نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۸ بهمن ۱۲, دوشنبه

سیر تاریخی مجازات اعدام

تهیه و ترجمه : ناتاشا شکری


به نام خداوند صلح وبخشش

اولین بار مجازات اعدام 18 قرن پیش از میلاد مسیح در قوانین حمورابی پادشاه بابل برای 25 جرم مختلف در نظر گرفته شده است. اعدام همچنین در14 قرن پیش از میلاد در قوانین هیتیت[1]، در 7 قرن پیش از میلاد در قوانین مجازات آتن[2] ( که دراین قوانین تنها مجازات برای تمامی جرم ها اعدام بوده است ) و در قرن 5 پیش از میلاد در قوانین رم باستان[3] وجود داشته است. اعدام ها به شکل حلق آویز کردن، خفه کردن ( اصولاً زیر آب )، زدن تا حدّی که منجر به مرگ شود و زنده سوزاندن انجام می شده است.

قرن 10 پس از میلاد مسیح، به دار آویخته شدن شکل متداول اعدام در انگلستان گردید. 1 قرن پس از آن ویلیام[4] ( پادشاه غاصب) اجازه ی حلق آویز کردن و به طور کلی اعدام را به هر نحو، برای هر نوع جرمی به جز در زمان جنگ صلب کرد. این روند تا قرن 16 ادامه یافت. در زمان حکومت هنری چهارم 72.000 نفر اعدام شدند. جوشاندن، سوزاندن، حلق آویز کردن، جدا کردن سرازبدن، خفه کردن وچهارشقه کردن از روش های متداول اعدام درآن زمان به شمارمی روند. مجازات اعدام برای جرم های بزرگ صورت می گرفته است من جمله: ازدواج با یهودیان، اعتراف نکردن به جرم و خیانت به وطن. تعداد اعدام برای جرم های مختلف در دو قرن بعد رو به افزایش گذاشت تا جایی که درسال 1700، 222جرم توسط اعدام مجازات می شد مانند: دزدی، قطع درختان و دزدیدن خرگوش هایی که در زیر زمین زندگی می کنند. به علت شدید بودن مجازات اعدام بسیاری از هیئت های منصفه متهم را اگر جرم سنگین ومهمی مرتکب نشده بود مجرم به شمارنمی آوردند. این جریان سبب شدتا مجازات اعدام در انگلستان دوباره مورد بررسی قرار گیرد. از سال 1823 تا 1837 تنها 100 جرم از آن 222 جرم توسط اعدام مجازات می شد. [5]

● اعدام در آمریکا:

تاثیر انگلستان بر آمریکا در زمینه ی پذیرفتن اعدام برای مجازات بیش از هر کشور دیگری بوده است. هنگامی که اروپایی ها ی مهاجر وارد دنیای جدید شدند همراه با خود اعدام را به عنوان نهوه ای از مجازات آوردند. اولین اعدام ثبت شده در مستعمره ی جدید کاپیتان جرج کندال[6] در سال 1608 در ایالت ویرجینیا بوده است. کندال به جرم جاسوسی برای اسپانیایی ها اعدام شد.

در سال 1612، فرماندار ویرجینیا آقای توماس دیل قوانینی را تدوین کرد که در آن اعدام حتی برای جرائم کوچک نیز صورت می گرفت به طور مثال: دزدیدن سیب زمینی ،کشتن مرغ وتجارت با هندی ها.

قوانین مربوط به اعدام از ایالت به ایالت گسترش یافت. ایالت ماساچست اولین اعدام را در سال 1630 انجام داد. قوانین دوک در سال 1665 در ایالت نیویورک تدوین

شد، طبق این قوانین جرائمی چون برخورد فیزیکی با پدر و مادر فردی ویا انکار خدای حقیقی با اعدام مجازات می شده است.[7]

جریان لغو

● در زمان استعمار :

ریشه ی جریان لغو اعدام را می توان در نوشته های نظریه پردازان اروپایی من جمله: مانتسکیو[8]، ولتر[9]، بنتام[10] و جان بلر [11] و جان هاوارد[12] یافت.اگرچه تاثیر بسزا و جدی را در سراسر جهان مقاله ی [13] جرم و مجازات نوشته ی کزارا بکاریا[14]

