نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۳ آذر ۱۳, پنجشنبه

محمد ملکی: داعش باید در مقابل این حکومت لنگ بیندازد. ( ویدئو) دکتر محمد ملکی سخنان تکان دهنده ی محمد ملکی

محمد ملکی: داعش باید در مقابل این حکومت لنگ بیندازد. ( ویدئو)

دکتر محمد ملکی

سخنان تکان دهنده ی محمد ملکی


«جوانان ما ترس را از خودشان کنار بگذارند.
بدانید که ظلم پایدار نیست.»

«به خداوندی خدا، به شرف، به انسانیت، به آزادی،
ما در این مملکت در دهه‌ی ۶۰ و بعد از آن، چیزهایی در زندان‌ها دیدیم؛
اعمالی از این حکومت دیدیم که 
داعش باید در مقابلش لنگ بیندازد.»

...هنوز یک درصد از جنایات جمهوری اسلامی هم افشا نشده ...



تقاطع: روز پایانی نمایشگاه نقاشی محمد نوری زاد روز سخنرانی‌های پرشور شماری از چهره‌های سیاسی مخالف حکومت ایران بود.

پیش‌تر سخنان تاثیرگذار عباس امیرانتظام و اظهارات احساسی مادر سعید زینالی را منتشر کردیم و اینک در این ویدئو، اظهارات صریح محمد ملکی، نخستین رییس دانشگاه تهران، پس از انقلاب بهمن ۵۷ را در اختیار مخاطبان “تقاطع” قرار می‌دهیم.

این زندانی سیاسی سابق، در ابتدای سخنان خود، با اشاره به شکنجه‌ها و فشارهای اعمال‌شده بر آقای امیرانتظام در دوران زندان گفت: «این مرد بزرگ را با هدف این‌که با خیال خود تحقیرش کنند، وادار می‌کردند تا راهروی ۸۰۰ متری زندان قزل‌حصار را “تی” بکشد. ایشان تسلیم نمی‌شد؛ می‌خندید و تی می‌کشید.»

او هم‌چنین با تاکید بر این‌که از کسی ترس ندارد اضافه می‌کند: «کسانی در آن دادگاه کذایی ایشان را محاکمه کردند که بعدها نام خود را اصلاحاتی گذاشتند و آن بلاها را بر سرشان آوردند.»

آقای ملکی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به ظهور “داعش” می‌گوید: «به خداوندی خدا، به شرف، به انسانیت، به آزادی، ما در این مملکت در دهه‌ی ۶۰ و بعد از آن، چیزهایی در زندان‌ها دیدیم؛ اعمالی از این حکومت دیدیم که داعش باید در مقابلش لنگ بیندازد.»

این زندانی سیاسی پیشین، سخنان خود را با این جملات پایان می‌دهد: «جوانان ما ترس را از خودشان کنار بگذارند. بدانید که ظلم پایدار نیست و ظالم روزی به سزای اعمال خودش می‌رسد.»

سخنرانی شور انگیز امیرانتظام این جنایت در تاریخ بسیار سیاه و تاریک است

سخنرانی شور انگیز امیرانتظام 

این جنایت در تاریخ بسیار سیاه و تاریک است
دکتر محمد ملکی  ـ  مهندس عباس امیر انتظام 

سخنانی از عبارس امیر انتظام که بوی امید، ایستادگی و دادخواهی می دهد. آیا با این وجود می توان به آینده نا امید بود؟




عباس امیرانتظام، سخنگوی دولت مهدی بازرگان که یکی از قدیمی‌ترین زندانیان سیاسی ایران به شمار می‌رود، در یک سخنرانی احساسی در نمایشگاه نقاشی محمد نوری‌زاد از جمهوری اسلامی به عنوان حکومتی "جنایت‌کار" نام برد و گفت که در تمام ۳۶ سال گذشته همه‌ی فشارها و شکنجه‌ها را تحمل کرده اما هیچ‌گاه در مقابل مسوولان این حکومت سر خم نکرده و به خواسته‌های‌شان "بله" نگفته است.



