نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۲ دی ۱۵, یکشنبه

همیشگی بهرام به مام میهن؛ به خصوص آنجا که می گوید مردم ایران مهر می کارند و خشم می دروند!


متن دستنوشته بیضایی را در ادامه می خوانید:
در جــوابِ مِــهــرِ شــُمــا
واژه های چندانی برای سپاسگزاری نیست
واژه هایی که کم نیاورند
پیش مهر شما
و هر کسی نگفته باشد هزار بار!
مهر می کارند و خشم می دروند
واژه های چندانی نیست
جز آنچه در دلم می گویم
بی هیاهو، اگر رساست؛
از شماست که دلم می زند هنوز
کرنش به سرزمینی که از آن نرفته ام
کرنش به مادر و پدرم
که خاکِ آن خاکند!
دورباد از آن خشکسالی و دروغ!
دور باد از آن دیو خشم و آز
دور باد از آن بیداد!
بهرام بیضایی 12 دی 1392


نفر سوم شراکت بابک زنجانی و رضا ضراب در ایران کیست؟ + اسناد

در گزارشات رسانه های ترکیه نام محمد رجایی بعنوان شریک رضا ضراب نامبرده شده است که در واقع این فرد همان محمد رضا رجاییه است.
در حالی که رضا ضراب در ترکیه وبابک زنجانی در ایران دستگیر شده و حواشی فراوانی درباره پرونده های آنها ایجاد شده است، نفر سوم این شراکت پرسود در سکوت در حال انجام معاملات خویش است.

 بدست آوردن منافع مالی هزاران میلیاردی تومانی به اسم دور زدن تحریمها کسب وکار پرسودی بوده است که گروهی از نوکیسگان را به کاسبان تحریم بدل ساخته است این گروه از افراد طی 4سال گذشته ومخصوصا دوسال اخیر به ثروتی مافوق تصور دست یافته اند.

در این میان دستگیری رضا ضراب کریدور پولشویی در ترکیه اولین حلقه دومینویی بود که با دستگیری بابک زنجانی که نه هزار میلیارد تومان بدهی پول نفت تنها یکی از قلمهای فهرست طولانی پرونده اوست ادامه یافت واکنون این دومینو به حلقه خاموش وساکت خود رسیده است.

محمد رضا رجاییه مدیرعامل صرافی بانک سرمایه که بیشترین تبادلات پولی را با رضا ضراب داشته است.

گفته می شود ثروتی که رجاییه از این راه حاصل کرده است بالغ بر صدها میلیارد تومان است.

در گزارشات رسانه های ترکیه نام محمد رجایی بعنوان شریک رضا ضراب نامبرده شده است که در واقع این فرد همان محمد رضا رجاییه است.



سایت رسمی بانک سرمایه








ابرو گوندش همسر رضا ضراب تا الان چهار بار ازدواج کرده است


تمام همسرانِ سابق همسر
این روزها، ترکیه شاهد بزرگترین فساد مالی تاریخ خود است. ده‌ها تن، از جمله نزدیکان اردوغان و اعضای دولت عدالت و توسعه به جرم فساد مالی دستگیر شدند. شخصیت کلیدی پرونده فساد مالی، رضا ضراب تاجر ایرانی الاصل و همسر ابروگوندش خواننده مشهور ترکیه است.
بازداشت رضا ضراب در راس خبرهای رسانه‌های ترکیه قرار دارد، این روزها نام بابک زنجاني سوپرمیلیارد ایرانی که دوشنبه هفته پیش در ایران بازداشت شد هم در پرونده فساد مالی بزرگ ترکیه و درکنار نام رضا ضراب مدام مطرح می شود. همین در راس خبر ها قرار گرفتن باعث شده رسانه های ترکیه اطلاعات جدیدی از تاجر ایرانی بازداشت شده، منتشر کنند.
این اطلاعات از یک سو نشان می دهد، او شریک زندگی دو خواننده بزرگ زن ترکیه بوده و پس از سال ها رابطه با "گونل" خواننده باکویی، بلافاصله با خواننده مشهور دیگر ترکیه یعنی "ابرو" آشنا شده و درنهایت با او ازدواج کرده است.