در سال 1767 گذاشت. در این مقاله نظریه ی بکاریا این است که هیچ دلیل قانع کننده ای برای گرفتن زندگی یک انسان از وی وجود ندارد. این مقاله دارای لحنی مخالفانه و پر قدرت بوده است. یکی از نتایج این مقاله لغو اعدام در آستریا[15] و توسکانی[16] بود.[17]

روشن فکران آمریکایی از مقاله ی بکاریا تاثیر بسزایی پذیرفتند. اولین تلاش جهت تغییر قانون اعدام درآمریکا در زمان توماس جفرسون[18] انجام شد بدین گونه که توماس جفرسون لایحه ای به قانون ویرجینیا مبنی بر تغییر قانون اعدام داد. این لایحه شرط انجام اعدام را تنها قتل و خیانت به وطن نامید و پیشنهاد داد واین لایحه تنها با یک رای مخالف مورد قبول واقع شد.

این جریان همچنین از دکتر بنجامین راش[19] ،تایید کننده و امضا کننده ی بیانیه ی استقلال و بنیان گذار سیستم زندان در پنسیلوانیا[20] تاثیر پذیرفت. راش با این نظریه که اذعان دارد اعدام به صورت یک بازدارنده قوی عمل میکند به مخالفت پرداخت. در حقیقت در ابتدا راش یکی از طرفداران اعدام بود ولی بعد اذعان داشت که نه تنها اعدام به شکل یک بازدارنده عمل نمی کند بلکه بلعکس این مجازات میزان جرم و جنایات را افزایش داده است. راش حمایت بنجامین فرانکلین و ﮋنرال ویلیام بردفرد[21] وکیل دادگستری فلادرفیا را نیز به دست آورد.

بردفرد که قراربود به زودی وکیل دادگستری آمریکا نیزبشود پنسیلوانیارا اولین ایالتی قرار داد که در آن شدت قتل و میزان مشارکت در آن درجه بندی شد. در سال 1794 پنسیلوانیا اعدام را تنها در صورت قتل درجه ی یک (قتل عمد ) لازم دانست و در سایر موارد حکم اعدام لغو گردید.[22]

● قرن نوزدهم :

در اوایل و اواسط قرن 19 ،روند لغو خواهی اعدام این موقعیت را به دست آورد تا به مناطق شمالی نیزنفوذ پیدا کرده و گسترش یابد. در اوایل این قرن بسیاری از مناطق تعداد جرایمی را که مجازات اعدام به همراه خود داشتند را کاهش دادند و زندان ها را بنا کردند. در سال 1834، پنسیلوانیا اولین منطقه ای بود که عمل اعدام را از ملا عام دور کرد و امکانات تربیتی در زندان به راه انداخت.

در سال 1846، میشیگان اولین ایالتی بود که اعدام را برای تمامی قوانین به جز خیانت به وطن لغوکرد. بعد ازآن جزیره ی رد

[23] و ویسکانسین[24] حکم اعدام رابرای تمامی جرائم لغو کردند. در اواخر این قرن، جهان شاهد کشورهایی چون ونزوئلا، پرتقال ، هلند، کاستاریکا، برزیل و اکوادور که این روند را طی کردند بود.[25]

اگرچه برخی از ایالات آمریکا شروع به لغو اعدام کردند ولی اکثر ایالات این قانون را حفظ کردند. حتی بعضی از ایالات تعداد جرائمی که توسط اعدام مورد محاکمه قرار می گرفتند را بیش تر کردند به خصوص جرائمی که توسط بردگان صورت می گرفت. در سال 1838، در تلاش جهت القا دید مثبت نسبت به اعدام در میان عموم ، بعضی از ایالات تشخیص حکم اعدام برای هر جرمی را به عهده ی دادگاه گذاشته و نه به صورت یک قانون مدّون این شکل از اجرای اعدام در تنزا[26] و بعد درآلاباما[27] به صورت عمده دیده شد. درسال 1963 تقریباًجرم های محدودی بودند که حکم اعدام در مفابل آن ها اجرا می شد و مابقی تماماً لغو گردید.[28]

