نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۷ خرداد ۳, جمعه

نگاهی به سخنرانی حسن نصرالله حزب الله ادعا می کند که لبنان در جنگ بسر می برد.

رابرت فیسک Robert Fisk
برگردان ناهید جعفرپور

سید حسن نصرالله در پیام دیروزش به دولت لبنان گفته است که :" اگر میخواهید با ما مبارزه کنید، باید بر علیه ما مبارزه کنید". تنها چند ثانیه بعد از این سخنان نصرالله در خیابان های بیروت دو جنگ شدید با شلیک اسلحه ها به وقوع پیوست.
نصرالله مثل همیشه زمانیکه وی دشمنان حزب الله را تهدید می کند با دقت و بشکلی اخطاردهنده صحبت می کرد. او نام فواد سینیورا نخست وزیر لبنان را همردیف نام ولید جمبلات رهبر دروزن قرار داده و جمبلات را بعنوان نخست وزیر واقعی و سینورا را بعنوان نماینده وی خواند.
وی هر دوی آنها را متهم نمود که در فرودگاه بیروت می خواهند یک پایگاه سیا/موساد به وجود آورند و از آنها سئوال نمود که چه دلیل دیگری این دو مرد برای انحلال سیستم ارتباطی حزب الله وعزل رئیس امنیت فرودگاه دارند.
نصرالله گفت که "دولت لبنان مقاومت را جنگ نامیده است". شاید اما نصرالله همواره علاقمند است که اسرائیل را بعنوان دشمن حزب الله ببیند و نه بعنوان مخالفی در کشورش.
در اولین دقایق سخنرانی وی چه اتفاقی افتاد؟ حداقل یکی از افراد مسلح امل شیعه تیراندازی را به دفتر هواداران سنی دولت آغاز نمود. برخی از این جوانان احتمالا به جوانانی تعلق دارند که مخصوصا برای یک چنین جنگی از تریپولی آورده شده بودند. ارتش لبنان شب گذشته در خیابان ها دخالت نکرد. در هر حال تانک های آنان در محل تقاطع گروه های در حال دعوا پائین و بالا می رفتند.
سخنرانی حسن نصرالله دبیر اعظم حزب الله تند و اخطار دهنده بود. این سخنرانی کمتر از 24 ساعت بعد از اینکه محمد کبانی خشمگین، حزب الله را بعنوان " باند مسلحانه ای از جنایتکاران که حملات خانگی به شهروندان و امنیت آنها می کنند" نامید، انجام پذیرفت. نصرالله بخش بزرگی از جامعه شیعیان را نمایندگی می کند و کبانی نماینده اغلب سنی هاست.
پیش زمینه فرقه ای مذهبی این بازی خطرناک مفهومی محوری دارد . مبارزات خیابانی بیروت، میان شیعه ها و سنی ها در جریان است. پشتیبانان حزب الله ، حزب الله مسلح ایران است و پشتیبان سنی ها دولت لبنان است که امروزه مرتبا از سوی آمریکا پشتیبانی می گردد.
با زبانی دیگر: فلج شدن شهر بیروت در دو روز گذشته بخشی از دعوای میان آمریکا و ایران است. اما آمریکائی ها حزب الله را مقصر می دانند و ایرانی ها آمریکا را.
