این استان نیست. نگاه امنیتی و غیر خودی بر این استان همواره وجود داشته است. تبعات امنیتی کردن منطقه هم فقر، فلاکت، تحقیر، ستم مذهبی و تبعیض قومی را برای استان رقم زده است.
پیشتر دکتر عبدالستار دوشوکی مدیر مرکز مطالعات بلوچستان در لندن در مصاحبه با خودنویس با تاکید برفقر و فلاکت غیر قابل توصیف در منطقه گفته بود «مردم بلوچ به دلایل قومی، مذهبی و مخالفت با ولایت فقیه به شهروند درجه سه تبدیل شدند.امروزه تبعیض و ظلم و نابرابری در بلوچستان بیداد می‌کند. بیش از ٩٠ هزار مامور مسلح (ارتش، سپاه، نیروهای انتظامی و مرزداری) به همراه ٦٠٠ هزار بسیجی و تعداد نامعلومی از سربازان گمنام امام زمان در بلوچستان وجود دارد. یعنی برای هر ٥ بلوچ یک مامور نظام وجود دارد.»
علی یونسی دستیار ویژه حسن روحانی در امور اقوام و اقلیت‌ها  از وجود برخی تبعیض ها و بی مهری ها دربرخورد با اقلیت های دینی و اقوام انتقاد کرده بود و بدون نام بردن از فرد خاص گفته بود عده ای در حکومت «نمی‌خواهند دولت به امور اقلیت‌ها توجه کند.»
وعده هایی که برای مردم نان نمی شود
ندای زاهدان در همین راستا از وعده هایی می نویسد که مسئوولان و دولت به مردم استان داده اند. امیدهایی که برای مردم نان نمی شود زیرا «مردم سیستان به ویژه روستائیان در تامین حداقل نیازهای خود گرفتار هستند» و مسئولان با امیدهایی مانند «انتقال خطوط گاز، راه آهن چابهار، طرح آبرسانی به مزارع، پتروشیمی و صنایع فولاد و امیدهایی با بازه زمانی ۵ ساله سعی در تسکین و ترمیم زخم‌های بر جای مانده از محرومیت گذشته دارند.»
این گزارش همچنین از طرح آبرسانی به مزارع سیستان که دولت مقرر کرده که ظرف مدت ۴ سال و به میزان ۴۶ هزار هکتار در منطقه سیستان به اجرا برساند می نویسد و می گوید که این طرح ها نتوانسته «مردم سیستان و کشاورزان را به دلیل سابقه کمرنگی که این طرح در گذشته داشته است امیدوار کند.»
آنچه پیداست با عوض شدن دولت وضعیت مردم استان بهبود پیدا نکرده است. وعده های حسن روحانی در سیستان و بلوچستان وعده هایی بیشتر طولانی مدت بود که مرحمی بر زخم های فوری و مشکلات استان نبوده است. روحانی بارها تاکید کرده که برای بهبود وضعیت اقلیت‌های مذهبی در ایران تلاش خواهند کرد و همچنین گفته بود «ما در این کشور شهروند درجه دو نداریم و در این کشور شایسته‌سالاری حاکم است.» حال اینکه چگونه در نظامی که شایسته سالاری حاکم است و همه ی شهروندان با هم برابرند چطور یک شهروند اهل سنت از کمترین امکانات زندگی و اجتماعی برخوردار می شود و تنها زمانی رد پای حکومت را در این منطقه می بینیم که یک عملیات خرابکارانه، ترور و گروگان گیری در استان رخ دهد؟
روحانی در کارزار انتخاباتی، در یکی از بندهای بیانیه شماره سه  به رفع تبعیض اشاره کرده و بر «تدوین قوانین لازم برای اجرای کامل قانون اساسی به‌ویژه اصول ٣، ١٢، ١۵، ١٩، ٢٢ … به منظور رفع تبعیض» تاکید داشت. روحانی در بند ۹ این بیانیه گفته بود: «تغییر نگاه امنیتی نسبت به اقوام و فرهنگ‌های ایرانی و تبدیل ساختار و روش‌های سیاسی- امنیتی به نظام مدیریت علمی و کارآمد، به منظور استفاده بهینه از منابع بکر و سرشار مادی و انسانی این مناطق.»
این در حالی‌ست که اکثر وعده ها  در حد شعار باقی مانده و دولت در از بین بردن تبعیض‌ها و برداشتن نگاه امنیتی در مناطقی که اقلیت های مذهبی و قومی در آن زندگی می کنند ناکام بوده است. گفتنی‌ست پس از روی کار آمدن حسن روحانی ۳۰ زندانی عرب، کرد و بلوچ به دار آویخته شده اند.
احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران در روزهای گذشته  در آخرین گزارش خود از وضعیتحقوق بشر در ایران ابراز نگرانی کرده  و گفت دولت روحانی قادربه حذف قوانین تبعیض علیه اقلیت‌های قومی و مذهبی نخواهد بود. احمد شهید در این گزارش به اعدام ۱۶ زندانی بلوچ اشاره کرد که در پاییز سال ۲۰۱۳ به تلافی کشته شدن ۱۴ مرزبان، به دار آویخته شدند.

