یوسف ندرخانی کشیش کلیسای ایران که پیش تر به اعدام تهدید شده بود نهایتا به اعدام محکوم شد. وی و همسرش خانم فاطمه پسندیده ، یکی از دهها خانواده بازداشتی مسیحیان درطول ماههای اخیر هستند .همسر ایشان که اخیرا در زندان رشت به حبس ابد تهدید شده بود، خوشبختانه تحت محاکمه ای عادلانه از تمامی اتهامات مبری شناخته شد و طی چند روز اخیر از زندان آزاد و به آغوش گرم خانواده خود بازگشت اما آقای یوسف ندرخانی همچنان در زندان رشت بسر میبرد.
آقای فیروز صادق خانجانی، کشیش ارشد کلیسای ایران در مصاحبه اختصاصی با خبرگزاری رهانا ، سامان خبری خانه حقوق بشر ایران ، درباره آخرین وضعیت این زندانی و نیز برادرش بهروز صادق خانجانی سخن گفت.لازم به ذکر است او ، برادر آقای بهروز صادق خانجانی ناظر کلیسای ایران است که هم اکنون در زندان بسر میبرد.
آقای خانجانی لطفا از آخرین وضعیت مسیحیان دستگیر شده در ماههای اخیر اگر اطلاعی در دست دارید ونیز حکم هایی که صادر شده و برخوردهایی که انجام شده بفرمایید؟
متاسفانه کشیشان یوسف ندرخانی و بهروز خانجانی ماههاست که بدون هیچ توجیه قانونی از آزادی محروم شده اند و به گفته وکلا، کشیش یوسف ندرخانی به “جرم ارتداد” به مرگ محکوم شده اند. اما تاکنون این حکم به وکلا ابلاغ نشده است.
آیا به نظر شما این اتهامات و احکام صادره در مورد مسیحیان دارای منشا قانونی و شرعی هست؟
واقعیت این است که “ارتداد” در قانون اساسی و در قانون مجازات اسلامی تعریف نشده است. به سخن دیگر هیچ اساس قانونی برای صدور چنین حکمی وجود ندارد چرا که ایران در شمار امضا کنندگان اعلامیه جهانی حقوق بشر است و در قانون اساسی « تفتیش عقاید » منع شده است.
محکومیت کشیش یوسف ندرخانی هیچ پایه قانونی ندارد و مطالعه تاریخ اسلام اجازه نمی دهد که آیات به گونه ای تفسیر شوند که حکم ارتداد برای پیروان دین مسیحیت صادر شود و نمونه های تاریخی صدر اسلام دلیل محکمی بر اثبات این ادعای بنده است . در زمان مهاجرت مسلمانان به حبشه دسته ای از آنها مسیحی شدند واین مسلمانان توسط پیامبر اسلام مرتد شناخته نشدند.
درباره کشیش بهروز خانجانی اتهاماتی ازقبیل ارتداد، اقدام علیه امنیت ملی و بی احترامی به مقدسات اسلام وارد شده است در حالیکه این اتهامات نمی تواند در مورد کشیش بهروز خانجانی صدق کند چرا که ایشان هیچ گاه مسلمان نبودند که بحث ارتداد و برگشت از اسلام در مرود ایشان صدق کند.
درباره دیگر اتهامات ممکن نیست یک مسیحی بتواند اقدامی علیه امنیت ملی انجام دهد چون تعالیم کتاب مقدس یک مسیحی را از وارد شدن به دنیای سیاست منع میکند و ضمنا رهبران مسیحی در ایران تحت مراقبت شدید هستند و حتی مکالمات تلفنی آنها شنود می شود. سیا و سازمانهای جاسوسی دیگر به هیچ عنوان سراغ اقلیتها نمی روند اما ما در ایران شاهد انجام اینچنین اعمالی از سوی مسئولان هستیم.
خوب بنا به گفته شما هیچ برهان شرعی و فقهی برای صدور حکم مرگ مسیحیان در شرع وجود ندارد پس به نظر شما چرا این احکام در ایران صادر و اجرا میشود و مبنای صدور چنین احکامی را شما در چه میدانید؟
این مسئله به یک دیدگاه قبیله ای بدوی مربوط می شود”کسی که همدید با من نباشد، کسی که در قبیله من نباشد، دشمن من است”.
غیر خودی از دید مسئولان دشمن تلقی می شود همانطوری که که در دید قبیله ای بقا به نابودی دیگری بستگی دارد.دسته ای از صاحب نظران معتقدند افرادی در داخل حکومت هستند که از مسیحیان به عنوان گروگان استفاده می کنند برای مثال زمانی که آنها به جرمی تعریف نشده در قانون ، زندانی هستند آنها بیشتر وضعیت گروگان را دارند تا زندانی.
