بهرام رحمانی
bamdadpress@ownit.nu
اخیرا آخوند علی خامنه ای رهبر حکومت اسلامی ایران، به «الگوی اسلامی - ایرانی یشرفت» تاکید کرده است. بحثی که قبلا تیم احمدی نژاد به پرچمداری اسفندیار رحیم مشایی، مطرح کرده بود و با انتقادات گسترده روحانیون حکومتی و سران قوه قضائیه و فرماندهان نظامی و انتظامی و سرداران سپاه و حتی با انتقاد شدید برخی از نمایندگان مجلس طرفدار دولت مواجه شده بود. این موضع تازه خامنه ای در رابطه با نظریه «الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت»، آشکارا نشان می دهد که خامنه ای نظریات تیم احمدی نژاد - مشایی را پذیرفته و این شایعه را قوی تر می کند که خود خامنه ای نیز از رویارویی با این تیم واهمه دارد. بنابراین، خامنه ای نه تنها تئوری های تیم احمدی نژاد را می پذیرد، بلکه برای جا انداختن آن در درون جناح اصولگراها که اختلافات شان روزبروز عمیق تر می گردد گام های عملی نیز برمی دارد.
واقعیت این است که خامنه ای، دیگر آن اعتبار سابق «ولایت فقیه» را ندارد. او، حتی در ظاهر هم شده قادر به حفظ قدرت فراجناحی اش نیست و دچار بحران است. امروز بسیاری از روحانیون با نفوذ حکومتی و غیرحکومتی رهبری او را قبول ندارند. تیم احمدی نژاد و خامنه ای، با حمایت همدیگر و با سرکوب های شدید پلیسی - امنیتی قدرت خود را سر پا نگه داشته اند. در چنین روندی، مسافرت های پی در پی او به قم را می توان از موضع ضعف دید و از دو منظر کلی مورد بحث و بررسی قرار داد:
- تلاش برای کسب موقعیت از دست رفته و جلب حمایت روحایون قدرتمند منتقد دولت؛
- تلاش برای جایگزینی رهبری حکومت اسلامی، پس از مرگ خامنه ای؛
بعلاوه او در تلاش است پسرش را جایگزین خود نماید. حکومت پهلوی به خانواده هزار فامیل معروف بود. یعنی شاه تلاش می کرد پست های مهم و حساس کشور را در اختیار خویشان و نزدیکان خود قرار دهد تا کنترل بیش تری بر تحولات جامعه داشته باشد. اکنون نیز حکومت اسلامی، به هزار فامیل معروف است. در واقع این حکومت اسلامی نیز حریص تر از حکومت پهلوی، اعضای خانواده و نزدیکان خود را در پست های حساس کشور قرار داده و هم چنین بسیاری از صنایع و کارخانه ها و شرکت ها را به آن ها واگذار کرده است. از این رو، بسیاری از ائتلاف ها و یارگیری های موجود و جناح بندی های سیاسی، مبتنی بر روابط و مناسبات آشنایی و خویشاوندی است.
جناح های درونی حکومت اسلامی و فراکسیون های مجلس، روسای قوه قضائیه، مقننه، مجریه و بسیاری از مسئولین کشوری و لشکری آن، براساس روابط و مناسبات خویشاوندی و دوستی تعیین می شوند.
برای مثال، حجت الاسلام سیدمسعود خامنه ای فرزند خامنه ای، داماد آیت الله سیدمحمدباقر خرازی (از طیف موسوم به اصولگرا، دبیرکل حزب الله ایران، از مدرسین حوزه علمیه قم و شوهر خواهر سیدصادق خرازی معاون وزیر امور خارجه دولت خاتمی) است.
حجت الاسلام سیدمصطفی خامنه ای، فرزند خامنه ای، داماد «عزیز خوشوقت» از طیف موسوم به اصولگرا است.
محمدحسین خوشوقت (مدیرکل رسانه ها و مطبوعات خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خاتمی و مدیر مسئول کنونی سایت فرارو)، فرزند عزیز خوشوقت و برادر زن مصطفی خامنه ای (فرزند مقام رهبری) است.
حجت الاسلام محمدی گلپایگانی (رییس دفتر مقام رهبری)، پدر شوهر خانم بشری خامنه ای دختر مقام رهبری است.
حجت الاسلام شیخ علی تهرانی، همسر خانم سید بدریه خامنه ای (خواهر مقام رهبری) است.
سیدحسن خامنه ای (رییس بازرسی وزارت نفت در دوران هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد)، برادر مقام رهبری و هادی خامنه ای(نماینده مجلس ششم، از طیف موسوم به اصلاح طلب و صاحب امتیاز روزنامه حیات نو).
حسن خجسته باقرزاده برادر زن مقام رهبری، معاون سابق سازمان صدا و سیما در امور صدا، نایب رییس اتحادیه رادیو تلویزیون های آسیا و اقیانوسیه (ABU) در سال ۲۰۰۷ و معاون نظارت و برنامه ریزی صدا و سیما.
غلامعلی حدادعادل (از طیف موسوم به اصولگرا، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضو فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، رییس مجلس هفتم، رییس کمیسیون فرهنگی مجلس هشتم و مشاور مقام رهبری) پدر زنمجتبی خامنه ای فرزند علی خامنه ای.
حجت الاسلام هادی خامنه ای از طیف موسوم به اصلاح طلب عضو مجمع روحانیون مبارز برادر مقام رهبری.
مریم خاتمی خواهر سیدمحمد خاتمی و همسر محمدعلی صدوقی امام جمعه و نماینده مقام رهبری در استان یزد.
حجت الاسلام محمدعلی صدوقی (نماینده ولی فقیه و امام جمعه یزد و معاون حقوقی و پارلمانی رییس جمهور در دوره محمد خاتمی).
رزند آیت الله صدوقی، شوهر بی بی مریم خاتمی (خواهر محمد خاتمی رییس جمهور سابق ایران) و پدر زن محمد هاشمیان (خواهر زاده رفسنجانی).
حجت الاسلام حسین هاشمیان امام جمعه سابق رفسنجان، پسر عمو و شوهر خواهر اکبر هاشمی رفسنجانی و پدر داماد حجت الاسلام محمد صدوقی (شوهر خواهر محمد خاتمی).