آقای امیرانتظام پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان موسوم به «پیرو خط امام» در سال ۱۳۵۸، از سوی این دانشجویان با اتهام جاسوسی روبه‌رو و بازداشت شد و پس از سپری کردن ۴۵۰ روز در زندان انفرادی به حبس ابد محکوم گردید.



او که در حال حاضر ۸۲ سال دارد، از سال ۱۳۸۱ و پس از سپری کردن ۲۱ سال زندان در مرخصی استعلاجی به سر می‌برد که در این مدت تحت نزدیک به ۳۰ عمل جراحی قرار گرفته و هرگز نیز اجازه‌ی خروج از کشور و دیدار با فرزندانش را نیافته است.



وی در سخنرانی خود زمانی که به دوری ۳۷ ساله از سه فرزندش اشاره کرد، نتوانست احساسات خود را کنترل کند؛ بغضش ترکید و با چشمانی اشک‌بار سخنانش را ادامه داد.



در این لحظات، گریه‌های اکرم نقابی، مادر سعید زینالی در آغوش آقای امیرانتظام فضای جلسه را تحت تاثیر خود قرار داد. سعید زینالی دانشجویی بود که بیش از ۱۵ سال قبل، در جریان قیام دانشجویی ۱۸ تیر ۷۸، توسط ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بازداشت شد و از آن زمان هیچ اطلاعاتی از وضعیتش در دست نیست.

