۱۳۹۵ آبان ۸, شنبه
زوزه های آیت الله علم الهدی علیه زنان ۳۰ سال بعد از عربده رفسنجانی
ایرج شكری
ایرج شكری
سی سال بعد از عربده کشی و
دهن دریدگی رفسنجانی در نماز جمعه 12 اردیبهشت 1365 علیه زنان در مورد
حجاب و تهدید آنها به فرستادنشان به ارودگاهها، آخوند علم الهدی نماینده
خامنه ای در خراسان رضوی و امام جمعه مشهد ، چندی پیش (در نیمه مهر ماه)
در جمع فرماندهان نیروی انتظامی گفت:« زنان بی حجاب و بد حجاب پیاده نظام
دشمن هستند و نیروی انتظامی نباید با آنان مسامحه کند».
این آخوند پلید تاکید کرد
که« در مقابله با بد حجابان، منطق و استدلال جواب نمیدهد» و یاد آور شد
که « برخورد مسامحهکارانه با چنین زنانی مایه شکست کسانی است که
ادامهدهندگان عاشورا هستند». آخوند های پلید سیاست «یا روسری یا توسری»
علیه زنان آزاده ایران را به عنوان اجرای احکام اسلام و قرآن و نشانه
اقتدار خود از آغاز بدست گرفتن قدرت با سوار شدن به امواج دریای نادانی و
ناآگاهی «امت امام» در دستور کار خود قرار دادند و البته زنان آزاده ایران
هم از آغاز مقاومت و اعتراض خود را در برابر این سیاست نشان دادند*.
ولی همراه با تصیفه دستگاههای دولتی از کارکنان مبارز و اعتصابی و
ترقیخواه ماههای انقلاب، سرکوبی و فشار علیه زنان هم بیشتر شد و بعدها تا
آنجا پیش رفتند که حتی برای رنگ «مانتوهای اسلامی» هم محدویت تعیین شد و
اگر اشتباه نکنم قانون هم برای آن گذرانند که براساس آن نباید به جز
رنگهای سرمه ای سیاه و قهوه ای باشد. پایمال کردن حقوق زنان توسط از راه
رسیدگانی که از زیر عبای خمینی بیرون آمده و پست و مقام به آنها واگذر شده
بود، از جمله بیعدالتی ها علیه شهروندان برای «پیاده کردن احکام اسلام» بود
که که در این رژیم منحوس به کار گرفته شد. موردی را که خود من شاهدش بودم،
اقدامات احمد عزیری علیه زنان در خبر رادیو تلویزیون بود. این پست فطرت
برای اجرای «احکام اسلام» در حیطه مدیریت خود قبل از اینکه هنوز مساله
اجباری شدن حجاب برای زنان رسما از سوی رژیم منحوس پیگری شود، علاوه بر
دستور روسری سرکردن دادن، راه «تار و مار کردن) زنان خبرنگار و تحریریه را
پیش گرفت. به این معنی که حکم کرد که یا زنان باید به مراکز رادیو تلویزیون
در شهرستانها بروند، یا از کار اخراج خواهند شد.
در آن زمان یکی خانمهای
عضو تحریریه خبر رادیو پیش من«که دبیر موقت سندیکای کارکنان خبر بودم که
بعد از سقوط رژیم شاه تشکیل دادیم» آمد و بغض در گلو و اشک در چشم می گفت
که او نمی تواند به شهرستان برود و همسرش هم که آرشیتکت بوده بیکار است و
در صورت اخراج زندگی اش از هم می پاشد. در آن زمان ما اعتراضاتی علیه
اقدامات احمد عزیری فرومایه کردیم( او بعدا سالها قائم مقام وزارت خارجه
در دوره وزارت ولایتی بود و بعد هم مدتی سفیر رژیم در آلمان شد. او همانی
است که در ماجرای آزادی گروگانهای سفارت آمریکا به فرودگاه رفت تا دستور به
تاخیر افتادن پرواز هوایپما را بدهد و آن را تا زمان ورود ریگان به کاخ
سفید به عقب بیانداز و با آن همزمان کند). این اعتراضات همزمان شد با
تغییراتی در مدیریت سازمان رادیو تلویزیون به خاطر اختلافات بین جناح رئیس
جمهور و حزب جمهوری اسلامی به رهبری آخوند بهشتی(1)
که در آغاز کار رژیم سازمان اصلی و بزرگ خمینی چی ها هم در برابر نیروهای
انقلابی و پیشرو هم در برابر «لیبرال - مذهبی» ها که البته چندان هم
«لیبرال» نبودند بود.
در این تحولات، دیگرانی
آمدند و شاید او دوباره به دفتر مرکزی خبر برگشت و به هر حال مساله انتقال
خبرنگاران و کارکنان زن تحریریه به شهرستانها مسکوت ماند. یکی از خانم های
همکار(خبرنگاربود) که در قبل از انقلاب هم رو سری به سر می کرد، بمن گفت در
مورد مساله حجاب و روسری به سر کردن به عزیزی گفته بود که او چرا اصرار
دارد که همه باید روسری به سر بکنند این به خود آنها مربوط است. عزیزی
فرومایه جواب داد بود که «چون موهای زنان تحریک کننده است» همکارم می گفت
به او گفتم، خُب مردها خودشان را کنترل کنند. **.
این بی پدر مادر ها این همه تحقیر و فشار در مورد زنان را به اسم اجرای
احکام اسلام به کار گرفته اند در حالی که همانطور که در مطلی چندی پیش
نوشته بودم(2) یاد آور شدم، بنابر اظهارات طاهر
بن جلون نویسنده و محقق مسلمان مراکشی مقیم فرانسه در یک برنامه تلویزیونی،
در قرآن تنها چهار آیه در مورد حجاب آمده است و حجاب در قرآن و از سوی
پیامبر اساسا یک «توصیه» است و اجباری بر آن نیست و از این گذشته بازهم
بنابر آیه قرآن زنان با رسیدن به یائسگی دیگر لزومی به رعایت این توصیه هم
ندارند(چرا که بنابر استدلالی که برای این امر شده و طاهر بن جلون می گفت
از آن خنده اش می گیرد این است که زنان در یائسگی دیگر جلب نظر نمی کنند).
مساله ممنوعیت برگزاری
کنسرت در مشهد هم که اخیرا مطرح شد، به خواست و اراده همین علم الهدی پلید
بود. وزیر بی جربزه و خرفت ارشاد اسلامی، آقا زاده جنتی هم در برابر آن سر
تعظیم فرود آورد و با تعظیم او در برابر علم الهدی، شش آخوند پلید از امام
جمعه های خراسان به او پیوستند و بعد از اینها هم دادستان مشهد و رئیس کل
دادگستری از راه رسیدند و میخ بلند تری و سفت تری کوبیدند و اعلام کردند که
برگزاری کنسرت در سایر شهرهای استان هم ممنوع است. آخوند علم الهدی دم و
دستگاه و بساط دستبوسی هم برای خودش در مشهد به راه انداخته است. او در
واکنش به ویدئویی که از بوسیدن دست او در فضای مجازی منتشر شد و بحث و
انتقاد برانگیخت، مدعی شد که این دستبوسی ها بر خلاف میل او صورت می گیرد و
حتی طلبکار شد که این کار باعث درد کتف و دستش مانع خواب او می شود! و... (3)
علاقه مردم به موسیقی
در گسترده ترین لایه های اجتماعی و بین توده مردم امری است که ریشه و سابقه
در اعماق تاریخ موجودیت مردم این سرزمین دارد و موسیقی های محلی نه زاییده
اقدامات«کفّار» و «استکبار جهانی»، بلکه از جان و فرهنگ همین مردم جوشیده و
جاری شده و این موسیقی ها با انگیزه های ضد دینی پیدا نشده است. مگر این
که از عشق و عاشقی و بیقرای سخن گفتن یا از غمهای زمانه شکوه هم اهانتی به
مقدسات آخوندهای آزادی کشِ تاریک اندیشِ ضد ایرانی باشد.