خشایار دیهیمی به صادق لاریجانی: نه از تو می‌ترسم نه از لاف و گزافت


من که می‌دانم تو کهریزک‌ها داری. گمان مبر که شهامت مدنی مرده است

خشایار دیهیمی به صادق لاریجانی: نه از تو می‌ترسم نه از لاف و گزافت
یکی از روشنفکران سرشناس ایرانی در اعتراض به اظهارات امروز صادق لاریجانی، خطاب به وی گفت: «بیا در دادگاهی علنی حاضر شو و به اتهاماتی که یک شهروند یک لاقبا متوجه تو می‌داند جواب بده. وگرنه من که می‌دانم تو کهریزک‌ها داری. گمان مبر که شهامت مدنی مرده است.»
خشایار دیهیمی، مترجم معروف آثار فلسفی و ادبی، به عنوان یک «شهروند» در یادداشتی صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی را خطاب قرار داده و گفته است:‌ «من تو را به دادگاه تحت امرت به حکم قانون اساسی فرامی‌خوانم. بیا در دادگاهی علنی حاضر شو و به اتهاماتی که یک شهروند یک لاقبا متوجه تو می‌داند جواب بده.»
متن کامل این یادداشت که با عنوان «مملکت بی قانون!» در صفحه فیس‌بوک خشایار دیهیمی منتشر شده، به این شرح است:
«آقای رئیس قوه قضائیه! باز هم که تهدید می‌کنی! جز تهدید و ارعاب و زندان و شلاق چیزی هم نمی‌شناسی.  در دست تو شلاق است در دل من اخلاق! تو تهدید به احضار شهروندانی می‌کنی که فریادشان از فساد لانه کرده در نظام به هواست. آن هم نه فقط فساد مالی، بلکه فساد اخلاقی، دروغگویی، و حق را ناحق کردن. مرا هم زبان تهدید هست. مرجع من هم تو نیستی. عدالت است. تو از بزرگنمایی فساد در نظام می‌گویی من از لاپوشانی فساد در نظام. ‌
مسئول ارشد قانون! قانون‌شکنان، رانت‌خواران، دروغگویان و تهمت زنندگان راست راست در این مملکت راه می‌روند و اگر بگویی بالای چشمتان ابروست متهم به بزرگنمایی فساد در نظام می‌شوند و عقوبت می‌بینند. طشت رسوایی هشت سال دولت از بام افتاده است. معاون اول رئیس جمهور بعد از مکیدن خون مردم تازه حالا که منصبش را از دست داده دارد محاکمه می‌شود و تازه یقین دارم که مجازات نمی‌شود آنچنان که باید. وقتی فساد معاون اول رئیس جمهور سابق محرز شده دیگر چه جای بزرگ‌نمایی می‌ماند؟ تازه این یکی از آن هزاری است که نشد لاپوشانی‌اش کنید. و تو تهدید هم می‌کنی؟ از تو بزرگترهایش در طول تاریخ لاف‌های بزرگتر زده‌اند. اما عاقبتشان را دیده‌ایم. من از قانون سخن می‌گویم. از همان چیز فراموش شده در این مملکت. اگر راست می‌گویی به قانون و به همین گزافه‌گویی‌ات عمل کن. من تو را به دادگاه تحت امرت به حکم قانون اساسی فرامی‌خوانم. بیا در دادگاهی علنی حاضر شو و به اتهاماتی که یک شهروند یک لاقبا متوجه تو می‌داند جواب بده. وگرنه من که می‌دانم تو کهریزک‌ها داری. گمان مبر که شهامت مدنی مرده است. نه از تو می‌ترسم نه از لاف و گزافت. مردم قضاوتشان را کرده‌اند و باز هم خواهند کرد. امروز بر مسند قدرتی و غره به این مسند. من نه مسندی دارم و نه جز عزت انسانی‌ام سرمایه و قدرتی. قامت من اگر زیر بار زورتان خمیده است دلم سرفراز است. تو دلت خمیده است. فخر مفروش. روزگار تکلیف ما را با هم روشن خواهد کرد.
شهروند - خشایار دیهیمی»

