نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۰ آذر ۲, چهارشنبه

بهارعربی!وحکومت امام زمان

جاسوسی وابسته‌ی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی در لندن علیه دانشجویان ایرانی


[ ایرج مصداقی]
 

علی محمد حلمی وابسته‌ی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی در لندن، طی نامه‌ای خطاب به دانشکده‌های بریتانیا که در آن‌ها رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی تدریس می‌شود، مدعی شده است که «مرکز ترویج روابط آکادمیک در تهران»، Centre for Promoting Academic Relations in Tehran  امکاناتی را در اختیار محققان و دانشجویان رشته‌های فوق‌لیسانس و دکترا قرار می‌دهد. او در نامه‌ی خود اظهار داشته که سفارت جمهوری اسلامی ایران آماده است تا ارتباط دانشکده‌های فوق و افراد مشغول به تحصیل در آن‌ها را با این مرکز در تهران برقرار کند تا بتوانند از همکاری آن‌ برخوردار شوند.

وابسته‌ی فرهنگی سفارت برای شروع این همکاری خواستار آن شده است که دانشکده‌های فوق اسامی و رشته‌های تحصیلی دانشجویان مشغول به تحصیل در بریتانیا را در اختیار آن‌ها قرار دهند.
 

علی محمد حلمی نویسنده‌ی این نامه باجناق منوچهر متکی است (۱) و معلوم نیست مانند بسیاری از صاحب‌منصبان «نظام ولایت» در کدام  خم رنگرزی به دکتر حلمی تبدیل شده است.
چنانچه ملاحظه می‌شود رایزن فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی که عنوان «دکتر» را نیز یدک می‌کشد عاجز از نگارش یک نامه‌ی چند خطی صحیح خطاب به دانشگاه‌های بریتانیا است. ظاهراً در سفارت جمهوری اسلامی حتا یک نفر پیدا نمی‌شود که در چنین مواقعی به یاری «دیپلمات‌»‌های رژیم بشتابد.
حلمی در نامه‌ی خود به اشتباه به جای کلمه‌ی dissertations که به معنای پایان‌نامه‌ها است از کلمه‌ی  desertion که به معنای ترک خدمت است استفاده می‌کند. همچنین در ابتدای نامه از کلمه‌ی researches  استفاده می‌کند. در حالی که این کلمه جمع بسته نمی‌شود و بایستی از کلمه‌ی research استفاده کرد.
حلمی که در اثر «مجاهدت» وزیر امورخارجه‌ی سابق به این شغل نان و آب دار دست یافته ظاهراً حاضر نیست به سادگی آن را از دست بدهد. او  به خوبی آگاه است که «مرکز ترویج روابط آکادمیک در تهران» وجود خارجی ندارد و  شعبه‌ای از دستگاه امنیتی و یا یکی از دوایر وابسته به آن است.

حلمی در محافل ایرانی و ضمن گفتگو با کارشناسانی که خودی می‌پنداشته به صراحت اعتراف کرده است که هدف اصلی سفارت و «اختراع» این «مرکز»، جمع‌آوری اطلاعات در مورد استادان و تحقیقات صورت گرفته از سوی دانشجویانی که تحت نظر آن‌ها به پژوهش مشغولند است.
  
او همچنین مدعی شده است که جمهوری اسلامی با این پروژه قصد دارد در یک حرکت «ضد جاسوسی» مانع سوء استفاده‌ی دولت بریتانیا و اساتید وابسته به آن‌ها از پژوهشگران ایرانی در اقدام علیه نظام جمهوری اسلامی شود.

تردیدی نیست که صحبت‌های خصوصی حلمی و اختراع «مرکز ترویج روابط آکادمیک در تهران» و نامه‌نگاری با دانشکده‌های علوم انسانی و اجتماعی بریتانیا، همگی در راستای سیاست اعلام شده‌ی وزارت علوم جمهوری اسلامی پس از راه‌کارهایی است که خامنه‌ای در شهریور ۱۳۸۸ اعلام داشت.

این وزارت‌خانه بر اساس راهکارهای یاده شده تلاش می‌‌کند تا از ثبت نام دانشجویان ایرانی در رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی در دانشگاه‌های بریتانیا ممانعت به عمل بیاورد مگر این که موضوع تحقیق توسط خود آن‌ها تأیید شده باشد و یا با همکاری استاد مورد اعتماد آن‌ها صورت گیرد.

پیش از این رامین مهمان‌پرست سخنگوی وزارت امور خارجه در گفتگو با خبرگزاری مهر از شناسایی مواردی در خارج از کشور مبنی بر برنامه‌ریزی برای تخلیه اطلاعاتی دانشجویان و اعضای هیئت علمی ایرانی تحت پوشش فعالیت‌های تحقیقاتی خبر داده و گفت: «باید با تدبیر جلوی این سوء استفاده‌ها را بگیریم.» (خبرگزاری مهر ۱۷ آبان ۱۳۸۹)
رامین مهمانپرست در پاسخ به این‌که «آیا مواردی از جاسوسی علمی از دانشمندان و محققان ایرانی که در خارج از کشور فعالیت می‌کنند شناسایی شده است؟» گفت:

 «طبیعی است که هر کشوری سعی می‌کند از طرق مختلف به اطلاعات کشور هدف خود دست پیدا کند. این به هوشیاری مردم و دانشجویان کشورمان بر می‌گردد که در کشورهای مختلفی که فعالیت علمی و پژوهشی می‌کنند مورد سوء استفاده قرار نگیرند.»

