نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۰ تیر ۴, شنبه

شام-حمص-إطلاق نار كثيف على المتظاهرين العزل

آن ها لب بر غذا بسته اند، ما چه می توانیم بکنیم؟


جمعه ۳ تير ۱۳۹۰ - ۲۴ ژوين ۲۰۱۱

ارژنگ بامشاد

اعتصاب غذای دوازه زندانی سیاسی در اوین در اعتراض به کشتن هدی صابر و هاله سحابی، انعکاس گسترده ای یافته است. این سئوال مرتب مطرح می شود که پیام اعتصاب غذای این زندانیان سیاسی چیست؟ آن ها که خواستی را مطرح نکرده اند، چرا دست به اعتصاب غذای نامحدود زده اند؟ آن ها که از جان خود دست شسته اند، کدام پیام را می خواهند برسانند؟ آن ها که خشونت و قساوت بی حد و مرز مقامات حکومتی را دیده اند، چه می خواهند بگویند؟

پیام اصلی آن ها روشن است. آن ها می خواهند اوج ددمنشی حاکمان را نشان دهند. تلاش کرده اند بی قانونی مطلق این حاکمیت، بویژه در زندان های جمهوری اسلامی را با صدای بلند فریاد کنند. برایشان دردآور است شاهد کشتن هدی صابر باشند و لب فروبندند. از این روست که جانِ خود، این تنها امکان موجود در زندان را به فریاد تبدیل کرده اند. اما آیا اوج قساوت و بیرحمی حاکمیت اسلامی بر کسی پوشیده است؟ آیا واقعأ ضرورت دارد این جان های عاشق را برای افشای ماهیتی که رسوای جهان است، به خطر انداخت؟

به نظر می رسد این اعتراض سنگین، بیش از یک پیام در خود داشته باشد. این فریاد اعتراض، باید مخاطبین بیشتری داشته باشد. این را باید اعتراض آن هائی دانست که ماهیت این رژیم را بیش از دیگران دریافته و از آن بریده اند. این فریاد ی که از جان مایه گذاشته ، اعتراض به آن هائی هم هست که هنوز در انتظار "اصلاح" امورند؛ دم از آشتی میان جانی و قربانی می زنند؛ هم چون سنگی بر پای جنبش عمل می کنند؛ هم بر پدال ترمز می فشارند و هم ترمز دستی را می کشند و در نهایت بذر ناامیدی می پاشند.

این اعتصابِ اعتراضی که امیدواریم گران تمام نشود، در شرایطی روی می دهد که جنبش ضداستبدادی در وضعیت حساسی قرار گرفته است. از این روست که جوانان و بخش های فعال جنبش مدام این سئوال را مطرح می کنند که چه باید کرد؟ چه می توان کرد؟ و گاه سردرگم در فضای کنونی، نوعی عصیان از سرناامیدی نیز سر بر می آورد. بسیارند فعالان جوانی که در چنبره ی این وضعیت و سردرگم در کلاف در هم پیچیده ی جنبش ضداستبدادی و فراز و فرودهای آن حیران و سرگردان هزاران سئوال بی پاسخ در برابر خود قرار می دهند و گاه در انبوه سئوالات غرق شده و فلج می شوند. گاه نیز مقایسه ی آزار دهنده ی جنبش مردمی در مصر و تونس و جنبش ضداستبدادی در ایران و سرنوشت هر یک، بر انبوه این سئوالات و پیچیده تر کردن آن می افزاید. برای این که بتوان با این وضعیت مقابله کرد و از این کلاف سردرگم راه نجاتی یافت باید وضعیت کنونی را خونسردانه تجزیه و تحلیل کرد.

جنبش ضداستبدادی ایران که در خرداد ۱۳۸۸ آغاز شد و دو سال هم ادامه دارد، جنبشی است که با استفاده از شکاف بالائی ها آغاز شد. مردم از یک فرصت تاریخی برای بیان اعتراض خود با بخشی از بالائی ها همراه شدند. همگامی و همراهی دو نیرو با خواست های متفاوت، طبعأ نمی توانست برای همیشه ادامه داشته باشد. خیلی زود روشن شد که مردم سر نظام را می خواهند در حالی که بالائی های متعرض، سروسامان دادن به نظام را می خواهند. بسیاری از شعارهای مردم به مذاق اصلاح طلبان و بویژه طیف های سازمان یافته شان خوش نیامد. تنها موسوی و کروبی بودند که تلاش می کردند هر چند لنگ لنگان همراه جنبش به پیش روند. فراخوان ۲۵ بهمن آن ها و استقبال گسترده ی مردم از آن، ترس بر جان حاکمان و بخشی از اصلاح طلبان انداخت. با حصر و حذف آن ها، فرایند تجزیه در جنبش ضداستبدادی سرعت گرفت. جوانان جنبش در راه همراهی و همگامی با خواست های توده های اعماق گام نهادند ولی سران اصلاح طلب و بخش های سنتی و سازمان یافته شان، از این همگامی کنار کشیدند. باز دست به دامان بالا شدند و چانه زنی ها آغاز شد. نیروی باردارنده ی جنبش به میدان آمد. اصلاح طلبی ظرفیت های خود را تمامأ به میدان آورده و پایان یافتن آن را اعلام کرده است. تنش در میان حاکمان هم بر امید آن ها افزوده است. این عقب نشینی آشکار اصلاح طلبان سازمان یافته، نمی توانست بر روند پیشروی جنبش تاثیرات ویرانگری نداشته باشد.

اما بخش های دیگر جنبش ضداستبدای هم نتوانستند به پایه ی جنبش و نیروی اجتماعی آن به قدر کافی نزدیک شوند. جنبش ضداستبدادی وقتی نتواند توده های کارگران و زحمتکشان را به میدان بیاورد و با خود همسو کند، از پایه ی اجتماعی پیشبرنده جنبش و در هم شکننده ساختارهای قدرت سیاسی و اقتصادی محروم خواهد شد. اگر جنبش ضددیکتاتوری مصر توانست با اشغال میدان التحریر، کمر استبداد را بشکند، بدان علت بود که ارتش طبقه کارگر در کنارش بود. اعتصابات در حال اوج گیری کارگری و حضور کارگران در میدان التحریر، به جنبش ضددیکتاتوری جان و قوام می بخشید. اما در جنبش ضداستبدادی ایران این گونه نشد. ناهمگونی این جنبش و ضعف نیروهای معتقد به نقش کارگران، مانع از حضور قدرتمند کارگران شد. نباید فراموش کنیم که در میان آن هائی که سر نظام را می خواستند، فقط طرفدارن حاکمیت خود مردم و نیروهای آزادی و برابری حضور نداشتند. بسیاری از نیروهای ضداستبدادی و سرنگونی طلب، به دمکراسی، به آزادی و به قدرت گیری مردم اعتقادی ندارند. بسیارند نیروهائی که با شعارهای پوپولیستی، تربیت فرقه ای و تشکیلات های باند گونه، با تعیین رهبر و رئیس جمهور در گردهم آئی های تشکیلاتی شان، خود را برای موج سواری و سواری گرفتن از مردم آماده می کنند و چشم امید به سلطه جویان خارجی هم دارند. و بسیارند نیروهای خودمحور ارتجاعی و شارلان های سیاسی که به امید سازماندهی کودتا، به تشکیل دولت در تبعید و پرش بر اریکه قدرت با کمک مهاجمین خارجی به شیوه افغانستان و عراق می اندیشند و روی امکانات سطله جویان و رسانه هایشان حساب بازکرده اند. حضور چنین فرصت طلبان سیاسی نیز، باعث نگرانی شدید بویژه در نسل جوان و پوینده گان راه آزادی و برابری می شود. ترس از این که از چاله به چاه نیافتیم، ترسی واقعی و دل نگرانی کشنده ای است. این را باید درک کرد.

عقب نشینی بخش های سازمان یافته اصلاح طلبان، فرصت طلبی موج سواران سیاسی سرنگونی طلب، و ضعف نیروهای آزادی خواه و برابری طلب، سه عاملی است که بن بست کنونی را رقم زده است. در حالی که حاکمیت سخت ترین بحران درونی خود را از سر می گذراند، به دلیل نبود یک جایگزین قدرتمند مردمی، امکان بهره برداری از شرایط کنونی به پائین ترین حد خود رسیده است. استبداد حاکم با سازماندهی غیرمستقیم تجاوزهای گروهی، با راه اندازی گشت های مبارزه با باصطلاح اراذل و اوباش و گرداندن دستگیر شدگان در محلات، و با اجرای اعدام های هر روزه، به جان مردم افتاده است تا آن ها را به عقب نشینی وادارد. در چنین شرایطی، سر در گریبان فرو بردن و یا خود را با شعار« اندکی صبر، سحر نزدیک است» غلغلک دادن راه چاره نیست. سر به عصیان برداشتن نیز راه نجات نیست. افشای هر روزه جنایات رژیم نیز مرهمی بر زخم مشکلات پیشارو نخواهد بود. پس چه می توان کرد؟

اول ـ باید آستین ها را بالا زد و به سازماندهی همت گماشت. باید نیروهای مردمی را در هر کجا که حضور دارند سازمان داد. کارگران می توانند سندیکا های خود را تشکیل دهند. تجربه های درخشان سندیکاها ی شرکت واحد و هفت تپه در جلو چشمانمان هست. تجربه هائی که حاکمیت اسلامی از وحشت نقش و جایگاه این تشکل های مستقل کارگری، رهبران این سندیکا ها را به زندان افکنده است. گسترش جنبش سندیکائی، می تواند سنگر بندی طبقاتی را به پیش برد. حضور سندیکاها و اتحادیه های کارگری در مبارزات مردم مصر و تونس بسیار آموزنده است. بدون کارگران متشکل نمی توان از به میدان آمدن این ارتش قدرتمند و میلیونی سخنی گفت. اگر کارگران و کارکنان شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، تنها چند روز چرخ های حمل و نقل شهری را متوقف کنند، یک شهر ده میلیونی فلج خواهد شد و حکومت هیچ کاری نمی تواند بکند. اگر کارگران پالایشگاه های نفت مثل انقلاب ۱۳۵۷ شیرهای نفت را ببندند، حاکمیت مستأصل خواهد شد. اگر رفتگران شهرهای بزرگ دست از کار بکشند، فشار شدیدی بر حکومت وارد خواهد آمد. اگر پرستاران اعتصاب کنند، بخش وسیعی از جامعه در جریان مشکلات قرار خواهند گرفت و فشار افکار عمومی استبداد را در شرایط وخیمی قرار خواهد داد. و یا اگر معلمان دست از کار بکشند و اعتراض کنند، میلیون های دانش آموز و خانواده هایشان در جریان چنین اعتراضی قرار خواهند گرفت و در همراهی با آن ها سنگین ترین فشار اجتماعی را بر حاکمیت استبدادی وارد خواهند آورد. این ها تنها نمونه هائی از ظرفیت و توان کارگران متشکل است. کارگران بخش آموزش، بهداست، خدمات شهری، حمل و نقل ، صنعت، و دیگر عرصه های تولید و خدمات در صورت متشکل شدن، نیروی اجتماعی بسیار قدرتمندی را می توانند به میدان بیاورند. اما برای رسیدن به چنین شرایطی به سازماندهی و بازهم سازماندهی نیاز هست.