از اکتبر تا اکتبر، گزارش سالانه اعدام در ایران ۲۰۱۳-۲۰۱۴

خبرگزاری هرانا – به همت نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به روال هر ساله همزمان با ۱۰ اکتبر، روز جهانی مبارزه علیه اعدام گزارش یک سال گذشته در این حوزه تهیه و منتشر می‌شود (لازم به شفاف سازی است با توجه به انتشار گزارش سالانه گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل متحد در مورد اعدام در ایران در طی روزهای اخیر به دلیل اینکه این دو گزارش محدوده‌های زمانی متفاوتی از یکدیگر را گزارش می‌کنند بالطبع تفاوت‌های آماری بین دو گزارش وجود دارد)، در گزارش پیش رو آمده است؛ در بازه زمانی۱۰ اکتبر ۲۰۱۳ تا ۰۹ اکتبر ۲۰۱۴، حداقل ۵۴۸ نفر در نقاط مختلف ایران از راه حلق آویز اعدام شدند که این رقم در مقایسه با زمان مشابه در سال گذشته، حداقل ۲ درصد افزایش داشته است. صدور و اجرای حکم اعدام شهروندان در ایران، در حالی رخ می‌دهد که بسیاری از متهمان از دسترسی به یک روند عادلانه‌ دادرسی محروم‌اند و همچنین به دلیل عدم اجازه فعالیت گروههای مستقل مدافع حقوق بشر در ایران گزارش پیش رو را نمی‌توان عاری از کاستی دانست.
در گزارش پیش رو، ضمن اعلام آمار سالانه اعدام و مقایسه آن با سال گذشته، با تکیه بر علم آمار همچنین به شاخص‌ترین موارد در این حوزه، اعم از بیشترین اعدام‌ها در یک روز، بیشترین اعدام‌ها در ملاءعام و جنجالی ترین اعدام اشاره شده است.
عمده‌ترین منبع این گزارش، مجموعه اظهاراتی است که مقامات قضایی در گفتگو با رسانه‌های دولتی به صورت رسمی از صدور و اجرای حکم اعدام برای شهروندان خبر دادند و بخش دیگری از این گزارشات نیز توسط ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران (هرانا) و یا سایر منابع مستقل و معتبر تهیه و تنظیم شده است.

 جنجالی ترین اعدام

جنجالی ترین حکم اعدام سال، یک زندانی به نام «علیرضا – م» که روز چهارشنبه ۹ اکتبر ۲۰۱۳ در زندان بجنورد اعدام شده و پس از یک روز در سردخانه زنده شده بود؛ مجددا حکم اعدام در موردش اجرا خواهد شد.
مسئولین زندان بجنورد در یک اجرای مخفیانه اعدام حداقل یک نفر را در این زندان اعدام کردند که فرد مذکور پس از ۲۴ ساعت علائم حیاتی در بدن وی مشهود و به بیمارستان منتقل شد.
یک کار‌شناس حقوقی در دیوان عدالت اداری اعلام کرد که حکم اعدام در مورد وی علی رغم اجرای آن در روز چهارشنبه پس از بهبود وی مجددا اجرا خواهد شد.