وی همچنین خاطرنشان کرد: «مردم، دانشجویان و محققان ایرانی هوشیار باشند تا آنها را تحت پوشش کارهای مطالعاتی و فعالیت‌های تحقیقاتی وادار به این نکنند که اطلاعات داخل کشور خود را بررسی و دسته‌بندی کنند و مرتب و شیک در اختیار آنها بگذارند.» (خبرگزاری مهر ۱۷ آبان ۱۳۸۹)

مهمانپرست در خاتمه اضافه کرد که : «حتماً کشورهای خارجی مایل هستند از این‌که در داخل کشور ما چه می‌گذرد اطلاع پیدا کنند. همچنین کشورهای دیگر طبیعی است که علاقمند هستند متوجه شوند که روند پیشرفت‌های علمی در ایران چگونه است لذا ما باید با تدبیر جلوی این سوء استفاده‌ها را بگیریم.» (خبرگزاری مهر ۱۷ آبان ۱۳۸۹)

پیش از سخنگوی وزارت خارجه، سید محمد حسینی معاون پارلمانی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در دولت نهم به دانشجویان، اعضای هیئت علمی و محققان کشور که برای فرصت‌های مطالعاتی و انجام فعالیت‌های علمی به خارج از کشور می‌روند هشدار داده بود. وی در نخستین نشست هم‌اندیشی مدیران روابط بین‌الملل دانشگاه‌ها در دانشگاه تهران تاکید کرده بود:

«نمی‌توان خوشبینانه نگاه کرد، که چون ما در روابط علمی خالصانه هستیم پس دیگران نیز صادق هستند. آنها (غرب) نقشه‌های خود را دارند. ممکن است از هر دانشجوی دکتری ما که به آنجا اعزام شده است اطلاعاتی بگیرند که مجموع این اطلاعات می‌تواند برای آنها نافذ باشد. در حالی که ممکن است فردی که اعزام شده متوجه این موضوع نباشد.»


مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت 1۱ مرداد ۱۳۸۹، یکی از علت‌های ایجاد محدودیت برای ادامه تحصیل دانشجویان ایرانی در انگلیس و آمریکا را «در معرض تهدید قرار گرفتن دانشجویان ایرانی» برشمرده و گفته بود: «ما از این هراس داریم که رفتن دانشجویان ما به برخی از این کشورها ایجاد دشمنی‌های خاص بکند و دانشجویان ایرانی را در معرض تهدید قرار دهد . » 

http://www.khabaronline.ir/news-80723.aspx
در اردیبهشت ۱۳۸۹، وزارت امور خارجه از مسئولان کشور همچون ‌نمایندگان مجلس و وزرا خواست که فرزندان خود را برای تحصیل در دانشگاه‌های داخلی، ‌از کشورهای اروپایی به ویژه انگلیس فرا بخوانند.


در پی این درخواست وزارت خارجه، سایت «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» تحت مسئولیت روح الله حسینیان از تحصیل «حدود ۴۰۰ آقازاده» در انگلستان خبر داد و افزود که این دانشجویان «به گفته اکثر کارشناسان مسائل امنیتی، ‌بیشتر از افراد عادی در معرض خطر جهت بهره‌برداری سرویس‌های جاسوسی قرار دارند.»



هرچند بسیاری از تلاش‌های حلمی در انگلستان از جمله کنفرانس مشترکی که قرار بود از سوی دانشگاه کمبریج برگزار شود با شکست مواجه شده (۲) اما این احتمال می‌رود که بعضی از اساتید و یا دانشکده‌هایی که خواهان مراوده با جمهوری اسلامی هستند به همکاری با سفارت پرداخته و اطلاعات لازم را در اختیار دوایر امنیتی جمهوری اسلامی قرار دهند چرا که داشتن هرگونه مراوده با جمهوری اسلامی و رفت و آمد به ایران منوط به همکاری با سفارت جمهوری اسلامی و برنامه‌های آن است.
برای مثال پس از آن که کنفرانس دو روزه مطالعات ایران که بنا بود روزهای هفتم و هشتم اسفندماه ( ۲۶ و ۲۷ فوریه ۲۰۱۰) در دانشگاه کمبریج با حمایت مالی رایزنی فرهنگی دولت جمهوری اسلامی برگزار شود، به علت عدم دریافت مقاله از سوی محققان و پژوهشگران ایرانی لغو شد، دولت جمهوری اسلامی از دادن ویزا به پرفسور چارلز ملویل، استاد تاریخ دانشگاه کمبریج و دانشکده مطالعات خاورمیانه که هرساله حداقل یک بار به ایران می‌رفت امتناع کرد.
وی در گفتگو با بی بی سی در مورد دلیل لغو این سمینار گفته بود: «چاره ای جز لغو این کنفرانس نداشتیم، چون عملا کسی در آن شرکت نمی‌کرد.»

با این حال دولت جمهوری اسلامی توجهی به گفته‌های او نکرد و شرکت ملویل در کنفرانس «ایران و جهان» در مدرسه كینگستون لندن که با مشارکت مرکز اسلامی انگلیس و رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن روز دوشنبه 8 نوامبر 2010 برگزار شد نیز گره از کار فروبسته‌‌ی او نگشود.


با توجه‌ به سیاستی که در دو سال گذشته از سوی نظام ولایت مطلقه فقیه علیه رشته‌های «علوم انسانی و اجتماعی» در پیش گرفته شده شکی نیست که حلمی برای برخورداری از خوان گسترده‌ی دولت «امام زمان» تحت عنوان «وابسته فرهنگی»  (۳) به جاسوسی و توطئه‌ چینی علیه دانشجویان و محققان ایرانی مشغول است.
تلاش وابسته فرهنگی جمهوری اسلامی برای دست یابی به اسامی دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در دانشگاه‌های بریتانیا در حالی صورت می‌گیرد که روز گذشته محمد‌علی جعفری فرمانده سپاه پاسداران در همایش سراسری دانش و پژوهش سپاه گفت:

«با توجه به تاكیدات مقام معظم رهبری در مباحث علوم انسانی، حركتی جدید و نهضتی علمی در كشور آغاز شده و سپاه نیز در این حوزه و حوزه‌های دانش و تجربی در علوم انسانی اقدامات موثری را آغاز كرده است.»

با توجه به سابقه‌‌ی امر «اقدامات مؤثر» سپاه پاسداران در حوزه‌‌ی «علوم انسانی» محدود به مرزهای ایران نخواهد شد.
  