در محلات جوانان دختر و پسر می توانند هسته های مقاومت محله را بوجود آورند. هسته هائی که توان سازماندهی و بسیج نیرو داشته باشد. هسته هائی که بتوانند با بخش های وسیعی از مردم در تماس باشند. نافرمانی مدنی در عدم پرداخت قبض های گاز و آب و برق نشان داد چه ظرفیت مبارزاتی گسترده ای در محلات خوابیده است. زنان محلات نشان دادند که چگونه می توانند از تماس های روزانه شان برای ایجاد شبکه های مقاومت استفاده کنند. وجود چنین هسته هائی که فعالیت مخفی را با فعالیت علنی تلفیق کرده باشند، می توانند در مواقع ضروری به هماهنگی میان محلات کمک کنند . محلات پر جمعیتی که هر کدام شان می توانند به سنگرهای مقاومت مدنی و توده ای تبدیل شوند. هسته های مقاومت دختران و پسران جوان در محلات می توانند سازمانده مقاومت در برابر تعرض گشت های گوناگون رژیم که به بهانه ی حفظ امنیت اجتماعی برای مرعوب ساختن مردم به خیابان ها و محلات هجوم می آورند، باشند. بدون سازمانیابی در محلات نمی توان در برابر این نیروی سازمان یافته ی سرکوبگر مقاومت کرد. عنصر سازمان یابی در میان زنان و دانشجویان نیز، امری است که نمی توان از کنار آن گذشت. در این سازمانیابی نیز با اتکا به تجارب سال های گذشته، نمی توان و نباید تنها به عنصر علنیت و قانونیت تکیه کرد. تکیه ی یک جانبه بر علنی گرائی و قانون گرائی باعث تلاشی بسیاری از تشکل ها در دو سال گذشته شده است. باید به نوعی از سازماندهی روی آورد که تلفیق کار علنی و مخفی را تضمین کند. در برابر یک رژیم بشدت سازمانیافته و پلیسی باید هسته های مقاومت در تمامی بخش های جامعه به عنصر تلفیق فعالیت علنی و مخفی با حساسیت توجه کنند.

دوم ـ وقتی سازماندهی، مهمترین و اصلی ترین راه برای به میدان آوردن نیروی عظیم مردمی است، وظیفه ی نیروهای آگاه و روشنفکران مسئول و کنشگران آزادی و برابری، بیش از پیش برجسته می شود. وظیفه این نیروها و بویژه بخش جوانان آن، و بقول خودشان دهه شصتی ها، بیش از هر چیز برخورد مسئولانه با مسائل است. درست است که گرایش به سازماندهی شبکه ای و افقی دلمشغولی بسیاری از آن هاست. و این دلمشغولی گاه تا سرحد مطلق کردن این نوع سازماندهی پیش می رود. اما نباید فراموش کرد که اگر برای بسیج گسترده ترین نیروی اجتماعی، سازماندهی افقی بالاترین کارائی را دارد اما برای استحکام ، پیشروی و پیروزی حرکت و مهمتر از آن برای حفظ دستآوردی آن، بدون سازماندهی عمودی نمی توان ره به جائی برد. تجربه ی انقلاب مردم مصر این امر را بخوبی نشان می دهد. اگر در شرایط بسیج توده ای قبل از پیروزی، سازماندهی افقی بسیار کارا بود، اما اکنون که باید دستآوردهای انقلاب حفظ شود، مطلق کردن آن نوع سازماندهی تنها می تواند عرصه را برای نیروی سازمانیافته ای چون اخوان المسلمین مهیا کرده و به این نیروی ارتجاعی امکان دهد تا تمامی دستآورد های تاکنونی انقلاب مردم را به نابودی بکشاند.

از سوی دیگر تجربه ی تلخ بسیاری از مبارزان جوان از همراهی با سازمان ها و جریانات غیرمسئول و شخصیت پرستی که با سوءاستفاده از این فعالان و کادرهای جنبش در راه مطرح کردن خود و جریاناتشان با آن ها ابزار گونه برخورد کرده و در حفظ امنیت شان نیر به قدر کافی نکوشیده اند، این جوانان را به تشکیلات گریزی نگران کننده ای دچار کرده است. نباید فراموش کنیم که نیروهای چپ، چه در عرصه ی جهانی و چه در ایران بار شکست های سختی را بر دوش می کشند. در برخورد با این شکست ها، برخی از سازمان ها و جریانات چپ به بازاندیشی پرداخته اند؛ برخی دیگر به سنت ها و اشتباهات گذشته چسبیده اند و بخشی نیز از چپ و مبارزه طبقاتی رویگران شده اند. در چنین شرایطی اگر برخی از این تشکیلات ها، ظرف مورد نظر برای متشکل شدن را ارائه نمی دهند و یا حتی اگر شکست های جنبش چپ، سازمان گریزی را به گرایش غالب تبدیل کرده است، این امر نمی تواند امر سازمانیابی حزبی و ساختن تشکیلات های مبارزاتی را زیر سئوال ببرد. اردوی کار و زحمت، ارتش آزادی خواهان و برابری طلبان آن قدر نیروی حاضر به یراق ندارد که به اتلاف بی مهابای آن بپردازد. برای پیشبرد امر سازماندهی کارگران و زحمتکشان و توده های تهیدست، به یک لشکر کادر فعال نیاز هست. به هدر دادن نیرو و انرژی کادرهائی که با درد و رنج آموزش دیده اند، نمی تواند برای شکستن این بن بست موثر بیافتد. اکنون که جنبش اصلاح طلبی در همسوئی با جنبش ضداستبدادی تمامی ظرفیت های خود را خرج کرده است، برای شکستن بن بست کنونی باید روی به میدان آمدن ارودی کارگران و زحمتکشان حساب باز کرد. در غیر اینصورت شرایط برای فعال شدن سلطه جویان خارجی و عروسک های داخلی شان آماده خواهد شد. این وضعیت خطیر، به کار مشترک، به همکاری وسیع برای به میدان آوردن نیروی عظیم و سازمان یافته مردمی نیاز دارد.

و نکته ی آخر، شکست انقلاب بهمن از درون، و بیرون آمد هیولای دهشتناکی بنام جمهوری اسلامی از بطن یک انقلاب مردمی، زمینه ساز آن شده است که بسیاری نام انقلاب را مترادف با جنایات جمهوری اسلامی بدانند و به هزار زبان از انقلاب تبّری جویند. در چنین فضائی بسیاری از فعالانی که به نیروهای مدافع آزادی و برابری و حاکمیت کارگران و توده های تهیدست تعلق دارند، در دفاع از انقلاب دچار مشکل شده و گاه در همسوئی با مدافعان اصلاح استبداد دینی قرار می گیرند. باید به این فعالان و کنشگران صدیق یادآور شد که هیولای جمهوری اسلامی نتیجه انقلاب نیست، نتیجه شکست انقلابی است که مردم نتوانستند با سرعت و به قدر کافی در ارگان های قدرت خود متشکل شوند. دفاع از انقلاب یعنی دفاع از براندازی از پائین توسط توده های برانگیخته مردم برای ساختن نظمی نوین و توده ای. این کاری است که باید با قدرت انجام داد. باید از گفتمان انقلاب دفاع کرد زیرا این تنها راه نجات از جهنم جمهوری اسلامی است.

سوم تیرماه ۱۳۹۰ـ (۲۴ ژوئن۲۰۱۱)

متن کامل قرارداد 1940

متن کامل قرارداد 1940


يكشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۵۴
تصویب قرارداد بازرگانی و بحرپیمایی منعقد بین دولت شاهنشاهی ایران و دلت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی قرارداد بازرگانی
مصوب 15 فروردین ماه 1319
اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران از یک طرف و هیئت رییسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی سوسالیستی از طرف دیگر نظر با اینکه مایلند روابط بازرگانی بین دو کشور را توسعه بدهند تصمیم به انعقاد قرارداد بازرگانی و بحرپیمایی نموده و برای این مقصود اختیار داران خود را بشرح زیر معین نموده:

جناب آقای مظفر اعلم وزیر امور خارجه و جناب آقای صادق وثیقی کفیل وزارت بازرگانی
هیئت رییسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی
اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران
جناب آقای ماتوی فیلمونو سفیر کبیر اتحاد جماهیر شوروی در ایران و آقای پترایوانویچ الکسیپوف نماینده بازرگانی شوروی در ایران.
نامبردگان پس از ارائه اختیارنامه های خود که در کمال صحت و اعتبار بوده در مقررات زیر موافقت حاصل نمودند:
   ماده1- از محصولات طبیعی و صنعتی که مبدأ آن خاک گمرکی یکی از طرفین متعاهدین باشد در موقع ورود بخاک گمرکی طرف متعاهد دیگر حداقل حقوق گمرکی و سایر عوارضی که در تعرفه گمرکی و قوانین کشور وارد کننده پیش بینی شده یا خواهد شد گرفته می شود ولی در هر صورت میزان حقوق گمرکی و عوارض نامساعدتر غیر از میزانی نخواهد بود که از محصولاتی که مبدأ آن کشور ثالثی باشد گرفته میشود.
همچنین محصولاتی طبیعی و صنعتی که مبدأ آن خاک گمرکی یکی از طرفین متعاهدین  بوده و از آنجا به مقصد خاک گمرکی طرف متعاهد دیگر صادر میگردد در موقع صدور مورد رژیم گمرکی دیگر و نامساعدتری واقع نخواهد گردید که نسبت به این قبیل محصولات صادره به کشورهای ثالث معمول میگردد.
   ماده2- هر یک از طرفین متعاهدین متقبل میشود که بطرف متعاهد دیگر رژیم کامله الودادی مطلق را در موارد زیر نیز واگذار نماید:
الف- در شرایط گرفتن حقوق گمرکی و اضافات و عوارض مذکور در ماده1
ب- در جا دادن کالاهای مندرجه در ماده 1 در انبارها و استفاده از انبارهای گمرکی و سایر انبارهای عمومی برای کالاهای نامبرده و تنظیم و ورود و نگاهداشتن کالاها در بندرها و انبارهای نامبرده و همچنین خارج شدن آن از نقاط نامبرده.
ج- در طبقه بندی گمرکی و تفسیر تعرفه های معموله در مقررات و تشریفات و وظایف و پرداخت هایی که ممکن است نسبت به عملیات مربوطه به تسویه حقوق گمرکی کالاها تعلق بگیرد.
د- در تحمیل عوارض داخلی به کالاهای یکی از طرفین متعاهدین در خاک گمرکی طرف متعاهد دیگر عوارضی که مربوط به تولید و ساختن و گردش و مصرف و حمل و نقل کالاهای بالمثل باشد و به نام و به نفع هر کس که گرفته بشود.
هر یک از طرفین متعاهدین تقبل مینماید نسبت به آنچه دربند (د) این ماده پیش بینی گردیده بدون اینکه لطمه به اصل کامله الودادی وارد شود در هر صورت استفاده از رژیم ملی را که در خاک خود برای کالاهای خود وضع نموده است برای طرف متعاهد دیگر تأمین نماید.
   ماده3- هر یک از طرفین متعاهدین تقبل می نماید که نسبت به واردات از خاک گمرکی طرف دیگر یا صادرات به خاک گمرکی آن کشور هیچگونه تحدیدات و ممنوعیت هایی را که نسبت به عموم کشورهای دیگر معمول نمی گردد مجری ندارد به جز تحدیدات و ممنوئیت هایی که به مناسبت نظم عمومی و امنیت دولتی و بهداری و مبارزه با آفات نباتی و حیوانی بدون استثناء به تمام کشورهایی که در شرایط متساوی واقع هستند شامل گردد.
   ماده4- رژیم کامله الودادی که در ماده های 1 و 2 این قرارداد و در مواد 8 و 10 (بند 7) و 11 و 12 (بند 5) بعدی مقرر گردیده است شامل موارد زیر خواهد بود:
1-    حقوق و مزایای ناشیه از اتحاد گمرکی.
2-    حقوق و مزایایی ه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به لتونی.
لیتوانی فنلاند و استونی واگذار نموده و یا خواهد نمود.
3-    تحقیقاتی که هر یک از طرفین متعاهدین برای مبادله کالا در منطقه مرزی که فاصله آن از خط مرزی از هر طرف بیش از 15 کیلومتر نباشد واگذار نموده و یا خواهد نمود.
   ماده5- اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی جزو سفارت خود در ایران نمایندگی بازرگانی دارد وظایف نمایندگی بازرگانی از این قرار است:
الف- کمک به توسعه روابط اقتصادی بین اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و ایران.
ب- نمایندگی منافع اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در قسمت بازرگانی خارجی.
ج- تنظیم معاملات بازرگانی به نام اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بین اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و ایران.
د- تجارت بین اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و ایران.
نماینده بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران وهر دو جانشین او جزو هیئت سیاسی سفارت کبرای اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران بوده و از تمام حقوق و مزایایی که به اعضای سیسیونهای سیاسی اعطاء شده است بهرمند خواه بود.
مقر نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در تهران از حق خارج المملکتی استفاده خواهند نمود.
نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران حق استفاده از رمز دارد.
نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی نام اشخاصی را که از طرف و برای انجام عملیات حقوقی اختیار دارند با ذکر حقوقی که به هر یک از آنها در امضاء نمودن تعهدات تجاری نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی واگذار گردیده (در مجله رسمی ایران اعلان خواهد نمود خاتمه یافتن اختیارات مزبوره را نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در مجله رسمی) ایران و به صلاح دید خود در یکی از روزنامه های محلی خدمت شخصی که دارای اختیارات بوده اعلان خواهد نمود تاریخ خاتمه اختیارات نسبت به اشخاص از روز اعلانی خواهد بود که اول انتشار یافته است.
نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران مثل سابق در پهلوی و تبریز و مشهد دارای شعب خواه بود و حق خواهد داشت با موافقت وزارت بازرگانی ایران شعبه های خود را عنداللزوم در سایر نقاط ایران باز نماید.
   ماده6- نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران به نام دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی عمل میکند دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مسئولیت هرگونه معاملات بازرگانی را که به نام نمایندگی بازرگانی بوسیله اشخاصی که از طرف نمایندگی مزبور اختیار دارند صورت گرفته یا تضمین شده باشد بعهده میگیرد.
برای رسمی شنختن معاملات بازرگانی که نمایندگی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران منعقد ساخته یا تضمین نموده است باید اسناد معامله یا ضمانتنامه مربوطه امضای اشخاصی را داشته باشد که دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی با کمیسریای ملی بازرگانی خارجی به آنها برای اینکار اختیار داده و اسم این اشخاص با ذکر اختیاراتی که به آنها واگذار گردیده از طرف نمایندگی بازرگانی شوروی در (مجله رسمی) ایران اعلان شده باشد به طوری که در ماده پنج این قرارداد پیش بینی شده است.
تمام معاملات بازرگانی که نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران در خاک ایران منعقد یا تضمین نموده است در صورتی که در سند معامله رسیدگی به وسیله حکمیت قید نشده باشد تابع صلاحیت محاکم ایران و قوانین ایران میباشد.
چون به موجب این ماده مسئولیت معاملاتی را که نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران در خاک ایران منعقد یا تضمین نموده است دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی عهده دار میباشد مقررات مربوطه به تأمین قضائی و اجرای مقدماتی قراردادهای صادره از طریق قضائی یا اداری نسبت به دعاوی که بر علیه نمایندگی بازرگانی اقامه میشود مجری نخواهد گردید.
فقط تصمیمات قطعی قضایی که قانوناً قابل اجرا شده و مربوطه به اختلافات ناشیه از معاملاتی که نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مطابق مندرجات قسمت دو این ماده آنرا امضاء یا تضمین نموده باشد بطور اجبار نسبت به نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مجری خواهد شد.
تصمیمات مزبوره فقط نسبت به اموال و حقوق نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران که مربوط به معاملات مذکور در این ماده است و همچنین نسبت به سایر اموال نمایندگی بازرگانی که در ایران موجود است اجرا خواهد شد.
ولی اجرای اجباری تصمیمات قضایی که در قسمت فوق این ماده پیش بینی گردیده به اشیایی که مطابق اصول عمومی حقوق بین المللی خارج المملکتی محسوب و همچنین به اشیایی که برای عملیات اداری نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران لازم است شامل نخواهد بود.
   ماده7- مسئولیت معاملات بازرگانی که بدون ضمانت نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران از طرف یکی از بنگاه های اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی انجام بگیرد که مطابق قوانین اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی دارای حقوق اشخاص حقوقی متقبل باشند فقط به عهده بنگاه مربوطه خواهد بود مسئولیت این معاملات متوجه دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی یا نمایندگی بازرگانی او در ایران و یا بنگاههای اقتصادی دیگر اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی نخواهد بود.
معاملات بازرگانی که از طرف بنگاههای نامبرده در ایران منعقد شده در صورتیکه در سند معامله رسیدگی بوسیله حکمیت قید نشده باشد تابع صلاحیت محاکم ایران قوانین ایران خواهد بود.
   ماده8- بازرگانان و ارباب صنایع و اشخاص طبیعی و یا اشخاص حقوقی ایرانی که مطابق قوانین ایران تشکیل شده باشند موقعی که عملیات اقتصادی خود را در خاک اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مستقیماً یا به وسیله اشخاصی که انتخاب نموده اند انجام میدهند در شرایطی که قوانین شوروی انجام اینگونه عملیات را مجاز داشته است نسبت به شخص و اموال خود از همان رژیم مساعدی که در حق اشخاص حقوقی و اتباع دولت کامله الوداد مجری میشود بهره مند خواهند بود بنگاههای دولتی اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و سایر اشخاص حقوقی شوروی که مطابق قوانین شوروی دارای اهلیت حقوقی هستند و همچنین اشخاص طبیعی از اتباع اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در موقع انجام عملیات اقتصادی خود در خاک ایران در شرایطی که قوانین ایران انجام اینگونه عملیات را مجاز داشته است نسبت به شخص و اموال خود از همان رژیم مساعدی که در حق اشخاص حقوقی و اتباع دولت کامله الوداد مجری میشود بهره مند خواهند بود.
اتباع و اشخاص حقوقی هر یک از طرفین متعاهدین متساویا مثل اتباع و اشخاص حقوقی داخله حق دارند آزادانه به هر درجه از محاکم برای احقاق و دفاع حقوق خود مراجعه نمایند و در هیچ مورد از این حیث در وضعیت نامساعدتر از وضعیت اتباع و اشخاص حقوقی دولت کامله الوداد واقع نخواهند گردید.
ولی مسلم است که هیچ یک از مقررات این قرارداد نمیتواند شرکتهای بازرگانی و سایر بنگاههای اقتصادی یکی از طرفین متعاهدین را مجاز نماید که مطالبه مزایای مخصوصی را بنماید که طرف متعاهد دیگر به شرکت هایی اعطاء میکند که شرایط عملیاتشان در خاک وی به موجب امتیاز نامه های مخصوصی تنظیم گردیده یا خواهد گردید.
ماده9- 1-    نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران و بنگاههای اقتصادی شوروی میتوانند با رعایت قوانین و نظامات مربوطه به بازرگانی خارجی ایران همه گونه کالاهای ایران را به غیر از کالاهایی که صدور آن از ایران مطابق مقررات دولت به تمام کشورها ممنوع است بطور آزاد و بدون مشکلات و موانع برای صدور به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی خریداری نمایند.
2-    اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی حق خواهد داشت در حدود سهمیه هایی که برای هر سال اعتبار قرارداد بازرگانی و بحرپیمایی معین خواهد شد کالاهایی وارد ایران بنماید فهرست این کالاها با تعیین سهمیه آن همه ساله از طرف نماندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران با وزارت بازرگانی ایران تنظیم خواهد شد.
برای سال اول اجرای این قرارداد فهرست مزبور در حین امضای قرارداد تنظیم و در سالهای بعد در آغاز هر سال اقتصادی ایرانی مرتب خواهد شد.
در موقع تهیه فهرست های فوق برای سالهای بعد حفظ صدی چند سهمیه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی نسبت به هر یک از کالاهای مندرجه در سهمیه عمومی که در فهرست سال اول پیش بینی گردیده اقلا تأمین خواهد شد.
نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران میتواند در فهرست کالاهایی که دولت ایران اجازه ورود آنرا برای سال جاری اقتصادی داده است کالاهای دیگری را نیز داخل نماید که در فهرست مزبور ذکر نشده باشد میزان این کالاها را نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران با وزارت بازرگانی ایران معین خواهد کرد و وزارت بازرگانی ایران پیشنهاد مربوطه نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی را بطور مساعد تلقی خواهد نمود.
سهمیه هر یک از کالاهای وارداتی که در فهرست قید گردیده ممکن است در ظرف سال در نتیجه موافقت بین بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران و وزارت بازرگانی ایران زیاد شود.
هرگاه در مدت اجرای این قرارداد دولت ایران به وسیله توسعه دادن سهمیه های سالیانه میزان ورود یکی از کالاهای خارجی را به ایران زیاد نماید حصه ای از آنچه زیاد شود متناسب سهمیه ای که اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ادارات کالای مزبور به ایران قبل از افزایش سهمیه های سالیانه داشته به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی واگذار خواهد شد.
