نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۳, شنبه

: شما از ما درخواست کردین که با شما مصاحبه کنیم ، میشه بپرسم مشکلتون چی بوده ؟ فرشاد : مشکل من اینه که شش سال تمامه که به هر جا فکر کنین به خاطر زدن یه دکه رجوع کردم ! از شهرداری شهر اهواز بگیر تا اداره کل تعاون ، شورای شهر اهواز ، استانداری و حتی وزارت کشور هم رفتم ! اما این مجوز جور نشد که نشد



: شما از ما درخواست کردین که با شما مصاحبه کنیم ، میشه بپرسم مشکلتون چی بوده ؟
فرشاد : مشکل من اینه که شش سال تمامه که به هر جا فکر کنین به خاطر زدن یه دکه رجوع کردم ! از شهرداری شهر اهواز بگیر تا اداره کل تعاون ، شورای شهر اهواز ، استانداری و حتی وزارت کشور هم رفتم ! اما این مجوز جور نشد که نشد

پارسینه : مشکل کجا بوده ؟ یعنی هر کسی که تقاضای یک کیوسک مطبوعاتی داره باید تمام این مراحل رو بره یا دست مافیایی خاصی تو کاره ؟
فرشاد : نه ، لازم نیست تمام این راه رو بره ! باید پول بدی ! منم پول تو دستم نبود که بخوام به بعضی ها شیرنی بدم ! اگه پول داشتم میرفتم تو یه کاری که هزینه زندگی برادر و خواهرام رو در میوردم تا یه کمکی به بابای پیرم میکردم .
پارسینه : یعنی مدارکتونم کامل بوده ؟ نامه از شخص خاصی هم داشتین ؟
فرشاد : بله ، من تمام مدارکم کامل بوده ، از افراد شورای شهر اهواز نامه داشتم تا اقای چمران رییس شورای شهر تهران ! اما همان طور که گفتم پول اضافی برای شیرنی دادن به بعضی از اشخاص نداشتم !
پارسینه : خب ما براتون چیکار میتونم بکنیم ! رسالت ما رسانه بی طرف بودنه
فرشاد : فقط حرفام رو پوشش بدین ! شاید مسِئولین ببینن و یه کمکی کنن که من هم از بیکاری در بیام ! شش سال از عمرم رو گذاشتم که یه دکه بگیرم اما نشد ! گفتم شاید سایت شما بتونه صدام رو به مسئولین برسونه ، اینم شمارم 09367725336 چشم انتظار تماس مسئولینم !

با بررسی صورت گرفته در میان ۱۰۲ دانشمند که برای دریافت جایزه ریاست جمهوری برای دانشمندان و مهندسان جوان نامزد شده بودند، این جایزه نصیب محقق ایرانی شد.

تاریخ ارسال پست ۱۲ - اردیبهشت - ۱۳۹۳
با بررسی صورت گرفته در میان ۱۰۲ دانشمند که برای دریافت جایزه ریاست جمهوری برای دانشمندان و مهندسان جوان نامزد شده بودند، این جایزه نصیب محقق ایرانی شد.
به گزارش فصل جوان به نقل از باشگاه خبرنگاران؛ مونا جراحی برنده جایزه دانشمندان و مهندسان جوان در آمریکا برد.
با بررسی صورت گرفته در میان ۱۰۲ دانشمند که برای دریافت جایزه ریاست جمهوری برای دانشمندان و مهندسان جوان نامزد شده بودند، این جایزه نصیب محقق ایرانی شد.
در میان آنها نام مونا جراحی محقق ایرانی به چشم می خورد. خانم جراحی اکنون در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در لس آنجس در زمینه امواج موسوم به تراهرتز تحقیق می‌کند.
145755
وی گفت: من برای پروژه هایی که در زمینه فرستنده گیرنده‌های تراهرتز به روی آنها تحقیق می کردم کاندید این جایزه شدم. پارسال نامزد شده بود و امسال شنیدم که کاخ سفید من را در لیست برنده ها قرار داده است.
وی در خصوص پروژه اش گفت: طول موج امواج تراهرتز بین یک میلیمتر تا ده میکرومتر است، در طیف الکترومغناطیسی بین طیف مادون قرمز و امواج رادیویی قرار دارد. خواص منحصر به فرد امواج تراهرتز که باعث توجه زیادی به آنها شده، یکی این است که فرکانس ارتعاشی بیشتر مولکول ها در حوزه تراهرتز قرار دارد و مثل اثر انگشت که برای هر آدمی منحصر به فرد است، فرکانس ارتعاشی هر مولکول و ماده شیمیایی هم منحصر به فرد است.
وی افزود: کشف این امواج تازگی ندارد بلکه افزایش سرعت در ساخت دستگاه هایی است که سیستم تصویربرداری و حسگر در حوزه تراهرتز انجام می‌دهند مهم بوده که به کمک این کشف می توان ساختار چنین دستگاه هایی را سرعت بخشید.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا (مخالف دولت روحانی)، ،درپی کاهش شدید محصولات کشاورزی ،جالیز کاران زیان دیده شهرستان رودبار جنوب مقابل فرمانداری رودبار تجمع کردند.


به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا (مخالف دولت روحانی)،  ،درپی کاهش شدید محصولات کشاورزی ،جالیز کاران زیان دیده شهرستان رودبار جنوب مقابل فرمانداری رودبار تجمع کردند.

کشاورزانی که زحمات وسرمایه گذاری یک ساله خود را بر باد رفته می دیدند با تجمع و ایجاد راهبندان با تخلیه محصولات و دسترنج خود در معابر عمومی اعتراض خود را به وضعیت موجود اعلام کردند

این اعتراضات که از ساعات اولیه صبح امروز در میدان بار ورودی شهر شروع شده بود تا ظهر امروز بادامه داشت.

جالیز کاران که دولت را مقصر اصلی می دانستند با شکستن تابلو فرمانداری، نارضایتی خود را از دولت اعلام کردند و خواهان مدیریت جهادی درعرصه اقتصاد این شهرستان شدند.

نیروی انتظامی شهرستان نیز پس از گذشت بیش از سه ساعت از شروع اعتراضات وارد عمل شد.
























نماینده مجلس: رنجانی در این مدت کوتاه پول پارو کرد، چرا نادان شد و با نظام درافتاد؟ / نجاتی برای بابک زنجانی نمی‌بینم /او جیره خوار خیلی زیاد داشت و اگر آن‌ها دلشان بسوزد و با او صحبت کنند شاید بدهی اش را بدهد

نماینده مجلس:  رنجانی در این مدت کوتاه پول پارو کرد، چرا نادان شد و با نظام درافتاد؟ /
 نجاتی برای بابک زنجانی نمی‌بینم /او  جیره خوار خیلی زیاد داشت و اگر آن‌ها دلشان بسوزد و با او صحبت کنند شاید 

 بدهی اش را بدهد

  عزت‌الله یوسفیان‌ملا نماینده مردم آمل با اشاره به آخرین وضعیت پرونده بابک زنجانی به باشگاه خبرنگاران گفت: منتظر 

هستیم تا این پرونده در جلسه ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی مطرح و بررسی شود.

وی با اشاره به جلسه بعدی ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی گفت: فعلا زمان برگزاری این جلسه مشخص نشده، ولی طبق روال در صورت برگزاری، پرونده بابک زنجانی نیز مطرح و به آن رسیدگی خواهد شد.

عضو ناظر مجلس شورای اسلامی در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، در خصوص اینکه گفته می‌شود افراد دیگری همچون بابک زنجانی که در ماجرای دور زدن تحریم‌ها فعالیت کرده و بدهی دارند، گفت: چیزی مطرح نشده است، آقایان گفتند داریم و مطرح می‌کنیم و ما منتظر هستیم تا مطرح کنند.

وی همچنین به سخنان رئیس جمهور در آخرین گفتگوی زنده خود با مردم اشاره کرد و گفت: ما منتظر فرمایشات رئیس جمهور هستیم تا ببینیم منظور ایشان چه کسانی بود، وی گفت؛ افراد دیگری هم بودند که سوء استفاده کردند و اینهایی که مخالفت می‌کنند منافعشان به خطر افتاده است و ما امیدواریم مطرح کنند و ما آماده‌ایم تا بررسی کنیم.

یوسفیان ملا تاکید کرد: ما در جریان نیستیم، ولی منتظریم تا اعلام کنند.