آندره ریو سلطان والتز André Rieu King Of The Waltz


آندره ریو سلطان والتز
André Rieu King Of The Waltz 

با مرورگر موزیلا Mozilla Firefox (و از کامییوتر معمولی) این ویدیو قابل استفاده است. 
با «آی‌پاد» و Google Chrome و...ویدیو را نمی‌توان شنید. 
این بحث در مورد آندره ریو André Rieu «سلطان والتز» و یکی از برجسته‌ترین نوازندگان ویولن دنیا است، من در خاطرات خانه زندگان و...شماری از آثار وی را آغاز و پایان ویدیوهای خودم گذاشته‌ام.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
در یک بازار ایرانی In a Persian Market
اسم کامل او «آندره لیون ماری نیکولاس ریو» André Léon Marie Nicolas Rieu و متولد هلند (ماستریخت) است.
...
وی «مارش ایرانی» Persian March اثر یوهان اشتراوس (پسر)، همچنین «در بازار ایرانی» In a Persian Market یکی از معروف‌ترین ساخته‌های آهنگساز انگلیسی «آلبرت ویلیام کتلبی» Albert William Ketèlbey را بارها و بارها به زیبایی نواخته‌است. در فرصتهای دیگر آنچه را از آندره ریو در مورد دو اثر فوق شنیده‌ام خواهم نوشت.
...
آندره ریو اکتبر سال ۱۹۴۹ در یک خانوادی مسیحی که همگی موسیقیدان بودند متولد شد. پدرش رهبر ارکستر بود و آندره نزد او از سن ۵ سالگی شروع به نواختن پیانو و ویولن کرد و در نوجوانی با اجرای قطعه والس ذوق و استعداد خود را نشان داد. او بعدها به عنوان یک ویولنیست به ارکستر سمفونی لیمبورخ پیوست.
خودش در تعریف والس گفته‌است: والس یک نوع رقص محلی و ریتم موسیقی است که رقصنده‌ها یکدیگر را هنگام رقص نگه می‌دارند.
...
آندره ریو یادگیری ویلن را در کنسرواتوار سلطنتی لیگ در ماستریخت ادامه داد، در آکادمی موسیقی بلژیک نیز زیر نظر آندره گرتلر درس گرفت و توانست درجه پریمیر پریکس را از کنسرواتوار سلطنتی بلژیک بگیرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سرود مهتاب Moonlight Serenade
در سال ۱۹۸۷ ارکستر سمفونی یوهان اشتراوس را با ۱۲ نفر تاسیس کرد و اکنون بین ۸۰ تا ۱۵۰ نفر موزیسین با او همراهی می‌کنند. از یکی از اعضای ارکستر او شنیدم که این تعداد گاه به ۱۵۹ نفر هم می‌رسد که همه با لباسهای شاد و رنگین آهنگها را به رقص درمی‌‌آورند. سالن ارکستر شهر ماستریخت از جمله یادگارهای آندره ریو است.
...
آندره ریو و ارکستر اشتراوس قطعات کلاسیک و موزیک والس را به تورهای بین المللی برده و به عنوان یکی از موفق‌ترین گروه های کلاسیک دنیا شناخته می‌شوند. بازنوازی قطعه های مشهور کلاسیک او چیزی بالغ بر ۱۰ میلیون نسخه در ۳۰ کشور دنیا ارائه شده‌است.
وی با یک ویولون قدیمی (Stradivarius) که سال ۱۶۶۷ ساخته شده، می‌نوازد.
...
آندره ریو چندین جایزه بین المللی از جمله دو بار World Music Awards گرفته است. آلبوم زیبای Moonlight Serenade (سرود مهتاب) نامزد دریافت جایزه Classic BRIT Award در سال ۲۰۱۱ و برنده ی جایزه ی Classic FM برای بهترین آلبوم سال ۲۰۱۱ 
کسانی موسیقی را فهم می‌کنند که چون تشنه به آب و خسته به خواب به آن نیاز دارند. اگرچه شادی چون چشمه‌ای در درونشان می‌جوشد اما از کوران غم‌ها و ابتلائات بزرگ عبور کرده‌، بی درد و «بی غم شاد» نیستند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
آنجا که سخن از گفتن باز می‌ماند ...
موسیقی غذای روح آدمی است. ارسطو می‌گوید موسیقی حکمتی است که آدمی از اظهار آن در قالب الفاظ عاجز است بهمین دلیل آن را در قالب اصوات ظاهر می‌سازد. بتهوون تعریف ارسطو را دقیق‌تر بیان می‌کند. آنجا که سخن از گفتن باز می ماند موسیقی آغاز می شود.
...
بتهوون به شاگردانش می‌گفت خود را در اختیار موسیقی بگذارید و بر غم‌ها و ناملایمات زندگی بشورید. موسیقی تسکین‌دهنده رنج‌های ماست.
