نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۳ تیر ۷, شنبه

نقدی کوتاه بر رمان بلند کلیدر٬ م.سحر

نقدی کوتاه بر رمان بلند کلیدر٬ م.سحر

م. سحر
دولت آبادی میان نوشتن یک رمان روستایی که قصد توصیف زندگی عشایر و چوپانان حاشیه خراسان و بلوچستان را دارد و خلق رمانی حماسی با هدف سیاسی سرگردان است .
چند هفته ای گرفتار رمان کلیدر بودم.
قصد داشتم بخوانم تا بدانم آوازۀ محمود دولت آبادی بابت اثری که شاهکار او خوانده شده است بر سر چیست؟
این رمان را هنگامی که در چهار جلد و دومجلد انتشار یافته بود حدود سی سال پیش خوانده بودم. بعد ها رمان کامل شد و به ده جلد در پنج مجلد رسید و متن کامل آن سالها در قفسهء کتابخانه ام بود و از آنجا که دومجلد خوانده شده از خاطرم رفته بود حوصله نمی کردم که از نو شروع کنم .
دوماه پیش به خود نهیبی زدم که بخوان این رمان را زیرا اسم و رسم این کتاب داستانی ست که بر هر سر بازاری هست و نویسنده این رمان بزرگ هم همه اعتبار و نامی را که کسب کرده و به آن تکیه دارد از این اثر دارد.
بالاخره خوانده شد . می پرسید که خوشت آمد؟
پاسخ کوتاه دو حرف است و پاسخ بلند نیاز مند نوشتن مقاله ای طولانی که در حال حاضر حوصله اش را ندارم. و پاسخ دوحرفی این است :
آری و نه !
چرا آری ؟
نویسنده برای نوشتن این کتاب رنج فراوان برده است و موضوع رمانش یعنی زندگی چوپانی و ایلیاتی و نیز روستایی نواحی خراسان و بلوچستان را مطالعه کرده و با زندگی جاری در رمان از نزدیک آشناست و با انسانهایی که داستان زندگی شان ، فقر و ناداری و روابط انسانی و فامیلی و پیوندهای عاطفی و خونی درهم تنیده با سنت ها و خلقیات قومی آنها را توصیف می کند مأنوس بوده و ای بسا با آنان زیسته است.
موضوع رمان از نظر کار اتنولوژی و مردم شناسی و درک روحیات عشایری و زندگی چوپانی و دلبستگی های خُلقی و عاطفی و پیوند آنان با سنن کهن و آداب و باورهای بومی ارزشمند است و در باره آن سخن فراوان می توان گفت .
بهره جویی او از زبان محلی و واژگان بومی درخور تقدیر است .

تأثیر پذیری از نحو گویش های بومی منطقه و وارد کردن آن در نثر روایی رمان جالب است( و البته تولید اشکالاتی هم کرده است). تأثیر از نحو نثر فارسی قرن چهارم که در بعضی جاها شیواست (و در خیلی جا ها تصنعی) .
تأثیر شعر منثور هم در آنجا ها که نویسنده می خواهد پوسته واقعیت را بشکافد و نقبی به رگه های عمیق تر روح و فکر شخصیت های داستان بزند یا خود سخنانی دارد که به آسانی گفته شدنی نیستند در این اثر جا به جا دیده می شود که خیلی جا ها شیوا و دلنشین است ( و البته به نظر می رسد که در بسیاری جاها اندکی طولانی و مبالغه آمیز می شود و به یکدستی در توصیف ماجرا ها و موضوع خللی می رساند ).
نویسنده در توصیف حالات روحی و بیان عواطف و مافی الضمیر قهرمانان خود در بسیاری جا ها خوب و در برخی جاها درخشان ( و در بسیاری جا ها دچار اطناب و تکرار و نیز برخی جا ها ضعیف) است .
تا آنجا که به توصیف روابط عاطفی و دلبستگی ها و بیان کشمکش های درونی با ابراز عشق ها و علقه ها و نیز آمال و آرزوهای قهرمانان مربوط می شود خواندنی زیبا و داری کشش است .