وی در واکنش به این موضوع که این اظهارات به مثابه اظهارات احمدی‌نژاد مبنی بر در جیب داشتن اسامی مفسدان اقتصادی است، گفت: ان‌شاءالله که اینگونه نیست!

عضو ناظر مجلس در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی به ورود وزارت امور خارجه به پرونده بابک زنجانی که پیش‌تر از آن خبر داده بود، اشاره کرد و گفت: صحبت‌هایی در این رابطه شده و کارهایی انجام می‌دهند، ولی دقیقا گزارش نداده‌اند، چون دوستانی که از وزارت امور خارجه آمده‌اند گفتند که در پی سخنان شما ما اقداماتی انجام می‌دهیم و بعدا به شما خواهیم گفت چه کار کردیم.

وی افزود: باید وزارت امور خارجه ورود کند و خیلی کار‌ها می‌تواند انجام دهد، چرا که امکانات زیادی دارد، در کشور‌ها ۴۰ الی ۵۰ نفر نیرو دارند و می‌توانند همکاری کنند.


یوسفیان ملا در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه در حال حاضر بابک زنجانی در بازداشت بوده و ممنوع الخروج نیز هست و اگر نخواهد همکاری کند که ظاهرا نمی‌خواهد، موضوع به چه صورت خواهد بود، گفت: برای این پرونده تفهیم اتهام صورت گرفته و قرار بازداشت موقت نیز صادر شده است و اتهامی که تفهیم شده فساد اقتصادی است، قرار بازداشت موقت برای جرایم سنگین صادر می‌شود، مثل قتل، افساد، محارب و...، و اینکه آقای دادستان تهران گفت تا پول ندهد آزاد نمی‌شود، وقتی همکاری کند به خودی خود باعث تخفیف می‌شود.

وی تاکید کرد: در حال حاضر سرنوشت پرونده در دست خود بابک زنجانی است تا خودش را نجات دهد یا نه، واقعا اگر این مسیر پیش رود امیدی به نجات نیست، با این قرار بازداشتی که صادر شده، نجات دست خودش است، اگر همکاری کند و پول‌ها را تحویل دهد، خیلی تاثیر خواهد داشت.

عضو ناظر مجلس در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه اگر بابک زنجانی بدهی خود به نظام را صفر کند آزاد خواهد شد و مثل سایر شهروندان به زندگی خود ادامه خواهد داد یا خیر؟ گفت: اولا پرونده قضایی به این صراحت که من خدمت شما عرض کنم اینگونه پیش نمی‌رود، یعنی وارد جزئیات نمی‌شویم.

وی افزود: ایشان در حال حاضر یک چک داده  که وصول نشده است، یعنی می‌شود چک بلامحل و چک بلامحل نیز حبس طولانی دارد، اینکه من می‌گویم خودش کار خودش را مشکل می‌کند و ممکن است به نقطه‌ای برسد که اگر بخواهند هم نتوانند کمکش کنند، به خاطر همین است و روز اول گفتم همه چیز دست خود این شخص است، یعنی اتهامش در مسیری قرار گرفته که ادامه بر عهده خودش است.

یوسفیان ملا گفت: بابک زنجانی پولی را که گرفته است در مسیر ارتشاع و اختلاس نبوده که اگر بدهد یا ندهد مجازاتش چنین و چنان می‌شود، بلکه بدهکار است.

وی افزود: وقتی از پرداخت خود سرباز می‌زند و کشور ما در شرایط بد اقتصادی قرار دارد و ما می‌رویم ژنو آن همه قضایا اتفاق می‌افتد که فقط ۵۵۰ میلیون دلار در مرحله اول نصیب ما می‌شود، ولی این شخص به تنهایی ۲ میلیارد و ۳۵۰ میلیون یورو در دست خودش دارد بنابراین هرچقدر جلو برود، کار سخت‌تر خواهد شد.

نماینده مردم آمل تاکید کرد: اگر پول را پرداخت کند نجات دست خودش است، ولی اگر هر سری چک بلامحل دهد زندان خواهد داشت و اگر به همین صورت مجازات خود را سنگین کند، من نجاتی برای این شخص نمی‌بینم و شاید به نقطه‌ای برسد که اگر پولش را هم بدهد، دیگر نمی‌شود نجاتش داد.

وی افزود: ولی در حال حاضر دیر نشده و اگر ۴ نفر عاقل و فامیل بیایند و بدهی این شخص را صاف کنند، می‌توانند خیلی از مسائل را حل کنند و بلکه مسائل جزئی باقی خواهد ماند و خدای نکرده اگر رشوه‌ای به کسی داده باشد، آن‌ها را بررسی می‌کنیم.

یوسفیان ملا در پاسخ به این پرسش که آیا در حال حاضر کسی از بستگان و آشنایان بابک زنجانی وجود دارد که کار‌هایش را پیگیری کند و آیا وکیل دارد، گفت: ایشان که نوکر و نفر و جیره خوار خیلی زیاد داشتند و اگر آن‌ها دلشان بسوزد و با این شخص صحبت کنند، بهتر است.

وی ادامه داد: ممکن است بابک زنجانی اینگونه تصور کند که من در حال حاضر یک بدهکار عادی هستم، ولی به خدا اینگونه نیست، شاید کسانی به این شخص خط می‌دهند و می‌گویند یک بدهکار هستی تا کی می‌خواهند تو را در زندان نگهدارند؟ ولی خدا می‌داند اینگونه نیست، هر روز وضعیت خود را سخت‌تر می‌کند.

نماینده آمل اظهار داشت: مشکلات ناشی از نبود ارز را به پای این شخص خواهند نوشت، یعنی اگر بیماری به خاطر ارز فوت کند، به پای این شخص خواهند نوشت، من تعجب می‌کنم این شخص که مغز اقتصادی داشت و در این مدت کوتاه پول پارو کرد، چرا نادان شد و با نظام درافتاد؟

عضو ناظر مجلس در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، در پاسخ به این پرسش که آیا مسائل سیاسی عامل این موضوع شد یا خیر گفت: قطعا مسائل سیاسی بوده است، ولی سیاست پدر و مادر ندارد، اگر یک شخص سیاسی هم حمایت می‌کرده، اگر ببیند طرف به چاه افتاده است آدم سیاسی که محبت سرش نمی‌شود تا دستش را بگیرد بلکه یک سنگ هم به او می‌زند، در عالم سیاست پسر با کودتا پدر را برکنار می‌کند، بنابراین در عالم سیاست محبت وجود ندارد، بنابراین اگر عاقل باشد کار خودش را انجام می‌دهد.

وی تاکید کرد: تا این لحظه کسی قدرت عرض اندام با برخوردی که قوه قضائیه داشته است، نتوانسته بیاید و حمایت کند.

یوسفیان ملا ادامه داد: اموال داخلی بابک زنجانی مصادره شده ولی اموال داخلی به ۱۰۰۰ میلیارد تومان هم نمی‌رسد و این رقم در مقابل ۹۰۰۰ میلیارد تومان بدهی عددی نیست، بلکه بدهی این شخص در روز زیاد‌تر می‌شود، چرا که یورو هر روز گران‌تر می‌شود.

وی افزود: امیدوارم اطرافیان بابک زنجانی سرعقل بیایند و جان این شخص را نجات دهند.

عضو ناظر مجلس در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی خاطرنشان کرد: اگر مجازاتی در پرونده بابک زنجانی وجود دارد، قوه قضائیه هیچ عجله‌ای برای مجازات ندارد چرا که اگر ایشان زنده بماند و یا بمیرد هیچ مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه قوه قضائیه به دنبال دریافت بیت المال است.

یوسفیان ملا تاکید کرد: قوه قضائیه تا پول را نگیرد، آزادش نمی‌کند.