...
بله، آنجا که سخن از گفتن باز می‌ماند موسیقی آغاز می‌شود. 
بگذریم که آشنایی با دنیای موسیقی ما را با مقولات مدرن هم آشنا می‌کند. از ژورنالیسم مبتذل سیاسی (که غالباً از دانش سیاسی تهی‌ست) رها کرده، به نگاهمان عمق و وسعت می‌بخشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
پانویس
شماری از آلبومهای آندره ریو 
Maastricht Salon Orkest – Serenata (1984)
Hieringe biete 1 (1989)
D'n blauwen aovond (1992)
Merry Christmas (1992)
Strauss & Co (1994)
The Vienna I Love (1995)
In Concert (1996)
Strauss Gala (1997)
The Christmas I Love (October 1997)
Romantic Moments (1998)
100 Years of Strauss (1999)
Fiesta! (October 1999)
La vie est belle (2000) – Berlin
Musik zum Träumen (Dreaming) (2001)
Live at the Royal Albert Hall (April 2002)
Love Around the World (November 2002)
Gala Concert (December 2002) – Hamburg
Romantic Paradise (September 2003) – Cortona, Italy
Live in Dublin (October 2003)
André Rieu at the Movies (March 2004)
The Flying Dutchman (July 2004)
Live in Tuscany (September 2004)
Songs from My Heart (2005)
Roses from the South (June 2005) – Mainau, Germany
New Year's Eve in Vienna (October 2005)
Auf Schönbrunn (July 2006) – Vienna)
Christmas Around the World (October 2006)
New York Memories (November 2006) – Radio CityNY
The 100 Most Beautiful Melodies (May 2007) – Australian Albums: No.2
Masterpieces (September 2007) – Australian Albums: No.9
In Wonderland (November 2007) – Efteling, Nederland
Waltzing Matilda (April 2008) – Australian Albums: No.1
Live in Vienna (September 2008)
Ich tanze mit dir in den Himmel hinein (October 2008) – Wedding, Semper Opera, Dresden
Live in Maastricht II (November 2008)
Live in Australia (December 2008) – Australian Albums: No.14
You'll Never Walk Alone (May 2009) – Australian Albums: No.2
Live in Maastricht III (September 8, 2009)
I Lost My Heart in Heidelberg (September 29, 2009) – with the Berlin Comedian Harmonists
The Very Best of André Rieu (October 2009) – Australian Albums: No.23
Forever Vienna (December 2009) – UK: #2, IRE: No.4
You Raise Me Up – Songs for Mum (May 2010) – Australian Albums: No.8
My African Dream (August 2010) – South Africa
Live in Maastricht IV (September 2010)
Moonlight Serenade (November 2010) – Australian Albums: No.17
And the Waltz Goes On (2011)
Live in Brazil (2012)
Home for Christmas (December 11, 2012)
Live in Maastricht VI (October 2013) – 25th anniversary
Nuits magiques (November 2013)
Love Letters (February 2014)
Les mélodies du bonheur (May 2014)
Un amour à Venise (November 2014)
 ــــــــــــــــــــــــــــــــ
Moonlight Serenade Tracklist
  • Gold And Silver Waltz
  • Barcarolle
  • Theme From Romeo And Juliet
  • My Love Song Should Be A Waltz
  • ViennaCity Of Dreams
  • Roses From The South
  • Serenade
  • Eine Kleine Nachtmusik - Mozart Medley
  • Mio Babbino Caro
  • Lara's Theme
  • Romance (The Gadlfy)
  • Danube Love
  • Intermezzo (Cavalleria Rusticana)
  • Emperor Waltz
  • Snow Waltz
  • Tales From The Vienna Woods
  • Auld Lang Syne
ــــــــــــــــــــــــــــــــ 
سایت آندره ریو
 ...
سایت همنشین بهار 