برخی از کارشناسان معتقدند که دیدگاه کتاب مقدس درباره جامعه هر حکومتی را به چالش می خواند زیرا که از دید کتاب مقدس همه ی انسانها گناهکارند و از دید کتاب مقدس انسان باید از آزادی گزینش بر خوردار باشد. خدا در باغ عدن امکان دو گزیشن برای بشر ایجاد کرد. انسان گزینش نادرستی داشت اما خدا جلوی او را نگرفت.انسان حق دارد راه نادرست را برگزیند و این اصلی است که کتاب مقدس در تمثیل دو درخت در باع عدن بر آن تاکید دارد.
از دید کسانی که کشیشان را دستگیر کردند، آزادی مطرح شده در کتاب مقدس یک پرسمان خطرناک است البته این دید کتاب مقدس است و ما نمی توانیم کتاب مقدس را برای خوشایند یک نفر تحریف کنیم، مسیح اصل جدایی دین از سیاست را عنوان کرد و باز ما نمی توانیم حرف مسیح را تحریف کنیم.
ما جامعه ی اقلیت هستیم ولی حق داریم دیدی منطبق با ایمان خود داشته باشیم وبواسطه همین دید ما در ایران محکوم هستیم.
مسیحیان هیچ گاه در صدد تحمیل دیدگاه خود نبودند. شگفت آن است که حکومت با وجود داشتن ارتش ۲۰ میلیونی نگران حضور پروتستانها در جامعه است و باز شگفتا که با وجود میلیونها قرآن چاپ شده، وجود چند هزار کتاب مقدس به یک دغدغه حکومتی تبدیل شده است.
بنا بر اظهارات شما ، وکلای این عزیزان خبر از صدور حکم اعدام داده اند اما این حکم ابلاغ نشده است . شما و وکلا چگونه از صدور چنین احکامی مطلع شدید؟
بنابه گفته وکلا کشیش یوسف ندرخانی به مرگ محکوم شده است و این حکم از سوی مسئولان دادگستری به وکلا اعلام است.اما ابلاغ رسمی در اینمورد هنوز صورت نگرفته است.
خانم فاطمه پسندیده همسر آقای یوسف ندرخانی چند روز پیش از زندان آزاد شد و حکم تبری از اتهاماتی که وارد شده بود گرفتند سوال اینجاست که خانم پسندیده نیز مسیحی بودن و دقیقا به همان دلایلی که همسر ایشان دستگیر شده بودند ایشان نیز در بازداشت بودند چطور برای یک اتهام یا جرم ، دو نوع حکم کاملا متفاوت صادر میشود؟ یکی تبرئه میشود و دیگری حکم اعدام میگیرد بنظر شما چرا چنین احکامی قابل تاملی صادر شده و دلیل تفاوت در احکام صادره برای این زن و شوهر چیست؟
کشیش یوسف ندرخانی مسئول بزرگ ترین جامعه مسیحی شمال هستند و بنا به گفته آقایان تهدیدی برای امنیت ملی و مصلحت نظام ، بخاطر همین موضوع حکم صادره برای ایشان با حکم صادره برای همسر ایشان تفاوت دارد اما حکمی که برای ایشان صادر شده خلاف قانون و شرع است و از دید کسانی که آقای ندرخانی را زندانی کردند بحث مصلحت نظام مطرح است و نه شرع یا قانون ، درباره خانم پسندیده می توان گفت قانون رعایت شده است و ما از این موضوع خوشحالیم. اما با این توضیح باز این پرسش مطرح می شود: چرا حضور جامعه مسیحی باید بر خلاف مصلحت نظام تشخیص داده شود؟
و پاسخ شما برای این سوال چیست؟
ما باید پاسخ را در دیدگاهی که عناصر تندرو از هویت ملی دارند، جستجو کنیم. تند روهای حکومت تعریفی از هویت ملی دارند که اقلیتها در آن جا نمی گیرند.
از دید آنها جوامع غربی با پذیرش گروهای دینی دیگر، مانند مسلمانان مغربی، نابودی خود را رقم زده اند.آنها نمی خواهند این به اصطلاح اشتباه را تکرار کنند اما واقعیت این است که تمدن غرب با وجود پذیرش دیگر هویتها نابود نخواهد شد و زمان این را اثبات خواهد کرد.
