نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۶ فروردین ۳۰, چهارشنبه

هفت زندانی در زندان رجایی شهر کرج اعدام شدند : "محسن بابایی"، "فرزاد قهرمان" و "سیامک شفیعی" نام سه تن از اعدام شدگان می‌باشد.


حقوق بشر ایران، ۳۰ فروردین ماه ۱۳۹۶: صبح روز جاری هفت زندانی در زندان رجایی شهر کرج اعدام شدند و چهار زندانی دیگر به سلول‌های خود بازگشتند.
بنابه اطلاع سازمان حقوق بشر ایران، صبح روز جاری، چهارشنبه ۳۰ فروردین ماه هفت زندانی که با اتهام قتل عمد به اعدام محکوم شده بودند در زندان رجایی شهر کرج اعدام شدند.
"محسن بابایی"، "فرزاد قهرمان" و "سیامک شفیعی" نام سه تن از اعدام شدگان می‌باشد.
"محسن بابایی" که به اتهام قتل عمد به اعدام محکوم شده بود متأهل و متولد ۱۳۶۷ بوده و سال ۱۳۹۰ بازداشت شده است.
یکی از نزدیکان وی به سازمان حقوق بشر ایران گفته بود: "محسن حسابدار بود؛ وی سال ۱۳۹۰ در منزلش با شریکش بر سر اختلاف حساب درگیر شده و با مشت ضربه‌ای به صورت وی میزند که این ضربه موجب مرگ شده بود."
این زندانیان در یک گروه یازده نفره به سلول انفرادی منتقل شده بودند و چهار تن از ایشان موفق به اخذ مهلت از شکات پرونده شده و به سلول‌های خود بازگشته‌اند.
یکی از زندانیانی که به سلول خود بازگشته "مهدی بهلولی" نام داشت که در هنگام بازداشت ۱۷ سال سن داشته است.
یک منبع آگاه به سازمان حقوق بشر ایران گفت: "شاکی پرونده از خانواده مهدی بهلولی ۲۵۰ میلیون تومان پول خواسته تا رضایت دهد."
گفتنی است، اعدام‌های فوق تا لحظه تنظیم این خبر از سوی رسانه‌های رسمی اعلان نشده است.
طبق گزارش واحد آمار سازمان حقوق بشر ایران ۱۴۲ اعدام از میان ۵۳۰ اعدام در سال ۲۰۱۶ با اتهام قتل عمد صورت گرفته است.
تصاویر زیر مربوط به محسن بابایی است:
مناطق سیل زده آذربایجان شرقی

جعفر جوان ۲۲ ساله‌ یکی از روستاییانی است که رخت سال نو را با رخت عزا عوض کرده، او در حادثه سیل آذربایجان که ۶ روز از آمدنش می‌گذرد؛ پدر، مادر، دو برادر، دو برادرزاده و زن برادر خود را از دست داده است و تنها بازمانده خانواده ۸ نفره است.
، روستای چنار در شمال شهر عجب‌شیر و در کنار رودی به نام گوری‌چای(رود بی‌آب) واقع شده است؛ این روستا نزدیک به ۱۳۰۰ نفر جمعیت دارد و ۳۳۰ خانوار در آن ساکن هستند. شش روز پیش سیلی که ارتفاع آن به ۸ متر می‌رسید، برخی اهالی و خانه‌های این روستا را با خود برد.
.
19
از یک خانواده ۸ نفره فقط من زنده‌ام/ هنوز آب بردن خانه‌مان را به چشم می‌بینم
جعفر جوان ۲۲ ساله‌ یکی از روستاییانی است که رخت سال نو را با رخت عزا عوض کرده، او در حادثه سیلی که ۶ روز از آمدنش می‌گذرد؛ پدر، مادر، دو برادر، دو برادرزاده و زن برادر خود را از دست داده است و تنها بازمانده خانواده ۸ نفره است.
او در توصیف روز حادثه می‌گوید: «عصر جمعه بود که از خانه خارج شدم، در حالی که همه اعضای خانواده در خانه بودند به دیدن دوستانم رفت؛ در ارتفاعات روستا با آنها مشغول صحبت کردن بودم. باران در حال آمدن بود و ناگهان به مدت نزدیک به ۵ دقیقه تگرگ سختی بارید. پس از آن گویی آسمان خشمش را بر روستای ما خالی می‌کرد و رعدهای وحشتناک می‌آمد.
از بالادست حجم زیاد آبی را دیدم که به روستا نزدیک می‌شد، پس از آن صحنه تلخی دیدم که هنوز هم در ذهنم مرور می‌شود. آب آمد و خانه ما را برد و من این صحنه را با چشم دیدم، پدرم، مادرم، دو برادرم، دو برادرزاده به همراه همسر برادرم به یکباره همراه با خانه‌ای که پدرم ساخته بود، رفتند و دیگر هرگز آنها را ندیدم. شوکه شده بودم نمی‌دانستم، چه باید کنم؛ نمی‌دانستم آیا باز آنها را خواهم دید یا نه. پس از این که سیل فروکش کرد دو روز تمام به دنبال آنان در رودخانه گشتم، اما هرگز نتوانستم آنها را پیدا کنم.
در ته دلم هیچ شکوه‌ای از هیچ چیز ندارم، کار خدا بود و احساس می‌کنم در آینده .... راستش نمی‌دانم در آینده چه اتفاقی برای من که حالا همه اعضای خانواده‌ام را از دست داده‌ام، اتفاق می‌افتد. جعفر آهی از ته دل کشید و دهیاری روستا را ترک کرد.»

