نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۰ مرداد ۲۶, چهارشنبه

گزارشگران: متن کامل واپسین یادها, کلامها و وصیتنامه های جانباختگان در زندانهای جمهوری اسلامی - دفتر اول



در بين زندانيان جديد چهار دختر دانش آموز بودند که از لباس هر کدامشان يک مستطيل بريده بودند . فور ا" بازجوها ي بند »(منظور بچه هايي بودند که روابط عمومي قو ي داشتند – نگارنده) دست به کار شدند . بعد از بازجويي کامل از آنها معلوم شد که براي گرفتن اقرار، آن ها را در قبرهايي ميخوابانند و ميگويند: زنده به گورتان ميکنيم. بعد قسمتي از لباس ها ي آنها راميبرند و ميگويند: اين تکه از لباستان را به خانواده هایتان ميدهيم تا بدانند شما به درک رفته ايد و آنها را سه ربع تا يک ساعت در همان حالت نگه ميدارند و هر لحظه ميگويند: الان رويتان خاک ميريزم. بعد از اين مدت که آن ها خوا بيده روي قلوه سنگهاي قبر به انتظار پايان زندگيشان ميگذرانند، پاسداري ميآيد و ضمانتشان را ميکند
خوب نگاه کنید راستکی است
پروانه علیزاده

منتشر شد












فطریه اساتید دانشگاه محض رضای ملا


میلاد مختوم
بیانیه ای با امضای 37 نفر، از جمله تعدادی از اساتید ایرانی دانشگاه های امریکا، مبنی بر هشدار و ابراز نگرانی امضاکنندگان بیانیه در مورد احتمال حذف نام سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست سازمان های تروریستی وزارت خارجه ایالات متحده در روزنامه و سایت اینترنتی فایننشال تایمز منتشر شده است. متن فارسی این بیانیه روی سایت آخوند کدیور و سایت نایاک هم تحت عنوان "بیانیه جمعی از کارشناسان و اساتید در مورد سازمان مجاهدین خلق" دیده می شود.

امضا کنندگان این بیانیه، پروفسور اروند ابراهامیان، پروفسور علی انصاری، رضا اصلان، پروفسور شاول بخاش، پروفسور مهرزاد بروجردی، پروفسور خوآن کول، جیمز دابینز، پروفسور فریده فرهی، دخی فصیحیان، هادی قائمی، فاطمه حقیقت جو، کیوان هریس، پروفسور نادر هاشمی، پروفسور رامین جهانبگلو، پروفسور محسن کدیور، پروفسور مهران کامروا، پروفسور استفن کینزر، جان لیمبرت، پروفسور اسکات لوکاس، فیروزه محمودی، رضا مرعشی، آزاده معاونی، پروفسور رسول نفیسی، سحر نمازیخواه، دکتر تریتا پارسی، پروفسور پاول پیلار، پروفسور نسرین رحیمیه، پروفسور ر. ک. رمضانی، جیسون رضائیان، پروفسور احمد صدری، پروفسور محمود صدری، پروفسور محمد سهیمی، الهه شریفپور ـ هیکس، ساسان شعاع منش، پروفسور گری سیک، جان تیرمن و واین وایت پس از ردیف کردن یک سری اتهامات واهی و بی اساس بر علیه سازمان مجاهدین خلق ایران می نویسند:

"خارج کردن سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست “سازمانهای تروریستی” و نادیده گرفتن عدم سابقه دموکراتیک و عدم پایگاه مردمی در داخل آثار وخیمی بر مبارزات مشروع اپوزیسیون اصیل در ایران خواهد داشت.  ما موکدانه از دولت آمریکا در خواست می کنیم که از خلط هویت این سازمان شناخته شده تروریستی با کیان “جنبش سبز” ایران خود داری کرده تا مردم ایران به مبارزه خود برای نیل به دموکراسی و حقوق بشر ادامه دهند."