۱۸ دسامبر 2013 رسانه های ترکیه از رشوه ضراب به وزرای کابینه اردوغان پرده برداشتند. رضا ضراب در مجموع به سه وزیر و مدیرعامل "بانک هالک" ترکیه ۱۳۷ میلیون لیر ترک پرداخت کرده است. ظفر چاغلایان وزیر اقتصاد ۱۱۰ میلیون لیر، معمر گولر وزیر کشور ۲۰ میلیون لیر و اگِمِن باغیش وزیر امور اروپای ترکیه ۳ میلیون دلار رشوه دریافت کرده انذ.
او علاوه بر انتقال پول به ایران، به پرد‌اخت رشوه به نزد‌یکان اعضای د‌ولت برای تسهیل سرمایه‌گذاری و تسریع د‌ریافت تابعیت ترکیه برای خود‌ و نزد‌یکانش متهم است.
ضراب نیز در اعتراف های خود بابک زنجانی میلیاردر ایرانی را رئیس خود معرفی کرد. زنجانی نیز این موضوع را تکذیب کرد. رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه نیز اخیرا از ضراب به نیکی و خوبی یاد کرد و او را "خیر" نامید.
در پی همین اظهار نظر اردوغان، مخالفان او در شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک و اینستاگرام کمپینی علیه اردوغان تشکیل دادند و با ایجاد صفحه هایی خواستار استعفا نخست وزیر ترکیه در پی این فساد مالی شدند.
ضراب تاجر ایرانی الاصل در تبریز به دنیا آمده و از کودکی در ترکیه زندگی کرده است. ضراب در سال 2009 با ابرو گوندش  آشنا شد و خود را یکی از طرفداران او معرفی کرد. در سال 2010 با این خوانند‌ه سرشناس ترک ازد‌واج کرد ود‌ر افکار عمومی این کشور شناخته شد‌.حاصل این ازد‌واج نوزاد‌ د‌ختری به نام «آلارا» است.
ازدواج آنها برای ماه ها در کانون توجه برنامه های  تلوزیونی ترکیه قرار داشت. ابرو و ضراب در سال 2011 سفری به ایران داشتند و چند روزی را در کرج گذارندند. همزمان با انتشار خبر حضور ابرو در ایران عکس های با حجاب او در رستوران "روما" گوهردشت کرج منتشر شد.
ابرو گوندش در حال حاضر به عنوان یکی از ٤ داور مسابقه آوازخوانی  صدای برتر ترکیه "o ses turkey " است و پس از بازداشت همسرش در یکی از همین برنامه های در پاسخ به سوالی درباره وضعیت ضراب گریه کرد.او ر اخیرن قسمتی که از این مسابقه پخش شد غایب بوده است.
ابرو که فعالیت هنری خود را از سال 1992 شروع کرده است  تاکنون سه بار ازدواج کرده است و ضراب چهارمین همسر او است.
 اولین بار ازدواج ابرو در سن 16سالگی با فردی به نام "حمدی وارد "در سال 1990 صورت گرفته که 6 ماه بعد به طلاق منجر شد. 
 
ابرو در سال 1995 با سردار اورتاچ خواننده سرشناس ترک آشنا شد و تا سال 2000 این دو نامزد بودند اما این رابطه هیچگاه به ازدواج ختم نشد.
 
او  پس از طلاق با یک وکیل دادگستری به نام عمر دوراک در سال 2002 ازدواج می کند اما این ازدواج همزمان می شود با سکته مغزی ابرو گوندش و دوری از فعالیت هنری که این خواننده پس از بهبودی از این وکیل جدا می شود.
 
سومین ازدواج ابرو نیز با عثمان تارکر از هنرمندان کشور ترکیه در سال 2005 بود که پس از هشت ماه جدا شدند.
 
چهارمین ازدواج ابرو نیز در سن 36 سالگی با رضا ضراب تاجر ایرانی الاصل بود که نزدیک به 10 سال با وی اختلاف سنی دارد.

زنان دست فروش - ساری

زنان دست فروش - ساری































مداح مسلح!!

http://iranwire.com/sites/default/files/u69/tooka_karimi_02_0.jpg
قطعه ای از شیدائی و جنون جمعی برآمده از دخمه تاریخ!
نقش مداحان درحفظ نظام و بازتولید قدرت
تقی روزبه