اما باید به خاطر داشت که مسیحیان ایرانی مهاجر نیستند. آنها از همین خاک هستند. مسیحیان همانند دیگر ایرانیان به این خاک عشق می ورزند. نمی شود وطن دوستی مسیحیان را زیر سوال برد چون ما در ایران حضور ۲ هزار ساله داریم اما می شود ایران دوستی کسانی را زیر سوال برد که چنین با ملت ایران خشونت می کنند.
آیا سابقه تاریخی برای اجرای چنین احکامی به جرم مسیحی شدن در ایران بعد از انقلاب وجوددارد؟
بله ،کشیش حسین سودمند حدود ۲۰ سال پیش به جرم ارتداد اعدام شد و بسیاری از مسیحیان دیگر نیز پس از انقلاب به قتل رسیدند مانند کشیشان هایک هوسپیان مهر، طاطائوس میکاییلیان، مهدی دیباج و سایرین ،اما غیر مورد کشیش سودمند، حکم ارتداد دیگری صادر نشده است و چند مورد دیگر نیز از اعدام مسیحیان گزارش شده است اما رسما حکم ارتداد درباره آنها صادر نشده بود.
در مورد محل نگهداری و وضعیت عمومی آقای ندرخانی و خانجانی اطلاعی دارید؟ لطفا درباره شرایط ملاقاتهایشان و تماسهایی که با خانواده هایشان دارند بفرمایید ؟
طبق آخرین اطلاعات کشیش یوسف ندرخانی در انفرادی است و پس از محاکمه تنها یک بار موفق به دیدار با همسر شان شدند.
در باره نوع برخورد با ایشان اطلاع چندانی نیست. اما نباید با زندانیان سیاسی چندان تفاوت داشته باشند واولین چیزی که در این شرایط برای شما عنوان می شود این است که نمی توانید به قانون یا قانون اساسی تکیه کنید.
از آخرین وضعیت اقای خانجانی اگر اطلاعی در دست دارید بفرمایید و اینکه آیا جلسه رسیدگی برای ایشان برگزار شده ، پرونده ایشان در چه مرحله ای از دادرسی قرار دارند؟
در باره وضعیت آقای خانجانی اطلاع چندانی در دست نیست. وکیل ایشان مدتهاست که اجازه ملاقات نداشته است و در کل ابهاماتی بسیاری در باره پرونده ایشان وجود دارد و مسئولان امر بنا به اطلاعی که داریم سعی در پرونده سازی برای ایشان دارند.
و اگر هم جلسه ای تشکیل شده باشد، وکیل ایشان را مطلع نکردند و در جریان امر قرار نداده اند اما نکته قابل توجه در پرونده ایشان این است که، با توجه به اینکه ایشان سه سال پیش محاکمه و تبرئه شده بودند علت حضور ایشان در زندان بسیار پرسش بر انگیز و مبهم است.
و سخن آخر از زبان شما و توضیحاتی که شاید لازم باشد ارائه بدهید؟
وضعیت کنونی مسیحیان در ایران تداعی کننده تاریک ترین برهه های تاریخ بشر است: تفتیش عقاید، جنگ مذاهب و نسل کشی اقلیتهاست. متاسفانه با وجود تضمین های قانون اساسی ، مسیحیان و کتاب مقدس مسیحیان مورد بی حرمتی قرار می گیرند. ارتش ۲۰ میلیونی نظام به جای حراست از منافع ملی، برای سر کوب اقلیت ها بسیج شده است. منطقی که باعث شده است فرعون کمر به نابودی فرزندان ابراهیم ببندد و نرون به فکر نابودی مسیحیان بیافتد در کشور ما حاکم شده است. عبارتی که مسئولان نظام در باره حضور مسیحیان در ایران به کار می برند در تاریخ سابقه دارد:«آنها کشور را پر کرده اند، اگر حرکتی نکنیم، کشور را از آن خود خواهند کرد و به ما خیانت خواهند کرد.»
واقعیت این است که پس از خروج فرزندان ابراهیم از مصر، دوره بسیار تاریکی برای مصر شروع شد. کشتار مسیحیان باعث تحکیم حکومت نرون نشد. امیدوارم افرادی در راس این کشور باشند، که جلوی این مسیحی ستیزی را بگیرند و ما چشم به راه روزی هستیم که همه فرزندان ایران زمین در کشور و سرزمین پدری خود آسایش داشته باشند.
آقای خانجانی با تشکر از فرصتی که در اختیار خبرگزاری خانه حقوق بشر ایران قرار دادید.
بابک آزادی