در دوران جنگ جهانی و سیل افکار مخالف با اعدام با با قدرت گرفتن تفکر ضد بردگی تضعیف یافت. بعد از جنگ جهانی، تحول جدید موجب احیای این مجازات کهنه ( اعدام ) گردید. در اواخر قرن، صندلی شوک الکتریکی به عنوان وسیله و روشی جدید معرفی گردید. نیویورک اولین صندلی شوک الکتریکی را در سال 1888 ساخت و دو سال بعد در سال 1890 اعدام ویلیام کملر[29] توسط این صندلی الکتریکی انجام شد. به سرعت دیگر مناطق و ایالات نیز این گونه ی جدید را به عنوان وسیله ای برای اعدام پذیرفتند.[30]

این روند ادامه یافت تا جایی که دوباره تفکر لغو خواهی تقویت یافت و در قرن معاصر بیش از نیمی از کشورهای جهان به طور کلی قانون اعدام را حذف کرده اند مگر در شرایطی بسیار خاص تنها به حکم دادگاه نه قانونی مدون. با این حال حدود 78 کشور در جهان حکم اعدام را طبق قوانین دارا هستند.

----------------------------

[1] Hittite

[2] Athene

[3] Roman

[4] William

[5] Randa , 1997

[6] George Kendall

[7] Randa, 1997

[8] Montesquieu

[9] Voltair

[10] Bentham

[11] John Beller

[12] John Haward

[13] crimes and punishment

[14] Cesare Beccaria

[15] Austria

[16] Tuscany

[17] Schabas 1997

[18] Thomas Jefferson

[19] Benjamin Rush

[20] Pennsylvania

[21] William Bradford

[22] Bohm 1999, Randa 1997, Schabas 1997

[23] Rohde

[24] Wisconsin

[25] Bohm 1999, Schabas 1997

[26] Tennessee

[27] Alabama

[28] Bohm 1999

[29] William Kemmeler

[30] Randa 1997

منبع: وبلاک ناتاشا شکری

گزارش تظاهرات در نوفل لوشاتو

کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی – پاریس

حمله سفیر ایران در فرانسه به تظاهرکنندگان و درگیری با پلیس فرانسه، همراه با ویدیو و عکس

دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۸۸ - ۰۱ فوريه ۲۰۱۰





روز یکشنبه 11 بهمن ماه هزار و سیصد و هشتاد و هشت، تعدادی از ایرانیان ساکن پاریس به دعوت کمیته ضد سرکوب شهروندان ایرانی، جشن دولتی سفارت جمهوری اسلامی ایران در نوفل لوشاتو را به مناسبت سالروز ورود آیت الله خمینی به ایران سبز کردند.
کارکنان و مهمانان سفارت، که از نمایندگان عالیرتبه دولت جمهوری اسلامی در فرانسه می‌باشند، شعارهای سبز ایرانیان را تاب نیاورده و اقدام به فحاشی، پرتاب سنگ و تهدیدهای فیزیکی و گفتاری نمودند.
خوشبختانه حضور موثر پلیس فرانسه مانع از آن شد تا مامورین دولت کودتا، از راس تا ذیل، موفق شوند صدمه ای به ایرانیان معترض وارد کنند.
اینها همه در حالی بود که همان گونه که در فیلم‌ها و عکس‌ها مشاهده می کنیم، هموطنان سبزمان کاملا به صورت مسالمت آمیز فریاد اعتراضی خود را به گوش دولتمردان کودتاچی می‌رساندند.
پلیس فرانسه در اقدامی هوشیارانه مانع از تعرض یکی از فرزندان خشمگین مسئولان عالیرتبه سفارت ایران در فرانسه به ایرانیانِ معترض حاضر در تظاهرات گردید و با زدن دستبند و خواباندن او بر روی زمین، خشم کارمندان و بویژه آقای میرابوطالبی سفیر ایران در فرانسه را برانگیخت تا آنجایی که او شخصا به مقابله و درگیری فیزیکی با پلیس فرانسه برخاست.
در آغاز سالگرد دهه انقلاب، این حرکت کمیته ضد سرکوب شهروندان ایرانی، به عنوان بخش کوچکی از جنبش سبز خارج از کشور، جشن‌های تحمیلی کودتاچیان را در کامشان تلخ کرد.

