هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰
ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم!
ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست!
سلام به شهدای خلق!
سلام به آزادی!
Avec : • Monique Pinçon-Charlot, sociologue. Derniers ouvrages parus : La Violence des riches (ZONES, 2013), L'Argent sans foi ni loi (Textuel, 2012), Le Président des riches. Enquête sur l'oligarchie dans la France de Nicolas Sarkozy (La Découverte, 2010) • Pierre Lascoumes, sociologue, auteur d'enquêtes sur les représentations sociales de la corruption et sur les politiques de lutte contre la délinquance financière • François Morin, économiste, auteur de La Grande Saignée. Contre le cataclysme financier à venir (Lux, 2013). Son blog sur Mediapart • Cynthia Fleury, philosophe.
شهروندان خشمگین یک شهر در جنوب افریقای جنوبی روز هجدهم فوریه به ساختمانهایی که به گفته آنها توسط "خارجیها"برای خرید و فروش مواد مخدر و همچنین روسپیخانه استفاده میشده است حمله کردند و آنها را به آتش کشیدند. این سری حمله به شهروندان خارجی از حدود سه هفته پیش در یکی از حومههای ژوهانسبورگ پایتخت این کشور شروع شده بود. روز پنجم فوریه، در رزتنویل، یکی از شهرهای حومه ژوهانسبورگ پایتخت کشور افریقای جنوبی یک گروه از شهروندان، به خانه یک شهروند نیجریهای مقیم این افریقای جنوبی حمله کردند. بر اساس ادعای این افراد این خانه به عنوان مرکز فروش مواد مخدر و همچنین روسپیخانه به کار گرفت میشده است. این افراد پس از اعتراض در خیابان وارد خانه شدند و آنها را به آتش کشیدند. آنها مدعی بودند که مقامات محلی نسبت به شکایات آنها هیچ واکنشی نشان نمیدهند. این اتفاق منجر به آن شد که در هفته پس از آن پلیس ژوهانسبورگ به چنیدن روسپیخانه یورش برد.
حساب کاربری رسمی پلیس ژوهانسبورگ تصاویری از مبارزه با روسپیگری و فروش مواد مخدر منتشر کرد
اما ماجرا به اینجا ختم نشد و طی روزهای بعد نیز اعتراضها ادامه پیدا کرد و دست کم چهار خانه دیگر به آتش کشیده بود. پلیس مجبور به دخالت شد و با شلیک گاز اشکآور و گلولههای پلاستیکی تلاش به متفرق کردن جمعیت خشمگین کرد.
اما حدود دو هفته بعد این شکل از خشونتها به دیگر مناطق این کشور راه پیدا کرد. شهروندان پرتوریا به خانههای برخی از شهروندان خارجی حمله کردند. مهاجمان مدعی بودند که این خانهها نیز برای فروش مواد مخدر و روسپیخانه استفاده میشود. سخنگوی پلیس افریقای جنوبی در گفتگو با "ناظران"مدعی شد که در دو حمله اخیر ده خانه مورد یورش قرار گرفته است اما هیچکسی زخمی نشده، همچنین پلیس در حال تحقیق پیرامون ادعای مهاجمان پیرامون این خانهها است.
تصویر از داخل یکی از خانههایی که در پرتوریا مورد یورش مردم قرار گرفته است
شیتشی ناظر ما یک شهروند کنگویی است که به همراه همسر و فرزندش برای شانزده سال در افریقای جنوبی زندگی میکند، اوز تبعیضی که به عنوان یک خارجی در افریقای جنوبی تجربه میکند میگوید.
مردم از ما میخواستند که از شهر برویم. حالا خارجیهای ساکن شهر هراس دارند که مغازههای خود را باز کنند و مورد هجوم قرار گیرند. شرایط بسیار هراسناک است. ما سعی میکنیم از خانه خارج نشویم و حتی درباره آن حرف هم نزنیم. با اینکه شانزده سال است که من اینجا زندگی میکنم یافتن کار هنوز هم آسان نیست. مردم ما را استخدام نمیکنند.
یکی از خانههایی که به آتش کشیده شده بود .
امکان قدم زدن در خیابانهای وجود ندارند چرا که مردم ما را کتک میزنند و یا حتی به قتل میرسانند. این وضع در تمام کشور یکسان است. پلیس هم کاری نمیکند. آنها فقط سوختن خانهها را تماشا میکردند.