داعشگزارش پیرامون داعش نشان می دهد که اتباع و افراد مقیم عربستان سعودی و تونس بیش ترین سهم را در صادرات تروریست به داعش دارند. مطابق با این گزارش ۲۵۰۰ نفر از افراد مقیم یا اتباع عربستان به داعش پیوسته اند و این عدد برای تونس ۳۰۰۰ نفر است. در میان کشورهای اروپایی، انگلیس در صدر این آمار قرار دارد و تاکنون ۴۸۸ نفر از اتباع آن به داعش پیوسته اند. هم چنین ۱۳۰ نفر از آمریکایی ها نیز به صفوف تروریست های داعش ملحق شده اند. ترکیه با ۴۰۰ نفر، روسیه با ۸۰۰ و چین با ۱۰۰ نفر از دیگر کشورهایی هستند که اتباع آن در داعش حضور دارند.یکی از نکات جالب این گزارش حضور ۲۰ نفر از اتباع رژیم صهیونیستی در داعش و نیز عدم حضور هیچ یک از ایرانیان در این سازمان تروریستی است.
از سوی دیگر طبق پژوهش آماری جدیدی که بیش از ۲ میلیون پست شبکه های اجتماعی را گاردین مورد بررسی قرار داده است، شمار کاربران عرب زبانی که در کشورهای بلژیک، بریتانیا، فرانسه و آمریکا از داعش حمایت می کنند بیش از عراق و سوریه است. این پژوهش طی سه ماه و نیم انجام شده است و یکی از نتایج این است که در فضای شبکه های اجتماعی، انجمن های بحث و گفت و گو و کامنت های کاربران کشور سوریه ۹۲ درصد کاربران، علیه داعش مطلب می نویسند.
اگر سوریه را نیز کنار بگذاریم در میان کاربران کشورهای دیگر نیز حامیان داعش همواره در اقلیت بوده اند. ۴۷ درصد توییت های کاربران کشور قطر، ۳۵ درصد پاکستان، ۳۱ درصد بلژیک، تقریبا ۲۴ درصد توییت های انگلستان و ۲۱ درصد توییت های کاربران کشور آمریکا در رده حمایت از داعش طبقه بندی می شوند.در برابر این، حمایت از داعش در اردن، عربستان و عراق زیر ۲۰ درصد است.
مجله مهر

