نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۵ فروردین ۱۶, دوشنبه

در ساعت 07:45، ۲۷ اسفند ماه و از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110، یک فقره کشف جسد متعلق به یک زن جوان در محل سکونتش در خیابان هفت چنار - خیابان شهید حاتمی به کلانتری 111 هفت چنار اعلام شد.
با حضور مأمورین کلانتری 111 در محل و تأیید خبر اولیه، بلافاصله موضوع به قاضی کشیک ویژه قتل و پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد.
پرونده در اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ: 
با حضور تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ و انجام بررسی های اولیه مشخص شد که متوفی بنام مریم ( 35 ساله ) مورد اصابت چند ضربه چاقو از ناحیه دست قرار گرفته اما علت اصلی مرگ وی ، خفگی ناشی از انسداد شریان اصلی تنفسی ( گردن ) بوده است. 
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمـد" و به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. 
اظهارات پسر مقتوله:
پسر مقتوله بنام مهدی ( 22 ساله ) که با حضور در خانه، با جسد مادرش روبرو شده و موضوع را به پلیس خبر داده بود در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: شب گذشته ( 26/12/1394 ) مادرم از من خواست تا به منزل خواهرم بروم تا او و پدرم بتوانند به صورت خصوصی برخی اختلافاتشان صحبت کنند و من نیز آن شب به خانه خواهرم رفتم؛ در حدود ساعت 06:00 مورخه 27/12/1394 پدرم با گوشی تلفن همراهم تماس گرفت و عنوان داشت که شب گذشته با مادرش درگیر شده! و به این بهانه از من خواست تا به مادرم سر بزنم؛ زمانی که وارد خانه شدم با جسد مادرم روبرو شدم که رشته ای طناب شکل به دور گردنش قرار داشت و در کف اتاق افتاده بود.
پلیس به دنبال همسر مقتوله: 
با توجه به اظهارات پدر مقتوله، کارآگاهان قصد تحقیق از همسر مقتوله را داشتند اما اطلاع پیدا کردند که وی از محل سکونتش متواری شده است؛ با توجه به شواهد و دلایل بدست آمده مبنی بر ارتکاب جنایت توسط این شخص بنام سیاوش ( 40 ساله )، دستگیری وی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.
حضور قاتل در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ: 
در ساعت 13:00، ۱۵ فرودین ماه همسر مقتوله با حضور در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ خود را به کارآگاهان تسلیم و در همان اظهارات اولیه صراحتا عنوان داشت که ارتکاب جنایت توسط وی و طی یک نزاع خانوادگی صورت گرفته است.
اظهارات متهم:
سیاوش در خصوص انگیزه جنایت و قتل همسرش به کارآگاهان گفت: همسرم از چندی پیش و از طریق شبکه های مجازی در چندین گروه عضویت داشت و این در حالی است که من با اینگونه ارتباطات مشکل داشتم و مخالف آن هستم؛ به همین علت از او خواسته بودم که از این شبکه و گروه ها خارج شود اما با این وجود، او همچنان به ارتباطات مجازی خود ادامه می داد و همین موضوع زمینه اصلی آغاز درگیری های من با همسرم شده بود؛ حتی در یک مقطع زمانی نیز از همسرم خواشتم تا دیگر به محل کارش نرود اما او با این موضوع نیز مخالفت کرد و اصرار داشت تا همچنان به سرکار برود. تمامی این علت ها باعث شده بود تا فاصله [ عاطفی ] من و همسرم از یکدیگر افزایش پیدا کند و دائما با یکدیگر درگیری و نزاع داشته باشیم.