سیل ۱۲ خانه را با خود برد
تی«ماشین ما بعد از ماشین‌های راهداری که برای باز کردن جاده به محل حادثه می‌رفتند، قرار داشت. نزدیک اذان بود؛ هوا تازه غروب کرده بود و هر چه به روستا نزدیک‌تر می‌شدیم صداهای وحشتناکی می‌شنیدیم؛ صدای رعد و برق، صدای باران و صدای دردناک شیون روستائیان. ما برای امدادرسانی به مردم زلزله‌زده هریس و ورزقان رفته بودیم، اما هیچ وقت با چنین وحشتی روبرو نشدیم. تنها چیزی که می‌توانم بگویم این است که خشم طبیعت از چیزی که ما شنیده‌ایم می‌تواند وحشتناک‌تر باشد.
نزدیک روستا که شدیم و هنگامی که مردم ماشین ما را دیدند، دوان دوان به سمت ما آمدند لباس ما را می‌کشیدند و از ما خواهش می‌کردند، افرادی را که سیل آنها را برده است، پیدا کنیم. صدای شیون زنان بسیار دلخراش بود به حدی که ما هم نتوانستیم؛ جلوی احساساتمان را بگیریم و ناخودآگاه شروع به گریه کردیم. در همان حال اهالی روستا جسم بی جان یک دختر ۱۰ ساله را به سمت ما آوردند و به ما گفتند که این دختر را نجات دهید، اما متاسفانه دختر جان خود را از دست داده بود.
داخل رودخانه شدیم. سیل ۱۲ خانه را با خود برده بود. با چراغ‌قوه‌ای که در دست داشتم به دنبال نشانه‌ای از فردی می‌گشتم تا او را زنده بیاورم، اما سنگ‌های عظیم همه جای رودخانه را پوشانده بود، هیچ چیز مشخص نبود چند ساعت بعد توانستیم جنازه یک مرد مرده را پیدا کنیم. نزدیک ۲۰ کیلومتر طول رودخانه را جستجو کردیم، اما چیزی نیافتیم به سمت روستا آمدیم و در این زمان یک دختر ۱۲ ساله به سمت ما آمد و گفت؛ پدرم سوار نیسانش بود که سیل او را با خود برد آیا پدرم زنده است؟ من چاره‌ای نداشتم جز اینکه برای آرام کردن دختر به او دروغ بگویم.»
16
۴ سیل را دیده‌ام/ یک پسر و ۷ نوه‌ام را آب با خود برد
برای دیدن بابا فضلی پیرمردی که صد بهار را در زندگی خود دیده است؛ به خانه‌اش رفتیم تا اینکه در مورد سیل با او صحبت کنیم، بابافضلی یک پسر و ۷ نوه خود را در جریان سیل از دست داده است. هنگامی که با ما صحبت می‌کند، اشک از گوشه چشمانش پایین می‌آید. بابافضلی عینکش را جابجا کرد و دستش را به سمت خدا برد و گفت؛ حکمت خداست، نمی‌دانم چه بگویم یک پسر و هفت نوه‌ام را آب با خود برد و حالا من در صدمین سال زندگی خودم داغدار آنها شدم.
پیرمرد محله با اشاره به سیل‌هایی که در سال‌های قبل آمده بود، خاطرنشان می‌کند: «من چهار سیل را در این روستا به چشم دیدم، اولین سالی که سیل آمد؛ حدود ۹۰ سال پیش بود، آن روزها را به خاطر دارم، وقتی حجم آب رو به افزایش بود و روستا را با خطر تخریب روبرو می‌کرد، فردی به نام ملا موسی، قرآنی را با خود به بالای کوه برد و مردم هم دست به دعا شدند، پس از آن آب فروکش کرد. دومین سیل مربوط به ۵۸ سال پیش بود که آب همه احشام ارباب‌مان را با خود برد. سومین سیل ۴۸ سال قبل آمده بود، ولی سیل چهارم نه تنها به زمین‌های کشاورزی و احشام ما آسیب رساند بلکه این بار خانواده‌های ما را از ما گرفته است.»
