نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۵ مهر ۲۲, پنجشنبه

نهادهای پشتیبانی ایدئولوژیک برای استبداد مذهبی، تمامیت خواهی و کشورگشایی درایران
مجید محمدی


 
محمد تقي مصباح يزدی مدیریت مؤسسه‏ آموزشی‏ و‏پژوهشی امام خمینی را به عهده دارد.
محمد تقي مصباح يزدی مدیریت مؤسسه‏ آموزشی‏ و‏پژوهشی امام خمینی را به عهده دارد.
 
دیوانسالاری دینی و نظامی در ایران در دهه‌ی شصت بر شور انقلابی بازمانده از سال ۵۷ و امواج جنگ سوار بود و نیازی به توجیه نظری خود نمی دید. در دهه‌ی هفتاد با اوج گیری بروز و نشر اندیشه‌های دمکراتیک، حاکمیت قانون، جامعه‌ی مدنی، عرفیگرایی، اصلاح دینی و آزادی‌های مدنی دیوانسالاری دینی و نظامی غیر از نظریه‌ی ولایت فقیه چیز دیگری برای عرضه نداشت و از همین جهت به تکفیر و تفسیق مخالفان و منتقدان، بستن روزنه‌های بروز اندیشه‌های رقیب و سرکوب نویسندگان و روزنامه نگاران و هنرمندان منتقد پرداخت. در همین دهه بود که قتل دگر اندیشان و تعداد نشریات بسته شده اوج گرفت.
در همین دوره بخشی از حاکمیت به فکر افتاد که نهادهایی برای مقابله‌ی فکری با موج اندیشه‌های منتقد در کنار تداوم عملیات سازمان سرکوب تاسیس کند. این حرکت در دوران احمدی نژاد با یکدست تر شدن حاکمیت و اوج درامدهای نفتی قوت بیشتری پیدا کرد. در دوران وی دهها موسسه‌ی مطالعاتی که کارشان ترویج و تبلیغ ایده‌های خامنه‌ای و احمدی نژاد بود (و نه پژوهش و مطالعه) شکل گرفت و موسسات قبلی توسعه پیدا کردند. کارکرد این موسسات توجیه غرب ستیزی حاکمان و روحانیون، بسط نفوذ اسلامگرایی شیعه در منطقه، تمامیت خواهی مذهبی حکومت (تحت عنوان ترویج سبک زندگی اسلامی، دین حداکثری، تکلیف مداری)، بسط نظریه‌ی توطئه و کاربرد موردی آن در دوره‌ها و موضوعات مختلف، ابدی معرفی کردن حکومت دینی، بی‌نیازی جامعه به علوم غربی، تسریع اسلامی سازی علوم انسانی (که بعد از شکست‌های دهه‌ی شصت در این حوزه مورد توجه خامنه‌ای و شرکا قرار گرفت)و علوم تجربی مورد نیاز (مثل بیولوژی و فیزیک و شیمی که کاربردهای نظامی برای حکومت دارند)، نفی علوم انسانی غربی، و بسط ایده‌ی حکومت جهانی اسلام (شیعه) بوده است. اگر به برنامه‌ها و موضوعات مطالعاتی این موسسات نگاه کنید هر یک از آنها را می توان در یکی از مقولات فوق جای داد.
در این نوشته عمده‌ترین این موسسات را با سال تاسیس و اهداف و برنامه‌هایشان معرفی می کنم:
دانشکده‌‌ی مطالعات جهان در دانشگاه تهران، ۱۳۷۵
فواد ایزدی عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران نگرش حاکم بر اعضای این موسسه و برنامه‌های مطالعاتی آن را به روشنی بیان کرده است: «اگر شما به کشورهای استقلال یافته از شوروی سفر کنید، می بینید هر چیزی که آنجا درست کار می کند برای زمان شوروی است. رهبران شوروی اگرچه مستبد و آدم کش بودند ولی آن منطقه را به یک ابر قدرت تبدیل کردند. مشکل اصلی شوروی این نبود که اقتصادش ضعیف شد، بلکه مشکل تغییر باورهای نخبگان سیاسی بود. چرا که همان اقتصاد نیمه جان هم امکان ادامه حیات داشت. آن چیزی که مشکل ایجاد کرد و باعث فروپاشی شوروی شد، آن بود که فکر افراد تغییر کرد.» (تابناک ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۵) او نگرش نظامیان و روحانیون حاکم را به خوبی بیان کرده است.
افراد، عناوین تحقیقاتی و جهت گیری‌های موسسه کاملا هم جهت با نگرش خامنه‌ای بوده است. سایت موسسه می گوید: "این ایده [تاسیس این دانشکده] در سال ۱۳۸۰ با رهبر حکیم جمهوری اسلامی ایران، حضرت آیت الله خامنه‌ای طرح موضوع شد."