به خصوص لحظه های عاشقانه ، لحظه های رد و بدل شدن احساس های دوستی و عواطف میان عاشق و معشوق و مادرو فرزند و بیان دوستی ها و همدلی ها و همدردی ها همه اثر قلم نویسنده ای با احساس و انساندوست و اهل درد است .
اینها که گفتم را می توان از محاسن این رمان ده جلدی محسوب داشت اما معایب بزرگی هم دارد که بزرگترین عیب آن نگرش و دیدگاه ایدئولوژیک و سیاسی ست که بر سراسر کتاب حکمفرماست .
دولت آبادی میان نوشتن یک رمان روستایی که قصد توصیف زندگی عشایر و چوپانان حاشیه خراسان و بلوچستان را دارد و خلق رمانی حماسی با هدف سیاسی سرگردان است .

او بر آن است که رمانش توصیف مبارزات روستائیان بر ضد اربابان و زمینداران بزرگ و خرده مالکان نوپا و نوکیسه ای باشد که در اثر ارتباط با نهادهای دولتی (ژاندارمری ها و فرمانداری ها و ...) نفوذ و قدرتی یافته و با حکومت مرکزی در پیونداند ، اما برای جهت دادن به این مبارزه قهرمانی ساخته است که نه از نظر طبقاتی و نه از نظر فرهنگی انگیزه ای قوی و معقول برای درگیر شدن با دولت و حکومت دارد و نه به لحاظ سیاسی و اجتماعی.
ازین رو به نظر می رسد که نویسنده به طور مصنوعی می کوشد چوپان زاده ستتی و صحرا نشین را که در یک کشمکش عشقی و عشایری دست به قتلی زده است و البته برای گریز از قانون ، قتل های دیگری نیز مرتکب شده و به کوه گریخته و درواقع بر دولت مرکزی یاغی شده است ، تبدیل به قهرمان مبارزه سیاسی و طبقاتی کند.
او چوپانی یاغی را از طریق نماینده یک حزب چپ (حزب توده؟) به درگیری با حکومت سوق می دهد و ماجرا از طریق پینه دوزی (ستار) که عضویت در فرقه دموکرات را داشته و فعال کارکشتۀ سیاسی و حزبی ست و با دفتر حزب در سبزوار ارتباط دارد جنبه انقلابی و مبارزات دهقانی بر ضد اربابان و زمینداران و از آن طریق بر ضد حکومت مرکزی به خود می گیرد.
به هرحال یک نگاه ایدئولوژیک چپ توده ای طرفدار شوروی بر رمان حاکم است.
دولت آبادی در این رمان مأموران نظمیه و ژاندارم ها را در جبهه دشمن قرار می دهد و آرایش نیروهای قهرمانی یاغی خود را به گونه ای توصیف می کند که گویی در کشوری اشغال شده برای بیرون راندن نیروهای بیگانه می جنگند.
نگاه او نگاه کسانی ست که با ایجاد نظم در کشور و برقراری حکومت مرکزی خوشبین نبوده اند. نویسنده این رمان جریان فرقه دموکرات آذربایجان را آزادی خواهانه می نامد و در این باره مرثیه ها برای تفنگداران پیشه وری و باقروف می خواند .
درمجموع این کتاب از لحاظ سیاسی بسیار بد آموز و متأثر از تاریخ نویسی حزب توده و طرفداران روسیه شوروی ست.
افسران مخفی حزب توده در این کتاب به قهرمان داستان که با مأموران دولتی درگیر است فشنگ و دوربین می رسانند و نگاه نویسنده به چنین نمایندگان نظمی که مطلقا خلاف وظیفه ای که داشته اند عمل کرده اند ، سرشار از ستایش و احترام است.
نویسندۀ رمان ، گویا نخواسته بوده است که جای نمایندگان مذهب در مخالفت با دولت مرکزی و در ماجرای «حماسهء گل محمدی» خالی بماند.