21
دیگر نمی‌شود کشاورزی کرد/ هیچ شکایتی از طبیعت ندارم
غلامحسین مردی ۶۲ ساله است که بیش از یک هکتار باغ گردو داشت، او در شرح وضعیت روستای خود می‌گوید؛ اگر بگویم همه باغم را از دست داده‌ام، دروغ است، اما دیگر چیزی برای زندگی کردن ندارم. اگر یک قسمت باقیمانده باغم را بفروشم، نمی‌توانم خرج دوباره ساخت آبراهه را تامین کنم. در اینجا بیشتر گردو و گیلاس می‌کارند، اما به نظرم حالا دیگر خبری از این محصولات نخواهد بود.
من ۹ فرزند و یک زن دارم نمی‌دانم بعد از سیل چه باید کنم... مرد ۶۲ ساله در پاسخ به این سوال که آیا خبر دارید که کارشناسان گفته‌اند؛ نزدیک به ۶۰ سال نمی‌توانید در اینجا کشاورزی کنید، می‌گوید؛ «بله، این موضوع مسلمی است. سیل تمام درخت‌های ما را کنده است و حالا زمین من پر از سنگ‌های بزرگی است که نمی‌توانم آنها را جابجا کنم، اما شکایتی از کسی ندارم تنها امیدوارم دولت شرایطی را فراهم آورد تا ما بتوانیم با کمک آن ارتزاق کنیم.»
20
۸ نفر از اعضای خانواده‌ام را از دست دادم/ در گوشم صدای معجزه می‌شنوم
محمد مرد پنجاه ساله‌ای است که زودتر از همه به سمت ما آمده بود، اما چیزی نمی‌گفت او مانده بود تا همه صحبت‌شان را کنند و پس از آن با ما به صحبت بنشیند. محمد در حالی که دستش را به روی قلبش گذاشته بود گفت؛ دلم خونین است، نمی‌دانم چه بگویم؛ نوه‌هایم، دخترم، دامادم و خواهرم را سیل برده است؛ من حالا تک و تنها هستم؛ ۸ نفر از اعضای خانواده‌ام به یک باره همراه با خانه‌ای که با هزار امید و آرزو در کنار رودخانه ساخته بودم از دستم رفت.
هنگامی که به گذشته فکر می‌کنم، صدای پای آب، صدای پرندگانی که کنار روخانه هر روز ما را از خواب بیدار می‌کردند همه اینها به خاطرات تلخی تبدیل شده‌اند که تنها با یادآوری آنها بغضم می‌گیرد. حالا نه باغی برای من مانده و نه خانواده‌ای. امیدوارم خداوند صبری به من بدهد تا داغ خانواده‌ام را تحمل کنم. حالا تنها امیدم برای زنده ماندن یافتن نوه یک ساله و نیمه‌ام است که همراه با سیل رفته است و هنوز جنازه او را کشف نکرده‌اند. باور نمی‌کنید، اما من باور می‌کنم؛ صدایی در گوشم مرتب می‌خواند که خبر خوشی در راه است.»
ساعت حدود ۱۱ شب بود که از روستای چنار به سمت تبریز حرکت کردیم در درب همه منازل روستا پرده‌های مشکی نصب شده بود، هیچ صدای خنده‌ای در روستا نمی‌آمد؛ گویی بغض و اندوه هوای روستا را پر کرده بود. قدم‌زنان طول روستا را طی کردم، مردم چنار بیش از آن که بتوان توصیف کرد، مهربان هستند اما حالا داغی دیده‌اند که شاید نسل‌ها بعد فردی مانند بابافضلی برای نوه‌هایش تعریف کند.حادثه تلخی بود. شاید بعد از زلزله رودبار و زلزله بم حادثه‌ای این چنین به یک باره تعداد زیادی از اعضای یک خانواده را با خود نبرده است.