در رابطه مردم و موسیقی
این یاد آوری هم بیمورد نیست که زمانی که در ایران هنوز «گرامافون» یا
آنطور که در زبان گفتگو رایج بود «گرام» هنوز در ایران در دسترس مردم نبود،
شعر ترانه ها به شکل چاپی روی کاغذ منتشر می شد و قطع تا خورده آن (این
طور بیادم مانده که بیشتر روی یک ورق بزرگ که تا می خورد چاپ می شد)تقریبا
به اندازه یک چهارم کاغذ آ-4 (یا شاید کمی بزرگتر) بود و تصنیف فروشهای
دوره گرد اینها را در کوچه ها و نیز مکانهای شلوغ و پرجمعیت به ویژه در
ساعات تعطیل شدن کار و بازگشت به خانه مردم، می خواندند و مردم هم آن را می
خریدند و خودشان آن را در خانه می خواندند و شعرها را حفظ می کردند. من
خودم این تصنیف ها و تصنیف فروش های دوره گرد را در کودکی و زمان دوره
دبستان دیده بودم و این تصنیف ها بیشتر از سوی یک انتشاراتی در لاله زار به
اسم انتشاراتی غلامعلی شعبانی با آرم جالبی هم که برای خود درست کرده بود،
منتشر می شد. ویدئویی در یوتیوب در این زمینه دیدم که لینک آن در زیر آمده
است.https://www.youtube.com/watch?v=uc0fQsf53FI
صحنه ای از باز آفرینی تصنیف فروشی دوره گردی آن دوران را در فیلم «سوته دلان» (شاهکار نقش آفرینی بهروز وثوقی) می شود دید. (4)
*********
رفسنجانی زمانی که در
مقام رئیس مجلس درعمل در اوج قدرت و نفر دوم بعد از خمینی و صاحب قدرت و
تصمیم گیرنده در امور مهم بود، در 12اردیبهشت سال 65 در یکی از گفتارها و
رفتارهای ارتجاعی و مستبدانه اش، ضمن خطبه های نماز جمعه، تلاش کرد زنان
آزاده ایران را مرعوب کند و با پرداختن به مساله حجاب و این که برخی آن را
رعایت نمی کنند، آنها را مورد اهانت قرار داد و گفت« ...خانمهایی متاسفانه
پس از هفت سال از انقلاب هنوز به این راضی اند که مقداری از مویشان بیرون
باشد. تا به حال با اینطور افراد خیلی با نصیحت و موعظه برخورد کرده ایم و
هنوز هم بعضی از شهرهای بزرگ این بلیّه را دارند و در بعضی مغازه ها
اینگونه مسائل ترویج می شود و در بعضی ادارات هنوز خوب مراعات نمی شود و
اینها خطرناک است و فکر می کنم که پس از هفت سال تحمل ما هم تمام بشود.
مردم حزب الله چندبار طغیان[کردند] و دیدید که در خیابانها ریختند و از
همین تریبون نمازجمعه، وزیرکشور و دیگران خواهش کردند و به آنها وعده دادیم
که اینها خودشان آدم می شوندو باز می بینیم که
مثل اینکه اینها یک مقدار احتیاج به خشونت دارند.» رفسنجانی تهدید کرد که«
فکرشده که در هر منطقه ای یک اردوگاه برای اینها درست کنند و در آن اردوگاه
وسایل کار بگذارند، معلمین اخلاق نیز درآنجا بگذارند. [...] کسانی که
اینجوری می کنند تحویل دادگاه های فوری می دهند و دادگاه ها اینها را
محاکمه می کنند و اگر دیدند که مداومت بوده، اینها را تحویل به اردوگاه می
دهند. تعیین هم می کنند 3ماه، 2ماه، 5ماه، یکسال، دوهفته آنجا بماند درس
بخوانند و کار هم بکنند. خرجشان را هم باید خودشان در آنجا بدهند، چون
اینها نوعا از قشر مرفه هستند. یا آنجا کار بکنند و خرج خودشان را بدهند،
یا اینکه در همانجا نخواستند کار بکنند – چون شورای نگهبان که اجباری نمی
گوید اینها باید کار بکنند، آزادی است[!]- بنابراین اساس آنها بروند آنجا
بنشینند و خرجشان را هم شوهرانشان باید بدهد، دولت خرجی به اینها نخواهد
داد.».
اما سالها بعد از آن
عربده کشی این آخوند متکبر که مسئولیت سنگینی در مصائب و رنجهای مردم در
طول عمر ننگین تا کنونی این رژیم دارد، تحولات و تغییرات اوضاع سیلی های
سنگینی به گوش این آخوند نواخته که یکی از آنها اهانت به دختر او توسط یکی
از اراذل حزب اللهی و شعارهایی چون « هاشمی غیرت کو/ فائزه عفتت کو » بوده
است.http://iradj-shokri.blogspot.fr/2011/02/25_23.html
می دانیم که با همه
توهین ها و رذالتهای این رژیم که از جمله ریختن به میهمانی ها و جشنهای
عروسی مردم و گرفتن و جریمه کردن و شلاق زدن آنها و فرو بردن پای زنان در
کیسه های پر از سوسک(این را احمدی نژادی در مناطره انتخاباتی به عنوا ن یکی
از اعمالی که از جناح مقابل وقتی قدرت بلامنازع را در دست داشت سر زده
است، به میرحسین موسوی یاد آوری کرد) زنان ایران در مبارزه با حجاب و پوشش
اجباری از پا ننشسته اند و رژیم را وادار به عقب نشینی هایی کرده اند و در
تصاویری که از شهرها و خیابانهای ایران دیده می شود، دیگر به ندرت می شود
آن «مانتوهای اسلامی» کیسه مانند که تا مچ پای زنان پایین می آمد را دید و
حالا عناصر متحجّر و اوباش حزب اللهی و بوقهای «نیروهای ارزشی» از مانتوهای
بی دکمه و از «ساپورت» و... می نالند و حضور زنان هنرمند و سینماگر در
فستیوالهای جهانی با لباسهایی زیبا و مناسب، درد بیچارگی و ناتوانی در
برابر زنان مغرور و آزاده ایران را تا اعماق استخوان گرازهای شریعتمدار می
نشاند و شادی مردم از دستاوردهای فرهنگی آنان در یک رویداد و فستیوال بین
المللی را صد چندان می کند.
