نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۹ شهریور ۱۶, سه‌شنبه

متن كامل گزارش جديد آمانو درباره برنامه هسته‌اي ايران

متن كامل گزارش جديد آمانو
درباره برنامه هسته‌اي ايران

سه شنبه ۱۶ شهريور ۱۳۸۹ - ۰۷ سپتامبر ۲۰۱۰

amano-iaea.jpg
خبرگزاري فارس: مديركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در گزارش جديد خود درباره برنامه هسته‌اي ايران بر نبود انحراف در فعاليتهاي هسته‌اي تهران تاكيد كرد.
به گزارش فارس، "يوكيو آمانو " مدير كل ژاپني آژانس بين‌المللي انرژي اتمي گزارش جديد خود درباره برنامه هسته‌اي ايران را دوشنبه شب منتشر كرد كه متن كامل آن به شرح زير است:
***
اجراي توافقنامه پادمان‌هاي ان‌پي‌تي و مفاد مرتبط با قطعنامه‌هاي شوراي امنيت در جمهوري اسلامي ايران

گزارش مديركل
1. اين گزارش مديركل به شوراي حكام و ،به‏طور موازي، به شوراي امنيت درباره اجراي توافقنامه پادمان‌هاي ان‌پي‌تي و مفاد مرتبط با قطعنامه‌هاي شوراي امنيت در جمهوري اسلامي ايران است. اين گزارش به تحولات پس از گزارش قبلي در مي 2010 مي‌پردازد.
2. شوراي امنيت در 9 ژوئن 2010 قطعنامه 1929 (2010) را تصويب كرد كه بر اساس آن:
* شوراي امنيت تاييد كرد كه ايران به درخواست‌هاي شوراي حكام نپرداخته و از قطعنامه‌هاي 1696 (2006), 1737 (2006), 1747 (2007)، 1803 (2008) شوراي امنيت پيروي نكرده است.
* شوراي امنيت تاييد كرد كه ايران، بدون تاخير بيشتر، بايد اقدامات درخواست شده توسط شوراي حكام در قطعنامه‌هاي GOV/2006/14 و GOV/2009/82 را انجام دهد.
* شوراي امنيت بر اين نكته صحه گذاشت كه ايران، بدون تاخير بيشتر، بايد اقدامات تصريح شده در بند 2 قطعنامه 1737 (2006) (تعليق تمام فعاليتهاي بازفرآوري و مرتبط غني‌سازي بعلاوه كار بر روي فعاليتهاي مرتبط رآكتور آب سنگين) را انجام دهد.
* شوراي امنيت مجدد تصريح كرد كه ايران بايد بطور كامل با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در زمينه تمام مسائل باقيمانده به ويژه آنهايي كه نگراني‌ها درباره ابعاد احتمالي نظامي برنامه هسته‌اي ايران را افزايش مي‌دهند، همكاري كند كه اين همكاري شامل تامين دسترسي به تمام سايتها، تجهيزات، اشخاص و مدارك مورد درخواست آژانس مي‌شود؛
* شوراي امنيت تصميم گرفت كه ايران بايد، بدون تاخير، به توافق پادمان‌هاي خود بطور كامل و بدون هيچگونه شرطي پايبند باشد كه اين شامل بكارگيري كد تعديل شده 3.1 ترتيبات اجرايي مي‌شود؛ اين شورا از ايران خواست تا موكدا مطابق با مفاد پروتكل الحاقي اقدام كرده و سريعا آن را بپذيرد؛ شوراي امنيت تاكيد كرد كه مطابق ماده 24 و 39 توافق پادمان‌هاي ايران، توافق پادمان‌هاي ايران و ترتيبات اجرايي آن شامل كد تعديل شده 3.1 بطور يكجانبه توسط ايران قابل اصلاح يا تغيير نيستند. شورا خاطر نشان كرد كه مكانيزمي در توافق براي تعليق هر يك از مفاد ترتيبات اجرايي وجود ندارد؛
* شوراي امنيت مجدد تاكيد كرد كه ايران مطابق با الزامات خود تحت قطعنامه‌هاي قبلي مبني بر تعليق تمام فعاليتهاي مرتبط غني‌سازي، رآكتور آب سنگين و بازفرآوري، نبايد كار ساخت و ساز در هر يك از تاسيسات جديد غني‌سازي اورانيوم، بازفرآوري يا مرتبط با آب سنگين را آغاز كند و بايد هر گونه ساخت و ساز در حال جريان چنين تاسيساتي را متوقف كند.
* شوراي امنيت از مديركل خواست تا تمام گزارشهاي مديركل درباره بكارگيري پادمان‌ها در ايران را به شوراي امنيت انتقال دهد؛
* شوراي امنيت از مديركل خواست تا طي 90 روز گزارشي را درباره اينكه آيا ايران تعليق تمام فعاليتهاي ذكر شده در قطعنامه1737 (2006) را اجرايي كرده و به تعليق آنها ادامه داده است يا نه، تهيه كند. شوراي همچنين از مديركل خواست تا گزارشي را درباره روند پايبندي ايران به تمام گامهاي مورد نياز شوراي حكام و به ساير مفاد قطعنامه‌هاي 1737 (2006), 1747 (2007), 1803 (2008) و 1929 (2010) تهيه كند.

