نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۵ مهر ۲۹, پنجشنبه

فساد میلیاردی مدیر جهادی و همسر دومش در آموزش و پرورش
شهاب الدین غندالی، نفر دوم از سمت راست

ایران وایر: شهاب الدین غندالی، مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان، به اتهام فساد بازداشت شده است. فسادی که ارقام آن تا ۸هزار میلیارد تومان گفته شده است.  او تیرماه ۹۳ در همایش «سه دهه مدیریت جهادی در عرصه اقتصاد کشور» به عنوان «مدیر برتر جهادی کشور» انتخاب شده بود. این همایش با محوریت سپاه محمد رسول الله و قرارگاه خاتم الانبیاء برگزار شد.
این دومین باری است که خبر بازداشت شهاب الدین غندالی منتشر می شود. ۴ شهریور ۹۵ نیز رسانه ها گزارش دادند که او به همراه همسر و فرزندش توسط حراست سازمان آموزش و پرورش بازداشت و به دستگاه قضایی تحویل داده شده است. این خبر توسط شهاب الدین غندالی تکذیب شد و گفت «به عنوان مطلع برای توضیح درباره وام های بانک سرمایه احضار شدم.» وی همچنین توضیح داد بانک سرمایه در طول سال های گذشته، ۴۴۰۰ میلیارد تومان وام داده که از این میزان، ۳۲۸۵ میلیارد تومان آن به ۵ نفر پرداخت شده و به دلیل نبود وثیقه های قوی، بانک موفق به دریافت سرمایه خود نشده است. علاوه بر این، در ماه های گذشته بارها خبرهایی درباره بازداشت پسر خوانده و همسر دوم شهاب الدین غندالی منتشر شده است.
صندوق ذخیره فرهنگیان یک موسسه عظیم اقتصادی است که سال ۷۴ تاسیس شده است. وزیر آموزش و پرورش، رییس هیات امنای این صندوق است و مدیرعامل صندوق با نظر او منصوب می شود. این صندوق  ۹۰۰هزار عضو دارد. ماهانه از محل حقوق این افراد که کارمند آموزش و پرورش هستند، ۱۸هزار تومان به حساب صندوق ذخیره واریز می شود که یک منبع درآمد مهم محسوب می شود. از سوی دیگر، این صندوق ۲۵ شرکت بزرگ اقتصادی را زیرمجموعه خود دارد، موسساتی چون بانک سرمایه، پتروشیمی مروارید، پتروشیمی پارس خاورمیانه، پتروشیمی کیاپارس، پتروشیمی خراسان، شرکت سرمایه گذاری فرهنگیان، شرکت ساختمانی معلم، شرکت پتروفرهنگ و بیمه معلم است و در دو سال گذشته سرمایه گذاری زیادی در حوزه نفت و داروسازی انجام داده بود. این صندوق از سهامداران ذوب آهن و ماشین سازی اراک نیز محسوب می شود. ارزش دارایی این موسسه ۱۰هزار میلیارد تومان اعلام شده است.
فعالیت های این موسسه در سال های گذشته همواره محل تردید و ابهام بوده است. از بهار ۹۳ با اوج گرفتن شایعات درباره تخلفات اقتصادی در این صندوق، رخی نمایندگان مجلس در تدارک تحقیق و تفحص برآمدند که تلاش هایشان شکست خورد و به نتیجه نرسید.
از تابستان ۹۴ اما انتشار فیش حقوقی ۱۱۳ میلیون تومانی مدیرعامل پتروشیمی مروارید (وابسته به صندوق) و حقوق ۳۰ میلیون تومانی مدیران صندوق تمرکز رسانه ها بر این صندوق را بیشتر کرد.
مرداد ۹۴، جبار کوچکی نژاد، نماینده رشت که در مجلس نهم هم پیگیر تحقیق و تفحص از صندوق بود، خبر از تخلف مالی ۶ هزار میلیارد تومانی در این صندوق داد. اندکی بعد، حسین مقصودی، نماینده سبزوار اعلام کرد میزان تخلفات در این صندوق ۸هزار میلیارد تومان است. با این حال او تخلفات را اختلاس ندانست و به نقل از شهاب الدین غندالی گفت که مدیران صندوق تخلف را در حد ۳۵۰۰ میلیارد تومان قبول دارند ولی می گویند مربوط به دوران مدیریت آنها نیست. تخلف ۸ هزار میلیارد تومانی در صندوق همچنین یکی از دلایل استیضاح علی اصغر فانی، وزیر سابق آموزش و پرورش اعلام شد.
در واکنش به این خبرها، شهاب الدین غندالی در نامه ای به دادستان تهران خواستار بررسی عملکرد صندوق شد، گفت از تحقیق و تفحص استقبال می کند، منتقدان را فرصت طلب و سودجو دانست. او همچنین اشاره کرد که «بدهکاران بزرگ باقیمانده با سواستفاده از حسن نظر نمایندگان مجلس» این جریان را هدایت می کنند و اتهام فساد به این صندوق، باعث کاهش ارزش سهام شرکت های وابسته به این صندوق در بورس و زیان ۲۰۰ میلیارد تومانی شده است.