در مواردی که دولت ایران اجازه ورود سهمیه های معین کالاهایی را بدهد که فعلاً ورود آن ممنوع است به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی حق داده خواهد شد که در مدت اجرای این قرارداد سهمی از واردات مبور بگیرد و این سهم به موافقت بین نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و وزارت بازرگانی ایران معین خوهد شد وزارت بازرگانی پیشنهاد مربوطه نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی را به نظر مساعد تلقی خوهد نمود.
3-     دولت ایران به نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران در انعقاد قراردادهای بازگانی به ادارات و شرکتهای دولتی ایران و شرکتهایی که از طرف دولت عمل میکنند برای خرید کالاهای ایران و فروش کالاهای شوروی که آنها در دست ادارات به شرکتهای نامبرده باشد به نرخ شرایط عادی مساعدت لازم راخواهد نمود.
دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی از طرف خود موافقت مینماید که مجموع ارزش کالاهای وارده شوروی که مطابق قراردادهای مربوطه به دولت یران و ادارات و شرکتهای نامبرده به ریال فروخته شده است از مجموع ارزش کالاهایی که از دولت ایران و ادارات و شرکتهای نامبرده به ریال خریداری و از ایران صادر شده است اقلا کمتر نباشد.
4-    نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران و بنگاههای اقتصادی شوروی حق خواهند داشت به بازرگانان ایرانی و شرکتهای بازرگانان و شرکتهای غیر دولتی کالاهای شوروی فروخته و از بازرگانی ایرانی و شرکتهای نامبرده کالاهای ایرانی خریداری نمایند. دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی موافقت مینماید که مجموع ارزش کالاهای وارده شوروی به ایران که به بازرگانان و شرکتهای بازرگانان و شرکتهای غیردولتی به ریال فروخته می شود از مجموع ارزش کالاهایی که از بازرگانان و شرکتهای نامبرده به ریال خریداری و یه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی صادر شده است اقلا کمتر نباشد.
5-    نمایندگی بازرگانی و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران و بنگاههای اقتصادی شوروی در موقع گرفتن پروانه برای وارد کردن کالاها به ایران مطابق سهمیه های سالیانه از ارائه گواهی نامه صدور کالای ایرانی معاف میباشند.
وزارت بازرگانی ایران پروانه وارد کردن کالا را از روی سهمیه های سالیانه که در بند (2) این ماده پیش بینی گردیده بدون مانع به نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران و بنگاههای شوروی خواهد داد.
فهرست مذکور در بند فوق در حکم پروانه کلی خواهد بود.
6-    دولت ایران موافقت مینماید تحدیدات ارزی را که فعلا جاری است و تجدیداتی را که ممکن است در مدت اعتبار از این قرارداد وضع شود در صورتی که اینگونه مقررات مانع از اجرای این قرارداد بشود نسبت به بنگاههای شوروی معمول ندارد.
7-    دولت ایران به نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران و همچنین به بنگاههای اقتصادی شوروی حق خواهد داد در تمام مناقصه هایی که در ادارات ایرانی برای خرید مصالح و لوازم از خارجه اعلان میکنند با استفاده از شرایطی که برای همه اشتراک کنندگان مقرر می شود اشتراک نمایند.
8-    دولت ایران موافقت مینماید که به نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و بنگاههای اقتصادی شوروی در مدت اجرای این قرارداد حق بدهد که مطابق قوانین و مقررات موجوده در ایران پمپ های بنزین نصب نموده و همچنین مخزنهای نفت و سایر بناهایی که برای تجارت نفت و مشتقات آن میباشد بسازد.
9-    موافقت حاصل است که هر 6 ماه کمیسیون متساوی الاضلاء مرکب از اختیار داران وزارت بازرگانی ایران و نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران نتیجه عمل تجارت در دوره شش ماهه گذشته اجرای قرارداد بازرگانی و بحرپیمائی را برای تطبیق دادن جریان تجارت بین طرفین با روح و مفهوم این قرارداد مورد مطالعه قرار بدهد.
   ماده 10- (1) با در نظر گرفتن منافع بازرگانی ایران و به موافقت ماده (20) عهدنامه مورخه 26 فوریه 1921 منعقد بین ایران و جمهوری متحده شوروی سوسیالیستی روسیه و برای تصرح مدلول آن اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ترانزیت آزاد را از خاک خود برای محصولات طبیعی و صنعتی ایران بمقصد هر کشور ثالثی میدهد از طرف خود ایران ترانزیت آزاد را از خاک خود برای محصولاتی طبیعی و صنعتی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بمقصد هر کشور ثالثی میدهد.
2- به علاوه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به شرکت های بازرگانی و بازرگانان ایرانی حق صدور آزاد را بهر مقصدی که باشد برای محصولات طبیعی و صنعتی که از ایران به خاک وارد گردیده و در آنجا به فروش نرسیده اعطاء میکند.
هرگاه معلوم شود محصولاتی که شرکتهای بازرگانی و بازرگانان نامبرده صادر میکنند همان است که وارد کرده اند حقوق گمرکی که در موقع وارد کردن محصولات پرداخته اند در حین خروج از خاک گمرکی که در موقع وارد کردن محصولات پرداخته اند در حین خروج از خاک گمرکی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به شرکتهای بازرگانی و بازرگانان ایرانی مسترد خواهد گردید.
همین حقوق نیز از طرف دولت ایران به بنگاههای ادارات  اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی که تجارت دارند اعطاء می گردد.
3- اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ترانزیت آزاد را از خاک خود به ایران برای محصولات طبیعی و صنعتی مذکوره در ذیل که مبدأ آن محصولات کشورهایی باشد که به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی عهدنامه یا مقاله یا قرارداد بازرگانی دااشته باشند میدهد.
الف- ماشین آلات و ابزار و مصالح برای کارخانجات همچنین برای بنگاه های کشاورزی ماشین آلات و ابزار و مصالح برای ساختمان و نگاهداری خانه ها و بناها – ماشین آلات و ابزار و مصالح برای تأسیس راهها و وسائط نقلیه از هر قبیل و استفاده از آنها و برای احتیاجات بنگاههای عام المنفعه.
ب- دو از هر قبیل و آلات جراحی و اعضای مصنوعی بدن.
ج- کاغذ و مطبوعات.
د- تخم نوغان.
ه- چای.
و- آلات و ادوات روشنایی و گرم کردن.
ز- دوچرخه و متورسیکلت و اتومبیل و کامیون و متفرعات و قطعات مجزای آنها.
4- نسبت به سفارشات دولت ایران که برای بازرگانی نباشد بدون فرق در نوع سفارشات به  استثنای اسلحه و مهمات جنگی که در کشورهای ثالثی داده شده باشد که به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی عهدنامه یا مقاوله نامه یا قرارداد بازرگانی دارند حق ترانزیت آزاد از خاک اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی داده خواهد شد.
همچنین راجع به سفارشات دولت ایران که برای بازرگانی نباشد بدون فرق در نوع سفارشات به استثنای اسلحه و مهمات جنگی که در کشورهای ثالثی تهیه شده باشد که به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی عهدنامه یا مقاوله نامه یا قرارداد بازرگانی ندارند اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی تقاضاهای مربوطه بدادن حق ترانزیت برای این قبیل سفارشات را با منتهای مساعدت  تلقی و تسهیلات ممکنه خواهد نمود.
5- بدیهی است مقررات این ماده به هیچ وجه به ترانزیت امانات پستی از خاک اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به ایران که به موجب قرارداد مخصوص مورخ دوم اوت 1929 تنظیم گردیده و قرارداد نامبرده طبق مقررات خود به اعتبار باقی است لطمه وارد نمی آورد.
6- ایران ترانزیت آزاد را از خاک خود به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی برای محصولات طبیعی و صنعتی کشورهایی که با ایران عهدنامه یا مقاوله نامه یا قرارداد بازرگانی دارند به استثنای اسلحه و مهمات جنگی میدهد.
7- مقررات که در مورد اجرای شرایط ترانزیت که در فوق پیش بینی شده است هر یک از طرفین متعاهدین رژیم دولت کامله الوداد را به طرف متعاهد دیگر اعطاء خواهد کرد.
   ماده11- طرفین متعاهدین موافقت مینمایند که رژیم دولت کامله الوداد را در حمل مسافرین و باگاژ و کالا و سایر باروبنه به وسیله راههای آهن به طور عموم از راه خشکی و آب و هوا متقابله یکدیگر اعطاء نمایند.
هر یک از طرفین متعاهدین چه در مورد تعرفه و عوارض حمل و نقل و کلیه عوارضی دیگر مربوط به حمل و نقل و چه در مورد نوبت و نظم و ترتیب و سرعت حمل از تمام راههای مذکوره در فوق رژیم دولت کامله الوداد را به طرف متعاهد دیگر اعطاء مینماید.
   ماده12- 1- با کشتی هایی که زیر پرچم یکی از طرفین متعاهدین در دریای خزر سیر می نمایند در بندرهای طرف متعاهد دیگر که چه در حین ورود و چه در مدت توقف و چه موقع خروج از هر حیث مثل کشتی های کشوریب رفتار میشود.
2- کشتی های مزبوره عوارض بندری دیگر نخواهند پرداخت جز آنچه قانوناً برای کشتی ها کشوری وضع گردیده آن هم به همان شرایط و یا همان معافیت ها.
درموقع گرفتن عوارض مزبوره اشیاء مذکوره ذیل جزو کالای وارده یا صادره محسوب و منظور نخواهد شد.
الف- باگاژ مسافرین که قسمتی از بار نباشد مقصود از باگاژ بر بسته های کوچک دستی کلیه اشیایی است که به موجب قبض باگاژ حمل میشود.
ب- سوخت و آذوقه برای مستخدمین و سرنشینان و لوازم تجهیزات کشتی به اندازه ای که برای سیر لازم باشد به شرط اینکه لوازم مزبوره برای گذاشتن در بندر از کشتی خارج نشود.
ج- بارهاییکه بعلت رسیدن صدمه به کشتی و یا در مواقع توقف های انفاقی دیگر در بندر از کشتی خازج شده باشد به شرط اینکه این بارها برای فرستادن به بندر مقصد دوباره به کشتی گذاره شود.
د- بارهایی که به کشتی های حمل میشود که ظرفیت آنها کمتر از سه تن و نیم باشد.
ه- بارهاییکه از کشتی به کشتی دیگر نقل می شود برای اینکه حمل آنها در دریا ادامه داده میشود.
3- کاپوتاژ به کشتیهای کشوری طرفین متعاهدین اختصاص دارد معهذا موافقت حاصل شده است که هر یک از طرفین متعاهدین به کشتی هایی که زیر پرچم طرف دیگر سیر مینمایند حق کاپوتاژ را برای حمل و نقل مسافر و بار در دریای خزر بدهد.
4- صرف نظر از مقررات فوق هر یک از طرفین متعاهدین ماهیگیری را در آبهای ساحلی خود تا حد ده میل دریایی به کشتی های خود اختصاص داده و این حق را برای خود محفوظ میدارد که  واردات ماهی های صید شده از طرف کارکنان کشتی هایی را که زیر پرچم او سیر مینمایند از تحقیقات و مزایای خاصی بهره مند سازد.
5- کشتیهایی که در دریاها غیر از دریای خزر زیر پرچم یکی از طرفین متعاهدین سیر مینماید در آبهای کشوری و بندرهای طرف متعاهد دیگر از حیث شرایط کشتیرانی و هرگونه عوارضی از همان حقوق و مزایایی که در این مورد به کشتیهای دولت کامله الوداد اعطا میگردد بهره مند میشوند.
6- کشتیهای یدک کش که کشتی دیگری را بطور یدک میکشد از پرداخت عوارض بندری (از هر تن ظرفیت کشتی) معاف می باشند.
   ماده13- طرفین متعاهدین بر طبق اصولی که در عهدنامه مورخ 26 فوریه 1921 بین ایران و جمهوری متحده سوسیالیستی شوروی روسیه روسیه اعلام گردهده است موافقت دارند که در تمام دریای خزر کشتیهایی جز کشتیهایی متلق به ایران یا اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی یا متعلق به اتباع و بنگاههای بازرگانی و حمل و نقل کشوری یکی از طرفین متعاهدین که زیر پرچم ایران یا پرچم اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی سیر مینمایند نمی توانند وجود داشته باشند.
   ماده14- تصدیق نامه های ظرفیت کشتی که از طرف مقامات صالحه طرفین متعاهدین به کشتیهایی که زیر پرچم ایران و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در دریای خزر سیر مینمایند داده می شود و مقامات نامبرده از طرف هر یک از دولتین متعاهدین به دولت متعاهد دیگر اعلام میگردد و بنادر دولتین متقابله رسمیت خواهد داشت کشتیهایی که دارای تصدیق نامه های مزبوره هستند در بنادر طرف متعاهد دیگر مورد معاینه جدید واقع نخواهند گردید و نیز در بنادر طرفین متعاهدین در دریای خزر تصدیق نامه هایی که راجع به قابلیت سیر کشتی و میزان نشست کشتی در آب و سایر اسناد فنی کشتیرانی که از طرف مقامات مذکوره در فوق به کشتی ها داده شده است متقابلا به رسمیت شناخته خواهد شد.
   ماده15- طرفین متعاهدین موافقت مینمایند که راجع به اقدامات بهداری که باید نسبت به کشتیهای هر یک از طرفین در بنادر طرف دیگر در دریای خزر به عمل آید مقررات قرارداد صحی بین المللی که در تاریخ 26 ژوئن 1926 در پاریس امضاء شده با رعایت قیودی که هر یک از طرفین متعاهدین در موقع امضای آن قرارداد نموده اند مجری گردد.
   ماده16- این قرارداد به تصویب خواهد رسید:
این قرارداد برای مدت سه سال منعقد گردیده و از روز مبادله نسخ مصوبه که در اسرع اوقات در مسکو به عمل خواهد آمد دارای اعتبار خواهد بود.
ولی قرارداد از تایخ امضای آن به طور موقت اجرا خواهد شد فاصله مدت بین امضای قرارداد و مبادله نسخ مصوبهجزء مدت 3 سال فوق محسوب خواهد گردید.
هرگاه یکی از طرفین ششماه پیش از انقضای مدت سه ساله مذبور فسخ قرارداد را اعلام ندارد قرارداد خود به خود برای مدت غیر معینی تمدید شده محسوب خواهد شد.
در این صورت میتوان قرارداد را در وقع به اخطار شش ماه قبل فسخ نمود.