محمد هاشمیان، امام جمعه کنونی رفسنجان و نماینده رفسنجان در مجلس هشتم و رییس فراکسیون اقلیت، فرزند حسین هاشمیان، خواهر زاده هاشمی رفسنجانی، داماد محمد صدوقی (امام جمعه یزد و شوهر خواهرمحمد خاتمی) و شوهر خواهر زاده محمد خاتمی.
علی هاشمی (از طیف موسوم به اصلاح طلب، نماینده رفسنجان در مجلس ششم و مدیرعامل سابق شرکت پسته کرمان) برادر زاده حجت الاسلام هاشمی رقسنجانی.
محمد هاشمی (از طیف موسوم به اصلاح طلب، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران، رییس سابق صدا و سیما و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام) برادر اکبر هاشمی رفسنجانی.
حسین مرعشی (از طیف موسوم به اصلاح طلب، سخن گوی حزب کارگزاران رییس دفتر رییس جمهور و استاندار کرمان در دوران ریاست جمهوری هاشمی، نماینده مجلس ششم و رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در دوران خاتمی) برادر عفت مرعشی (همسر حجت الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی) و دائی فائزه، فاطمه،یاسر، محسن و مهدی هاشمی رفسنجانی...
می توان هم چنان به این لیست ادامه داد اما همین حد نیز به سادگی نشان می دهد که قدرت در ایران بین هزار فامیل روحانیون طراز اول حکومتی تقسیم شده است.
در چنین شرایطی، احتمالا یکی از اهداف مهم سفرهای پی در پی خامنه ای به قم، در راستای زمینه سازی برای جانشین و یا جانشینانی برای دوره پس از خود خامنه ای است.
«الگوی اسلامی - ايرانی پيشرفت»
خبرگزاری حکومتی فارس، در رابطه با موضع جدید خامنه ای، مبنی بر «الگوی اسلامی - ايرانی پيشرفت»، نوشت:
«حضرت آيت الله خامنه ای با تاكيد بر ضرورت به كارگيری همه ظرفيت نخبگان كشور در تدوين اين الگوی راهبردی، «فكر، علم، زندگی و معنويت» را عرصه های مهم الگوی اسلامی - ايرانی پيشرفت خواندند و تاكيد كردند: اين الگو، سندی بالادستی برای همه اسناد برنامه ای و چشم اندازی كشور خواهد بود.»
به گزارش خبرگزاری فارس، به نقل از پايگاه اطلاع رسانی «دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری» در نخستين نشست «انديشه های راهبردی» در جمهوری اسلامی ايران، «رهبر معظم انقلاب اسلامی و ده ها نفر از انديشمندان، استادان و صاحبنظران دانشگاهی و حوزوی»، به هم انديشی و بررسی «مبانی، ويژگی ها و ابعاد الگوی اسلامی - ايرانی پيشرفت» پرداختند.
در ابتدای اين نشست كه بيش از 4 ساعت به طول انجاميد، «14 نفر از متفكران و صاحب نظران حدود 3 ساعت و نيم، ضمن تضارب آرا، ديدگاه های متنوع و مختلف خود را در زمينه الگوی اسلامی - ايرانی پيشرفت بيان كردند.»
بنا به همین گزارش، در ادامه اين نشست خامنه ای، تاكيد كردند: «اين الگو، سندی بالادستی برای همه اسناد برنامه ای و چشم اندازی كشور خواهد بود.»
خامنه ای افزود: «تدوين الگوی اسلامی - ايرانی پيشرفت جز در يك فرآيند بلندمدت و در حالت خوش بينانه، ميان مدت، امكان پذير نيست، ضمن آن كه سرعت معقول نيز بايد وجود داشته باشد... در الگوی اسلامی - ايرانی پيشرفت، هدف ها مشخص می شود اما راهبردها ممكن است به تناسب شرايط زمان دچار تغيير و اصلاح شوند كه اين مساله، نشان دهنده انعطاف پذيری الگو است... استفاده از دو مفهوم «اسلامی و ايرانی»، به هيچ وجه به معنای استفاده نكردن از دستاوردهای ديگران و تجارب صحيح آنان نيست و ما در اين راه، با چشمان باز و انتخاب گر، از هر علم و معرفت درست استفاده می كنيم.»
خامنه ای، با اشاره به لزوم مطرح شدن و پاسخ گويی به همه سؤالات در باب الگوی اسلامی - ايرانی پيشرفت افزود: «يك سؤال اين است كه چرا اين مقطع زمانی برای تدوين اين الگو انتخاب شده است.» او، در پاسخ اين سؤال خاطرنشان كرد: «تجربه های متراكم و معرفت های انباشته شده در سی سال گذشته نشان می دهد كه مقطع فعلی، زمان مناسبی برای آغاز اين راه است.»
خامنه ای از سوی امام زمان شان نیز وعده داد که، «زندگی بشر در دوران ظهور امام عصر (عج) را، نمونه كامل زندگی انسانی خواندند و خاطرنشان كرد: بشر با تاريخ چند هزار ساله خود، هم چنان در پيچ و خم های زندگی به سر می برد و در زمان ظهور حضرت حجت، به بزرگ راه پيشرفت حقيقی می رسد كه البته بايد به طور مستمر در اين زمينه تلاش كرد.»
در ادامه نشست «انديشه های راهبردی»، پرويز داوودی ریيس مركز استراتژيك رياست جمهوری گزارشی از اقدامات انجام شده در دولت های نهم و دهم احمدی نژاد برای تدوين «الگوی اسلامی - ايرانی پيشرفت» بيان كرد. او، با اشاره به تدوين «منشور جمهوری اسلامی، در خصوص مبانی و ساختارهای كلان»، گفت: «اكنون نيز گروهی از فضلای سطح عالی حوزه و اساتيد و محققان دانشگاهی، تدوين بيست و دو طرح را برای تعيين شاخص ها در دو بخش پيشرفت اقتصادی و پيشرفت سياسی آغاز كرده اند.» در این جا روشن می شود که دولت نهم و دهم احمدی نژاد و تئوریسین آن اسفندیار رحیم مشایی، طرح «ایرانیت و اسلامیت» را سال هاست مطرح کرده اند و اکنون به رهبر نیز تحمیل کرده اند. در حالی که قبل از رهبر، رحیم مشایی به دلیل طرح این مساله، با خشم بسیاری از فرماندهان سپاه و بسیج و مقامات دیگر حکومت مواجه شده بود که اکنون رهبر با این نشست به فکر کشیدن افسار منتقدین دولت احمدی نژاد در درون جناح حاکم اصولگرایان است.