"دوست" به معنای معشوقه، و "گردش" اسم ديگری برای خانم‌بازی، در يادداشت‌های عَلم (بخش دوم و پايانی)،

 رضا علامه‌زاده

عَلم وسط آن‌همه گرفتاری که هر روزه داشت، از ديدار با سفرا و مقامات و نامه‌نگاری‌ها و بازديدها گرفته، تا اجرای همين خرده فرمايشات اربابش، باز هم قبل از اينکه به گفته خودش "با نهايت خستگی و کسالت" به رختخواب برود، يادش می‌مانده در کنار يادداشت‌کردن نکات مهم سياسی ايران و جهان، و ملاقات‌های شاه با اين‌وآن، نکات با نمک روز را از قلم نياندارد در شش جلد قبلا منتشر شده، صحبت از معشوقه و يا خانم‌بازیِ منظم و برنامه‌ريزی شده شاه و عَلم، به‌تفصيل در يادداشت‌ها آمده و من هم با ذکر نمونه‌هائی يکی دو مطلب در اين مورد نوشته و قبلاها در وبلاگم منتشر کرده‌ام (همين‌جا توضيحی بدهم تا مبادا کسی، شاه‌دوست بويژه، فکر کند من با بيرون کشيدن اين سطور از يادداشت‌های عَلم می‌خواهم چهره پادشاهش را خراب کنم. هر که با من، چه از نزديک و چه از راه نوشته‌هايم آشنا باشد، می‌داند که هرچه باشم اهل جانماز آب کشيدن نبوده و نيستم. تازه، رطب خورده منع رطب کی کند!؟)
برگردم به يادداشت‌ها. ظاهرا در اين جلد اخير که همچنان که قبلا نوشتم نه جلد هفتم (آنطور که روی جلد کتاب نوشته شده) بلکه جلد اول محسوب می‌شود، عَلم در آغاز با ترديد و بسيار سربسته از اين مقولات می‌نويسد، مثل نمونه زير که مشابهش در کتاب بارها و بارها آمده است:
«سه شنبه ١٦-٣-٤٦ امروز روز خوشی گذشت. هم از جهت خبر شکست ناصر بی همه چيز (رئيس جمهور مصر)، و هم از جهت اينکه دوست عزيز من از مسافرت آمد و چند ساعتی با او گذراندم.»
يا:
«دوشنبه ١٧-٧-٤٦ ضمنا فرمودند خيلی خسته شده ام، فردا گردش برويم. قرار شد بعد از ظهر باشد.»
ولی هرچه به آخر اين جلد نزديک می‌شويم عَلم صراحت بيشتری به خرج می‌دهد به طوری که تنها يک صفحه مانده به پايان يادداشت‌های اين جلد، در مورد خود و معشوقه‌اش اعتراف سنگينی می‌کند:
«روزی که وارد ژنو شدم دوست من از لندن تلفن کرد که کار فوری دارد می خواهد مرا ببيند. خيلی تعجب کردم که چه کاری ممکن است داشته باشد. اجازه دادم برای ۲۴ ساعت به ژنو بيايد. وقتی آمد، به من گفت باردار است و نظر مرا می خواهد که چه بکند؟ من خيلی فکر کردم و بالاخره به او اعلام کردم که به کلی تسليم نظر او هستم. اگر ميل دارد ادامه بدهد، اگر ميل ندارد معالجه کند. علت اين نظر مرا پرسيد. گفتم تو همه چيز خودت را برای يک مرد نسبتا پير به علاوه صاجب زن و بچه فدا می کنی، چه طور می توانم نظری به تو تحميل کنم؟ هرچه دلت خواست بکن، من همه مسئوليتها و مشکلات را بعهده می گيرم...
من اين مطالب خصوصی و البته نمی دانم مخالف يا موافق اخلاق را می نويسم برای اين که خوانندگان پنجاه سال بعد من بدانند آن چه اين جا گفته ام حقيقت است نه مجاز و خودستائی و دروغگوئی، زيرا که اصلا به خودپرستی و خودستائی معتقد نيستم.
به می پرستی از آن نقش خود بر آب زدم // که تا خراب کنم نقش خودپرستيدن»

