نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۶ تیر ۲۷, سه‌شنبه

کانون مدافعان حقوق بشر، کمپین بین‌المللی حقوق بشر، آغازه موزه جنبش زنان ایران و چند نهاد حقوق بشری دیگر پیشنهاد داده‌اند که روز ۲۶ تیرماه به عنوان روز مادران زندانی در تقویم ثبت شود.

پیشنهاد نام‌گذاری ۲۶ تیر به عنوان روز مادران زندانی

کانون مدافعان حقوق بشر، کمپین بین‌المللی حقوق بشر، آغازه موزه جنبش زنان ایران و چند نهاد حقوق بشری دیگر پیشنهاد داده‌اند که روز ۲۶ تیرماه به عنوان روز مادران زندانی در تقویم ثبت شود.
Iran Narges Mohammadi Menschenrechtsaktivistin (Privat)
چندین سازمان و نهاد حقوق بشری پیشنهاد داده‌اند که روز ۲۶ تیرماه به عنوان "روز مادران زندانی" در "تقویم مبارزات مدنی ایران" ثبت شود. این انجمن‌ها در بیانیه‌ای که به همین مناسبت منتشر کرده‌اند، نوشته‌اند: «نام نهادن یک روز در تقویم مبارزات مدنی  به نام "مادران زندانی" فرصتی است برای یادآوری شرایط کسانی که گاه به دلایل سیاسی و گاه به دلیل نگاه غیراصولی به موضوع جرم و زندان، از یاد می‌روند.»
به عقیده نویسندگان این بیانیه، این روز می‌تواند فرصتی باشد "برای ایجاد امکانات برای اعمال تنبیهات جایگزین زندان، برای بهبود شرایط زندگی مادر و فرزند در زندان، و برای حذف فشارهای مضاعف با استفاده از عواطف مادری".
در این بیانیه به فشار مضاعفی که مادران زندانی تحمل می‌کنند اشاره شده و آمده است: «ثبت یک روز به نام مادران زندانی به ما این امکان را می‌دهد تا لااقل سالی یک بار صدای کسانی باشیم که در زندان‌ها ضمن تحمل فشارهای امنیتی و گذراندن دوران حبس خویش، به دلیل مادر بودن‌شان و به دلیل نقشی که جامعه به آنها تحمیل کرده، رنج و عذابی مضاعف را تحمل می‌کنند.»
انتخاب روز ۲۶ تیرماه برای این مناسبت به این دلیل بوده که نرگس محمدی فعال حقوق بشر زندانی، دو سال پیش در چنین روزی مجبور شد از فرزندانش خداحافظی کرده و آنان را نزد پدرشان، تقی رحمانی در پاریس بفرستد.
نویسندگان این بیانیه با یاد کردن از تمامی مادران زندانی چه آنان که به دلیل جرائم سیاسی و عقیدتی در زندان هستند و چه کسانی که قربانی فقر، اعتیاد و قاچاق شده‌اند و نیز با یاد کردن از ویدا حاجبی، فعال سیاسی که در کتابش به نام "یادها" خاطرات ملاقات‌هایش در زندان محمدرضاشاه با فرزند خردسالش رامین را به رشته تحریر در آورده، تصریح کرده‌اند که "حادثه‌ای متاخر" را برای نامگذاری این روز برگزیده‌اند.
نرگس محمدی به طور مرتب نامه‌هایی از داخل زندان خطاب به دوقلوهایش منتشر می‌کند و به این ترتیب سعی در زنده نگه داشتن موضوع مادران زندانی دارد.
پیشنهاد دهندگان این روز همچنین اظهار امیدواری کرده‌اند که جامعه و سیستم قضایی قدم‌هایی برای حفظ حقوق مادران زندانی برای ارتباط با فرزندانشان بردارد.
کانون مدافعان حقوق بشر به سرپرستی شیرین عبادی، کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران، آغازه موزه جنبش زنان ایران، موسسه غیرانتفاعی کودکان زندانیان، انجمن زنان نوبلیست، مرکز حامیان حقوق بشر، کمپین حمایت از مادران زندانی، موسسه غیرانتفاعی کودکان زندانیان و کمپین بین‌المللی "نرگس را آزاد کنید" #FreeNarges امضاکنندگان این بیانیه هستند.
غیر از زنانی که به جرائم مالی، مواد مخدر، جرائم اخلاقی و... دوران حبس خود را دور از فرزندانشان می‌گذرانند، تعداد زیادی زندانی عقیدتی از جمله از میان بهاییان نیز در همین وضعیت به سر می‌برند.
فعالان حقوق بشر در ایران خواستار ایجاد مهدکودک‌هایی در زندان هستند تا این مادران بتوانند دوران حبسشان را در کنار کودکان خردسالشان بگذرانند.

عضو شناخته شده سازمان بسیج دانشجویی، نهاد زیرمجموعه سپاه پاسداران است و رئیس ستاد دانشجویی سعید جلیلی بوده است.