محمد مرندی که در دوران جنبش سبز توجیه کننده ی سرکوب‌ها و کشتارهای حکومت در رسانه‌های غربی بود نیز عضو این موسسه است و کار او در حوزه‌ی شناخت امریکای شمالی است. محمد مرندی که یکی از بنیانگذاران ایده راه اندازی یک مرکز برای کشورشناسی بود، به مدت سه سال ریاست دانشکده مطالعات جهان را بر عهده داشت.
از سه کتاب منتشر شده توسط این دانشکده دو کتاب در مورد فضای مجازی است که در واقع نگرانی اسلامگرایان را از رسانه‌های جدید منعکس می کند (و ربط آنها به مطالعات کشورهای جهان روشن نیست) و کتاب سوم ترجمه‌ای در مورد روند هویت یابی روسیه است که خامنه‌ای و نظامیگرایان با نگاهی که به روسیه دارند می خواهند از روی آن الگو برداری کنند.
بنیاد صدرا، ۱۳۷۳
این بنیاد تحت نظر محمد خامنه‌ای برادر علی خامنه‌ای فعالیت می کند و سالانه دو میلیارد تومان بودجه از دولت دریافت می کند (۱۳۹۳). این بودجه صرف گردهمایی‌های بی‌حاصل و نشر دوباره‌ی آثار قبلی (آثار ملاصدرا پیش از تاسیس این بنیاد همه منتشر شده بود) و حقوق کارکنان نزدیک به رئیس بنیاد می شود. علت وجودی آن نیز انتشار مقالاتی است که دیدگاه‌های اسلامگرایان شیعه را در مورد موضوعات مختلف از جمله‌شان زنان یا مسئله‌ی حقوق بشر بیان می کند. به عنوان نمونه در برابر ایده‌های حق محور منتقدان نظام، این بنیاد از تکلیف محوری سخن می گوید: "داشتن تكليف براي انسان بمراتب مهمتر از داشتن حق است، زيرا نشانه بلوغ روحي و استعداد و شعور درك خير و شر، و داشتن اختيار و آزادي اراده است." (مقاله‌ی نگاه اسلام به زن در سایت این بنیاد)
برای بالا بردن ارزش زن در اسلام به آیات و روایاتی که زن را به خانه داری و تولید مثل محدود می کند اشاره نمی کنند بلکه واقعیات تاریخی در جوامع دیگر را تحریف می کنند: "در مقابل بي‌ارزشي نقش اجتماعي زن در فرهنگ رومي و يوناني و در ايدئولوژي يهودي و مسيحي، اسلام بالعكس به زن در اجتماع نيز نقش مهم داده و در عرصه سياست و احراز حقوق اساسي خود از جمله انتخابات اعضاي حكومت، نقش او با مرد يكسان است." (همانجا) مقاله نمی گوید در کدام متن از فرهنگ رومی و یونانی یا دین یهود و مسیحیت زنان بی‌ارزش بوده‌اند.
پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۷۳
هدف این پژوهشگاه مبارزه با دستاوردهای فکری بشر از طریق نشان دادن "سست‌پايگي مسلك‌ها و مكاتب بشر پرداخته و نظام‌هاي استوار بر آنها"ست. روحانیونی مثل علی اکبر رشاد و عبدالحسین خسرو پناه که با ایده‌ی اصلاح و نواندیشی دینی مخالفت جدی داشتند این موسسه را برای مقابله با افرادی مثل سروش و دیگر نواندیشان دینی تاسیس کردند. این موسسه نیز مثل دانشکده‌ی مطالعات جهان و بیناد صدرا با جهت گیری‌های رهبر جمهوری اسلامی کاملا هماهنگ است و توسط وی حمایت می شود. سایت‌های اینترنتی این موسسات همه به نظر مثبت خامنه‌ای در تشکیل و تاسیس خود اشاره می کنند. کرسی‌های نظریه پردازی در سال ۱۳۸۲ تحت نظر این پژوهشگاه به راه افتاد تا نظریه پردازی در کشور را تحت کنترل حکومت در بیاورد اما این ایده به سرعت رو به مرگ رفت و امروز اثری از آن دیده نمی شود.
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۰
این پژوهشگاه وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی قم است و گروه‌های مطالعاتی مختلقی دارد مثل مهدویت و آینده پژوهی (۱۳۷۷)، و مطالعات تمدنی (۱۳۸۰). در دهه‌ی ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ این موسسه کار خود را محدود به مطالعات اسلامی معمول محدود کرده بود اما از سال ۷۷ به بعد و احساس خطر خامنه‌ای از جریان اصلاحات فعالیت‌های خود را به حوزه‌های سیاسی تر بسط داد و در سال ۱۳۸۰ هویت و سازماندهی تازه‌ای پیدا کرد.