متهم در خصوص شب جنایت به کارآگاهان گفت: شب جنایت همسرم از پسرمان خواسته بود تا خانه نباشد تا بتوانیم با یکدیگر در خصوص اختلافاتمان صحبت کنیم؛ ابتدا با یکدیگر صحبت می کردیم اما پس از دقایقی صحبت ها به نزاع و درگیری لفظی تبدیل شد؛ حدود ساعت 03:00 بامداد بود که من با ریختن ده ها قرص در داخل آب از همسرم خواستم تا او آنرا بنوشد اما او از این کار خودداری کرد؛ در حالیکه بسیار عصبانی شده بودم، رشته ای را به دور گردنش انداخته و آنقدر نگه داشتم که ... ؛ صبح روز جنایت بود که با پسرم مهدی تماس گرفته و به او گفتم که به خانه بیاید و بعد از آن، از تهران خارج شدم. طی این مدت در شهرهای مختلف می چرخیدم تا اینکه تصمیم گرفتم خودم را به پلیس تسلیم کنم.

۱۰ روحانی زندانی در «بند ویژه روحانیت» زندان اوین چه کسانی هستند؟

آمدنیوز - گروه حقوق بشر: یکی از منابع خبری «آمدنیوز» در دادسرای ویژه روحانیت، خلاصه‌ای از پرونده ۱۰ زندانی محبوس در بند ویژه روحانیت زندان اوین را برای این پایگاه خبری ارسال کرده که متعاقبا در پی می‌آید.
توضیح آن‌که «دادسرای ویژه روحانیت» و «بند ویژه روحانیت زندان اوین» مدت طولانی است که به دلیل شرایط امنیتی سنگین حاکم بر آن، در بایکوت خبری رسانه‌ها به سر می‌برد و مطبوعات به دلیل عدم دسترسی رسانه‌ای، نمی‌توانند اخبار این بند و این دادگاه را به جز در موارد خاص منتشر نمایند.
ac47ce664cd2b4.jpg
اسامی‌ای که در پی می‌آید، با توجه به «حقوقی» بودن پرونده‌های‌شان از سوی محاکم قضایی ویژه روحانیت، در بند ویژه روحانیت زندان اوین با «حبس‌های سنگین» و یا «بلاتکلیفی طولانی‌مدت» به سر می‌برند و همگی آنان با «اتهامات مالی» مواجه هستند.
۱- سیدتقی آقا براری: زمین خود را فروخته و حتی انتقال رسمی هم داده است، علی‌رغم این‌که اداره ثبت اسناد تایید کرده که زمین متعلق به وی بوده و شاکی آن فردی «نزول‌خوار» است، اما دادسرای ویژه روحانیت برای وی قرار قضایی ۲ میلیاردی صادر و مدت ۱۰ سال است که در زندان اوین به سر می‌برد.
۲- محمدرضا هادی‌زاده: نامبرده شرکت و موسسه فرهنگی داشته که کتاب احادیث و قرآن منتشر می‌کرده است. علی‌رغم این‌که از شاکی طلب‌کار بوده، اما آن‌ها با اعمال نفوذ در دادسرای ویژه روحانیت هم وی را محکوم نموده‌اند و هم ملکش توسط شاکی مورد تخریب قرار گرفته است. شاکی ضمن تصرف عدوانی ملک، تمامی اسناد دفاعیه وی را ربوده، ولی دادسرای ویژه روحانیت و خصوصا دادستان آن، «محمد موحد سلیم آبادی» از شکات این پرونده حمایت می‌کند.
۳- علی خدابنده: گفته می‌شود افراد دیگری که جزو مسئولین بوده‌اند، تخلفات مالی بزرگی را مرتکب شده‌اند، ولی دادسرای ویژه روحانیت چون قدرت یا جرات برخورد با آنان را ندارد، حکم حبس سنگین ۲۰ ساله را برای وی صادر و او را قربانی کرده است.
۴- امیر اطاعتی: بر اساس این گزارش، او طی قرارداد رسمی برای اداره اوقاف آشپزی می‌کرده که توسط شکات به دادسرای ویژه روحانیت احضار می‌شود. علی‌رغم این‌که اداره اوقاف اعتراف به بدهی ۵۵۰/۰۰۰/۰۰۰ خود می‌نماید، ولی دادسرای ویژه، متهمین را به حبس محکوم می‌کند. این در حالی است که قرارداد فی‌مابین و کاری آن‌ها کاملا حقوقی بوده است.
