نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۵ فروردین ۱, یکشنبه

واگذاری موزه‌ هنرهای معاصر به عنوان یکی از ارزشمندترین گنجینه‌های مادی و معنوی ایران منتشر شده


بزرگ‌ترین، مهم‌ترین و جامع‌ترین مجموعه از هنر غربی در قاره آسیا در سال ۱۳۵۶ خورشیدی (۱۹۷۷ میلادی) در گوشه غربی پارک لاله و در زمینی به مساحت ۲۰۰۰ متر مربع (به جز باغ تندیس‌ها) با تلفیفی از سنت و مدرنیسم بنا شد و در سال‌های پس از انقلاب، این مجموعه در قالب یک مؤسسه، جزو زیرمجموعه‌های معاونت امور هنری  این نهاد، متولی ارزشمند‌ترین آثار هنری موجود در ایران شود؛ مجموعه‌ای که در ارزیابی‌های پیشین ۲.۵ میلیارد دلار ارزش‌گذاری شده اما اکنون برای آن ارزشی تا چهار برابر این رقم تخمین زده می‌شود.

ده‌ها میلیارد دلار اموال ملت ایران واگذار می‌شود؟!

در گنجینه هنرمندان مغرب زمینِ این موزه عظیم، آثاری از چهره‌هایی چون کلود مونه، پل گوگن، پابلو پیکاسو، کامیل پیسارو، ونسان ونگوگ، کیس وان دونگن، ادوارد مونش، مارک شاگال، خوآن می‌رو، لوئیس والتات، واسیلی کاندینسکی، مارسل دوشان، ژرژ رنو، فرنان لژه، ژرژ براک، رنه ماگریت، سالوادور دالی، ویلم دکونیگ، مارک روتکو، اندی وارهول، هنری مور، مارینو مارینی، آلبرتو جاکومتی، امبرتو بوچینی و... نگهداری می‌شود. 

در گنجینه آثار هنرمندان ایرانی نیز آثار‌ ارزشمندی نگهداری می‌شود که قدیمی‌ترین آن‌ها، مجموعه شاهنامه شاه طهماسبی با ۱۱۸ برگ است که در سال‌های اخیر با تابلو «زن شماره ۳» اثر دکونینگ، معاوضه شد و در کنار این اوراق بی‌نظیر، آثار کمال‌الملک و شاگردانش مربوط به دوره قاجار، آثاری از محمود فرشچیان، محمد احصایی، جلیل رسولی، ایران درودی، سهراب سپهری، آیدین آغداشلو، علیرضا اسپهبد، هانیبال الخاص، فرامرز پیلارام، صادق تبریزی، پرویز تناولی، حسین زنده‌رودی، معصومه سیحون و... جزو آثار چشمگیر است. 

موزه هنرهای معاصر در سال‌های پس از انقلاب اسلامی ایران به واسطه آنکه از سرمایه مشخصی برای توسعه گنجینه هنری‌اش برخوردار نبود، نتوانست بر گستره آثارش به شکل قابل توجهی بیفزاید و صرفاً به نمایش دوره‌ای برخی از این تابلو‌ها پرداخت؛ اما همین گنجینه منحصربه فرد آنچنان ارزشمند بود که سال به سال بر ارزش این موزه افزوده شود. 

در روزهای اخیر ابتدا شایعات و سپس خبرهایی درباره واگذاری موزه هنرهای معاصر به بنیاد رودکی که از زیرمجموعه‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، منتشر شد و در روزهای اخیر آهسته آهسته این خبر در حال تأیید شدن است که نگرانی‌های جدی را در پی داشته، زیرا این میراث ملی را در خطر از دست رفتن قرار می‌دهد. 

نوروز در مرکز توانبخشی سالمندان و معلولین خیریه «کامرانی» شهر قدس

سفره هفت سین در ورودی تالار وزارت خارجه آمریکا



تجمع در مقابل زندان اوین در تحویل سال نو و ممانعت مامورین و ضرب و شتم شرکت کنندگان