A. فعاليتهاي مرتبط غني‌سازي فعلي
A.1. نطنز: تاسيسات غني‌سازي سوخت و تاسيسات غني‌سازي آزمايشي سوخت
3. تاسيسات غني‌سازي سوخت: دو سالن آبشاري در تاسيسات غني‌سازي سوخت وجود دارند: سالن آبشاري A و سالن آبشاري B. با توجه به اطلاعات طراحي ارائه شده توسط ايران، 8 واحد (واحدهاي A21 تا A28) براي توليد سالن A، با 18 آبشار در هر واحد برنامه‌ريزي مي‌شوند. اطلاعات طراحي مفصلي درباره سالن توليد B ارائه نشده است.
4. ايران در 28 آگوست 2010 گاز هگزا فلورايد اورانيوم طبيعي (يواف6) را به 17 آبشار واحد A24، 6 آبشار واحد A26 در تاسيسات غني‌سازي سوخت تزريق مي‌كرد. تمام 18 آبشار واحد A28 و آبشار باقي‏مانده واحد A24 و باقي 12 آبشار واحد A26 ( شش آبشاري كه تحت خلأ بودند) همچنين نصب شدند، اما هگزا فلورايد اورانيوم در آنها تزريق نمي‌شد. تا‌ آن تاريخ، تمام سانتريفيوژهاي نصب شده شامل ماشين‌هاي IR-1، كه از آن 164 عدد در هر آبشار وجود دارد، هستند. كار نصب در واحدهاي A21، A22، A23، A25 و A27 ادامه داشت اما هيچ سانتريفيوژي نصب نشده بود. تا تاريخ 28 آگوست 2010، هيچ كار نصبي در سالن توليد B نشده بود.
5. آژانس در 22 نوامبر 2009 يك راستي‌آزمايي فهرست اقلام فيزيكي در تاسيسات غني‌سازي سوخت انجام داد. آژانس با مدنظر قرار دادن اطلاعات جديد ارائه شده توسط ايران، به ارزيابي خود از تعادل مواد براي دوره 18 نوامبر 2008 تا 22 نوامبر 2009 ادامه مي‌دهد. ايران در نامه‌هايي به تاريخ 9 آگوست 2010 و 17 آگوست 2010 به آژانس اطلاع داد كه مقدار مواد هسته‌اي در تاسيسات را كم تخمين زده بود و يك برآورد بازبيني شده را ارائه كرد. ايران همچنين درباره اينكه چگونه قصد داشت سيستم حسابداري مواد هسته‌اي تاسيسات را بهبود بخشد، به آژانس اطلاع داد. آژانس تا زماني كه ارزيابي آن كامل شود، نمي‌تواند تعادل مواد هسته‌اي را تاييد كند.
6. ايران تخمين زده است كه بين 23 نوامبر 2009 و 6 آگوست 2010، 995 كيلوگرم ديگر يواف6 با درصد غناي پايين توليد كرده است، كه بنابراين مجموع توليد يواف6 با درصد غناي پايين از فوريه 2007 تا كنون به دو هزار و 803 كيلوگرم مي‌رسد. مواد هسته‌اي در تاسيسات غني‌سازي سوخت (شامل تزريق، محصول و دور‌ريز) به‎علاوه تمام آبشارهاي نصب شده و ايستگاههاي تزريق و تخليه تحت نظارت و كنترل آژانس باقي هستند. آژانس در نامه‌اي به تاريخ 19 جولاي 2010، شماري از اتفاقات شامل شكستن مهر و موم توسط اپراتور در تاسيسات غني‌سازي سوخت را به ايران يادآوري كرد. ايران در نامه‌اي به تاريخ 9 آگوست 2010 اطلاعات بيشتري را درباره اين اتفاقات ارائه كرده و اعلام كرد كه شكستن مهر و موم‌ها اتفاقي بوده و "تمام توصيه‌ها و آموزش‌هاي لازم به اپراتور به منظور مراقبت و كنترل بيشتر در اين زمينه ارائه شده است. " نتايج پادمان‌هاي شكستن مهر و موم‌ها توسط آژانس و بر اساس تكميل راستي‌آزمايي فهرست اقلام فيزيكي بعدي كه در حال حاضر براي اكتبر 2010 برنامه‌ريزي شده است، ارزيابي خواهد شد.
7. آژانس از فوريه 2007 شمار زيادي نمونه‌هاي محيطي در تاسيسات غني‌سازي سوخت گرفته است كه نتايج آنها نشان از سطح غني‌سازي اورانيوم كمتر از 5 درصد اورانيوم 235 دارد. در يك نتيجه جديد، تعداد كمي از موادي از نمونه‌هاي گرفته شده در ناحيه آبشاري با سطح غني‌سازي بين 5 درصد و 7.1 درصد اورانيوم 235 تشخيص داده شدند كه اين ميزان بيشتر از سطح اعلام شده در پرسشنامه اطلاعات طراحي بود. آژانس در نامه‌اي به تاريخ 13 آگوست 2010 به ايران درباره اين موضوع اطلاع داد و توضيحاتي را در اين زمينه خواستار شد. ايران در نامه‌هايي به تاريخ 17 آگوست 2010 و يكم سپتامبر 2010 توضيحات احتمالي را به همراه نكات تاييد كننده، براي حضور اين مواد ارائه كرد. توضيحات ايران با يافته‌هاي آژانس مغاير نيست.
8. تاسيسات غني‌سازي آزمايشي سوخت: تاسيسات غني‌سازي آزمايشي سوخت يك مركز تحقيق و توسعه و يك مركز آزمايشي توليد اورانيوم با درصد غناي پايين است كه براي اولين بار در اكتبر 2003 عملياتي شد. اين تاسيسات يك سالن دارد كه مي‌تواند 6 آبشار را در خود جاي دهد. آبشارهاي 1 و 6 كه هر كدام مي‌توانند 164 ماشين داشته باشند، به منظور توليد اورانيوم با درصد غناي پايين كه تا 20 درصد اورانيوم-235 غني‌سازي مي‌شوند، طراحي مي‌شوند. بخش ديگر سالن آبشار به عنوان ناحيه تحقيق و توسعه طراحي مي‌شوند.
9. در ناحيه تحقيق و توسعه تاسيسات غني‌سازي آزمايشي سوخت، بين تاريخ 22 مي 2010 و 20 آگوست 2010، مجموع 84 كيلوگرم يواف6 طبيعي به يك آبشار IR-4 با 20 دستگاه، آبشار IR-2m با 20 دستگاه و سانتريفيوژهاي تكي IR-1، IR-2m و IR-4 تزريق شد. در اين ناحيه هيچ اورانيوم با درصد غناي پايين تخليه نمي‌شود چونكه محصول و دورريز اين فعاليت تحقيق و توسعه در پايان فرآيند بازتركيب مي‌شوند.
10. ايران در 9 فوريه 2010 تزريق يواف6 با درصد غناي پايين را به آبشار يك با هدف اعلام شده مبني بر توليد يواف6 غني‌شده تا 20 درصد اورانيوم 235 به عنوان سوخت رآكتور تحقيقاتي تهران، آغاز كرد. ايران متعاقبا به آژانس اطلاع داد كه قصد دارد يك آبشار دوم IR-1 با 164 دستگاه (6 آبشاري) را در تاسيسات غني‌سازي آزمايشي سوخت نصب كرده و آن را به آبشار يك و با هدف كاهش دورريز غني‌سازي از 2 درصد به 0.7 درصد اورانيوم235 متصل كند. افزايش سطح غني‌سازي و همچنين ارتباط دو آبشار مستلزم رويكرد جديد پادمان‌ها بود كه از 15 مه 2010 اجرا شده است.
11. ايران طي نامه‌اي كه در تاريخ 30 ژوئن 2010 نوشته شده بود، به آژانس اتمي اطلاع داد كه قصد دارد تزريق اورانيوم با درصد غناي پايين به آبشارهاي 1 و 6 متصل شده را آغاز كند و بر همين اساس نيز از آژانس درخواست كرد تا ترتيباتي را مجددا اتخاذ كند كه به ايران اجازه دهد تا اين دو آبشار را طبق برنامه راه‌اندازي كند. آژانس نيز در تاريخ 3 ژوئيه 2010 به اين درخواست جامه عمل پوشاند. ايران در تاريخ 17 ژوئيه 2010 به آژانس اطلاع داد كه تزريق دورريزها به آبشار 6 از آبشار 1 را در تاريخ 13 ژوئيه 2010 آغاز كرده است.
12. ايران تخمين زده است كه در تاريخ 9 فوريه تا 20 آگوست 2010، مجموعاً حدود 310 كيلوگرم هگزا فلوريد اورانيوم غني‌شده در تأسيسات غني‌سازي سوخت به آبشار1 تزريق شد و 22 كيلوگرم هگزا فلوريد اورانيوم غني‌شده تا "اورانيوم-235 " 20 درصد نيز توليد شد. هگزا فلوريد اورانيوم توليد شده به طور مرتب توسط ايران از آبشار1 تخليه و به درون سيلندري با گنجايش حدود 25 كيلوگرم هگزا فلوريد اورانيوم بارگذاري مي‌شود. اين مواد تحت نظارت و بازرسي آژانس است. ايران اعلام كرده است كه وقتي ظرفيت اين سيلندر تكميل مي‌شود، پس از آنكه آژانس اتمي از اين مواد براي انجام تحليل تخريبي نمونه‌برداري كرد، هگزا فلورايد اورانيوم موجود در آن را همگن خواهد كرد.
13. از تاريخ 7 آوريل 2010 به بعد، نتايج نمونه‌هاي محيطي گرفته‌شده از تأسيسات غني‌سازي آزمايشي سوخت نشان مي‌دهد كه در اين تأسيسات، مراحل غني‌سازي از حداكثر سطح غني‌سازي مطرح شده در پرسشنامه اطلاعات طراحي (كه كمتر از 20 درصد غني‌سازي اورانيوم-235 است) فراتر نرفته است.

A.2. قم: تأسيسات غني‌سازي سوختي فردو
14. ايران در سپتامبر 2009، به آژانس اتمي اطلاع داد كه در حال ساخت تأسيسات غني‌سازي سوختي فردو است كه در نزديكي شهر قم واقع شده است. آژانس تأييد كرد كه تأسيسات غني‌سازي سوختي فردو با هدف در بر گرفتن 16 آبشار با مجموع حدود 3 هزار سانتريفيوژ ساخته شده است.
15. آژانس اتمي چندين‌ بار از ايران خواسته است تا اطلاعات بيشتري را در رابطه با زمانبندي مراحل طراحي و ساخت تأسيسات غني‌سازي سوختي فردو به همراه هدف اوليه اين سايت ارائه دهد. ايران نيز در پاسخ به اين درخواست اعلام كرده است كه "مكان اين سايت [در نزديكي قم] از ابتدا به عنوان منطقه كلي پناهگاه‌هاي احتمالي پدافند غيرعامل با موارد كاربرد گوناگون در نظرگرفته شده است. سپس اين مكان در نيمه دوم سال 2007، براي ساخت اين تأسيسات غني‌سازي در نظر گرفته شده است ". آژانس اتمي نيز بر ضرورت دسترسي به شركت‌هاي دخيل در طراحي و ساخت‌وساز تأسيسات غني‌سازي فردو تأكيد كرده است. آژانس به ايران اطلاع داده است كه اطلاعات بسيار زيادي از تعدادي از منابع دريافت كرده است كه نشان مي‌دهد كار طراحي اين تأسيسات در سال 2006 آغاز شده بود. ايران در تاريخ 4 ژوئن 2010، در نامه‌اي به مديركل آژانس اعلام كرد كه "هيچ مبناي قانوني " كه طبق آن آژانس بتواند اطلاعات مربوط به زمانبندي و هدف ايجاد تأسيسات غني‌سازي فردو را درخواست كند، وجود ندارد و آژانس نيز "ملزم به مطرح كردن هيچ سؤالي فراتر از توافق پادمان‌ها نيست ". آژانس اتمي معتقد است كه سؤالاتي كه مطرح كرده است در چارچوب توافق پادمان‌ها است و اطلاعات درخواست شده نيز براي تأييد زمانبندي و هدف اصلي تأسيسات غني‌سازي سوختي فردو توسط آژانس اتمي به منظور ايجاد اطمينان از اين امر كه اظهارات ايران كامل و صحيح است، ضروري است.
16. ايران در پاسخ به درخواست آژانس مبني بر ارائه پرسشنامه كامل اطلاعات طراحي تأسيسات غني‌سازي سوختي فردو، ضمن تسليم نامه‌اي به مديركل آژانس در تاريخ 4 ژوئن 2010، اعلام كرد كه "به تعهدات خود در ارتباط با پرسشنامه اطلاعات طراحي تأسيسات غني‌سازي سوختي فردو تحت توافقنامه پادماني خود عمل كرده است ". آژانس اتمي چندين بار به ايران اطلاع داده است كه معتقد است بر اساس وضعيت كنوني ساخت‌وساز اين تأسيسات، اطلاعات بيشتري بايد در اختيار آژانس قرار گيرد و اين اطلاعات بايد در پرسشنامه اطلاعات طراحي گنجانده شود.
17. آژانس اتمي از ماه اكتبر سال 2009 به طور متوسط هر ماه يك راستي‌آزمايي اطلاعات طراحي در تأسيسات غني‌سازي سوختي فردو به انجام رسانده است. آژانس تأييد كرده است كه ساخت‌وساز اين تأسيسات در حال جريان است. از 28 آگوست 2010 به بعد هيچ سانتريفوژي وارد اين تأسيسات نشده است. در نتايج نمونه‌هاي محيطي گرفته شده در تأسيسات غني‌سازي سوختي فردو تا تاريخ 16 فوريه 2010 به هيچ عنوان هيچ نشانه‌اي از وجود اورانيوم غني‌شده نبود.