۵- سید شمس‌الله حسینی اردستانی: مدیر موسسه حقوقی که شکاتش به «محمد تمدن» وکیل دادگستری، «عبدالله بختیاری» و «حسین داستان» پول داده‌اند، ولی دادیار شعبه ۴، با توجه به قرارداد حق‌الوکاله و حقوقی بودن پرونده، مدت یک‌سال است وی را بلاتکلیف در زندان نگه‌ داشته و حق دفاع را عملا از وی «سلب» است. «حیدری» دادیار شعبه ۴ و «حسین طیب» دستیار دادیار ضمن تبانی با شکات پرونده می‌گویند: «باید ادعای شاکی را جامه عمل بپوشانی». «حسینی اردستانی» به اتهام بدهکاری به «شکات ساختگی» که بعضا هیچ طلبی هم ندارند، مدت ۳ ماه را در سلول انفرادی سپری نموده و اتومبیل «تویوتا کمری» او که در زمان بازداشت سوار بر آن بوده، توسط دادیار شعبه ۴ دادسرای ویژه روحانیت، به شخص ثالثی که از وی طلب‌کار نیز نبوده، واگذار شده است. تمامی تلاش‌ها و مکاتبات این زندانی محبوس در بند ویژه روحانیت زندان اوین تاکنون بی‌اثر مانده و باعث تهدید روزافزون وی نیز گردیده است. بر اساس این گزارش، در مدتی که «اردستانی» در زندان انفرادی بوده، افرادی به نام‌های «احمد خضری نمینی» و «نادر حفیظی» با اعمال نفوذ و اطلاع از وضعیت وی، به درب منزلش مراجعه و با قول آزادی او به همسرش، جمعا مبلغ ۱۱/۰۰۰/۰۰۰ تومان پول گرفته و دادسرای ویژه هم علی‌رغم اطلاع، به این موضوع رسیدگی نکرده است.
۶- مجید خزایی: وی بابت فروش ملک همسرش که ارتباطی با وی نداشته در بازداشت به سر می‌برد. شاکی وی با اعمال نفوذ در شعبه ۴ دادیاری ویژه روحانیت، او را تحت پیگرد قرار داده است. شاکی به صراحت وی را تهدید می‌کند که «هم زمین‌ات را توقیف می‌کنم و هم پولش را پس می‌گیرم». بر اساس این گزارش، دادیاری شعبه ۴ ویژه روحانیت در مدت حبس «خزایی»، حتی اجازه حضور در عروسی دخترش را به او نداده است.
۷- سلیمی خورشیدی: گفته می‌شود به خاطر شکایت واهی فردی خلاف‌کار به «کلاهبرداری» متهم و دادیار شعبه ۴ برای وی قرار سنگین قضایی صادر نموده است. این در حالی است که دادیار شعبه ۴ از وی وثیقه نیز قبول نکرده است. بر اساس این گزارش، اتومبیل BMW «سلیمی خورشیدی» در پارکینگ دادسرای ویژه روحانیت مورد دستبرد قرار گرفته و وسایل زینتی و قیمتی داخل آن به سرقت رفته است.
۸- غلامرضا علیزاده: با این اتهام که از هم‌شهری‌اش در دفتر اسناد رسمی، وکالت گرفته، مورد بازخواست واقع شده و توسط دادیار شعبه ۴ ویژه روحانیت، مورد بازجویی و به حبس محکوم شده است. نوع وکالت و وظایف وی در آن، اعلام نشده است.