‌این دو گروه عمدتا در چارچوب برنامه‌ی غرب سیزی و داعیه‌ی مدیریت جهانی شکل گرفته‌اند. به عنوان نمونه گروه مطالعات اسلام و غرب از سال ۱۳۸۲ با عنوان هسته غرب‌شناسی فعالیت اولیه خود را آغازکرد و از آبان ماه ۱۳۸۶ با عنوان گروه پژوهشی مستقل با رویکرد تمدن سازی اسلامی به بررسی بنیان‌های فکری و مبانی ارزشی اسلامی، نظام‌های عینی و الگوهای عملی، و مناسبات بیرونی دو جهان اسلام و غرب رسمیت یافت. این گروه با هدف ایجاد ساختار مطالعاتی پایه و پژوهش‌های تمدن سازی رقیب در برابر غرب، در پی ارائه تفسیری نو از تمدن اسلامی در پرتو شرایط زمانی جدید است و برنامه‌ی سیاسی حکومت در بسط حوزه‌ی نفوذ و کشورگشایی را تدوین می کند.
مركز مطالعات فرهنگي- بين‌المللي، ۱۳۶۹
این مرکز وابسته به وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است. اهداف و فعاليتهاي عمده اين مركز شاملاست بر مطالعه و تحقيق در زمينه فرهنگ و تمدن اسلام و ايران و همچنين شناخت ساختار و جريان‌هاي فرهنگي در جوامع گوناگون و زمينه‌هاي مشترك فرهنگي ايران با ساير جوامع تا از این طریق امکان تاثیر گذاری بر آنها فراهم شود. این مرکز در معاونت بین الملل وزارت ارشاد تاسیس شد اما با تاسیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی که تحت نظر خامنه‌ای (و نه دولت) کار می کند به این سازمان انتقال یافت. این مرکز نیز بر اساس رهنمودهای خامنه‌ای موضوعات مورد توجه خود را انتخاب می کند مثل بیداری اسلامی (یک بخش مستقل) و جنبش وال استریت را اشغال کنید (در بخش مطالعات امریکا).
موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۶۷
این موسسه وابسته به وزارت اطلاعات است. بسیاری از آثار این موسسه متن بازجویی‌های انجام شده در وزارت اطلاعات است. اسناد ساواک در اختیار این موسسه است و تنها کسانی که از منظر وزارت اطلاعات مطالبی را به رشته‌ی تحریر در بیاورند به آن اسناد دسترسی دارند. اعضای این مرکز تاریخ معاصر را از منظر امنیتی‌های جمهوری اسلامی (که شبیه به خامنه‌ای می اندیشند) مهندسی و عرضه می کنند تا رژیم روحانیون را بهترین حکومت و دیگر رژیم‌ها را فاسد و ضد ملی معرفی کنند.
مرکز الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت، ۱۳۹۰
منشأ تشکیل مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به برگزاری نشست اندیشه‌های راهبردی در حضور خامنه‌ای برمی گردد. سایت این مرکز فکر تاسیس آن را به خامنه‌ای نسبت می دهد: "مقام معظم رهبری در نخستین نشست اندیشه‌های راهبردی علاوه بر تحلیل مفهومی و مشخص ساختن ابعاد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، ظرف ساختاری مورد نیاز برای پیشبرد تدوین الگو را نیز مشخص فرمودند. ایشان در سخنان خود به تأسیس مرکزی اشاره نمودند که هدایت و راهبری تدوین الگو را بر عهده خواهد گرفت: يك مركزى هم براى اين كار لازم است كه اين مسئله را دنبال كند؛ اين مركز را ان ‌شاء اللَّه تشكيل خواهيم داد."
هدف این مرکز "تعميق و توسعه تفكر، تحقيق و نظريه پردازي درباره مباني، اصول، شاخصها و ديگر ابعاد الگوي اسلامي ايراني پيشرفت و تكامل فرد و اجتماع بر اساس تعاليم و ارزش هاي متعالي اسلام ناب محمدي" ذکر شده است. این مرکز با گفتمان سازی می خواهد فکر کردن افراد را در قالب‌های خاصی قرار داده و جهت دهد.
فرهنگستان علوم اسلامی قم، ۱۳۵۸
این موسسه با هدف اسلامی سازی همه‌ی علوم از جمله فیزیک و شیمی و ریاضیات تاسیس شد. بعد از مرگ منیر الدین حسینی، مهندسی اجتماعی و مهندسی تمدن نیز به موضوعات کار این موسسه اضافه شد.
این کسب و کار اسلامی سازی علوم همچنان پر رونق است و حکومت بر پروژه‌ی غیر ممکن تولید جامعه شناسی و روانشاسی و اقتصاد و باستان شناسیو ... اسلامی هزینه می کند. از همین جهت موسساتی که در این زمینه فعالیت می کنند همچنان تاسیس می شوند. موسسه مطالعات و تحقیقات اسلامی فتوح اندیشه (تاسیس ۱۳۸۴) نیز رسالت خود را تولید علوم انسانی با اتکا به مطالعات اسلامی معرفی می کند.
موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، ۱۳۸۶
این موسسه در پی ارائه‌ی طرحی برای تمدن اسلامی است و این کار را می خواهد با باور به حداکثری بودن دین، راهبردی و برنامه ساز بودن گزاره‌های دین، مدیریت دین بر زندگی بین المللی، تمدن سازی، و حکومت ولایت فقیه بر جامعه جهانی انجام دهد. این موسسه خود را یک ان جی او معرفی می کند بدون آن که روشن سازد منابع خود را از کجا تهیه می کند. این نهادها در ایران همه بودجه‌ی خود را از بخش دولتی و حکومتی می گیرند و عنوان نهاد غیر دولتی برای آنها فریب آمیز و گول زننده است.
موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۷۴
مؤسسه‏ آموزشی‏ و‏پژوهشی امام خمینی تحت نظارت رهبر جمهوری اسلامی اداره می‏شود و رییس و مدیر آن از سوی وی تعيين مي‌شود. اين امر به محمد تقي مصباح يزدی واگذار شده است.
پژوهش وتولید علم در حوزه علوم انسانی اسلامی و نقد نظریه‏های سایر مکاتب، از رسالت‏های اصلی حوزه معاونت پژوهش این موسسه معرفی شده است. تولید علم اسلامی در حوزه علوم اسلامی و دفاع مستدل از اندیشه‏های نوین اسلامی، تدوین آثار فاخر در عرصه‏های گوناگون دانش اسلامی و علوم انسانی، تدوین متون درسی برای بخش آموزش حضوری و سایر مراکز وابسته به مؤسسه و تبادل علمی با مراکز حوزوی و دانشگاهی در داخل و خارج کشور از جمله برنامه‏های معاونت پژوهش در راستای تحقق چشم‏انداز ده ساله مؤسسه و نیل به اهداف پژوهشی آن است.
کارکرد این نهادها
موسسات تبلیغاتی جمهوری اسلامی مثل سامان تبلیغات اسلامی و دفتر تبلیغات اسلامی (با مسئولیت تبلیغ دین در داخل) و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (با مسؤوليت تبليغات ديني خارج ازكشور) از اعضا و آثار تولید شده در نهادهای فوق برای فعالیت‌هایشان استفاده می کنند.موسسات فوق همه خوراک لازم را برای تبلیغات سیاسی و دینی حکومت را فراهم می کنند. این تبلیغات عموما متمرکز هستند بر دوبال مکمل اسلامگرایی شیعه که استبداد دینی و جهانگشایی هستند. چارچوب برنامه‌های آموزشی و (ظاهرا) تحقیقاتی این موسسات محدود به ایدئولوژی اسلامگرایی و خطابه‌های سیاسی خامنه‌ای است. اینها همه مولود خامنه‌ای و برنامه‌ی حکومتداری و سلطه‌ی وی هستند.
ارزیابی عملکرد
اعضای هیئت علمی موسسات فوق عموما روحانیون و فارغ التحصیلان نزدیک و باورمند به اسلامگرایی هستند و مطالبی که ارائه می دهند هیچگاه جنبه‌ی گزارشی، تحلیلی و انتقادی نداشته است. از همین جهت است که دانش عمومی نسبت به جهان پیرامون در ایران علی رغم وجود این موسسات هیچ تغییری پیدا نمی کند. این موسسات به جای آگاهی بخشی معمولا کارکرد بسط نادانی و جهل دارند و نبود آنها حتما بهتر از بودشان است. سایت‌های اینترنتی این موسسات به هیچ وجه به دنبال آگاهی بخشی نیستند.
وقتی سرمایه‌های کشور در حوزه‌ی تحقیقات صرف چنین مطالعات بی‌پایه و اساس و بی‌حاصلی برای کشور می شود طبعا نمی توان ادعاهای حکومت مبنی برپیشرفت علم را در کشور باور کرد. اگر علم مساوی با تبلیغات سیاسی و مذهبی باشد البته این رشته شاهد تورم و بزرگ شدن بوده است. کارکرد واقعی این موسسات توزیع بودجه‌های عمومی و دولتی به دیوانسالاری دینی در کشور است. اگر امروز همه‌ی این موسسات تعطیل و بودجه‌ی آنها قطع شود هیچ خللی به فرهنگ و جامعه‌ی ایران وارد نمی شود بلکه فضای جامعه از بسیاری از آلودگی‌های فکری و عقیدتی (مثل غرب ستیزی و تمامیت خواهی دینی) پاک می شود.
ثبت ۵۲۰۰ پرونده تجاوز به محارم در کشور