از این رو ملای روستا را نیز وارد ماجرا جویی های طغیانگرانه چوپان ایلیاتی می کند.
« ملا معراج» و پسرش بارها به قهرمان داستان یاری می رسانند و حضور و جابه جایی نیرو های دولتی را به او خبر می دهند و در پایان ماجرا نیز برای بسیج روستائیان و حتی برای شرکت مستقیم در «مقاومت مسلحانه » به وی پیشنهاد همکاری و همراهی (تا مرز شهادت) می دهند اینگونه به نظر می رسد که وارد کردن نماینده روحانیت و « آقا زادۀ شهادت طلب او » او در ماجراجویی های قهرمان داستان (که گرایش های اعتقادی و دینی او در طول رمان پوشیده مانده است) خالی از پیشداوری های سیاسی و ایدئولوژیک نیست .
ظاهراً نویسندۀ رمان گوشۀ چشمی به ماجراهای سیاسی ایران و اتفاقات زیر و رو کنندۀ ای دارد که در سال 57 زیر نام «انقلاب اسلامی » روحانیت شیعه را بر ایرانیان حاکم کرد.
انقلابی دینی که حمایت فعال و کامل نیروهای سیاسی طیف چپ طرفدار روسیۀ شوروی از اسلامیسم سیاسی را در ایران زیر نام «مبارزه بر ضد امپریالیسم و پیروی از خط امام» به دنبال داشت و نتایج شوم و ویرانگر چنین سیاستی تا امروز دامنگیر ملت ایران مانده است .
به طور کلی کلیدر رمانی ست که به لحاظ فکری مخالف شکل گیری دولت ملی و مدرن * در ایران و ازین لحاظ با مخالفان تجدد و با اقشار محافظه کار و سنت گرای جامعه هم آواز است.
(مخالف نظام وظیفه اجباری و مخالف حضور ژاندارم در مناطق حساس و مرزی ست مخالف بسیاری چیزهاست که بدون آنها نظم و امنیت در کشوری مثل ایران در سالهای 1300 ـ 1330 برقرار شدنی نمی بود).
به خصوص در ماجرای آذربایجان منافع روسیه شوروی را که در آن سالها به وسیله ارتش سرخ ایران را اشغال و حدود یک سال آذربایجان را از ایران تجزیه کرده بود لباس عدالت خواهی و آزادی خواهی می پوشاند.
در مجموع علارغم ارزش های ادبی و مردم شناسانه ای که دارد ، رمانی متکی به تحریف تاریخ و بد آموز است.
من زحمت خواندن این کتاب ده جلدی را به خودم دادم تا بدانم ، اینهمه شهرت و اعتبار که به واسطه این کتاب نصیب نویسنده شده است برای چه بوده است؟
همانطور که جنبه های مثبت ادبی آن را ذکر کردم خود را موظف می دانم که نظرم و بر داشتم را از دیدگاه سیاسی و ایدئولوژیک حاکم بر این رمان بنویسم .
گویا فرهنگ نان قرض دادن از یک سو و نفوذ توده ایسم ادبی و روسیه شوروی زدگی در میان روشنفکران ، از سوی دیگر موجب شده است که تاکنون کسی به این جنبه مخرب رمان کلیدر توجهی نکند و سخنی نگوید.
*
Etat nation
............................
م.سحر
24/6/2014
http://msahar.blogspot.fr/

تیم ملی والیبال ایران در نخستین دیدار خود برابر لهستان در هفته ششم رقابتهای لیگ جهانی به یک پیروزی ارزشمند خانگی دست یافت تا ضمن تحکیم جایگاه خود در رده دوم جدول رده‌بندی گروه A، گامی بلند برای صعود به مرحله نهایی این رقابتها بردارد.