طرح شکایت علیه رئیسی در مجامع بین المللی ممکن است

 تابستان ۶۷ با دستور روح الله خمینی،‌ در یک فرآیند غیرقانونی و غیرشفاف، هزاران زندانی  اعدام شدند. داستان این اعدام ها اکنون با کاندیداتوری «ابراهیم رئیسی» که یکی از مجریان فرمان خمینی بو

 طرح شکایت علیه رئیسی در مجامع بین المللی ممکن است
نرگس توسلیان
تابستان ۶۷ با دستور روح الله خمینی،‌ در یک فرآیند غیرقانونی و غیرشفاف، هزاران زندانی اعدام شدند. داستان این اعدام ها اکنون با کاندیداتوری «ابراهیم رئیسی» که یکی از مجریان فرمان خمینی بود، دوباره به صحنه رسانه ها بازگشته است. آیت‌الله «حسینعلی منتظری» که آن زمان قائم مقام رهبر وقت ایران بود، پس از اطلاع از این اعدام‌ها، در دیداری که ۲۴ مرداد ۱۳۶۷ با «هیات مرگ» داشت، آن را بزرگ ترین جنایت جمهوری اسلامی خواند و نسبت به ثبت نام این افراد به عنوان جنایت‎کار در تاریخ هشدار داد.
با این وجود، تاکنون نه تنها هیچ یک از اعضای این هیات(«حسینعلی نیری» حاکم شرع وقت، «مرتضی اشراقی» دادستان وقت و ابراهیم رئیسی معاون وقت دادستان» و «مصطفی پورمحمدی»، نماینده وزارت اطلاعات در زندان اوین) به خاطر ارتکاب «بزرگ ترین جنایت جمهوری اسلامی» در داخل کشور محاکمه و مجازات نشده‌اند بلکه کسانی که به نوعی نسبت به این اعدام‌های فراقانونی شکایت کرده‌اند، با احضار، تهدید و بازداشت مواجه شده‌اند.
ابراهیم رئیسی، یکی از اعضای این هیات برای انتخابات ریاست جمهوری امسال ثبت نام کرده است. ورود او واکنش های بسیاری را باعث شده و بحث کشتار زندانیان سیاسی تابستان 67 را دوباره در سطحی وسیع مطرح کرده است. بسیاری می خواهند بدانند آیا حالا امکان طرح شکایت در خارج از کشور و از طریق مجامع بین‌المللی علیه او وجود دارد؟
«دیوان بین‌المللی کیفری»، یک دیوان مستقل و دایمی برای محاکمه افرادی است که متهم به ارتکاب شدیدترین جرایم مانند نسل کشی، جنایت علیه بشریت، جنایت جنگی و جنایت تجاوز هستند. دیوان در تاریخ اول جولای ۲۰۰۲ در شهر لاهه هلند بر مبنای «اساس نامه رم» تشکیل شده است. دیوان بین‌المللی کیفری تنها صلاحیت رسیدگی به جرایمی را دارد که پس از اول جولای ۲۰۰۲ توسط اتباع کشورهای عضو اساس نامه یا در قلمرو کشورهای عضو ارتکاب یافته است. هر چند طبق اساس‌نامه، «شورای امنیت» سازمان ملل متحد می‌تواند در مواردی، رسیدگی به جرایمی را به دیوان ارجاع دهد.
«پیام اخوان»،‌ استاد دانشگاه «مک‌گیل» مونترال کانادا و مشاور حقوقی اولین دادستان جنایات جنگی سازمان ملل در امور یوگسلاوی و روآندا در این مورد معتقد است هر چند اعدام‌های فراقانونی سال ۶۷ در ایران از منظر حقوق بین الملل، «جرایم علیه بشریت» محسوب می شوند اما از آن جا که این جرایم پیش از جولای ۲۰۰۲ رخ داده اند، دیوان بین‌المللی از نظر زمانی، صلاحیت رسیدگی به این جرایم را ندارد.
این نظر اگرچه مورد اتفاق بسیاری از حقوق دان ها است اما «کاوه موسوی»، قاضی «دیوان داوری بین‌المللی» ساکن بریتانیا که وکالت برخی از قربانیان جرایم علیه بشریت را نیز بر عهده داشته است، تفسیر دیگری دارد:«هر چند اعدام‌های فراقانونی سال ۶۷ قبل از سال ۲۰۰۲ ارتکاب یافته اند اما از آن جایی که هیچ گاه جنازه‌ها تحویل خانواده‌ها داده نشده اند‌، می‌توان این جرایم را "در حال جریان" عنوان کرد و با همین عنوان نیز در "دیوان بین‌المللی کیفری" طرح شکایت کرد.»
می گوید:«از آن جا که این اعدام‌ها بدون محاکمه عادلانه رخ داده‌اند، در حقیقت "قتل سیاسی" محسوب می‌شوند. قتل سیاسی نیز از جمله جرایم بین‌المللی است. تا زمانی هم که جنازه‌ها به خانواده‌ها تحویل داده نشده‌اند، این جرایم هم چنان هم علیه اعدام شدگان و هم علیه بازماندگان آن ها در جریان است. البته جمهوری اسلامی ایران به اساس‌نامه دیوان بین‌المللی کیفری ملحق نشده اما اگر رئیسی وارد کشوری که عضو دیوان است بشود، دیوان نسبت به رسیدگی به جرایم او صلاحیت خواهد داشت.»
موسوی در این خصوص به رای قاضی «خوان گوزمن» در سال ۱۹۹۹ در شیلی اشاره می‌کند. قاضی گوزمن با این استدلال که هنوز جنازه‌ها تحویل خانواده‌ها داده نشده‌اند، عنوان کرد جرایم ارتکابی علیه پینوشه و سایر افسران شیلی در حال جریان محسوب شده و پرونده شامل مرور زمان نمی‌شود.