يا در اين تکه از يادداشت‌ها که در سفر خراسان نوشته؛ وقتی که بی‌توجه به نظر مقامات محلی و نزديکانش، معشوقه‌اش را به همراه برده است:
«همراه من دوستم هم بود. با آنکه کار زياد داشتم، ولی بسيار خوش گذشت. همه جا هم همراه من بود، قدری باعث تعجب استاندار و مقامات رسمی شده بود. غافل از آن که من ديگر به قدری آخر عمر را نزديک می بينم و به قدری به اين مسائل تشريفاتی و حرف مردم بی اعتنا هستم که اين مسائل در من تاثير ندارد. آن چه وظيفه وجدانی و اخلاقی نسبت به مردم دارم، می کنم، بقيه حرف مفت است.» ص ٤٠٧
در مورد "گردش" ملوکانه هم به‌همين شکل هر چه به پايان اين جلد نزديک می‌شويم صراحت بيشتری در يادداشت‌های عَلم مشاهده می‌کنيم:
«يکشنبه ١٨-١-٤٧ بعد از ظهر در رکاب مبارک گردش رفتيم. پيش آمد مضحکی شد، يعنی همان جائی که ما گردش می کرديم، علياحضرت شهبانو تشريف آوردند. برخورد ما غيرمنتظره و ناراحت کننده بود.»
«پنجشنبه ٢٦-٢-٤٧ صبح فرمودند عصر گردش برويم. رفتيم، بد نبود. ضمن گردش بی سيم گارد خبر داد از ساعتی که شاهنشاه بيرون تشريف برده اند، شهبانو دو بار جويا شده اند که شاهنشاه کجا هستند. شاهنشاه خيلی ناراحت شدند. فرمودند، به فرمانده گارد ابلاغ کن دوباره اگر چنين سئوالی شد، خيلی صريح و جدی بايد جواب بدهند که از طرف من اجازه ندارند به احدی بگويند که من کجا می روم. خيلی از اين قدرت نمائی خوشم آمد، ولی روی هم رفته هم شاهنشاه و هم من ناراحت شديم.»
گرچه می توان حدس زد که نياز شاه به گردش برای شهبانو پذيرفتنی نبود ولی شاه – مثل خيلی از ما مردها - استدلال خاص خودش را داشت!
«جمعه ٦-٢-٤٧ گفتند من از هيچ چيز زندگی شخصی خودم لذت نمی برم، تمام حواسم جمع کار کشور است. تو خوب می دانی که اگر گاهی تفريحی می کنيم برای اين است که بهتر بتوانيم کار بکنيم. شهدالله همين طور است. تصديق کردم.»
نکته جالب اين که نه تنها شاه، که عَلم هم برنامه‌ريزی برای "گردش" شاه را جزو وظيفه‌های وزير دربار می‌دانست:
«شنبه ٣٠-٦-٤٧ برای فردا که دستور گردش داده اند و وسائل فراهم نيست، خيلی ناراحت هستم و با کمال ناراحتی دارم می خوابم، حتی نتوانستم کار کنم. در قبال همه چيز خونسرد و بی تفاوت هستم، ولی وقتی ارباب من فقط دو ساعت وقت دارد و آن هم با چه زحمت فراهم می کند، نهايت درجه بی انصافی و بی لياقتی است که نتوانيم وسائل آن را فراهم آوريم.»
«چهارشنبه ٢٦-٧-٤٧ مقرر شد بعد از ظهر گردش برويم. ترتيبات فراهم شد. بعد از ظهر متاسفانه به هم خورد، يعنی ترتيبات به هم خورد. ارباب من و خودم خيلی ناراحت شديم، يعنی وقت تلف شد.»
يک‌روز وقتی با علينقی عاليخانی، وزير اقتصادِ وقت، و ويراستار فعلی همين يادداشت‌ها، از شکار قرقاول برمی‌گردد می‌نويسد:
«جمعه ٢٦-٥-٤٧ شکار خوبی کردم و خوش گذشت، ولی به محض مراجعت، مطابق معمول، اخبار بد داشتم. يعنی اين که ترتيباتی که برای گردش روز جمعه شاهنشاه داده بودم درست از کار در نيامده بود. خيلی ناراحت شدم، ولی ديگر کار از کار گذشته، دير شده بود و تمام تفريح ۲۴ ساعت از دماغم در آمد.»
و روز بعدش می‌نويسد:
«بعد شرفياب شدم. از به هم خوردن ترتيبات گردش ديروز اربايم را خيلی کسل و گله مند يافتم، حق هم داشتند.»
اما خيال نکنيد علم همه‌اش از بدبياری آوردن در "گردش" می‌نويسد. با همه سربسته‌گوئی فرازهای بسياری در کتاب وجود دارد که حاکی از موفقيت در "ترتيبات گردش" است:
«ترتيباتی داديم که در غيبت شهبانو که به زودی به غرب تشريف می برند، به شاهنشاه در آنجا خوش بگذرد.» ص ٣٤١
«چون شاهنشاه بيستم ژانويه به وين تنها تشريف می برند و ٢٥ ژانويه هم از وين به زوريخ و باز هم تنها خواهند بود و تقريبا ده روز تنها خواهند بود، ترتيباتی را برای اين دو محل قرار گذاشتيم که به وجود مبارکشان بد نگذرد.» ص ٤٤٤
گاهی هم از خانم‌بازی‌های خود و اربابش با آب‌وتاب فراوان حرف می‌زند:
«شنبه ٢٦-٥-٤٧ بعد از ظهر در رکاب مبارک گردش رفتيم. سه ساعت طول کشيد و بسيار خوش گذشت. امشب من خودم قدری برای تفريح خارج شدم. يک چيزی ديدم که در تمام عمر تا حالا که ٤٩ سال دارم نديده بودم و آن اين بود که واقعا يک زن جوان در هنگام طلب، هيستريک می شود. اول خيال می کردم بازی در می آورد، بعد که به گريه افتاد باور کردم. آن هم چون زن فرنگی بود وگرنه باور نمی کردم. حالا که يک صبح است منزل آمدم، بعد از قدری دعوا با خانم می خواهم بخوابم.»
«جمعه ١٧-٨-٤٧ تلفن مرا خواست. شاهنشاه بودند. فرمودند قصد گردش دارم، فوری بيا بالا. دوستم را گذاشتم و رفتم بالا به نياوران. عرض کردم چرا قبلا اطلاع نفرموديد. فرمودند پيش آمده است. قدری گردش رفتيم، بقيه به بعد از ظهر موکول شد... ماشالله به قدرت شاه.»
ترتيباتِ گردش گاهی با چنان پيچيدگی و خطرکردن همراه بوده که گرچه همواره سربسته نوشته شده ولی ريسک بسيار بالای آن را به‌راحتی می‌توان حس کرد. بويژه آنکه فرح به‌خاطر غيبت‌های ناگهانی شاه و عَلم، به‌شدت به آن‌ها مشکوک بوده است:
«چهارشنبه ٢٢-٩-٤٦ مطلب مهمی که امروز فرمودند اين بود که شهبانو سئوال فرمودند، شما بعضی روزها با عَلم بعد از ظهرها کجا می رويد؟ جواب فرموده بودند، در اين کارها شما نبايد دخالت کنيد! عرض کردم، به نظر غلام جواب خيلی تند است. فرمودند می خواستم برای هميشه مطلب را بريده باشم.»
شاه و عَلم برای پنهان‌کاری در کار "گردش"هايشان گاهی از امکاناتی بهره می‌گرفتند که به ذهن جن هم نمی‌رسيد! امکانی مثل حضور شاهانه در مانور نظامی:
«سه شنبه ٧-٨-٤٧ فرمودند شب گردش برويم (به مناسبت مانور نظامی بايد بيرون تشريف می بردند). عرض کردم مانور داريد. فرمودند، مخلوط می کنيم. ولی در حقيقت شب که بيرون رفتيم و من الان که نصف شب است می آيم منزل، گردش مقدم شد. جسارت کردم، عرض کردم، اين کار صحيح نيست. آنقدر آقا و بزرگوار است که فرمودند، صحيح می گوئی، در عوض فردا صبح زودتر سر مانور خواهم رفت که تلافی بشود.»
و دو روز بعد می نويسد:
«امشب هم گردش و نظارت بر مانور نظامی را توام کرديم، ولی اول کار نظامی را تمام کرديم بعد به گردش پرداختيم. معلوم شد عرايض پريروز من موثر شده. خدا عمرش بدهد، حرف حساب را قبول می کند. حالا دو صبح است با نهايت خستگی می خوابم.»
و حدود يک‌ماه بعد وقتی شاه "به جلسه انتقاد از مانور" مربوط به ماه پيش می‌رود، عَلم به اين صورت در يادداشت روزانه‌اش به آن واکنش نشان می‌دهد:
«من اگر بودم، انتقادم اين بود که فرماندهی کل، چند ساعتی از اوقات فرماندهی را به کار ديگر دادند!» ص ٤٢٤
عَلم وسط آن‌همه گرفتاری که هر روزه داشت، از ديدار با سفرا و مقامات و نامه‌نگاری‌ها و بازديدها گرفته، تا اجرای همين خرده فرمايشات اربابش، باز هم قبل از اينکه به گفته خودش "با نهايت خستگی و کسالت" به رختخواب برود، يادش می‌مانده در کنار يادداشت‌کردن نکات مهم سياسی ايران و جهان، و ملاقات‌های شاه با اين‌وآن، نکات با نمک روز را از قلم نياندارد:
«سه شنبه ١٩-٩-٤٧ چند تکه جواهر خريده بودم که لازم بود. نمی دانستيم اين ها را چه جور به داخل عمارت اختصاصی ببريم، چون در جيب شاهنشاه جا نمی گرفت. نمی خواستند من هم جواهرات را آن جا ببرم. مدتی فکر کرديم و خنديديم. بالاخره انجام شد.»
«پريروز کار با مزه ای کرديم که اين جا می نويسم. شاهنشاه می خواستند تکه جواهری به شخصی مرحمت کنند. از بخت بد آن جواهر در نمايشگاه جواهراتی بود که بر حسب امر شهبانو درست شده بود و گرفتن جواهر از آن جا خيلی مشکل بود، آن هم توسط من. گوشه اش خيلی باز بود. يک خريدار خارجی پولدار پيدا کردم و آن قدر حقه بازی کرديم تا جواهر را تحويل گرفته تقديم شاهنشاه کردم. خيلی خودشان هم خنديدند.» ص ٤١٣
خيلی پيش می‌آمد که شاه خودش مستقيما، يا توسط کسان ديگری از يار غارهايش، قراری برای "گردش" می‌گذاشت ولی باز هم برای پوشش نياز به همراهی عَلم داشت. با اين‌که دست عَلم پيش فرح رو بود، ولی ظاهرا شاه کسی مناسب‌تر از او برای توجيه غيبت‌های ناگهانی‌اش نداشت. اين بود که عَلم با همه‌ی مراعاتی که می‌کرد، گاهی صدايش در می‌آمد:
«فرمودند بعد از ظهر گردش می رويم. عرض کردم، چشم، ولی اگر جسارت نکنم ديروز هم رفتيم، زياد خواهد شد. فرمودند، به تو مربوط نيست.» ص ١٩٥
«عرض کردم شاهنشاه تفريح لازم داريد ولی نبايد در هيچ کاری زياده روی بشود و از حد اعتدال خارج گردد. فرمودند، چون تو خودت بی حال هستی اين حرف را می زنی. عرض کردم، درست است من بی حالم، ولی سن مبارک هم به پنجاه رسيده است.» ص ٤٤٨
حالا جدا از همه اين حرف‌ها، زبان عَلم در بيان مسائل روزمره‌اش بسيار روان و اغلب سخت شيرين است. بويژه آنکه جابجا نوشته‌اش را با بيتی متناسب، و يا ضرب‌المثلی به‌مورد، می‌آرايد و اين بر جذابيت نوشته‌هايش می‌افزايد. به‌راحتی می‌توان دريافت که علم با ادبيات فارسی آشنائی عميق داشته و بويژه به حافظ عشق می‌ورزيده است:
«پنجشنبه ١٨-٣-٤٦ آخر شب ساعت ۲ صبح تفال زدم. واقعا لسان الغيب است. البته اينها که حرف و دلخوشی است، ولی حافظ آن کسی است که من می پسندم. به هيچ چيز در دنيا اعتنا نداشت و آزاد مرد به تمام معنی ست. به قول علی اللهی ها:
من علی را خدا نمی دانم // از خدا هم جدا نمی دانم
واقعا حافظ پيامبر است، پيامبر وارستگی و آزادگی. تنها پناهگاه من است، وقتی از همه چيز نااميدم.»
«اکنون ساعت ١١بعد از ظهر با نهايت خستگی و کسالت می خواهم بخوابم. قدری حافظ خواندم نجاتم داد.» ص ١٠١
و در تکه‌ای که در زير نقل می‌کنم با ظرافتی به يادماندنی از حافظ می‌نويسد:
«شنبه ١٨-٦-٤٦ با دوست عزيزم که از سفر آمده بود، تقريبا به خوشی و به بطالت گذراندم. راستی کاش عمر به اين جور بگذرد. به قول حافظ:
به هرزه بی می و معشوق عمر می گذرد // بطالتم بس! از امروز کار خواهم کرد
به راستی من فکر می کنم حافظ بزرگتر از آن بوده است که ادعای پيغمبری کند!» ص ١٢٢
طنز و ظرافت و ايجاز در بيان هم يکی ديگر از ويژگی‌های نثر عَلم است. از ده‌ها نمونه که يادداشت کرده‌ام تنها به ذکر چند تايشان اکتفا می‌کنم:
«دوشنبه ٢ شهريور ٤٧ برای يک دقيقه نزديک بود خر بشوم، يعنی خرتر، و آن اين بود که همان دختر دو سه شب قبل به من گفت تو را خيلی دوست دارم و من داشتم باور می کردم. ما مردها آن قدر احمق هستيم که ممکن است به آسانی گول بخوريم! يک دختر بيست ساله چه طور ممکن است يک مرد پنجاه ساله بدترکيب مثل مرا دوست بدارد؟»
«سرشب پيش والاحضرت عليرضا رفتم که اين جا تنها مانده است. طفل دو ساله و بسيار با هوش و بامزه و قدری عصبانی است. در حمام بود، مدتی دُولش را به من نشان داد! نيم ساعتی ماندم بازی کردم، ولی از نبودن اربابم در قصر خيلی دلم گرفت. به اين دليل و به دليل اين که پرستارش هم خوشگل نيست.» ص ٢٢٤
حسن ختام اين قسمت از نوشته‌ام را به دو تکه از دو يادداشت متوالی عَلم می‌سپارم:
«صبح خانم و دختر بزرگم به سويس رفتند. عصری هم دختر کوچکم رفت. دوست من ديشب وارد شده بود، از امشب پيش من است و واقعا دارم زندگی می کنم.»
«از نوزدهم تا امروز بيست و چهارم يادداشت ننوشتم چون همان طور که فوقا گفتم زندگی کردم. ديگر يادداشت برای چه بنويسم؟» ص ٤٤٢
***
پيداست من در يادداشت‌های عَلم به‌دنبال مطالب اصلی نبوده‌ام؛ مطالبی که برای پژوهشگران تاريخ معاصر ايران و حتی جهان حائز اهميت بسيار است؛ از رابطه ايران با آمريکا و اروپا و اعراب گرفته تا نگاه شاه ايران به مسائل مهمی مثل جنگ اعراب و اسرائيل، ترور رابرت کندی، دمکراسی غربی، نفت و غيره. که در زمينه‌هائی اين‌چنين همين جلد هفتم (يا بهتر، ماقبل يکم) به تنهائی سرشار از اطلاعات ذيقيمتِ دستِ اول است.
اما دلم نمی‌آيد بی اشاره‌ای به چند تکه از يادداشت‌های عَلم که به اردشير زاهدی (وزير امور خارجه وقت) مربوط است اين نوشته را به پايان ببرم، چون از آنچه تا کنون از کتاب برايتان استخراج کرده ام کمتر خواندنی نيست!
«پنجشنبه ١٩-٥-٤٦ شاهنشاه مقداری از بی تجربگی و بچگی اردشير زاهدی وزير خارجه فرمودند... فرمودند، در سياست خارجی حرفهای نامربوط می زند که باعث گرفتاری ست. مثلا به وزير خارجه هندوستان گفته بود که ما هرگز به پاکستان کمک نمی کنيم در صورتی که ما هم عهد و پيمان پاکستان هستيم و ممکن نبود از اين بی معنی تر يک کسی حرف بزند.»
«شنبه ٢٩-٧-٤٧ عرض کردم اردشير زاهدی وزير خارجه از سفر آمريکا برگشته (برای سازمان ملل رفته بود) خيلی روحيه خرابی دارد، چون فکر می کند مورد مرحمت نيست. فرمودند، پسر خوبی است، دوستش دارم، او هم مرا دوست دارد، به جای خود محفوظ، ولی شخص احمقی ست. از او بپرسيد چرا به هيئت دولت حاضر نمی شود؟ چرا بی جهت به مردم فحش می دهد؟ اين فخرفروشيها برای اين است که نه سواد داری و نه فهم. ديدم خيلی عصبانی هستند، ولی خيلی استدعا کردم به پاس صميميت او، اظهار مرحمت فرمايند.»
«يکشنبه٨-١٠-٤٧ عجيب است که شاهنشاه معتقدند وزير خارجه نه معلومات علمی، نه سواد فارسی و نه سواد خارجی دارد باز هم او را نگاه می دارند، ولی من معتقدم عوض خواهد شد، به خصوص که خيال می کند چون دوست با نيکسون هست بايد نخست وزير بشود.»