بنابراین، خامنه ای از مردم خواست به هر سرکوب و فشار پلیسی و اقتصادی و اجتماعی حکومت نمانیدگان خدا و امام زمان و امروز که در غیاب امام زمان خودش امامت را به عهده دارد، تن دهند و صدایشان درنیاید تا «انشاالله» پس از ظهور امام زمان، همه چیز درست خواهد شد؟! در واقع در این سه دهه خمینی و سیدعلی خامنه ای، هم خدا و هم پیغمبر و هم امام زمان ایران بودند و در راس حکومتی که خون های زیادی ریخته است هنوز سیر نشده اند و هم چنان مانند هیولایی به قربانیان زیادی نیاز دارند. این سیرت و طبیعت همه قدرت مداران آدم کش، تروریست و دیکتاتورهای جهان است.
شعبان بی مخ های خامنه ای و حکومت جهل و جنایت شان همواره مردم را تهدید می کنند و خط و نشان می کشند که هیچ کس، حتا حق کوچک ترین نقد رهبر را نیز ندارند؟ برای مثال، داوود احمدی نژاد دبيرکل پدافند غيرعامل حکومت، گفته است: «... نقد کردن خليفه و پيامبر خدا جايز نيست، کسی جز خداوند حق نقد کردن پيامبر و خليفه خدا را ندارد و اگر کسانی امروز به دنبال نقد کردن هستند، می خواهند تشتت ايجاد کنند... امروز ولی فقيه، خليفه خداست و هر کسی با اوست ما نيز با او هستيم و هر کسي که با رهبری نباشد، از ما نيست.»
این سرباز جان نثار رهبر، تاکید می کند: «تجمع حول محور رهبری از ساختن مدرسه و بيمارستان و خانه واجب تر و بالاتر است.»
رحيم مشایی، ریيس دفتر ریيس جمهوری با ده شغل و پست دیگری، اولین نفری بود که نظر جنجال برانگيزی مبنی بر این که «از مکتب اسلام دریافت های متنوعی وجود دارد، اما دریافت ما از حقیقت ایران و حقیقت اسلام مکتب ایران است و ما باید از این به بعد مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم» ارائه شد كه مخالفت های متعددی را با خود به همراه داشته است.
تعدادی اين سخنان را انحراف آشكار دانستند و تعدادی آن را در راستای يك گمان جاسوسی مطرح كرده و تلويحا مفقود شدن چند ساعته ايشان در نيويورك را مشكوك جلوه دادند. عده ای نظر مشایی را همان نظر «ملی گرايی و حمل تفكرات نهضت آزادی» دانستند.
پس از برگزاری «دومین همایش بزرگ ایرانیان خارج کشور» در تهران، که نماینده رهبر نیز وارد میدان شد تا به کشمکش ها و موضع گیری های انتقادی برخی از اصول گرایان در برابر اسفندیار رحیم مشایی و دولت آتش بس دهد.
هدف همایش تهران، جذب عده ای از متخصصان و تجار و سرمایه داران ایرانی مقیم خارج کشور بود که 1200 نفر با صرف هزینه های کلان و رشوه و وعده پست و مقام به این نشست کشانده شده بودند. این نمایش کشمکش جدیدی را بین سران و مقامات جناح حاکم اصول گرایان به وجود آورد. رییس ستاد کل نیروهای مسلح حکومت اسلامی، این بالاترین مقام نظامی - امنیتی حکومت، اسفندیار رحیم مشایی را «مجرم علیه امنیت ملی» معرفی کرد. بنا به نوشته خبرگزاری حکومتی فارس، سیدحسن فیروزآبادی رییس ستاد کل نیروهای مسلح در یک سخن رانی در «دانشکده امنیت ملی دانشگاه عالی دفاع ملی» درباره سخنان مشایی در همایش ایرانیان خارج کشور، گفته است: «وقتی فردی می آید در آن جایگاه می گوید مکتب ایرانی، یعنی کشورهای اسلامی، حساب ما از شما جداست، کشورهای عربی حساب ما از شما جداست این در جهت تجزیه جهان اسلام است این حرف ها در جهت خنثی کردن خون های شهدا و زحمت هایی است که امام و رهبری عزیز انقلاب برای اتحاد جهان اسلام کشیده اند.» وی ادامه داده است: «این حرف های کوچکی نیست، نمی دانم چطوری کسی جرات می کند و به خود این اختیار را دهد در حالی که هیچ حکم و حق قانونی ندارد این حرف ها را بزند، این ها جرم است. ورود تئوریسین ها و نظریه پردازان جنگ نرم و جاسوسان سیا به کشور را چه کسی اجازه داده است؟ وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی باید پاسخ گو باشند و قوه قضائیه بایستی رسیدگی کند. چرا قوه قضائیه به این جرایم رسیدگی نمی کند، این ها جرایم امنیت ملی هستند، این اظهارات ارکان نظام را مورد هدف قرار می دهند، وقتی کسی مکتب ایرانی را در نفی و کنار گذاشتن مکتب اسلام ناب محمدی، اراده می کند و ایران را در مقابل جمهوری اسلامی ایران بیان می کند مگر جز ادامه راه فتنه گران است؟»
حمید رسایی، از نمایندگان مجلس که به دلیل حمایت هایش از احمدی نژاد به «وکیل الدوله» شهرت یافته نیز ضمن سخنانی در جمع بسیجیان، از در راه بودن «فتنه جدید» به سرکردگی مشایی خبر داده است. به گزارش رجا نیوز، رسایی گفته است: «بر اساس قواعدی كه تا به امروز حاكم بوده، انقلاب اسلامی باز هم با فتنه های ديگری مواجه می شود و شايد تا 10 سال آينده فتنه بعدی خود را نشان دهد. قطعا فتنه آينده در برابر ولايت و مورد حمايت جريان رسانه ای استكبار خواهد بود. متاسفانه برخی موضع گيری ها و اظهارات مانند مكتب ايران در برابر مكتب اسلام سبب شده تا رسانه های استكباری از گوينده آن استقبال كنند و اين حكايت از انحراف معتقدان به اين جريان است و نيروهای انقلاب به ويژه ریيس جمهور بايد هم چون ديگر موارد با موضع انقلابی تكليف اين جريان را معلوم كند.»