*****************
توضیحات و منابع:
* خلاصه
ای از موضعگیرها و رویدادهای ماههای اول بعد از انقلاب در مورد مساله حجاب
در ویکی پدیا آمده است که با کلیک روی لینک زیر می توانید مطالعه کنید
** این
مسائل همه در زمانی گذشت که هنوز رژیم پایه های خود را سفت نکرده بود.
اختلافات شدید لیبرال مذهی ها و رئیس جمهور با حزب جمهوری اسلامی و ضمائم
اش و حضور علنی و فعال سازمان های سیاسی مبارز در جامعه با نشریاتی که
داشتند و نیز درگیری هایی که رژیم برای سرکوب کردن مطالبات مناطق قومی
داشت از شاخصه های اوضاع آن وقت بود. با این حال رژیم مشغول تصفیه در همه
جا بود و پایه های استبداش اندک اندک سفت می کرد که در این امر سازمان دادن
عناصر فرصت طلب و فرومایه در انجمن های اسلامی در همه جا، از سازمانهای
دولتی گرفته تا موسسات خصوصی، نقش مهمی در تحکیم پایه های رژیم داشت. اخراج
من به همراه 17 تن از همکاران که بیشتر آنان از کارکنان اعتصابی زمان
انقلاب بودند در خرداد ماه 1359 صورت گرفت. حکم اخراج من با قید «انفصال
دائم از خدمات دولتی»، به جرم «ضدیت با جمهوری اسلامی» صادر شد که طبعا از
این که رژیم در رفتار من چنین تاثیری در آن زمان دیده بود، همیشه باعث
رضایت خاطر و خرسندی من است اما در عمل و در واقعیت من و دوستان همکار، در
کار خبر ضدیت مان با سانسور اخبار و تحریف حقایق و دروغ پراکنی و استفاده
انحصار طلبانه از رادیو تلویزیون کشور بود(امری که فریاد از آن از سوی جناح
مغلوب رژیم هم در بیش از دو دهه گذشته بلند بوده است) و الا ما در آنجا
«جنگ نیابتی» نه از طرف گروهها و نه به عنوان «هدایتگران مردم» راه
نیانداخته بودیم. نگارنده در مورد اظهاراتی که عبدالله نوری ضمن خاطراتی از
زمانی که مسئولیتی در رادیو تلویزیون به او واگذار شده بود، بیان کرده بود
و در آن به مساله اخراج 18 نفر که پاسدار محمد حسین طارمی لیستش را تهیه
کرده بوده و می خواسته که او امضا کند و نکرده بود، چند یادداشت نوشتم که
می تواند برای شناختن شرایط و فضای آن زمان مفید باشد. به هر حال انفجار
دفتر حزب جمهوری اسلامی در تیرماه 1360، فرصت طلایی و نا محدودِ برای بکار
گرفتن سرکوب و کشتار و درنده خویی علیه گروههای سیاسی و ناراضیان را،
برای رژیم فراهم کرد. در زیر لینک سه تا از آن یادداشتها آمده است:
-
در مورد نقش رویارویی حزب جمهوری اسلامی با نیروها و سازمانهای سیاسی مبارز آنزمان، سخنان خصوصی پاسدار قالیباف در جمع دانشجویان بسیجی که آستانه انتخابا ت ریاست جمهوری سال 92 که در آن اعتراف کرد که جزو دارو دسته ای بوده که بهشتی آنها را سازمان داده بود و کارشان هم «چوب زدن» یعنی با چوب چماق حمله کردن به «دارو دسته رجوی بود» به روشنی گویای نقشی است که حزب جمهوری اسلامی به دبیرکلی بهشتی در اقدامات فاشیستی علیه نیروهای سیاسی داشت. البته این چماقداران تنها مجاهدین را مورد یورش قرار نمی دادند. تجمعات چریکهای فدایی خلق و گروههای چپ آماج یورش بی پدر مادرهایی بود حزب جمهوری اسلامی و بهشتی سازمان داده بود و وقتی هم که گروهای سیاسی از این توحش شکایت می کردند و از مسئولیت در این اقدامات و بی عملی مقامات در برخودر با این ها سوال قرار می داند پاسخ این مقامات از جمله هاشمی رفسنجانی در آن زمان پیوسته این بود که این ها مردمی هستند که از عملکرد گروه ها ناراضی اند و... لینک مربوط به صدای قالیباف و اظهارات صریح او به چماقدار بودنش که به آن افتخار هم می کند، در مطلبی از نگارنده آمدهاست
3 - دستبوسی و واکنش علم الهدی http://alamolhoda.com/post/2019/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A8%D9%88%D8%B3%DB%8C
تصنیف فروشی بهروز وثوقی در صحنه یی از فیلم سوته دلان
لینک فیلم کامل سوته دلان:
-------------
۲۷ مهر ۱۳۹۵ - ۱۸ اکتبر ۲۰۱۶
وسپیگری؛ گذشته، حال و آینده...!
زیر پوست “تن فروشی” در تهران
معاون اجتماعی سازمان امور بهزیستی کشور میگوید: «میانگین
سنی زنان ویژه حاضر در مراکز بهزیستی کمتر از ۳۰ سال است. درحالحاضر، ۲۴
مرکز در کشور به زنان آسیبدیده ارائه خدمت میکنند و بهدنبال آن هستیم تا
خدمات کامل جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی به آنان ارائه دهیم.» زنان
ویژه که نام جدید یک آسیب اجتماعی است. تغییر نامی که به احتمال قوی به
امید کاهش وحشت مسئولین از به زبان آوردن مشکلات این گروه در معرض آسیب
جامعه انجام شده است.
به گزارش فرارو این در حالیست که هرچقدر کارشناسان و
جامعهشناسان سعی میکنند با عوض کردن نام آنها، بتوانند درباره این آسیب
حرف بزنند اما برای مشتریان آنها، هیچ فرقی نمیکند که نام این قشر در معرض
آسیب چه باشد. مردان خیابانی همان کاریمیکنند که قبلا میکردند.
اختلافی بر سر نام
حتی کارشناسان هم درباره آنها با ایما و اشاره حرف میزنند؛
در عین حال که چند ده سال است این آسیب اجتماعی گریبان شهر را گرفته است
اما هنوز تکلیف نام آنها روشن نیست. مینو محرز میگوید: «ما باید بتوانیم
در وهله اول، بدون ترس و تعارف درباره این زنان حرف بزنیم؛ همینطور که
درباره اعتیاد و آسیبهای اجتماعی- سلامتی دیگر حرف زده میشود.
بهاینترتیب، میتوانیم راهی درست برای ساماندهی آنها پیدا کنیم. تا زمانی
که هر وقت، حرف از آنها زده میشود، عده زیادی لب بگزند و ترجیح بدهند
موضوع را سرپوشیده نگهدارند، هیچوقت مشکل حل نمیشود.»