این متخصصین و اساتید تروریست شناس توضیح نداده اند که اگر طبق ادعای آنها براستی سازمان مجاهدین خلق ایران فرقه ای تروریست، ضد دموکراتیک و منفور نزد ایرانیان است و هیچگونه پایگاه مردمی در داخل ایران ندارد و تا به حال هم چندین بار از هم پاشیده و نیست و نابود شده است، پس هراس آنها از چیست و چرا اینهمه از احتمال خروج نام این فرقه منفور از لیست سیاه وزارت خارجه امریکا پریشان خاطر شده اند؟

به نظر می رسد که این اساتید به خوبی به بی اساس بودن ادعاها و تهمت های پوچ خود آگاه اند و در واقع به خاطر همین آگاهی است که به هراس افتاده اند و عجولانه پرده ها را کنار زده و هم صدا با گله های چماقدار حزب الهی شعار "حزب فقط حزب اله، رهبر فقط روح اله"، البته با رنگ سبز سیدی، سر داده اند. از دید این عالمان دهر تنها مبارزه مشروع و اصیل در ایران، مبارزه زیر عبای ملا است و دولت امریکا موظف است فریادهای آزادیخواهانه خلق قهرمان ایران را در نطفه خفه کند تا زیر سایه این خفقان، فلان شیخ و بهمان سید پیرو دجال فرصت داشته باشند با نق زدن های ذلیلانه و چس ناله های گندیده و زهر آگین خود یک بار دیگر اذهان مردم اسیر ایران را مسموم کنند و رژیم پا به گور جمهوری اسلامی را از مهلکه سقوط برهانند و بساط جهل و جنون و جنایت جمهوری اسلامی، البته با رنگ سبز سیدی، ادامه یابد.
 
عناوین عالی دانشگاهی این افراد می بایست در واقع گواهی باشد بر تخصص و دقت عمل ویژه و آگاهی آنها نسبت به محتوای آنچه در این بیانیه نوشته اند و همچنین پیامدهای احتمالی که چنین بیانیه ای می تواند داشته باشد. متن بیانیه اما خالی از هر گونه استدلال و پر از تکرار ناشیانه تمامی تهمت های بی اساسی است که رژیم ضد بشری جمهوری اسلامی در طی بیش از سی سال بر علیه سازمان مجاهدین خلق ایران روی آنتن ها فرستاده است. با توجه به اینکه تاکنون حتی یک مورد از این اتهامات هم به طور مستند و با ارائه مدرک محکمه پسند، نه در این بیانیه و نه در هیچ جای دیگری، ثابت نشده است، جای بسی شگفتی است که چگونه افرادی با چنین مدارج عالی دانشگاهی امضای خود را پای ملغمه ای از ادعاهای پوچ وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و چرندیات بازمانده و بارها باز جویده شده ساواک شاهنشاهی گذاشته اند. به راستی که جای امضای پروفسور (پیرو رذل ولی فقیه سید وقیح ره ...) احمدی نژاد در پای این بیانیه خالی است.

در میان این نام ها هستند تعدادی که به لابی گری برای رژیم پلید آخوندی شهرت دارند (امثال ر. ک. رمضانی، تریتا پارسی، جان لیمبرت، گری سیک، الهه هیکس، هادی قائمی و ...) و همه هم و غم شان در حال حاضر در خدمت سر پا نگهداشتن رژیم پا به گور آخوندی است. این افراد در واقع حافظان منافع جمهوری اسلامی در امریکا هستند و هر عنوانی را هم که یدک بکشند، از وابستگی آنها به رژیم و ضدیت هیستریک شان با جنبش مقاومت مردم ایران ذره ای کاسته نمی شود. نام پروفسور محسن کدیور در میان اسامی امضاکنندگان این بیانیه اما جای ویژه ای را به خود اختصاص می دهد. به نظر می رسد پروژه ارتجاعی تحکیم وحدت حوزه و دانشگاه که در درون ایران با شکست مواجه شده است، زیر سایه آخوند ارسالی جمهوری اسلامی در دیار شیطان بزرگ به بر نشسته باشد و آخوند حجت الاسلام و المسلمین محسن کدیور، این محصول بلافصل تجاوز حوزه به دانشگاه، موفق شده است با رعایت اصول تقیه میخ طویله اسلام آخوندی را در چندین دانشگاه ینگه دنیا بر زمین کفر بکوبد.