در برابر این حملات، اسفندیار رحیم مشایی، دست به حمله متقابل زد. او، به سخنان مصباح یزدی، شریعتمداری، فیروزآبادی و دیگر منتقدان خود واکنش نشان داد و آنان را «باندهای ثروت و قدرت» نامید. از سخنان مصباح که وی را «یک فعال دینی با برخورد سطحی» دانسته بود، ابراز «تاسف» کرد و خبر داد که از فیروز آبادی شکایت می کند. بنا به نوشته جوان آنلاین، وی درباره فیروز آبادی در «جمع مدیران و سردبیران ایرنا»، گفته است: «به خاطر اتهاماتی که از سوی این شخص به من وارده شده محق هستم از مسیر قضایی موضوع را پیگیری کنم و این کار ر ا برای تنویر افکار عمومی انجام خواهم داد.»
بنا به نوشته فارس، مشایی هم چنین در دیدار با «برخی دانش جویان» در واکنش به دیگر منتقدان خود چنین گفته است: «تخريب بنده از سوی بعضی باندهای قدرت - ثروت و عناصر عوام فريب جای تعجب ندارد، اما برخورد سطحی، چكشی و غيرعادلانه از سوی برخی انديشمندان و فعالان حوزه دين با مباحث مطرح شده موجب تاسف است و باعث نهادينه شدن يك رفتار غلط در سطح عموم جامعه می شود. اين منطق كه يك مسئول اجرايی، حرف نزند و ديدگاه هايش را مطرح نكند، از كدام آموزه دينی و فقهی استخراج و استنتاج شده است؛ برخلاف بعضی ها حرف های بنده نه فقط تئوری پردازی نيست، بلكه بيان بسياری از رفتارهای جاری است كه بنده فقط در مقام تبيين يا تصحيح آن ها سخن می گويم.»
رحیم مشایی، در خبرگزاری دولتی ايرنا، شدیدا به «عالی ترين فرمانده نظامی حکومت» حمله کرده و خطاب به سرلشگر فيروزآبادی، گفته است: «حرف های فيروزآبادی غيرمسئولانه و جاهلانه است. چه کسی بايد ثابت کند که چه کسی عامل ابر سرمايه داری است؟ تو نمی فهمی که در اين شرايط سياسی بين المللی ما بايد تلاش کنيم زمينه های حضور نخبگان ايرانی خارج از کشور را در ايران فراهم کنيم. آقای عضو شورای امنيت ملی! تو چرا نمی فهمی؟! حالا تو را هم بايد توجيه کنم؟! مشايی ادامه داده که: «سند ندارم که بگويم فيروزآبادی از جنس گروه شيطان است اما فيروزآبادی سراسر جهالت است.»
او، خطاب به برخی از نمايندگان اصول گرای منتقد نیز گفت: «اگر احمدی نژاد نبود چه کسی به شما رای می داد که اکنون بنشينيد و چنين سخنانی را عليه بنده بر زبان جاری کنيد.»
سرانحام با ادامه حملات تند بخشی از نيروهای طرفداران دولت به رحيم مشايی، سعيدی نماينده خامنه ای در سپاه احمدی نژاد و رحيم مشايی را «دو بزرگوار» خطاب کرد و خواست که «ادبيات» خود را به نحوی اصلاح کنند که موجب تشديد اختلاف نشود. مشروح سخنان سعيدی که در خبرگزاری فارس، انتشار یافته، از جمله گفته است: «بايد از سخنانى كه موجب سوء استفاده دشمن می شود پرهيز كرد. خبرگزارى فارس، نوشت: «نماينده ولى فقيه در سپاه با بيان اين كه امروز كشور ما در خط مقدم جبهه مبارزه با استكبار قرار دارد، تاكيد كرد: بايد در ادبيات و سخنان مان دقت كنيم كه خداى ناكرده دشمن سوء استفاده نكند.»
او، در ادامه سخنان خود، به نوعی نیز خامنه ای را به داشتن قدرت «وحی» و ارتباط با «علوم فوق بشری»، بالا برده و با تاكيد بر اين كه «پيامبر هم قدرت وحى دارد و هم ارتباط با علوم فوق بشری، كه بتواند پاسخ نيازهاى بشر را ارائه كند»، تصريح كرد: «امام بايد بتواند به علوم فوق بشرى دست پيدا كند. در عصر غيبت مديريت برتر و مصونيت حداكثرى را كافى می دانيم از جهت مبانى و اصول كه همان فقيه جامع الشرايط است كه با اشراف بر قرآن و سنت و عدالت واقعى می تواند مديريت جامعه و اداره امور بشر را بر عهده گيرد.»
احمدی نژاد نیز در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران به دفاع تمام عیار از مشایی پرداخته و گفته بود: «یك حساسیت روی آقای مشایی ایجاد كردند كه این حساسیت عادی نیست. غیرعادی است. هر مطلبی كه گفته می شود قسمتی از این مطلب را می زنند و روی آن مطلب شروع به تبلیغات می كنند و هرچه آقای مشایی در آن مورد توضیح می دهد می گویند قبول نداریم. این روش ها درست نیست. آقای مشایی رییس دفتر رییس جمهور است و من به ایشان اعتماد كامل دارم. ایشان مومن به اصول جمهوری اسلامی ایران و اندیشه های انقلاب هستند. مومن به خط ولایت و انسانی پاك هستند. ایشان نظر می دهند، دیگران نیز نظرات شان را مطرح كنند. دعوایی نیست. اگر نظرات ایشان را قبول ندارید عالمانه نقد كنید. نباید فضا را صفر و صد كنید یا كفر و ایمان كنید.»
سرانجام رهبر خودش نیز وارد میدان شد و بحث «مکتب ایرانیت» و «اسلامیت» را به عنوان سیاست های رابردی حکومت، مورد تایید قرار داد.
با وجود این که هرچند وقت يک بار اسفنديار رحيم مشايی، يار نزديک محمود احمدی نژاد با اظهاراتی از مکتب ايرانی و تعریف و تمجید می کند و چاپلوسانه از کوروش تعریف می کند با انتقادهایی روبرو می شود. اکنون با موضع گیری اخیر رهبر و تایید مواضع مشایی، این مساله در جامعه قوت بیش تری پیدا می کند که او به عنوان رییس جمهوری دوره آینده، در نظر گرفته شده است.