آنچه در زمان آپارتاید رخ میداد در حال تکرار است
میزان جرم و جنایت در حومههای افریقای جنوبی بسیار بالا است. اما مردم بدون هیچ مدرکی خارجیها را مسئول این جرائم میدانند. خانهها را بدون اینکه مواد مخدر در آنها پیدا کنند آتش میزنند. مسلماً برخی از نیجریهایها مواد مخدر میفروشند اما این به آن معنا نیست که همه خارجیها قاچاقچی مواد مخدر هستند. سال ۲۰۱۵ هم موجی از حملات به خارجیها را داشتیم. [پلیس ۳۰۰ نفر را در این راستا بازداشت کرد.] کارفرمای من، من و خانوادهام را برای دو هفته در خانهاش پنهان کرد. ما خوششانس بودیم اما بسیاری نیز بودند که شانس ما را نداشتند.
تخمین ساکنین خارجی در افریقای جنوبی دشوار است اما بر اساس یک پژوهش در سال ۲۰۱۶ حدود یک میلیون ۶۰۰ هزار نفر از ساکنین افریقای جنوبی در خارج از این کشور به دنیا آمدهاند که نسبت به سال ۲۰۱۱ کاهش نشان میدهد. به گفته کارشناسان این کاهش در پی جو هراس در این کشور برای خارجیها رخ داده است.
هارون در پرتوریا زندگی میکند و شاهد برخی از خشونتهای اخیر بوده است:
گروهی از شهروندان به چند خانه که متعلق به خارجیها بود و یا خارجیها آنها را اشغال کرده بودند حمله کردند. بیشتر ساکنین این خانهها نیجریهایها، افریقای شرقیها و افریقای مرکزیها بودند. تنها دلیلی که آنها به این خانهها حمله کردند این بود که این خانه برای خرید و فروش مواد مخدر و همچنین روسپیخانه مورد استفاده قرار میگرفت. اگر به شرق پرتوریا بروید وفور مواد مخدر را با چشمان خودتان میبینید و یا روسپیها را میبینید که در خیابانها قدم میزنند و به دنبال مشتری میگردند.
من در پرتوریا احساس ناامنی میکنم. این یک هشدار برای همه است. وقتی در شهر رانندگی میکنیم باید مراقب باشیم خودرو مورد حمله قرار نگیرد. پلیس مدام در منطقه گشت میزند اما بیهوده است. مردم گمان میکنند که پلیس فاسد است، میبینند چه اتفاقی رخ میدهد اما فقط چشمشان را میبندند.
بیشک خارجیهای زیادی هستند که انسانهای خوبی هستند و این اعتراضها ضد خارجی نیست ما فقط میخواهیم فکری به حال میزان جرم و جنایت در محله بشود.
بهرام مشیری: تعجب میکنم چرا من اصلا رفیق دارم! چون آدمها یا باید مسلمون باشند، یا باید شاه الله ی باشند، یا بایستی جدایی طلب باشند، یا بایستی طرفدارِ فلان باشند، با من دشمن باشند خُب، من تعجب میکنم از دوستان، خیلی ممنونم از دوستانم. میگویند محمدرضاشاه 62 میلیون دلار پول آورده بیرون، آقا این گدایِ فقیرِ شیرازی، یک زمانی بود واشنگتن پُست، من نمیفهمم باید چگونه، آقا اصلا موضوع این نیست. سقوطِ اون جامعه، افتادنش به دهانِ این اژدها، موضوعِ 62 میلیون دلار بلند کردنِ محمدرضاشاه نیست که، موضوع خفقانِ سیاسی، موضوع بیرون کردنِ ملت از صحنۀ همه چیز [بوده]. هر Institution ی، مؤسسه ای بود، به نامِ ملت که نبود؛ همه اش به نامِ او بود. این وحشت [از] ساواک [در] سرتاسرِ مملکت، تک حزبی کردنِ کشور، به باد دادنِ خزائنِ این مملکت بود نه 62 میلیون دلارِ این آقا. واشنگتن پست آمارِ دزدی ها رو میداد، گدایِ فقیرِ شیرازی آقایِ انصاری 750 میلیون دلار از ایران خارج کرده، آیا ساواک و تشکیلاتِ نظام و اینها نمیدانستند این آقا 750 میلیون دلار پول داره، یا کمیسیون ها رو با هم قسمت کرده بود؟. این چه حرفِ خامی است، این چه داستانی است واقعاً؟ حالا فرقی هم نمیکنه که، این مملکت برباد رفته هست. دزدی هایِ کلان بعد از قاجارها شروع شده، چیزی نداشت این ملت [که] کسی بدزده. ناصرالدین شاهِ قاجار در حالیکه سعی میکرد این جواهرات رو نگهداری کنه، این گوهرها رو، میرفت پول قرض میکرد از روسها، پولی نداشتیم ما. هر سرقتی شده در بابِ نفت بوده و خریدِ اسلحه. 