جعفری همچنین اضافه کرد: «همانطور كه ورود سپاه به عرصه های نظامی و دفاعی برای كشور تاثیرگذار و نجات بخش بوده است، در عرصه مباحث علوم انسانی نیز سپاه باید پیشگام باشد و از تجربیات و دانش گرانبهای خود استفاده كند. »


موضوع هراس از علوم انسانی و اجتماعی اولین بار سوم شهریورماه ۱۳۸۸ در متن آخرین دفاع سعید حجاریان در دادگاه انقلاب مطرح شد. وی در توبه‌نامه‌ی خود که توسط سعید شریعتی عضو دیگر شورای مرکزی جبهه مشارکت خوانده شد، از جمله مدعی شد:

«فارغ التحصیلان علوم انسانی (بخصوص در دانشگاههای خارج )که بعنوان اعضاء هیئت علمی استخدام می شوند ناخود آگاه حامل آخرین دستاورد های این علوم‌‌(تئوری‌های ترجمه‌ای) به ایران هستند و هم اکنون می‌توان مشاهده کرد که دیدگاه‌های پست استوراکتورالیسم ، پست مارکسیسم ، فمینیسم و انواع مکاتب غربی تحت عنوان علم ترویج می‌شوند. عوامل مذکور به علاوه شرایط خاص من، وضعی را پدید آورد که من هم بدون دیدگاه انتقادی به دام چاله این علوم انحرافی درغلتیدم... احساس رعب در نزد اندیشمندان غربی موجب ذلّت نفس و پذیرش بی قید وشرط نظریات آنان می‌شود ... البته موضوع اگر فقط یک نقیصه علمی بود قابل تحمل می‌نمود اما خطر آنجاست که نظریات علوم انسانی حاوی حربه‌های ایدئولوژیک هستند و قادرند به استراتژی وتاکتیک تبدیل شوند و در مقابل ایدئولوژی رسمی کشور صف آرایی کنند و آن را به چالش بکشند» (رجا نیوز ۳ شهریور ۱۳۸۸)

وی در توبه نامه‌ خود و خطاب به رییس دادگاه گفت:‌

 «چنانچه ملاحظه فرمودید، کار بسط نظریات نامنقح و عدم تلاش برای یافتن تئوری‌های بومی که با شرایط ایران (مطابقت) داشته باشد، می‌تواند چه نتایج سهمگینی را به بار آورد که این موضوع موجب عبرت جدّی برای تمام دوستان دانشگاهی و فعالان سیاسی است». (رجا نیوز ۳ شهریور ۱۳۸۸)

حجاریان در پایان توبه‌ نامه‌ی خود به عنوان ایدئولوگ جریان «اصلاحات» خواستار مجازات اشاعه دهندگان این تئوری‌ها شد:

«عده ای از فعالان سیاسی، عالما عامداً با توجه به پیامدهای یک نظریه آن را در سطح دانشگاه، احزاب و جامعه اشاعه می‌دهند که اینجا بر مسئولین ذیربط است که با پیگیری شواهد و قراین، رد پای این گونه افراد را پیگیری کنند و قانون را در مورد آنها اجرا نمایند». (رجا نیوز ۳ شهریور ۱۳۸۸)

۵ روز بعد سید‌علی خامنه‌ای در جمع شماری از استادان، اعضاء هیئت‌های علمی و روسای دانشگاه ها، خطوط اصلی آن‌چه را که بازجویان اطلاعات در سلول‌های انفرادی اوین به حجاریان دیکته کرده بودند تکرار کرد تا همگان متوجه‌ی سفارش دهنده‌ی اصلی «توبه‌نامه» شوند:

«تحصیل حدود دو میلیون نفر از سه و نیم میلیون دانشجو در رشته های علوم انسانی مایه نگرانی است، زیرا توانایی مراکز علمی و دانشگاه ها در زمینه کار بومی و تحقیقات اسلامی در علوم انسانی و همچنین تعداد اساتید مبرّز و معتقد به جهان بینی اسلامی رشته های علوم انسانی در حد این تعداد دانشجو نیست… بسیاری از علوم انسانی مبتنی بر فلسفه هایی است که مبانی مادّی گری دارند و آموزش این علوم موجب بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی می‌شود و آموزش این علوم انسانی در دانشگاه‌ها منجر به ترویج شکاکیت و تردید در مبانی دینی و اعتقادی خواهد شد».


و در بیست و هشتم مهرماه ۱۳۸۸ خامنه‌ای در دیدار با بانوان قران پژوه مدعی شد:‌

«علوم انسانی ما بر مبادی و مبانی متعارض با مبانی قرآنی و اسلامی بنا شده است. علوم انسانی غرب، مبتنی بر جهان بینی دیگری است، مبتنی بر فهم دیگری از عالم آفرینش است و غالبا مبتنی بر نگاه مادی است.  خوب، این نگاه نگاه غلطی است، این مبنا مبنای غلطی است. ما این علوم انسانی را به صورت ترجمه ای، بدون اینکه هیچگونه فکر تحقیقی اسلامی را اجازه دهیم در آن راه پیدا کند، می‌آوریم در دانشگاه‌های خودمان و در بخش‌های مختلف تعلیم می‌دهیم در حالی که ریشه و پایه و اساس علوم انسانی را در قرآن باید پیدا کرد»!



بدون شک تلاش‌های حلمی و دستگاه تحت نظارت او باعث دستگیری و شکنجه‌ی پژوهشگران ایرانی در آینده‌ی نزدیک خواهد شد.
وظیفه‌ی عاجل همه‌‌ی ایرانیان است که از دولت انگلستان بخواهند با استفاده از کلیه ابزارهایی که در اختیار دارد رژیم جمهوری اسلامی را تحت فشار بگذارد تا دست از فعالیت جاسوسی علیه دانشجویان و پژوهشگران ایرانی بردارد و از پرونده سازی علیه آن‌ها خودداری کند.