با اوج گیری خبرها، انداختن توپ فساد در زمین یکدیگر شروع شد. خبرگزاری نسیم در گزارشی با اشاره به ترکیب هیات امنای این صندوق، شهاب الدین غندالی را از مدیران آموزش و پرورش دوره مرتضی حاجی، وزیر پیشین آموزش و پرورش دانست و گفت ترکیب هیات امنا اصلاح طلبانه است و جبار کوچکی نژاد، نماینده رشت گفت «عمده تخلفات در دو سال اخیر انجام شده است.» در مقابل اما محمود صادقی، نماینده تهران در مجلس با دفاع ضمنی از عملکرد شهاب الدین غندالی گفت عمده تخلفات صندوق مربوط به دوره احمدی نژاد است و در طول سال های ۸۶ تا ۹۲، صندوق حدود ۴هزار میلیارد تومان دارایی معدوم الوصول داشته است. به گفته او «۳۲۰۰ میلیارد تومان از این مبالغ در اختیار ۳ نفر قرار گرفته و هرگز این وام ها را بازنگرده اند.» وزارت آموزش و پرورش هم این موضوع را تایید کرد. ناصری زنجانی، معاون پارلمانی این وزارتخانه با دفاع ضمنی از تلاش های مدیرعامل صندوق دخیره فرهنگیان، گفت: «بانک سرمایه قبل از سال ۹۲، وام های کلانی به ۵ نفر داده که از اعضای صندوق نبوده ولی مرتبط با آنها بودند و آنها وام ها را پرداخت نکرده اند.»
۱۴ شهریور ۹۵، علی اصغر فانی، وزیر مستعفی آموزش و پرورش خبر داد که هیات مشترکی بین نمایندگان مجلس و صندوق ذخیره فرهنگیان با حضور نمایندگان قوه قضاییه تشکیل شده تا مشکلات بررسی شود. چنین تلاشی به نتیجه نرسید و ۴ مهرماه کمیسیون آموزش مجلس با تحقیق و تفحص از صندوق موافقت کرد. از سوی دیگر، در ادامه دفاع چهره های نزدیک به دولت از مدیران صندوق، مرتضی حاجی،‌ وزیر پیشین آموزش و پرورش و عضو هیات امنای صندوق هم گفت «اختلاسی رخ نداده» و «عملکرد مدیرعامل مثبت و قابل قبول بوده» و منتقدان «جای مدعی و متهم را عوض کرده اند»‌. همچنین ۲۸ شهریورماه خبر رسید که ۵ نفر از اعضای هیات مدیره صندوق ذخیره فرهنگیان برکنار شده اند ولی اندکی بعد علی اصغر فانی این خبر را تکذیب کرد. وزیر آموزش و پرورش همچنین بعدا توضیح داد که سهم صندوق ذخیره فرهنگیان در بانک سرمایه ۴۷درصد است و این صندوق در بانک «اقتدار و حضور کامل ندارد». او هم اشاره کرد که در دولت قبل وام هایی با وثیقه نامطمئن پرداخت شده و «دوستان ما تلاش کردند این وثایق را مطمئن کنند.»
در کشاکش جنگ دولت و مجلس، ورود قوه قضاییه معادلات را تغییر داد. ۷ مهرماه امسال عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران خبر داد که در پرونده مرتبط با صندوق ذخیره فرهنگیان ۴ نفر بازداشت شده اند. ۱۰ مهرماه خبر بازداشت یاسر ضیایی، قائم مقام بانک سرمایه و مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری فرهنگیان منتشر شد. همچنین خبر رسید که بازداشت محمد امامی، تهیه کننده سریال شهرزاد نیز به پرونده صندوق مربوط است.
با علنی شدن خبر بازداشت ها سبب عقب نشستن مدیران آموزش و پرورش و مدافعان صندوق شد و تعداد بیشتری از نمایندگان اصولگرای مجلس علیه علی اصغر فانی وارد عمل شدند. ۲۵ مهرماه نمایندگان مجلس با ۲۰۰ رای موافق، تحقیق و تفحص از عملکرد صندوق ذخیره فرهنگیان را تصویب کردند. در جریان تصویب این تحقیق و تفحص، جبار کوچکی نژاد، نماینده رشت خبر داد که «بانک سرمایه ۷هزار میلیارد تومان معوقه غیرقابل وصول دارد و یک فرد ۳۵۰۰ میلیارد تومان به این صندوق بدهکار است.» در همین روز همچنین خبر داده شد که همسر دوم یکی از مسئولان، وام ۸۰۰ میلیارد تومانی با سود یک و نیم درصد گرفته است. به نظر می رسد منظور همسر شهاب الدین غندالی، مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان است. مدیری که ۲۶ مهرماه توسط علی اصغر فانی برکنار شد و دیروز بازداشت.