این قرارداد در دو نسخه به زبان فارسی و روسی نوشته شده و هر دو متن دارای اعتبار مساوی میباشد منعقد شده است در تهران به تاریخ پنجم فروردین ماه 1319 مطابق 25 مارس 1940 علیهذا اختیار داران نامبرده در فوق این قراداد را امضاء و به مهر خود ممهور نمودند.
امضاء: ماتوی فیلموتو                            امضاء: مظفر اعلم
امضاء: یترالکسیپوف                             امضاء: صادق وثیقی
آقای وزیر
با نهایت توقیر مراتب زیر را به استحضار آن جانب میرساند:
نظر به اینکه دریای خزر که طرفین متعاهدین آنرا دریای ایران و شوروی میدانند برای طرفین متعاهدین دارای اهمیت خاصی میباشد موافقت حاصل است که دولتین اقدامات لازمه را به عمل خواهند آورد تا اتباع کشورهای ثالث که در کشتیهای طرفین متعاهدین و در بندرهای واقع در دریای خزر مشغول خدمت هستند از خدمت و توقف خود در کشتی ها و بنادر برای مقاصدی که خارج از حدود وظایف خدمتی محوله به آنها باشد استفاده ننمایند.
آقای وزیر خواهشمندم احترامات فائقه مرا نسبت به خودتان بپذیرید.
امضاء: ماتوی فیلموتو جناب آقای مظفر اعلم وزیر امور خارجه ایران
آقای سفیر کبیر
با کمال توقیر وصول نامه مورخ 25 مارس 1940 آن جناب را که به مضمون ذیل است تأیید مینمایم:
نظر به اینکه دریای خزر که طرفین متعاهدین آنرا دریای ایران و شوروی می دانند برای طرفین متعاهدین دارای اهمیت خاصی می باشد موافقت حاصل است که دولتین اقدامات لازمه را به عمل خواهند آورد تا اتباع کشورهای ثالث که در کشتی های طرفین متعاهدین و در بندرهای واقع در دریای خزر مشغول خدمت هستند از خدمت و توقف خود در کشتیها و بنادر برای مقاصدی که خارج از حدود وظایف خدمتی محوله به آنها باشد استفاده ننمایند.
مندرجات نامه فوق را در نظر گرفته خواهشمندم احترامات فائقه مرا نسبت به خودتان بپذیرید.
تهران به تاریخ بیست و پنجم مارس هزار و نهصد و چهل «امضاء: مظفر اعلم»
جناب آقای ماتوی فیلیمونو سفیر کبیر اتحاد جماهیر شوروی در ایران.
آقای سفیر کبیر
نظر به ماده8 قرارداد بازرگانی و بحرپیمایی بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی که در تاریخ 25 مارس 1940 به امضاء رسیده است با کمال توقیر تأیید مینمایم که چون به موجب قوانین جاریه ایران بنگاههای بازرگانی میتوانند از بین کارمندان خود نمایندگی برای دفاع حقوق خود در محاکم ایران انتخاب نمایند نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران و بنگاههای اقتصادی شوروی از این حیث مواجه به اشکالاتی نخواهند شد.
آقای سفیر کبیر خواهشمندم احترامات فائقه مرا نسبت به خودتان بپذیرد.
طهران - به تاریخ 25 مارس 1940
امضاء: مظفر اعلم
جناب آقای ماتوی فیلیمونو                                           سفیر کبیر اتحاد جماهیر شوروی
در ایران
آقای وزیر
با کمال توقیر وصول نامه مورخ 25 مارس 1940 آن جناب را که به مضمون ذیل است تأیید مینمایم:
نظر به ماده8 قرارداد بازرگانی و بحرپیمایی بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی که در تاریخ 25 مارس 1940 به امضاء رسیده است است با کمال توقیر تأیید مینمایم که چون به موجب قوانین جاریه ایران بنگاههای بازرگانی میتوانند از بین کارمندان خود نمایندگی برای دفاع حقوق خود در محاکم ایران انتخاب نمایند نمایندگی بازرگانی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران و بنگاههای اقتصادی شوروی از این حیث مواجه به اشکالاتی نخواهند شد.
مندرجات نامه فوق را در نظر گرفته از آن جانب خواهشمندم احترامات فائقه مرا نسبت به خودتان بپذیرید.
تهران- به تاریخ بیست و پنجم مارس هزار و نهصد و چهل (امضاء: ماتوی فیلیمونو)
جناب آقای مظفر اعلم وزیر امور خارجه ایران.
آقای وزیر
با کمال توقیر به استحضار آن جانب میرساند که دولت ایران رضایت میدهد به شرط معامله متابله ترتیب ذیل را نسبت به حمایت علائم بازرگانی مجری بدارد.
1-    اشخاص حقوقی و طبیعی هر یک از طرفین متعاهدین که دارای بنگاههای صنعتی و بازرگانی میباشد درخاک متعاهد دیگر از عین حمایتی که اتباع و اشخاص حقوقی طرف مذکور نسبت به علائم بازرگانی استفاده می کنند بهره مند خواهند بود مشروط بر اینکه نامبردگان مراسم و مقررات جاری در خاک آن کشور را رعایت نمایند.
2-    طرفین متقابلاً متعهد میشوند در کشور خود در آتیه علائم بازرگانی را که به عنوان اسم نوع معینی از کالاها که مورد مصرف عموم واقع شده باشد به رسمیت نشناخته و به ثبت نرسانند.
طرفین متقابلاً یکدیگر را راجع به ترتیب تصدیق امضای اسنادی که به ادارات ثبت علائم بازرگانی ارائه میشود با معافیت این اسناد از هر گونه تصدیق کنسولی مطلع مینمایند.
مقررات مذکور در فوق شامل کلیه بنگاههای صنعتی بازرگانی خواهد بود اعم از این که بنگاههای مزبور متعلق به دولت یا اتحادیه ها یا اشخاص باشد.
آقای سفیر کبیر خواهشمندم احترامات فائقه مرا نسبت به خودتان بپذیرید.
تهران- به تاریخ بیست و پنجم مارس هزار و نهصد و چهل
امضاء: مظفر اعلم
جناب آقای ماتوی فیلیمونو سفیر کبیر اتحاد جماهیر شوروی در ایران.
آقای وزیر
با کمال توقیر وصول نامه مورخ 25 مارس 1940 آن جناب را راجع به رضایت دولت ایران در اجرای مقررات مربوطه به حمایت علائم بازرگانی به شرط معامله متقابله به شرح ذیل اشعار میدارد:
3-    اشخاص حقوقی و طبیعی هر یک از طرفین متعاهدین که دارای بنگاههای صنعتی و بازرگانی میباشد درخاک طرف متعاهد دیگر از عین حمایتی که اتباع و اشخاص حقوقی طرف مذکور نسبت به علائم بازرگانی استفاده می کنند بهره مند خواهند بود مشروط بر اینکه نامبردگان مراسم و مقررات جاریه در خاک آن کشور را رعایت نمایند.
4-    طرفین متقابلاً متعهد میشوند در کشور خود در آتیه علائم بازرگانی را که به عنوان اسم نوع معینی از کالاها که مورد مصرف عموم واقع شده باشد به رسمیت نشناخته و به ثبت نرسانند.
طرفین متقابلاً یکدیگر را راجع به ترتیب تصدیق امضای اسنادی که به ادارات ثبت علائم بازرگانی ارائه میشود با معافیت این اسناد از هر گونه تصدیق کنسولی مطلع مینمایند.
مقررات مذکور در فوق شامل کلیه بنگاههای صنعتی بازرگانی خواهد بود اعم از این که بنگاههای مزبور متعلق به دولت یا اتحادیه ها یا اشخاص باشد.
مندرجات نامه فوق را در نظر گرفته اطلاع میدهم که دولت منبوعه دوستدار از طرف خود نیز رضایت می دهد نسبت به حفظ علائم بازرگانی همان مقررات را مجری دارد.
آقای وزیر خواهشمندم احترامات فائقه مرا نسبت به خودتان بپذیرید.
تهران- به تاریخ بیست و پنجم مارس هزار و نهصد و چهل
امضاء: ماتوی فیلیمونو
جناب آقای مظفر اعلم وزیر امور خارجه ایران.
آقای سفیر کبیر
با کمال توقیر به استحضار آن جانب میرساند که به مناسبت امضای قرارداد بازرگانی و بحرپیمایی بین اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و ایران در تاریخ 25 مارس 1940 دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی لازم میداند مسائل مربوط به شرایط بین حمل و نقل بار چه بین اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و ایران و چه به  طور ترانزیت و مسائل مربوط به تسویه حساب بین راههای آهن اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و راههای آهن ایران بابت مساعدتهای متقابله (استفاده از وسائط نقلیه و غیره) را تنظیم و برای این منظور در ظرف مدتی که بیش از سه ماه از تاریخ امضای قرارداد مزبور نباشد کنفرانس شوروی و ایران مخصوص راه آهن در مسکو تشکیل نماید.
آقای وزیر خواهشمندم احترامات فائقه مرا نسبت به خودتان بپذیرید.
تهران- به تاریخ 25مارس 1940
(امضاء: ماتوی فیلیمونو)
جناب آقای مظفر اعلم وزیر امور خارجه ایران.
آقای سفیر کبیر
با کمال توقیر وصول نامه آن جانب مورخه 25 مارس 1940 آن جناب را که به مضمون ذیل است تأیید مینمایم:
(....به مناسبت امضای قرارداد بازرگانی و بحرپیمایی بین اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و ایران در تاریخ 25 مارس 1940 دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی لازم میداند مسائل مربوط به شرایط بین حمل و نقل بار چه بین اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و ایران و چه به  طور ترانزیت و مسائل مربوط به تسویه حساب بین راههای آهن اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و راههای آهن ایران بابت مساعدتهای متقابله (استفاده از وسائط نقلیه و غیره) را تنظیم و برای این منظور در ظرف مدتی که بیش از سه ماه از تاریخ امضای قرارداد مزبور نباشد کنفرانس شوروی و ایران مخصوص راه آهن در مسکو تشکیل نماید.
با کمال احترام اشعار میدارد که دولت ایران از طرف خود موافقت مینماید مسائل مندرجه در نامه آن جناب را تنظیم و در کنفرانس ایران و شوروی مخصوص راه آهن که برای این منظور در مسکو در ظرف مدتی که بیش از سه ماه از تاریخ امضای قرارداد بازرگانی و بحرپیمایی بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مورخ 25 مارس 1940 نباید تشکیل خواهد اشتراک نماید.
آقای سفیر کبیر خواهشمندم احترامات فائقه مرا نسبت به خودتان بپذیرید.
تهران- به تاریخ 25 مارس 1940
امضاء: مظفر اعلم
 