اخیرا در غرفه سايت همت آنلاين در نمايشگاه هفدهم مطبوعات، به طور دائم فيلم های سخن رانی رحيم مشايی پخش می شد و سی دی آن با قيمت پايين در اختيار بازديدکنندگان قرار می گرفت.
پسر بزرگ احمدی نژاد با فرزند مشايی ازدواج کرده است و گقته می شود احمدی نژاد، به رحيم مشايی و مواضع او سمپاتی زیادی دارد.
در اين كه روی آوری سران حکومت اسلامی به «مكتب اسلام و مکتب ایران»، اقدامی در جهت جلب حمایت ناسیونالیسم ایرانی است، شکی نیست. اما سئوال این است که چرا این طرح در این دوره مطرح می شود؟ بنظرم تحریم های اقتصادی و فشارهای بین المللی و بحران های سیاسی و اقتصادی فزاینده در جامعه ایران، سران حاکم حکومت اسلامی را وادار کرده است برای تخفیف بحران هایشان به ناسیونالیسم ایرانی روی بیاورند تا بلکه از یک سو، سرمایه تعدادی از سرمایه داران و متخصصان خارج کشور را جذب کند و از سوی دیگر، در سطح بین المللی برای بقای حکومت شان یارگیری کنند.
اما پیشرفت بیش از این مشایی، چندان ساده نخواهد بود. روحانیون سرشناس و با نفوذ حکومتی چون جوادی آملی، استادی، آيت الله العظمی ناصر مكارم شيرازی، آيت الله العظمی صافی گلپايگانی، آيت الله مصباح يزدی، آيت الله يزدی، آيت الله خاتمی و ... همه منتقد رحیم مشایی هستند.
سفرهای مکرر خامنه ای به قم
خامنه ای باز هم به قم رفت. او، بیش از این نیز به فاصله کوتاهی سه سفر پی در پی در پی به این شهر داشت که یکی از ها به مدت 10 روز در اواخر مهر ماه سال جاری بود.
به گزارش خبرگزاری های حکومتی، خامنه ای در این سفرهای سعی کرده است که از روحانیون دل جویی کند و آن ها به حمایت از خود و دولت احمدی نژاد بکشاند.
آيت الله خامنه ای، از ۲۷ مهر ماه سال جاری به مدت ده روز به قم سفر کرد و برخی از مراجع و روحانيون ارشد نيز با او ديدار کردند. پس از اين سفر، خامنه ای دو سفر غيررسمی دیگری نیز به قم داشت.
خامنه ای، در سفر دوم خود به قم با آيت الله مکارم شيرازی، آيت الله نوری همدانی و آيت الله جعفر سبحانی دیدار و گفتگو کرد. او هم چنين در سومين سفرش با آيت الله موسی شبيری زنجانی و آيت الله عبدالله جوادی آملی، از مراجع تقليد شيعه در قم، ديدار و گفتگو کرده است.
سفر خامنه ای به قم می تواند دلایل مختلفی داشته باشد. از جمله در مضحکه و تقلب انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، شکاف بزرگی بر پیکر حاکمیت وارد شد و به خصوص مردم فرصت را غنمینت شمردند و به خیابان ها ریختند و با به آتش کشیدن تصاویر خمینی و خامنه ای و شعار علیه سران حکومت در مقابل تعرض و یروش نیروهای سرکوبگر تا دندان مسلح حکومتی ایستادند؛ به ویژه جوانان دختر و پسر جان فشانی ها و شهامت های فوق العاده ای از خود نشان دادند و با مبارزه و گزارش و مقاله و فیلم و تصاویری که به جهان مخابره می کردند کلیت حکومت اسلامی را در نزد افکار عمومی مردم ایران و جهان رسوا کردند. بنابراین، یک دلیل سفرهای خامنه ای به قم می تواند در راستای ترمیم شکافی باشد که در میان روحانیون طراز اول حکومت به وجود آمده است.
در پی برنده اعلام شدن محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری و سرکوب گسترده اعتراضات به نتیجه انتخابات، برخی از مراجع تقلید به جانب داری خامنه ای از احمدی نژاد و نقش مستقیم او در تقلب انتخابات به نفع احمدی نژاد، رسما و علنا اعتراض کردند و برخی دیگر نیز راه سکوت را در پیش گرفتند.
برای مثال، آيت الله سيدعلی محمد دستغيب، از مراجع منتقد و هم چنين عضو مجلس خبرگان رهبری، نیز در شهريور ماه سال جاری در نامه ای از اعضای مجلس خبرگان رهبری خواسته بود که وظيفه خود را درباره اجرای قانون اساسی و نظارت بر رهبر جمهوری اسلامی پيگيری کنند. براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران، مجلس خبرگان رهبری در صورتی که رهبر جمهوری اسلامی يکی از شرايط خود را از دست بدهد، می تواند وی را از کار برکنار کند.
آيت الله سيد علی محمد دستغيب، هم چنین پس از حوادث انتخابات رياست جمهوری از مجلس خبرگان خواسته بود که برای رسيدگی به شکايت و اعتراضات مردم تشکيل جلسه بدهد.
براساس گزارشات، در جريان سفر مهر ماه خامنه ای به قم، برخی از مراجع سنتی قم و نيز مراجع تقليد نزديک به جناح اصلاح طلبان به ديدار آيت الله خامنه ای نرفتند. در اين ميان می توان از آيت الله وحيد خراسانی، آيت الله موسوی اردبيلی و آيت الله صانعی ياد کرد.
پایگاه های خبری «خبر آنلاین» و «رجانیوز» در گزارش های مشابهی خبر داده اند که آیت الله خامنه ای یک هفته پس از پایان سفر ده روزه خود به قم، برای دیدار با چند مرجع تقلید، بار دیگر به این شهر سفر کرد. وی در سفر دوم خود به قم با آیت الله مکارم شیرازی، نوری همدانی و جعفر سبحانی، سه مرجع تقلید نزدیک به محافظه کاران، دیدار کرد.
در سفر ده روزه رهبر جمهوری اسلامی به قم، از میان ۲۰ مرجع تقلید صاحب رساله ساکن این شهر، ۱۲ نفر به ملاقات آیتالله خامنه ای رفتند و هشت تن دیگر حاضر به دیدار با رهبر جمهوری اسلامی ایران نشدند. این مساله شکست بزرگی برای موقعیت متزلزل خامنه ای به حساب می آید.