فساد لجام گسیخته از ابتدای تشکیل نظام، چشم‌انداز منفی استعفای وزرا و ابل...

فاضلاب‌های صنعتی، مردم این روستا را کلافه کرده است خزر «چهره» آبی‌ات پیدا نیست

فاضلاب‌های صنعتی، مردم این روستا را کلافه کرده است

خزر «چهره» آبی‌ات پیدا نیست


خزر «چهره» آبی‌ات پیدا نیست

سلامت نیوز: بوی فاضلاب را از چند صد متری می‌شود حس کرد. جلبک‌ها مانند پشمی به رنگ سبزه تیره و خاکستری، سنگ‌های کف رودخانه را پوشانده‌اند؛ رودخانه‌ روستای «چهره» از توابع شهرستان بابل که تا 10 سال پیش پر از ماهی بود و بچه‌های روستا در آن آب تنی می‌کردند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، چهره «درکا چره» اما حالا با فاضلاب شهرک صنعتی بابل‌کنارچرکین شده؛ چرکین و کثیف و بویناک. اما قضیه فقط این نیست؛ آب زلال درکا چره، چند سالی است مثل سمی مهلک به خزر می‌ریزد، ماهی‌ها را می‌کشد و مثل همه رودهای آلوده دور و بر خود، زندگی خزر را به خطر می‌اندازد.

مردم روی پل وسط روستا ایستاده‌اند و با صدای بلند حرف می‌زنند. یکی از نامه نگاری‌های بی‌پاسخ با محیط زیست بابل می‌نالد و دیگری از روزگار خوب این رودخانه می‌گوید. یکی سرش را از پنجره بیرون آورده و با تجمع‌کننده‌های روی پل همراهی می‌کند و دیگری از زیر پل داد می‌کشد و از این می‌نالد که همه دارند مریض می‌شوند و در این میان درکا چره همچون قربانی بی‌صدای این داستان، تلخ و بدرنگ از زیر پل می‌گذرد. داخل آب کم عمق رودخانه که تبدیل به محلی باتلاقی شده هیچ جانداری دیده نمی‌شود. کناره‌های رودخانه از آن طرف که به خانه‌های روستایی متصل است، سنگ‌چین شده و طرف دیگر به درختانی می‌رسد که باتلاقی چرکین در میانه‌شان گرفته. آب آلوده‌ از روی سنگ‌های پوشیده از جلبک می‌گذرد و در گوشه کنارها راکد می‌ماند. درکا چره را بطری‌های نوشابه و پوست چیپس و پفک تزئین کرده است.