تا مدتهای مدید مسئولان حتی بر صدا زدن این افراد امتناع
میکردند برخی آنها را «زنان خیابانی » صدا میزنند و برخی دیگر نیز نام
آنها را «روسپی» و «زنان تن فروش» میدانند و حالا بعضی دیگر پیشنهاد
کردهاند آنها را با «زنان ویژه» صدا میزنند؛ با همه این احوال قرار است
از این پس آنها را با نام «زنان ویژه» خطاب قرار دهند اما تعیین تکلیف نام
این قشر آسیب دیده جامعه تازه اول راه است و باید به دنبال متولی رسیدگی
به امور این گروه در معرض آسیب جامعه باشیم.
واژه زنان خیابانی از آن جهت نادرست بود که تنها به گروهی
از این زنان ویژه اشاره داشت. بنابراین پژوهشها زنانی که در خیابان تن
فروشی میکنند تنها بخشی از تن فروشان هستند و امروزه جامعه ما با پدیده
زنان تن فروشی به صورت تلفنی یا در پاتوقهای مشخصی دست و پنجه نرم میکند.
از سویی دیگر روسپی یا روسبی نیز واژهای است با ریشه
پهلوی دارد و در اصل مخفف روسپید است و به عنوان طعنه و تمسخر زبانی به کار
گرفته میشود. در رابطه روسپیگری نوعی اجبار و تحمیل دیده میشود و روسپی
در قبال دریافت پول یا خدماتی، تن فروشی میکند.
روسپیگری پدیدهای تاریخی
بر اساس گمانهزنیهای تاریخی میتوان از وجود روسپیگری و
زنان ویژه در دوران قبل از اسلام سخن گفت. وجود برخی قوانین سختگیرانه
نسبت به زنان تن فروش موید وجود این پدیده در دوران قبل از اسلام است.
در دوره بعد از اسلام نیز تعابیر مرتبط با تن فروشی زنان در متونی مانند اسرارالتوحید، جامع التواریخ، راحه الصدور به چشم میخورد.
در دوره صفویه جرج ژان شاردن از اخذ مالیات از روسپیان در آن
دوران سخن میگوید. وی همچنین از ثبت اسم آنان در دفتری رسمی یاد میکند.
به گفته وی این تشکیلات مدیر کلی در راس خود داشت که روسا و فرماندهان بر
آن نظارت میکردند.
به گفته سعید مدنی، شاردن در سفرنامه خود نوشته است که در
اصفهان محلهای به نام کویبرهنگان یا بیحجابان وجود داشته است که سرتاسر
آن روسپیان ساکن بودهاند.
در دوران زندیه و پادشاهی کریمخان زند در شیراز محلهای به
دور از شهر به نام «خیل خانه» ایجاد شد و ۵-۶ هزار زن در آن جای داده
شدهاند.
در دوره قاجاریه نسبت حضور روسپیان در جامعه محدودیت ایجاد
شد به نقل از تاریخ راوندی، در دوره مظفرالدین شاه اوضاع بر آنها تنگ شد
هرچند ماموران آن موقع، یا دریافت رشوه، مسائل را نادیده میگرفتند. با این
حال در اواخر دوره قاجار و پس از مرگ ناصرالدین شاه، منابع از فردی به
نام «زال محمدخان» نام بردهاند که زنان حرمسرای ناصرالدین شاه را برای
روسپیگری به محله «چاله آبی» میبرده است.
بازسازی قلعه جمشید فحشا را کسترد و فعالیت های عمرانی
دیگری در این محله سبب شد آن را شهر نو بنامند اما پس از کودتای ۲۸ مرداد،
سرهنگ زاهدی دستور داد اطراف شهر نو، حصار بکشند. در دوره پهلوی علاوه بر
شهر نو و با وجود این مرکز مشخص برای زنان ویژه، زنان تن فروش، در
کابارهها و هتلها و خیابانها نیز تن فروشی میکردند.
پس از انقلاب شهر نو با ۴۰۰ خانه به آتش کشیده شد. بعد از
انقلاب اسلامی، مجددا در سال ۱۳۶۷ در عملیات ناگهانی نیروی انتظامی ۴۰
هکتار از خیابان و کوچههای اطراف محله جمشید تخریب شد و در آن عملیات
۴هزار زن دستگیر شدند که مدتی بعد مشخص شد تنها ۸۰۰ نفر از آنها تن فروش
بودهاند.
بار دیگر در سالهای بعد از انقلاب محله غربت یا جزیره
شکل گرفت. در این محله کولیها و مهاجران حضور داشتند و محله جرم خیزی بود.
به گفته منابع جمعیت این منطقه در روز ۲ هزار و در شب ۲۰۰ هزار نفر افزوده
میشد.
تعداد زنان ویژه در تهران چقدر است؟
هنوز گراش مشخصی درباره تعداد زنان ویژه در تهران یا شهرهای
دیگر منتشر نشده است. یکی از دلایل آن سختی شمارش و رصد این قشر است. از
سویی دیگر شاید بسیاری از این آمارها محرمانه باشد. اما اگر بخواهیم
مهمترین اظهار نظرهای مسولان امر را دسته بندی کنیم؛ بدین شکل قابل ارائه
خواهد شد.
چرا درباره مردان خیابانی حرف نمیزنیم
در طول این سالها بارها نام زنان خیابانی یا همان زنان ویژه
تغییر کرده است اما آنچه همچنان مغفول مانده است، هویت «مردان خیابانی »
است. مردانی که به زبان ساده مشتریان «زنان ویژه » هستند. اما نه کسی آنها
را مسئله میداند و نه متولی برای رسیدگی به ناهنجاریهای رفتاری آنها مشخص
میشود.
به نظر میرسد این ایده اولین بار توسط یکی از نمایندگان
مجلس ششم، فاطمه خاتمی مطرح شد؛ وی در مصاحبه خود با مجله پیام زن در سال
۱۳۸۱ میگوید: « متأسفانه در برخی آداب و رسوم مملکت ما همیشه برخورد با
زنان بسیار خشن تر و بدتر از برخورد با وضعیت مشابه در مردان بوده است.
یعنی یک سری امور قبیح نه فقط برای آقایان زشت محسوب نمی شود، بلکه گاهی در
بعضی موارد مورد تشویق هم قرار می گیر.»
وی در همین رابطه اضافه میکند: « وجود مردان خیابانی
عامل حضور زنان خیابانی است، یا نادیده گرفته می شود و یا کمتر به میان
آورده می شود. هر چند که یک زن سرگردان باشد، بی سرپناه باشد یا نیاز مالی
یا جنسی داشته باشد، وقتی یک مرد سراغش نرود، بالاخره راه دیگری پیدا می
کند.»
ده سال بعد، یعنی در سال ۱۳۹۱ بار دیگر ماجرای مردان
خیابانی بر سر زبانها افتاد؛ اما اینبار نه از زبان زنی سیاستمدار در
مجلس شورای اسلامی، بلکه در پژوهشی جامعه شناسی و از زبان یک استاد دانشگاه
بیان شد.
در همین رابطه مجید ابهری، جامعه شناس و عضو هیات علمی
دانشگاه شهید بهشتی به تهران امروز میگوید: «به ازای هر یک زن خیابانی ۷
مرد خیابانی وجود دارد!» وی در همین رابطه اضافه میکند: «جای تاسف دارد که
۷۶درصد مردان خیابانی متاهل هستند! مردان متاهلی که به ارزشهای اخلاقی
خانواده و جامعه پایبند نیستند. این در حالی است که جوانان مجرد جامعه
ایرانی، بار بدنامی این پدیده را به دوش میکشند!»