به گزارش خبرنگار مهر، تیم‌های ملی والیبال ایران و لهستان از ساعت 21 روز جمعه در چارچوب هفته ششم رقابتهای لیگ جهانی دیدار خود را در سالن 12 هزار نفری مجموعه ورزشی آزادی تهران برگزار کردند که این بازی حساس با برتری 3 بر یک تیم ایران به پایان رسید.
شاگردان کواچ که ست نخست را 25 بر 23 واگذار کرده بودند در ست ست متوالی دیگر لهستان را اسیر بازی خوب خود کردند و به ترتیب با امتیازات 25 بر 16، 25 بر 11 و 25 بر 19 به برتری دست یافتند تا در آستانه صعود به مرحله نهایی این مسابقات قرار گیرند. با این برد تیم ایران امتیازات خود را بعد از برگزاری 9 بازی به عدد 16 رساند تا با یک بازی کمتر نسبت به ایتالیا و فاصله 3 امتیازی نسبت به این تیم در رده دوم قرار گیرد. لهستان و برزیل هم در گروه A با 11 امتیاز در رده‌های دوم و سوم ایستاده‌اند.
در حالی که لهستانی‌ها به خاطر مصدومیت چند بازیکن سرشناس خود از جمله کورک را به همراه نداشتند تیم ایران با ترکیب آشنای خود به میدان رفت. سعید معروف، محمد موسوی، مجتبی میرزاجانپور، شهرام محمودی، عادل غلامی، فرهاد قائمی و فرهاد ظریف(لیبرو) بازیکنان شروع کننده تیم ایران بودند.
لهستانی‌ها که به سرویس‌های پرشی محکم ایمان داشتند در شروع بازی سه سرویس متوالی را از دست دادند و در عوض تیم ایران علاوه بر سرویس خوب یک امتیاز هم از دفاع موسوی کسب کرد تا 3 بر یک و 5 بر 3 از مهمان خود پیش بیفتد. اما دریافت‌های خوبی که لهستان داشت باعث شد این تیم در امتیاز 6 به ایران برسد و پس از آن هم یک دفاع روی تور خوب از حریف برتری 8 بر 7 لهستان را در وقت اول استراحت فنی ست نخست به دنبال داشت.
در ادامه کار برتری یک امتیازی لهستان تداوم یافت و دریافت‌های اول خوبی که این تیم داشت اجازه نداد تیم کشورمان با سرویس‌هایش بازیکنان سرعتی حریف را از کار بیاندازد. از امتیاز 10 به بعد بود که دو تیم سرویس‌های متوالی را خراب کردند تا کواچ از شاگردانش بخواهد به سرویس‌های موجی روی بیاورند. تیم ایران سرانجام در امتیاز برابر 15 یک دفاع خوب روی تور انجام داد تا میرزاجانپور از توپ برگشتی استفاده لازم را ببرد و برتری 16 بر 15 ایران در وقت دوم استراحت فنی به ثبت برسد.
ایران پس از آن روی اشتباه مینارسکی یک امتیاز دیگر هم کسب کرد ولی میکا با آبشار خود بلافاصله سرویس را عوض کرد. لهستانی‌ها در منطقه چهار تیم ایران فرهاد قائمی را دفاع کردند تا در امتیاز 18 با تیم کشورمان برابر شوند. اما تیم ایران بازی را برگرداند تا سرویس خوب موسوی با برگشت ناقص دریافت کننده‌های حریف همراه شود و غلامی برتری 20 بر 18 ایران را رقم زند. آنتیگا سرمربی تیم لهستان در این لحظه تقاضای تایم اوت کرد.
در حالی که ایران فرصت خوبی برای فاصله گرفتن از حریف داشت سه اشتباه متوالی انجام داد تا لهستان 21 بر 20 پیش بیفتد و این بار کواچ تقاضای تایم اوت کرد. دو تیم در امتیاز 22 برابر شدند که قائمی سرویس خود را به اوت زد اما لهستانی‌ها هم سرویس خراب کردند تا ایران با این تیم برابر شود. لهستان با یک نقشه سرعتی به امتیاز 24 رسید و پس از آن هم آبشار محمودی مستقیما به خارج زمین رفت تا لهستان ست نخست را 25 بر 23 برنده شود.
تیم ایران ست دوم را بهتر شروع کرد و 3 بر 2 از حریف پیش افتاد که هر دو امتیاز حریف از اشتباه بازیکنان تیم کشورمان در سرویس به دست آمد. روند خوب تیم ایران با برتری 6 بر 3 ادامه یافت اما جالب اینکه بار دیگر سرویس تیم ایران خراب شد تا لهستان چهارمین سرویس خود را هم اینگونه کسب کند. ایران برتری 8 بر 5 را در وقت اول استراحت فنی ست دوم ثبت کرد. جالب اینکه لهستان چهار امتیاز از پنج امتیاز خود را روی اشتباه بازیکنان ایران در زدن سرویس کسب کرد!