حتی اگر که نصرالله در موقع سخنرانی در کنار بیرق زرد حزب الله پرچم ملی لبنان را با سرو سبز آویزان نموده است اما زبانی را که نصرالله و کبانی با آن صحبت می کنند ترس آور است.
او جنبلات را بعنوان دروغگو، دزد، قاتل و... می خواند و با وجود اینکه جمبلات احتمالا از صمیم قلب یک چنین اتهاماتی را در باره نصرالله خواهد گفت، اما این گونه صحبت ها برای لبنانی ها خطرناک و مرگ آور است.
نصرالله شکایت داشت که اخراج وافق شکیر رئیس امنیت فرودگاه بیروت بخشی از دسیسه اسرائیلی/آمریکائی بر علیه حزب الله است. وی همچنین مفصلا و نقطه به نقطه توضیح داد که چرا نگاه داشتن لینک ارتباطی جدید به اضافه دوربین های فرودگاه بیروت برای حزب الله از اهمیت برخوردار است.
این منطق نصرالله احتمالا بی دلیل نیست ـ البته صحفه انترنتی سازمان ( حزب الله) طبیعتا به چیز های دیگری کمک می کند، که آنها دولتی در دولت باقی بمانند. او می گوید دستگاه های جدید ارتباطی قدرتمند ترین ابزاری است که حزب الله در جنگ 2006 بر علیه اسرائیل داشته است.
نصرالله مفصلا توضیح می دهد که دولت سینیورا تازه همین اخیرا به حزب الله خبر داده است که حزب الله می تواند دستگاه های ارتباطی مطمئن خود را نگاه دارد. آنها گفته اند که اگر حزب الله " چادری" را که در مرکز شهر بیروت دارد که همیشه خالی است، ببندد آنها وجود این دستگاه ها را تحمل خواهند نمود. سیستم ارتباطی حزب الله بیش از یکسال است که برقراراست.
نصرالله می گوید که حزب الله هیچ دعوائی با ارتش لبنان ندارد. فرمانده این ارتش یعنی جنرال میشل سلیمان احتمالا در این باره طور دیگری فکر می کند. دیروز او گفت که این وضعیت " استقلال ارتش را از احزاب ( بیطرفی ارتش) مورد مخاطره قرار خواهد داد".
تمامی این احوال بحران لبنان را شدید تر می سازد. دیروز در فرودگاه بیروت هیچ پروازی صورت نگرفت. روزنامه مسیحی " ل اورینت ل جور" بدرستی در این باره نوشت" فرودگاه در اسارت حزب الله قرار دارد و آنها تمامی خیابان هائی را که به ترمینال فرودگاه وارد می شوند کنترل می نمایند".
در شهر کوچک سدنایل هم درگیری مسلحانه کوتاهی میان دولت و هواداران اپوزیسیون در گرفت. در مناطقی که خطوط فاصله شیعه ها و سنی ها را تشکیل می دهند، لاستیک های اتومبیل در حال سوختن بودند. ارتش اتوبانی را که غرب بیروت را تقسیم می کند بسته بود. این جاده در حال حاضر ( شب گذشته ) محل نمایش جنگی مسلحانه است.
کویت از شهروندانش خواسته است تا بدون اینکه به مسئولین چیزی بگویند که چگونه اینکار را خواهند کرد، لبنان را ترک نمایند.