در سایه تلاشهای ایشان در دیار فرنگ آیت اله می شود پروفسور و پروفسور می شود آیت اله و بدین ترتیب بیست آیت اله و چندین ثقة الاسلام و حجت الاسلام و عده ای طلاب جویای جاه زیر این فتوا را امضا کرده اند. با توجه به شرایط بسیار خطرناکی که برای بیش از 3500 رزمنده مجاهد خلق ساکن قرارگاه اشرف در عراق تحت اشغال امریکا بوجود آمده است، امضاکنندگان این بیانیه در واقع خواستار اجرای فتوای خمینی دجال مبنی بر تعقیب و حبس و کشتار مجاهدین خلق ایران در سراسر جهان و همچنین گسترش دامنه خفقان و سرکوب مخالفان نظام پلید آخوندی در ایالات متحده امریکا شده اند.    

ورای همه جار و جنجال های حاصل از این بیانیه رسوا، سر دادن شعار "حزب فقط حزب اله، رهبر فقط روح اله" به عنوان فطریه آکادمیک محض رضای ملا، توسط تعدادی از اساتید دانشگاهی حلقه زده به دور آخوند صادراتی جمهوری اسلامی، آخوندی که بنابر نوشته های خودش تا خرداد سال 90 در استخدام جمهوری اسلامی بوده است و از صدقه سر شیطان بزرگ درجه پروفسوری هم دریافت کرده است، در پیشگاه وزارت خارجه امریکا بیش از هر چیز نشان از اوج استیصال و درماندگی رژیم ضد بشری جمهوری اسلامی و هراس سران جنایتکار رژیم از اوج گیری مبارزات آزادیخواهانه مردم اسیر ایران دارد. ننگ امضای این بیانیه رسوا از دامان امضا کنندگان آن با آب هفت دریا هم پاک نخواهد شد.

در این میان آیت اله کدیور، شیخ مسئله گوی دیار فرنگ بهتر است به جای هشدار دادن به وزیر خارجه امریکا به توضیح المسائل خودش برای حفظ بیضه اسلام بپردازد و با نگاهی به این مسئله مراد و استادش:

مساله 79- كسي كه منكر خداست، يا براي خدا شريك قرار مي دهد، يا پيامبري خاتم الانبياء حضرت محمد بن عبدالله (ص) و يا معاد را قبول ندارد كافر و بنابرمشهور و احتياط واجب نجس مي باشد، همچنين است اگر در يكي از اينهاشك داشته باشد و به حال شك باقي بماند.           

به دنبال پاسخی باشد برای این مسئله شرعی که در اثر تماس ایشان با سایر اساتید امضاکنندگان این بیانیه رسوا، تکلیف مسئله نجاست چه می شود؟
 

Mountain Violinist in Iran


جهت اطلاع و کسب اطلاع. آقای شهیدی فر پاریس خوش گذشت؟

جهت اطلاع و کسب اطلاع. آقای شهیدی فر پاریس خوش گذشت؟

من هیچ علاقه ای به ورود به حوزه های حساسی آکنده از قضاوت و صدور حکم پیرامون افراد ندارم. به هر روی ساحتیست به غایت نیازمند به عطف ظرافت و دقت و احساس و ابراز تخلق به مبانی کلی و پذیرفته شده اخلاقی.
اما چندی پیش بالعینه شاهد ماجرایی بودم که اینک را استثنایی کرد جهت دخول به این حوزه.

جمعه پنجم فوریه جلسه ای به همت انجمن گفتگو و دموکراسی پیرامون بررسی ماهوی و قیاسی رویدادهای اخیر تونس و مصر و جنبش سبز ایران با شرکت تعداد زیادی از ایرانیان مقیم پاریس در سالن آژکا برگزار شد.
در میانه جلسه، چند تن از ما متوجه چهره آشنای یکی از شرکت کنندگان شدیم. بله محمدرضا شهیدی فر، مجری با سابقه و شهره سیمای جمهوری اسلامی به همراه سه تن دیگر که مشخصا یک افغان در مقام فیلمبردار، یک تن آنگونه که خود اذعان کرد در مقام تهیه کننده و دیگری احتمالا از عوامل فنی در قالب یک تیم رسانه ای مشغول ضبط و فیلمبرداری از چهره شرکت کنندگان در مراسم بودند. 
در همین گاه ها بود که یکی از اعضای این تیم در واکنش به عکسبرداری یکی از دوستان عکاس خبری از وی خواست تصویری از ایشان و دوستانش نگرفته و منتشر نکند و با لحنی تهدید آمیز اعلام کرد موضوع را پیگیری خواهد کرد.
پس از اطلاع، موضوع به مسئولین جلسه منتقل گشت و مسئول خطاب به حضار چند و چون ماجرا را مختصر و مفید آنرا اعلام کرد.
محمدرضا شهیدی فر به سرعت جلسه را ترک کرد، اما تصویربردار و تهیه کننده در سالن همچنان حضور داشتند.
آنچه برای ما نه تازه اما جالب بود، تصویر برداری نخستین و بصورت مشخص و زوم شده از فعالین سیاسی مدنی و روزنامه نگاران تازه جلای وطن کرده توسط این گروه بود که شمایش دیر گاهیست نخ نما و اهدافش نیز بر کسی پوشیده نیست و نهادهای پشتیبان چنین حرکت هایی نیز بر همگان معلومست.