هفت تیرکشی مداح معروف نظام و بیت رهبری یک باردیگر نقش و عمل کرد این قشر در نظام جمهوری اسلامی را  درمعرض دید و قضاوت افکارعمومی قرارداده است. بطورکلی شغل مداحی از دیربازوجود داشته است،  اما در جمهوری اسلامی پوست اندازی کرده و ویژگی های تازه ای پیداکرده است. با  ادغام مذهب و دولت و تبدیل شدن مذهب  به ابزاری  درخدمت قدرت و مکنت و حفظ  و بازتولید آن، کارکرد مداحی هم در تناسب با آن دستخوش تغییر و تحول اساسی شده است. بطورکلی مداحان بخشی از شبکه وابسته به قدرت را تشکیل می دهند که یک سرش مستقیما به بیت رهبری وصل بوده و از آن  رهنمود و خط می گیرد، یک سرش به نیروهائی چون بسیج و سپاه و سایرارگانهای امنیتی وصل است  و بالأخره سرسومش به جامعه و بطوراخص به بدنه و پایگاه اجتماعی حاکمیت متصل است. حمایت این ارگانها از آنها و داشتن مجوز حمل سلاح و برگزاری مراسم نوحه خانی و پشتیبانی و پوشش سراسری دادن به آن  توسط  صدا و سیما  بخوبی جایگاه و کارکرد و اهمیت این جماعت را برای رژیم ونهادهای امنیتی آن روشن می سازد. مداحان درعین داشتن درآمدهای کلان از طریق حرفه نوحه خوانی و بهره بردن  از رانت  وابسته گی و  سرسپردگی به کانون قدرت، دستی هم در حوزه های اقتصادی و تجارت و داد و ستد دارند و همین عوامل از آنها شخصیت هائی پول پرست و فاسد و چندچهره ساخته است. نقش مداحان در برکشیدن احمدی نژاد که کاندیدرهبری بود، و هم چنین چپ افتادن با او وقتی که با ولی فقیه زاویه پیداکرد،  نشاندهنده نقش این حضرات در کشاکش قدرت و این که به کدام قبله نمازمی گذارند، می باشد. هدف و وظیفه اصلی این جماعت، اشاعه خرافات مذهبی بویژه درمیان جوانان و نسل جدید و در کانون آن نهادی ساختن انقیاد و تبعیت بی قید و شرط آن ها از صاحبان قدرت و کسانی که مظهر و متولی دین دولتی بشمارمی روند. آنها دراصل مداح قدرت و خلیفه زمان هستند و مداهی اهل بیت هم وسیله ای است درخدمت آن. برای جذب جوانان و نسل های جدید به خرافات مذهبی و کیش انقیاد، از هیچ تحریف و آب قاطی کردن و افسانه بافی هم گریزان نیستند. گاهی آش چنان شورمی شود که حتی  خامنه ای با وجود آن که خود در اساس مشوق آنهاست،  ناچارمی شود نسبت به استفاده از روایت های کاذب و نادرست به آنها برای باصطلاح گرفتن اشک از مردم به هرقیمت، هشداربدهد.  آنها برای رسیدن به مقصود خود حتی از کپیه برداری  و بکارگیری  آهنگ های خوانندگان معروف و استراق آنها ابائی ندارند و هم چون قالبی برای محتوای مورد نظرخود از آن سودمی برند. استفاده از آهنگ معروف هایده توسط سعید حدادیان* نمونه برجسته ای از این نوع شکردها است. وظیفه مداح در اصل نه  رله کردن رویدادهای تاریخی آن گونه که بوده است، بلکه شکل دادن به آنها و استفاده از آنها آن گونه که می خواهند و مفید می دانند هست. آنها در حین اجراهای خود، با هزاران نیرنگ و شگرد اساسا روح انقیاد و سرسپردگی و کشتن روح آزادگی  و استقلال رأی را هدف می گیرند. درقالب تکرارریتم ها و شعارهای بی محتوائی که به جماعت داده می شود، و حتی تا سرحد تنبیه و مضروب کردن خود و بدست خود، هیچ نیست جز تهی کردن انسان ها از منش انسانی خود یعنی اندیشیدن و نقدکردن و تصمیم گرفتن،  و دریک کلام تبدیل کردن آدمیان به اشیاء و موجودات مقلد و  سرسپرده و ازخودبیگانه ای که هردستوری که از بالا و از آقا و یا نزدیکان آقا به آنها برسد حاضربه هرکارو جنایتی می شوند. درحقیقت بسیج و سپاه و نهادهای سرکوب و چماقداران از میان این جماعت به جذب نیرو می پردازند.
نگاهی* به یکی از مراسم مداح هفت تیرکش  که درآن وی جنون و فریب و خشونت را باهم ترکیب کرده و  باوج می رساند و به کشیدن موی فرزند خود و پاره کردن لباس های وی می پردازد، براستی تکان دهنده و انزجارآوراست.* قطعه و برش نمادینی است از فراخوان رسوبات کهن و بیرون آوردن آن چه از مردگان  در گور دخمه ها و زیرزمین های تاریخی دفن شده اند. صحنه ای که درآن بازیگر و تماشاچی به هم می آمیزند و در هم می شوند  و یکی می گردند، و به جنون جمعی فرامی می رویند. خامنه ای وظیفه اصلی مداح را تحریک و انگیزش عواطف، می نامد و همین گورکنی و بیرون کشیدن استخوانها از دخمگان، به یمن اقتدار و امکانات یک دولت مذهبی و نابهنگام  و برآمده از متن قرون جلوه سراسری یافته و تکرارتراژدی-کمیک را ممکن می سازد. در ورای این همذات سازی و همذات پنداری سازمان یافته،  لشکریان تازه ای از انقیاد و جهل برای سوخت رسانی و مانا ساختن قدرت صید و شکارمی گردند. 
بطورکلی وظیفه مداحان را می توان بازتولید مذهب در واپسگراترین شکل و روایت خود و تقویت روح کرنش و تسلیم و "ملت سازی" از طراز"امت" و سیاهی لشکرِآماده به خدمت برای نظام دانست. تنها درازاء چنین خدماتی، عنایت های ویژه خامنه ای و نهادها و رسانه های نظام به این نوع خوش خدمتی ها قابل فهم است.
2014-01-05  تقی روزبه
قطعه ای از شیدائی و جنون جمعی:
  *-    http://www.youtube.com/watch?v=Jhy1hFke6hE