 جنجالیترین محل اجرای اعدام

صبح روز ۲۲ مهر۹۲، به دنبال اجرای حکم قصاص در زندان مرکزی ایلام اقوام زندانی متهم به قتل اقدام به پرتاب یک نارنجک ساچمه‌ای به سمت درب ورودی زندان کردند که موجب مجروح شدن چند تن از کارکنان انتظامی شد.
بلافاصله ماموران انتظامی مستقر در محل عاملان انفجار را شناسایی و در حالی که ضامن نارنجک را در دست داشتند دستگیر کنند.
نزدیک به ۲۰ نفر در این حادثه آسیب دیدند، اما هیچ یک از مقامات قضایی هویت فرد اعدام شده و جزئیات پرونده وی را اعلام نکرده و در صورت عدم وقوع چنین حادثه‌ای اجرای این حکم رسانه‌ای نمی‌شد.

بیشترین اعدام در یک روز

بیشترین اعدام‌ها در طی ۲۴ ساعت، در ۱۳ آبان ماه سال ۱۳۹۲ (۰۴ نوامبر ۲۰۱۳) رخ داد و بر این اساس ۲۳ تن در شهرهای ارومیه، کرمانشاه، کرمان و اهواز اعدام شدند که در نوع خود کم سابقه می‌نمود.

بیشترین اعدام در یک استان

بیشترین تعداد نفراتی که در ایران اعدام شدند از استان البرز می‌باشند که به دلیل وجود سه زندان قزلحصار، رجایی شهر و ندامتگاه کرج در این استان آمار بالایی را به خود اختصاص داده است. بدین ترتیب ۱۴۰ تن در استان البرز و ۵۵ نفر در استان کرمانشاه اعدام شدند.

بیشترین اعدام در ملاء عام

استان فارس، استانی بوده که بیشترین تعداد نفرات و دفعات در انظار عمومی حکم اعدام در شهرهای مختلف آن اجرا شده است. به طوری که ۲ گزارش اجرای حکم اعدام در ملاءعام از این استان ثبت شده است و در آن ۵ نفر اعدام شدند. لازم به ذکر است دستکم ۳۰ نفر در این بازه زمانی در ایران در ملاءعام اعدام شدند.

بیشترین اعدام در یک زندان

زندان قزل حصار با ۷۰ نفر، بیشترین تعداد اعدامی‌های گزارش شده را به خود اختصاص داده است و پس از آن زندان رجایی شهر کرج با تعداد ۶۵ نفر و زندان دیزل آباد کرمانشاه با تعداد ۵۱ نفر و زندان مرکزی ارومیه با ۴۴ نفر در مقام‌های بعدی قرار دارند.

بیشترین نوع اتهامات

۳۸ درصد اعدام‌های صورت گرفته در طی مدت مورد اشاره، مربوط به جرائم مواد مخدر، ۲۹ درصد قتل و ۴ درصد آن مربوط به تجاوز به عنف و ۷ درصد محاربه و ۲۲ درصد باقیمانده نامعلوم بوده است.

صدور و اجرای حکم اعدام برای نوجوانان بزهکار

 سعید ذوالفقاری، محمد احسنی و میلاد ثانی سه تن از زندانیان زندان رجایی شهرکرج باوجود اینکه در سن کمتر از ۱۸ سال مرتکب قتل شده بودند در انتظار اجرای حکم اعدام هستند.
همچنین پرونده زنی جوان که متهم است شوهرش را به قتل رسانده با درخواست اعاده دادرسی یک‌بار دیگر در دیوانعالی کشور به جریان افتاد. این زن قرار بود یک هفته پیش اعدام شود. مریم که زمان قتل ۱۷ساله‌ بود، با شلیک گلوله به سمت همسرش او را به قتل رسانده ‌است.

 بهترین مواضع برای محدودیت در صدور حکم اعدام

دولت آلمان افزایش شمار اعدام‌ها در ایران را محکوم کرد، مسئول دفتر «نظارت بر امور حقوق‌بشر» دولت آلمان از عدم رعایت موازین حقوق‌بشر در ایران به‌شدت انتقاد کرد. مارکوس لونینگ هم‌چنین از روش ضد‌انسانی اجرای مجازات اعدام انتقاد کرد و گفت: «اینکه دار‌زدن در اماکن همگانی، شیوه معمول اعدام‌ در ایران است، بسیار تکان‌دهنده است.»