62 میلیون دلار!، یهو سند شد یک سخن. چگونه است که اون وزیرِ نفت 750 میلیون دلار میدزده بابتِ همۀ گزارش ها. میگند: "این آقا کینه داره با [ما]" آقا من دروغ رو تحمل نمیکنم. هیچ موقع دروغ رو من تحمل نکردم و بی عدالتی رو. 62 میلیون دلار! "فرموده اند 62 میلیون دلار" خُب چه فرق میکنه؟، ای کاش صد بیلیون بلند کرده بودند یک آزادی هم به مردم داده بودند، دو تا روزنامه هم در اون مملکت بود، چهارتا حزب هم بود، مردم هم شریک بودند در سرنوشتِ خودشون، یک انتخاباتی بود، یک مجلسی بود، یک نخست وزیری بود، نوشِ جانشون، صد بیلیون هم بلند میکردند نوشِ جانشون. عجب گرفتاری شدیم ما، کاش یک غاری پیدا کنیم تویِ این آمریکا، بریم والله! در غار که این چیزها را نشنویم آقا، این دو روز عمر ما هم بگذره برِه. این طوفانیان 62 میلیون دلار پول داشت؟ یک کسی گفت رفتم منزلش 7 کیلو گرم طلا به این لوستِرِ اش آویزون، [باهاش] ساخته بودند. میگفت، اون گفت: "7 کیلو و چهارصد گرم"، حالا نمیدانم از کجا چهارصد گرم اش رو پیدا کرده بود. دکتر خانلری بزرگترین محقق و ادیبِ ما یک مجله ای داشت به نامِ "سخن". سخن یک چیزِ ادبی بود، هیچ کاری به سیاست نداشت، یک دختری یک شعری گفته بود که آقا: "باران نیامده، مزرعۀ من خشکیده"، یقه اش رو گرفتند. گفت: "آقا خوندی این مقاله رو؟"، خانلری در خاطراتش میگه آقا خوندم، چیزی نبود که "نخیر دوباره بخون" گفت: دوباره خوندم، گفتم که چه؟ گفت: "آقا چطور جرأت میکنی بگی مزرعه خشکیده در روزگار نمیدانم اصلاحاتِ ارضی. این نوشتۀ خانلری یه، اینها بوده گرفتاری فحش بدند به مشیری، "این کینۀ شخصی داره" آقا مگه من شریکِ قمارِ کسی بودم، مگه من اسلحه فروش بودم، مگه من نفت فروش بودم آقا؟ من یک آدمه خیلی خیلی عادی بودم. "کینۀ شخصی"! هر کسی یک حقیقتی گفت، [گفتند] این کینۀ شخصی داره، ماله کشی شروع شده "هفتصد تومن میدم برین بیرون از این مملکت، مالِ منه مملکت. هر که نمیخواد هفتصد تومن بهش بدین و پاسپورت، از مملکت من بره بیرون". یادتون رفته؟ 62 میلیون باعثِ این گرفتاری نشد. نفس نمیشد کشید آقا، نفس. هِی فحش میدن به مشیری، "آقا این چی میگه، این چه کینه ای داره؟" آقا من چه کینه ای دارم پدر جان؟ اینها و نمیدانم آقا محمدخانِ قاجار و نمیدانم چنگیزخانِ مغول برایِ من یکی یه. من طوری به اینها نگاه میکنم که به اونها نگاه میکنم. اینقدَر هست که این سرنوشتِ ما، نسلهای ما سوختند و از بین رفتند بابتِ این کثافتکاریهای مستبدین، نصفش در دورانِ اون، نصفش در دورانِ اینها. زندگی نمیکنند مردمه ایران کو اون مشروطه، کجا رفت قانونِ اساسی؟، اینها رو بگید. هیِ ننشینین بگین که نمیدونم چی چی، "به به"، فلان و این حرفها. چی شد اون قانونِ اساسی؟، مجلس. کو تقی زاده، کجا رفتند این وکلا؟ یک مشت منتخبین ساواک، یک مشت آدمه بی عرضۀ بی صلاحیتِ بله قربان گو اونجا نشسته بودند. اینها بوده باعثِ انقلاب. نه از آسمان آمد، نه کمپانی نفتی کرد، هیچ کی این کارها را نکرد. اینها نفت شون رو که نمیخریدند، یکروز کم میخریدند؛ گریه میکردند که "چرا نفت ما را نخریدند، همۀ برنامه هامون معطله". بخونید داستانِ عَلَم [رو] میگه رفتم خدمتِ اعلیحضرت، دیدم خیلی غمگینه، گفت: "نفتِ لیبی بهتره، دارند از اونها میخرند، نخرند چکار کنیم؟" شما فکر میکنید که برای نفت کسی میاد انقلاب کنه؟ کیسینجر گفت که: آقا اینها چی میگند نفت نفت you have to sell it, they can not drink it گفت: اصلا این یک پولی که دارند از این پولِ [نفته]، اگه ما نفت شون رو نخریم میمونند توی کارِ خودشون، یک متر جاده هم نمیتونند بکِشند.