در همین رابطه، سعید مدنی، جامعه شناسی صاحبنظر در حوزه
آسیبهای اجتماعی معتقد است: «مردان متاهلی که در هر کوچه و خیابان به
دنبال سوار کردن زنان بر ماشین خود هستند، یا همیشه چنین کاری را به عنوان
تفریح انجام میدادهاند یا در جوانی به دلایلی مانند فقر مالی مثلا
نتوانستهاند ماشین بخرند و چون تفکری بیمارگونه دارند، گمان میکنند حالا
که صاحب خودرو هستند میتوانند جوانی کنند! چنین افرادی از نگاه بیمارگونه
خود تمایزی بین زنان متشخص و زنان خیابانی نمیبینند.»
اختلافی بر سر متولی رسیدگی به امور زنان ویژه
تا مدتهای طولانی برخوردهای انتظامی راهکار مسئله دانسته
میشد. راه حلی که در نهایت با پاک کردن صورت مسئله همراه بود و اگر تاثیری
هم داشت موقتی و گذرا بود و تنها زنان ویژه را راهی بازداشتگاهها و
زندانها میکرد و حتی به عقیده برخی کارشناسان منجر به گستردهتر شدن حلقه
ارتباطیشان میشد و به جای حل تعارضات و مشکلات جسمی و روحی این زنان،
فضای زندان منجر به پیچیدهتر شدن و عمیق شدن آن میگشت.
در سال ۸۹ سردار ساجدینیا ادعا میکند پلیس میتواند
تنها ظرف چند روز همه زنان خیابانی را جمع کند. وی در همین رابطه میگوید:
«پلیس آمادگی دارد ظرف چند روز تمامی زنان خیابانی را از سطح شهر تهران جمع
آوری کند اما انجام این اقدام مستلزم وجود یک نهاد برای نگهداری از این
افراد است. به دلیل اینکه هیچ سازمانی متولی نگهداری از این زنان نمی شود
نمی توان اقدامی برای دستگیری آنان انجام داد.»
در آخرین تصمیمگیری هم، حبیب الله مسعودی فرید معاون
امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، خبر از واگذاری امور آنها به کلینیکهای
مددکاری داده و گفته است: «بهزیستی درصدد است، پیگیری وضعیت زنان
آسیبدیده را پس از ترخیص به کلینیکهای مددکاری واگذار کند تا با حمایت
کلینیکها، مانع ورود مجدد زنان به دامن آسیب شود.»
حبیبالله مسعودیفرید، ادامه داد: «بسیاری از زنان ویژه،
پس از ترخیص، جا و مکانی ندارند و در بسیاری از مواقع بههمیندلیل در
مراکز بهزیستی باقی میمانند. بهاینترتیب با اختصاص ودیعه مسکن به آنها
با نظارت بهزیستی دارای مسکن شده و فرایند پیگیری پس از ترخیص برای آنها
ادامه مییابد؛ درحالحاضر نیز در نظر داریم با واگذاری پیگیریهای پس از
ترخیص زنان ویژه به کلینیکهای مددکاری، این فرایند را در کشور بهبود
ببخشیم.»
نقش نهادهای مدنی غیردولتی در رسیدگی به امورشان
دکتر پروین کازرونی، سرپرست گروه مدیریت بیماری ایدز در همین
رابطه خبر میدهد: «طبق قراردادی که دانشگاههای علوم پزشکی با سازمانهای
مردم نهاد منعقد کردهاند، مدیریت مراکز ارتقای سلامت زنان آسیب پذیر به
سازمانهای مردم نهاد واگذار میشود و وزارت بهداشت مسئولیت نظارت بر این
مراکز را بر عهده خواهد داشت.»
به گفته دکتر کازرونی در خرداد ماه امسال، جلساتی در جهت
جلب حمایت معاونت زنان برگزار شد و پیرو آن طرحی ارائه شده توسط سه سازمان
مردم نهاد که مورد تأیید وزارت بهداشت بود به معاونت زنان جهت بررسی و
حمایت ارسال شده و قرار است این معاونت از پروژه توانمندسازی زنان آسیب
پذیر حمایت مالی به عمل آورد و به ارتقای خدمات کمک کند.
مسعودیفرید ادامه داد: «بهزیستی درباره زنان ویژه و
آسیبدیده، اولویت خدمات خود را بر ابعاد جسمی، روانی و توانمندی درونی
آنها متمرکز کرده و پس از آن به توانمندی اقتصادی این گروه از زنان
میپردازند؛ این درحالی است که درباره زنان سرپرست خانوار، اولویت بهزیستی
بر توانمندی اقتصادی آنان است. زنان آسیبدیده معمولا ۶ ماه تا یکسال،
میتوانند در مراکز بهزیستی حضور داشته باشند و همچنین در برخی از مراکز در
جهت حرفهآموزی آنها نیز تلاش میشود.»
در نهایت انگار وزارت بهداشت و بهزیستی مصمم شده است تا
برای زنان ویژه مشاورههای جسمی و روانی ترتیب دهد تا از عمق این فاجعه
بکاهد اما انگار هنوز مردان خیابانی نگرانی برای مسئولین ایجاد نکردهاند و
برای آنها برنامهای وجود ندارد.
در یک نمونه تاریخی نیز از یک پارسی زرتشتی هندی به نام
ارباب جشمید سخن گفته میشود که هزینه احداث دهها خانه را برای اسکان زنان
فریب خورده و بیسرپرست تقبل کرد؛ همچنین جهت تامین مخارج فرزندانشان
دهها باب مغازه ساخت از گرایش مجددشان به فحشا جلوگیری کند.
کلیه جداول و آمارها و دادههای تاریخی از کتاب «بررسی آسیبهای اجتماعی روسپیگری» نوشته سعید مدنی قهفرخی استخراج شده است.
رکورد فساد شکسته شد!
به
گفته نمایندگان مجلس، حجم فساد مالی در صندوق ذخیره فرهنگیان 8 هزار
میلیارد تومان است. دادستان کل کشور هم رقم اختلاس در دو بانک ملی و ملت را
1200 میلیارد تومان عنوان کرده است.
- با گذشت دو هفته
از بازداشت رئیس صندوق ذخیره فرهنگیان بابت فساد بزرگ مالی در این صندوق و همینطور
سخنان دادستان کل کشور درباره اختلاس در دو بانک ملی و ملت، مقامات ارشد دولت
یازدهم که در سه سال اخیر صدها بار درباره مبارزه با مفاسد اقتصادی سخن گفتهاند،
سکوت کردهاند.
به گفته
نمایندگان مجلس، حجم فساد مالی در صندوق ذخیره فرهنگیان 8 هزار میلیارد تومان است.
دادستان کل کشور هم رقم اختلاس در دو بانک ملی و ملت را 1200 میلیارد تومان عنوان
کرده است.