A.3. ديگر فعاليت‌هاي مرتبط غني‌سازي
18. با توجه به اظهارات ايران در تاريخ 7 فوريه 2010 مبني بر اينكه فناوري غني‌سازي اورانيوم ليزري را در اختيار دارد و همچنين اظهارات اين كشور در تاريخ 9 آوريل 2010 در ارتباط با توسعه نسل سوم سانتريفيوژها، آژانس اتمي طي نامه‌اي به ايران در تاريخ 18 آگوست 2010 بر درخواست پيشين خود مجددا تأكيد كرد مبني بر اينكه ايران امكان دسترسي به مكان‌هاي بيشتر مرتبط با توليد سانتريفيوژها، تحقيق و توسعه در خصوص غني‌سازي اورانيوم (شامل غني‌سازي ليزري) و فعاليت‌هاي مرتبط با اكتشاف و آسياي اورانيوم را [براي آژانس] فراهم آورد. ايران در پاسخ به اين درخواست در تاريخ 21 آگوست 2010، هيچ يك از اطلاعات درخواستي را در اختيار آژانس قرار نداد و در عوض تأكيد كرد كه به "همكاري خود با آژانس تحت توافقنامه پادمان‌هاي خود ادامه مي‌دهد ".

A.فعاليت‌هاي بازفرآوري
19. آژانس اتمي به نظارت بر استفاده از سلول‌هاي داغ در راكتور تحقيقاتي تهران و تأسيسات توليد راديوايزوتوپ موليبدنيوم، يد و زنون (MIX) ادامه داده است. آژانس يك بازرسي و يك راستي‌آزمايي اطلاعات طراحي را در راكتور تحقيقاتي تهران در تاريخ اول آگوست 2010 و همچنين يك راستي‌آزمايي اطلاعات طراحي در تأسيسات توليد راديو ايزوتوپ موليبدنيوم، يد و زنون نيز در تاريخ 31 ژوئيه 2010 انجام داده است. هيچ نشانه‌اي از فعاليت‌هاي مرتبط با بازفرآوري در اين تأسيسات وجود نداشت. در حالي كه ايران اعلام كرده است هيچ گونه فعاليت‌ مرتبط با بازفرآوري در اين كشور ندارد، آژانس اين امر را فقط در ارتباط با اين دو تأسيسات مي‌تواند تأييد كند، همان‏گونه كه پروتكل الحاقي ايران اجرا نشده است.

B.پروژه‌هاي مرتبط با راكتور آب سنگين
20. همان‏گونه كه در گزارش‌هاي پيشين مديركل آژانس اشاره شد، آژانس، آنچنان كه شوراي امنيت ملزم دانسته بود، درخواست كرده است كه ايران ترتيبات لازم را اتخاذ كند تا دسترسي هر چه سريعتر آژانس به موارد زير را مهيا كند: مركز توليد آب سنگين؛ آب سنگين ذخيره شده در تأسيسات تبديل اورانيوم به منظور نمونه‌برداري؛ و هر مكان ديگري در ايران كه پروژه‌هاي مرتبط آب سنگين در حال انجام هستند. ايران در پاسخ خود به تاريخ 10 فوريه 2010 اعلام كرد كه درخواست‌هاي آژانس "از آنجايي كه فراتر از توافق پادمان‌هاي ما است، هيچ مبناي قانوني ندارد " و همچنين اين درخواست‌ها فراتر از قطعنامه‌هاي مرتبط شوراي امنيت است كه "تنها خواستار راستي‌آزمايي تعليق است ". ايران همچنين اعلام كرد كه فعاليت در پروژه‌هاي مرتبط با آب سنگين را به حالت تعليق در نياورده است. ايران تا آن تاريخ دسترسي درخواست‌شده را مهيا نكرده است.
21. در 2 آگوست 2010، آژانس يك راستي‌آزمايي اطلاعات طراحي در راكتور IR-40 در اراك انجام داد. آژانس تأييد كرد كه ساخت‌وساز اين تأسيسات در حال انجام است و ساخت‌وساز ساختمان‌هاي غيرنظامي تقريبا كامل و برخي تجهيزات مهم در اين تأسيسات نصب شده است. تجهيزات نصب شده شامل جرثقيل اصلي در ساختمان راكتور و فشارسنجي براي سيستم خنك‌كننده راكتور مي‌شود. بنا به اعلام ايران، راه‌اندازي راكتور IR-40 هم‌اكنون براي شروع در سال 2013 طراحي شده است. در ساختمان پرتوشيمي، سازه بتوني براي سلول‌هاي داغ آماده بود، اما هيچ پنجره سلول داغ يا بازوي مكانيكي حاضر نبود.
22. بر اساس تصاوير ماهواره‌اي، به نظر مي‌رسد تأسيسات توليد آب سنگين (HWPP) مجددا در حال فعاليت است. با اين وجود، بدون دسترسي به تأسيسات توليد آب سنگين، آژانس قادر به تأييد اظهارات ايران مبني بر به تعليق در نياوردن فعاليت روي پروژه‌هاي مرتبط با آب سنگين نخواهد بود و در نتيجه نمي‌تواند گزارش كاملي را در اين زمينه ارائه دهد.

D. تبديل اورانيوم و توليد سوخت
23. آژانس ارزيابي خود از نتايج راستي‌آزمايي فهرست اقلام فيزيكي در تاسيسات تبديل اورانيوم اصفهان در تاريخ 30 مارس 2010 را نهايي كرد و اين نتيجه حاصل شد كه فهرست اقلام مواد هسته‌اي در تاسيسات تبديل اورانيوم اصفهان از سوي ايران و در راستاي آن نتايج اظهار گرديده است، در چارچوب ابهامات اندازه گيري كه معمولا به همراه تاسيسات تبديل با خصوصيات مشابه وجود دارد.
24. آژانس در تاريخ 4 آگوست 2010 يك راستي‌آزمايي اطلاعات طراحي در تاسيسات تبديل اورانيوم اصفهان انجام داد. در آن زمان، اين تاسيسات هنوز در مرحله تعمير و نگهداري قرار داشت. ايران در نامه‌اي به تاريخ 4 جولاي 2010 آژانس را مطلع ساخت كه تاسيسات تبديل اورانيوم اصفهان عمليات كامل خود را در تاريخ 23 سپتامبر 2010 از سر خواهد گرفت. به دليل آنكه هيچ هگزا فلورايد اورانيومي (يواف‌6) از 10 آگوست 2009 در تاسيسات تبديل اورانيوم اصفهان توليد نشده است، مقدار كلي اورانيوم به شكل هگزا فلورايد اورانيوم در اين تاسيسات از مارس 2004، 371 تن باقي مانده است (مقداري از آن به تاسيسات غني سازي سوختي و تاسيسات غني‌سازي آزمايشي سوخت منتقل شده است) كه تحت نظارت و مهار آژانس است.
25. در طي راستي‌آزمايي اطلاعات طراحي در تاريخ 4 آگوست 2010، ايران آژانس را از نصب تجهيزات در تاسيسات تبديل اورانيوم اصفهان براي تبديل هگزافلورايد اورانيوم غني شده تا اورانيوم-235 بيست درصد به اكسيد اورانيوم (U3O8) مطلع ساخت كه براي توليد سوخت براي راكتور تحقيقاتي تهران مورد نياز است و در نوامبر 2010 شروع به كار مي‌كند. ايران در نامه‌اي به تاريخ 17 آگوست 2010، آژانس را مطلع ساخت كه آزمايشاتي در خصوص تبديل هگزافلورايد اورانيوم به اكسيد اورانيوم (U3O8) با استفاده از هگزافلورايد مصرف شده در تاسيسات تبديل اورانيوم اصفهان در سپتامبر 2011 آغاز خواهد كرد.
26. ايران در نامه‌اي به تاريخ 28 ژوئن 2010، يك پرسشنامه‌ اطلاعات طراحي به روز شده براي مركز توليد سوخت به آژانس ارائه داد كه در آن اعلام كرده بود توليد سوخت براي راكتور تحقيقاتي تهران در بخشي از يك ساختمان در تاسيسات تبديل اورانيوم اصفهان انجام خواهد شد. ايران در نامه‌اي به تاريخ 17 آگوست 2010 به آژانس اعلام كرد كه در نظر دارد تجهيزات براي توليد سوخت راكتور تحقيقاتي تهران را در نوامبر 2010 نصب كند. آژانس در سوم آگوست 2010 يك راستي‌آزمايي فهرست اقلام فيزيكي و يك راستي‌آزمايي اطلاعات طراحي در مركز توليد سوخت انجام داد و تاييد كرد كه هيچ مجموعه، ميله، صفحه‌هاي سوختي جديد براي راكتور IR-40 توليد نشده است.