گوزمن بر همین اساس، قانونی را که پینوشه در سال ۱۹۸۸ وضع کرد تا بر اساس آن، از مصونیت برخوردار باشد، بی‌اثر خواند.
موسوی هم چنین به امکان محاکمه رئیسی تحت عنوان «ارتکاب جرایم علیه بشریت» و با توسل به اصل «صلاحیت جهانی» که توسط بسیاری از کشورها پذیرفته شده است‌، اشاره می‌کند. مطابق این اصل، مرتکبین جنایت علیه بشریت صرف نظر از زمان ارتکاب جرم،‌ در کشورهایی که اصل صلاحیت جهانی را پذیرفته‌اند، قابل محاکمه هستند. محاکمه افسران نازی پس از گذشت سال‌ها از جنگ جهانی دوم و محاکمه پینوشه، رهبر دولت نظامی شیلی دو نمونه مشهور در این زمینه هستند: «تمامی کشورهای اروپایی اصل صلاحیت جهانی را پذیرفته‌اند. هر چند که اعمال این اصل در برخی از کشورها با اجازه دادستان انجام می شود. در نتیجه، چنان چه رئيسی در یکی از کشورهایی که اصل صلاحیت جهانی را پذیرفته‌اند وارد شود، امکان محاکمه وی وجود دارد.»
پینوشه البته تنها کسی نیست که با توسل به اصل صلاحیت جهانی، علیه وی قرار بازداشت صادر شده است. در سال ۲۰۰۹ کانادا با استناد به صلاحیت جهانی خود (قانون جرایم علیه بشریت و جرایم جنگی کانادا مصوب سال ۲۰۰۰) «دزیره مونیانزا»، یکی از فرماندهان جنگ‌های داخلی رواندا را به ۲۵ سال حبس محکوم کرد.
در سال ۱۹۹۷، مونیانزا با پاسپورت جعلی کامرون وارد کانادا شد و با این ادعا که جانش در رواندا در خطر است، درخواست پناهندگی کرد. اما پلیس کانادا هنگام بررسی درخواست پناهندگی او، دلایلی مبنی بر دخالت مونیانزا در جنایت جنگ داخلی رواندا یافت و درنتیجه، با درخواست پناهندگی او موافقت نشد. در نهایت، مونیانزا در سال ۲۰۰۵ در خانه اش در تورنتو کانادا دستگیر و در دادگاهی در مونترال کبک محاکمه شد.
موسوی هم چنین به امکان محاکمه رئیسی در کشوری چون بریتانیا تحت عنوان «ارتکاب شکنجه» و با توسل به قانون «Ciminal Justice Act» در این کشور اشاره می‌کند. این قانون که برگرفته از «کنوانسیون بین‌المللی منع شکنجه» است، امکان محاکمه افرادی را که مرتکب شکنجه شده‌اند، به دادگاه‌های بریتانیا می‌دهد: «این قانون مصوب سپتامبر ۸۸ است. از آن جا که آخرین قتل‌های سیاسی (اعدام‌های فراقانونی) در ایران در نوامبر ۸۸ رخ داده است، چنان چه رئیسی وارد خاک بریتانیا شود، امکان محاکمه وی تحت این قانون وجود خواهد داشت.»
«شادی صدر»، حقوق دان ساکن لندن و از مدیران «سازمان عدالت برای ایران» اما می‌گوید به دلیل موانع حقوقی که ممکن بود به خاطر زمان ارتکاب جرایم به وجود آید، ما تصمیم گرفتیم که طور دیگری به اعدام‌های سال ۶۷ نگاه کنیم و این اعدام‌ها را در چارچوب «ناپدید‌‌‌شدگی قهری» ببینیم و درباره آن‌ها شکایت تنظیم کنیم.
صدر معتقد است اعدام‌های سال ۶۷ کاملا با معیارهای ناپدیدشدگی قهری مطابقت دارد. مطابق ضوابط بین‌المللی، ناپدیدشده قهری به کسی گفته می‌شود که توسط یک قوای دولتی خودسرانه بازداشت شده و بعد در مورد مکان و سرنوشت این فرد چه در دوران بازداشت و چه پس از اعدام، مخفی‌کاری رخ دهد. وی معتقد است با طرح شکایت تحت عنوان ناپدیدشدگی قهری،‌ مساله دیگر مربوط به گذشته نخواهد بود بلکه تا وقتی که حقیقت در مورد موضوع روشن نشود و کسانی که به نوعی در این جرایم مسوول هستند، محاکمه نشوند، نه تنها فرد ناپدید‌شده بلکه خانواده وی نیز قربانی محسوب می‌شوند: «در همین چهارچوب، ما شروع به کار کردیم و یک سری شکایت به کمیته ناپدیدشدگان قهری سازمان ملل ارجاع دادیم که خوش‌بختانه آن ها قبول کردند.»
صدر در مورد اهمیت ثبت این شکایات تحت عنوان ناپدیدشدگی قهری می‌گوید: «اولین فایده این اقدام، آن است که نام قربانیان به عنوان ناپدیدشدگان قهری در اسناد بین‌المللی ثبت می‌شود. فایده دیگر آن است که پس از ثبت این شکایت‌ها، نهادهای مختلفی خواهان ارایه جواب از دولت ایران می شوند. هرچند بسیاری از مواقع دولت ایران به پرسش‌های مطرح شده در جوامع بین المللی پاسخی نمی‌دهد ولی فکر می‌کنم اگر تعداد نهادهایی که خواهان جواب هستند بیش تر شود، دولت در نهایت مجبور به پاسخ‌گویی می‌شود.»