اندرمعنای مصادره کردن آهنگ معروف هایده توسط مداح معروف
 

پاسخی به اوباش «ترانه خوان گروه هنری ارتش آزادیبخش و سیمای آزادی» مسعود و مریم رجوی ایرج شكری

پاسخی به اوباش «ترانه خوان گروه هنری ارتش آزادیبخش و سیمای آزادی» مسعود و مریم رجوی
ایرج شكری

اسماعیل وفا یغمایی در وبلاگ خود - دریچه زرد- نقد و تحلیلی با دقت نظر و درخور تحسینی در مورد «ترانه» یی که به اسم کلکسیون توسط گروهی از «هنرمندان ارتش آزادیبخش و سیمای آزای» تولید و خوانده شده که سراپا توهین به اسماعیل و ایرج مصداقی و کریم قصیم و منتقدان و معترض دستگاه رجوی بود و عکس و من و تنی چند از منتقدان هم در متن آن و زمینه آن قرار داشت نوشته بود و من در ستون نظر کاربران یادداشت زیر را گذاشتم. تولید کنندگان هنری سیمای رجوی و ارتش آزادیبخش او که به نظر می رسد بعد از مطلب اسماعیل و واکنشهای نشان داده شده به نبوغ خود متوجه تعفن گند کار خود شده اند، آن را از یوتیوب برداشته اند. من آن را دانلود کرده بودم و می شود آن را اینجا دید(کلیک کنید). خواند مقاله اسماعیل را به همه توصیه می کنم. یادداشت من هم در ستون نظر کاربران دریچه زرد در زیر آمده است.
 
 
اسماعیل عزیز تحلیل و ارزیابی خوب و درستی کرده ای از منشاءو منبع تولید آن «ترانه» و هویت و تفکر و هدف نهفته در آن. به هر منتقدی برچسب و اتهام خائن و دشمن زدن، اگر در عمل زمینه مجازات کردنش فراهم شود، با طلبکاری از زمین و زمان و از تاریخ و از از خلق که «رهبر مقاومت»، به عنوان حقی خدایی و اسلامی و مبارزاتی و «به بهای خون شهیدان»از آن خود می داند، حضرت و نوچه گانش می توانند فضایی از ارعاب و وحشت و سرکوب اعدام راه بیاندازند که دوران خدایی لاجوردی جلاد در مقام دادستان دادگاه انقلاب اسلامی مرکز و خلخالی در مقام حاکم شرع،  دوران  صدور احکام «شرمگینانه» کیفر دادن منتقدان و مخالفان قدرت حاکم در ایران جلوه کند. من به آن گوساله هنرمند که از سفره رهبری عقیدتی و مهرتابان آزادی تغذیه می کند و سر آن بساط رشد و نمو پیدا کرده ایراد چندانی نمی گیرم، اما مثل تو اورا تبرئه نمی کنم. به این دلیل که برای آدمی مثل او دسترسی به اطلاعات نباید دشوار باشد. او و کسانی چون او را نباید نفهم دانست و به دلیل نفهمی شان حکم برائت برای آنها صادر کرد.
 