ایران 9 بر 6 از لهستان پیش بود که قائمی از لیروی لهستانی یک پوئن سرویس گرفت و بعد از آن هم میکا نتوانست سرویس او را دریافت کند تا ایران 11 بر 6 پیش بیفتد. آنتیگا برای ایجاد وقفه در روند تیم کشورمان تقاضای تایم اوت کرد. بازیکنان ایران که روحیه خوبی پیدا کرده بودند میکا را دفاع کردند تا امتیازات دو تیم 13 بر 8 به سود ایران روی تابلو ثبت شود. ایران 15 بر 8 از لهستان پیشی گرفت که آنتیگا برای دومین بار به تایم اوت پناه برد با این حال تیم ایران در دومین وقت استراحت فنی 16 بر 9 امتیازات را به نام خود ثبت کرد.
لهستان پس از آن نتوانست خود را زیاد به ایران نزدیک کند. بازیکنان کشورمان در دفاع روی تور و خط حمله امان بازیکنان حریف را بریده بودند. ثبت شدن امتیاز 21 بر 12 به سود ایران کاملا از برتری شاگردان کواچ حکایت می‌کرد. تیم ایران در نهایت این ست را 25 بر 16 برنده شد تا باخت در ست نخست را جبران کند.
با شروع ست سوم ایران نخستین امتیاز را روی ضربه آرام عادل غلامی کسب کرد اما وینیارسکی با دو اسپک متوالی لهستان را 2 بر یک پیش انداخت. تیم ایران که در دفاع روی تور از ست دوم سرحال نشان داده بود دو امتیاز متوالی را از مهاجمان حریف گرفت تا شرایط را به سود خود تغییر دهد. تیم ایران که دریافت های اول حریف را مختل کرده بود در نخستین وقت استراحت فنی ست سوم 8 بر 4 برتری خود را ثبت کرد.
بازیکنان ایران کاملا بازی را تحت کنترل داشتند و لهستانی ها برخلاف ست نخست از انسجام لازم برخوردار نبودند. وقتی وینیارسکی به شکل زیبایی در منطقه سه حریف دفاع شد تا ایران 13 بر 8 پیش بیفتد آنتیگا تایم اوت گرفت اما شرایط چندان تغییری نکرد و تیم ایران با دفاع روی تور عالی خود 15 بر 9 از حریف پش افتاد و پس از آن در وقت دوم استراحت فنی برتری 16 بر 9 خود را روی تابلو ثبت کرد.
لهستان در بازگشت به زمین نتوانست شرایط خود را تغییر دهد و در امتیاز 18 بر 9 آنتیگا بار دیگر تقاضای تایم اوت کرد. میرزاجانپور با دو امتیاز سرویس متوالی ایران را به امتیاز 21 رساند. بازیکنان تیم ایران با دریافت‌های عالی و دفاع روی تور فوق العاده خود این ست را 25 بر 11 برنده شدند.
ست چهارم این بازی با شروع فوق العاده لهستانی‌ها همراه شد. این تیم با دفاع‌های خوب در عقب زمین 3 بر صفر پیش افتاد اما در تغییر سرویس این قائمی بود که اختلاف را به یک امتیاز رساند. تیم ایران با سرویس خوب عادل غلامی که با دریافت خوبی از سوی لهستانی‌ها همراه نشد ابتدا با این تیم در امتیاز چهار برابر شد و سپس 5 بر 4 پیش افتاد که لهستان شرایط را بلافاصله برابر کرد. ایران وقت اول استراحت فنی ست چهارم را 8 بر 6 به سود خود ثبت کرد.
تیم ایران با بازی خوب معروف و چند امتیازی که این پاسور گرفته بود 15 بر 11 از لهستان پیش افتاد اما لهستانی‌ها بعد از اینکه سرویس را تغییر دادند یک پوئن سرویس هم گرفتند تا به امتیاز 13 برسند ولی ایران شانزدهمین امتیاز را هم گرفت تا دو تیم به استراحت فنی دوم ست چهارم بروند.
یک تک دفاعی عالی از موسوی فاصله را بیشتر کرد و پس از آن دو امتیاز دیگر توسط مدافعان ایران کسب شد تا برتری 19 بر 13 تیم ایران ثبت شود. آنتیگا سرمربی فرانسوی تیم لهستان در این لحظات با تایم اوت و تعویض هایش خیلی تلاش کرد تا شکاف دو تیم را کم کند و کار را به ست پنجم بکشاند اما بازیکنان کشورمان بازی خوب خود را با برتری 25 بر 19 در این ست به پایان بردند تا در نهایت بازی را 3 بر یک برنده شوند و 3 امتیاز ارزشمند را به اندوخته‌های قبلی خود اضافه کنند.