E. ديگر فعاليت‌ها
27. ايران در نامه‌اي به تاريخ 9 آگوست 2010 به آژانس اطلاع داد كه انتقال سوخت جديد به ساختمان اصلي راكتور در نيروگاه برق هسته‌اي بوشهر را آغاز مي‌كند. همان‏گونه كه در گزارش قبلي مدير كل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي آمده است، ايران آژانس را مطلع ساخت كه يك آزمايش فني از مجموعه سوختي را پيش از بارگذاري آنها در قلب راكتور انجام خواهد داد. آژانس در تاريخ 21 آگوست تاييد كرد كه انتقال سوخت جديد به ساختمان راكتور آغاز شده و فعاليت‌هاي راستي آزمايي مجدد خود را شروع كرده است.
28. لابراتوار تحقيقاتي چندمنظوره جابربن حيان در مركز تحقيقات هسته‌اي تهران واقع است و يك لابراتوار تحقيقاتي شيمي غيرهسته‌اي است. آژانس در تاريخ 31 جولاي 2010 يك راستي‌آزمايي اطلاعات طراحي و يك راستي‌آزمايي فهرست اقلام فيزيكي در لابراتوار جابربن حيان انجام داد، كه در طي آن ايران مجددا آنچه را در راستي‌آزمايي اطلاعات طراحي 14 آوريل 2010 اعلام كرده بود، تكرار كرد به ويژه فعاليت‌هاي لابراتوار جابربن حيان كه مرتبط با "يك پروژه تحقيقاتي با هدف صرفا مطالعه رفتار الكتروشيميايي يون يورانيل در محلول يونيك " بود، كه در آن از يك محلول نيترات يورانيل استفاده مي‌شود. ايران همچنين اعلام كرده است كه اين فعاليت‌هاي آزمايشگاهي هنوز آغاز نشده است. آژانس اتمي به نظارت بر فعاليت‌هاي تحقيق و توسعه ايران در اين تاسيسات ادامه مي‌دهد.
29. بر اساس تصاوير ماهواره‌اي، آژانس ارزيابي مي‌كند كه فعاليت‌هاي مربوط به اكتشاف و تغليظ اورانيوم در منطقه مجتمع توليد اورانيوم بندر عباس ادامه دارد و اينكه فعاليت‌هاي ساخت و ساز در مجتمع توليد كيك زرد اردكان و در معدن اورانيوم ساغند ادامه دارد.

F. اطلاعات طراحي
همان‎گونه كه در گزارش‌هاي پيشين مدير كل آژانس شرح داده شده، متن تعديل شده بخش عمومي ترتيبات تكميلي موسوم به كد 3.1 براي توافق پادماني ايران كه در سال 2003 به موافقت ايران رسيده‌، هنوز پابرجاست، با اين همه ايران در سال 2007 تصميم به تعليق اجراي آن گرفت. با وجود آنكه آژانس در موارد زيادي، به ايران يادآوري كرده است كه ملزم به ارائه اطلاعات طراحي بر اساس كد تعديل شده 3.1 است، ايران اجراي كد تعديل شده 3.1 را از سر نگرفته است كه مطابق با تعهد آن بر اساس ترتيبات تكميلي نيست. ايران تنها كشور با فعاليت‌هاي هسته‌اي چشمگير است كه داراي يك توافقنامه پادماني جامع پابرجاست كه مفاد كد تعديل شده 3.1 را اجرا نمي‌كند.
31. در مورد هر دو تاسيسات دارخوين و تاسيسات غني سازي سوخت فردو،‌ ايران در موعد مقرر تصميم ساخت يا اجازه ساخت اين تاسيسات را همان‎گونه كه در كد تعديل شده 3.1 آمده اطلاع رساني نكرده است و فقط به ارائه اطلاعات طراحي محدود آن تاسيسات اكتفا كرده است. ايران همچنين اطلاعات طراحي به روز شده راكتور IR-40 را فراهم نكرده است.
32. آژانس در نامه‌اي به تاريخ 18 ژوئن 2010 از ايران درخواست كرده است تا اظهارات علي اكبر صالحي معاون رئيس جمهوري و رئيس سازمان انرژي اتمي ايران به يك خبرگزاري ايراني را تاييد كند كه گفته بود ايران در حال طراحي راكتوري شبيه راكتور تحقيقاتي تهران براي توليد راديوايزوتوپ‌هاست. در همان نامه آژانس همچنين درخواست كرد در صورتي كه تصميم ساخت تاسيسات هسته‌اي جديد توسط ايران اتخاذ شده است، ايران اطلاعات بيشتري در خصوص طراحي و برنامه ساخت آن تاسيسات ارائه كند. ايران در پاسخ آن نامه به تاريخ 23 ژوئن 2010، مجددا تاكيد كرد كه به همكاري خود با آژانس بر اساس موافقتنامه پادماني آن ادامه مي‌دهد.
33. علي اكبر صالحي در تاريخ 16 آگوست 2010 اعلام كرد كه "مطالعه روي مكان 10 مركز غني سازي اورانيوم " پايان يافته است و اينكه "ساخت و ساز يكي از اين تاسيسات تا پايان سال جاري ايراني يعني مارس 2011 آغاز خواهد شد يا ابتداي سال آينده ". در نامه‌اي به تاريخ 19 آگوست 2010 آژانس از ايران درخواست كرد تا اطلاعات طراحي اوليه آن تاسيسات را ارائه كند. ايران در پاسخ خود به تاريخ 21 آگوست 2010 اطلاعات درخواست شده را ارائه نداد و تنها اعلام كرد كه اطلاعات لازم را در "زمان مقرر " در اختيار آژانس قرار خواهد داد. اين تماس‌هاي اخير بين ايران و آژانس به دنبال موارد مشابه مرتبط با بيانات عمومي مقامات ايران در رابطه با ساخت و ساز احتمالي تاسيسات هسته‌اي جديد است. ايران همچنين اعلام كرد اظهارات در خصوص اطلاعات طراحي كه در پاراگراف‌هاي 30 تا 33 گزارش‌ قبلي مدير كل (GOV/2010/28) آمده است، "هيچ‎گونه اساس قانوني " ندارد.
34. اصلاح تاسيسات غني‌سازي آزمايشي سوخت براي توليد اورانيوم غني شده تا 20 درصد به صورت اورانيوم-235 مرتبط با اهداف پادماني، از جانب ايران در زمان لازم به اطلاع آژانس نرسيده است تا آژانس روش‌هاي پادماني آن را تطبيق دهد، همان‏طور كه ماده 45 توافق پادماني ايران خواسته شده است.

G. تعيين بازرسان
35. ايران در نامه‌اي به تاريخ 3 ژوئن 2010 به مدير كل آژانس اتمي اعلام كرد، از حالا به بعد در صورتي كه اطلاعات محرمانه‌اي كه بر اساس اجراي توافق پادماني آن در اختيار آژانس قرار گرفته است به هر دليلي به بيرون "درز " پيدا كند و يا به دست رسانه‌ها برسد؛ در اولين واكنش انتصاب بازرس يا بازرسان مرتبط كان لم‎يكن تلقي خواهد شد. ايران در نامه‌اي به تاريخ 10 ژوئن 2010 به مدير كل آژانس، با اشاره به "اظهارات اشتباه و نادرست در پاراگراف 28 " گزارش قبلي مدير كل (GOV/2010/28)، به اطلاع آژانس رساند كه به انتصاب دو بازرسي كه اخيراً بازرسي‌هايي را در ايران انجام داده‌اند، اعتراض دارد.
36. در حالي كه بر اساس توافق پادماني، ايران اجازه اعتراض به انتصاب بازرسان آژانس را دارد، آژانس اين مورد را بر اين اساس رد كرد كه ايران به دنبال توجيه اعتراض خود در اين مورد بوده است. آژانس اعتماد كامل به حرفه‌اي گرايي و بي‎طرفي بازرسان مورد نظر دارد همان‏گونه كه در خصوص تمام بازرسان به همين گونه است، و تاييد مي‌كند كه گزارش قبلي مدير كل در خصوص اجراي پادمان‌ها در ايران (GOV/2010/28) كاملا دقيق و صحيح است.
37. در جلسه‌اي با نماينده دائم ايران در آژانس اتمي در تاريخ 20 جولاي 2010، آژانس به اطلاع وي رساند كه اعتراض مكرر توسط ايران به انتصاب بازرسان مجرب در زمينه چرخه و تاسيسات سوخت هسته‌اي ايران در روند بازرسي مانع ايجاد مي‌كند و بنابراين از توانايي آژانس براي اجراي پادمان‌هاي موثر و كارآمد در ايران مي‌كاهد. در اين خصوص، در همان جلسه، آژانس مجدد تقاضا كرد كه ايران تصميم 16 ژانويه 2007 خود در زمينه درخواست از آژانس براي ملغي كردن انتصاب 38 بازرس آژانس را مورد بازبيني مجدد قرار داده و همچنين در زمينه تقاضاهاي خود (مربوط به سال 2006) براي كان لم‎يكن كردن انتصاب 4 بازرس ديگر كه مجرب در اجراي بازرسي هستند، دوباره تصميم گيري كند. آژانس در عين حال كه از ايران به دليل پذيرفتن پنج بازرس ديگر (در نامه‌هايي از ايران به تاريخ 14 آوريل 2010 و 16 آگوست 2010) تشكر مي‌كند، همچنان از ايران درخواست مي‌كند تا اعتراض خود به انتصاب بازرسان مجرب در زمينه چرخه و تاسيسات سوخت هسته‌اي ايران را ملغي كند.