اصل مقاله:
Gun battle As Hizbollah Claims Libanon Is At War
ترجمه به آلمانی:

در باره زندگی روزمره مردم فلسطین فلسطین: حالم بد است

Damon Ramsey
14.05.2008
برگردان ناهید جعفرپور

من یک دانشجوی پزشکی هستم. در ماه گذشته مرتبا حال من خیلی خیلی بد بود و بنظر می رسد که بهتر نمی شوم. بیماری من نشانه جانبی ندارد ـ نه اسهال و نه درد زیر شکم و نه هیچ تشخیص دیگری که از اهمیت برخوردار باشد. فشار خونم ثابت است و من مرتبا آنرا کنترل می کنم. من نه تب دارم و نه عرق می کنم و نه وزنم را از دست داده ام. قبل از این که در این حالت ناخوشی قرار بگیرم کاملا سالم و سر زنده بودم. من 22 ساله ، مذکر و سالمم آقای دکتر.
از من در باره زمانی که این احساس بد در من به وجود آمد سئوال کنید. بله حال من درست بعد از حوادث اخیر مناطق اشغالی که شدیدا و عمیقا مرا متاثر نمودند، بد شد. هر چه بیشتر در باره این اختلافات می شنوم و می فهمم، به همان نسبت حالم بد تر می شود. میدانم آقای دکتر که شما وقت ندارید اما تمنا می کنم حداقل چند لحظه به حرف های من گوش بدهید.
در مناطق اشغالی روز بروز جنایت های بیشتری بر علیه انسانیت رخ می دهد. من بعنوان دانشجوی پزشکی تم های بهداشت و سلامتی را بعنوان وظیفه اصلی خودم می دانم. پیمان های بین المللی بیشماری حق عموم مردم جهان را بر بهداشت و سلامتی ضمانت نموده اند. بخصوص این مسئله در ماده 12 پیمان بین المللی برای حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بخوبی شرح داده شده است. در این پیمان و همچنین در چهارمین پیمان ژنو در باره وظیفه قدرت اشغالگر در باره مشکل بهداشت و سلامتی توضیحاتی آمده است. قدرت اشغالگر موظف است آزادی ی جابجائی پرسنل پزشکی و بیماران اوژانسی و هم چنین امنیت کلینیک ها و تهیه تامینات پزشکی در همان سطحی که برای شهروندان خود تدارک می بیند، را ضمانت کند
درست در اولین نگاه روشن می شود که سیاست کنونی اسرائیلی هر روز این قواعد بین المللی را زیر پا گذاشته و خدجه دار می کند. دیکتاتوری نظامی اسرائیلی در کرانه غربی و نوار غزه با سیستم غیر قانونی نظامی " چک پوینت" بر قرار است. سیستمی که حق جابجائی فلسطینی ها را از بین برده است و مانع پرسنل پزشکی برای کمک به بیماران اوژانسی است. مرزهای داخلی ای که ارتش اسرائیل در میان این سرزمین ایجاد کرده است، طبیعتا روستا ها و شهر ها را جدا از هم تبدیل به گتو کرده است. تنها چیزی که این مناطق را بهم وصل می کند، رنج و درد و چک پوینت های محصور و سربازان و بیشماری خانه های ویران شده مردم فلسطین است. این بخشی از زندگی روزمره مردم فلسطین است. انهدام سیستماتیک جامعه غیر نظامی فلسطینی روز بروز شدید تر می شود. دست آخر هم آخرین حق این مردم زیر چرخ های این سیستم له میگردد که آنهم چیز دیگری نیست جز حق بر بهداشت و سلامتی.
در یک گزارش علنی سازمان جهانی بهداشت در تاریخ آپریل 2008 (1) مفصلا در باره 5 مورد مشخص گزارش شده است: مریض ها در حالیکه در انتظار جواز مسافرت از مناطق محصور خود بسر می بردند، جان خود را از دست می دهند و یا به این دلیل جان خود را از دست می دهند، چون به آنها به شیوه ای غیر قانونی جواز مسافرت داده نمی شود.
(Symah & Salha 2008 (1))
در 27 مورد دیگر موضوع بر سر بیمارانی است که معالجات اختصاصی خارج از غزه را نتوانستند بگیرند. این گزارش را می توان از اینترنت دریافت نمود.
امیر ال یازجی 9 ساله یکی از این نمونه هاست. او که دچار بیماری: Meningoenzephalitis