سیده عالیه حسینی حسابی از وضعیت رودخانه عصبانی است. لحظه‌ای ناله و نفرین می‌کند و لحظه‌ای دعا و تشکر: «ما روستایی‌ها اهل ناله و نفرین نیستیم اما شما ببین چه به روز ما آورده‌اند که این‌طور ناراحت هستیم. ما یک روز با آب این رودخانه چایی درست می‌کردیم و بچه‌هایمان در آن آب بازی می‌کردند اما حالا شما نگاه کن چه به روزش آمده. نه قیافه‌ای دارد و نه رنگ و بو و صفای گذشته را. تا دل‌تان بخواهد از بابل و تهران آدم آمده که اوضاع اینجا را درست کند اما هیچ‌کدام کاری نکرده‌اند. به امام حسین این‌کار ثوابش بیشتر از زیارت است.»


روستای چهره در بیست کیلومتری شهرستان بابل بیش از هزار سکنه دارد. روستایی که شغل اکثر مردمش باغداری و زراعت برنج است. در بالادست این رودخانه، شهرک صنعتی بابلکنار سال‌هاست که مشغول فعالیت است. آب آلوده کارخانه‌های فعال در شهرک وارد تصفیه خانه هم می‌شود ولی خبری از تصفیه نیست. محمود عبدی دهدار روستای چهره که خودش مشغول تحصیل در رشته مدیریت است می‌گوید: «از هر جایی که فکرش را بکنید برای بازدید آمده‌اند. از محیط زیست تهران گرفته تا بخشداری، فرمانداری و استانداری. به وزیر بهداشت هم نامه داده‌ایم و هر کسی که آمده آلودگی آب این رودخانه را تأیید کرده. آلودگی قابل کتمان نیست. محیط زیست هم شکایت کرده و شماره نامه را به ما داده تا پیگیری کنیم اما خبری از نامه ما در دادگاه نیست.»


غیر از چند کارخانه فعال در شهرک صنعتی بابل‌کنار از بقیه آنها، تنها صدای سگ‌های نگهبان که در حیاط کارخانه می‌چرخند بلند است. اسکلت‌های نیمه تمام سوله‌هایی که فقط برای گرفتن وام از دولت قبل بالا رفته‌اند جا به جای شهرک دیده می‌شود. از پشت چند کارخانه می‌گذریم و وارد فضای جنگلی می‌شویم از لای بوته‌های تمشک و درختچه‌های وحشی تیغ‌دار عبور می‌کنیم. محمود عبدی جلوتر می‌رود تا سر لوله تصفیه خانه را پیدا کند. زیر بوته‌ها آب تمیز رودخانه پشت سنگ بزرگی جمع شده. آب تمیز و شفافی که عبدی با آن دست و رویش را می‌شوید تا نشان دهد چقدر تمیز و سالم است. لوله تصفیه خانه هم داخل آب رها شده. اطراف لوله پر از جلبک‌هایی است که دور سنگ‌های اطراف لوله جمع شده. تفاوت آبی که زیر پل از وسط روستا می‌گذشت با آب زلال اینجا کاملاً مشخص است.


خانه‌ سیفی چسبیده به رودخانه است. 15 سال پیش از شهر بابل به روستای پدری‌اش آمد تا اینجا زندگی کند اما حالا راه می‌رود و خودش را لعنت می‌کند که این چه تصمیمی بوده و راحت داشته در بابل زندگی می‌کرده. بوی بد رودخانه امان او و خانواده‌اش را بریده: «من اطلاع موثق دارم که این آب کثیف از کجا وارد رودخانه می‌شود. هر بار هم که می‌آیند اینجا برای بازدید، باید ببینید چطور همه جا را تمیز و مرتب می‌کنند. توی اداره‌ها آدم دارند و از پیش به آنها اطلاع می‌دهند. الان را نگاه نکنید که آب کم عمق است و کمتر بو می‌آید. فاضلاب را ساعت یک یا دو شب رها می‌کنند که مردم خوابند. آبروی ما را برده‌اند و هر بار که میهمان داریم باید غصه این بوی لعنتی را بخوریم.»