H. ابعاد نظامي احتمالي
38. گزارش‌هاي پيشين مدير كل آژانس اتمي مسايل باقي‎مانده مرتبط با ابعاد نظامي احتمالي برنامه هسته‌اي ايران و اقدامات لازم از سوي ايران براي حل آن مسايل را شرح داده است. در گزارش ماه فوريه مدير كل (GOV/2010/10)، آژانس شماري از موضوعات فني را كه براي پرداختن به آن به اتفاق ايران مورد نياز است شرح داد. با اين همه از آگوست 2008، ايران از بحث درباره مسايل باقي‏مانده با آژانس يا ارائه هر گونه اطلاعات اضافي يا دسترسي به مكان‌ها يا افراد مورد نياز براي پرداختن به نگراني‌هاي آژانس امتناع ورزيده و اعلام كرده است كه ادعاهاي مربوط به ابعاد نظامي احتمالي برنامه هسته‌اي آن بي‎اساس هستند و اينكه اطلاعاتي كه آژانس به آنها اشاره مي‌كند بر اساس اسناد جعلي است.
39. بر اساس يك تحليل كلي كه توسط آژانس با استفاده از تمام اطلاعاتي كه در دسترس آن بوده انجام داده است، آژانس درباره وجود احتمالي فعاليت‌هاي مرتبط هسته اي گذشته يا جاري فاش نشده مربوط به سازمان‌هاي نظامي مرتبط از جمله فعاليت‌هاي مربوط به توسعه يك محفظه كلاهك براي موشك هنوز نگران است. نشانه‌هايي وجود دارد كه شماري از اين فعاليت‌ها ممكن است بعد از 2004 ادامه يافته باشد.
40. ضروري است كه ايران با آژانس در اين مسايل تعامل كند و اينكه آژانس اجازه يابد از تمام سايت‌هاي مرتبط بازديد كند، به تمام تجهيزات و اسناد مرتبط دسترسي داشته باشد و اجازه داشته باشد تا با تمام افراد مرتبط مصاحبه كند، بدون هيچ‎گونه تاخير بيشتري. گذشت زمان و از بين رفتن احتمالي دسترسي به برخي اطلاعات مرتبط فوريت اين موضوع را افزايش مي‌دهد. تعامل اساسي و پيش‎فعال ايران براي قادر ساختن آژانس به پيشرفت در زمينه راستي آزمايي صحت و كامل بودن اظهارات ايران ضروري است.

I. خلاصه
41. مادامي كه آژانس به راستي‌آزمايي عدم انحراف مواد هسته‌اي اعلامي ايران ادامه مي‌دهد، ايران همكاري‌هاي لازم را به منظور اجازه به آژانس براي تاييد اينكه تمام مواد هسته‌اي در ايران در فعاليتهاي صلح‌آميز هستند فراهم نكرده است.
42. ايران، به طور خاص‌تر، الزامات ذكر شده در قطعنامه‌هاي شوراي حكام و شوراي امنيت شامل اجراي پروتكل الحاقي را كه براي اعتمادسازي در زمينه هدف انحصارا صلح‌آميز برنامه هسته‌اي ايران و حل مسائل باقي‎مانده ضروري هستند اجرا نمي كند. ايران به طور ويژه نياز به همكاري در زمينه توضيح مسائل باقي‎مانده كه نگراني‌ها درباره ابعاد نظامي احتمالي برنامه هسته‌اي را افزايش مي‌دهند، دارد و از جمله اين همكاري تامين دسترسي به تمام سايتها، تجهيزات، اشخاص و مدارك مورد درخواست آژانس است. ايران همچنين نياز به اجراي كد تعديل شده 3.1 در زمينه تهيه سريع اطلاعات طراحي دارد.
43. به‏علاوه، ايران به‏خلاف قطعنامه‌هاي مرتبط شوراي حكام و شوراي امنيت، فعاليتهاي مرتبط غني‌سازي را تعليق نكرده است. ايران به فعاليت تاسيسات غني‌سازي سوخت و تاسيسات غني‌سازي سوخت آزمايشي در نطنز ادامه داده و غني‌سازي اورانيوم تا 20 درصد اورانيوم 235 را در تاسيسات غني‌سازي سوخت آزمايشي و اكنون در دو آبشار به هم مرتبط را آغاز كرده است. ايران به ساخت تاسيسات غني‌سازي سوخت فردو ادامه داده است. به منظور راستي‌آزمايي زمان‎بندي و ماهيت واقعي تاسيسات غني‌سازي سوخت آزمايشي، ايران هنوز نيازمند تامين دسترسي آژانس به مدارك طراحي مرتبط و شركتهاي دخيل در طراحي و ساخت تاسيسات است. ايران همچنين نياز به ارائه يك پرسشنامه اطلاعات طراحي كامل براي اين تاسيسات دارد. ايران همچنين اعلام كرده است كه مكان‌هايي را براي تاسيسات غني‌سازي جديد انتخاب كرده است و اينكه ساخت يكي از اين تاسيسات حدود مارس 2011 آغاز خواهد شد، اما اين كشور اطلاعات طراحي مورد نياز و دسترسي مطابق توافق پادمان‌هاي ايران و ترتيبات اجرايي را در اختيار آژانس قرار نداده است.
44. به طور مشابه، ايران به‏خلاف قطعنامه‌هاي مرتبط شوراي حكام و شوراي امنيت به ساخت رآكتور IR-40 و فعاليتهاي مرتبط آب سنگين ادامه داده است. به آژانس اجازه نمونه‌برداري از آب سنگين كه در تاسيسات تبديل اورانيوم اصفهان ذخيره شده است، داده نشد. همچنين براي آژانس امكان دسترسي به تاسيسات توليد آب سنگين فراهم نشد. مادامي آژانس مي‌تواند گزارش دهد كه ايران بيانيه‌هايي را مبني بر اينكه آن فعاليتها را تعليق نكرده است، آژانس بدون دسترسي كامل به آب سنگين در تاسيسات تبديل اورانيوم، تاسيسات توليد آب سنگين و ساير تاسيسات كه ايران اعلام كرده است قصد دارد آنها را بسازد، قادر به راستي‌آزمايي چنين بيانيه‌هايي و نتيجتا گزارش كامل درباره اين موضوع نيست.
45. ايران به تعيين دو بازرسي كه اخيرا در ايران بازرسي انجام دادند اعتراض كرد. آژانس اساسي را که ايران به‎واسطه آن اعتراض خود را توجيه كرده است رد مي‌كند؛ آژانس همچنين نگران است كه اعتراض مكرر به تعيين بازرسان مجرب، روند بازرسي را مختل كرده و از توانايي آژانس براي اجراي پادمان‌ها در ايران مي‌كاهد.
46. مديركل از ايران مي‌خواهد كه گامهايي را در راستاي اجراي كامل توافق پادمان‌ها و ساير الزامات خود شامل اجراي پروتكل الحاقي بردارد.
47. مديركل به گزارش‌دهي به نحو مقتضي ادامه خواهد داد.


لايحه حمايت از خانواده لايحه حمايت از داشتن تعدد شرکای جنسی، تجاوز به اطفال و خيانت است، گفت‌وگوی هرانا با صبا واصفی


صبا واصفی پژوهشگر، استاد پيشين دانشگاه شهيد بهشتی، فعال حقوق بشر و جنبش زنان که در ۳۰ دی سال گذشته به دليل فعاليت و تحقيقاتش در زمينه حقوق زنان و حقوق بشر از تدريس محروم و از دانشگاه شهيد بهشتی اخراج شد در گفت و گو با خبرگزاری حقوق بشر ايران "هرانا" حمايت دولت از تعدد زوجات را به معنی جانب داری دولت ايران از داشتن تعدد شرکای جنسی و واپس نگری دانست و گفت:" نمی دانم بر چه اساسی نام اين لايحه، لايحه حمايت از خانواده گذاشته شده؛ در حالی که با تصويب تنها بند ۲۳ بی شک کودکان، نخستين و بی پناه ترين قربانيان آن خواهند بود.قانونی که زن را به موجودی مسخ شده بدل کند و کودک را به سمت تعارض با جامعه بکشاند؛ چه طور می تواند ادعای حمايت از نهاد خانواده داشته باشد.خبرگزاری هرانا - لايحه حمايت از خانواده به پيشنهاد قوه قضائيه در جلسه هيات دولت محمود احمدی نژاد در تير ۱۳۸۶ تصويب و به مجلس ارسال شد. بسياری از فعالان جنبش زنان و مدافعان حقوق بشر لايحه حمايت از خانواده را لايحه ای ضد خانواده و مفاد آن را مغاير با موازين حقوق بشر دانسته اند علی رغم تلاش گسترده طيف های مختلف زنان به نظر می رسد دولت سعی بر تصويب اين لايحه دارد.