سایت تبیان، وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی: آزار جنسی کودکان در دنیا پیشینه ای بسیار طولانی دارد که در تمام کشورها و فرهنگ های مختلف کام زندگی را به کودکان تلخ کرده است، اما دردناک تر هنگامی است که این آزار جنسی از سوی افرادی صورت می گیرد که قربانی، آن ها را حامی خود قلمداد می کرده است؛ تجاوزهایی که در حریم خانواده، یعنی امن ترین مامن بشر شکل می گیرد.
 
تشکیل ۵۲۰۰ پرونده تجاوز
اگر چه هیچ گاه آماری در ارتباط با پرونده های زنای با محارم در کشور منتشر نشده، اما رییس انجمن آسیب های اجتماعی در آخرین اظهارات خود درباره این موضوع، از تشکیل ۵۲۰۰ پرونده قضایی در کشور در مورد رابطه جنسی برادر با خواهر و پدر با دختر خبر داده است که البته این آمار غیر از تجاوزهای سایر محارم مانند دایی و عمو، پدرشوهر بوده و بسیاری از سوءاستفاده های جنسی نیز اساسا گزارش نمی شوند.
ایسنا هم در سوم آبان سال 82 "گزارشی تکان دهنده ای از قتل های ناموسی و تجاوز محارم در خوزستان" را منتشر کرد که بر اساس آن، مشاور وقت استاندار خوزستان با اشاره به مواردی از تجاوز محارم به دختران در استان گفته بود: "در این زمینه از میان تنها ۱۸ دختر بین ۱۲ تا ۱۴ سال كه به دلیل تجاوز پدر و برادرشان به دفتر امور بانوان استانداری مراجعه كرده اند، ۱۲ مورد آن ها دختران زیر ۱۴ سال بوده اند."