ما بیشماریم
کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی – پاریس
Comité indépendant contre la répression des citoyens iraniens
www.whereismyvote.fr

















فجر در پاریس رخ نخواهد داد روز یکشنبه 11 بهمن ماه هزار و سیصد و هشتاد و هشت، تعدادی از ایرانیان ساکن پاریس به دعوت کمیته ضد سرکوب شهروندان ایرانی، جشن

اطلاعیه كانون نویسندگان ایران


اطلاعیه كانون نویسندگان ایران

در مورد بازداشت رضا خندان (مهابادی)

دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۸۸ - ۰۱ فوريه ۲۰۱۰

kanoon.jpg
رضا خندان (مهابادی)، نویسنده و عضو هیئت دبیران كانون نویسندگان ایران، روز چهارشنبه ۷ بهمن‌ماه ۱۳۸۸، پس از خروج از منزل خواهرش در شهرك ژاندارمری تهران، در خیابان بازداشت و به مكان نامعلومی برده شد. شب همان روز، مأموران به منزل مادر رضا خندان در شهر ری رفتند و برخی از كتاب‌ها و وسایل او را با خود بردند. ما بازداشت رضا خندان را محكوم می‌كنیم و خواهان آزادی بی‌قید و شرط او هستیم.

در ضمن در مورد اطلاعیه‌یی كه روز گذشته در برخی سایت‌های اینترنتی منتشر شده به اطلاع می‌رسانیم كه صادركننده‌ی آن، صرف‌نظر از ارائه‌ی اطلاعات نادرست درباره دستگیری رضا خندان، مرتكب جعل امضای كانون نویسندگان ایران شده است. ما صدور آن اطلاعیه را تكذیب و جعل امضای كانون را به‌شدت محكوم می‌كنیم.

لازم است گردانندگان محترم سایت‌های اینترنتی را به این نكته‌ی مهم توجه ‌دهیم كه اطلاعیه‌ها و بیانیه‌های كانون نویسندگان ایران فقط و فقط با نشانی الكترونیكی كانون نویسندگان ایران ارسال می‌شود.

كانون نویسندگان ایران

۱۱ بهمن‌ماه ۱۳

کانون نویسندگان ایران در تبعید

http://www.iwae.org/2010/nashrieh/Bang1.pdf












http://www.iwae.org/

حزب توده ایران

سش و پاسخ سال 1358


پرسش و پاسخ سال 1359
پرسش و پاسخ سال 1360


پرسش و پاسخ سال 1361
کلمه:
سيد حسن خمينی که هنگام حضور محمود احمدی نژاد رييس دولت در حرم مطهر امام راحل حاضر بود بالافاصله و بطور ناگهانی حرم امام راحل را ترک کرد . وی همچنين در مراسم رسمی گراميداشت سالروز ورود امام به کشور که امسال برخلاف سالهای گذشته در بهشت زهرا برگزار شد ، حاضر نشد.

به گزارش خبرنگار کلمه سيد حسن خمينی در هنگام سخنرانی احمدی نژاد در حرم و مداحی و…آنجا حضور نداشته و در اتاق خود بوده است . همزمان با ترک حرم همراهان حجت الاسلام سيد حسن خمينی نيز سالن را ترک کردند.

حضور يادگار امام در منزل عليرضا بهشتی در سالروز ورود امام به ايران

به گزارش خبرنگار کلمه همچنين حجت الاسلام و المسلمين سيدحسن خمينی صبح امروز در سالروز ورود امام خمينی (س) به ميهن اسلامی، با حضور در منزل دکتر عليرضا بهشتی فرزند شهيد آيت الله دکتر بهشتی، ديدار و از حال آنان تفقد کرد.

اين ديدار بلافاصله پس از تجديد ميثاق هيئت دولت با آرمانهای امام خمينی صورت گرفت

گفتگو با خواهر مهين فهيمی در رابطه با وضعيت وی و اميد منتظری، فرزندش در زندان، تغيير برای برابری

در شامگاه ششم دی ماه تعدادی از نيروهای امنيتی با مراجعه به منزل مسکونی مهين فهيمی از اعضای مادران صلح ايران ضمن تفتيش منزل وی و ضبط وسايل شخصی او ، فرزندش و نيز همسايگانشان اقدام به بازداشت او و مهمانانشان کردند و در روز هفتم دی ماه ، هنگامی که اميد منتظری(فرزند مهين فهيمی) به اداره پيگيری اطلاعات مراجعه نموده بود بازداشت گرديد. اکنون بيش از يک ماه از بازداشت آنان می گذرد و در تاريخ ۱۰ بهمن و بدون هيچ اطلاع قبلی به وکيل و خانواده اميد منتظری وی را برای دفاع از خود به دادگاه آوردند. اکنون بيم آن می رود که مهين فهيمی نيز مانند فرزندش بدون حضور وکيل و بدون اطلاع خانواده دادگاهی شود. گفتگوی حاضر با خواهر مهين فهيمی و در رابطه با وضعيت او و فرزندش انجام شده است.