هرانا - آقای لاريجانی خطاب به افرادی که نسبت به نکاح موقت در ايران ايراد می گيرند و آن را ناصواب می دانند انتقاد کرده است که چرا اين افراد نسبت به فحشای بی در و پيکر غرب انتقاد نمی کنند در تمدن اسلامی ما چنين موضوعاتی هيچگاه سابقه نداشته است؟" نظر شما راجع به اين ادعای آقای لاريجانی چيست؟



واصفی- قانونمند کردن و به رسميت شناختن ازدواج موقت و تعدد زوجات؛ به معنی رواج قانونی خيانت، اضمحلال روابط انسانی و عاطفی و متعاقب آن فروپاشی خانواده است.
پيشنهاد می کنم آقای لاريجانی به کانون اصلاح و تربيت و خانه خورشيد مراجعه کنند تا نمونه های بارز اين قسم آسيب اجتماعی که زاييده قوانين نامتناسب با عرف و نيازهای روز است را از نزديک رويت کنند.اگر فحشا را به معنی تن فروشی قلمداد کنيم، صرف قرائت يک آيه نمی تواند نفس عمل را کتمان کند؛ به هر روی فروختن تن، چه با قرائت آيه های الهی چه بی قرائت آن، فعلی است که فرد را از برقراری مناسبات متعادل و انسانی دور می کند.
اشخاصی که معتقدند دولت اسلامی ايران با اعتصام به حبل متين و اسلام مردم اش را از گزند فساد درامان داشته، به نظر می رسد نسبت به افرادی که با جرم های مرتبط با اين موضوع در زندان اند بی توجه بوده اند.
زنانی که در پی انتقام جويی از شوهرانشان اقدام به برقراری روابط جنسی متعدد يا حذف شوهرانشان کردند نمونه های بارزی هستند. بهجت کريم زاده يکی از زندانيانی که به اتهام قتل همسرش در زندان رجائی شهر منتظر اجرای حکم اعدامش است می گفت قبل از کشتن شوهرم تنها به فکر راهی بودم که انتقامم را از او بگيرم و دختر اين زن زندانی می گفت شاهد مرگ پدرم به دست مادرم بود مادرم ان قدر خشمگين بود که انگار نه انگار که کسی را کشته!در گفت و گويی که با بهجت داشتم می گفت وقتی به کمک متهم رديف دوم شوهرم را در اتاقی که سه فرزندم خوابيده بودند خفه کرديم از منزل بيرون برديمش و در ماشين خودش گذاشتيم. وقتی به صورتش نگاه می کردم احساس می کردم نکند هنوز زنده باشد به شريک جرمم گفتم بيا سرش را ببريم خودم چاقو را گرفتم و سرش را در ماشين خودش بريدم.آيا اگر قوانين ما بر مبنای تساوی حقوقی زن ومرد بنا شده بود،اگر قرائت و استنباط از قران متناسب با موقعيت های روز جامعه و مبنی بر دانش انسان شناسی ايا با چنين جناياتی رو به رو بوديم؟
حال اگر اشخاصی دستورات مندرج در قرآن را سبب تعالی مناسبات اجتماعی بشر می دانند؛ با برهان و ارائه دلايل علمی از آرای خود دفاع کنند و پاسخی قانع کننده و علمی به مخالفان شان بدهند.استدلال کنند برای شهروند امروز، قانونمند شدن تعدد زوجات و شيوع ازدواج موقت چه ثمراتی به بار خواهد آورد؟ نه اين که از هزاران سال پيش نمونه ارائه دهند که پيش از اسلام شما زنان را زنده به گور می کردند، اسلام آمد که شما الان در قيد حيات هستيد! من ايرانی ام در اين سرزمين، عصر طلايی ای وجود داشته، ده ها الهه، ايزد بانوی زن وجود داشته که نه تنها زنده به گور نمی شدند که از مقام وجايگاه رفيعی بهره مند بودند؛ بنابراين فکر می کنم ارجاع دادن به فرهنگ اقليمی که ربطی به زن ايرانی ندارد، دليل و برهان کافی به نظر نمی رسد. تفسيری که قران ارائه می شود مبنای انسان شناسی و روان شناسی ندارد .

هرانا - در ماده ۲۵ آمده است مرد به شرط برقراری عدالت که از سوی قاضی تشخيص داده می شود می تواند همسر دوم بگيرد،به نظر شما ايا قاضی اين توانايی را دارد که تشخيص بدهد مردی می تواند عدالت را اجرا کند يا نه؟
واصفی -
عدالت مفهوم عامی است، نمی دانم شخص يا اشخاصی که شرط عدالت را برای صدور مجوز عقد همسر دوم در نظر گرفته اند، برداشت شان از مفهوم عدالت چه بوده است! ولی به هر روی همين که برای بررسی اين موضوع در دادگاه ها قاضی زن وجود ندارد و تفويض چنين اختياری به قاضی مرد که غالبا هم آشنايی کامل به قوانين ناقص کنونی ندارد،مغاير با عدالت اجتماعی است. اگر شرط عدالت برای بهبود روند زندگی شهروندان مطرح می شد که اساسا موضوع تعدد زوجات محلی از اعراب نداشت! به نظرم اين امکان ميسر نيست که مردی زن اول اش را رها کند، برای او جای گزين بياورد و به صميمت، تعهد و متعاقب آن به رابطه ی جنسی اش لطمه وارد نشود! رابطه ای که اساسی ترين ارکانش صدمه ديده، چه طور می تواند رابطه ی عادلانه ای باشد؟

هرانا - ايا سن شرعی تعيين شده برای ازدواج دختران در ماده ۱۰۴۱مطابق با اصول حقوق بشر است؟
واصفی -
در تجديد نظر قانون مدنی بعد از انقلاب در سال ۱۳۶۱، ماده۱۰۴۱ پيشين قانون مدنی اين گونه اصلاح شد که ازدواج قبل از بلوغ ممنوع است البته اين تبصره نيز وجود داشت که ازدواج قبل از بلوغ با اجازه ولی درست است.در اين اصلاحيه سن بلوغ در ماده ۱۰۴۱ نيامد، ولی تبصره ۱ ماده ۱۲۱۰ سن بلوغ را برای همه اعمال حقوقی از جمله ازدواج تعيين کرد. بلوغ در اين ماده به معنی فقهی به کار رفته است. بر اساس آخرين اصلاحيه اين ماده عقد دختر قبل از رسيدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسيدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی منوط به اذن ولی با تشخيص دادگاه است
در کليه اسناد بين المللی از جمله بند الف و ب ماده ۱۶ کنوانسيون رفع ‏تبعيض زنان و بند ۲ ماده ۱۶ اعلاميه جهانی حقوق بشر و ماده ۶ ‏اعلاميه جهانی رفع تبعيض از زن، بر حق برابر زن و مرد برای ‏ازدواج، انتخاب آزادانه همسر، ممنوع بودن ازدواج اطفال و دختران نابالغ تاکيد ‏شده است، ولی اين که دختر بچه ۱۳ ساله چگونه در شرع بالغ قلمداد می شود ايا از نظر رشد فيزيکی توانايی برقرای رابطه جنسی را دارد؟ اين که آينده يک انسان در گرو تصميم قيم، ولی دم و ... باشد و خودش هيچ تخل و تصرفی نتواند در شرايط زندگی اش داشته باشد، جای بحث و سوال دارد. به نظر من اين حکم به معنی صدور مجوز برای آزار جنسی و تجاوز به اطفال دختر است.

هرانا - شما با کودکان زيادی در کانون اصلاح تربيت، زندان رجائی شهر و پرورشگاه های متعددی از نزديک در ارتباط بوديد؛ به نظر شما تصويب لايحه حمايت خانواده از چه راهی بر کودکان تاثير مخرب دارد؟
واصفی -
يکی از تبعات تعدد شرکای جنسی بازتوليد خشونت است.زن رها شده که يا با شديد فشار و تشنج از طرف شوهر به اجبار اعلام رضايت کرده يا منفعلانه ازدواج همسرش را می پذيرد، عداوت در نهادش تلبار و دچار تعارض و عناد می شود و يا سعی می کند ان را به نزديک ترين و در دسترس ترين فرد منتقل کند و متاسفانه قربانيانی که به منابع قدرت، هيچ دسترسی ندارند کودکان خانواده هستند. کودکی که تجربه عينی ارتباط های متعدد پدر، اندوه و واپس زدگی و خشم مادر را تجربه می کند، ريسمان اعتمادش گسسته می شود و بعيد به نظر می ايد در اينده بتواند مناسبات انسانی و متعادل بر قرار کند.کودک تحت تاثير چنين شرايط نامطلبوبی در تعارض با جامعه قرار می گيرد و بی آن که ريشه تعارض اين کودکان با جامعه واکاوی و سهم جامعه از به وجود آمدن اين شرايط مشخص شود، به عينه می بينيم؛ جامعه ساده ترين شيوه ی ممکن برای حل اين مشکل را برمی گزيند. بسياری از کودکان معارض قانون و اطفال محکوم به اعدام از بطن چنين خانواده هايی بيرون می آيند و جامعه بی آن که خود را در ظهور چنين افرادی سهيم بداند در صدد حذف آن ها بر می آيد.