تا قبل از
دستگیری شهابالدین غندالی که در دولت روحانی به ریاست صندوق ذخیره فرهنگیان منصوب
شد، اصلاحطلبان و حامیان دولت یازدهم به شدت تلاش داشتند که فساد 8 هزار میلیارد
تومانی را به دولت قبل نسبت دهند؛ اما پس از دستگیری غندالی، این عده آچمز شدند و
رسانههای زنجیرهای نیز به طور کلی این فساد بزرگ را سانسور کردند و از سوی دیگر
با زنده کردن پرونده تکراری موسوم به دکل گم شده تلاش کردند اذهان عمومی را منحرف
سازند.
خبر اختلاس 1200
میلیارد تومانی در بانکهای ملی و ملت هم به طور کامل در رسانههای حامی دولت،
سرکوب شد. این رسانهها که درباره مفاسد چند میلیارد تومانی دولت قبل نیز فریاد
وامصیبت سرمیدهند، ترجیح دادند اختلاس 1200 میلیارد تومانی را اصلا نبینند.
با این حال، نکته
مهم درباره فساد 8 هزار میلیارد تومانی در صندوق ذخیره فرهنگیان و اختلاس 1200
میلیارد تومانی در بانکهای ملی و ملت، سکوت مدعیان مبارزه با مفاسد اقتصادی در
دولت یازدهم نسبت به این فساد عظیم است.
در راس این افراد
باید به اسحاق جهانگیری اشاره کرد که در سه سال اخیر جامه ضد فساد پوشیده و بارها
با مرور مفاسد رخداده در دولت قبل، وعده برخورد با وقوع مفاسد در دولت یازدهم را
داده بود.
جهانگیری تقریبا
در اکثر سخنرانیهای خود در سه سال اخیر، اشارهای به یکی از مفاسد اقتصادی در
دولتهای نهم و دهم کرده است.
این در حالی است
که مقایسه پروندههای مذکور با فساد صندوق ذخیره فرهنگیان، نشان از حجم عظیم مورد
اخیر دارد که در دوره مدیریت جهانگیری و تیم دولت یازدهم رخ داده است.
جهانگیری که
ادعای پرچمداری مبارزه با مفاسد اقتصادی را دارد، هنوز نسبت به فساد عظیم صندوق
ذخیره فرهنگیان و اختلاس 1200 میلیارد تومانی در بانکهای ملی و ملت، واکنشی که
درخور یک پرچمدار باشد، نشان نداده است.
جهانگیری که برای
تخلفات در دولت قبل که از لحاظ عددی بسیار کوچکتر از فساد 8 هزار میلیارد تومانی
صندوق ذخیره فرهنگیان بودهاند، از تریبونهای مختلف با صدای بلند اعتراض کرده و
سخنانش تیتر سایتها و روزنامههای حامی دولت شده، تاکنون جز اشاراتی کوتاه، هیچ
اعتراضی به فساد 8 هزار میلیارد تومانی صندوق ذخیره فرهنگیان و اختلاس 1200
میلیارد تومانی بانکهای ملی و ملت نکرده است.
نکته جالب آن که
سال گذشته اسحاق جهانگیری وعده داده بود که «اگر در دولت یازدهم فسادی در یکی از دستگاهها
رخ دهد آن وزیر باید از مردم عذرخواهی کند و برود.»
اکنون اگر
برکناری وزیر آموزش و پرورش را بابت فساد 8 هزار میلیاردی قلمداد کنیم، باید از
جهانگیری پرسید چرا وزیر اقتصاد هنوز بر سر کار است و به علت اختلاس 1200 میلیاردی
در بانکهای ملی و ملت، برکنار نشده و عذرخواهی هم نکرده است؟بدهی۱۰۰۰ میلیاردی سهامدار بانک سرمایه/ آقای (ر) سهامش را از شهرداری خریده بود/تشریح ماجرای اختصاص خودروهای لوکس به مدیران صندوق ذخیره فرهنگیان
بدهی۱۰۰۰ میلیاردی سهامدار بانک سرمایه/ آقای (ر) سهامش را از شهرداری خریده بود/تشریح ماجرای اختصاص خودروهای لوکس به مدیران صندوق ذخیره فرهنگیان
عضو هیات امنای صندوق
ذخیره فرهنگیان ماجرای اختصاص ۸۰۰ خودروی لوکس به مدیران این صندوق را
تشریح کرد.
مرتضی
حاجی (وزیر اسبق آموزش و پرورش و عضو هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان)،
در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، اظهار داشت: اتفاقاتی که در حال حاضر مورد
پیگیری قضایی هست، مربوط به بانک سرمایه است که ۴۵ درصد سهام آن متعلق به
صندوق ذخیره فرهنگیان میشود و بقیه سهامداران خصوصی و خارج از صندوق
هستند.
عضو هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان با
اشاره به اینکه اگر پولی کم و زیاد شده باشد به مدیران تصمیمگیر بانک
سرمایه مربوط میشود، افزود: اگر خسارتی هم وارد شود به نسبت سهم
سهامداران، خسارتها توزیع میشود. البته من نسبت به این مسئله که
تسهیلاتی که از سوی بانک داده شده، امکان وصول نداشته باشد، بدبین نیستم،
چرا که خیلیها وصول شده است و بقیه هم باید با پیگیری قضایی و تهاتر با
دارایی بدهکاران وصول شود.
حاجی اضافه کرد: به طور مثال بانک زنجانی به
خیلی جاها بدهکار بود؛ دادگاه فشار آورد و او مجبور شد؛ بدهکاریهایش را
با داراییهایی که داشته، تهاتر کند؛ از جمله بدهکاری به بانک سرمایه
داشته که این بدهی با دارایی او تهاتر شدهاست.
وزبر اسبق آموزش و پرورش با بیان اینکه
اینطور نیست که همه مطالبات غیرقابل وصول باشد، خاطرنشان کرد: منتها باید
این مسائل پیگیری شود و اینکه اتهامات افراد دستگیرشده چیست نیز مربوط به
دستگاه قضایی میشود.
وی در ادامه تاکید کرد: امیدواریم دادگاه
برای رسیدگی به وضعیت بانک سرمایه هر چه سریعتر وقت تعیین کند، تا رفع
نگرانی شود. با اطلاعات عمومی که دارم، نگران دارایی صندوق ذخیره فرهنگیان
نیستم و فرهنگیان از این بابت نگرانی نداشته باشند.
حاجی درباره موضوع خودروهای لوکسی که گفته
میشود؛ توسط صندوق ذخیره به افرادی خاص داده شده، گفت: صندوق با یک شرکت
لیزینگ مذاکره کرد و قرار شد؛ شرکت بابت ورود این خودروها حقالعملی
دریافت کند و خودروها توزیع شود که البته واردات خودروها تا جایی که
میدانم؛ محقق نشد، اما چون اعلام و تعهد شده بود، تلاش شد؛ خودروهای داخلی
را جایگزین کنند.