جناب آقای ماتوی فیلیمونو سفیر کبیر اتحاد جماهیر شوروی در ایران


[در باب‌ اعلام‌ لشکرکشی‌ به‌ گرجستان‌]

فرمان‌ فتحعلی‌ شاه‌ به‌ طهماسب‌ بیگ‌ گرجستانی‌ PDF چاپ رایانامه
جمعه ۲۰ خرداد ۱۳۹۰
[در باب‌ اعلام‌ لشکرکشی‌ به‌ گرجستان‌]

(سنه‌ 1219 هجری‌ قمری‌ (1183 خورشیدی‌ / 1804 میلادی‌)

چون‌ ولایت‌ گرجستان‌ از منضمات‌ و ملحقات‌ مملکت‌ فسیح‌المساحت‌ ایران‌ و اهالی‌ آن‌ ولایت‌ نیز درسلک‌ امان‌ یافتگان‌ و چاکران‌ این‌ شوکت‌ جاوید نشان‌ شرف‌ انسلاک‌ داشتند و چند سال‌ قبل‌ ازین‌ از عدم‌ رتبه‌ وناسپاهی‌ حکام‌ و ولاه‌ آن‌ ولایت‌ طایفه‌ شومیه‌ روسیه‌ در آنجا راه‌ مداخلت‌ جسته‌، ایادی‌ تغلب‌ و استیلا بر رئوس‌ساکنین‌ آن‌ ولایت‌ دراز و در آنجا به‌ تعدیات‌ و ستم‌ رایت‌ افراز شده‌، درین‌ سال‌ اگرچه‌ جمعی‌ کثیر و جمی‌ غفیراز گروه‌ ضلالت‌پژوه‌ عرضه‌ شمشیر و دستگیر غازیان‌ ظفر تأثیر گردیده‌، تنبیهی‌ کامل‌ درباره‌ آن‌ها به‌ عمل‌ آمده‌،نهایت‌ به‌ علت‌ این‌که‌ فصل‌ خریف‌ و زمستان‌ نیز قریب‌ و به‌ جهت‌ برودت‌ هوا توقف‌ و تمکن‌ موکب‌ جهانگشا درآن‌ صفحات‌ تعسری‌ داشت‌، موکب‌ ممالک‌ستان‌ مراجعت‌ به‌ تختگاه‌ سلطنت‌ ابد اقتران‌ نموده‌، انشاءالله‌الرحمن بعد از عید نوروز سلطانی‌ اعلام‌ گردون‌ خرام‌ خسروانی‌ به‌ انتظام‌ مهمات‌ آن‌ ولایت‌ و دفع‌ و رفع‌ و قلع‌ و قمع‌مواد فساد کرده‌، خذلان‌ آیت‌ پرچم‌گشا و موکب‌ کشورستان‌ فلک‌ تمکین‌ را با معادل‌ یکصد هزار نفر از بهادران‌فیروزی‌ آیین‌ و دویست‌ عراده‌ توپ‌ و خمپاره‌ و قورخانه‌ و زنبورکخانه‌ به‌ جانب‌ آن‌ ولایت‌ نهضت‌ پیرا وخرمن‌سوز وجود معاندین‌ ضلالت‌ انتما خواهد گردید از این‌که‌ آن‌ عالی‌شأنان‌ از خدمتگذاران‌ و چاکران‌ این‌شوکت‌ معلی‌ است‌ باید عموم‌ اهالی‌ و ساکنین‌ و قاطبه‌ قاطبین‌ آن‌ سرزمین‌ را از عزیمت‌ پادشاهی‌ و مرحمت‌غیرمتناهی‌ مستظهر و امیدوار ساخته‌ که‌ تا آن‌ زمان‌ ورود موکب‌ مسعود به‌ آن‌ حدود به‌ قدری‌ که‌ توانند درمخالفت‌ و اختلال‌ امور طایفه‌ شومیه‌ ساعی‌ بوده‌ که‌ بعد از کوکبه‌ مهر لمعان‌ پادشاهی‌ به‌ آن‌ سامان‌ حسن‌خدمت‌ و چاکری‌ ایشان‌ جلوه‌ عرصه‌ ظهور و خود را مورد مکارم‌ و اشفاق‌ فزون‌ از قیاس‌ سلطانی‌ سازند وتوجهات‌ شهریاری‌ را شامل‌ حال‌ و آمال‌ خود دانسته‌ مطالب‌ و مدعیات‌ را عرض‌ و در عهده‌ شناسند.

