کشور از یکسو در دام پنجره های شکسته افتاده و به کارخانه تولید «نااطمینانی» تبدیل شده، و از سوی دیگر نه تنها نظام سیاسی حاکمیت پشتیبان اصلاحات اقتصادی دولت نیست، بلکه با اسیدپاشی به چهره اقتصاد ایران از درون همین پنجره های شکسته ناامنی اقتصادی را دامن میزند.
نظریه «پنجره شکسته» که دستاورد فکری مشترک یک جرمشناس و یک جامعهشناس آمریکایی است، خیلی ساده میگوید برخی پدیدههای ظاهرا کوچک، محتوای پیامشان خیلی بزرگ است. مثلا شما ممکن است از روی کثیف بودن بدنه خودروی یک نفر، درباره شخصیت او نیز داوری نامناسبی داشته باشید. وجود یک «پنجره شکسته»، در خانه یا کوچه یا کارخانه شما، پیامی است به ببیننده که اینجا اوضاع خیلی هم نظم و نَسَق ندارد.
دیرزمانیست که صدها پنجره شکسته در جامعه ما وجود دارد ولی به آنها اهمیتی داده نمیشود.
– پنجره شکسته یعنی اینکه تلویزیون پنج درصدی با عدم پخش مستقیم سخنان رئیس جمهور در مجامع مختلف، به رخ همگان میکشد که پاسدار قانون اساسی کشور در این دیار هیچکاره است.
– پنجره شکسته یعنی اینکه بنا به قول وزیر اقتصاد، چهل درصد اقتصاد کشور در دست نهادهایی است که نه مالیات میدهند و نه دولت و مجلس منتخب مردم بر آنها نظارت دارد.
– پنجره شکسته یعنی اینکه رئیس جمهور به سه وزیرش دستور پیگیری موضوع اسیدپاشی اصفهان را میدهد، ولی هیچگاه گزارشی از عملکرد وزراء بدست نمیاید. این در حالیستکه نیروهای نظامی مدعی کنترل پهباد آمریکایی و به زمین نشاندن آن در خاک ایران هستند. و یا نیروهای امنیتی رد قاتلان دانشمندان هسته ای را تا اسرائیل پی میگیرند.
– پنجره شکسته یعنی اینکه رئیس جمهور به سه وزیرش دستور پیگیری موضوع اسیدپاشی اصفهان را میدهد، ولی هیچگاه گزارشی از عملکرد وزراء بدست نمیاید. این در حالیستکه نیروهای نظامی مدعی کنترل پهباد آمریکایی و به زمین نشاندن آن در خاک ایران هستند. و یا نیروهای امنیتی رد قاتلان دانشمندان هسته ای را تا اسرائیل پی میگیرند.
– پنجره شکسته یعنی اینکه کارآفرینی با سرمایه شخصی خود به تولید کالایی اقدام مینماید، ولی پس از مدتی فلان نهاد خاص که فعالیت اقتصادی هم دارد شروع به واردات همان کالا میکند و با اعمال نفوذ، تعرفه های واردات آنرا کاهش میدهد.
– پنجره شکسته یعنی رئیس جمهور موافقت میکند جسد ایرانشناس آمریکایی در اصفهان به خاک سپرده شود، ولی با مخالفت یک گروه فشار چند ده نفری از دستور خود عقب نشینی میکند.
– پنجره شکسته یعنی اینکه بر طبق آمار سال ۱۳۹۰ در بین جوانان ۱۵ تا ۲۹ سال چهارمیلیون و صد و چهل هزار جوان «بی شام» (شغل آموزش مهارت) وجود دارد. بمب ساعتی عظیمی که تعداد آن در سال ۱۳۹۴ از مرز هفت میلیون نفر گذشته، ولی چون هنوز منفجر نشده مدیران ارشد کشور پیگیر جدی موضوع نیستند.
– پنجره شکسته یعنی اینکه درست پس از دوسال مذاکره و نهایی شدن توافق برجام و شکست طرحهای اسرائیل و عربستان در این مورد، به سفارت عربستان حمله میشود و به قول خبرگزاریهای خارجی، ورق یکشبه به نفع تندروهای خارجی برمیگردد.
– پنجره شکسته یعنی وزیر خارجه میگوید مذاکرات برجام میتواند الگویی برای حل مناقشات بین المللی ایران باشد، ولی همزمان فرمانده نیروی دریایی، نشان «فتح یک» دریافت میکند. آنهم برای توقیف چند نیروی نظامی دشمن!! طی یک عملیات ساده و بدون درگیری نظامی. نشانی که عباس بابایی، سرلشکر ستاری، ابراهیم همت، زین الدین و باقری به ازای تمام مدت فعالیتشان در دوران جنگ دریافت نکردند.
– پنجره شکسته یعنی اینکه معلوم نیست فرمانده اقتصادی مملکت کیست، وزیر اقتصاد یا رئیس دولت نمیتواند دستور دهد که نظامیان از فلان عرصه اقتصاد خارج شوند، اسکله های غیر رسمی را تعطیل کنند و در بازار ارز وارد نشوند.
– پنجره شکسته یعنی اینکه هنرپیشه یک فیلم مجوزدار برای پرسش و پاسخ در مورد فیلمش مجوز نشست از نهاد قانونی مرتبط را میگیرد، ولی گروه دلواپسان مجلس را بر هم میزنند و امام جمعه شهر درخواست عزای عمومی میکند.
– پنجره شکسته یعنی اینکه پرونده فسادها و اختلاسهای مالی علیرغم فاجعه بار بودنش مبهم، پنهان یا گنگ میماند، ولی تفاهمنامه (و نه قراداد) نفتی امضاء شده توسط رئیس جمهور با بست نشستن بسیجیان در مقابل نهادهای دولتی و سخنان فلان سردار، بشدت مورد انتقاد قرار میگیرد.
راستی وقتی فرمانده سپاه خود را موظف می بیند که هر گاه رئیس جمهور اظهار نظری میکند که او نمی پسندد، بلافاصله جوابش را در یک سخنرانی و از پشت تریبون عمومی بدهد، آیا نمیداند که با اینکارش پنجره شکسته ای گشوده که از درون آن دارد به چهره اقتصاد ایران اسید می پاشد؟
مردم وقتی پنجره شکسته فرمانده سپاه را در کنار پنجره شکسته گروههای فشار و در کنار نیش و کنایههای امامان جمعه شهرها و در کنار مواضع سایر بخشهای نظام میگذارند در مییابند که نظام سیاسی برای خروج اقتصاد از رکود، پشت دولت نیست و به طور شهودی احساس میکنند که دولت در مدیریت اقتصاد تنهاست و موفق نخواهد شد.
برگرفته از سخنان محسن رنانی