روز شنبه در مقابل بنیاد شهید و امور ایثارگران برگزار شد، همسر جانباز کریم نورمحمدی که از جانبازان قطع نخاع و اعصاب و روان، هم حضور داشته است. منزل مسکونی آنها در طبقه سوم یک ساختمان بوده است. این خانم با مراجعه به بنیاد شهید و مطرح کردن مشکل مسکن خود، تقاضای وام کرده بود.
بنیاد شهید، بعد از مدت مدیدی به همسر جانباز گفته بود منزلی را که در آن ساکن هستید را بفروش و با وامی که بنیاد در اختیارتان قرار می دهد یک منزل مناسب تهیه کنید اما پس از فروش منزل، بنیاد شهید از دادن وام به طرق مختلف سر باز زده و وام را به این خانواده نداد. آسیب های اعصاب و روان در این خانواده به حدی بوده که چند سال پیش پسر ۱۴ ساله این خانواده اقدام به خودکشی کرده و از دنیا رفته است.
بعد از فروش منزل، این خانم مجبور می شود وسایل منزل را به روبروی ساختمان بنیاد شهید در میدان هفت تیر منتقل کند اما حراست بنیاد با ناجا هماهنگ کرده و ناجا جهت انتقال خانم نورمحمدی به بازداشتگاه به جلوی بنیاد رفته و وسایل این خانم به پارکینگ بنیاد منتقل می شود. دو روز بعد همه وسایل را تخلیه و به پارکینگ بنیاد منتقل می کنند. در روز تجمع این همسر جانباز هم به محل تجمع رفته و در آن حضور پیدا می کند.
روز بعد از تجمع، یکی از مسئولان بنیاد طبق شنیده ها به این خانم زنگ می زند که چرا در تجمع شرکت کرده اید؟ و چون در تجمع حضور پیدا کردید، دیگر به شما کمکی نخواهد شد. بعد از این تماس این همسر جانباز دوباره به روبروی ساختمان بنیاد رفته و چادر می زند حوالی ساعت ۳ این خانم اقدام به خودسوزی کرده و به بیمارستان مطهری منتقل می شود. پسر دیگر این همسر جانباز وقتی که به بیمارستان مراجعه کرده است، بازداشت و به کلانتری منتقل می شود.
همسر این خانم یعنی کریم نورمحمدی در حال حاضر در بیمارستان ساسان به علت زخم بسترهای بسیار وخیم بستری و در حال درمان است. ضمن اینکه درصد جانبازی او از ۷۰ درصد به ۲۰ درصد کاهش یافته است.
طبق معمول با حضور یک مسول مملکت صحنه عکس شد
صمیمی، رییس بنیاد شهید تهران بزرگ در گفت و گو با خبرنگار حوادث تهران بزرگ در خصوص درخواست وام و عدم پرداخت آن از سوی بنیاد شهید می گوید: مگر می شود وامی که با پیگیری های شخص بنده، به ایشان پرداخت شده است را پس بگیریم؟ این وام از محل اعتبارات وام با تبصره سال ۹۴ به مبلغ ۸۳ میلیون تومان به این خانواده پرداخت شد. اما این خانم به جز این وام، درخواست کمک های بلاعوض داشته است.
وی در ادامه می افزاید: درصد جانبازی این جانباز، از ۱۵ درصد به ۲۵ درصد طبق نظر کمیسیون پزشکی بنیاد شهید، افزایش یافته است. به دلیل عدم مراقبت صحیح از سوی همسر و فرزند وی، بیماری ایشان عود کرد و زخم بستر مزمن وی را به بیمارستان ساسان کشاند.