ایرج مصداقی ۱۲ اکتبر ۲۰۱۱




پانویس:

۱- بنا به اخبار انتشار یافته متکی دارای چهار باجناق است. او به محض رسیدن به سمت وزیر امور خارجه مجتبی مردانی باجناق بزرگتر را به سمت سر کنسول جمهوری اسلامی در حیدر آباد و علی صمد لکی زاده را که با داشتن مدرک سیکل قبلاً درجه دار سپاه پاسداران بود به عنوان معاون اداره مجمع شیمیایی و خلع سلاح وزارت خارجه منصوب کرد. علی حلمی و حمید میرزایی دو باجناق دیگر متکی به ترتیب عهده‌ار مسئولیت خانه فرهنگ جمهوری اسلامی در لندن و بمبئی شدند.

۲- سمینار مذهب و سیاست در ایران پس از انقلاب که با همکاری مشترک رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی در بریتانیا و مرکز مطالعات ایران وابسته به دانشگاه دورهام روز پنجشنبه بیست و هشتم ژانویه ۲۰۱۰  در این دانشگاه برگزار شد با مخالفت‌های جدی در انگلستان مواجه شد و تعدادی از اساتید دعوت شده به سیمنار از شرکت در آن خودداری کردند. برگزارکنندگان سیمنار از جمله دکتر رضا مولوی و کالین ترنر که روابط نزدیکی با مؤسسه‌ی مصباح یزدی دارد بعداً مجبور به توجیه اقدام مشترک خود شدند. مولوی و حلمی از جمله سخنرانان سمینار مزبور بودند.

دکتر رضا مولوی در حالی که از سرطان پروستات رنج می‌برد در اردیبهشت ماه ۸۹ در فرودگاه «امام خمینی» در حالی که تصمیم بازگشت به انگلستان را داشت توسط مامورین امنیتی رژیم به اتهام «تشکیل اتاق‌های فکر برای براندازی نظام» بازداشت و روانه‌ی سلول‌های انفرادی ۲۰۹ زندان اوین شد. و به این ترتیب مزد زحمات خود را به گونه‌ای دیگر گرفت. وی در سال ۸۸ نیز به دعوت جمهوری اسلامی در «همایش  نخبگان ایرانی» شرکت کرده بود و با پادرمیانی مشایی توانسته‌ بود کشور را ترک کند.

در سال ۲۰۰۹ تلاش حلمی برای تشکیل کنفرانس مشترک با یکی از اساتید سنی دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی موسوم به «سوآس» باعنوان «قرآن در قرن بیست و یکم» با شکست مواجه شد. وی بدون آن که به همکار سنی‌اش خبر دهد این کنفرانس را برای روز عاشورا برنامه‌ریزی کرده بود و اساتید مربوطه به منظور جلوگیری از رنجش حامیان اقتصادی سنی این مرکز خود را کنار کشید.


۳- در دوران سفارت متکی در ترکیه در سال‌های سیاه ۶۵ تا ۶۸، اکبر گنجی وابسته‌ی فرهنگی جمهوری اسلامی در آنکارا بود. 

جاسوسی وابسته‌ی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی در لندن علیه دانشجویان ایرانی



 

[ ایرج مصداقی]
 

علی محمد حلمی وابسته‌ی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی در لندن، طی نامه‌ای خطاب به دانشکده‌های بریتانیا که در آن‌ها رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی تدریس می‌شود، مدعی شده است که «مرکز ترویج روابط آکادمیک در تهران»، Centre for Promoting Academic Relations in Tehran  امکاناتی را در اختیار محققان و دانشجویان رشته‌های فوق‌لیسانس و دکترا قرار می‌دهد. او در نامه‌ی خود اظهار داشته که سفارت جمهوری اسلامی ایران آماده است تا ارتباط دانشکده‌های فوق و افراد مشغول به تحصیل در آن‌ها را با این مرکز در تهران برقرار کند تا بتوانند از همکاری آن‌ برخوردار شوند.

وابسته‌ی فرهنگی سفارت برای شروع این همکاری خواستار آن شده است که دانشکده‌های فوق اسامی و رشته‌های تحصیلی دانشجویان مشغول به تحصیل در بریتانیا را در اختیار آن‌ها قرار دهند.
 

علی محمد حلمی نویسنده‌ی این نامه باجناق منوچهر متکی است (۱) و معلوم نیست مانند بسیاری از صاحب‌منصبان «نظام ولایت» در کدام  خم رنگرزی به دکتر حلمی تبدیل شده است.
چنانچه ملاحظه می‌شود رایزن فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی که عنوان «دکتر» را نیز یدک می‌کشد عاجز از نگارش یک نامه‌ی چند خطی صحیح خطاب به دانشگاه‌های بریتانیا است. ظاهراً در سفارت جمهوری اسلامی حتا یک نفر پیدا نمی‌شود که در چنین مواقعی به یاری «دیپلمات‌»‌های رژیم بشتابد.
حلمی در نامه‌ی خود به اشتباه به جای کلمه‌ی dissertations که به معنای پایان‌نامه‌ها است از کلمه‌ی  desertion که به معنای ترک خدمت است استفاده می‌کند. همچنین در ابتدای نامه از کلمه‌ی researches  استفاده می‌کند. در حالی که این کلمه جمع بسته نمی‌شود و بایستی از کلمه‌ی research استفاده کرد.
حلمی که در اثر «مجاهدت» وزیر امورخارجه‌ی سابق به این شغل نان و آب دار دست یافته ظاهراً حاضر نیست به سادگی آن را از دست بدهد. او  به خوبی آگاه است که «مرکز ترویج روابط آکادمیک در تهران» وجود خارجی ندارد و  شعبه‌ای از دستگاه امنیتی و یا یکی از دوایر وابسته به آن است.

حلمی در محافل ایرانی و ضمن گفتگو با کارشناسانی که خودی می‌پنداشته به صراحت اعتراف کرده است که هدف اصلی سفارت و «اختراع» این «مرکز»، جمع‌آوری اطلاعات در مورد استادان و تحقیقات صورت گرفته از سوی دانشجویانی که تحت نظر آن‌ها به پژوهش مشغولند است.
  
او همچنین مدعی شده است که جمهوری اسلامی با این پروژه قصد دارد در یک حرکت «ضد جاسوسی» مانع سوء استفاده‌ی دولت بریتانیا و اساتید وابسته به آن‌ها از پژوهشگران ایرانی در اقدام علیه نظام جمهوری اسلامی شود.