آنها آگاهانه و با دریافت هویت از رهبر و مهرتابانش، چنین گ... خوری هایی می کنند. مثل محمد اقبال و آن سایرین پنهان شده پشت اسمهای مستعار. اما این را هم با ایمان و یقین می گویم که به رغم این عربده ها و هتاکی ها شخص رهبر یعنی مسعود رجوی که خود هم مربی و معلم و هم پیشگام در انجام و بکار گرفتن این روش یعنی لجن پراکنی و حرمت شکنی در مورد منتقدان بوده است، مفلوک تر و خاک بر سرتر از اینها، گمان نمی کنم در قرن گذشته و در قرن حاضر هیچ گروهی سیاسی در هیچ جای دنیا پیدا شده باشد. زمانی مدعی بودند که دلمشعولی بزرگشان درست امتحان دادن در زمانی است که به قدرت رسیده باشند، چون خود را در موضع «ایثار و فدا» می دیدند و نه بدهکار کسی و نه نیاز به امتحان دادن. می گفتند که اگر از سرانجام  شاه و خمینی درس نگیرند پس از چه چیز درس خواهند گرفت. اما می بینم که به قدرت نرسیده، در حالی که اعتبار و تاثیر حضورشان در مساله ایران  را حمایتی که از آنان بشود، تعیین می کند، با کارهای احمقانه و مستبدانه و با هتاکی به منتقدان، منفور و منزوی در نظر مردمی شده اند که تا خرداد سال 60 و حتی بعد از آغاز کشتار ها از اینان حمایت کردند. مسعود رجوی در آخرین پیامش بعد از حمله اخیر به لیبرتی جای هیچ تردید باقی نمی گذارد که حاظر به دست برداشتن از استبداد رای و بیرون آمدن از هپروت و قبول اشباهات خود و انتقاد از خود نیست و به کشتن دادن تا آخرین نفر کسانی که تحت امر او هستند، بدون این که آن بیچاره ها امکان مقابله و حمله به دشمن را داشته باشند، برایش «کارزار سرنگونی» به شمار می آید. ما باید در برابر این یاوه گویی ها و گ...خوریها که در این «ترانه » و یکی دو نوشته به لقمه های کله گربه ای، صورت گرفته است، محکم به ایستیم و برخورد کوبنده بکنیم، برخوردی که مثل کوبیدن با پاشنه پا به دهن یاوه گویان باشد البته با هدف قرار دان همزمان کله و مغزبیماری که خط دهنده اصلی یاوه گویی ها عناصر مهمل و لمپن صفت است، این کاریست که تو در همین تحلیل به درستی انجام داده ای. هرچه کوبنده تر بهتر. ***
 
و یاداشت دیگری در پاسخ به کامنتی که نویسنده آن که مدافع گروه هنری لمپنی و دستگاه رجوی بود،گفته ما(کسانی چون من) به دیگران فحش می دهیم
ایرج شکری
 
تحریف حقایق و دروغگویی و اتهام زنی و هتاکی وقتی در تشکیلاتی به عنوان روشی برای مقابله با منتقدان مجاز شمرده شد، تعجبی هم ندارد که نوچه ها و مریدان دون اشل و پیش پا افتاده، مثل ناصر اهوازی برای احساس «بزرگی» کردن،به همان روش متوسل شوند.ما به دیگران فحش و ناسزا نمی گوییم. جدل های قلمی من با دیگران( یک مدعی سینمای ایران ، انتقاد از اظهارات رضا پهلوی، انتقاد از دیدگاههای یک استاد روابط بین المللی، انتقاد از دیدگاه تایید آمیز یک محقق تاریخ از دوران شاه و...) را لابد خیلی ها دیده و خوانده اند و آنها به هر حال در وبلاگ من درفش و در پژواک ایران موجودند. در انها من به کسی فحش نداده ام. اما در دستگاه مسعود رجوی حتی در بالاترین سطوح نفراتش به نزدیکان خود که منتقد رجوی بودند فحاشی کرده اند، مثل عموجان فرمایه گفتن شهرزاد صدر حاج سید جوادی به عموی خود علی اصغر حاج سید جوادی، یا فحاشی و دروغپردازی رذالت آمیز محمد اقبال به خواهرش، یا دیگرانی که از سوی مجاهدین به فحاشی به کسانی مثل اسماعیل واداشته شده اند، یعنی به آنها تکلیف شده مثلا چرا شما ساکتید، مثل فحاشی جلال کنجه ای به آقای روحانی و قصیم .
دستگاه رهبر مجاهدین و به ویژه مسعود رجوی و مهدی ابریشمچی باید بدانند که وقتی قلدرمنشی پیشه کردند، دیگر لیاقت مورد اعتماد بودن را از دست دادند و وقتی حرمتی شکنی و لکه دار کردن حیثت دیگران را پیش گرفتند، دیگر قابل احترام هم نیستند.، به چه دلیل باید به کسانی احترام گذاشت که نه تنها هیچ احترامی برای کسی قائل نیستند، بلکه گمان می کنند این حق مسلم آنان است که به محض انتقادی، راه برچسب زنی و توهین پیش بگیرند. با یاد آوری این نکات می خواستم روی این نکته تاکید کنم که کسانی که حرمت شکنی در برابر انتقاد پیش بگیرند، و گه...خوری هایی از آن نوع که در ترانه ساخته شده در تشکیلات اسلامی - انقلابی مسعود رجوی مشهود است بکنند، فحش دادن به آنها اگر مناسب ترین برخورد نباشد، از جمله روشهایی است که خوب است بکار گرفته شود. همگان شاهدند که ما(کسانی مثل من و اسماعیل و...) به دیگران فحش نداده ایم، ما به نوچه مریدهای عوضی و هتاک مسعود رجوی آن هم نه همه هتاکی های آنها، پاسخ مناسب داده ایم.