بود جان خود را از دست داد چون می بایست منتظر سیستم اخذ جواز اسرائیلی ها باشد. متاسفانه بیماری وی به او مهلت نداد تا منتظر ساعات کار دفاتر صادر کننده جواز ( بین 9 تا 5 بعد از ظهر) باشد. در یک مورد وحشتناک دیگر آمده است که چگونه محمد پدر کمال بیمار از پسر مرده اش جدا شده است. کمال سرطان معده داشت و برای معالجه به اسرائیل برده شده بود. جواز مسافرت پدر کمال در حالیکه پسرش در اسرائیل تنها مرده بود لغو گردیده و بعد از باز جوئی 10 روز زندانی شده بود. این موضوع هرگزبه اقوام کمال در غزه اطلاع داده نشد.
گفتم غزه. بله باید گفت که همواره هر چه بیشتر بیماران احتیاج دارند که برای معالجات به خارج از غزه فرستاده شوند. حال چرا؟ چون در قرار گاه غزه اسرائیل راه وارد نمودن داروهای خوردنی و دستگاه های پزشکی و امکانات مداوائی را بسته است. همواره بیماران بیشماری که ترجیحا می خواهند برای معالجه به مصر بروند باید اکنون به اسرائیل بروند زیرا که مرزهای مصر از سوی اسرائیل به کلی بسته شده اند. در اسرائیل درمقایسه با قبل از سال 2007 هر چه بیشتر بیماران را از طریق " چک پوینت ارز" به داخل اسرائیل راه می دهد. سازمان بهداشت جهانی گزارش می دهد که تعداد بیمارانی که از جواز مسافرت به خارج از غزه محروم می شوند افزایش یافته است.
(IRIN 2008 (2))
در ژانویه 2006 سه درصد بیماران از گرفتن جواز محروم شده اند و در دسامبر 2007 در حدود 36% . آمبروگیو ماننتی رئیس سازمان بهداشت جهانی در اورشلیم در این باره می گوید:" داستان های غمناکی که می شد جلوی آنها را گرفت". منظور او مورد هائی است که بیماران فلسطینی در لیست انتظار جواز برای معالجه در خارج از غزه جان خود را از دست داده اند.
تحت چنین شرایطی هیچ عجیب نیست که 20% بچه های فلسطینی ی زیر 5 سال از بیماری کم خونی رنج می برند. ( طبق بررسی دانشگاه القدس و انستیتوی جان هوپکینگ)
9،3 درصد بچه ها دچار سوء تغذیه می باشند و 13،2 درصد دچار سوء تغذیه مزمن می باشند.
(Abdeen, Greenough, Shahin & Tayback 2002 (3))
طبق تخمین بانک جهانی 60% مردم فلسطین با درآمد روزی دو دلار زیر خط فقر قرار گرفته اند. این تعداد تنها در فاصله سه سال سه برابر گشته است. نیم میلیون از مردم فلسطین کاملا به کمک های غذائی وابسته اند. در بیش از نیمی از خانواده های فلسطینی حتی روزی یکبار هم غذا وجود ندارد.
اخیرا سازمان ملل گفته است که اگر این تحریمات بر داشته نشود، نیم میلیون مردم فلسطین همواره گرسنگی خواهند کشید. جان گینگ رئیس سازمان ملل در غزه است. او اخیرا گفته است که به خاطر بلوکه سوخت وسائل نقلیه نمی توان کمک های مواد غذائی را وارد غزه نمود. او همچنین گفته است:" اگر یک طرف غیرمسئولانه عمل می کند، این باعث نمی شود که مسئولیت های حقوقی و واضح طرف مقابل فسخ شود.(.........) اسرائیل بر اساس قوانین سازمان بین المللی حقوق بشر این وظیفه را دارد که برای تامین حوایج مردم غیر نظامی غزه بکوشد".
(Butcher, 2008 (4))
وزیر بهداشت غزه می گوید که اغلب اوژانس ها مسکوت هستند چون مواد سوختی وجود ندارد.
(PCHR, 2008) (5)
این وزارت خانه اعلام نموده است که ازذخیره محدود مواد سوختی استفاده می شود تا مراکز بهداشت و سلامتی ( بهداری ها) و مهم ترین دستگاه های پزشکی را روشن و سرپا نگاه دارند. وزارت خانه مذبور هشدار می دهد که اگر آخرین ذخیره سوختی هم مصرف شود، بهداری ها وهمچنین تعداد بسیار کم آمبولانس های در حرکت هم فلج خواهند شد.
این مسئله باعث خواهد شد که مردم غزه حتی به حداقل کمک رسانی ی پزشکی هم دیگر دسترسی نداشته باشند.
از آنجا که بسیاری از پرسنل پزشکی و کمک پزشکی غالبا نمی توانند سر کار حاضر شوند، مراکز بهداشتی و کلینیک های نوار غزه از نبود پرسنل در رنجند. درست زمانی که ارتش اسرائیل آکسیون هایش را در نوار غزه بشدت پیش می برد، ادامه کاری این تاسیسات در معرض خطر قرار گرفته است. همواره گزارش داده می شود که آمبولانس هائی که بیماران را حمل و نقل می کنند مورد تیراندازی قرار گرفته اند و یا از حرکت آنها جلوگیری شده است و رانندگان این آمبولانس ها و بیماران مورد بازجوئی و تهدید و بی عزتی و ........ قرار گرفته اند.