تردیدی نیست که صحبت‌های خصوصی حلمی و اختراع «مرکز ترویج روابط آکادمیک در تهران» و نامه‌نگاری با دانشکده‌های علوم انسانی و اجتماعی بریتانیا، همگی در راستای سیاست اعلام شده‌ی وزارت علوم جمهوری اسلامی پس از راه‌کارهایی است که خامنه‌ای در شهریور ۱۳۸۸ اعلام داشت.

این وزارت‌خانه بر اساس راهکارهای یاده شده تلاش می‌‌کند تا از ثبت نام دانشجویان ایرانی در رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی در دانشگاه‌های بریتانیا ممانعت به عمل بیاورد مگر این که موضوع تحقیق توسط خود آن‌ها تأیید شده باشد و یا با همکاری استاد مورد اعتماد آن‌ها صورت گیرد.

پیش از این رامین مهمان‌پرست سخنگوی وزارت امور خارجه در گفتگو با خبرگزاری مهر از شناسایی مواردی در خارج از کشور مبنی بر برنامه‌ریزی برای تخلیه اطلاعاتی دانشجویان و اعضای هیئت علمی ایرانی تحت پوشش فعالیت‌های تحقیقاتی خبر داده و گفت: «باید با تدبیر جلوی این سوء استفاده‌ها را بگیریم.» (خبرگزاری مهر ۱۷ آبان ۱۳۸۹)
رامین مهمانپرست در پاسخ به این‌که «آیا مواردی از جاسوسی علمی از دانشمندان و محققان ایرانی که در خارج از کشور فعالیت می‌کنند شناسایی شده است؟» گفت:

 «طبیعی است که هر کشوری سعی می‌کند از طرق مختلف به اطلاعات کشور هدف خود دست پیدا کند. این به هوشیاری مردم و دانشجویان کشورمان بر می‌گردد که در کشورهای مختلفی که فعالیت علمی و پژوهشی می‌کنند مورد سوء استفاده قرار نگیرند.»

وی همچنین خاطرنشان کرد: «مردم، دانشجویان و محققان ایرانی هوشیار باشند تا آنها را تحت پوشش کارهای مطالعاتی و فعالیت‌های تحقیقاتی وادار به این نکنند که اطلاعات داخل کشور خود را بررسی و دسته‌بندی کنند و مرتب و شیک در اختیار آنها بگذارند.» (خبرگزاری مهر ۱۷ آبان ۱۳۸۹)

مهمانپرست در خاتمه اضافه کرد که : «حتماً کشورهای خارجی مایل هستند از این‌که در داخل کشور ما چه می‌گذرد اطلاع پیدا کنند. همچنین کشورهای دیگر طبیعی است که علاقمند هستند متوجه شوند که روند پیشرفت‌های علمی در ایران چگونه است لذا ما باید با تدبیر جلوی این سوء استفاده‌ها را بگیریم.» (خبرگزاری مهر ۱۷ آبان ۱۳۸۹)

پیش از سخنگوی وزارت خارجه، سید محمد حسینی معاون پارلمانی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در دولت نهم به دانشجویان، اعضای هیئت علمی و محققان کشور که برای فرصت‌های مطالعاتی و انجام فعالیت‌های علمی به خارج از کشور می‌روند هشدار داده بود. وی در نخستین نشست هم‌اندیشی مدیران روابط بین‌الملل دانشگاه‌ها در دانشگاه تهران تاکید کرده بود:

«نمی‌توان خوشبینانه نگاه کرد، که چون ما در روابط علمی خالصانه هستیم پس دیگران نیز صادق هستند. آنها (غرب) نقشه‌های خود را دارند. ممکن است از هر دانشجوی دکتری ما که به آنجا اعزام شده است اطلاعاتی بگیرند که مجموع این اطلاعات می‌تواند برای آنها نافذ باشد. در حالی که ممکن است فردی که اعزام شده متوجه این موضوع نباشد.»


مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت 1۱ مرداد ۱۳۸۹، یکی از علت‌های ایجاد محدودیت برای ادامه تحصیل دانشجویان ایرانی در انگلیس و آمریکا را «در معرض تهدید قرار گرفتن دانشجویان ایرانی» برشمرده و گفته بود: «ما از این هراس داریم که رفتن دانشجویان ما به برخی از این کشورها ایجاد دشمنی‌های خاص بکند و دانشجویان ایرانی را در معرض تهدید قرار دهد . » 

http://www.khabaronline.ir/news-80723.aspx
در اردیبهشت ۱۳۸۹، وزارت امور خارجه از مسئولان کشور همچون ‌نمایندگان مجلس و وزرا خواست که فرزندان خود را برای تحصیل در دانشگاه‌های داخلی، ‌از کشورهای اروپایی به ویژه انگلیس فرا بخوانند.


در پی این درخواست وزارت خارجه، سایت «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» تحت مسئولیت روح الله حسینیان از تحصیل «حدود ۴۰۰ آقازاده» در انگلستان خبر داد و افزود که این دانشجویان «به گفته اکثر کارشناسان مسائل امنیتی، ‌بیشتر از افراد عادی در معرض خطر جهت بهره‌برداری سرویس‌های جاسوسی قرار دارند.»