کاســــه‌لیس و خــــــوارِ درگاه توییم همچو سگ، زنجیر ما در دست توست

رهبرا! تقـــــــدیر ما در دست توست
چون حق التحریر ما در دست توست

روز و شب را جابه‌جا کردی چه باک؟!
حکــم کن! تعبیر مــا در دست توست

چون علی(ع) هـم جاذب و هم دافعی
راحت و تعـــــزیر ما در دست توست

کاســــه‌لیس و خــــــوارِ درگاه توییم
همچو سگ، زنجیر ما در دست توست

نان و روغن مرغ و ماهی مال و مِلک
خامـــــه و سرشیر ما در دست توست

سیــــدالافیــــــــون اهل المنقلی
منبع التخدیر ما در دست توست

ما همه کشمش، تو استــاد عرق
درصد تقطیر ما در دست توست
ما ز دانش بی نیازیم و خوشیــم
تا سرِ تدبیر ما در دست تــوست

جان به کف داریم و کف بر لب همه
دستــــه‌ی کف‌گیر ما در دست توست

همچو خر عرعر به فرمانت کنیم
شــدت تکبیر ما در دست توست

تف به اصلاحات و مصلح می‌کنیم
سرخــط تغییر ما در دست توست

«لا فتـی الا علـی» در وصــــف تو
جان شیخ و میر ما در دست توست

راست یا چپ، معتـــــدل یا تندرو
سرعت و تأخیر ما در دست توست

«افضل الاعمــــــال اوسطهـا» تویی
هم زِبَر هم زیر ما در دست توست

ای که مفتاح خــدا کو واقف است
بر پیاز و سیر ما، در دست توست

یاعلی! اکنون که افســــــــار همه
از جوان و پیـر ما در دست توست

خانواده چهار زندانی عقیدتی محکوم به اعدام در مقابل زندان قزلحصار

خانواده چهار زندانی عقیدتی محکوم به اعدام در مقابل زندان قزلحصار


پدر کمال ملایی و حامد احمدی هم هستند. خانواده چهار زندانی عقیدتی محکوم به اعدام اینجا مقابل درب ورودی زندان قزلحصار، جایی که فرزندانشان در سلول انفرادی در آستانه اعدام به سر می‌برند، در سومین روز تحصن اعتراضی‌شان هستند.
مادری ضجه می‌زند تا پسرانش را ببیند. جمشید و جهانگیر دهقانی محکوم به اعدام هستند. مادرشان از همه جا دستش کوتاه است و خاطرات فرزندانش را دوره می‌کند و بی واسطه رو به دوربین با آنها سخن می‌گوید و از خدا می‌خواهد که نجاتشان دهد.
سایر اعضای خانواده هم بست نشسته‌اند. مادر جمشید و جهانگیر با وعده مسوولین قضایی و امنیتی راضی شده که برگردد به سنندج؛ جایی که فرزندانش بزرگ‌ترین مشغولیت‌شان جز کاسبکار بودن، تبلیغ مبانی دینی اهل سنت بوده است. در ترمینال غرب نزدیک حرکت اتوبوس تهران- سنندج، مادر بغضش می‌شکند و به زبان شیرین کُردی، کاری‌ترین دعاهایی که می‌داند می‌خواند و به هر کس که رو می‌کند از ساعت و انگشتر یادگاری جمشید و جهانگیر، از پاره‌های وجودش می‌گوید.