بابک زنجانی در «اوین» می‌ماند/اتهام اصلی میلیاردر بازداشتی بازنگرداندن 8تریلیون و 507میلیارد و 800 میلیون تومان به خزانه دولت است


وبلاگ کارگری : به نوشته روزنامه شرق در تاریخ شنبه 14 دی 92 آمده است : خبر، سوخته اما سوژه هنوز 95367_114داغ داغ است. شاید چون مطابق پرونده دیگر دانه‌درشت‌های مفاسد اقتصادی هنوز نقاط مبهم بسیاری درباره آن باقی مانده و بماند.
دوشنبه شب (9 دی)، بابک زنجانی بازداشت شد تا براساس گفته سخنگوی قوه‌قضاییه از کشور فرار نکند. بازداشت زنجانی که طبق برخی اخبار به بند 241 منتقل شده است، چند روز پس از آن رخ داد که رییس‌جمهوری در نامه به جهانگیری، معاون اول خود، برای مبارزه با مفسدان اقتصادی و سوء‌استفاده‌کنندگان از شرایط تحریم ماموریت داد. محسنی اژه‌ای در روز بازداشت زنجانی به «فارس» تاکید کرده بود: «زنجانی پس از تحقیقات بازرسی کل کشور بعدازظهر امروز (دوشنبه) به لحاظ اینکه از کشور فرار نکند، بازداشت شد و در اختیار بازپرس است.» علی یونسی دستیار رییس‌جمهوری در امور اقوام هم درباره علت تاخیر در بازداشت زنجانی به «ایرانا» گفته: «شاید دستگاه قضایی می‌خواسته با کمک خود این متهم، پیش از دستگیری اموال را بازگرداند.» سابقه زنجانی در فرار قاچاقی از مرز
با آنکه زنجانی طبق ادعای سایت خبری «اعتدال» ممنوع‌الخروج هم بوده اما وقتی خاطره‌اش از فرار از مرز را مرور کنیم، خواهیم دید نگرانی‌ قوه‌قضاییه بیراه نبوده است. او زمانی که در سالامبور فروشی ورشکست شد راهی زندان می‌شود و آنطور که خودش در گفت‌وگو با «آسمان» مطرح کرده، پس از آزادی از زندان توسط یکی از هم‌سلولی‌هایش توانسته بود از مرز خارج شود. او دراین‌باره گفته: «ایشان (هم سلولی زنجانی) گفت که مرا به آن طرف مرز می‌فرستد. من هم پذیرفتم و به ارومیه رفتم. از آنجا به مرز رفتیم. حدود 20 اسب به هم بسته بودند و کالاهای خودشان را بار کرده بودند. من را هم روی یک اسب نشاندند و از مرز ایران رد کردند. رفتم و به شهر «وان» ترکیه رسیدم.» اعتدال در خبر خود درباره ممنوع‌الخروجی زنجانی آورده است: «دستگاه قضایی پس از روشنگری رسانه‌ها درباره پرونده بابک زنجانی از مسیرهایی دیگر به تحقیق درباره او پرداخت و در اواخر فروردین‌ سال‌جاری، یعنی حدود دو ماه قبل از انتخابات، بابک زنجانی ممنوع‌الخروج شد. حتی شنیده شده بر اثر این اقدام، بابک زنجانی که قصد خروج از کشور را داشت در اوایل اردیبهشت‌ماه از هواپیما پایین کشیده شد و به او اجازه خروج از کشور را ندادند.»نام بابک زنجانی از پس چالش محمود احمدی‌نژاد رییس دولت پیشین و مجلس اصولگرا بر سر «سعید مرتضوی» رسانه‌ای شد. احمدی‌نژاد اصرار داشت مرتضوی را نگه دارد، حتی شده به قیمت برکناری وزیر کارش، نمایندگان مجلس هم مخالفت می‌کردند، کار بیخ پیدا کرده بود، تهدید احمدی‌نژاد به افشاگری و پخش فیلم از برادر علی لاریجانی هم برای رییس مجلس رنگی نداشت. احمدی‌نژاد پرده اکران فیلم دیدار بابک زنجانی و فاضل لاریجانی را کنار زد و از آنجا که صدا واضح نبود، خود شروع به خواندن متن پیاده‌شده فیلم کرد و از «آقای ب. ز» اسم برد. اما این پایان نمایش برای «ب. ز» نبود، اگر زمانی تعداد صفرهای مقابل عدد 3 در اختلاس سه‌هزار‌میلیاردی خاوری-رییس اسبق بانک ملی – بسیاری را به خود مشغول