تروریستهای داعش در استان رقه سوریه


نوشته سایمن سیبیگ مانتیفوری است و نشر ثالث با ترجمه بیژن اشتری ترجمه کرده است !مروری سریع بر ۴ روز آخر زندگی استالین می‌تواند هم از منظر پزشکی و هم از نظر تاریخی برای هر کسی جالب باشد.

 فصول پایانی این کتاب را به صورت خلاصه برایتان روایت می‌کنم:
ساعت ۱۰ شب روز اول مارس سال ۱۹۵۳، «لوزگاچف» وقتی وارد اتاق کار استالین شد، با صحنه عجیبی مواجه شد: او در حالی که زیرپیراهنی و پیژاما به تن داشت، کف زمین افتاده بود، دچار بی‌اختیاری ادراری شده بود و خودش را خیس کرده بود. ساعت رومیزی که کنارش افتاده بود و متوقف شده بود، ساعت شش و نیم را نشان می‌داد که مقارن با زمان فروافتادن استالین بود.


لوزگاچف وزیر اطلاعات -ایگناتیف-، بریا -رئیس پلیس مخفی و سازمان اطلاعات روسیه-، خورشچف و مالینگوف را خواست. اما در حالی که مبارزه برای کسب قدرت شروع شده شده بود، تصمیم‌گیری برای احضار پزشکان، توسط این افراد بسیار دشوار بود.

کوتاه‌زمانی پیش از این حادثه، استالین ادعا کرده بود که پزشکان معالجش که نیمی از آنها یهودی بودند، قصد جانش را کرده‌اند و همه آنها را به زندان انداخته بود. حتی پروفسور مشهوری به نام ویناگرادف که به استالین توصیه کرده بود، از کار کنار بکشد و استراحت کند، دستگیر و شکنجه شده بود. گمان می‌رود که این کار، افترایی در راستای سیاست یهودی‌ستیزی استالین بوده باشد.

به همین خاطر معلوم نبود که که کدام پزشک باید فراخوانده شود. اما این مسئله نمی‌توانست تأخیر ۱۲ ساعته، تاز مانی که نخستین پزشک در صبح روز بعد، استالین را ویزیت کرد، توجیه کند.

بله! استالین ۱۲ ساعت بدون پزشک مانده بود و هیچ اقدام درمانی برایش انجام نشده بود، او در این دوازده ساعت همچنان همان لباس‌های آغشته به ادرار را به تن داشت.

گمان می‌رود که بریا و مالینکوف -معاون اول‌های استالین- از سویی و خروشچف و بولانگین از سوی دیگر از این ساعات برای تقسیم مقامات و مناصب استفاده کرده باشند.

اما از سوی دیگر گروهی می‌گویند که در دهه پنجاه واقعا برای یک بیمار مبتلا به سکته مغزی خونریزی‌دهنده چه کار پزشکی‌ای می‌شد انجام داد؟ نگاهی به اقدامات درمانی که برای استالین در روزهای بعدی انجام شد، تصدیق می‌کند که این درمان‌ها، فاصله زیادی با استانداردهای امروزی دارند که برای هر بیمار عادی در دسترس هستند.

اما از این مسئله که بگذریم، فرضیه مسموم شدن استالین با داروی وارفارین یا مرگ موش که موجب خونریزی می‌شود، هم در بین تاریخ‌دان‌ها از حمایت زیادی برخوردار است. خیلی‌ها عقیده دارند که بریا، ترتیب مسموم کردن استالین را داد و حتی اینکه خروشچف در این کار با او همدست بود!