هرچند بسیاری از تلاش‌های حلمی در انگلستان از جمله کنفرانس مشترکی که قرار بود از سوی دانشگاه کمبریج برگزار شود با شکست مواجه شده (۲) اما این احتمال می‌رود که بعضی از اساتید و یا دانشکده‌هایی که خواهان مراوده با جمهوری اسلامی هستند به همکاری با سفارت پرداخته و اطلاعات لازم را در اختیار دوایر امنیتی جمهوری اسلامی قرار دهند چرا که داشتن هرگونه مراوده با جمهوری اسلامی و رفت و آمد به ایران منوط به همکاری با سفارت جمهوری اسلامی و برنامه‌های آن است.
برای مثال پس از آن که کنفرانس دو روزه مطالعات ایران که بنا بود روزهای هفتم و هشتم اسفندماه ( ۲۶ و ۲۷ فوریه ۲۰۱۰) در دانشگاه کمبریج با حمایت مالی رایزنی فرهنگی دولت جمهوری اسلامی برگزار شود، به علت عدم دریافت مقاله از سوی محققان و پژوهشگران ایرانی لغو شد، دولت جمهوری اسلامی از دادن ویزا به پرفسور چارلز ملویل، استاد تاریخ دانشگاه کمبریج و دانشکده مطالعات خاورمیانه که هرساله حداقل یک بار به ایران می‌رفت امتناع کرد.
وی در گفتگو با بی بی سی در مورد دلیل لغو این سمینار گفته بود: «چاره ای جز لغو این کنفرانس نداشتیم، چون عملا کسی در آن شرکت نمی‌کرد.»

با این حال دولت جمهوری اسلامی توجهی به گفته‌های او نکرد و شرکت ملویل در کنفرانس «ایران و جهان» در مدرسه كینگستون لندن که با مشارکت مرکز اسلامی انگلیس و رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن روز دوشنبه 8 نوامبر 2010 برگزار شد نیز گره از کار فروبسته‌‌ی او نگشود.


با توجه‌ به سیاستی که در دو سال گذشته از سوی نظام ولایت مطلقه فقیه علیه رشته‌های «علوم انسانی و اجتماعی» در پیش گرفته شده شکی نیست که حلمی برای برخورداری از خوان گسترده‌ی دولت «امام زمان» تحت عنوان «وابسته فرهنگی»  (۳) به جاسوسی و توطئه‌ چینی علیه دانشجویان و محققان ایرانی مشغول است.
تلاش وابسته فرهنگی جمهوری اسلامی برای دست یابی به اسامی دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در دانشگاه‌های بریتانیا در حالی صورت می‌گیرد که روز گذشته محمد‌علی جعفری فرمانده سپاه پاسداران در همایش سراسری دانش و پژوهش سپاه گفت:

«با توجه به تاكیدات مقام معظم رهبری در مباحث علوم انسانی، حركتی جدید و نهضتی علمی در كشور آغاز شده و سپاه نیز در این حوزه و حوزه‌های دانش و تجربی در علوم انسانی اقدامات موثری را آغاز كرده است.»

با توجه به سابقه‌‌ی امر «اقدامات مؤثر» سپاه پاسداران در حوزه‌‌ی «علوم انسانی» محدود به مرزهای ایران نخواهد شد.
  
جعفری همچنین اضافه کرد: «همانطور كه ورود سپاه به عرصه های نظامی و دفاعی برای كشور تاثیرگذار و نجات بخش بوده است، در عرصه مباحث علوم انسانی نیز سپاه باید پیشگام باشد و از تجربیات و دانش گرانبهای خود استفاده كند. »


موضوع هراس از علوم انسانی و اجتماعی اولین بار سوم شهریورماه ۱۳۸۸ در متن آخرین دفاع سعید حجاریان در دادگاه انقلاب مطرح شد. وی در توبه‌نامه‌ی خود که توسط سعید شریعتی عضو دیگر شورای مرکزی جبهه مشارکت خوانده شد، از جمله مدعی شد:

«فارغ التحصیلان علوم انسانی (بخصوص در دانشگاههای خارج )که بعنوان اعضاء هیئت علمی استخدام می شوند ناخود آگاه حامل آخرین دستاورد های این علوم‌‌(تئوری‌های ترجمه‌ای) به ایران هستند و هم اکنون می‌توان مشاهده کرد که دیدگاه‌های پست استوراکتورالیسم ، پست مارکسیسم ، فمینیسم و انواع مکاتب غربی تحت عنوان علم ترویج می‌شوند. عوامل مذکور به علاوه شرایط خاص من، وضعی را پدید آورد که من هم بدون دیدگاه انتقادی به دام چاله این علوم انحرافی درغلتیدم... احساس رعب در نزد اندیشمندان غربی موجب ذلّت نفس و پذیرش بی قید وشرط نظریات آنان می‌شود ... البته موضوع اگر فقط یک نقیصه علمی بود قابل تحمل می‌نمود اما خطر آنجاست که نظریات علوم انسانی حاوی حربه‌های ایدئولوژیک هستند و قادرند به استراتژی وتاکتیک تبدیل شوند و در مقابل ایدئولوژی رسمی کشور صف آرایی کنند و آن را به چالش بکشند» (رجا نیوز ۳ شهریور ۱۳۸۸)

وی در توبه نامه‌ خود و خطاب به رییس دادگاه گفت:‌

 «چنانچه ملاحظه فرمودید، کار بسط نظریات نامنقح و عدم تلاش برای یافتن تئوری‌های بومی که با شرایط ایران (مطابقت) داشته باشد، می‌تواند چه نتایج سهمگینی را به بار آورد که این موضوع موجب عبرت جدّی برای تمام دوستان دانشگاهی و فعالان سیاسی است». (رجا نیوز ۳ شهریور ۱۳۸۸)

حجاریان در پایان توبه‌ نامه‌ی خود به عنوان ایدئولوگ جریان «اصلاحات» خواستار مجازات اشاعه دهندگان این تئوری‌ها شد:

«عده ای از فعالان سیاسی، عالما عامداً با توجه به پیامدهای یک نظریه آن را در سطح دانشگاه، احزاب و جامعه اشاعه می‌دهند که اینجا بر مسئولین ذیربط است که با پیگیری شواهد و قراین، رد پای این گونه افراد را پیگیری کنند و قانون را در مورد آنها اجرا نمایند». (رجا نیوز ۳ شهریور ۱۳۸۸)

۵ روز بعد سید‌علی خامنه‌ای در جمع شماری از استادان، اعضاء هیئت‌های علمی و روسای دانشگاه ها، خطوط اصلی آن‌چه را که بازجویان اطلاعات در سلول‌های انفرادی اوین به حجاریان دیکته کرده بودند تکرار کرد تا همگان متوجه‌ی سفارش دهنده‌ی اصلی «توبه‌نامه» شوند:

«تحصیل حدود دو میلیون نفر از سه و نیم میلیون دانشجو در رشته های علوم انسانی مایه نگرانی است، زیرا توانایی مراکز علمی و دانشگاه ها در زمینه کار بومی و تحقیقات اسلامی در علوم انسانی و همچنین تعداد اساتید مبرّز و معتقد به جهان بینی اسلامی رشته های علوم انسانی در حد این تعداد دانشجو نیست… بسیاری از علوم انسانی مبتنی بر فلسفه هایی است که مبانی مادّی گری دارند و آموزش این علوم موجب بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی می‌شود و آموزش این علوم انسانی در دانشگاه‌ها منجر به ترویج شکاکیت و تردید در مبانی دینی و اعتقادی خواهد شد».