در برخی از گزارش ها آمده است که در آن سفر درخواست آیت الله شبیری زنجانی از خامنه ای آزادی علی شکوری راد، از جناح اصلاح طلب است که در بازداشت به سر می برد. پس از این دیدار بلافاصله این عضو ارشد حزب مشارکت ایران اسلامی از زندان آزاد شد.
ديدار نکردن آيت الله وحيد خراسانی با خامنه ای، خبرسازتر از همه شد. چرا که او از مراجع تقليد طراز اول جامعه دينی سنتی ايران است و علاوه بر آن با صادق لاريجانی، ریيس کنونی دستگاه قضايی ايران که منصوب آيت الله خامنه ای است، نيز پيوند سببی دارد.
هم چنين آيت الله موسوی اردبيلی و آيتالله صانعی گرچه هر دو از مراجع نزديک به اصلاح طلبان به شمار می آيند اما به لحاظ نقشی که در دوران شکل گيری و ثبيت حکومت اسلامی داشتند، تا پايان دوره رياست جمهوری آيت الله خامنه ای همکاری نزديکی با او داشتند.
هدف دوم سفرهای مکرر خامنه ای به قم، احتمالا در رابطه با جانشینی ایشان است. در بین مردم این شایعه بسیار قوت دارد که مجتبی فرزند خامنه ای قرار است جانشین وی شود و خامنه ای به قم رفته برای این که رهبری او را در میان طلاب و مراجع قم جا بیاندازد.
هدف دیگر او می تواند به وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور مربوط باشد. حکومت اسلامی، هم اکنون در بحران های فزاینده اقتصادی، سیاسی و حتی در انزوای دیپلماتیک به سر می برد. دوستان دیروزی این حکومت، چون روسیه امروز فاصله زیادی از حکومت اسلامی گرفته و حتی قرادادهای منعقد شده قبلی را نیز اجرا نمی کند. برای مثال، قرارداد تحویل موشک های ضدهوایی پیشرفته برای حفاظت نیروگاه هایش با حکومت اسلامی چند سال پیش بسته شده است اما روسیه از تحویل آن ها سر باز می زند. دولت روسیه، خیالش راحت است که هیچ مرجعی در جهان به شکایت حکومت اسلامی، در مورد این قرارداد گوش نمی دهد تا چه برسد به بررسی آن. چون که احمدی نژاد بارهای گفته است ما از روسیه به جوامع بین المللی شکایت خواهیم کرد.
بنا بر گزارشات برخی سایت های منتقد دولت، «بیت رهبری» با نظر مثبت خامنه ای و با محوریت مجتبی خامنه ای چند ماه قبل از اغاز سفرهای خامنه ای به قم، با تشکیل کار گروهی با حضور سردار فیروزآبادی، سردار جعفری، سردار نقدی، سردار احمدی مقدم، مجتبی ذوالنور، حسین طائب، ضرغامی، سردار مصطفی محمدنجار، حسین شریعتمداری، محسنی اژه ای، آیت الله مقتدایی، شیخ محمد یزدی، سیداحمد خاتمی، علی اصغر حجازی، علی لاریجانی، محمدی گلپایگانی، احمد جنتی، آیت الله مومن، حیدر مصلحی، سلیمی (رییس دادگاه ویژه روحانیت) و حداد عادل به بررسی و برنامه ریزی گسترده برای سفری «باشکوه و در شان و جایگاه خامنه ای» به عنوان «خلیفه مسلمین و عالی رتبه ترین و اعلم مراجع تقلید شیعیان جهان» به قم، تدارک بزرگی دیده بودند.
در این گزارشات هم چنین آمده است که در ابتدا برنامه ریزی برای سفری بسیار مفصل و اقامتی بین ۲۵ تا ۳۰روز در قم در دست بررسی بوده اما به دلیل این که او با استقبال بسیار سرد مراجع و علما و نیز معتمدین شهر قم روبرو شد، زمان اقامت خامنه ای به ۱۰ روز کاهش یافت. این کارگروه با محوریت دو کمیسیون اصلی و تعداد زیادی کمیسیون های فرعی کار خود را ماه در تهران، قم و چند مرکز استان در همسایگی استان قم آغاز کرده بودند. یکی از دو کمیسیون اصلی این کارگروه، با دستور جلسه امنیتی - اطلاعاتی و صرف صدها میلیارد تومان از «بیت المال» برای تدارک گسترده مراسم استقبال از کیلومترها خارج شهر قم از منطقه منظریه حدود بیست کیلومتری قم و فراخوان گسترده نیروهای بسیج و طلاب برای شرکت در مراسم، ایجاد فضای شدید امنیتی و اطلاعاتی از مدت ها قبل از سفر رهبری و کنترل شدید امنیتی به شکلی که اکثر مسیر طولانی حرکت کاروان خودروهای رهبر و نیز منطقه محل اقامت وی و هیات همراه کاملا باید از قبل بازرسی شود و در یک کلام قم به شکل پادگانی امن برای حضور رهبر درآید. آذین بندی شهر، نصب گسترده بیلبوردهای خیرمقدم و خوش آمدگویی، پخش شربت و شیرینی و ذبح شتر، گاو و گوسفند در طول مراسم استقبال و تدارک گسترده برای چندین روز اسکان و اطعام و پرداخت میلیاردها تومان پاداش و مزایا به نیروهای بسیج و طلاب اعزامی از استان های مختلف برای حضور در «مراسم استقبال و دیدارهای مردمی رهبری و…» فعالیت کرده بودند.
کمیسیون دیگر، بیش تر با دستور آماده کردن مقدمات حضور مراجع و علمای مشهور حوزه علمیه قم، ابتدا با اولویت حضور آن ها در مراسم استقبال و در صورت عدم موافقت، در مراسم سخنرانی رهبری در حرم معصومه فعالیت داشت که در غیر این صورت اگر حاضر به حضور در مراسم سخنرانی رهبری نیز نشدند حتما باید در محل اقامت رهبری حضور یابند و با ایشان دیدار کنند.
این کمیسیون، به منظور رسیدن به این هدف با مراجع و بیوت و دفتر آن ها به دفعات گفتگو کرده و از انواع تطمیع و تهدید استفاده کرده است اما به نظر می رسد که اکثریت مراجع عظام و علما حاضر به تمکین در مقابل این دستورالعمل «بیت رهبری» نشدند.