تیم ملی فوتسال ایران در دومین دیدار خود در چارچوب جام ملت‌های آسیا، با نتیجه ۱۲ بر صفر مقابل چین به پیروزی دست یافت و با ۶ امتیاز در صدر جدول گروه B قرار گرفت.


تیم ملی فوتسال ایران در دومین دیدار خود در چارچوب جام ملت‌های آسیا، با نتیجه ۱۲ بر صفر مقابل چین به پیروزی دست یافت و با ۶ امتیاز در صدر جدول گروه B قرار گرفت.
به این ترتیب تیم ملی فوتسال ایران در آخرین دیدار خود در مقابل استرالیا قرار خواهد گرفت.
گل های این دیدار را اصغر حسن زاده، حسین طیبی، فرهاد توکلی، وحید شفیعی، فرهاد فخیم و حمید احمدی در این دیدار موفق به گلزنی شدند.
در این دیدار حسین طیبی باز هم روز پر فروغی را پشت سر گذاشت و موفق شد ۴ بار برای تیم ملی ایران گلزنی کند تا برای دومین بار به عنوان بهترین زمین بازیکن انتخاب شود. طیبی در بازی مقابل اندونزی نیز بهترین بازیکن مسابقه شده بود.
یش از دیدار ایران و چین، استرالیا دیگر تیم این گروه موفق شد ۵ بر صفر اندونزی را شکست دهد. استرالیا در بازی نخست خود نیز موفق شده بود چین را ۲ بر یک از پیش رو بردارد تا ۶ امتیازی شود.
تیم ملی فوتسال ایران در گروه دوم این رقابت‌ها با تیم‌های اندونزی، استرالیا و چین همگروه است.
از هر گروه ۲ تیم به دور یک‌چهارم نهایی صعود می‌کنند که در این مرحله ایران در صورت صعود با یکی از تیم‌های اول یا دوم گروه یک دیدار می‌کند.
تیم ملی فوتسال ایران با ۱۰ قهرمانی و ۲ عنوان سومی در جام‌ ملت‌های آسیا رکورددار است و ژاپن با ۲ قهرمانی، ۵ نایب قهرمانی و ۲ عنوان سومی در رده دوم و ازبکستان نیز با ۳ عنوان نایب قهرمانی و ۲ عنوان سومی در رده سوم جای دارد.
دیدار ایران با استرالیا روز یکشنبه ۱۴ اردیبهشت در سالن فو تو برگزار خواهد شد.

عطاءالله خرم، آهنگساز پرسابقه ایرانی، چند روز پیش در آمریکا در سکوت خبری درگذشته است. این یادداشت نگاهی است به زندگی و کارنامه هنری او.