ممکن است کمی در رابطه با فعاليت های خانم فهيمی و فرزندش اميد منتظری توضيح دهيد؟






اهر من بيش از بيست سال است که همسرش را از دست داده است و در تمام اين سال ها سرپرستی فرزندانش را به تنهايی به عهده داشته است. او مولف تاريخ است و سال هاست که در بنياد دايره المعارف مشغول به فعاليت است.در سال های اخير خواهرم در زمينه صلح و خشونت عليه زنان فعاليت می کرده است و هيچگونه فعاليت غير قانونی هم نداشته است.فرزند او اميد منتظری نيز دانشجوی رشته حقوق دانشگاه علامه طباطباييست و در حاليکه ترم آخر تحصيليش را می گذارنده بازداشت شده است و متاسفانه موفق به شرکت در امتحانات دانشگاهش نشده.اميد هم مانند مادرش هرگز فعاليتی خارج از چارچوب های قانونی نداشته است. با توجه به فعاليت های آنان و با توجه به اينکه هيچ کدام سابقه کيفری هم نداشته اند بازداشت آنها و نحوه برخوردی که در طول اين يک ماه صورت گرفته است و حضور امروز خواهر زاده ام در دادگاه بدون اطلاع به ما و وکيلش و در حاليکه ما در پشت درهای دادگاه ايستاده بوديم ، برای ما بسيار ناراحت کننده است.

اکنون بيش از يک ماه از بازداشت خواهر شما و فرزندش می گذرد ، شما در اين مدت چه پيگيری هايی انجام داده ايد؟
خواهر من در ششم دی ماه در منزلش بازداشت شد و به دليل آنکه من در آن زمان در تهران حضور نداشتم از تاريخ ۱۱ دی ماه مشغول پيگيری وضعيت او و فرزندش شدم.از همان روز من بارها به اداره پيگيری اطلاعات مراجعه کردم و نامه هايی در رابطه با تقاضای تماس با آن ها و ملاقاتشان ارائه کردم.چندين بار هم به دادسرای عمومی مراجعه کردم و حتی در يکی از مراجعاتم موفق به ديدار نماينده دادستان شدم و نامه ای هم تقديم ايشان کردم ، سه هفته هم برای ملاقات به زندان اوين مراجعه کردم اما تا به حال هيچکس جوابی در رابطه با وضعيت خواهرم و فرزندش به ما نداده است و به من می گويند که خواهرم و فرزندش ممنوع الملاقات هستند.وکيل خواهرم هم تاکنون چندين بار مراجعه کرده است اما به او هم جوابی ندانده اند.با وجود همه پيگيری هايی که ما انجام داده ايم امروز بدون هيچ اطلاعی به ما و يا وکيل خواهر زاده ام ، او را به دادگاه آورده اند و ما از طريق سايت ها و تلوزيون از دادگاهی شدن او مطلع شديم.

آيا در طول اين مدت تماسی با شما داشته اند؟
هر کدام تا کنون تنها سه بار با خانه تماس گرفته اند اما متاسفانه تماس های آنها بسيار کوتاه و با فاصله های زمانی طولانيست و ما نمی توانيم با آن ها در رابطه با وضعيتشان صحبت کنيم.به همين دليل وضعيت آن ها کاملا برای ما مبهم است.

در دادگاهی که در تاريخ دهم بهمن ماه در شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب برگزار شد اميد منتظری نيز به عنوان يکی از متهمان در دادگاه حضور داشت ، شما در جريان دادگاه ايشان بوديد؟
متاسفانه همان طور که قبلا توضيح دادم علی رغم تمام پيگيری هايی که ما انجام داديم هيچ پاسخی به ما داده نشد و روز ۱۰ بهمن ماه هم ما به همراه وکيل خواهرم و اميد طبق روال هر روز به دادگاه مراجعه کرديم تا وضعيت ايشان را پيگيری کنيم ، وکيل خواهر زاده ام چندين بار تقاضا داد تا بتواند وارد دادگاه انقلاب شود اما متاسفانه وی را به داخل دادگاه راه ندادند و بعد ما متوجه شديم در همان حالی که ما در پشت درهای دادگاه انقلاب ايستاده بوديم فرزند خواهرم در حال دادگاهی شدن بود.من واقعا با اطلاع از اين موضوع به شدت نگران شدم که چرا نبايد بگذارند فرزند خواهر من از وکيل انتخابی خودش در دادگاه برخوردار باشد و چرا نبايد بگذارند که ما به عنوان خانواده او از حضورش در دادگاه مطلع باشيم در حاليکه بيش از يک ماه است که هر روز اين در و آن در می زنيم و مدام به درهای بسته می خوريم.