اینگونه خدجه دار نمودن حقوق بین المللی به روشنی از سوی سازمان حقوق بشر، پزشکان حقوق بشر، سازمان حقوق بشر اسرائیلی بت سلم و بسیاری دیگر از سازمان های حقوق بشر ثبت شده اند. 6
هیچ تعجب آور نیست که اسرائیل بسیاری از این تقصیر ها را رد کند و تقصیر را بگردن حماس بیاندازد. اکثر اوقات اسرائیل مسئولیت برای دسترسی فلسطینی ها به تاسیسات بهداری ها را با این دلیل رد می کند که از زمان پیمان اسلو وظیفه رساندن خدمات بهداشت و سلامتی به عهده خود فلسطین در کرانه غربی و نوار غزه است. در این قضیه مهم ترین نکته فراموش می شود آنهم این است که اسرائیل از آن زمان به بعد بخش اعظم سرزمین فلسطینی را مجددا اشغال نموده است.
یکی از نمایندگان حقوق بشر این چنین بیان می کند:" اسرائیل کنترل بر نوار غزه را در دست دارد و به این لحاظ هم باید برای تامین بهداشت و سلامتی مردم این منطقه بکوشد".
(IRIN, 2008 (2))
کودکان به خاطر بوروکراسی بیخود می میرند. موضوع تنها بر سر یک تکه کاغذ است. یک جواز. جوازی که با مرگ و زندگی مردم فلسطین بازی می کند.
زنان در حالیکه در مقابل در مرزهای بسته اسرائیل در انتظار بسر می برند از یک زایمان ساده جان سالم بدر نمی برند. پزشکان و کمک پزشکان کلینیک ها مرتبا اخراج می شوند. چه کسی در آنجا از معده درد من تعجب می کند؟ آقای دکتر حالا می توانیم در باره معالجه من صحبت کنیم؟
من بشما در باره تمامی دلائلی که باعث می شوند حال من بدتر شود توضیح دادم. هر چه بیشتر من در باره این شرایط وحشتناک می خوانم و می شنوم حالم بدتر می شود. اما من فاکتوری مثبت را هم نمی توانم از شما پنهان کنم: از چندی پیش تصمیم گرفتم که دیگر در باره این بحران موجود سکوت نکنم. از این رو فعالانه در یک کارزار قدرتمند سهیم شده ام. کارزاری که از حق فلسطینی ها برای دسترسی به بهداشت و سلامتی پشتیبانی می کند. با هر آدم جدیدی که به این کارزار وارد می شود من کمی احساس بهتر شدن می کنم. هر چه بیشتر در باره سازمان ها و گروه ها و افرادی که با هم همکاری می کنند تا این شرایط را در محل بهتر کنند، می خوانم به همان اندازه حالم کمی بهتر می شود. من هیچ داروئی احتیاج ندارم دکتر من فقط به شما احتیاج دارم. بیائید طرف ما. شهروند و همکارخوبی برای بخش پزشکی بشوید. بخشی که اطلاعات جمع می کند و فعالانه برای جهانی که یک چنین خدجه دارشدن حق بر بهداشت و سلامتی صورت نگیرد، تلاش می کند و ساکت نمی ماند. اگر که همکاران بهداری ـ چون ما ـ حق بشر را بر سلامتی پشتیبانی نکنند، پس چه کسی باید این کار را کند؟
ماخذها:
(1) Saymah, D., & Salha, D.: 'Access to health services for Palestinian people - Case studies of five patients in critical conditions who died while waiting to exit the Gaza Strip', West Bank & Gaza, 2008: World Health Organisation (WHO)'.
(2) IRIN. (2008). ISRAEL-OPT: 'WHO concerned about Gaza patients dying while awaiting treatment'.
(3) Abdeen, Z., Greenough, G., Shahin, M.,&Tayback,M. (2002): 'Nutritional Assessment of the West Bank and Gaza Strip'. CARE International
(4) Butcher, T. (2008, April 25). 'UN forced to halt Gaza food aid to a million', erschienen in Telegraph.co.uk
(5) PCHR. (2008). 'Gaza fuel cuts paralyze education, health and transport sectors.' Gaza: The Palestinian Center for Human Rights
(6) (2003) 'Harm to Medical Personnel: The Delay, Abuse, and Humiliation of Medical Personnel by Israeli Security Forces'. Jerusalem: B'Tselem & Physicians for Human Rights - Israel.
برگردان به آلمانی: Andrea Noll