وزیر دفاع آمریکا: درخاورمیانه هر جا مشکلی هست ردپای ایران هم دیده می‌شود

جیمز ماتیسحق نشر عکسGETTY IMAGES
جیمز ماتیس، وزیر دفاع آمریکا، می‌گوید که درخاورمیانه هرجا که "مشکلی" وجود دارد، ردپای ایران دیده می‌شود.
آقای ماتیس که به عربستان سعودی رفته در اظهارت خود همچنین گفته که ضروری است تا تلاش‌های ایران برای "بی‌ثبات کردن" یمن خنثی شود.
آقای ماتیس دیروز سه‌شنبه (۱۸ آوریل/۲۹ فروردین) و در آغاز سفر خود به منطقه خاورمیانه گفت که واشنگتن خواهان از سرگرفته شدن مذاکرات صلح یمن با حمایت سازمان ملل "در اسرع وقت" است.

عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایران نسبت به تکرار حوادث سال ۱۳۸۸ هشدار داده است.

دادستان تهران: اجازه نمی‌دهیم حوادث سال ۸۸ تکرار شود

عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهرانحق نشر عکسMEHR
عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایران نسبت به تکرار حوادث سال ۱۳۸۸ هشدار داده است.
به گزارش خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضائیه، آقای دولت آبادی گفته است: "عده‌ای فکر می‌کنند می‌توانند حوادث تلخ سال ۸۸ را تکرار کنند؛ دستگاه قضایی و سایر مسئولان اجازه نخواهند داد عده‌ای برای برهم زدن امنیت کشور و انتخابات تلاش‌های واهی کنند."
آقای دولت آبادی گفته: "با هرگونه تجمع، فراخوان‌ها غیرقانونی، اقدامات ایذایی و اقداماتی که برخلاف قانون توسط کاندیداها و یا رسانه‌ها صورت گیرد برخورد خواهد شد ."
بر اساس گزارش میزان، اشاره دادستان تهران به زمان بعد از رد صلاحیت احتمالی بعضی از نامزدهای ریاست جمهوری و شوراهای شهرهاست.
اخیرا معاون امنیتی استاندار تهران هم در مورد "تجمع های غیر قانونی" هشدار داده بود و مشخصا به احتمال تجمع هواداران محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور پیشین ایران اشاره کرده بود که نامزد این دور از انتخابات هم شده است.