کرده و عنوان بزرگ‌ترین اختلاس تاریخ ایران را به خود اختصاص داده بود، اما طولی نکشید که جایش را به بابک زنجانی داد، حدود 9‌هزار‌میلیارد تومان! سه‌برابر رقم اختلاس سه‌هزار‌میلیاردی. اما ماجرای زنجانی ابعاد دیگری هم داشت، بعد‌ها رد پای او در پرونده فساد مالی سازمان تامین‌اجتماعی به همراه سعید مرتضوی متهم ردیف اول جنایت کهریزک و پس از آن از سوی وزیر نفت در عدم پرداخت پول نفت مطرح شد تا به فساد مالی در ترکیه کشیده شد، جایی که «رضا ضراب» تاجرزاده ایرانی‌الاصل که به اتهام پولشویی و پرداخت رشوه به مقامات ترک هم‌اکنون در بازداشت به سر می‌برد، از بابک زنجانی به‌عنوان رییس خود در بازجویی‌ها اسم برد. اکنون هم «ضراب» و هم «زنجانی» در زندان به سر می‌برند یکی در ایران و دیگری در ترکیه، هر دو به اتهام فساد مالی.
بدهی 8تریلیون و 507‌میلیاردتومانی، دلیل بازداشت بابک زنجانی
هرچند محسنی‌اژه‌ای از توضیح درباره اتهامات زنجانی خودداری کرده و به اینکه «اتهام بابک زنجانی مالی است و بر اساس قانون از بیان جزییات اتهام وی معذور هستم»، اکتفا کرده اما رییس کمیسیون اصل 90 دلیل اصلی بازداشت بابک زنجانی را بدهی نفتی او اعلام کرده و به «تدبیر» گفته: «تا آنجایی که به ما اطلاع داده شده، دلیل بازداشت بابک زنجانی بدهی نفتی او است و حالا اعلام هم شده که اگر این بدهی را پرداخت کند، آزاد خواهد شد.» پیش‌تر «بیژن زنگنه-وزیر نفت»، بدهی بابک زنجانی را دو‌میلیاردو60‌میلیون‌یورو اعلام کرده بود، معادل هشت‌تریلیون‌و507‌میلیاردو 800‌میلیون‌تومان.
زنجانی تا اتمام تحقیقات در اوین می‌ماند
«ایرنا» نیز روز چهارشنبه به نقل از یک «مقام آگاه» از آغاز تحقیقات قضایی از بابک زنجانی خبر داده و از قول این مقام آگاه درباره اینکه «آیا زنجانی می‌تواند با قرار وثیقه آزاد شود آورده: «حداقل تا زمانی که تحقیقات بازپرس پرونده از او تکمیل نشود، او نمی‌تواند آزاد شود. پس از تکمیل تحقیقات نیز، بازپرس پرونده درباره آزادی یا عدم آزادی زنجانی با صدور قرار وثیقه تصمیم می‌گیرد.» این مقام آگاه گفته که «در اوین، شعبه دادسرا وجود دارد و  تحقیقات در همان شعبه می‌تواند انجام شود و نیازی به حضور وی در دادسرای تهران نیست.» پرونده بابک زنجانی به شعبه 15 دادسرای کارکنان دولت، همان شعبه‌ای که پرونده سعید مرتضوی قرار دارد، ارجاع شده است.
بابک زنجانی از دستگیری‌اش خوشحال است
احمد بخشایش، نماینده مجلس معتقد است، از دستگیری بابک زنجانی نه‌تنها نمایندگان و مردم بلکه خود زنجانی هم خوشحال است. او گفته که «نامه نمایندگان مجلس برای بررسی پرونده مالی زنجانی سبب دستگیری او شده است.» به گفته بخشایش «خود زنجانی هم بدش نمی‌آمد دستگیر شود چرا که بعد از زندان پاک و مطهر می‌شود و می‌تواند از طریق حلال به کسب سرمایه بپردازد.» زنجانی بارها در اظهارنظر درباره ثروت خود گفته که من با تلاش و زحمت و کمک خدا این ثروت را به دست آورده و از هیچ رانتی هم استفاده نکرده‌ام.
تکذیب ادعای زنجانی از سوی تاجیکستان