هرانا - دليل مخالفت کنشگران زن با ماده ۲۳ لايحه چيست ؟ايا فعالان جنبش زنان با کاهش ميزان مهريه مخالف اند؟
واصفی -
مخالفت فعالان جنبش زنان با اين ماده به سبب کاهش ميزان مهريه نيست؛ بلکه اساسا اين مساله مطرح است که با تصويب اين بند، زنان در حالی که حق طلاق ندارند و به ازای مهريه ای که به طور مثال در قران هديه محسوب می شده و هم معلوم نيست هيچ وقت بتوانند آن را دريافت کنند، بايد ماليات بپردازند. اين يک مساله شخصی است توافقی ميان دو انسان ذی شعور و با تعقل صورت گرفته است و دخالت وکنترل دولت بر آن بی معنی است. در مصاحبه ای که با ايت الله صانعی داشتم در خصوص اين بند اشاره به ايه ی ۲۰ سوره نسا کردند:" که مردی که می خواهد زنش را طلاق دهد، حق پس گرفتن چيزی از مهريه که زياد است و از ان تعبير به قنطار می شود را ندارد."
به جای اين که با شيوه ای غير انسانی دولت به ايجاد تفرقه جنسيتی دامن بزند با اشاعه "تنصيف اموال" می تواند راه سودمندتر و کم هزينه تر را پيش روی افراد خانواده بگذارد؛ به طوری که دارايی زن و مرد از زمانی که با هم رابطه شان را شروع کردند نصف شود.

هرانا - در خبرها آمده بود پس از چهار سال تدريس در دانشگاه به سبب صحبت کردن پيرامون مجازات اعدام و قوانين تبعيض آميز عليه زنان پس از دريافت چهار بار اخطار از تدريس محروم شديد،ايا به مورد مشخصی از موارد تبعيض آميز اشاره کرديد؟
واصفی -
ادبيات محصول تراوش ذهنی انسان است،من هرگز نتوانستم از بيان عقايدم نسبت به متون و رواياتی که کهنه پرستی و بدويت را ترويج و نهادينه می کند بپرهيزم و راه تقيه را پيش بگيرم فکر می کنم پس از موضع گيری صريحم پيرامون تعدد شرکای جنسی نخستين اخطار را دريافت کردم.
پس از تدريس متن "شکستن زنی بس فخر نباشد" از کتاب "قابوس نامه عنصرالمعالی در خصوص نگاه قيم مدار به زن صحبت کردم و تاکيد کردم رد پای اين نوع نگرش هنوز زن معاصر را محدود و محصور کرده است.
بعد از ظهر همان روز طی تماس تلفنی در حالی که هنوز به منزلم نرسيده بودم، قرار شد ساعت ۸.۳۰ صبح فردای آن روز به دفتر حراست دانشگاه مراجعه کنم.صدايم را که توسط يکی از دانشجويان ضبط شده بود برايم گذاشت. نمی دانم مسئول حراست دانشگاه جزو کدام دسته از مردانی بود که من نسبت به عملکردشان انتقاد کرده بودم که حرف های من تا اين حد به مذاقش تلخ آمده بود!

هرانا - به نظر شما در اين مقطع تصويب لايحه حمايت از خانواده به معنی شکست جنبش زنان است؟
واصفی -
خير به هيچ وجه- جنبش زنان با تمام تنگناهايی که پيش رو داشته به شيوه ای انسانی و مسالمت آميز مطالبات اش را پيگيری کرده و بزرگ ترين دستاوردش در طی اين سال ها ارتقای آگاهی بوده است. حضور گسترده و آگاهانه دختران و زنان در اعتراض به انتخابات،ائتلاف زنان از طيف های مختلف برای بيان اعتراض شان نسبت به قوانين تبعيض اميز و واکنش گسترده زنان از طريق تدوين بيانيه، مقاله، مصاحبه و گزارش برای اعلام مخالفت با لايحه حمايت از خانواده از گام های پيش رونده جنبش زنان است. آگاهی بخشی جنبش زنان سابقه صد ساله دارد که در اين دوره ازتاريخ بيش از پيش تقويت شده است.
ممکن است جنبش زنان در انشعابات اش در شاخه های مختلف،به طور مقطع توفيقی حاصل نکند که البته در شرايط کنونی پديده ی دور از ذهنی نيز نيست؛ زيرا در حال حاضر هر روی کردی به اتهام دگرانديشی و ايجاد اختلال در دستگاه حکومتی محکوم به سرکوبست،ولی به هر روی گرچه هموراه موانع حقوقی بر سر راه زنان است ولی ميل به برابری خواهی حکايت از ارتقای آگاهی زنان دارد. اين فرهنگ بدوی که در نسوج ذهنی افراد جامعه با پشتوانه ی محکم دين و مذهب نفوذ کرده سال ها اصلاحش به طول می انجامد. ولی اگر تلاش زنانی؛ چون بی بی خانم استرابادی، صديقه دولت ابادی، محترم اسکندری و ....نبود هم چنان امثال شيخ فضل الله ها مدارس دخترانه را هم رديف فاحشه خانه ها می دانستند و امروز امار حضور موثر و چشم گير دختران در پايگاه ها ی علمی و دانشگاهی را نداشتيم.

مصاحبه : مانيا ارژنگ

رنجنامه زندانی سیاسی رضا شریفی بوکانی


رنجنامه زیر شرایط قرون وسطایی و شکنجه های غیر انسانی یکی از زندانیان سیاسی هموطن کرد می باشد که جهت اطلاع جهانیان از جنایتهایی که در زندانی ولی فقیه روی میدهد به فعالین حقوق بشر و دمکراسی ارسال شده است.

اینجانب رضا شریفی بوکانی متولد 1360 صادره از بوکان محل اقامت تهران،بنده به مدت زمان 11 سال فعالیت سیاسی که به خاطر آزادی و دمکراسی به عنوان یک شهروند کرد فعالیت خود را آغاز کردم. هدف من برای دمکراسی در ایران و آزادی در کردستان بوده که در این راستا بوده من بدلیل اینکه با یکی از احزاب سیاسی کردستان ایران بودم و با یکی از آنها رابطه سیاسی داشتم.

در تاریخ 15 اردیبهشت 1389 در ساعت 4 بعد ظهر همان روز حوالی شهرک غرب که در یکی از کافی نت ها بنام کافی نت دانشجو در حال میل زدن بودم متاسفانه در محاصره نیروهای امنیتی قرار گرفتم و همان زمان من را به بازداشتگاه سپاه پاسداران آوردند که در آن لحظه با چشم بند در ماشین بودم و تا رسیدن به مقصد متوجه هیچ جایی نشدم در بازداشتگاه سپاه زیر فشار و بازجوییهای زیادی بودم و برای اثبات کردن مدارک و اسناد علیه من زیر شکنجه های جسمی قرار دادند.

من حدود 25 روز در این بازداشتگاه در سلول انفرادی بودم و بعد از این 25 روز ماندگاری در انفرادی من را به دادگاه بردند که متاسفانه چشم بسته و با دست بند و پابند که هیچ جا را ندیدم و روی صندلی عقب ماشین من را دراز کرده بودند که متوجه هیچ جایی نشدم که آیا جایی را ببینم و حتی دادگاه را ببینم که چه دادگاهی است که دم دمای ظهر بود من را به آنجا بردند که خیلی سکوت بود که جلوی قاضی نشستم متاسفانه چشم بند داشتم و قاضی من را به جاسوسی علیه نظام برای اولین بار متهم کرد و چند تا سئوال از من کرد که من حاضر به پاسخ دادن به سئوال ایشان نشدم .چون سئوالی که ایشان از من کرد متاسفانه جایی برای جواب نداشتم و قرار بازداشت من را 90 روز یا سه ماه اعلام کرد که متاسفانه نمی دانم دادگاه من آیا نظامی بوده؟ آیا اتقلاب بوده؟ و آیا جایی دیگر ؟ چون به هیچ عنوان حرفی نزدند و پیش کسی نگفتند حتی خانواده خودم که چه دادگاهی است .قاضی گفتش اینقدر ایشون را زیر فشار قرار بگذارید تا به حرف بیایید.

بعد از آمدن من از دادگاه من را به یک بازداشتگاهی بردند اینقدر میدونم که در نواحی کوهی بود و به هیچ عنوان برایم آشنا نبود که من 5 روز آنجا زیر بازجویی همان جا قرار گرفتم از طرف مسئولین اطلاعات سپاه پاسداران که در آنجا این 5 روز فقط زیر شکنجه بودم و با لگد و مشت کمربند من را می زدند و همین طور احساس می کنم کمتر از 24 ساعت بود آویزان شده بودم که از من اعتراف بگیرند.