۹- عباس اسماعیل شعار: به اتهام عدم پرداخت «نفقه»، به تحمل ۲۷ ماه حبس محکوم شده است. گفته می‌شود این حکم در تاریخ قضایی ایران بی‌سابقه است. وی در مجموع به دلیل شکایات متعدد همسرش و همراهی دادیاری شعبه ۴ ویژه روحانیت با شاکیه، به ۹ سال حبس محکوم گردیده است.
۱۰- سیدمحسن علاقمند: گفته می‌شود مدیران موسسه مالی از مردم مبالغی را دریافت کرده‌اند و حتی فیش‌های واریزی مردم نیز به نام موسسه بوده، اما چون رییس موسسه «ارتباط قضایی مطلوبی» با مدیران قضایی دارد، تنها به خاطر رویت «علاقمند» در آن موسسه مالی، نامبرده محکوم به ۸ سال حبس و رضایت شکات محکوم گردیده و بدین‌وسیله رییس موسسه از تعقیب قضایی گریخته است.
گفتنی است روز ۱۲ فروردین‌ماه وب‌سایت سحام ضمن انتشار نامه‌ای از «حسین غلامی آذر» وکیل بند سابق ویژه روحانیت زندان اوین خطاب به محمدجواد لاریجانی، از شرایط اسف‌ناک این بند امنیتی پرده برداشته است.

«غلامی آذر» در بخشی از نامه خود خطاب به جواد لاریجانی رییس ستاد حقوق بشر قوه قضائیه آورده است: «شما که به تمام سازمان‌های بین‌المللی از جمله حقوق‌ بشر خط می‌دهید و آن‌ها را متهم به دروغ‌گویی می‌نمایید، همین بغل گوش‌تان زندان اوین؛ در گوانتانامو نیز چنین رفتار وحشیانه‌ای دیده نمی‌شود که شخصی را بدون دلیل به تخت ببندند، بدون آن‌که سابقه بیماری حتی از نوع سرما خوردگی داشته باشم و به زور قرص بخورانند و آمپول تزریق کنند، برای این‌که بر علیه دادسرای ویژه حرف نزنم و نگویم که نگذاشتید وکیل بگیرم و نتوانستم از حق خودم دفاع کنم، تمام بدنم را بی‌حس می‌کنند و طبق اقرار یکی از اعضای تیم پزشکی زندان، که گفت: نهایت مثل «هنرور شجاعی» سکته می‌کنم که نتوانم حرف بزنم. جناب مدافع حقوق بشر؛ فاین تذهبون؟؟»

آفتابه‌دزدِ ملعون - شده اسیر قانون! هادی خرسندی

آی قصه، قصه، قصه - دیگ به سره نشسته
قاضی شرعه آقا - اصله و فرعه آقا
آفتابه دزدِ ملعون - شده اسیر قانون
از توی یک خرابه - دزدیه آفتابه
پاسدار گشتِ مانتو - داده قضیه رو لو
پاسدار گشت چادر - کرده رسانه رو پر
پاسدار گشت روسری – رفته پی-اش از اونوری
سپاه ویژه دیده – کروکی-شو کشیده
گزارشات مخصوص - رسیده از سه جاسوس
سردار هنگ زینب - خبر شده سر شب
سردار هنگ عباس - مورد-و دیده حساس
سردار تیپ العزا - بوده همونجا از قضا
فرمانده ی قرارگاه - شده ز مطلب آگاه
نیروی انتظامی - بسیج شده تمامی
بالگرد مرزبانی - کرده خبر رسانی
سردار تیپ ذوالفقار - شده به تانک خود سوار
نفربر هنگ علی - رسیده بی معطلی
خودروی تند و پر گاز - ترخیص شده در اهواز
ستاد مشترک نیز - وارد شده ز تبریز
پادگان ملائکه - محافظ مدارکه.
آی قصه، قصه، قصه – رئیس بانک نشسته
چک خداد دلاری - رفت به حساب جاری!
(ربطش چیه به موضوع؟ - دیگه فضولی ممنوع!)