تجمع در مقابل زندان اوین در تحویل سال نو و ممانعت مامورین و ضرب و شتم شرکت کنندگان
كانون حمایت از خانواده جان باختگان و بازداشتی ها 1فروردين: امروز 1فروردين 1395 نيم ساعت پيش از تحويل سال دكتر محمد ملكي و محمد نوري زاد مقابل درب ورودي زندان بودند.
چند تن از فعالين سياسي و مدني ديگر قصد پيوستن به آنها را داشتند كه ماموران لباس شخصي از ورود آنها به محول مقابل زندان جلوگيري كردند و تلاش در متفرق كردن آنها و گسترش تجمع داشتند.
دكتر ملكي و آقاي نوري زاد حدود ساعت 8 صبح برای دیدن بقیه نفرات که اجازه ورود پیدا نکرده بودند رفتند. مامورین نیروی انتظامی و امنیتی تجمع کنندگان را ضرب و شتم کردند و یکی از آنها بر صورت پدر زندانی سیاسی آتنا فرقدانی سیلی نواخت و یکی از جوانان را زیر مشت و لگد گرفت و او را بر زمین زد.  
همچنین این مأمور نيروي انتظامي به سمت دکتر فرهاد میثمی رفت و او را هل داد و با مشت و لگد وی را مورد ضرب و شتم قرار داد.
آقای نوری زاد به سمتشان رفته و فریاد زد : شما نیم ساعت نمی توانید ما را تحمل کنید؟ روز عید ما را خراب کردید و رو به مأمورین کرده و گفت : شما اجازه ندارید دوستان ما را بزنید. و ضمن اشاره به دکتر میثمی، به مأمور لباس شخصی گفت این دوست من می تواند از شما شکایت کند. مأمور لباس شخصی با وقاحت گفت  برود شکایت بکند.
یکی از مامورین امنیتی که رئیس بقیه بود به محمد نوری زاد گفت: شما و دکتر ملکی باشید ولی اینها بروند، که قبول نکردند و گفتند: ما و دوستانمان با هم هستیم.
سپس همگی به سمت دیگر پل رفتند. در میان تجمع کنندگان خانم اکرم نقابی مادر سعید زینالی، خواهر شهرام فرج زاده، خانم معصومه دهقان همسر جناب عبدالفتاح سلطانی، چند نفر از شاگردان محمدعلی طاهری، دکتر فرهاد میثمی، پدر آتنا فرقدانی، و جمعی دیگر حضور داشتند. تجمع کنندگان در کنار هم رو به زندان اوین ایستادند و با دعاهای دکتر ملکی همراه شدند.
دکتر ملکی سخنانی همراه با دعا و نیایش ایراد کرد.

قاصدان آزادی : تجمع خانواده هاي شهداي قيام و زندانيان سياسي مقابل زندان ...

پابلو نرودا:امروززندگی را آغازکن

ترسوها :شرح حال آخوندها از زبان "هالو

آخوند های دغلباز از نگاه "بيژن مفيد"

دجال آمد انقلاب را سر بريد و خورد!

شادباش نوروزی کانون نویسندگان ایران



فصل اما پشت میله هم تغییر می کند
هنوز خاک گلدان را عوض می کنیم
و بهار با گلویی گرفته
دکمه هایش را باز می کند ...
فرا رسیدن سال نو فرخنده باد
بهار باز می آید تا پیام آور عشق و شادی دیگری باشد و انسان ایستاده در زمینی پر از دود و غبار و گلوله و جنگ و تهدید هنوز چشم به شادی هایش دارد. شادی هایی که با فزونی گرفتن اختناق و سرکوب و توحش و کشتار اگرچه کمرنگ می شود اما هرگز نمی میرد، چرا که امید و تلاش برای تغییر و دگرگونی، جان بخش است. آمدن بهار نمادی از شکوفایی و دگرگونی ست. امیدواریم سال نو سال ِ رواج انساندوستی و گسترش صلح و شادی بین همه ی انسان ها باشد.
امید به رهایی زندانیان سیاسی و عقیدتی، تحقق آزادی بیان و از میان رفتن سانسور، امید به ترویج برابری، شکوفایی لبخند و جوانه زدن مهر بر لب ها و در قلب انسان ها، امید به صلح و روشنی...
آرزوها شعله هایی هستند در دل هایمان که با هم قسمت می کنیم.
کانون نویسندگان ایران با آرزوی تندرستی، سرفرازی و پیروزی، فرا رسیدن سال ۱٣۹۵ را به مردم ایران، اهل اندیشه و قلم و اعضای خود تبریک می گوید.
کانون نویسندگان ایران

شادباش نوروزی فریبرز رئیس دانا در ایران

تلویزیون برابری، شادباش نوروزی ناصر زرافشان

Karnataka Man cries for Help , Must Share | Tragedy of Indian Workers st...