از سوی دیگر سخنگوی بانک مرکزی تاجیکستان ادعای زنجانی در پرداخت بدهی نفت از طریق بانک مرکزی تاجیکستان را رد کرده است. سخنگوی بانک مرکزی تاجیکستان گفته: «سندی که از سوی بابک زنجانی به پارلمان ایران ارایه‌شده و سعی دارد چنین ارتباطی را نشان دهد جعلی است.» «تسنیم» این خبر را به نقل از عبدالغفار کوربونوف، سخنگوی بانک مرکزی تاجیکستان در گفت‌وگو با پایگاه محلی «REERL» منتشر کرده است. هفته گذشته سندی منتشر شد که نشان می‌داد بابک زنجانی این مبلغ را از بانک ملی تاجیکستان به حساب شرکت ملی نفت ایران واریز کرده است. گفته شد زنجانی این سند را با پرداخت یک یا سه‌میلیون‌دلار رشوه از سیستم بانکی تاجیکستان دریافت کرده است که به نوشته «تسنیم» سخنگوی بانک مرکزی تاجیکستان توضیحی در این‌باره نداده است. پیش از این سلطانی، عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی به تسنیم گفته بود: «بابک زنجانی با پرداخت رشوه یک‌میلیون‌دلاری از بانک مرکزی تاجیکستان یک گواهی جعلی گرفته که بدهی خود به ایران را پرداخت کرده است.»
بابک زنجانی: مرا بگیرید ایران اتیوپی می‌شود
برخی سایت‌های خبری نیز آورده‌اند: «صفحه شخصی بابک زنجانی در فیس‌بوک مطلبی در دفاع از وی با عنوان «واقعیت چیست؟» منتشر کرده است. در این نوشته به نقل از بابک زنجانی دلیل عدم پرداخت بدهی به وزارت نفت اینگونه عنوان شده است: اگر کسی توانست ‌هزاردلار از خارج به حساب بانک مرکزی ایران واریز کند، من هم دو‌میلیارددلار پول وزارت نفت را واریز می‌کنم… ثروت و سرمایه زنجانی نتیجه رانت نیست بلکه محصول شرایط خاصی است که همین نمایندگان شاکی خودشان فراهم کرده‌اند… کسانی که هنوز دوست دارند زنجانی را جرثومه فساد بنامند باید منتظر باشند که روزی این تلقی از اقتصاد و فراردادن چنین تاجران و سرمایه‌دارانی از ایران آینده‌ای از این سرزمین می‌سازد که در اتیوپی برای دادن امید به مردم تصاویر زندگی در ایران را نشان خواهند داد! انتخاب با شماست…»
وزیر سابق اقتصاد ترکیه سوار هواپیمای خصوصی «ضراب»
در مورد رضا ضراب نیز که به اتهام پولشویی در ترکیه در بازداشت موقت به سر می‌برد، «دویچه وله» به نقل از روزنامه ترک «حریت» گزارش داده: «وزیر سابق اقتصاد ترکیه متهم شده که با هواپیمای خصوصی رضا ضراب، متهم ایرانی‌‌تبار این پرونده به مکه سفر کرده است. روزنامه حریت، نوشته: «ظفر چاغلایان، وزیر پیشین اقتصاد ترکیه به همراه خانواده خود با جت خصوصی رضا ضراب، تاجر ایرانی‌تبار متهم در پرونده فساد مالی این کشور به زیارت مکه رفته است.» به نوشته حریت، محافظان وزیر اقتصاد، چهارنفر از اعضای خانواده او و همچنین خود ضراب و همسرش، ابرو گوندش (خواننده سرشناس ترکیه) سوار این هواپیما بودند. پس از بازداشت جوان ثروتمند ایرانی به همراه چند نفر از مقامات ترکیه، اردوغان نخست‌وزیر این کشور به دلیل فشارهای سیاسی تغییرات زیادی در کابینه خود ایجاد کرد. همچنین رضا ضراب برای بار سوم با همسرش «ابرو گوندش» خواننده ترکیه‌ای و نیز «ابراهیم تاتلیس» دیگر خواننده ترک دیدار کرده است. ابراهیم تاتلیس نیز همچون اردوغان از «ضراب» به «نیکی» یاد کرده همچنان که پیش از این اردوغان که روابط خانوادگی نزدیکی هم با رضا ضراب دارد از او به‌عنوان خیر یاد کرده و از او تقدیر کرده بود. گفتنی است برخی رسانه‌های ترکیه با اشاره به ملاقات‌های پی‌درپی ضراب با همسر و دوستانش این پرسش را مطرح کرده‌اند که در صورتی‌که او یک متهم عادی بود و با مقامات رده‌بالای دولتی در ارتباط نبود نیز چنین تسهیلاتی برایش فراهم می‌شد.