ما را با تمامی تجارت هایتان راحت بگذارید

Gideon Levy

11.05.2008 — Ha'aretz

برگردان ناهید جعفرپور

در باره نویسنده:" گیدئون لوی که بنام وجدان اسرائیل معروف است، ژورنالیست اسرائیلی از تلاوید است و برای روزنامه هارتس کار می کند و همچنین سردبیر مجله هفتگی این روزنامه است. گیدئون به نادر ژورنالیست های اسرائیلی تعلق دارد که در باره زندگی فلسطینی های تحت اشغال اسرائیل گزارش می دهند و بخاطر گزارش های منتقدانه اش مورد حمله خوانندگان اسرائیلی و همکارانش قرار دارد".

بعد از اینکه هویت موریس تالانسکی مهمترین شاهد آخرین رسوائی آهود المرت شناخته شد، پرسش های بسیاری مطرح می شوند که فراتر از نخست وزیر را در بر می گیرد. اما باید پرسش هائی در باره روابط میان یهودیان آمریکائی و اسرائیل مطرح گردند.

گیریم که تنها یک نفر بنام تالانسکی وجود داشت، اما این طور نیست اورشلیم پراز کنجکاوان، کارگزاران، لوبی ها، سرمایه گذاران و خیرخواهان ( حقوق بشری ها) است. در اسرائیل مردان ثروتمند، واسطه ها، سفیر ها و هیئت های نمایندگی وجود دارند ـ بسیاری از این آدم ها نیت خیر دارند، اما نه همه آنها.
آنها چاپلوسی می کنند و تلکه می کنند و در بسیاری از مسائل متفاوت قاطی می شوند. نوعی از تلکه کردن که از مرکز "شاره سدک مدیکال" آغاز می شود و به دادگاه ختم می گردد. در اینجا آدم از خود می پرسد، برای چه تالانسکی و یا هر یهودی ی دیگر آمریکائی پیش المرت سرمایه گذاری می کند؟ آنها برای اینکار چه بدست آوردند؟

زمان آن رسیده است که این سیستم را از نو سازماندهی کنیم و باد رابطه های میان جوامع کوچک و بزرگ یهودی جهان را خالی کنیم ـ رابطه ای که از مدت ها پیش مسائل را تحریف می کند و حتی زیان بار هم شده است. زمان آن رسیده است که به یهودی های آمریکائی همانطور که بین خانواده مرسوم است، مستقیم گفت: ما را تنها بگذارید! دست از سراسرائیل بر دارید! دست بر دارید از اینکه از پولتان برای صاحب نفود شدن در اسرائیل استفاده کنید! دست بردارید از اینکه برای منافع و مقاصدتان کمک مالی بدهید! ـ شما گاها بزرگترین دیوانه اید و برای آینده کشور مان که بنظر می رسد تلاش دارید محافظتش کنید، بسیار خطرناکید.

نه متشکرم ..... نه متشکرم، برخی از شما بما بسیار ضرر می زنید. اگر می خواهید نفوذ بدست بیاورید، اینکار را در کشورتان آمریکا بکنید. شما در آنجا از قدرت و نفوذ بسیار برخوردارید ـ شاید بسیار زیاد ـ این تجارت ما نیست. شما شهروندان آمریکائی هستید و نه شهروندان اسرائیلی و هیچ مقدارپولی نمی تواند و نباید این مسئله را تغییر دهد. جنگ و صلح، عدالت اجتماعی و دولت، آموزش و مذهب در اسرائیل تنها به شهروندانش ربط دارد.

طبیعتا درهای ما برای مهاجرین و کسانی که می خواهند از اسرائیل دیدن کنند و .... باز است. اما از مدت ها پیش این وسعت از سرمایه گذاری یهودیان آمریکائی در مسائل ما غیر قابل تحمل شده است. زمان آن رسیده است که در ها را به آنها نشان دهیم ـ درهائی که آنها را از ما جدا می سازد.