وی با اعلام اینکه آقایی به نام (ر)یکی از
سهامداران بانک سرمایه حدود هزار میلیارد تومان به بانک سرمایه بدهکار
است، گفت: قانونی نیست که سهامدار بانک از تسهیلات بانک مربوطه که در آن
سهم دارد، استفاده کند. این آقا سهام خود را از شهرداری خریده که به همین
دلیل نیز مدتی در بازداشت بوده است. البته حکم نهایی درباره ایشان صادر
نشده و نمیدانیم که موضوع چیست و این سهام چگونه از شهرداری خریده شده
است؟
غسالخانه مخروبه مدرسه دانشآموزان خوانساری شد
دانشآموزان استان اصفهان در چهارهزار و ۹۳۵ مدرسه تخریبی معضلی
بزرگ است و این درحالیست که تحصیل دانشآموزان خوانساری در غسالخانه
مخروبه این مسئله را جدیتر میکند.
گروه استانها - مریم یاوری: مدارس مخروبه بر سر دانش آموزان بیش از یازده هزار کلاس درس در استان اصفهان سایه انداخته است.
مدارسی که از غرب تا شرق و از شمال تا جنوب استان پخش شدهاند
و هر لحظه ممکن است خبر ریزش سقف و یا آتش گرفتن کلاسی در مدارس استان
اصفهان به موضوع داغ کاربران شبکههای اجتماعی تبدیل شود و پس از آن
رسانهها نیز به مدت یک یا دو روز به صورت ویژه به آن بپردازند.
با گذری کوتاه به مناطق مختلف استان شاهد صحنههایی خواهیم
بود که شاید هیچ یک از مسئولان ملی و استانی به فکر خود هم راه نمیدهند که
در استان اصفهان که دارای مُهر برخورداری نیز هست چنین صحنههایی را
مشاهده کنند.
تحصیل دانشآموزان اصفهانی در مدرسه تخریبی «سروش» در میدان
قدس، مدرسهای که کلاسهایش پنجرهای روبه بیرون ندارد و فاقد نور طبیعی
هستند، مدرسه «مهرجویان»، مدرسهای که به دلیل وجود سه چاه فاضلاب کنار
یکدیگر و در نهایت به دنبال ریزش چاهها دانشآموزانش آواره شدند،
مدرسههای کانکسی که در خور و بیابانک دایر میشوند، مدارس تخریبی و بدون
مقاوم سازی شده در فریدن و فریدونشهر، مدارس تخریبی نظنز و در نهایت مدارس
تخریبی جرقویه الیا و سفلی همه و همه بیانگر این است که مدارس تخریبی
اصفهان در همه نقاط استان وجود داشته و میتوان گفت درصد زیادی از
دانشآموزان در سطح استان اصفهان از این مشکل رنج میبرند.
تبدیل مدرسه به اداره آموزش و پرورش، دانشآموزان «وحدت» را به غسالخانه برد
اما در این میان دردناکترین موضوعی که در خصوص مدارس تخریبی و
نامناسب شهر اصفهان به چشم میخورد، تحصیل دانشآموزان استثنایی مدرسه
«وحدت» شهرستان خوانسار در مکانی جنب قبرستان بزرگ این شهر است.
مدرسه تا سه سال گذشته محل
تحصیل دانش آموزان استثنایی بود و این در حالی است که امروز این دانش
آموزان را به محل فعلی که حالت غسالخانهای مخروبه دارد، منتقل کردهاند
گفته می شود مکان کنونی مدرسه غسالخانه قدیمی شهر خوانسار
بوده است که هم اکنون بعد از تغییرکاربری یکی دو اتاق غسالخانه به کلاس درس
تبدیل شده است.
رضا قنبری، یکی از اهالی شهر خوانسار
با اشاره به اینکه ۱۰ سال قبل مدرسه ای برای دانش آموزان ساخته شد که
متاسفانه هم اکنون به اداره آموزش و پرورش تبدیل و مدرسه نیز به غسالخانه
منتقل شده است، میگوید: این مدرسه تا سه سال گذشته محل تحصیل دانش آموزان
استثنایی بود و این در حالی است که امروز این دانش آموزان را به محل فعلی
که حالت غسالخانهای مخروبه دارد، منتقل کردهاند.
وی می گوید: مکان فعلی در گذشته غسالخانه بوده است که بعد از تغییر کاربری چند اتاق آن را تبدیل به کلاس درس کرده اند.
او که معتقد است مدرسه قبلی دانش آموزان در محلی مناسب در
خوانسار بوده است، میافزاید: این در حالی است که مدرسه امروز این دانش
آموزان در حاشیه شهر و در محلی که یک سمت آن قبرستان و سمت دیگر آن مزارع
کشاورزی و جوی آب است، قرار گرفته که اصلا مناسب حال این دانشآموزان
نیست.
اما با بازدیدی کوتاه از مدرسه «وحدت» با محیطی کوچک با سه
اتاق کوچک برای بیش از ۵۰ دانش آموزی روبرو میشویم که علاوه بر مشکلات
ایاب ذهابی که برای آمدن به این مدرسه حاشیهای دارند حتی سکویی مناسب برای
نشست در حیاط مدرسه مخروبهشان ندارند و برای نوشیدن آب و حتی استفاده از
سرویس بهداشتی در شرایط سختی به سر میبرند.
چهار هزار و ۹۳۵ کلاس درس در استان اصفهان تخریبی است
در این میان محمدحسین سجاد، مدیرکل نوسازی و بهسازی مدارس استان اصفهان نیز در گفتوگو با خبرنگار مهر
از وجود چهار هزار و ۷۹۴ فضای آموزشی در استان اصفهان سخن به میان میآورد
و میگوید: این تعداد فضای آموزشی ۳۳ هزار و ۱۲۵ کلاس درس را شامل
میشوند.
وی در ادامه با بیان اینکه ۱۴.۹ درصد و معادل چهار هزار و ۹۳۵
کلاس درس در استان اصفهان تخریبی است، اظهار میکند: همچنین ۱۸.۹ درصد و
معادل شش هزار و ۲۶۰ کلاس درس در سطح استان نیز نیازمند مقاوم سازی هستند.
خشکی زاینده رود و به دنبال آن فرونشست زمین در شهرستانهایی مانند فلاورجان باعث افزایش مدارس تخریبی شده است
مدیرکل نوسازی و بهسازی مدارس استان اصفهان با بیان اینکه طی
۱۰ سال اخیر ۶۵۰ فضای آموزشی جدید به مراکز آموزشی استان اصفهان اضافه شده
است، ادامه میدهد: این تعداد مدرسه اضافه شده جدای از تعداد مدارس بازسازی
و مقاوم سازی شده است.
وی همچنین در خصوص استانداردسازی فضاهای آموزشی استان اصفهان
نیز ابراز میکند: در حال حاضر ۵۶ درصد از کلاسهای درس استان اصفهان
استانداردسازی و ۴۴ درصد دیگر نیز نیازمند استانداردسازی است.
استان اصفهان ۱۶ هزار و ۳۰۰ کلاس درس جدید نیاز دارد
سجاد تعداد کلاسهای نیازمند استانداردسازی را ۱۲ هزار و ۹۰۲
کلاس عنوان میکند و میافزاید: همچنین باید توجه داشته باشیم که در حال
حاضر در سطح استان اصفهان نیازمند راهاندازی ۱۶ هزار و ۳۰۰ کلاس درس
هستیم.