مهم‌ترین اقدام جهانی جهت محدود کردن اعدام

 دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل، در ژنو، با انتشار بیانیه‌ای نسبت به افزایش اعدام در ایران هشدار داده است. راوینا شمداسانی، یکی از سخنگویان سازمان ملل، گفت که اگرچه پس از انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری نشانه‌های مثبتی از بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران به چشم می‌خورد، اما به نظر می‌رسد روی کار آمدن دولت جدید در اجرای احکام اعدام تغییری نداده است.

بهترین برنامه رسانه‌ای

 فیلم سینمایی خط ویژه به کارگردانی مصطفی کیایی؛ شب ۱۷ فرودین ۹۳ با هدف کمک به جوانی که در آستانه اعدام بود؛ اکران شد و بلیط آن به‌صورت همت عالی فروخته و در پایان مبلغ ۱۸۰ میلیون تومان به این جوان اعدامی کمک شد.

آمار صدور حکم اعدام

در طول یک سال گذشته دستگاه قضایی کشور دستکم ۲۶ تن از شهروندان را در شهرهای مختلف، آن هم به اتهاماتی به غیر از جرائم مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم کرده است. لازم به اشاره است مراحل دادرسی پرونده‌های زندانیان مواد مخدر تقریباً هیچ‌گاه رسانه‌ای نمی‌شود و این امر همواره مورد اعتراض گروه‌ها و سازمان‌های حقوق بشری بوده است.

آمار اجرای حکم اعدام

در طول یک سال گذشته (از ۱۰ اکتبر ۲۰۱۳ تا کنون) ۵۴۸ نفر که از سوی دستگاه قضایی به اعدام محکوم شده بودند، اعدام شدند. ۵ درصد این اعدام‌ها که بالغ بر ۳۰ نفر می‌شود در انظار عمومی اجرا شده است.
اکثر این اعدام‌ها با کمترین شفافیت در پروسه دادرسی و اجرای حکم همراه بوده است؛ به طوری تنها جنسیت ۱۸ زن و ۲۴۸ مرد محرز شده است. هم چنین دست کم هویت ۶۰ درصد اعدام شدگان نامعاوم است. لازم به اشاره است که دستگاه قضایی به صورت رسمی تنها گزارشات اعدام ۲۱۱ شهروند را منتشر کرده و سایر اعدام‌ها در سایه سکوت دستگاه قضایی صورت پذیرفته است.

مقایسه آمار با سال گذشته

در طی ۱۱ اکتبر ۲۰۱۲ الی ۱۰ اکتبر ۲۰۱۳، ۵۳۷ نفر اعدام شدند که در مقایسه اجرای حکم اعدام در همین بازه زمانی در سال جاری، ۲درصد افزایش در اجرای حکم وجود داشته است.
هم چنین در مقایسه اجرای این حکم در ملاء عام نیز شاهد کاهش آمار بوده‌ایم.‌‌ همان طور که اشاره شد، مردم استان فارس در طول یک سال گذشته شاهد بیشترین تعداد اعدام در ملاءعام بوده‌اند.

ناهید گرجی در مشهد بازداشت شد

خبرگزاری هرانا – ناهید گرجی شهروند ساکن مشهد شب گذشته به علت عضویت در شبکه‌های اجتماعی توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شب گذشته (شنبه ۱۹ مهر ماه) ماموران امنیتی به منزل ناهید گرجی مراجعه کرده و پس از بازداشت، منزل ایشان را مورد بازرسی قرار دادند.
یکی از نزدیگان وی به گزارشگر هرانا گفت: «ماموران امنیتی نیمه شب و خیلی خشن وارد منزل شدند و خانم ناهید گرجی را دستگیر کرده و بعد از بردن ایشان مجددا برای بازرسی وارد منزل شده و وسایلی از قبیل کامپیو‌تر شخصی و تلفن و حتی دوربین عکاسی را با خود برده‌اند.»
وی در ادامه بیان داشت: «صبح روز یک‌شنبه ایشان را به دادگاه انقلاب کوه سنگی منتقل کردند ولی اطلاعات دقیقی از اینکه چه اتهاماتی به وی وارد شده در دست نیست.»
گفتنی است، نزدیکان خانم ناهید گرجی تنها فعالیت وی را در شبکه‌های اجتماعی همچون فیسبوک، وایبر و واتس آپ عنوان می‌کنند و همین موضوع را علت بازداشت ایشان می‌دانند.