عاقبت وزیر بهداشت روسیه مطلع شد و تعدادی پزشک غیریهودی که پیش از این استالین را ویزیت نکرده بودند و از وضعیت سلامت او اطلاع نداشتند، ساعت هفت روز بعد بر بالین او حاضر شدند. پزشکها هراسان و در حالی که دستشان می‌لرزید، فشار خون و نبض او را اندازه گرفتند. تعداد ضربان قلب استالین در آن هنگام ۷۸ و فشار خون وی ۱۹۰ روز ۱۱۰ میلیمتر جیوه بود. سمت راست بدن استالین فلج شده بود و تکان نمی‌خورد.

پزشکان تشخیص دادند که بخش میانی سمت چپ مغز استالین دچار سکته خونریزی‌دهنده شده است. اقدامات درمانی شامل تجویز سولفتالن منیزیوم ۱۰ درصد به صورت خوراکی، کمپرس سرد سر، تزریق کافور و قرار دادن هشت زالو زیر گوش‌های استالین بود.

سپس دختر و پسر استالین بر بالین پدر حاضر شدند و مقامات حاضر را به اهمال‌کاری متهم کردند. بریا، فریب‌کارانه هر وقت استالین در اغمای کامل بود، بی‌پرده‌پوشی، بد استالین را می‌گفت و هر وقت چشمان وی اندکی تکان می‌خورد، زانو می‌زد و برای سلامتی استالین دعا می‌کرد.


زمان برای کسی که بیست میلیون نفر را قربانی کرده بود، ۲۸ میلیون نفر را کوچ اجباری داده بود و هجده میلیون نفر را گرفتار گولاک‌ها کرده بود، به سرعت سپری می‌شد.

ساعت ده و چهل دقیقه روز دوم جلسه‌ای در دفتر کار استالین برای تصمیم‌گیری در مورد وضعیت پزشکی وی، برپا شد. به دکترها تأکید شد که مسئول سلامت استالین هستند و بایستی به صورت ۲۴ ساعته و به صورت جفتی بر بالین وی کشیک بدهند.

یکی از پزشکان، عمل جراجی برای خارج کردن لخته را توصیه کرد، اما کدام جراح ریسک چنین عملی را بر خود هموار می‌کرد؟

ساعت بیست و سی روز دوم، سولفات منیزیوم به استالین تنقیه شد و کمی چای شیرین به او داده شد. فشار خون استالین افزایش یافته بود و به ۲۱۰ روز ۱۲۰ رسیده بود.

در ساعات پایانی روز دوم، تنفس ایتالین شین استوکس شد (تنفس منقطع و متناوب)، صلاح دیده شد که مشاوره پزشکی خواسته شود. اما همه پزشکان عالی‌مقامی که صلاحیت رسیدگی در این وضعیت خطیر را داشتند، در زندان بودند!

ظهر روز سوم، استالین استفراغ خونی کرد که بعضی از پزشکان را مشکوک به مسمومیت با وارفارین کرد. البته این خونریزی می‌توانسته ناشی از سکته او نیز بوده باشد. (cushing ulcer)

ساعت پانزده روز سوم، وضعیت استالین بدتر شد، بریا تصمیم گرفت که مخفیانه اسناد و نامه‌ها و وصیت‌نامه استالین را نابود کند و به این ترتیب مدارک دال بر جنایتش را محو کند.

در شرایطی که دیگر همه مقامات و مناصب در روسیه بعد از استالین عملا تقسیم شده بود، در ساعت ۲۱ روز پنج مارس استالین کبود شد، با ناپدید شدن نبض، در ساعت ۲۱:۴۰ به استالین کافور و آدرنالین تزریق شد و تنفش مصنوعی به او داده شد. عملیات احیا موفق نبود و به اشاره خروشچف، پزشکان پیکر بی‌حان استالین را رها کردند. او در هنگام مرگ، ۷۴ سال داشت.

روز نهم مارس سال ۱۹۵۳، پیکر مومیایی‌شده استالین در کنار پیکر لنین قرار گرفت و در مراسم یادبودش سخنرانی‌هایی از سوی مقامات انجام شد.

قاآنی ، پس از مغضوب و معزول شدن‌ امیر کبیر در اشعارش از او به "خصم خانگی‌"و «اهرمن خو و بد گوهر» یاد کرد.