اتهاماتی که در دادگاه در رابطه با اميد منتطری بيان شده است چيست؟
ما هم در حقيقت از طريق سايت های اينترنتی مثل ايرنا و ايسنا از اتهاماتی که به اميد نسبت داده شده است مطلع شده ايم در حاليکه حق داشتيم به عنوان خانواده او در جريان روند پرونده و اتهاماتی که به او داده شده است باشيم .آنچه در اين سايت ها در رابطه با اتهامات اميد نوشته شده است فعاليت تبليغی عليه نظام گرايش به گروه تفکر موسوم به چپ نوانديش و اقدام عليه امنيت کشوراست .که خود اميد در دفاعياتش تمام اين اتهامات را رد کرده است ، او در دفاعياتش گفته است که صرفا در حوزه فرهنگ و نشريات داخلی فعاليت می نموده و هيچ وابستگی به حزب يا دسته يا گروهی نداشته و فردی کاملا مستقل است.او حتی در رابطه با گفتگو با رسانه های خارجی گفته است که تنها وقتی اين مصاحبه ها را انجام داده که در رابطه با تشويق مردم برای شرکت در انتخابات بوده است و در عين حال مقالاتی در رابطه با سياست های اين رسانه ها نيز نوشته است.
فرزند خواهر من دانشجوی رشته حقوق و فردی قانونمند است.او پس از دستگيری مادرش به دليل احضاريه که به او داده شده بود شخصا به اداه پيگيری اطلاعات مراجعه کرد اما متاسفانه برخوردهايی که با او انجام شده است هيچ يک در چارچوب های قانونی نبوده و او حتی از حقوق ابتدايی خود مثل داشتن وکيل انتخابی ، تماس با خانواده و يا ملاقات آن ها نيز محروم بوده است.

آيا اميد تا کنون در زندان موفق به ديدار مادرش شده است؟
در آخرين تماسی که ما از آنها داشته ايم که در واقع مربوط به چندين روز پيش از دادگاهی شدن اميد است ، اظهار کردند که تاکنون موفق به ملاقات يکديگر نشده اند.خواهر من و فرزندش در اين سال ها تنها مونس و همدم يکديگر بودند و اکنون بيش از يک ماه است که حتی نتوانسته اند تلفنی با هم صحبت کنند در حاليکه اين حق طبيعی يک مادر و فرزند است که از حال يکديگر باخبر باشند و حداقل بتوانند با هم صحبت کنند.

نگرانی شما در حال حاضر چيست؟
من در حال حاضر به شدت نگران فرزند خواهرم هستم چون او به وکيل خودش دسترسی نداشته است و حتی نتوانسته با مادرش و يا با ما ملاقات و يا صحبت داشته باشد ، از طرف ديگر خواهر من هم بيماری قلبی دارد و هم ناراحتی کليه ، و مدام هم در مراجعات به ما می گويند که او ممنوع الملاقات است اکنون هم با توجه به وضعی که برای فرزند او پيش آمده و حضور ناگهانی او در دادگاه بدون حضور وکيل و بدون اطلاع خانواده من به شدت نگران هستم که چنين وضعی را برای خواهرم نيز به وجود بياورند و او را تحت فشار قرار دهند .
همچنين خواهر من دارای فرزند ديگری نيز هست که چند ساليست در خارج از کشور مشغول به تحصيل است ، او تاکنون حتی موفق نشده صدای مادر و برادرش را بشنود و همين امر او را به شدت نگران کرده است.