اعدام دو زندانی در بندرعباس و شیراز/ قطع دست پیش از اعدام

.ت "محمد معینی" که قسمتی از محکومیت او بود حدود ده روز قبل در محل همین زندان به اجرا درآمده بود
اعدام دو زندانی در بندرعباس و شیراز/ قطع دست پیش از اعدام
حقوق بشر ایران، ۳۰ فروردین ماه ۱۳۹۶: یک زندانی در زندان عادل آباد شیراز با اتهام سرقت و قتل، پس از قطع دست اعدام شد و یک زندانی دیگر نیز با اتهامات مربوط به مواد مخدر در زندان مرکزی بندرعباس اعدام شد.
بنابه اطلاع سازمان حقوق بشر ایران، صبح روز یک‌شنبه ۲۷ فروردین ماه یک زندانی که با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بود در زندان مرکزی بندرعباس اعدام شد.
هویت این زندانی "محمد ساجدین" ۳۷ ساله و اهل کوهبان کرمان اعلام شده است. محمد ساجدین از ۳ سال و ۱۰ ماه پیش در زندانی مرکزی بندرعباس بسر می‌برد و دی ماه سال ۱۳۹۳ از سوی دادگاه انقلاب بندرعباس به اعدام محکوم شده بود.
همچنین خبرگزاری هرانا، خبر از اعدام یک زندانی در  سحرگاه روز سه شنبه ۲۹ فروردین ماه در زندان عادل آباد شیراز داد. حکم قطع دست این زندانی که قسمتی از محکومیت او بود حدود ده روز قبل در محل همین زندان به اجرا درآمده بود.
این زندانی "حمید معینی" نام داشت و متهم بود در سال ۱۳۹۳ مرتک قتل یک زن باردارد و برادر وی و همچنین سرقت طلاهای آنان شده است.
واکنش‌ گسترده به اتهامات یک شبکه تلویزیونی علیه مولوی عبدالحمید

 
مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی
به دنبال اعتراضات گسترده به اظهارات پخش شده از شبکه ولایت علیه مولوی عبدالحمید، این شبکه از بابت این اظهارات عذرخواهی کرد
در پی واکنش های گسترده به پخش برنامه ای در شبکه تلویزیونی "ولایت" علیه مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی از رهبران اهل سنت ایران، آیت الله ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید شیعه با صدور بیانیه ای از این برنامه اعلام برائت کرد.
آقای مکارم شیرازی، که شبکه ولایت زیر نظر او فعالیت می کند، با اعلام اینکه "برنامه تفرقه انگیز" بدون اطلاع او پخش شده و مدیر شبکه از بابت آن عذرخواهی کرده گفت: "به ایشان تأکید کرده‌ام که اگر یک بار دیگر برنامه تفرقه‌انگیزى اجرا کنند، براى همیشه حمایت خود را از آنها بر مى‌دارم." وی در مقابل، خواستار جلوگیری اهل سنت از "سخنان تفرقه‌انگیز بعضى از تندروان" در میان خود شد.
شبکه ولایت، روز ۱۷ فروردین برنامه ای را پخش کرده بود که در بخشی از آن، یکی از کارشناسان این شبکه الفاظی توهین آمیز را علیه مولوی عبدالحمید به کار برده و او را به ارتباط با عاملان "ترور" و علاقه مندی به داعش متهم کرده بود.
به دنبال اعتراض چهره های مذهبی و اجتماعی اهل سنت ایران و بسیاری از کاربران سنی و غیرسنی شبکه های مجازی به این اظهارات، شبکه ولایت ناچار به عذرخواهی شد.
از سوی دیگر امام جمعه اهل سنت زاهدان، جمعه پیش با تاکید بر "ناراحتی شیعه و سنی" از اظهارات منتشرشده گفت که محمد حسینی قزوینی، مسئول شبکه ولایت، در تماسی تلفنی از وی عذرخواهی کرده است.
وی از شبکه ولایت و سایر رسانه ها خواست "شرایط حساس منطقه را درنظر بگیرند و از خود خویشتنداری نشان دهند و از اهانت‌ها و افترا پرهیز کنند".
اشاره وی به شرایط منطقه ای در حالی بود که گروه داعش چند هفته پیش، با انتشار ویدیویی مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی و تعدادی دیگر از روحانیون سنی ایران را به خاطر "نزدیکی" با شیعیان و همکاری با حکومت به مرگ تهدید کرده بود. این گروه، همچنین از تلاش خود برای "تصرف" مسلحانه ایران و تبدیل آن به یک کشور سنی سخن گفته بود.
در استان سیستان و بلوچستان ایران، که اهل سنت در اکثریت قرار دارند،برخی گروه های مسلح سنی علیه حکومت ایران فعال هستند، اما گزارش های تایید شده ای از فعالیت تشکیلاتی داعش در این استان وجود نداشته است.
محمود علوی، وزیر اطلاعات ایران، سال پیش در سخنانی در مجلس خبرگان ایران گفت: "با تعامل خوبی که با علمای اهل سنت داشته ایم از جذب افرادی از اهل سنت به داعش و گروه‌های تکفیری جلوگیری شده است."
مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی در میان اهل سنت ایران از نفوذ زیادی برخوردار است اما عده ای از اصولگرایان، وی را به اقدام علیه جمهوری اسلامی یا همسویی با اصلاح طلبان متهم می کنند.

