نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۶ دی ۲۱, پنجشنبه

ضرب و شتم یک دانش‌آموز و شکستن دندان و بینی وی توسط مدیر مدرسه

ضرب و شتم یک دانش‌آموز و شکستن دندان و بینی وی توسط مدیر مدرسه 

ضرب و شتم یک دانش‌آموز و شکستن دندان و بینی وی توسط مدیر مدرسه
بنابر گزارشات رسیده، روز ۱۸ دیماه ۱۳۹۶، مدیر مدرسه «شهید سعد الله فاریابی جیرفت»، در روز سه‌شنبه پنجم دی‌ماه در اقدامی عجیب دانش‌آموز «دانیال رفیعی» را مورد ضرب و شتم قرار داده به‌طوری‌که لب پایین این دانش‌آموز چندین بخیه می‌خورد و دندان و دماغش نیز می‌شکند.
دانش‌آموز مضروب دلیل ضرب و شتم مدیر را این‌گونه توضیح می‌دهد: ” آقا عصبانی شد و مشتی به‌صورت من زد، معاونش هم فقط نشسته بود و نگاه می‌کرد! “
پدر این دانش‌آموز در این رابطه می‌گوید: ”سه‌شنبه هفته گذشته بود که دو دانش‌آموز و پسر من در حیاط مدرسه شوخی می‌کردند و با هم درگیر شده بودند، آقای ابوذر فاریابی مدیر مدرسه می‌آید و این‌ها را به دفتر می‌برد، آن دو دانش‌آموز اقوامش بودند صحبتی با آن‌ها می‌کند و آن‌ها را می‌گذارد بروند. “
او اضافه می‌کند: ” پسر ما را نگه می‌دارند و مدرسه تعطیل می شود. فقط مدیر و معاونش آقای ساردو در مدرسه می‌مانند به همراه پسر من، آقای مدیر ورزشکار است و یک‌ مشت به دهان پسر من می‌زند که براثر آن مشت دندان پسر من می‌شکند و لب پایینش هم ۱۲ بخیه می‌خورد.“
پدر دانش‌آموز، آقای رفیعی ادامه داد: ”مشت که می‌خورد زمین می‌خورد بعد با لگد به او می‌زند که لگد به دماغش می‌خورد و دماغ پسرم نیز می‌شکند. پسر من وقتی به خانه رسید از بس‌ که خون از او رفته بود بی‌هوش بود. مدارک پزشکی و گواهی‌های پزشکی قانونی این‌ها هم موجود است. “
آقای رفیعی درباره پیگیری از مسئولین استانی خاطرنشان کرد: ” من پسرم را بردم پیش مدیرکل استان که مدیرکل حتی یک‌لحظه نایستاد که به پسرم نگاه کند. گفت برو شکایت کن و قانونی پیگیری کن، اصلا رضایت هم نده! مدیر دفترش هم گفت حتی به شما نوبت ملاقات هم نمی‌دهیم! “
دانش‌آموز مضروب، رفیعی می‌گوید: “ما تو راهرو دیدیمش که به دنبالش دویدیم و حتی لحظه‌ای برای ما نایستاد. مدیر اینجا پارتی قوی دارد و مسئولین شهری کاری نمی‌کنند”.
یکی از نزدیکان دانیال می‌گوید:” حراست استان هم آمده دم در بیمارستان گفته یا رضایت می‌دهید یا نمی‌گذاریم پسرتان در جیرفت درس بخواند ! ما هم در آن وضعیت ضبط نداشتیم که صدای آن‌ها را ضبط کنیم! مدیر مدرسه حتی این موضوع را انکار نمی‌کند و آن‌قدر وقیحانه رفتار می کند که حتی عذرخواهی هم نمی‌کند ! می‌گوید بچه اذیت کرده و من زدمش! ”

PBS NewsHour full episode, January 10, 2018

رضا براهنی. رثای غزاله (به همراه ِ صدای شاعر)

.
*********************
دانلود صدای شعر. mp3
حجم: 8.53 مگابایت
*********************


رثای غزاله

لا
حالی که به نخجیر آیی از کشمیر
شالی از دریا آیی با
حالی که به آن گودی بی ما آیی
و سیاه آیی خوابایی از مخفیدر
حالی که ندانی که نمی‌دانی نه، دانی می‌دانی
با آن لب بالا برگشته بالا
لالا لالا تو غزاله لا
حالی که تو بازوها را خالی کردی از خیل سودا
برگشتی به زبانِ پیش از بودنِ خود لا
با سینه‌ی مغروری مفرد سرشاری از خود بی شیرازه لا لالا لا
«گِریم تا او نکشاند خود را
ما را بکشد خود را نکشاند»
این را یک زنکودکِ عاشق پیش از خود مرگیدنِ او می‌گفت
حالی که بجنباند به بیابان سر را گورآهو
که ببوساند خود را به فضای پوشان
که بیندازد دنیا را شرقی در مخفیدر
نه، دانی می‌دانی تو غزاله لا
خوابی و بخوابی خوابی و بخوانی دربردر
اویانم دنیا را تا زیبا شد
بِتوام خود را تا حدِ نمنیدن
لالایم تا مرز خود ــ مرگیدن
که شوم کفنش
و زنیدن را طلبم
بتِ چینی خفته در پرده
که خراسانِ ابروهایش آمودریا را دربردر
حالی که مویم نیمه‌ی آن مینیاتور بی عاشقه را مویم لا
خشک آید آن جنگل که تو را از خود ناویزدها
خشک آید! نیمه‌ی آن بی عاشقه را لا حالا مویم
معشوقه در گودی آن شانه‌ی خوابآور و خرابآباد
طاوسی روی آور
محزونه‌ی ذیلِ ناهیدِ باران
بالا بالا
بارانِ بالا
و بلایی مشتق از شقه‌ی شاعر و کفن در وا
به نخفتن گفته آری و جهان را اما خفته آن‌جا‌ در مخفیدر
حالا به مصاف آید با مور آن‌جا آن میلاوِ رودکی‌ی ریگِ آمودریا
و زبانش میلاویه از او و سه بوس از آن سبزه با لب‌های بی چشمِ شاعر
لالا
تو غزاله لا
لالا
مویم لا بی صاحبِ «شب‌های تهران» را
و نگفتن را گویم گفتن را که نگفتن را گفتن لا
و زنیدن را طلبم
اویانم دنیا را تا زیباشد
نمنم از از
از از نمنم ای «راحله»ی «گردوشکنان»، گویم با باتو بی از
و جلوتر نروم
طاهر شدنت را نتوانم دیدن زیرزمینی شدنت را نتوانم
و بیایم این زیرزمین
که هسته‌ی خرما را برمی‌گیریم
و مغز گردو را در خرما می‌کاریم
طاووسی روی آور در مغز گردو در خرما لا لا
گیسو از روی پیشانی با انگشتی خونین به کنار
و طراوت غوغا تو غزاله
لا لا لا

((رضا براهنی))