در خواست شما از مسئولان قضايی چيست؟
در درجه اول ما خواهان بازگشت روند عادلانه بررسی پرونده فرزند خواهرم اميد منتظری هستيم ، می خواهيم اجازه دهند تا اميد از امکان مشورت با وکيل لنتخابی خود برخوردار باشد و وکيلش هم بتواند محتويات پرونده او را مطالعه نموده و با قاضی پرونده صحبت کند چون در دادگاهی که برگزار شد نه تنها وکيل اميد حضور نداشت بلکه تاکنون هم ايشان نتوانسته اند پرونده را مطالعه نمايند، حتی وکيل تسخيری که به خواهر زاده من داده شده بود هم در دادگاه حضور نداشتند و اين اجحاف در حق اوست که از حقوق اوليه خود محروم شود.همچنين ما خواهان ملاقات با خواهرم و فرزندش هستم تا از سلامت آن ها مطمئن شويم و انتظار داريم تا مسئولان قضايی پاسخ روشنی در رابطه با پرونده اين دو به ما ارائه کنند و اجازه دهند ما بتوانيم با آن ها در تماس باشيم و و آنان نيز از کليه حقوق خود به عنوان متهم برخوردار گردند .در نهايت هم با توجه به اينکه اين دو هرگز فعاليت غير قانونی نداشته اند و هيچگونه سابقه کيفری نيز ندارند خواهان آزادی آنها هستيم.

ثبت ۷۵ در صد از کودک آزاری‌های روانی در تماس با صدای یارا


۱۲ , بهمن , ۱۳۸۸

در ۲۵% موارد تنبیه بدنی و ۷۵% تنبیه روانی صورت گرفته است . تنبیه روانی شامل دادزدن، توهین ، سرزنش و مقایسه با دیگران بوده وتحصیلات تماس گیرندگان به ترتیب فراوانی ،بالاتر از دیپلم و دیپلم وسیکل بوده است.

رهانا – کودکان: بر اساس آمارهای ثبت شده در صدای یارا ، در ۲۵% موارد ارجاع شده در دی ماه سال جاری تنبیه بدنی و ۷۵% تنبیه روانی صورت گرفته است . تنبیه روانی شامل داد زدن، توهین ، سرزنش و مقایسه با دیگران بوده است.
به گزارش ایلنا، تعداد کل تماس گیرندگان با صدای یارا در دی ماه سال جاری ۲۶۵ مورد بوده است.
۹۳% تماس گیرندگان مادران و تنها ۱% پدران و ۵% کودکان و ۱% سایر افراد بوده ،همچنین ،اولویت مطالب مطرح شده مربوط به سنین ۰-۶ و ۹-۷ و۱۲- ۱۰ سال بوده است .
بر اساس این گزارش ،در ۲۵% موارد تنبیه بدنی و ۷۵% تنبیه روانی صورت گرفته است . تنبیه روانی شامل دادزدن، توهین ، سرزنش و مقایسه با دیگران بوده وتحصیلات تماس گیرندگان به ترتیب فراوانی ،بالاتر از دیپلم و دیپلم وسیکل بوده است.
همچنین ،بیشترین تماسها به ترتیب فراوانی از مناطق ۵،۴ ،۱۹ و ۲تهران بوده ، و تماس از شهرستان های کرج،قم ،اراک،ساوه ، ورامین،هشتگرد،بومهن،دزفول و یزد بوده است.
به گزارش ایلنا ،صدای یارا ، اولین خطوط تلفنی کمک فکری به کودکان و نوجوانان و مسائل مربوط به آن هاست ، که برای اولین بار در ایران از دی ماه سال ۱۳۷۹ به همت انجمن حمایت از حقوق کودکان شروع به کار کرد
پاسخگویان این خطوط ، از میان داوطلبان دارای تحصیلات و تجارب کاریه های روانشناسی ، مشاوره و مددکاری اجتماعی ، پس از انجام مصاحبه و گذراندن دوره‌های آموزشی ، انتخاب شده در زمان و در ساعت و روز مشخص و برنامه ریزی شده با کد اختصاصی به ارائه خدمات داوطلبانه می پردازند .
صدای یارا بر مبنای این باور که هر کودک و نوجوان صرف نظر از طبقه اجتماعی ، جنسیت ، نژاد ، استعداد و غیره باید در مواقع ضروری بتواند از کمک های فکری مناسب برخوردار شود ، ایجاد شده و در همین راستا می کوشد کودکان ، نوجوانان و خانواده ها را با مطالب مندرج در پیمان نامه حقوق کودک و مفهوم حق و تکلیف آشنا سازد .