حراستِ پول و پله - میگه تمامه مسئله
لازمه فوری عاملش - حذف بشه با مسائلش
سپاه ضد شورش - باید بیاد با زورش
بگن گرفتیم سارق-وُ – فاش کنن حقایق-وُ
قشون السکینه - هوله دراین زمینه
گفته که هرچه زودتر - باید ببینه کیفر
حکم سریع کیفری - رسید ز بیت رهبری
آفتابه دزد-وُ بیارین – حقش-وُ دستش بذارین
فایده نداره التماس - باید بشه فوری قصاص
قصاص اسلام عزیز - نه کارد و نه چاقوی تیز
ما کرده ایم ترقی - سلام بر ارّه-برقی
در قم و شام و کربلا - تکنولژی صلّ علی
دست چپِ-ش یا دست راست؟ - هرکدام-وُ دلش میخواست
ما عدلِ-مون حسابیه - کیفرش انتخابیه!
آی قصه، قصه، قصه - آفتابه دزد نشسته
یه دس شده بیچاره - یکدونه دست نداره
هنوز نکرده پانسمان؛ - میاد جناب دادستان
شرح میده با جوش و خروش - که آفتابه، آب بوده توش!
آفتابه دزد بیاد جلو - دزدیده آب و رفته لو
این بدترین خلافه – جرمش میشه اضافه
دزدی آب مسلمین - جنایت روی زمین
آفتابه دزدِ بی ادب - وای حسین تشنه لب!
زینب، چادر بکن سرت - بیا پیش برادرت
چه کربلاست محکمه – عزا، عزاست محکمه
سینه زنان شاه دین - به محکمه خوش آمدین
رئیس دادگاه عزیز – سینه بزن، اشک بریز
وای حسین کشته شد – به خونش آغشته شد
آفتابه دزد پلیده - هم شمره، هم یزیده
آب امام-وُ برده – حق امام-وُ خورده
بیارینش نزدیک میز - مرگ بر اسرائیل هیز
مرگ بر آمریکای خر - مرگ به صهیونیزم گاو!
مرگ به ضد روسیه - با قافیه، بی قافیه
مرگ به غرب، مرگ به شرق – ارّه رو میزنیم به برق...
آی قصه، قصه، قصه - دزدِ بیدست نشسته
اتل متل توتوله - خون میچکه ز لوله...
ـــــــــــــ
[فیسبوک هادی خرسندی]
کشته و مجروح شدن دو معلم فداکار در خاش هنگام نجات جان دانش‌آموزان
 در استان محروم سیستان و بلوچستان به علت فرسوده بودن مدارس ، همواره دانش آموزان در معرض انواع حوادث و خطرهای گوناگون قرار میگیرند .و این درحالیست که کارگزاران حکومت آخوندی هیچ برنامه ای برای محرومیت زدایی از این مناطق در دستور کار خود ندارند و تروت ملی ایران و ایرانیان را در کشورهای دیگر برای رسیدن به اهداف ضد بشری خود خرج میکنند.
روز یکشنبه ۱۵ فروردین ۹۵ دو معلم در روستای نوکجو روتک در خاش به‌دنبال گردباد و تخریب دیوار مدرسه کشته و مجروح شدند. آنان جان ۵۳ دانش‌آموز را نجات دادند.
در این حادثه یکی از معلمان فداکار به نام حمیدرضا گنگوزهی جان باخت و عبدالرئوف شهنوازی مجروح و در بیمارستان بستری شد.
به گزارش خبرگزاری حکومتی : ”این حادثه زمانی اتفاق افتاد که گردباد شدیدی می‌وزید و معلمان که متوجه ریزش دیوار بر روی دانش‌آموزان شدند سریع برای نجات آنان اقدام کردند اما سرعت و قدرت گردباد به حدی زیاد بود که آوار مرگبار دیوار این دو معلم را زمین‌گیر می‌کند“.