براری هم ادامه حرف هم محله‌ای قدیمی‌اش را می‌گیرد و می‌گوید: «من اینجا یک ساختمان چهارطبقه ساختم. اما آنقدر بوی بدی می‌آمد که نتوانستیم زندگی کنیم. مجبور شدم بروم روستای دیگری زندگی کنم. پدر و مادرم چون سن بالایی دارند همین‌جا مانده‌اند. سه طبقه دیگر خانه هم خالی مانده. اینجا روزگاری برای خودش بهشتی بود و پدرم تعریف می‌کرد درآب رودخانه ماهی آزاد می‌گرفتند. ماهی آزادی که از دریا خزر تا اینجاها می‌آمد بالا. اما حالا بوی بد و کثیفی امان روستا رو بریده و در چند صدمتری رودخانه هم بو می‌آید.» مشکل آب یا همان فاضلاب شهرک بابل‌کنار تنها به روستای چهره آسیب نمی‌رساند بلکه به روستاهای دیگر مثل «کلاری‌کلا» و روستاهای کوچک دیگر هم سر می‌زند و بعد به «بابلرود» می‌ریزد. بابلرود هم که یکی از پرآب‌ترین رودخانه‌های شمال کشور است. این رودخانه بعد از پیچ و تابی 78 کیلومتری میان جنگل‌ها و مزارع به دریای خزر می‌ریزد.


طهماسب هدایتی استاد دانشگاه و کارشناس جغرافیای اقتصادی و انسانی که در زمینه آلودگی‌های دریای خزر و استان مازندران نیز پژوهش‌های فراوانی انجام داده در گفت‌و‌گو با روزنامه ایران از سرازیر شدن حجم بالای فاضلاب صنعتی و شهری و روستایی به دریای خزر می‌گوید: «دریاچه خزر بزودی تبدیل به یک حوضچه آلوده خواهد شد. ما هر روز با بالا رفتن جمعیت در مازندران زباله‌های بیشتری در رودخانه‌ها می‌ریزیم و این فقط مختص به بابلرود نیست. در همه شهرها و روستاها وضعیت همین است. چه رودخانه «تجن» در ساری چه «چشمه کیله» تنکابن، همگی بعد از اینکه در مسیرشان از کوه تا دریا بارها توسط روستاییان و شهرنشینان به عنوان جایی برای تخلیه فاضلاب مورد استفاده قرار می‌گیرند به دریای خزر می‌ریزند.»


هدایتی آلاینده‌های صنعتی را یکی از خطرناک‌ترین آلودگی‌ها می‌داند و آن را محصول بیکاری و تلاش برای پایین آوردن حجم بیکاری بدون در نظر گرفتن مزیت‌های نسبی، در شمال کشور می‌داند. به عبارت دیگر این سؤال را می‌توان مطرح کرد که آیا واقعاً مازندران و گیلان هم باید همچون اراک صنعتی شوند؟ ظاهراً برای فرار از بیکاری از ساخت هرگونه واحد صنعتی ناهمخوانی با منطقه، استقبال شده و حالا این درخت ثمره تلخی به بار آورده است. هدایتی بی‌توجهی نسبت به آلودگی‌های شهرک‌های صنعتی و از بین رفتن بافت طبیعی را آفت بزرگی در منطقه می‌داند: «با اینکه شهرک‌های صنعتی زیادی در مازندران وجود ندارند اما آلودگی‌هایی که ایجاد می‌کنند، باید مورد توجه مسئولان قرار بگیرد و این آلودگی‌ها شاید خیلی خطرناک‌تر از آلودگی‌های دیگر باشد.» رودخانه بابلرود که حالا یکی از آلوده‌ترین رودخانه‌های شمال کشور است روزگاری پر از ماهی بود و مردم بابل و بابلسر در آن شنا می‌کردند اما حالا هر روز به وضوح و به دور از دید مسئولان شب‌ها کثیف‌ترین فاضلاب‌های صنعتی و شهری و روستایی را در آن تخلیه می‌کنند و گردشگران عزیز هم این هدیه را با بطری نوشابه و چیپس و پفک و ظرف‌اش زینت می‌دهند. آب مرده شوی خانه هم سر جای خود. شمال و زیبای‌های مثال زدنی آن هر روز به دست ساکنان و مسافران رو به اضمحلال می‌رود. انگار همه دست به دست هم داده‌ایم به مهر تا آخرین تکه سبز ایران را بزودی تبدیل به خاکستر کنیم.

 خزر «چهره» آبی‌ات پیدا نیست

قاری محبوب رهبری مشغول است مزاحم نشوید