یادی از عطاءالله خرم، آهنگساز و نوازنده

عطاءالله خرم، آهنگساز پرسابقه ایرانی، چند روز پیش در آمریکا در سکوت خبری درگذشته است. این یادداشت نگاهی است به زندگی و کارنامه هنری او.
او از آهنگسازانی بود که در پرورش موسیقی پاپ در ایران کوشش بسیار به کار برده بود. "آپولونِ" او جایگاه کشف و رشد خوانندگانی چون ویگن و منوچهر بوده است.
عطاءالله خرم در سال ۱۳۰۵ خورشیدی در تبریز به دنیا آمد، دوره دبستان را در تبریز گذراند و دبیرستان را در رضائیه.
موسیقی را از خردسالی و در همان رضائیه از دائی خود، ایرج کسمائی، آموخت که با نواختن سازهای مختلف آشنا بوده است.
توجه عطاءالله به سازهای غیر ایرانی جلب شد، کمی به ماندولین و کمی بیشتر به فلوت.
در غیاب دائی فلوت سه تکه او را از نهانگاهش بیرون می آورد و می کوشید تا آهنگی از آن به درآورد. تا سرانجام یک روز دائی او را به هنگام این تقلاها غافلگیر کرد.
عطاءالله بعد به سراغ ویولن رفت و در کنار آن آرام گرفت. پس از وقایع شهریور ماه سال ۱۳۲۰ همراه با دائی به تهران آمد و در کلاسی که او دایر کرده بود به آموختن جدی موسیقی و ویولن نوازی پرداخت.
عطاء الله خرم پس از مرگ نابهنگام دائی جوان، نزد جانشینان او به فراگیری ادامه داد و سرانجام با روبیک گرگوریان، موسیقی دان معروف، آشنا شد و نزد او بر فراگیری های خود افزود.
آقای خرم می گفت که در سال ۱۳۳۴ با ابوالحسن صبا آشنا شده و به توصیه او به جمع نوازندگان ارکستر شماره یک هنرهای زیبا پیوسته است.
عطاءالله خرم از آن پس خود کلاس موسیقی بر پا کرد. نخست کلاسی در چهار راه مختاری و پس از آن کلاسی دیگر در خیابان شاهرضا، چهار راه پهلوی، به نام آپولون که این یکی شهرت بسیار پیدا کرد و به پایگاه ساخت و پرداخت ترانه های نو تبدیل شد.

آشنایی با ویگن

آشنائی و همکاری با ویگن از یک سو و با ترانه سرایان جوان چون ناصر رستگارنژاد، پرویز وکیلی و سیروس آرین پور از سوی دیگر فرصتی برای خرم فراهم آورد تا آهنگ های ساده و مردم پسند خود را با جلوه های برانگیزاننده عرضه کند.
دو ترانه "نخستین مهتاب" و "پیام رقیب" با متن هائی از ناصر رستگار نژاد توجه همگان را به سوی خود کشید.
"مهتاب" اقتباسی از یک آهنگ اسپانیائی بود ولی "پیام رقیب" رنگ و بوی عاشقانه های ایرانی را داشت و سخت به دل ها نشست. خرم "پیام رقیب" را یکی از موفق ترین کارهای خود و ناصر رستگار نژاد می دانست که اجراهای مختلف پیدا کرده. در یکی از اجراها، ویگن آن را همراه با دلکش خوانده است.
عطاءالله خرم آهنگساز پر کاری بود.
آن طور که خود می گفت در جمع ۴۵۰ آهنگ اعم از ترانه و بی کلام و موسیقی برای فیلم ساخته بود. طبیعی است کمیت که بالا می رود باید مراقب کیفیت بود. در میان انبوه کارهای خرم نیز باید برای انتخاب خوب ها دست به گزینش زد. برخی از آهنگ های ترانه ای او سخت تاثیر گذار است. از جمله می توان از "دو کبوتر" یاد کرد که از کارهای نخستین اوست و با شعری از پرویز وکیلی پیوند خورده است. خرم می گفت که موضوع دو کبوتر ابتدا به ذهن خود او آمده بوده است:
در خانه دوستی در دربند شمیران بوده و وقتی در حیاط خانه قدم می زده، گروه کلاغ ها را می بیند که میان درختان چنار سر بر آسمان رسانده جولان می دهند و او را برده اند به فکر زندگی کلاغ ها. یک ملودی به ذهنش رسیده، آن را یادداشت کرده تا بعد به پرویز وکیلی برای متن گذاری بدهد. پرویز با ذهن شاعرانه ای که داشته به جای کلاغ که پرنده محبوبی نیست، کبوتر را نشانده و نتیجه شده است ترانه دو کبوتر که یکی از بهترین ترانه های شانسونی ویگن به شمار می رود.

مهاجرت از ایران

خرم یکی دو سالی پس از انقلاب ابتدا رهسپار فرانسه شد و پس از آن به آمریکا رفت و در لس آنجلس اقامت گزید.
در دوره مهاجرت پیش از آهنگسازی به فکر تدریس و تحقیق افتاد و با جمع آوری مدارک و اسناد لازم در سال ۱۳۶۳ کتابی انتشار داد با عنوان گلستان موسیقی که حرف ها، یادها و خاطره های او را از ۵۰ سال کار در زمینه موسیقی در خود دارد.
دو کتاب دیگری که به بازار فرستاد عبارت است از ترانه های ملی ایران و گلچینی از گوشه های ردیفی موسیقی ایران در دو جلد که در تهران انتشار یافته، گویا به چاپ ششم و هفتم هم رسیده است. می گوید که در کتاب های خود هر چه را درباره هر چیز و هر کس در حافظه داشته با صمیمیت ولی بدون تعارف در میان نهاده است.
از میان انبوه کارهای عطاءالله خرم، غیر از اینها ترانه های "ساقی"، "رقص شکوفه"، "ستاره"، "پرستو" و "کجاوه" نیز در زمان خود از فراگیرها به شمار می آمدند.
خرم وضعیت ترانه ها را در برونمرز شلوغ و هرکی هرکی توصیف می کند و می گوید امروز جوان ها همه کار ترانه ها را خودشان انجام می دهند. مخاطب آن ها هم باز جوانان هستند. کار ساده ای هم البته نیست چون از سوی هیچ سازمانی حمایت نمی شوند.

ستاد آواز ايران در سوگ محمدرضا لطفی پیام تسلیتی منتشر کرد.

ستاد آواز ايران در سوگ محمدرضا لطفی پیام تسلیتی منتشر کرد.
متن پیام یادبود استاد شجریان در سوگ استاد محمدرضا لطفی بدین شرح است:
«سوگنامه»
استاد محمدرضا لطفی آن یار دیرینهٔ بی‌همتا به جاودانگی پیوست.
او تمام زندگی‌اش تلاش و دقت و وسواس در موسیقی نژاده و ردیف به‌جا مانده از میراث‌داران موسیقی کهن و آموزش به شاگردان بود. دستی توانا در نواختن و فکری سنتی در اصالت تاریخی آهنگ و نغمه با حال و هوا و شور و شیدایی خاص خود داشت. از شروع زندگی موسیقائی‌اش به شکلی تأثیرگذار در عرصه هنر و جاودانگی سنت‌های آن راه پیمود و به انجام رساند.
همواره دلسوز طبقه کارآمد کم‌درآمد بود. حیف و صد حیف که زود درگذشت و ما را سوگوار کرد.

با تأثر فراوان
محمدرضا شجریان

۱۲ اردی‌بهشت ۱۳۹۳ شمسی

فاطمه بابادی از اعتراض زندانیان سیاسی اوین می‌گوید

فاطمه بابادی از اعتراض زندانیان سیاسی اوین می‌گوید

توسط حسین قویمی

 دوهفته از يورش ماموران امنيتی و حفاظتی به بند ۳۵۰ زندان اوين و ضرب و شتم زندانيان سياسی می گذرد. در پی اين رويداد، شماری از زندانيان اين بند در اعتراض به وضعيت خود دست به اعتصاب غذا زدند.

بر پايه گزارشها زندانيان سياسی بند ۳۵۰ پس از وعده های مقامهای دولتی مبنی بر رسيدگی به مسايل موجود، به اعتصاب غذای خود پايان دادند. اما بر پايه برخی گزارشها چندتن از زندانيان سياسی به سلول های انفرادی بند ۲۴۰ منتقل شده و دراعتصاب غذا به سر می برند.

ماموران امنيتی همچنين خانواده های زندانيان سياسی را تهديد کرده اند که از مصاحبه با رسانه ها خودداری کنند.

رادیو فردا، شامگاه چهارشنبه دهم اردیبهشت ماه، توانست با فاطمه بابادی،‌ همسر سهيل بابادی، زندانی سياسی و فعال در شبکه های اجتماعی در تهران گفت وگو کند از او درباره وضعيت زندانيان و اعتصاب غذای زندانيان پرسيده است.

تیم ملی فوتسال ایران در دومین دیدار خود در چارچوب جام ملت‌های آسیا، با نتیجه ۱۲ بر صفر مقابل چین به پیروزی دست یافت و با ۶ امتیاز در صدر جدول گروه B قرار گرفت.