(مأخذ: اسنادی‌ از روابط ایران‌ با منطقه‌ی‌ قفقاز)

متن کامل قرارداد 1921

متن کامل قرارداد 1921


يكشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۴۶
متن کامل قرار داد 1921 که در مسکو منعقد شده، به شرح زیر است :

 هشتم حوت 1299 هجری مطابق 26 فوریه 1921 میلادی
چون دولت ایران از یک طرف و دولت جمهوری اتحادی اشتراکی شوروی روسیه از طرف دیگر نهایت درجه مایل بودند که روابط محکم و حسنه همجواری و برادری در آتیه مابین ملتین ایران و روس برقرار باشد لهذا مصمم شدند که داخل مذاکره در این باب شده و برای این مقصود اشخاص ذیل را وکلای مختار خود نمودند:

از طرف دولت ایران: علیقلی خان مشاورالممالک
از طرف دولت جمهوری اتحادی اشتراکی شوروی روسیه: که ارکی واسیلیویچ چیچرین و لومیخائیلویچ کاراخان
وکلای مختار پس از ارائه اعتبارنامه های خود که موافق قاعده و ترتیبات مقتضیه بوده در آنچه ذیلا ذکر می شود توافق نظر حاصل نمودند.

فصل اول
دولت شوروی روسیه مطابق بیانیه های خود راجع به مبانی سیاست روسیه نسبت به ملت ایران مندرجه در مراسلات 14 یانوار 1918 و 26 ایون 1919  یک مرتبه دیگر رسما اعلان می نماید که از سیاست جابرانه که دولت های مستعمراتی روسیه که به اراده کارگران و دهاقین این مملکت سرنگون شدند نسبت به ایران تعقیب می نمودند قطعا صرف نظر می نماید.
نظر به آنچه گفته شد و با اشتیاق به این که ملت ایران مستقل و سعادتمند شده و بتوانند آزادانه در دارایی خود  تصرفات لازمه را بنماید دولت شوروی روسیه تمام معاهدات و مقاولات و قراردادها را که دولت تزاری روسیه با ایران منعقد نموده و حقوق ملت ایران را تضییع می نمود ملغی و از درجه اعتبار ساقط شده اعلان می نماید.
فصل دوم
دولت شوروی روسیه از سیاست دولت های روسیه تزاری که بدون رضایت ملل آسیا و به بهانه تامین استقلال ملل مزبوره با سایر ممالک اروپا در باب مشرق معاهداتی منعقد می نمودند که بالانتیجه منجر به استملاک آن می گردد اظهار تنفر می نماید ، این سیاست جنایت کارانه را که نه تنها استقلال ممالک آسیا را منهدم می نمود بلکه ملل زنده شرق را طعمه حرص غارتگران اروپایی و تعدیات مرتب آنها قرار می داد دولت شوروی روسیه بدون هیچ شرطی نفی می نماید.
نظر به آنچه گفته شد و مطابق اصول مذکوره در فصل اول و چهارم این معاهده دولت شوروی روسیه استنکاف خود را از مشارکت در هر نوع اقدامی که منجر به تضعیف و محفوظ نماندن سیادت ایران بشود اعلان نموده و کلیه معاهدات و قراردادهایی را که دولت سابق روسیه با ممالک ثالثی به ضرر ایران و راجع به آن منعقد نموده است ملغی و از درجه اعتبار ساقط می داند.
فصل سوم
دولتین معظمتین متعاهدتین رضایت می دهند که سرحد مابین ایران و روسیه را مطابق تعیین کمیسیون سرحدی 1881 تصدیق و رعایت نمایند؛ ضمنا به واسطه عدم میلی که دولت شوروی روسیه از استفاده از ثمره سیاست غاصبانه دولت تزاری سابق روسیه دارد از انتفاع از جزائر آشوراده و جزائر دیگری که در سواحل ولایت استرآباد ایران واقع می باشند ، صرف نظر کرده و همچنین قریه فیروزه را با اراضی مجاوره آن که مطابق قرارداد 28 مای 1893 از طرف ایران به روسیه انتقال داده شده است به ایران مسترد می دارد.
دولت ایران از طرف خود رضایت می دهد که شهر سرخس معروف به سرخس روس یا سرخس کهنه با اراضی مجاور آن که منتهی به رودخانه سرخس می شود در تصرف روسیه باقی بماند.
طرفین معظمین متعاهدین با حقوق مساوی از رودخانه اترک و سایر رودخانه ها و آب های سرحدی بهره مند خواهند شد و ضمناً برای تنظیم قطعی مساله انتفاع از آب های سرحدی و برای حل کلیه مسایل متنازع فیهای سرحدی و اراضی یک کمیسیون مرکب از نمایندگان ایران و روسیه معین خواهد شد.
فصل چهارم
با تصدیق اینکه هر یک از ملل حق دارد مقدرات سیاسی خود را بلامانع و آزادانه حل نماید هر یک از طرفین متعاهدتین از مداخله در امور داخلی طرف مقابل صرف نظر کرده و جدا خودداری خواهد نمود.
فصل پنجم
طرفین معظمتین متعاهدتین تقبل می نمایند  که:
(1) از ترکیب و یا توقف تشکیلات و یا دستجات (گروپ ها) به هر اسم که نامیده شوند و یا اشخاص منفرد که مقصود تشکیلات و اشخاص مزبوره مبارزه با ایران و روسیه و همچنین با ممالک متحده با روسیه باشد در خاک خود ممانعت نمایند و همچنین از گرفتن افراد قشونی و یا تجهیزات نفرات برای صفوف قشون و یا قواء مسلحه تشکیلات مزبوره در خاک خود ممانعت نمایند.
(2) به کلیه ممالک و یا تشکیلات قطع نظر از اسم آن تشکیلات که مقصودشان مبارزه با متعاهد معظم باشد نباید اجازه داده شود که به خاک هر یک از طرفین معظمتین متعاهدتین تمام آنچه را که ممکن است بر ضد متعاهد دیگر استعمال شود وارد نموده و یا عبور دهند.
(3) با تمام وسایلی که به آن دسترس باشد از توقف قشون و یا قواء مسلحه مملکت ثالث دیگری در صورتی که احتمال برود توقف قواء مزبوره باعث تهدید سرحدات و یا منافع و یا امنیت متعاهد معظم دیگر می شود باید در خاک خود و متحدین خود ممانعت نماید.
فصل ششم
طرفین معظمتین متعاهدتین موافقت حاصل کردند که هر گاه ممالک ثالثی بخواهند به وسیله دخالت مسلحه سیاست غاصبانه را در خاک ایران مجری دارند یا خاک ایران را مرکز حملات نظامی بر ضد روسیه قرار دهند و اگر ضمنا خطری سرحدات دولت جمهوری اتحادی شوروی روسیه خودش نتواند این خطر را رفع نماید دولت شوروی حق خواهد داشت قشون خود را به خاک ایران وارد نماید تا اینکه برای دفاع از خود اقدامات لازمه نظامی را به عمل آورد دولت شوروی روسیه متعهد است که پس از رفع خطر بلادرنگ قشون خود را از حدود ایران خارج نماید.
فصل هفتم
نظر به اینکه ملاحظات مذکوره در فصل ششم می توانند همچنین در باب امنیت در بحر خزر مورد پیدا نمایند لهذا طرفین معظمتین متعاهدتین موافق هستند که اگر در جزء افراد بحریه ایران اتباع ثالثی باشند که از بودن خود در بحریه ایران برای تعقیب مقاصد خصمانه نسبت به روسیه استفاده نمایند دولت شوروی حق خواهد داشت که انفصال عناصر مضره مزبوره را از دولت ایران بخواهد.
فصل هشتم
دولت شوروی روسیه انصراف قطعی خود را از سیاست اقتصادی که حکومت تزاری روسیه در شرق تعقیب می نمود و به دولت ایران نه از نقطه نظر توسعه اقتصادی و ترقی ملت ایران بلکه برای اسارت سیاسی ایران پول می داد اعلان می نماید.
بنابراین دولت شوروی روسیه از هر نوع حقوق خود نسبت به قروضی که دولت تزاری به ایران داده است صرف نظر کرده و اینگونه استقراض ها را نسخ شده و غیرقابل تادیه می شمارد و همچنین دولت شوروی روسیه از تمام تقاضاهای راجع به انتفاع از عوائد مملکتی ایران که وثیقه استقراض های مذکوره بودند صرف نظر می نماید.
فصل نهم
دولت شوروی روسیه نظر به اعلان نفی سیاست مستعمراتی سرمایه داری که باعث بدبختی ها و خون ریزی های بیشمار بوده و می باشند از انتفاع از کارهای اقتصادی روسیه تزاری که قصد از آنها اسارت اقتصادی ایران بوده صرف نظر می نماید.
بنابراین دولت شوروی روسیه تمام نقدینه و اشیاء قیمتی و کلیه مطالبات و بدهی بانک استقراضی ایران را و همچنین کلیه دارایی منقول و غیرمنقول بانک مزبور را در خاک ایران به ملکیت کامل ایران واگذار می نماید.
توضیح آنکه در شهرهایی که مقرر است قونسولگری های روسیه تاسیس شوند و در آنجاها خانه های متعلقه به بانک استقراضی ایران وجود داشته و مطابق همین فصل منتقل به دولت ایران می شود دولت ایران رضایت می دهد که یکی از خانه ها را مجانا برای استفاده مطابق انتخاب دولت شوروی روسیه برای محل قونسولگری روسیه واگذار نماید.
فصل دهم