و در بیست و هشتم مهرماه ۱۳۸۸ خامنه‌ای در دیدار با بانوان قران پژوه مدعی شد:‌

«علوم انسانی ما بر مبادی و مبانی متعارض با مبانی قرآنی و اسلامی بنا شده است. علوم انسانی غرب، مبتنی بر جهان بینی دیگری است، مبتنی بر فهم دیگری از عالم آفرینش است و غالبا مبتنی بر نگاه مادی است.  خوب، این نگاه نگاه غلطی است، این مبنا مبنای غلطی است. ما این علوم انسانی را به صورت ترجمه ای، بدون اینکه هیچگونه فکر تحقیقی اسلامی را اجازه دهیم در آن راه پیدا کند، می‌آوریم در دانشگاه‌های خودمان و در بخش‌های مختلف تعلیم می‌دهیم در حالی که ریشه و پایه و اساس علوم انسانی را در قرآن باید پیدا کرد»!



بدون شک تلاش‌های حلمی و دستگاه تحت نظارت او باعث دستگیری و شکنجه‌ی پژوهشگران ایرانی در آینده‌ی نزدیک خواهد شد.
وظیفه‌ی عاجل همه‌‌ی ایرانیان است که از دولت انگلستان بخواهند با استفاده از کلیه ابزارهایی که در اختیار دارد رژیم جمهوری اسلامی را تحت فشار بگذارد تا دست از فعالیت جاسوسی علیه دانشجویان و پژوهشگران ایرانی بردارد و از پرونده سازی علیه آن‌ها خودداری کند.



ایرج مصداقی ۱۲ اکتبر ۲۰۱۱




پانویس:

۱- بنا به اخبار انتشار یافته متکی دارای چهار باجناق است. او به محض رسیدن به سمت وزیر امور خارجه مجتبی مردانی باجناق بزرگتر را به سمت سر کنسول جمهوری اسلامی در حیدر آباد و علی صمد لکی زاده را که با داشتن مدرک سیکل قبلاً درجه دار سپاه پاسداران بود به عنوان معاون اداره مجمع شیمیایی و خلع سلاح وزارت خارجه منصوب کرد. علی حلمی و حمید میرزایی دو باجناق دیگر متکی به ترتیب عهده‌ار مسئولیت خانه فرهنگ جمهوری اسلامی در لندن و بمبئی شدند.

۲- سمینار مذهب و سیاست در ایران پس از انقلاب که با همکاری مشترک رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی در بریتانیا و مرکز مطالعات ایران وابسته به دانشگاه دورهام روز پنجشنبه بیست و هشتم ژانویه ۲۰۱۰  در این دانشگاه برگزار شد با مخالفت‌های جدی در انگلستان مواجه شد و تعدادی از اساتید دعوت شده به سیمنار از شرکت در آن خودداری کردند. برگزارکنندگان سیمنار از جمله دکتر رضا مولوی و کالین ترنر که روابط نزدیکی با مؤسسه‌ی مصباح یزدی دارد بعداً مجبور به توجیه اقدام مشترک خود شدند. مولوی و حلمی از جمله سخنرانان سمینار مزبور بودند.

دکتر رضا مولوی در حالی که از سرطان پروستات رنج می‌برد در اردیبهشت ماه ۸۹ در فرودگاه «امام خمینی» در حالی که تصمیم بازگشت به انگلستان را داشت توسط مامورین امنیتی رژیم به اتهام «تشکیل اتاق‌های فکر برای براندازی نظام» بازداشت و روانه‌ی سلول‌های انفرادی ۲۰۹ زندان اوین شد. و به این ترتیب مزد زحمات خود را به گونه‌ای دیگر گرفت. وی در سال ۸۸ نیز به دعوت جمهوری اسلامی در «همایش  نخبگان ایرانی» شرکت کرده بود و با پادرمیانی مشایی توانسته‌ بود کشور را ترک کند.

در سال ۲۰۰۹ تلاش حلمی برای تشکیل کنفرانس مشترک با یکی از اساتید سنی دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی موسوم به «سوآس» باعنوان «قرآن در قرن بیست و یکم» با شکست مواجه شد. وی بدون آن که به همکار سنی‌اش خبر دهد این کنفرانس را برای روز عاشورا برنامه‌ریزی کرده بود و اساتید مربوطه به منظور جلوگیری از رنجش حامیان اقتصادی سنی این مرکز خود را کنار کشید.


۳- در دوران سفارت متکی در ترکیه در سال‌های سیاه ۶۵ تا ۶۸، اکبر گنجی وابسته‌ی فرهنگی جمهوری اسلامی در آنکارا بود.