تیم ملی فوتسال ایران در دومین دیدار خود در چارچوب جام ملت‌های آسیا، با نتیجه ۱۲ بر صفر مقابل چین به پیروزی دست یافت و با ۶ امتیاز در صدر جدول گروه B قرار گرفت.
به این ترتیب تیم ملی فوتسال ایران در آخرین دیدار خود در مقابل استرالیا قرار خواهد گرفت.
گل های این دیدار را اصغر حسن زاده، حسین طیبی، فرهاد توکلی، وحید شفیعی، فرهاد فخیم و حمید احمدی در این دیدار موفق به گلزنی شدند.
در این دیدار حسین طیبی باز هم روز پر فروغی را پشت سر گذاشت و موفق شد ۴ بار برای تیم ملی ایران گلزنی کند تا برای دومین بار به عنوان بهترین زمین بازیکن انتخاب شود. طیبی در بازی مقابل اندونزی نیز بهترین بازیکن مسابقه شده بود.
یش از دیدار ایران و چین، استرالیا دیگر تیم این گروه موفق شد ۵ بر صفر اندونزی را شکست دهد. استرالیا در بازی نخست خود نیز موفق شده بود چین را ۲ بر یک از پیش رو بردارد تا ۶ امتیازی شود.
تیم ملی فوتسال ایران در گروه دوم این رقابت‌ها با تیم‌های اندونزی، استرالیا و چین همگروه است.
از هر گروه ۲ تیم به دور یک‌چهارم نهایی صعود می‌کنند که در این مرحله ایران در صورت صعود با یکی از تیم‌های اول یا دوم گروه یک دیدار می‌کند.

مشاور نظامی خامنه‌ای: مرز دفاعی ما جنوب لبنان با اسراییل است یحیی صفوی، مشاورخامنه‌ای می‌گوید که قدرت نفوذ ایران از محور عراق و سوریه عبور کرده و به مدیترانه رسیده است.

شنبه 13 ارديبهشت 1393

مشاور نظامی خامنه‌ای: مرز دفاعی ما جنوب لبنان با اسراییل است

یحیی صفوی، مشاورخامنه‌ای می‌گوید که قدرت نفوذ ایران از محور عراق و سوریه عبور کرده و به مدیترانه رسیده است.
1391092500030.jpg
به گزارش خبرگزاری فارس، سردار سرلشکر سید یحیی صفوی دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا در مراسمی ‏که بمناسبت سالگرد آغازعملیات بیت المقدس و آزادی خرمشهر در سال 61، برگزار گردید به تشریح نقش رهبری جمهوری اسلامی ایران در مقابل زورگوئی های قدرت های بیگانه پرداخت و گفت: ما پاسداران افتخار داریم که چنین رهبری خردمند، دوراندیش، متقی، رئوف، صبور زمام امور را در دست دارد.رهبری شجاع، حکیم و خردمند جمهوری اسلامی ایران در مقابل زیادی خواهی سلطه گری استکبار غربی که بر بلاد اسلامی و تفکرات اسلامی هجوم آورده اند ، ایستاده اند .

پشتوانه اعتماد آفرین و اقتدار بخش نظام اسلامی ، عقبه مردمی آن است
وی افزود: پشتوانه اعتماد آفرین و اقتدار بخش نظام اسلامی در کوران حوادث 35 سال گذشته ، عقبه مردمی آن است. مردم مومن، شجاع، ولایتمدار و انقلابی استان اصفهان، نخبگان دانشگاهی، حوزوی، سیاسی و نظامی این استان یک پشتوانه عظیم فکری و عملی و قدرت نرم در دفاع از انقلاب اسلامی، دفاع از ایران و پیشرفت ایران می باشند.
دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل در بخش دیگری از سخنان خود و در تشریح مسائل جاری سوریه ، گفت: بحران سوریه یکی از حوادت بزرگ زمان فعلی است. هم اکنون حدود 40 ماه از بحران سوریه می گذرد. بیش از 120 هزار نفر از مردم سوریه کشته شده ند، سه میلیون نفر هم آواره شدند، چه آنهایی که از سوریه فرار کردند و چه آنهایی که از استان های بحران زده به دمشق و اطراف آن آمده اند.
وی افزود: از نظر سیاسی در صحنه سوریه و در عرصه بین الملل دو تفکر و سیاست در مقابل یکدیگرقرار دارند. دو رقابت استراتژیک و راهبردی که بازیگران این صحنه در یک محور و تفکر، محور و تفکر غربی و صهیونیستی و عربی است یعنی آمریکا، اروپایی ها، عربستان، قطر، امارات، اردن، صهیونیستها و ترکیه می باشند. فقط عربستان و قطر در طی این مدت 30 تا 40 میلیارد دلار برای ایجاد ناآرامی در سوریه هزینه کرده اند. قطری ها در یک قلم پنج میلیارد دلار به ترکیه دادند که از تحولات سوریه حمایت کند. خانم کلینتون گفت که ما باید بیداری اسلامی را برگردانیم، آنها می خواستند بدل بیداری اسلامی را در سوریه پیاده کنند.
سرلشکر صفوی در تشریح اهمیت سوریه، گفت: سوریه بمثابه پل ارتباطی،ارتباط شمال آفریقا و آسیا را برقرار می کند. سوریه تنها کشوری که رژیم صهیونیستی را به رسمیت نشناخته و جبهه مقاومت در مقابل آنها تشکیل داد. البته صهیونیست ها در جنگ های گذشته مناطق زیادی از جمله بلندی های جولان را غصب کرده اند.
حمایت های سوریه از کشورمان در جنگ تحمیلی علیه ملت ایران، فراموش نشدنی است
وی افزود: دولت سوریه با شروع جنگ عراق علیه ایران به خواست ما لوله نفتی عراق که از سوریه به دریای مدیترانه می رفت را بستند. تنها کشور عربی که در جنگ عراق علیه ایران از ما حمایت کرد، سوریه بود. حافظ اسد به انقلاب اسلامی، آقای خمینی و آقای خامنه ای ارادت می ورزید و به ایران کمک می کرد.
وی اضافه کرد: بعد از عملیات بیت المقدس سال 61 و آزادی خرمشهرآقای محسن رفیق دوست، وزیر سپاه، و من که فرمانده عملیات سپاه و جانشین سردار رضایی در قرارگاه کربلا بودم، خدمت مقام معظم رهبری که آن موقع رییس جمهور بودند رفتیم و گفتیم که می خواهیم به سوریه ولیبی برویم، از ایشان خواستیم که در این سفر چه اهدافی را دنبال کنیم؟ حضرت آقا فرمودند اگر شد تعدادی موشک از آنها بگیرید تا جواب موشکهای صدام که به شهرهای ما می زند را بدهیم.
پیش آقای حافظ اسد که رفتیم من نقشه عملیات بیت المقدس را برده بودم و از روی آن نحوه پیروزی عملیات را شرح دادم. آقای حافظ اسد که خودش سرهنگ خلبان بود، خیلی سوال می کرد، اولین سوالش این بود که مقیاس این نقشه چقدر است؟ چه لشکرهایی از ارتش عراق روبروی شما بودند؟ هر سئوالی که می پرسید من جواب می دادم. او نگاهی به ما کرد و گفت کدام دانشگاه جنگ دوره دیده اید خیلی دقیق سئوالها را جواب دادی، گفتم ما در دانشگاه دفاع مقدس دوره دیده ایم.
وی ادامه داد: آقای رفیق دوست مطرح کرد که به ما چند موشک بدهید. مرحوم حافظ اسد گفت شوروی ها از ما تعهد گرفته اند که موشک ها را به کشور ثالثی ندهیم اما آموزش موشکی را به شما می دهیم که ما آن موقع شهید حسن تهرانی مقدم و بیش از بیست پاسدار دیگر را به سوریه فرستادیم.
در لیبی در یک چادر با آقای قذافی دیدار کردیم. آقای رفیق دوست موضوع را مطرح کرد. قذافی گفت چند تا موشک می خواهید؟ آقای رفیق دوست گفت 20 عدد، قذافی گفت موافق ام و دستور داد بیست موشک را به ما دادند.وقتی ایران آمدیم مقام معظم رهبری فعلیمان دستور دادند که تعداد دو موشک را کنار بگذارید، باز کنید و شروع به قطعه سازی کنید که همان پایه صنعت موشکی کنونی مان شد.
صفوی افزود: بحران سوریه سه سطح داشت. یک سطح بین المللی و تقابل آمریکا و اروپایی ها با روسیه و چین، در سطح منطقه ای رقابت عربستان ،قطر –ترکیه و اردن با جمهوری اسلامی ایران و سطح داخلی تقابل دولت و ارتش و نیروهای وطنی با چندین هزار تروریست تکفیری است که از دهها کشور عربی ، اروپائی و حتی چچن و افغانستان به سوریه اعزام شده اند تا حکومت سوریه را سرنگون کنند و تا به حال حدود 120 هزار نفر از مردم سوریه را کشته اند و در اثر این جنگ داخلی شهر های سوریه خراب و ویران شده است و مسئله بعدی دولت سوریه بازسازی این مناطق برای بازگشت مردم آواره شده است.
مشاور عالی مقام معظم رهبری با اشاره به انتخابات پیش روی سوری ها ، گفت: وجه تمایز انتخابات سوریه با سایر انتخابات ها کثرت گرایی سیاسی، فراهم بودن فرصت برابر برای همه نامزدها جهت حضور در این عرصه که نشانه اراده سیاسی بشار اسد برای اصلاحات در سوریه است، می باشد. حتی به مخالفان اجازه دادند که کاندیدا شوند و پیشگام شدن معارضان سوری در نام نویسی در انتخابات ، نشان آمادگی فضا برای اصلاحات است.
خط دفاعی ما دیگر شلمچه نیست، مرز دفاعی ما جنوب لبنان با اسراییل است
وی اضافه کرد: قطعا راهبرد آمریکا، عربستان، ترکیه، قطر و کشورهای اروپایی برای سرنگونی بشار اسد با شکست مواجه شده است و این شکست، شکست استراتژیک برای جبهه غربی، عربی و صهیونیستی است و یک پیروزی بزرگ برای جمهوری اسلامی ایران حاصل شده است. قدرت نفوذ ایران از محور ایران، عراق و سوریه تا مدیترانه رسیده و این سومین بار است که قدرت نفوذ ایران تا مدیترانه گسترده شده است. خط دفاعی ما دیگر شلمچه نیست، مرز دفاعی ما جنوب لبنان با اسراییل است و عمق دفاع استراتژیک ما تا کنار مدیترانه و بالای سر اسراییل رسیده است. نگرانی غربی ها از توسعه نفوذ قدرت ایران ازخلیج فارس تا مدیترانه است.