تجاوز پدران به دختران بیشتر از تجاوز برادران به خواهران گزارش می شود
با این حال پژوهشگرانی که در این حوزه فعالیت می کنند، معتقدند که نباید هتک حرمت پسربچه ها را نیز از حیطه تجاوز جنسی خانگی خط زد، چراکه تجاوز به هر جنسیتی و به هر سنی ممکن است. همچنین آن ها معتقدند که میزان رخداد تجاوز جنسی برادر به خواهر بیشتر از تجاوز پدر به دختر است، ولی میزان گزارش دهی تجاوز جنسی پدر به دختر، بیشتر از تجاوز برادر به خواهر است، چراکه معمولا رابطه خواهر و برادر در سنین نوجوانی و بلوغ شکل می گیرد، خواهر و برادر همسن و سال هستند، رابطه ممتد و همیشگی نیست و رابطه به خاطر کنجکاوی ها و محدودیت های جنسی به وجود می آید و به همین دلیل هم معمولا راحت تر فراموش می شود و شاید مورد بخشش قرار می گیرد. در ضمن در صورت اطلاع خانواده از چنین رابطه ای، به دلیل ترس از مجازات فرزندان، می کوشند که قضیه را در درون خانواده حل و فصل کنند.
 
هر چند که تجاوز به محارم به خصوص تجاوز برادر و پدر به خواهر و دختر در تمام طبقات اجتماعی دیده شده، اما بر اساس تجربیات حاصل از مطالعه بر روی این دست از پرونده ها، کارشناسان می گویند که احتمال گزارش دهی تجاوز در گروه های فرودست جامعه بیشتر است، چرا که در طبقات بالای جامعه، آبرو تابوی قوی تری  وجود دارد. همچنین به دلیل این که در خانواده های سطح بالا، افراد با محرومیت جنسی کمتری مواجه هستند، احتمال وقوع تجاوز به محارم در این قشر کمتر است.
بررسی های صورت گرفته بر روی این پرونده ها نشان می دهد که قربانیانی که از سوی پدر مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند، معمولا از حدود سنی ۱۰ تا ۱۲ سال و خواهرانی که از سوی برادر خود مورد تجاوز قرار می گیرند، از حدود سنی ۱۵ تا ۱۶ سال آزار جنسی شان آغاز می شود.