جمشید و جهانگیر دهقانی، حامد احمدی و کمال ملایی چهار زندانی عقیدتی اهل سنت، پارسال ۷۳ روز اعتصاب غذا کردند و به حکم اعدامشان اعتراض کردند. آنها می‌گویند که حق داشتن وکیل تعیینی به آنها داده نشده و همچنین از اساس، تمام اتهامات انتسابی به خود را رد کرده‌اند.
مسوولین قضایی و امنیتی می‌گویند آنها عامل ترور ملا برهان عالی و ماموستا محمد شیخ‌الاسلام بوده‌اند؛ اما این چهار زندانی در رنج‌نامه‌های خود نوشته‌اند که در زمان وقوع این ترورها، در بازداشتگاه اطلاعات سنندج زیر شکنجه و بازجویی بوده‌اند.
کسی از میان مسوولین تابه‌حال وقعی به این دفاعیات نداشته‌اند و حتی زمان دادگاهی این چهار نفر هم به گفته خود آنها در چند دقیقه کوتاه، مجالی برای دفاع کردن از خود برایشان نداشته‌اند.
مدتی پیش این زندانیان را برای اجرای حکم اعدام از زندان رجایی شهر به قزلحصار انتقال دادند. بسیاری از فعالان حقوق بشری و سازمان‌های مدافع حقوق بشر و شخصیت‌های سرشناس اظهار نگرانی کرده و به اجرای حکم اعدام آنها اعتراض کردند.
این چهار زندانی امروز سیزدهمین روز از اعتصاب غذای خود را در اعتراض به حکم اعدام‌شان را پشت سر گذاشتند. آنها همچنین خواستار انتقال به زندان رجایی شهر هستند.
در آخرین خبرها آمده بود که این چهار زندانی عقیدتی، دچار خونریزی شدید معده شده‌اند و میزان هوشیاری آنها به شدت پایین امده و اکنون در وضعیت خطرناکی به اعتصاب غذای خود ادامه می‌دهند.
گفته شده آنها هنوز در قرنطینه زندان قزلحصار و در لباس محکومان در حین اجرای اعدام نگهداری می‌شوند و هر چند وقت یک‌بار نگهبانان زندان آنها را تهدید می‌کنند که سپیده‌دم فردا اعدام می‌شوند.
گفتنی است امروز جمعه ۶ تیرماه ۱۳۹۳، اعضای خانواده جمشید و جهانگیر دهقانی و حامد احمدی و کمال ملایی، سومین روز اعتصاب غذای خود را به نشانه اعتراض و همراهی با فرزندانشان سپری کردند.
همچنین در گزارش‌ها آمده که ۸۰ تن از زندانیان اهل‌سنت سالن ۱۰ زندان رجایی شهر کرج، در حمایت از این چهار زندانی از روز سه‌شنبه ۲۷ خرداد، دست به اعتصاب غذا زده‌اند که هنوز نیز در جریان است.