«وکیل‌بند سابق» ویژه روحانیت زندان اوین، خود را به آتش کشید

وکیل‌بند سابق ویژه روحانیت زندان اوین، در اعتراض به «بی‌عدالتی» قوه قضائیه و مظالم رفته بر خود و خانواده‌اش، پس از آن که به دلیل آتش زدن خود در بیمارستان طالقانی بستری شده بود، با مصرف سه عدد قرص دست به خودکشی مجدد زد که در پی این اتفاق به بیمارستان لقمان منتقل گردید.

،  «حسین غلامی آذر» وکیل بند سابق ویژه روحانیت زندان اوین، در اعتراض به «بی‌عدالتی» قوه قضائیه خود را در محل دادگاه ویژه روحانیت به آتش کشید و به بیمارستان طالقانی تهران منتقل شد. وی در تاریخ ۲۶ اسفندماه ۱۳۹۴ مجددا به دلیل مصرف سه عدد قرص (برای خودکشی) به بیمارستان لقمان منتقل گردید.

بر اساس این گزارش، آقای «غلامی آذر» با استفاده از فرصتی کوتاه، خود را در اتاقی در دادسرای ویژه روحانیت به آتش کشیده است.

وی اعلام کرده که تا «سر حد مرگ» بر مظالم رفته بر خود و خانواده‌اش توسط دادگاه ویژه روحانیت اعتراض خواهد کرد.

بند ویژه روحانیت زندان اوین، بندی امنیتی در زندان اوین است که تنها روحانیون در آن محبوس هستند. به دلیل فشارهای امنیتی زیاد، اطلاع‌رسانی از زندانیان محبوس در این بند با سختی صورت می‌پذیرد.

«حسین غلامی آذر»، وکیلِ بند سابق «بند ویژه روحانیت» زندان اوین در شهریورماه سال ۱۳۹۴ نیز از طریق «پاره کردن رگ دست» در زندان اوین، دست به خودکشی زده بود.

اتهامات اقای «غلامی آذر» اتهاماتی مالی عنوان شده است.

آقای «غلامی‌آذر» تا کنون چندین بار دست به اعتصاب غذا زده است.
گلباران خاوران در زیر محاصره نظامی - امنیتی ها 

• به رسم هر سال، جمعی از دادخواهان و خانواده های قربانیان کشتارهای سیاسی، جمعه ی آخر سال در خاوران حضور یافتند، تا یاد عزیزان خود را گرامی دارند و بر پیمان خود برای دادخواهی تاکید بگذارند ...

شنبه  ۲۹ اسفند ۱٣۹۴ -  ۱۹ مارس ۲۰۱۶


 اخبار روز: به رسم هر سال، جمعی از دادخواهان و خانواده های قربانیان کشتارهای سیاسی در جمهوری اسلامی، جمعه ی آخر سال در خاوران حضور یافتند، تا با نثار گل بر مزار جان باختگان، یاد عزیزان خود را گرامی دارند و بر پیمان خود برای دادخواهی نسبت به جنایات حکومت اسلامی تاکید بگذارند. حکومت کوشید از حضور خانواده ها، با قطار کردن نیروهای انتظامی و امنیتی جلوگیری کند. گزارش هایی در این باره را در زیر می خوانید:

خانم منصوره بهکیش بازمانده ی خانواده ای که شش نفر از اعضای آن توسط حکومت اسلامی به قتل رسیدند، در صفحه ی فیس بوک خود نوشت:
بهار و نوروز ۹۵ از راه می‌رسد و بوی باران و نم‌نم برف و گل‌های زرد وحشی که در خاوران روییده است، ما را به روزهای نو و امیدبخش آزادی و رهایی نوید می‌دهد.
امروز به خاوران رفتیم تا بگوییم هستیم و بر حق خود برای دادخواهی ایستاده‌ایم و یاد عزیزان‌مان زنده و راهشان پاینده است. آشکارتر از سال گذشته یک ماشین نیروی انتظامی عمودی بر در جلویی خاوران پارک کرده بود تا همه از دور ببینند که ماموران حضور دارند و شاید برخی پشیمان شوند و از سر جاده لپه زنک راه خود را کج کنند و باز گردند، ولی ما و خیلی‌های دیگر توقف نکردیم و به راه خود ادامه دادیم. جلوی در پشتی نیز ماموران ایستاده بودند و ما بی توجه به حضورشان، از ماشین‌ها پیاده شدیم و گل در دست به داخل رفتیم و از قطعه بالایی وارد شدیم و بخشی از گل‌های‌مان را بر روی کانال‌ها ریختیم. مامورانی که آن پایین‌تر ایستاده بودند، متوجه آمدن ما شدند و با تندی ما را از آن جا بیرون کردند، ولی ما مقاومت کردیم و باز هم بخشی از گل‌ها را در قطعه بالایی و پایینی ریختیم و ساعتی نیز بیرون قطعه منتظر ماندیم تا دیگر خانواده‌ها به ما ملحق شوند. ماموران نیز ایستاده بودند و هر از چند گاهی ما را تهدید می‌کردند که بیرون بروید و ما توجه نمی‌کردیم و گاهی به آن‌ها اعتراض می‌کردیم که این ساده‌ترین حق ماست و می‌خواهیم ساعتی را اینجا بمانیم.
باز هم تعدادی در حال آمدن بودند و جمعیت‌مان داشت زیاد می‌شد که بالاخره ما را از آن جا بیرون راندند و ما نیز گروهی راه افتادیم و گل‌های باقیمانده را پرپر کردیم و در حال رفتن بر روی جاده ریختیم و سرود خوان از گورستان خاوران خارج شدیم. این حرکت گروهی گل‌ریزان منظره زیبایی از اتحاد عمل را ایجاد کرده بود و به ما نیروی دوباره داد که ما هم‌چنان با هم هستیم و برای دادخواهی ایستاده‌ایم و آن‌ها نیز از با هم بودن‌ِ ما بر خود می‌لرزند، زیرا این حقیقت را دریافته‌اند که راه گریزی نیست و بالاخره روزی مجبورند در دادگاهی عادلانه پاسخ دهند که با ما و این گل‌های پرپر شده چه کرده‌اند.

خاوران با سختی گلباران شد
آقای علیرضا ثقفی خراسانی نیز در صفحه ی فیس بوک خود چنین نوشته است: به رسم همه ساله در جمعه آخر سال برای یاد بود بخون حفتگان مبارز راهی خاوران شدیم، هر چند که میدانستیم همانند همه ساله از ورود جلو گیری خواهند کرد اما بدون ادای دین به آن سروان سرفراز نمیتوان عید را گذراند. از درب جلوئی گلها را به آن طرف انداختیم و از در قبرستان بهائی ها وارد شدیم. دو ماشین پلیس در جلو در ایستاده و بهائی ها را از دیگران جدا میکردند. برخی از روی قیافه و برخی را با نشان کردن راه نمیدادند. عده ای را دم در نگه داشته بودند و چند نفری هم توانسته بودند وارد شوند. ما هم به صورت تک تک وارد شدیم. به محوطه باز جلو که رسیدیم چند مامور نیروی انتظامی با داد و بیداد ما را به محوطه عقبی فرستادند و ما هم گلها را برداشته به لابلای تک تک خادها گذارشتیم. از صبح خانواده ها و دیگرانی هم آمده بودند اما با همین مشکلات بالاخره قسمت عقب را گلباران کردیم تا یاد و خاطره ان عزیزان را که در دهه ۶۰ قتل عام شدند هم چنان زنده نگهداریم.
بار دیگر ثابت شد که در خفه کردن صدای این بخون خفتگان، اصلاح طلب و اصول گرا و اعتدال گرا همه یک برخورد را دارند درست همانگونه که در زمینه حداقل دستمزد کارگران و زحمتکشان هم نظرند.
هنگام بر گشتن یک ماشین پلیس دیگر هم دم در اصلی اضافه شده بود تا نکند که گلهای دیگری از این طریق نثار این قبرستان شود.
یادشان گرامی و راهشان...

 برگزاری تولد هدی صابر بر مزار او

صابر
دیروز مراسم  سالگرد تولد هدی صابر با حضور تعدادی از دوستان و نزدیکان وی در کنار مزار او برگزار شد،
به گزارش ملی مذهبی در این مراسم قطعه ای از گفتار وی در نشست هفتم باب بگشا با عنوان أمدنم بهر چه؟ قرائت شد و چند نفر از حاضرین در باره تولد او سخن گفتند.