بر این اساس علی رغم تهدیدهای جناب تهیه کننده و یکی دیگر از عوامل تیم مذکور که خود را میهمان یکی از شرکت کنندگان معرفی کردند، تصمیم گرفتم تصاویری از شخصی که خود را رسما تهیه کننده صدا و سیما اعلام می کرد و به همت دوست عکاس خبری مان شکار شد در این وبگاه منتشر کنم و از مخاطبان از جمله دوستان صدا و سیمایی بخواهم هویت واقعی ایشان را شناسایی کنند و اطلاع دهند.
این را هم در پایان باید ذکر کنم از اینکه مجبور بودم حقارت محمدرضا شهیدی فر را که همیشه یه عنوان یکی از مجری های موفق و دوست داشتنی می شناختمش ببینم برای خودم متاسف بودم و هستم.

محمدرضا شکوهی فرد




شخصی که خود را عاقبت تهیه کننده صدا و سیما معرفی کرد

محمدرضا شهیدی فر مجری نام آشنا و تا دیروز خوش چهره سیمای جمهوری اسلامی

یس قوه قضائیه : برخورد پلیس انگلیس با مردم نقض آشكار حقوق بشر است

رئ



ایسنا :‌ رئیس قوه قضاییه وقوع حوادث اخیر در انگلستان را نمونه‌ای آشكار از رفتار تناقض‌آمیز غربی‌ها در برخورد با مساله حقوق بشر دانست و گفت: نخست‌وزیر انگلیس با اراذل و اوباش خواندن تظاهر‌كنندگان در كنار برخوردهای به شدت خشونت‌آمیز پلیس، به خوبی نگاه دوگانه خود به مسایل حقوق بشری را نشان داد.

صادق آملی لاریجانی در جلسه امروز مسئولان عالی قضایی با تاكید بر اینكه نحوه برخورد دولت و سیستم قضایی و پلیس انگلیس با تظاهركنندگان این كشور توجه همه جهانیان را به سوی خود جلب كرد، افزود: همه جهانیان نحوه برخورد خشونت‌آمیز پلیس با تظاهر‌كنندگان، نحوه قضاوت و نیز اظهارنظرهای مسئولان این كشور درباره اراذل و اوباش دانستن مردم تظاهركننده انگلیس را دیدند. واقعا اگر این نحوه برخوردها در كشور ما رخ می‌داد چه انعكاسی در مطبوعات و رسانه‌های غربی پیدا می‌كرد؟

وی به فتنه سال 88 اشاره و اظهار كرد: در جریان فتنه 88 همه شما مشاهده كردید كه غربی‌ها چطور مسائل را منعكس می‌كردند. شخصی در آن آشوب‌ها كشته شد كه تا به آخر هم معلوم نشد به دست چه كسانی كشته شده و حتی احتمال اینكه در جریان آن مساله دخالت مستقیم آشوبگران و در نهایت دخالت خود غربی‌ها در كار بوده، وجود دارد اما دیدید غربی‌ها علیه جمهوری اسلامی چه جنجالی راه انداختند كه بگویند جمهوری اسلامی ایران با شهروندان خودش این‌طور برخورد می‌كند. در مقابل در آشوب‌های انگلیس در طول دو سه روز شش نفر كشته شدند اما ندای سازمان‌های حقوق بشری بلند نشد.






Arefe Ghazvini 2 عارف قزوینی