تجاوز جنسی توسط پدر، فرآیندی مرحله به مرحله است
تجاوز جنسی توسط پدر، فرآیندی مرحله به مرحله است.  در اکثر مواقع به دلیل سکوت و ترس دختر، معمولا فاعل جسور تر می شود و آزار جنسی به شکل تجاوز  تغییر شکل پیدا می کند .
ریشه یابی علل وقوع این «شاه آسیب» نشان می دهد که تحمل پایین در برابر ناکامی، مشکل در کنترل خشم، مشکل در توانایی برقراری رابطه عاطفی با اعضای خانواده، پرخاشگری کلامی و جسمی، سوء مصرف مواد مخدر و الکل، احساس اضطراب برای برقراری رابطه جنسی با بزرگسالان و پدوفیلیا یا تمایل به رابطه جنسی با کودکان از مشخصه های مشترک متجاوزان است و از همه مهم تر این که خیلی از این افراد در کودکی از سوی پدربزرگ، صاحب کار و یا پدر خود مورد تجاوز قرار گرفته اند و در واقع خود نیز قربانی آزارهای جنسی بوده اند.البته صاحب نظران بر این باورند که علت اصلی وقوع این آسیب تنها عوامل روانی نیست، بلکه مسائل اجتماعی نیز در شکل گیری آن به شدت تاثیرگذار است، به طوری که هر چه از ساختار خانواده ها از دموکرات و مساوات طلب به سوی ساختار خانواده خودکامه و بی بندبار و نابسامان پیش می رود، امکان تجاوز جنسی به کودکان بیشتر می شود.

بیشتر خانواده های مردسالار درگیر این آسیب هستند
در واقع تجاوز جنسی پدر به دختر، بیشتر در خانواده هایی اتفاق می افتد که دارای انزوای اجتماعی هستند؛ ساختاری سنتی مبتنی بر «مرد نان آور و زن خانه دار» دارند. میزان ارتباط اعضای خانواده و روابط عاطفی بین آنان کمترین میزان اهمیت را دارد. مشاجره و خشونت های خانگی میان والدین همیشه وجود داشته، اما برای تربیت فرزندان هیچ منطق و تعادلی وجود ندارد. به طور کلی مردسالاری در این خانواده ها حرف اول را می زند و تصمیم گیری در آن کاملا یکجانبه و از سوی پدر است.

از طرف دیگر نتایج تحقیقاتی نشان می دهد که در خانواده هایی که مادر دارای استقلال مالی و منبع درآمد است، تجاوز مخصوصا پدر به دختر کم اتفاق می افتد و در صورت وقوع نیز به دلیل عکس العمل فوری مادر، دختر مورد بزه مجدد قرار نمی گیرد. این در حالیست که در خانواده هایی که مادر به لحاظ مالی به شوهر وابسته است، حتی در صورت اطلاع از تجاوز همسر به دخترش نیز، یا مجبور است که این موضوع را کتمان کند و یا بالاجبار موضوع را بپذیرد.

البته در بسیاری از مواقع فرد قربانی هیچگاه تعرض صورت گرفته را بیان نمی کند که سردرگمی قربانی در نحوه برخورد با رفتار پدر یا برادر، شرم و خجالت، تهدیدات فرد متجاوز، ترس از پاشیدن شیرازه زندگی خانوادگی و حتی ترس از عقوبت قضایی از موانع بازگو کردن تجاورز هستند.

نقش قوانین و دستگاه های حمایتگر چیست؟
اما در این میان نقش قوانین و دستگاه های حمایتگر چیست؟ کارشناسان معتقدند سازمان های متولی با توجه به امکانات و قدرتی که دارند، می توانند امکان وقوع و یا وقوع مجدد آسیب های اجتماعی را کاهش دهند و امکان وقوع مجدد تجاوز را کم کنند، اما متاسفانه در این ارتباط مشکلاتی وجود دارد. همچنین مراجع دولتی در برخورد با پرونده های تجاوز جنسی دچار چالش های فراوانی هستند، چون از یک سو غالبا با روسا و مدیران مرد مواجه هستیم که اعتقاد راسخی به عدم دخالت در حریم خصوصی خانواده دارند و از سوی دیگر، در مواردی که واکنش نشان می دهند، این اقدام آن قدر محتاطانه صورت می گیرد که غالبا موجب پشیمانی مراجعه کننده می شود.
 