دولت شوروی روسیه کوشش سیاست مستعمراتی دنیا را که در ساختن راه ها و کشیدن خطوط تلگرافی در ممالک غیر برای تامین نفوذ نظامی خود بر توسعه تمدن ملل ترجیح می دهد نفی کرده و مایل است که وسایل مراودات و مخابرات که برای استقلال و تکمیل تمدن هر ملتی لزوم حیاتی دارد به اختیار خود ملت ایران واگذارده شود و ضمنا هم به قدر خسارات وارده به ایران به واسطه قشون دولت تزاری جبران شود لهذا دولت شوروی روسیه موسسات روسی ذیل را بلاعوض به ملکیت قطعی ملت ایران واگذار می نماید.
الف - راه های شوسه از انزلی به طهران و از قزوین به همدان با تمام اراضی و ابنیه و اثاثیه متعلق به راه های مذکوره
ب‌- خطوط راه آهن از جلفا به تبریز و از صوفیان به دریاچه ارومیه با تمام ابنیه و وسایل نقلیه و متعلقات دیگر
ت‌- اسکله ها و انبارهای مال التجاره و کشتی های بخاری و کرجی ها و کلیه وسایل نقلیه در دریاچه ارومیه با تمام متعلقات آنها
ث‌- تمام خطوط تلگرافی و تلفونی با تمام متعلقات و ابنیه و اثاثیه که در حدود ایران به توسط دولت سابق تزاری ساخته شده است
ج‌- بندرانزلی (پر) با انبارهای مال التجاره و کارخانه چراغ برق و سایر ابنیه
فصل یازدهم
نظر به اینکه مطابق اصول بیان شده در فصل هشتم این عهدنامه منعقده در دهم فورال 1828 مابین ایران و روسیه در ترکمان چای نیز که فصل هشتم آن حق داشتن بحریه را در بحر خزر از ایران سلب نموده بود از درجه اعتبار ساقط است لهذا طرفین معظمتین متعاهدتین رضایت می دهند که از زمان امضاء این معاهده هر دو بالسویه حق کشتی رانی آزاد در زیر بیرق های خود در بحر خزر داشته باشند.
فصل دوازدهم
دولت شوروی روسیه پس از آنکه رسما از استفاده از فواید اقتصادی که مبتنی بر تفوق نظامی بوده صرف نظر نمود اعلان می نماید که علاوه بر آنچه در فصول نه و ده ذکر شد سایر امتیازات نیز که دولت سابق تزاری عنقا برای خود و اتباع خود از دولت ایران گرفته بود از درجه اعتبار ساقط می باشند.
دولت شوروی روسیه از زمان امضاء این عهدنامه تمام امتیازات مذکوره را اعم از آنکه به موقع اجرا گذارده شده باشند و تمام اراضی را که به واسطه آن امتیازات تحصیل شده اند به دولت ایران که نماینده ملت ایران است واگذار می نماید.
از اراضی و مایملکی که در ایران متعلق به دولت تزاری سابق بوده محوطه سفارت روس در طهران و در زرگنده با تمام ابنیه و اثاثیه موجوده در آنها و همچنین محوطه ها و ابنیه و اثاثیه جنرال قونسولگری ها و قونسول گری ها و ویس قونسول گری های سابق روسیه در ایران در تصرف روسیه باقی بماند.
توضیح آنکه دولت شوروی روسیه از حق اداره کردن قریه زرگنده که متعلق بده دولت سابق تزاری بود صرف نظر می نماید.
فصل سیزدهم
دولت ایران از طرف خود وعده می دهد که امتیازات و مایملکی که را که مطابق این عهدنامه به ایران مسترد شده است به تصرف و اختیار و یا استفاده هیچ دولت ثالث و اتباع دولت ثالثی واگذار ننموده و تمام حقوق مذکوره را برای رفاه ملت ایران محفوظ بدارد.
فصل چهاردهم
با تصدیق اهمیت شیلات سواحل بحر خزر برای اعاشه روسیه دولت ایران پس از انقضاء اعتبار قانونی تقبلات فعلی خود نسبت به شیلات مزبوره حاضر است که با اداره ارزاق جمهوریت اتحادی اشتراکی شوروی روسیه قراردادی در باب صید ماهی با شرایط خاصی که تا آن زمان معین خواهد شد منعقد نماید.
همچنین دولت ایران حاضر است که با دولت شوروی روسیه داخل مطالعه وسایلی که حالیه نیز تا رسیدن موقع شرایط مذکوره در فوق امکان رساندن مواد شیلات مزبوره را به روسیه در نظر ادارات ارزاق جمهوری اشتراکی روسیه تامین بنماید بشود.
فصل پانزدهم
دولت شوروی روسیه نظر به اصول اعلام شده خود در باب آزادی عقاید مذهبی مایل است به تبلیغات مذهبی که مقصود باطنی از آن اعمال نفوذ سیاسی در توده مردم و کمک به دسایس سبعانه تزاری بوده در ممالک اسلامی خاتمه دهد.
بنابراین دولت شوروی روسیه انحلال تمام هیات های روحانی را که در ایران دولت سابق تزاری تاسیس کرده بود اعلان می نماید و اقدام خواهد نمود که بعدها از روسیه به ایران اینگونه هیات ها اعزام نشوند.
دولت شوروی روسیه اراضی و انبیه و دارایی هیات ارتودکس را در ارومیه و همچنین تمام دارایی سایر موسسات سنخ هیات مزبوره را بلاعوض به ملکیت دائمی ملت ایران که دولت ایران نماینده آن است واگذار می نماید دولت ایران اراضی و ابنیه و دارایی مزبور را به مصرف ساختن مدارس و سایر موسسات معارفی خواهد رساند.
فصل شانزدهم
نظر به مندرجات مراسله دولت شوروی به تاریخ 25 ایون راجع به ابطال قضاوت قونسول ها اتباع روسیه ساکن ایران و همچنین اتباع ایران ساکن روسیه از تاریخ امضاء این معاهده دارای حقوق مساوی با سکنه محلی بوده و محکوم قوانین مملکت متوقف فیها خواهند بود و به تمام کارهای قضایی آنها در محاکم محلی رسیدگی خواهد شد.
فصل هفدهم
اتباع ایران در روسیه و همچنین اتباع روسیه در ایران از خدمت نظامی و تادیه هر نوع مالیات نظامی با عوارض نظامی معاف هستند.
فصل هیجدهم
اتباع ایران در روسیه و اتباع روسیه در ایران در آزادی مسافرت در داخله مملکت دارای حقوقی می باشند که به اتباع دول کامله الوداد به غیر از دول متحده با روسیه واگذار می شود.
فصل نوزدهم
طرفین معظمتین متعاهدتین در مدت قلیلی پس از امضاء این عهدنامه اقدام در تجدید روابط تجارتی خواهند نمود.
وسایل تنظیم واردات و صادرات مال التجاره و تأدیه قیمت آن و همچنین طرز دریافت و میزان حقوق گمرکی که از طرف ایران بر مال التجاره روس تعلق می گیرد مطابق قرارداد خاص تجارتی که به وسیله کمیسیون خاص از نمایندگان طرفین تشکیل خواهد شد خواهد گردید.
فصل بیستم
طرفین معظمتین متعاهدتین متقابلا به همدیگر حق ترانزیت می دهند که از طریق ایران و یا طریق روسیه به ممالک ثالثی مال التجاره حمل نمایند ضمنا برای مال التجاره حمل شده عوارض بیش از آنچه از مال التجاره دول کامله الوداد غیر از ممالک متحده با جمهوری اتحاد شوروی روسیه اخذ می شود نباید تعلق بگیرد.
فصل بیست و یکم
طرفین معظمتین متعاهدتین در اقل مدت پس از امضاء این عهدنامه اقدام در استقرار روابط  تلگرافی و پستی مابین ایران و روسیه خواهند نمود؛ شرایط روابط مذکوره در قرارداد خاص پستی و تلگرافی معین خواهد شد.
فصل بیست و دوم
برای تثبیت روابط وداودیه هم جواری و تهیه موجبات درک حسن نیت همدیگر که پس از امضاء این عهدنامه فیمابین برقرار می شود هر یک از طرفین معظمتین متعاهدتین در پایتخت طرف مقابل نماینده مختار خواهند داشت که چه در ایران و چه در روسیه دارای حق مصونیت خارج از مملکت (اکستری توریالیته) و سایر امتیازات مطابق قوانین بین المللی و عادات و همچنین قواعد و مقررات جاریه در مملکتین نسبت به نمایندگان سیاسی خواهند بود.
فصل بیست و سوم
طرفین معظمتین متعاهدتین به نیت توسعه روابط مملکتی متقابلا در نقاطی که به رضایت طرفین معین خواهد شد تاسیس قونسولگری ها خواهند نمود . حقوق و صلاحیت قونسول ها در قرارداد مخصوصی که بلاتاخیر پس از امضاء این عهدنامه منعقد خواهد شد و همچنین مطابق قواعد و مقررات در هر دو مملکت نسبت به موسسه قونسول ها معین خواهد شد.
فصل بیست و چهارم
این عهدنامه باید در ظرف سه ماه تصدیق شود مبادله تصدیق نامه ها در شهر طهران حتی الامکان در مدت قلیلی به عمل خواهد آمد.
فصل بیست و پنجم
این عهدنامه به زبان فارسی و روسی در دو نسخه اصلی نوشته شده در موقع تفسیر آن هر دو نسخه معتبر می باشد.
فصل بیست و ششم
این عهدنامه فورا پس از امضاء دارای اعتبار خواهد شد.
برای تصدیق آنچه گفته شد امضاء کنندگان ذیل این عهدنامه را امضاء کرده و به امهار خود ممهور نمودند در شهر مسکو در 26 فورال 1921 تحریر شد.
امضاء:
که ارگی چیچرین                        ل.کاراخان                                  مشاورالممالک
 

ديدگاه بنويسيد