 چندی پیش سازمان نایاک (شورای ملی ایرانیان آمریکا) از دیپورت یک پژوهشگر ایرانی از آمریکا به دلیل محدودیت های جدید صادر شده توسط ترامپ خبر داد. اما یک روز بعد مشخص شد که او عضو شناخته شده سازمان بسیج دانشجویی، نهاد زیرمجموعه سپاه پاسداران است و رئیس ستاد دانشجویی سعید جلیلی بوده است. همچنین عکس هایی از درگیری فیزیکی دهنوی با دانشجویان شریف منتشر شد.
dehnaviharomi.jpgdehnavijakesh-e1500269598969.jpgدو عکس آرشیوی دیگر از "محسن دهنوی" در حال دریافت چفیه علی خامنه‌ای در مهرماه ۱۳۸۷:
789546d-6.jpg

مریم میرزاخانی و مهدی علوی شوشتری، حسین باقرزاده

Hossein_Bagherzadeh.jpgمرگ زودرس مریم میرزاخانی فقدانی بزرگ برای مردم ایران و جامعه ریاضی جهان بود. تعدادی از مقامات جمهوری اسلامی نیز به این خبر واکنش نشان دادند و مرگ او را تسلیت گفتند. این واکنش‌ها بیش از هر چیز این سؤال را پیش آورده که اگر مریم ایران مانده بود چه سرانجامی داشت. هر چه که بود بی تردید او مقام و موقعیت امروز را نداشت. جمهوری اسلامی سابقه درخشانی در تحمل و پرورش استعدادهای علمی و فرهنگی ندارد و بیشتر استعدادکُش بوده است تا استعدادپرور. کافی است به سرنوشت یکی دیگر از نابغه‌های ریاضی ایران بپردازیم و ببینیم که بر سر او در جمهوری اسلامی چه آمد.
اواخر سال ۱۳۵۸ من به ایران بازگشتم و بلافاصله در دانشکده علوم دانشگاه تهران به عنوان دانشیار رشته ریاضی مشغول به کار شدم. اندکی بعد کنفرانس سالانه انجمن ریاضی ایران در دانشگاه مشهد برگزار شد و من به عنوان یکی از شش عضو هیئت اجرایی انجمن و سپس دبیر آن انتخاب شدم. انجمن همه ساله یک مسابقه ریاضی دانشجویی در دانشگاه‌ها برگزار می‌کرد و به نفر اول این مسابقات جایزه می‌داد. اوایل تابستان بود که مراسمی برای معرفی برنده آن سال و اعطای جایزه به او برگزار شد. برنده، دانشجویی از دانشگاه اهواز به نام مهدی علوی شوشتری بود، ولی او نتواانسته بود در مراسم شرکت کند. هیئت اجرایی از من خواست که به عنوان دبیر انجمن پشت تریبون بروم و غیبت او را اعلام کنم - و این کار آسانی نبود.
مهدی علوی شوشتری متولد سال ١٣٣٤ بود و در سال ١٣٥٣ به دلیل فعالیت‌های سیاسی در اهواز دستگیر و به سه سال حبس محکوم شده بود. پس از آزادی از زندان در سال ١٣٥٧ برای تحصیل به آمریکا سفر می‌کند ولی در فاصله کوتاهی پس از پیروزی انقلاب به ایران بر می‌گردد و در دانشگاه جندی شاپور اهواز در رشته ریاضی ادامه تحصیل می‌دهد. او در دوران تحصیل شاگردی ممتاز بوده، و از قول یکی از استادان او در زمان تحصیلش در آمریکا نقل شده که از او به عنوان با استعداد ترین دانشجویی که داشته یاد کرده است. نفر اول شدن او در مسابقات ریاضی سراسری کشور در آن سال این نظر را تأیید می‌کرد.
پشت تریبون رفتم و اعلام کردم که نفر اول مسابقات ریاضی سراسری کشور در آن سال مهدی علوی شوشتری از دانشگاه اهواز است و بعد اضافه کردم که متأسفانه خبر شدیم که ایشان چند روز پیشتر اعدام شده است. جمعیت خبر را با ناگواری شنید و در سکوت فرو رفت. من نیز سکوت کردم و همان جا ماندم. این سکوت بهت آمیز مدتی طول کشید تا نجواها شروع شد و تقریبا همه دانستند که چرا او اعدام شده است. او که در شروع انقلاب فرهنگی با آن به مبارزه برخاسته بود در فاصله کوتاهی دستگیر می‌شود و به زندان می‌افتد. سپس به دلیل این فعالیت‌ها و عضویت در سازمان پیکار به اعدام محکوم می‌شود و در روز ۶ تیرماه ۵۹ تیربا ران می‌شود.
Mirzakhani_Shoushtari.jpgمریم میرزاخانی و مهدی علوی شوشتری
قاضی صادر کنده حکم، روحانی نسبتا جوانی به نام احمد جنتی بود که اکنون شهره خاص و عام است. صادق خلخالی در خاطراتش با اشاره به این که او نیز حکمی مشابه از خمینی برای قتل و اعدام گرفته بود می‌نویسد: «حضرت آقای جنتی، در اهواز و تهران، چند نفر از طاغوتیان را محاکمه و به اعدام محکوم کرد». از دید او و جنتی لابد یک دانشجو که در زمان شاه سه سال زندان کشیده نیز طاغوتی بوده است.
مریم میرزاخانی و مهدی علوی شوشتری، در زمان‌های مختلف نفر اول مسابقات ریاضی سراسری کشور بودند. امروز مقامات جمهوری اسلامی برای مرگ میرزاخانی اظهار تأسف می‌کنند ولی هیچ یک از آنان به استعدادهای فراوانی که در طول حیات این نظام عامدا سرکوب و نابود شدند کمترین واکنشی نشان نداده‌اند. میرزاخانی البته چون فعالیت سیاسی نداشت اگر در ایران مانده بود به چنین سرنوشتی گرفتار نمی‌شد ولی مسلما موقعیت امروز را نیز نداشت و استعدادی بود که ناشکفته به گور سپرده می‌شد.