رییس بنیاد شهید تهران بزرگ در پایان در خصوص بازداشت فرزند این خانم، می گوید: اصلا وی در بازداشت به سر نمی برد. بلکه به خاطر ضرب و شتم و فحاشی های پی در پی به کارمندان بنیاد شهید، از وی شکایاتی به عمل آمده و در دست پیگیری است.
هویت زنی که روز گذشته در تهران خود سوزی کرد
هویت زنی که روز گذشته در تهران خود سوزی کرد
هویت زنی که روز گذشته در تهران خود سوزی کرد
عصر روز یکشنبه ۱۵ اسفند ماه ۹۵ زنی خودش را در میدان هفت تیر در تهران به آتش کشید. این خانم حوالی ساعت ۳ عصر روز۱۵اسفند، با استفاده از بنزین اقدام به خودسوزی کرد. شب گذشته عکس وی در بیمارستان و همچنین عکس وی در اعتراض دیروز در برابر ساختمان بنیاد شهید منتشر شد. براساس این گزارش، نامبرده درخواستی از یکی از نهادها داشته که پس از آنکه با رد درخواست خود مواجه شد به چنین اقدامی دست زد. آخرین خبر حاکی است که وی همسر یک مجروح جنگ ایران و عراق بوده است که دیروز با تجمع اعتراضیشان مقابل بنیاد شهید برخورد شد. وی درحالی امروز خودسوزی کرد که دیروز مهمان تحریریه روزنامه قانون بوده است. شایان ذکر است که جمع زیادی از خانواده های مجروحان و کشته شدگان جنگ ایران و عراق روز شنبه ۱۴ اسفند در مقابل ساختمان بنیاد شهید تجمع اعتراضی برگزار کردند. در این اقدام بی سابقه شمار زیادی از مجروحین و خانواده های کشته شدگان جنگ ایران و عراق شرکت داشته و خواستار مطالباتشان شدند. در این تجمع چند صد نفر از مجروحان قطع نخاعی، قطع عضو، شیمیایی، اعصاب و روان شرکت کردند.
دو خودکشی و یک خودسوزی
كانون حمایت از خانواده جان باختگان و بازداشتی ها15اسفند: بر اساس اخبار منتشره، روز چهارشنبه ۱۱اسفند ۹۵، یک جوان ۲۰ساله شهروند سقزی به نام «سروش معروفت» اقدام به حلق آویز کردن خود کرد و متاسفانه جان باخت و تا کنون نیز علت خودکشی وی از سوی منابع رسمی اعلام نشده است. روز یکشنبه ۱۵اسفند ۹۵ در ساعت ۱۵ و ۱۱دقیقه، یک زن هموطن تهرانی خود را به زیر قطار مترو در ایستگاه میرزای شیرازی واقع در خط ۳متروی تهران انداخت و متاسفانه وی نیز جان باخت. رسانه های حکومتی سن این هموطن را حدودا ۳۵سال ذکر کرده اند. همچنین در ساعت ۱۵ روز یکشنبه ۱۵اسفند ۹۵، در میدان هفت تیر تهران، یک زن ۵۰ساله اقدام به خودسوزی اعتراضی کرد. به نقل از رسانه های حکومتی این زن هموطن معترض، درخواستی از یکی از نهادهای حکومتی «جانبازان» داشته که پس از عدم توجه و رد درخواستش توسط این نهاد، در اعتراض با استفاده از بنزین اقدام به خودسوزی اعتراضی می کند که از ناحیه صورت و دست آسیب می بیند. آخرین خبرها حاکی از این است که این شهروند تهرانی نجات یافته و به بیمارستان منتقل شده و حال عمومی وی خوب است. شایان توجه اینکه کارشناسان از عمده دلایل خودکشیها را فقر شدید، بیکاری ممتد، اعتیاد و نبود زیرساختهای فرهنگی، بیان کرده اند که متاسفانه هیچ گونه راه حلی در این رابطه برای حل مشکلات جوانان در جامعه وجود ندارد و این خودکشی ها روزانه رو به افزایش است و مسبب اصلی، حاکمیت دزد و چپاولگری است که تنها دستاورد آن برای همه یا خودکشی و یا اعدام های بی رویه و جنون آسا می باشد.
خودسوزی یک خانم 50 ساله در میدان هفت تیر پایتخت خبر داد.
براساس این گزارش، نامبرده درخواستی از یکی از نهادها داشته که پس از آنکه با رد درخواست خود مواجه شد، عصر امروز با استفاده از بنزین اقدام به خودسوزی کرد.