سیاستمداران اسرائیلی تمامی احزاب رابطه ای نزدیک با یهودیان آمریکائی دارند و طبیعتا این رابطه با پول آنها برقرار است. موئسسات یهودی آمریکائی شاید تمامی دولت های اسرائیلی را کور و اتوماتیک پشتیبانی کنند ـ بله این هم ناروشن است و پرسش های مهمی را بدنبال دارد. بر خلاف موضع رسمی آنها که در مسائل داخلی ما دخالت نمی کنند، اما همه جا دست دارند.

اسرائیل 60 ساله شده است و به لحاظ اقتصادی در سلامت بسر می برد و از سوی قدرت های بزرگ پشتیبانی های بسیار زیاد که در سرتاسر جهان نمونه ای ندارد دریافت می کند. در این صورت می بایست به اندازه کافی قوی و بالغ باشد که بتواند بدون کمک یهودی های آمریکائی سر پا باشد.

طبیعتا نام مشکل پول است. همواره موضوع بر سر پول است. حتی اگر غالبا پشت انبوهی از وعده ها و کلیشه ها پنهان باشد. از نخست وزیر تا شهردار یک شهر دور افتاده تا یک منیجر ناحیه ای ـ همه و همه چشم به پول یهودیان آمریکائی دارند. این خود ضمانتی است برای رابطه های ناسالم. حتی اگر که در اوائل زمان تشکیل کشور قابل توجیح بود یعنی زمانی که همه چیز جدید بود اما اکنون در شصد سالگی کشور برای این مسئله دیگر جائی وجود ندارد.

دولت باید مراکز محلی خود را خود بسازد و از قیمتی که با تلکه کردن در رابطه است حذر کند. ما با یک جامعه یهودی ناشکیبای عصبی معامله می کنیم که عصبیتش در مناسبات اسرائیل خود را انعکاس می دهد. در بسیاری از زمینه ها این خسارات مستقیم و قابل توجه است. برای مثال شهرک های مناطق اشغالی اینچنین گسترده رشد نمی کردند اگر که پول فلمبه یهودیان آمریکائی وجود نداشت. در یک همه پرسی ای که دوسال پیش صورت گرفت، مشخص شد که یهودیان آمریکائی در 10 سال گذشته 100 میلیون دلار برای شهرک ها فرستاده اند. ده ها سازمان یهودی بیشرمانه ترین پروژه هائی را که زمانی ما در اینجا داشتیم پشتیبانی نموده اند: از " وان اسرائیل فوند" تا " هربون فوند" و از دوستان آمریکائی آترت کوهانین تا شوفو بانیم و... ـ آنها همه خوراکشان شهرک ها بوده است برخی علنا و برخی مخفیانه.

یهودی ها برای اینکه آنها این کار را کنند دولت را تغییر دادند. موضوع آنها تنها بر سر پول نیست : جناح راست برجسته یهودی که هر گونه تظاهر نظری دیگر را در آمریکا در گلو خفه می کند، تلاش دارد در اسرائیل هم همین کار را کند. کامرا یک گروه مک کارتیست که ژورنالیست ها را در آمریکا تحت تعقیب قرار می دهد، تعقیب بیخود و احمقانه و کارزارهای بهتان آمیز خود را همچنین بر علیه رسانه های اسرائیلی انجام می دهد. این هم خود بخشی از این رابطه آشفته و دیوانه می باشد.

کمک یهودیان آمریکائی برای اسرائیل شاید در مجموع مثبت بنظر آید. آنها بسیار فعال به ما کمک مالی کرده و برای ما شهرک می سازند: اما در مقابل ما به آنها بندری مطمئن و سرچشمه ای از غرور و افتخار را بخشیدیم. اما همچنان هیچ طرف این موازنه عقلانی نیست. ما دیگر به پول آنها نیازی نداریم و مطمئنا نه به قیمت دخالت آنها در مسائل داخلی ما.

و این هم دیگر به هیچ وجه ضمانت ندارد که ما همواره برای آنها بندری مطمئن و سرچشمه ای از افتخار و غرور را پیش کش کنیم. بله مثل دوست از هم جدا شویم. یهودیان آمریکائی بهتر است که خود رابا تجارت های خودشان مشغول کنند و ما با مسائل خودمان. ما همچنین نمی خواهیم با تالانکی و شرکا و کمپانی اش سروکار داشته باشیم.

برگردان به آلمانی: Ellen Rohlfs