هم زمان با سفرهای خامنه ای به قم، هلکوپترهای سپاه و نیروی انتظامی، به طور مرتب در فضای شهر به پرواز مشغول بوده و تمام تحرکات را زیر نظر داشتند. اهالی شهر قم در فضایی کاملا امنیتی - پلیسی شاهد سفرهای خامنه ای به شهرشان بودند.
حضور نیروهای امنیتی و لباس شخصی های بسیج در سطح شهر کاملا محسوس بود و تمام مسیرهای اصلی شهر قم تحت کنترل دوربین های مدار بسته قرار گرفته و به مغازه دارها دستور داده بودند که کسب و کار خود را هم زمان با ورود رهبری به قم تعطیل کنند. مدارس از سطوح ابتدایی تا دبیرستان موظف به تعطیلی کلاس ها و شرکت در مراسم استقبال شدند، ائمه مساجد مکلف شدند در روز ورود رهبری بین نماز ظهر و عصر دو رکعت نماز شکر برای سلامتی وی بخوانند و از همه مهم تر این که ماموران امنیتی به سراغ مراجع تقلید رفته و از آن ها خواستند با حضور در حرم معصومه به استقبال خامنه ای بروند.
چنین تدابیر ویژه ای برای سفر رهبر حکومت اسلامی به قم، جامعه را حیرت زده کرده است. آخرین سفر رسمی خامنه ای به قم ده سال پیش، یعنی در سال 1379 صورت گرفت و از آن زمان تاکنون تغییر و تحولات زیادی در سطح مرجعیت و در سطح حوزه های علمیه به وقوع پیوسته است. در این سال ها مراجع و روحانیون غیرحکومتی نقش پررنگ تری ایفاء کرده اند و تحولات مربوط به انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته نیز نقطه اوج اختلافات بین روحانیت حکومتی و روحانیت غیرحکومتی بوده است. این تحولات عموما به انزوای رهبر در میان یاران قدیمی شان منجر شده است.
چندی پیش نیز احمدی نژاد به قم رفت که دست از پا درازتر برگشت. برای مثال، آیت الله مکارم شیرازی در سخنانی که ناظران مصداق آن را محمود احمدی نژاد دانسته اند گفته است: «کسی که علنا دروغ می گوید، به وعده های خود عمل نمی کند و به مردم ظلم روا می دارد، متظاهر به فسق بوده و غیبت او نیز جایز است.» در جریان سفر چندی پیش محمود احمدی نژاد به شهر قم، بسیاری از مراجع از دیدار با وی امتناع کردند و در گزارشات آمده بود که آیت الله صافی گلپایگانی در پاسخ به درخواست محمدی گلپایگانی، رییس دفتر آیت الله خامنه ای برای دیدار با احمدی نژاد گفته است که: «دیدار با احمدی نژاد به لحاظ شرعی حرام است.»
باین ترتیب، یکی دیگر از اهداف خامنه ای به قم می تواند ترغیب کردن مراجع برای حمایت از دولت احمدی نژاد باشد.
نهایتا یکی از اهداف دیگر خامنه ای در سفر به قم، راه انداختن تجمعی به عنوان «استقبال خودجوش» مردم از رهبر بود که در یک سال گذشته در راه پیمایی های میلیونی، رسوا شده بود.
احتمالا آن چه که برای خامنه ای در این سفرهایش به قم مهم است، این مساله است که آخوندهای قم، دست کم علیه او موضع گیری نکنند و سکوت آن ها تعبیر به عدم رضایت شود. طبیعتا ملاقات ها و گفتگوهای خصوصی می تواند در این موضوع نقش داشته باشد که اگر مراجع تقلید قم، اعتراض یا دلخوری و یا انتقادی دارند، خامنهای مستقیما به آن ها پاسخ دهد و سیاست های حکومت به ویژه سرکوب های وحشیانه شان را توجیه کند.
عده ای از مردم، در رابطه با سفرهای خامنه ای به این شهر، به طنز می گفتند که او برای «تاجگذاری» به قم آمده است.
سفرهای پی در پی خامنه ای، حاکی از آن است که او در این سفرها، هنوز به اهداف خود نرسیده است.
همه قرائن و شواهد نشان می دهد که بحران، کلیت حکومت اسلامی را فراگرفته است. در حال حاضر قوه قضاییه، مجلس، مجمع تشخیص مصلحت و شورای نگهبان، حتی آن موقعیت های قبلی خود را از دست داده اند و خامنه ای و احمدی نژاد، حرف اول و آخر را می زنند. قدرت نظامیان و امنیتی ها در بیت رهبری و دولت در حال گسترش است. جای این ارگان ها را کارگروه گرفته است که متشکل از چهارده عضو، یعنی محمدحسن ابوترابیفرد، محمدرضا باهنر، محمد دهقانی و احمد توکلی به نمايندگی از مجلس، الهام، عزيزی، ميرتاجالدينی و بداغی از دولت، مهرپور، مدنی و افتخار جهرمی، از اساتيد دانشگاه با سابقه حقوقی و عضويت در شورای نگهبان، و عليزاده، عباسعلی کدخدايی و جنتی از شورای نگهبان.
پس از هجده جلسه، کدخدایی، سخن گوی شورای نگهبان، و نمایندگان مجلس برداشت خود را از این جلسات عرضه کرده اند. مجلس در یک گزارش بیست صفحه ای در پایگاه اینترنتی مجلس منتشر کرده که عموما تخلفات قانونی دولت و امتناع از انجام وظایف را لیست می کند: عدم ارسال مصوبات هیات دولت به مجلس، استنکاف از ابلاغ و اجرای مصوبات مجلس، از میان بردن امکان بررسی بودجه با تاخیر در ارسال، ایجاد ابهام در تخصیص بودجه، واردات سوخت بدون مجوز مجلس، استنکاف از وضع آییننامه اجرایی برای مصوبات مجلس، خودداری از تخصیص بودجه بر اساس مصوبات مجلس و تصمیم گیری در حوزههایی که فراتر از اختیار دولت است.