قربانیان امروز، روسپیان فردا
در نهایت این مسائل و مشکلات باعث شده که صاحبنظران، زنانی که مورد تجاوز جنسی محارم خود قرار گرفتند را «افراد ناتوانمند نابرخوردار» بنامند ، افرادی که تجربه های تلخ تجاوز را به دوش می کشند و در صورت عدم حمایت نهادهای مسوول و خانواده، خود به پتانسیلی برای ایجاد فحشا در جامعه تبدیل می شوند، به طوری که نتایج یک تحقیق در تهران نشان داده که 5/22 درصد از زنان روسپی مورد مطالعه در سنین کودکی مورد تجاوز محارم خود قرار گرفته اند.

 

هدیه نجومی ۴ مداح مشهور





زیتون- انتشار عکس‌هایی از ۴ قطعه چک هر یک به مبلغ ۲۰ میلیون تومان در وجه ۴ مداح معروف، آن هم از سوی شهرداری تهران حاشیه‌ساز شد.



این چک‌ها در وجه محمدرضا طاهری، سعید حدادیان، عبدالرضا هلالی و محمود کریمی از «بانک شهر» صادر شده بود. مهدی ذاکری، رییس شورای اطلاع‌رسانی شهرداری تهران، در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس انتشار تصویر این چک‌ها را «عملیات روانی جریان تخریب» دانست که این بار «حریم اخلاق و انصاف را دریده.»



به گفته ذاکری این تصاویر با هدف «تخریب شهردار تهران» منشر شده و به «ساحت محرم و هیات و ذاکران اهل بیت هجوم» آورده است. این تصاویر امروز (جمعه) منتشر شد.



با این حال رییس شورای اطلاع رسانی شهرداری تهران امروز گفت از بانک شهر «استعلام» گرفته و مشخص شده «تصاویر منتشر شده مربوط به حساب شخصی به نام اقای ر.ل یک شهروند تهرانی است که چکی از بانک اقتصاد نوین را به حساب خود واریز و در خواست چهار برگ چک بانکی در وجه افراد می کند؛ نه آن فرد و نه آن حساب ها هیچگونه ارتباطی با شهرداری تهران نداشته و ندارد.»



یکی از خادمان «هیئت الرضا»، هیئت عبدالرضا هلالی، امروز تایید کرد که «این چک‌ها را شهرداری به ۱۰ تا مداح معروف تهران برای خرج هیئت داده است.


فستیوال "مذهبی" ماه محرم




































 این جوان در یکی از خیابان های اصلی شهر "ابوکمال" در سوریه در حالیکه شماری از عناصر داعش او را دست بسته احاطه کرده‌اند سنگسار می شود. برای او

این تصاویر دو روز پس از آن منتشر می شود که داعش در مجازاتی مشابه یک زن ۲۶ ساله سوریه ای را در شهرک الطبقه در حومه الرقه سوریه سنگسار کرد. داعش بدون هیچ توضیحی درباره مشخصات و محاکمه این زن، تنها با اعلام اینکه او زنا کرده است، در یک بازار محلی وی را سنگسار کرد.

تصاویر/ داعش جوان سوری را سنکسار کرد

تصاویر/ داعش جوان سوری را سنکسار کرد

تصاویر/ داعش جوان سوری را سنکسار کرد

تصاویر/ داعش جوان سوری را سنکسار کرد

تصاویر/ داعش جوان سوری را سنکسار کرد

تصاویر/ داعش جوان سوری را سنکسار کرد

تصاویر/ داعش جوان سوری را سنکسار کرد

تصاویر/ داعش جوان سوری را سنکسار کرد

Michel Onfray sur F' Inter ""Quelle diffusion pour le Savoir"" 03/10

واقعه عاشورا در ائینه تاریخ (بخش چهارم ) با اسماعیل وفا یغمائی

زخم التیام ناپذیراعدامها بر قلب مردم ایران از زبان شعله پاکروان، مادر ری...