کارگزارن شاه! تاج گذاری!حزب رستاخيزوعاقبت آنها


ارزشمنـدترین خانـه جـهان در تـهران


m 
ارزشمنـدترین خانـه جـهان در تـهران

از حسن آباد به سمت غرب نبش شیخ هادی شمال خیابان است:

زمان بازديد ..

9 الي 15 همه روزه به جزء شنبه و جمعه ..


با سپاس .
Figure 1



ارزشمنـدترین خانـه جـهان در تـهران

هیاهوی خیابان امام خمینی تهران و میدان حسن آباد آنقدر زیاد است که کمتر کسی درب یک موزه نبش خیابان شیخ هادی را پیدا می کند. به گزارش مهر، "موزه مقدم" درست در میان های و هوی بازار خرید و رفت و آمد مردم به بانک مجاورش قرار دارد. همین که از ورودی هشتی خانه وارد شوی، زندگی ماشینی را پشت سر می گذاری. دیوارهای این خانه اجازه ورود این همه هیاهو را به حریم خانه که ارزشمندترین خانه جهان نام دارد، نمی دهد.


ارزشمندترین خانه جهان به واسطه داشتن اشیای تاریخی و گرانبها به گرانترین خانه جهان در سالهای دهه 30 و 40 توسط پروفسور پوپ مورخ آمریکایی که مقاله ای با عنوان بررسی هنرهای ایران در مجله "سپید و سیاه" نوشته بود، معروف شد و هنوز هم جزو یکی از منحصر به فردترین خانه های ایران و جهان است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

این خانه متعلق به محسن مقدم پسر کوچکتر احتساب الملک شهردار دوره ناصر الدین شاه قاجار است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

محسن از کودکی به نقاشی علاقه زیادی نشان می داد. در مکتب کمال الملک نقاشی یاد گرفت حتی در تابلوی معروف کمال الملک از کلاس درسش نیز محسن مقدم به تصویر کشیده شده است محسن برای تحصیل نقاشی به همراه برادرش حسن، به سوئیس رفت و در زمان جنگ جهانی دوم برگشت اما دومین بار برای یادگیری باستان شناسی و تاریخ سفر کرد و این بار با دست پر همراه گروه های باستان شناسی در برخی از محوطه های تاریخی مانند دیلمان و شوش به کاوش و نظارت و بازرسی پرداخت.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

او جزو اولین باستان شناسان ایرانی بود که به همراه اساتید باستان شناسی در محوطه های تاریخی فعالیت می کرد.

گروه اینترنتی پرشیـن استار |   www.Persian-Star.org

محسن مقدم از شاگردان استاد کمال الملک، باستان شناس و مؤسس دانشگاه هنرهای زیبا و استاد دانشگاه تهران بود که با همسر فرانسوی زبانش تصمیم گرفتند همه هم و غم خود را برای برپا کردن یک موزه از اشیای گرانبهایی که در حال از بین رفتن است بگذارند.

گروه اینترنتی پرشین   استار | www.Persian-Star.org

زوج باسواد عمارت مقدم از همان سالهای ابتدایی ازدواجشان تصمیم میگیرند که هیچ وقت ازدواج نکنند آنها نگهداری از اشیای تاریخی موجود در خانه شان را فرزندان خود می پنداشتند که باید برای نسلهای بعد نگهداری شوند.

گروه اینترنتی پرشین استار |  www.Persian-Star.org

خانه ای که اکنون به عنوان موزه مقدم از آن یاد می شود از خانه های مجلل دوره قاجار و دارای بخش های اندرونی و بیرونی است اما در کنار تمام اجزای این عمارت مجلل، کاشی های زرین فام و گرانبهایی را می توان یافت که مقدم برای پاسداری از آنها، جایی مناسب را در دیوار برای آنها در نظر گرفته بود تا از آسیب در امان بمانند برخی از این کاشی ها در دنیا منحصر به فرد هستند.

گروه اینترنتی پرشین  استار |  www.Persian-Star.org

اما کلکسیون پارچه استاد مقدم نیز جزو یکی از کلکسیون های پارچه در دنیاست این پارچه های قیمتی اکنون به صورت فریز شده در داخل مجموعه نگهداری می شود امکان بازدید عموم از آنها وجود ندارد جز یکی از پارچه ها که آن هم درون قاب شیشه ای نگهداری می شود.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

در کنار تمام در و دیوارهای کاشی کاری شده و زیبای عمارت مقدم، اتاق کوچکی راه ورودی به زیرزمین خانه است که تمام در و دیوار آن با سنگ های قیمتی و نیمه قیمتی و صدف و مرجان های زیبا نقش داده شده است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

مقدم در دفترچه خاطراتش نحوه بدست آوردن بسیاری از اشیای تاریخی موجود در این خانه را شرح داده و گفته که یا آنها را از دستفروش های بازار و یا از مالکانی که قصد تخریب خانه های تاریخی خود را با تمام ملحقاتش داشتند خریده است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

برخی دیگر از این اشیا درحال خروج از کشور بودند و یا در حراجی های کشورهای بیگانه دست به دست می شدند که مقدم با ثروت خانوادگی اش آنها را خریده و به ایران برگردانده است. اما بسیاری دیگر از این اشیای تاریخی توسط سفرا و فرهنگیانی که مهمان مقدم بودند به این خانواده هدیه داده شده است مانند اشیایی که حدس زده می شود از بیت المقدس به او هدیه شده است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

اما در بین تمام این آثار برخی مانند سفال قرمز رنگ چشمه علی که متعلق به هزاره پنجم قبل از میلاد است، قدمت زیادی دارد که هیچ کس نمی داند چطور سر از این خانه در آورده است، به همین دلیل اداره کل موزه های دانشگاه تهران که اکنون مدیریت این موزه را بر عهده دارد می خواهد به بررسی مبدا این اشیا بپردازد.

گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org

مقدم در سال 1351 خانه پدری خود را با تمام آثار ارزشمندش وقف دانشگاه تهران کرد و در سال 1366 دار فانی را وداع گفت.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

پس از مرگش نیز همسرش در سال 69 تولیت موزه را در اختیار مستقیم دانشگاه تهران قرار داد و سرانجام پس از چند سال عملیات مرمت، در مرداد ماه سال 88 در این خانه به روی بازدیدکنندگان گشوده شد