برنامه تلویزیونی خبرساز

شبکه ولایت از جمله شبکه های تلویزیونی خصوصی فعال در قم است که به ترویج مذهب شیعه می پردازد. برنامه های این شبکه، از طریق ماهواره و اینترنت در سرتاسر دنیا قابل دریافت هستند.
در وبسایت شبکه ولایت آمده که این شبکه "تحت اشراف" آیت الله ناصر مکارم شیرازی تأسیس شده و اداره می شود و ریاست آن، با محمد حسینی قزوینی است.
در برنامه ای که پنجشنبه ۱۷ فروردین از این شبکه پخش شد، جواد ابوالقاسمی کارشناس شبکه ولایت مولوی عبدالحمید را به حمایت از گروه "جندالله" متهم کرد که مسئول قتل گروهی از ماموران انتظامی و شهروندان ایرانی بوده است.
آقای ابوالقاسمی خطاب به امام جمعه اهل سنت زاهدان گفت که "شما افرادی را برای ترور کردن علمای اهل سنت به مناطق مختلف فرستادید و ترور هم کردند" و افزود: "دلتان را به داعش خوش کرده اید". وی همچنین با به کار بردن الفاظ تند، اتهاماتی شخصی را نیز علیه مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی مطرح کرد.
بیشتر بخوانید:
به دنبال پخش این برنامه تعدادی از شخصیت های مذهبی سنی به طور جداگانه نسبت به بیان چنین مطالبی انتقاد کرده و خواستار جلوگیری مسئولین از توهین به روحانیون مورد احترام اهل سنت شدند.
محمد فاضلی موحد رئیس شورای علمای اهل سنت تایباد، حسن امینی حاکم شرع اهل سنت کردستان، محمدگل خاشی مدیر حوزه علمیه‌ مخزن‌العلوم خاش، حبیب‌الرحمن مطهری مدیر حوزه علمیه احناف خواف، محمدحسین گرگیج امام‌جمعه اهل سنت آزادشهر ، غلام حیدر فاروقی امام‌جمعه اهل سنت بیرجند، محمدحسن برفی امام‌جمعه طبس مسینا، عبدالصمد ساداتی امام‌جمعه اهل سنت سراوان و مولوی فضل‌الرحمن کوهی امام‌جمعه پشامگ سرباز از جمله این منتقدین بودند.
علاوه بر آنها، جمعی از فعالان اجتماعی یا کاربران فضای مجازی نیز در مناطق مختلف ایران، نسبت به توهین به شخصیت های مورد احترام اهل سنت واکنش نشان دادند.
مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی در خطبه های نماز جمعه زاهدان این واکنش ها را "علامت بیداری ملت" دانست و افزود: "اگر افراطیون شیعه و سنی دنبال تفرقه و اختلاف باشند با مخالفت مردم مواجه می‌شوند."
در سال های گذشته، در فضای رسانه ای فارسی زبان تعداد زیادی تلویزیون اینترنتی یا ماهواره ای شیعه یا سنی تاسیس شده اند که به تبلیغات مذهبی می پردازند. برخی از برنامه های منتشر شده از طریق این تلویزیون ها، از سوی سنی ها یا شیعیانی که عقاید متفاوت دارند توهین آمیز تلقی شده اند.
بیشتر بخوانید:
یک سال بعد از شروع به کار دولت یازدهم، وزارت اطلاعات در مرداد ۱۳۹۳ اعلام کرد که دفاتر تولید تعدادی از شبکه‌های ماهواره‌ای که در چهار استان قم، اصفهان، تهران وخراسان رضوی "به طور مخفیانه و غیر قانونی در راستای ایجاد اختلافات مذهبی و تشدید تفرقه در جهان اسلام و تخریب وجهه تشیع فعالیت می‌کرده اند" تعطیل شده اند.
بعدها مشخص شد که شبکه های تعطیل شده، به برخی مراجع تقلید شیعه و مشخصا آیت الله صادق شیرازی وابسته اند که منتقد شدید عقاید اهل سنت هستند و در عین حال، قرائت حکومت ایران از مذهب شیعه را نیز قبول ندارند.