هالو 100 آقا جون

افاضات آقای هالو : وحی منزل

Egyptian Protests Rage On

از میر فطروس به علت حمایت از حمله به ایران، سلب دکترای افتخاری شد



۰
mirfetrosدکتر صمدانی ، رئیس دانشگاه آمریکایی گلوبال در نامه ای از آقای میر فطروس خواست که دکترای افتخاری را که دانشگاه به ایشان اعطا کرده بود، پس بفرستد. ترجمه و متن اصلی:
آقای میرفطروس
فهم این نکته ضروری است که ، اعطای مدرک افتخاری بر پایه شرف و لیاقت کسی که مدرک را می گیرد ، بنا شده است. یکی از این ها ( آن گونه که در بند یک آیین نامه ی مربوط به اعطای مدرک دکترای دانشگاه آمریکایی گلوبال قید شده است ) آن است که گیرنده ی دکترای افتخاری ، خود را وقف کوششهای انسانی ، برای استقرار صلح در سراسر جهان کند.در حالیکه شما ، در نامه ی حیرت آور تان ، به سناتور لیندزی گراهام (بگونه ای شرم آور و ناامید کننده ) موافقت خود را با حمله نظامی قدرتهای جهانی ( از جمله آمریکا) به سرزمین پدری خود اعلام کرده اید.
شما ، در نامه تان، به جای این که از سناتور گراهام بخواهید که ایرانیان را ، در قیام علیه رژیم تشویق کند ( بی هیچ توجیهی )   خواسته اید که رژیم ملاها ، ازطریق نیروهای نظامی به زیر کشیده شود.شما ، با این کارتان ( بالقوه ) هیولایی را ( در هیئت هرج و مرج اقتصادی ـ سیاسی در گستره ی جهان ) از بند رها ساختید ؛ و البته ، لازم به گفتن نیست که ( از این رهگذر ) بسیاری از ایرانیان و آمریکائیان جانشان را از دست خواهند داد. گرچه ، مطمئن هستم که ( متاسفانه) فروشندگان اسلحه ( در هر دو طرف ) از این جنگ سود خواهند برد.
آقای میر فطروس، نویسنده خوبی بودن از شما انسان خوبی نمی سازد. آدولف هیتلر هم هنرمند خوبی بود ولی ، تنها از رهگذر جنایتهای فجیع اش ( علیه بشریت ) در خاطره ها مانده است.
آقای میر فطروس، شما و عزیزانتان ، در زیر چتر امنیتی کشور قدرتمند و متمدن فرانسه زندگی می کنید. از این رو ، شما و خانوداده تان از نعمت امنیت بر خوردارید.
با این وجود ( عطف به نامه ی شما ) این گونه به نظر می رسد که، برای شما میلیونها نفر زن و مرد و کودک بی گناه و بی دفاع ایرانی ( که در نتیجه چنیین حمله خانمان سوزی ، وحشتهای غیر قابل توصیف جنگی را تجربه خواهند کرد) مهم نیستتند . جنگی که قدرتهای جهانی شروع خواهند کرد و توان نظامی خود را در از بین بردن بسیاری از مردم ایران ( همراه با ملزومات و امکانات کمی که این مردم، برای راحتی خود گرد آورده اند) بکار خواهند گرفت.
سرانجام ، تشویق شما برای حمله نظامی [ به ایران ] آنقدر مسخره و غیرمنطقی است که لیاقت
داشتن دکترای افتخاری را که (ای-جی- یو به شما اعطا کرده بود ) از شما سلب می کند . بنابراین دکترای افتخاری شما ( از تاریخ ارسال ای ـ میل ، در جهت ابطال آن ) لغو خواهد شد.
پیشاپیش به شما اخطار می شود که از این تاریخ به بعد ، افزودن عنوان دکتر به دنبال نام تان ، یا امضا کردن و چاپ نام خود با عنوان دکتر و یا معرفی خود به هر شکلی که نشان از این داشته باشد که از «ای جی یو » دکترا دارید، از منظر قانونی و اخلاقی، نقض حقوق دانشگاه تلقی خواهد شد.
شما موظف هستید ، دکترای افتخاری خود را ( حداکثر ) تا ۱۵تاریخ دسامبر ۲۰۱۱ ، به AGU عودت دهید . در غیر اینصورت، خبر ابطال دکترای افتخاری شما ، دریکی از نشریات آموزشی شهرتان ،همین طور سامانه اینترنتی AGU درج خواهد شد.
دکتر صمدانی ، رئیس دانشگاه آمریکایی گلوبال

Mr. Mirfetros,
One needs to understand that the granting of an honorary degree is based upon the grantee’s honorable and deserving qualifications. One of these, as stipulated in American Global University‘s (AGU) Honorary Degree Granting Policy, category I, is the grantee’s devoting himself or herself to humanitarianism and striving toward the goal of establishing peace throughout the world. However, shamefully and disappointingly, you wrote an outlandish letter to Senator Lindsey Graham announcing your agreement with a military attack by the world powers, including the United States upon your own Fatherland, Iran. In your letter, you unjustifiably advocate bringing down the Mullahs’ Regime by military force instead of asking Senator Graham to support the Iranian people to revolt in order to topple the Regime. By doing so, you have potentially unleashed a monster in the form of global economic and political disorder, not to mention the many Iranian and American lives that would be lost. However, I’m confident that unfortunately, arms sellers on both sides would benefit from such a conflict.
Mr. Mirfetros, being a good writer does not make you a good human being. Adolf Hitler was a good artist, but he will only be remembered because of his hideous crimes against humanity. Mr. Mirfetros, you and your loved ones are living under the security umbrella of France, a civilized and powerful country. Therefore, you have the luxury of feeling secure about your family and yourself. However, it would appear from your letter that you do not care about millions of innocent and defenseless Iranian men, women, and children who would suffer the unspeakable horrors of a war initiated by the world powers who would use their military might in obliterating much of Iran’s population, together with the precious few comforts and possessions that they have.
Lastly, your encouragement of a military attack on Iran is so preposterous that you do not deserve to keep the honorary doctorate that was heretofore granted to you by AGU. Therefore, your honorary doctorate is hereby revoked effective as of the date of this revocation email to you. Be forewarned that henceforth affixing, signing, or printing your name by any means and in any manner with Dr. and/or introducing yourself as Doctor in any manner based on the AGU honorary degree is both a legal and moral violation of the university’s rights. In this eventuality, legal action will be taken, including attorney and court fees.
You must return the honorary degree to AGU no later than December ۱۵, ۲۰۱۱, otherwise the revocation will be published in educational periodicals, in at least one local newspaper in your city, and also on AGU‘s website.
Dr. A. Samadani, Ph.D., President
American Global University