بنا به روایت کدخدایی، گروه تشکیل شده در چهار حوزه به محدود کردن اختیارات مجلس پرداخته است: ۱- حوزه هایی که مجلس اصولا نباید به آن ها وارد شود، مثل نظارت استصوابی شورای نگهبان، شمول اختیارات رهبری، اختیارات مجلس خبرگان، وظایف و اختیارات مجمع تشخیص مصلحت نظام و مواردی كه محل بار مالی آن تعیین نشده است، و در صورت ورود و رد شورای نگهبان، مجلس حق ارجاع به مجمع تشخیص مصلحت نظام را ندارد و در صورت ارجاع، مجمع حق بررسی و اظهار نظر ندارد. (برخلاف اصل ۷۱ قانون اساسی)؛ ۲- دادن حق تذکر به مجلس به رییس دولت (برخلاف اصل ۱۱۳ قانون اساسی)؛ ۳- اجازه وضع مقررات و آییننامهها به دولت بدون نیاز به بررسی مجلس (برخلاف اصل ۱۳۸ قانون اساسی)، و ۴- محدود کردن کمیسیونهای مجلس در بررسی سوال نمایندگان از وزرا. (جام جم، ۲۹ آبان ۱۳۸۹)
در واقع دستاورد این کارگروه، رسمیت و شفافیت یافتن کاهش اختیارات مجلس و گردن کشی قوه مجریه روبرو شده است. در گزارش چهار نماينده مجلس عضو کارگروه حل اختلاف اعلام شد که با توجه به اوامر رهبر حکومت اسلامی در مورد تعامل با دولت و نيز شرايط سياسی، تاکنون از سئوال و استيضاح ریيس جمهور صرف نظر شده است. بنابراین، همه ارگان های حکومت اسلامی موظفند بدون چون و چرا باید گوش به فرمان رهبر و رییس جمهور باشند و هیچ انتقادی از سوی هر کس و هر مقامی پذیرفته نیست و فرد و مقام منتقد به همکاری با «دشمن» توصیف می شود.
تشکیل سمینار شخصی و اختصاصی «الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت» در بارگاه رهبری و بعد از آن تاسیس مرکز تدوین الگوی اسلامی- ایرانی در ریاست جمهوری برای جانشینی این الگو به جای «سند چشم انداز» گامی در جهت محکم کردن پایشان در قدرت و حاکمیت در مقابل رقبای خود، و هم با حمایت و پشتیبانی گروه هایی از ناسیونالیسم ایرانی، شاید بر بحران هایشان غلبه کنند.
رهبر به آن حد از ابتذال و زبونی سیاسی رسیده است که علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی، در تازه ترین کنفرانس مطبوعاتی خود، رسما اعلام می کند از «آقای هاشمی رفسنجانی» انتظار داریم در «حمايت از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب» راسخ باشد.
علی لاریجانی، در زمينه اجرای قانون «هدف مندی» گفته است اگر زمينهها فراهم نشود مشكلاتی ايجاد می آود. او اضافه كرد: «مجلس آزادسازی قيمت ها تا ميزان 20 هزار ميليارد تومان را در طول سال تصويب كرده بود ولی فكر می كنم اجرای آن به چارچوب های اين قانون باز می گردد. ریيس مجلس، هم چنين در پاسخ به سئوال خبرنگار ايسكانيوز كه در خصوص نظر كارگروه حل اختلاف مشترك بين مجلس، دولت و شورای نگهبان پرسيد، گفت: «آقای كدخدايی صحبتی كرده بود كه گويا نظر وی نظر كارگروه بود در حالی كه اين طور نبوده است و زمانی كه بعدا بنده با او صحبت كردم او گفت كه صحبت هايش جمع بندی جلسات كارگروه حل اختلاف نظر نبوده است؛ لذا آقای كدخدايی نظر خودش را اعلام كرد كه به خودشان مربوط است و مجلس نيز نظر خود را اعلام كرد.
یا این که آیت الله جنتی، گفته است: «رد ولایت فقیه، انکار خداوند است.» این حرف نشانه اوج درماندگی و ضعف روزافزون جنتی و دیگر شعبان بی مخ های خامنه ای برای جلوگیری از هم پاشیدن حکومت جهل و جنایت شان است. همه این تحرکات نشان می دهند که نه تنها رهبر، بلکه کل حکومت به باتلاق افتاده و هر چه هم دست و پا زده می شود بیش تر در اعماق آن فرو می رود.
مهم تر از همه امروزه آیت الله های ریز و درشت فسیل شده حکومتی و غیرحکومتی با ایدئولوژی ارتجاعی اسلامی و سیاست های جانیانه شان، تاثیر بسیار مخرب و منفی در زیست و زندگی اکثریت مردم ایران، به ویژه نیروی جوان کشور دارند. آن ها، انگل های مفت خوری هستند که منابع و ثروت های کشور را در چنگال های خونین خود و اطرافیان و حکومت شان گرفته اند و آن چنان شیفه قدرت و ثروت هستند که به هیچ بنی و بشری که در مقابل آن ها بایستد رحم نمی کنند. کسب و کار دایمی سران و مقامات و مسئولین حکومت اسلامی در سه دهه حاکمیت شان، جز تزویر و ریا، تهدید و ترور، غارت و دزدی، شکنجه و اعدام، شلاق و سنگسار، چیز دیگری نبوده است. اما آن ها نیک می دادنند که دیر یا زود بساط خونین آن ها توسط کارگران، زنان، دانش جویان و همه نیروهای آزادی خواه و برابری طلب و عدالت جو برچیده خواهد شد.
بدین ترتیب حکومت اسلامی و سران آن، حتی وجهه شان را در میان طرفداران دیروزی خود نیز از دست داده اند و غیر از نیروهای سرکوبگر و قلیلی از مردم مذهبی و خرافی، حامی و پایگاهی ندارد. این حکومت، تنها با سرکوب های وحشیانه و با اتکا به نیروهای سرکوبگر خودش را سر پا نگه داشته است. سرکوب جنبش کارگری، زنان، دانش جویان، مردم تحت ستم و اعتراضات خودجوش مردمی توسط حکومت، فقط یک دوره کوتاهی کارساز است و در درازمدت کارآرایی خود را از دست می دهد. آن هم در شرایطی که بحران های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی در کشور روزبروز فزونی می گیرد و هر روز بیش از روز قبل، نارضایتی عمومی از حکومت افزایش می یابد؛ در سطح بین المللی نیز در حال انزوا به سر می برد در نتیجه به سراشیبی سقوط افتاده و شانس بقا ندارد.