بعد از این 5 روز چشم بسته و با دست بند و پا بند طبق معمول که در روی صندلی عقب ماشین که یک ماشین زانتیا بود ما را دراز کشیده بودم ،چشم باز کردن در زندان اوین ساختمان 209 هستم که بنده را 100 روز در سلول انفرادی نگه داشتند و به مدت 27 جلسه بازجویی شدم متاسفانه مسئولین وزارت اطلاعات و سپاه علیه من پرونده سازی زیادی کردند و به حریم شخصی ایمیل من دست پیدا کردند که ایمیل من یک ایمیل شخصی است ولی متاسفانه حاضر به انجام این کار نبودم که ایمیل خودم را بدهم ولی زیر شکنجه های بسیار سختی قرار گرفتم و شوک الکتریکی برای چنین مواردی اعتراف گرفتند از من که من فقط بتوانم پاس ورد ایمیلم را از من بکشند بیرون که شکنجه های سختی را روی من بکار بردند. اکثر شکنجه هایی که انجام میشه در اوین سازمان 209 شبانه از ساعت 02:00 شب الی 04:00 صبح می باشد . من که چشم بسته بودم ،دستم بسته بود هر کسی می آمد هر جوری که دلش میخواست اذیتم می کرد با چفیه دم پایی لگد به پشتم و روی قفسه سینه ام و با کابل به پاهم شکنجۀ زیادی کردند چون من حاضر به حرف زدن نبودم.

نزدیگ 10 الی 15 روز گذشت که من را دوباره به دادگاه بردند به همان شیوه و رفتار غیر قانونی دوباره قاضی جاسوسی علیه نظام با یکی از احزاب سیاسی کرد و جاسوسی برای آمریکا چون قبل علیه من پرونده سازی دورغین کردند. دوباره من را به همان جایی خودم یعنی 209 برگرداندن و بازجویها شروع شد چون چهار بار از اول بازجویی شدم که آیا حرفهایم یکی است یا نه گفتند شما اطلاعات و اسناد محرمانه ایران را در اختیار یکی از احزاب کرد و به امریکا داده اید. که فعالیت من ربطی به سرویس اطلاعاتی امریکا نداشته خدمت من برای یک کشور دمکراتیک و فدرالیسم و یک کردستان آزادی بوده ،چون هدف من آرمانم بود که به دمکراسی به تمام معنا باور داشتم ولی متاسفانه با اینکه مدت زمان حدود 4 ماه در زیر شکنجه های ناباوری و غیر قانونی آنها بودم باز هم علیه من اقدام به هر کاری کردند که بتوانند به راحتی من را محکوم کنند و من را به اشد مجازات محاکمه کردند و سه بار تفهیم اتهام شدم که به جاسوسی علیه نظام ،ارتباط با امریکا و آخرین بار محارب که به اشد مجازات این کار را انجام بدهند.

خانواده من از من هیچ اطلاعی نداشت که آیا پسرشان زنده است یا مرده ؟حق تلفن نداشتم ،حق ملاقات که بتوانم تنها با مادرم صحبت کنم ولی آنها قبول نمی کردند حق این را نداشتم که جرمم را به کسی بگوییم.همان نگهبانی که برای دادن غذا و یا من را به سرویس بهداشتی می بردند در 209 می بایست می گفتم جرم من مالی است که سه تا در آنجا از نگهبانهای همان 209 من را می شناختند باز هم در این راه دچار تهدید شدم.

روز آخر بود که از اطلاعات سپاه و مسئولین اداره ضد جاسوسی وزارت اطلاعات آمدند که از من مصاحبه تلویزیونی بگیرند و مقداری اذیتم کردند و می گفتند باید اینکار را انجام بدهم ولی من با همۀ افتخاراتم این را رد کردم بخاطر به همچین عملکرد غیر انسانی و همچین خیانت بزرگ علیه ملتم نشدم با دروغهای نوشته که خودشان ارائه داده بودند از من تقاضا شد که من این را به محضر دادگاه به نمایش برسانم 3 بار تا به حال از من تقاضا شده من رد کردم که من را دوباره به بازداشتگاه سپاه آوردند و از آنجا من را به زندان گوهردشت بند 2 انتقال دادند. که اصلا شخصیتم ،حقوقم ،انسانیتم به عنوان یک فعال سیاسی کرد رعایت نمی شود و به هیچ وجه به وضعیتم و پروندم رسیدگی نمی شود. چون تهدید شدم که اگر جرمم را بگوییم بیشتر اذیت می شوم و بیشتر تحت فشار قرار بگیرم تا بیشتر اذیتم کنند حق گفتن جرم را باز هم ندارم حتی پیش مسئولین خود اندرزگاه (بند) از پاسداربند تا رئیس اندرزگاه و حفاظت و مسئولین بازرسی که از ما سئوال کردند من مالی هستم یا مشروب .
در هر صورت این وضعیت من بود که امیدوارم به وضعیتم از جانب سازمان حقوق بشر رسیدگی شود.
زندانی سیاسی رضا شریفی بوکانی
شهریور
1389

اعتراف سردار سپاه به دستگیری ده هزار نفر در سال گذشته

در حالی که مقامات رسمی هنوز از اعلام تعداد دقیق بازداشت شدگان اعتراضات یک سال گذشته خودداری می‌کنند، یک سردار سپاه از بازداشت ده هزار نفر در یک سال گذشته خبر داد.

سردار علی فضلی که فرماندهی قرارگاه مرکزی راهیان نور را برعهده دارد، روز گذشته در سخنانی که در جلسه شورای اداری استان خوزستان ایراد و در خبرگزاری دولتی ایرنا منعکس شد، تعداد معترضان – یا به قول خود او فتنه‌گران – بازداشت شده را به ده هزار نفر رساند و ادعا کرد که پنج هزار نفر از آنها به آغوش اسلام و انقلاب! برگشته‌اند، اما در خصوص پنج هزار نفر دیگر این اتفاق نیفتاده است.

این اولین باری است که یک مقام رسمی، رقم بازداشتی‌های یک سال گذشته را به ده هزار نفر می‌رساند. پیش از این، بالاترین رقمی که به طور یک‌جایی اعلام شده بود، از زبان علیرضا جمشیدی سخنگوی قوه قضاییه بود که در روز ۲۰ مرداد سال گذشته از دستگیری چهار هزار نفر خبر داد.

آمارهای رسمی پلیس، ارقامی نظیر ۳۵ نفر بازداشتی در روز قدس، ۱۰۹ نفر در روز ۱۳ آبان و ۳۹ تن در روز ۱۶ آذر را اعلام کرده است؛ اما مخالفان دولت معتقدند که رقم واقعی به مراتب بیش از اینهاست.

همچنین در خصوص بازداشتی‌های روز عاشورا نیز به رقم ۶۳۰ نفر در تهران، ۲۰۰ نفر در اصفهان و ۴۰ تن در شناسایی‌های بعدی اشاره شده است که باز به نظر می‌رسد به مراتب کمتر از واقعیت باشد و دست‌کم اظهارات شاهدان عینی در آن روز، به عددی بالاتر از هزار مورد بازداشت در تهران اشاره می‌کند.

کمیته‌ای که از سوی میرحسین موسوی و مهدی کروبی برای پیگیری وضعیت بازداشت شدگان تشکیل شد، پیش از آنکه در شهریور سال گذشته توسط نیروهای امنیتی پلمب شود، از جمع‌آوری اسامی و مشخصات ۱۷۰۰ نفر از بازداشتی‌‌ها خبر داده بود.

سازمان‌های حقوق بشری نیز تاکنون ارقام مختلفی را در خصوص بازداشتی‌های سال گذشته مطرح کرده‌اند، اما بیشترین تعداد اسامی منتشر شده از کل بازداشتی‌ها، ۲۵۶۰ نفر بوده و نیز برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که همچنان حدود ۶۰۰ نفر از این تعداد در زندان‌ها به سر می‌برند.

با توجه به این ارقام، اعتراف یک سردار سپاه به بازداشت دست‌کم ۱۰۰۰۰ نفر در جریان اعتراضات سال گذشته، نشان می‌دهد که ابعاد آسیب‌های اجتماعی و سیاسی سرکوب‌های این یک سال، به مراتب گسترده‌تر از چیزی است که به طور رسمی اعلام می‌شود.

بسیاری از دلسوزان و مقامات سابق نظام در یک سال گذشته پیشنهاد دادند که حاکمیت با آزادی زندانیان سیاسی، زمینه را برای تفاهم بیشتر و کاهش تنش‌ها فراهم کند؛ اما این درخواست، هیچ‌گاه با استقبال حاکمیت مواجه نشد. بدین ترتیب موضوع بازداشتی‌ها، همچنان یکی از محورهای اصلی منازعات سیاسی باقی مانده است.


تصويري از اعضاي اولين هئيت نمايندگي فلسطين اعزامي به واتيكان -1921 ميلادي
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 [20] 21