165 سال پیش از این او چکامه بلند و غرّایی در مدح و ثنای امیر کبیر سروده و در وصف امیر، او را جانشین وزیر ظالم قبلی یعنی حاج میرزا آقاسی نامیده بود:

«به جای ظالمی شقی، نشسته عالمی تقی/ که مؤمنان متقی‌ کنند افتخارها.»

قاآنی ، پس از مغضوب و معزول شدن‌ امیر کبیر در اشعارش از او به "خصم خانگی‌"و «اهرمن خو و بد گوهر» یاد کرد.



قصیده چاپلوسانه او:

نسیم خلد می‌رود مگر ز جویبارها
که بوی مشک می‌دهد هوای مرغزارها
فراز خاک وخشت‌ها دمیده سبزکشتها
چه‌کشتها بهشتها نه ده نه صد هزارها
به‌چنگ بسته چنگها بنای هشته رنگها
چکاوهاکلنگها تذروها هزارها
ز نای خویش فاخته دوصد اصول ساخته
ترانها نواخته چو زیر و بم تارها
ز خاک رسته لالها چوبسدین پیالها
به برگ لاله ژالها چو در شفق ستارها
فکنده‌اند همهمه کشیده‌اند زمزمه
به‌شاخ سروبن همه چه‌کبکها چه سارها
نسیم روضهٔ ارم جهد به مغز دمبدم
ز بس دمیده پیش هم به طرف جویبارها
بهارها بنفشها شقیقها شکوفها
شمامها خجسته‌ها اراک‌ها عرارها
ز هرکرانه مستها پیالها به دستها
ز مغز می‌پرستها نشانده می خمارها
ز ریزش سحابها بر آبها حبابها
چو جوی نقره آبها روان در آبشارها
فراز سرو بوستان نشسته‌اند قمریان
چو مقریان نغز خوان‌به‌زمردین منارها
فکنده‌اند غلغله دو صد هزار یکدله
به شاخ‌گل پی‌گله ز رنج انتظارها
درختهای بارور چو اشتران باربر
همی ز پشت یکدگرکشیده صف قطارها
مهارکش شمالشان سحابها رحالشان
اصولشان عقالشان فروعشان مهارها
درین بهار دلنشین‌که‌گشته خاک عنبرین
ز من ربوده عقل و دین نگاری از نگارها
رفیق جو شفیق خو عقیق لب شقیق رو
رقیق دل دقیق مو چه مو ز مشک تارها
به طره‌کرده تعبیه هزار طبله غالیه
به مژه بسته عاریه برنده ذوالفقارها
مهی دو هفت سال او سواد دیده خال او
شکفته از جمال او بهشت‌ها بهارها
دوکوزه شهد در لبش دو چهره ماه نخشبش
نهفته زلف چون شبش به تارها تتارها
سهیل حسن چهر او دو چشم من سپهر او
مدام مست مهر او نبیدها عقارها
چگویمت‌که‌دوش چون‌به‌ناز وغمزه‌شدبرون
به حجره آمد اندرون به طرز می‌گسارها
به‌کف بطی ز سرخ می‌که‌گر ازو چکد به نی
همی ز بند بند وی برون جهد شرارها
دونده در دماغ و سر جهنده در دل و جگر
چنانکه برجهد شرر به خشک ریشه خارها
مرا به‌عشوه‌گفت‌هی تراست هیچ میل می
بگفتمش به یادکی ببخش هی بیارها
خوش‌است کامشب‌ای صنم‌خوریم می به‌یاد جم
که‌گشته دولت عجم قوی چوکوهسارها
ز سعی صدر نامور مهین امیر دادگر
کزوگشوده باب و در ز حصن و از حصارها
به جای ظالمی شقی نشسته عادلی تقی
که مؤمنان متقی‌کنند افتخارها
امیر شه امین شه یسار شه یمین شه
که سر ز آفرین شه به عرش سوده بارها
یگانه صدر محترم مهین امیر محتشم
اتابک شه عجم امین شهریارها
امیر مملکت‌گشا امین ملک پادشا
معین دین مصطفی ضمین رزق‌خوارها
قوام احتشامها عماد احترامها
مدار انتظامها عیار اعتبارها
مکمّل قصورها مسدد ثغورها
ممّهد امورها منظم دیارها
کشندهٔ شریرها رهاکن اسیرها
خزانهٔ فقیرها نظام بخش‌کارها
به‌هر بلد به‌هر مکان به‌هر زمین به‌هر زمان
کنند مدح او به جان به طرز حقگزارها
خطیبها ادیبها اریبها لبیبها
قریبها غریبها صغارها کبارها
به عهد او نشاطهاکنند و انبساطها
به مهد در قماطها ز شوق شیرخوارها
سحاب‌کف محیط دل‌کریم خوبسیط ظل
مخمرش از آب وگل فخارها وقارها
به ملک شه ز آگهی بسی فزوده فرهی
که‌گشت مملکت تهی ز ننگها ز عارها
معین شه امین شه یسار شه یمین شه
که فکر دوربین شه‌گزیدش ازکبارها
فنای جان ناکسان شرار خرمن خسان
حیات روح مفلسان نشاط دلفکارها
به‌گاه خشمش آنچنان طپد زمین و آسمان
که هوش مردم جبان ز هول‌گیر و دارها
زهی ملک رهین تو جهان در آستین تو
رسیده از یمین تو به هر تنی یسارها
به هفت خط و چار حد به هر دیار و هر بلد
فزون ز جبر و حد و عد تراست جان نثارها
کبیرها دبیرها خبیرها بصیرها
وزیرها امیرها مشیرها مشارها
دوسال هست‌کمترک‌که‌فکرت‌توچون محک
ز نقد جان یک به یک به سنگ زد عیارها
هم ازکمال بخردی به فر و فضل ایزدی
ز دست جمله بستدی عنان اختیارها
چنان ز اقتدار توگرفت پایه‌کار تو
که‌گشت روزگار تو امیر روزگارها
چه مایه‌خصم ملک و دین‌که‌کرد ساز رزم وکین
که ساختی به هر زمین زلاششان مزارها
خلیل را نواختی بخیل راگداختی
برای هردو ساختی چه تختها چه دارها
در ستم شکسته‌یی ره نفاق بسته‌یی
به آب عدل شسته‌یی ز چهر دین غبارها
به پای تخت پادشه فزودی آن قدر سپه
که صف‌کشد دو ماهه ره پیادها سوارها
کشیده‌گرد ملک و دین ز سعی فکرت رزین
ز توپهای آهنین بس آهنین حصارها
حصارکوب‌وصف‌شکن‌که‌خیزدش‌تف‌ازدهن
چو ازگلوی اهرمن شررفشان به خارها
سیاه‌مور در شکم‌کنند سرخ‌چهره هم
چه‌چهره قاصد عدم چه مور خیل مارها
شوند مورها در او تمام مار سرخ رو
که بر جهندش ازگلو چو مارها ز غارها
ندیدم اژدر اینچنین دل آتشین تن آهنین
که افکند در اهل‌کین ز مارها دمارها
نه داد ماند ونه دین ز دیو پر شود زمین
فتد خمار ظلم‌وکین به‌مغز ذوالخمارها
به‌نظم‌ملک ودین نگر ز بسکه‌جسته زیب‌و فر
که نگسلد یک‌از دگر چو پودها ز تارها
الاگذشت آن زمن‌که بگسلد در چمن
میان لاله و سمن حمارها فسارها
مرا بپرور آنچنان‌که ماند از تو جاودان
ز شعر بنده در جهان خجسته یادگارها
به جای آب شعر من اگر برند در چمن
ز فکر آب و رنج تن رهند آبیارها
هماره تابه هر خزان شود ز باد مهرگان
تهی زرنگ و بو جهان چو پشت س‌وسمارها
خجسته باد حال تو هزار قرن سال تو
به هر دل از خیال تو شکفته نوبهارها