وی که از اعلام نام شهرستانهایی که مدارسشان نسبت به دیگر
شهرستانها حال وخیمتری دارد، خودداری میکند، ادامه میدهد: اما باید
توجه داشته باشیم که خشکی زاینده رود و به دنبال آن فرونشست زمین در
شهرستانهایی مانند فلاورجان باعث افزایش مدارس تخریبی شده است.
سجاد با اشاره به اینکه در سال جاری هنوز اعتباری برای
بازسازی و نوسازی مدارس استان اصفهان پرداخت نشده است، اضافه میکند:
اعتبار تعیین شده برای نوسازی مدارس در سال جاری ۴۰ میلیارد تومان بوده است
که هنوز ریالی از آن پرداخت نشده است.
طرح۱۱هزار سوال ضدفساد ازمسئولان/۴۰درصد دستگاههاناقص پاسخ دادهاند
دبیرمرجع
کنوانسیون مبارزه با فساد گفت: ۴۰درصد دستگاهها پاسخگویی ناقصی به
سئوالات ضدفساد داشتهاند و این روند منجر به رای ناصحیح کنوانسیون مبارزه
با فساد میشود که این رویه باید اصلاح شود.
.
اختلاس یکی از فسادهای عظیم در کشور است، در گذشته شاهد فساد ۳هزار میلیاردی بود اما اخیرا رقم های مطرح می شود که به نظر می رسد هنوز روزنه های اختلاس در کشور باز است، کنوانسیون مبارزه با فساد، چه راهکار اجرایی برای مقابله با اختلاس ها در کشور دارد؟
به لحاظ تئوریک، ابزارسازی و علم دنیا، کنوانسیون مبارزه با فساد برای تمامی این مسائل پیشنهاداتی و پیش بینی هایی دارد. مدیریت منابع عمومی دولت، شفاف سازی، ارتقاء و پاسخگویی و اداره مناسب بیت المال تنها بخشی از موضوعاتی است که کنوانسیون برای آن برنامه دارد بااین حال متاسفانه اگرچه کنوانسیون مبارزه با فساد در کشور، پشتوانه قانونی دارد اما هنوز به شکل کامل در کشور اجرایی نشده است و این در حالی است که اجرای کنوانسیون مبارزه با فساد برابر با پیشگیری از فساد است.
کنوانسیون مبارزه با فساد که قانون داخلی هست، ۹۶بند تعهدآور دارد و این یعنی کشور ما موظف به اجرای این بندها است. بیش از ۹۸ نهاد و دستگاه به شکل غیرمستقیم چک لیست های ضد فساد را پر می کنند و به طوری کلی ۱۱ هزار و ۹۷ سوال در مورد فساد و اقدامات ضد فساد از ۱۰۸ دستگاه پرسیده می شودکنوانسیون مبارزه با فساد که قانون داخلی هست، ۹۶بند تعهدآور دارد و این یعنی کشور ما موظف به اجرای این بندها است. بیش از ۹۸ نهاد و دستگاه به شکل غیرمستقیم چک لیست های ضد فساد را پر می کنند و به طوری کلی ۱۱ هزار و ۹۷ سوال در مورد فساد و اقدامات ضد فساد از ۱۰۸ دستگاه پرسیده می شود.
در رابطه با فصل ۵ کنوانسیون که مربوط به اعاده اموال مسروقه هست، از ۱۰ دستگاه از جمله دادستانی کل، پلیس اینترپل و گمرک سوالاتی مطرح هست.
این چک لیست ها و خوداظهاری های ضد فساد، استاندارد است؟
سوالات از سوی سازمان جهانی ارائه شده است و بر همین اساس سوالات داخلی نیست بلکه این صد سوال ترجمه دقیق همان سوالاتی است که براساس استانداردهای جهانی طراحی شده اند. بعد از تکمیل، چک لیست ها در صورت لزوم بازبینی می شوند و بازرسان دو کشور دیگر اقدام به بررسی این لیست ها و خوداظهاری ها می کنند بنابراین رویه کاملا استاندارد و جهانی است.
این خوداظهاری ها هم به جلسه هیئت دولت و هم در جلسه مسئولان عالی قضایی بارها مطرح شده است.
از ۱۰۸ دستگاه مربوطه، ۶۰ درصد دستگاه ها به سوالات پاسخ دادند و مابقی دستگاه ها پاسخگویی ناقصی داشتند و قرار است در این هفته با مسئولان این نهادها جلسه ای داشته باشیمتاکنون چه دستگاه هایی با این خوداظهاری های ضد فساد مخالفت کردند؟
از ۱۰۸ دستگاه مربوطه، ۶۰ درصد دستگاه ها به سوالات پاسخ دادند و مابقی دستگاه ها پاسخگویی ناقصی داشتند و قرار است در این هفته با مسئولان این نهادها جلسه ای داشته باشیم.
.
اختلاس یکی از فسادهای عظیم در کشور است، در گذشته شاهد فساد ۳هزار میلیاردی بود اما اخیرا رقم های مطرح می شود که به نظر می رسد هنوز روزنه های اختلاس در کشور باز است، کنوانسیون مبارزه با فساد، چه راهکار اجرایی برای مقابله با اختلاس ها در کشور دارد؟
به لحاظ تئوریک، ابزارسازی و علم دنیا، کنوانسیون مبارزه با فساد برای تمامی این مسائل پیشنهاداتی و پیش بینی هایی دارد. مدیریت منابع عمومی دولت، شفاف سازی، ارتقاء و پاسخگویی و اداره مناسب بیت المال تنها بخشی از موضوعاتی است که کنوانسیون برای آن برنامه دارد بااین حال متاسفانه اگرچه کنوانسیون مبارزه با فساد در کشور، پشتوانه قانونی دارد اما هنوز به شکل کامل در کشور اجرایی نشده است و این در حالی است که اجرای کنوانسیون مبارزه با فساد برابر با پیشگیری از فساد است.
کنوانسیون مبارزه با فساد که قانون داخلی هست، ۹۶بند تعهدآور دارد و این یعنی کشور ما موظف به اجرای این بندها است. بیش از ۹۸ نهاد و دستگاه به شکل غیرمستقیم چک لیست های ضد فساد را پر می کنند و به طوری کلی ۱۱ هزار و ۹۷ سوال در مورد فساد و اقدامات ضد فساد از ۱۰۸ دستگاه پرسیده می شودکنوانسیون مبارزه با فساد که قانون داخلی هست، ۹۶بند تعهدآور دارد و این یعنی کشور ما موظف به اجرای این بندها است. بیش از ۹۸ نهاد و دستگاه به شکل غیرمستقیم چک لیست های ضد فساد را پر می کنند و به طوری کلی ۱۱ هزار و ۹۷ سوال در مورد فساد و اقدامات ضد فساد از ۱۰۸ دستگاه پرسیده می شود.
در رابطه با فصل ۵ کنوانسیون که مربوط به اعاده اموال مسروقه هست، از ۱۰ دستگاه از جمله دادستانی کل، پلیس اینترپل و گمرک سوالاتی مطرح هست.
این چک لیست ها و خوداظهاری های ضد فساد، استاندارد است؟
سوالات از سوی سازمان جهانی ارائه شده است و بر همین اساس سوالات داخلی نیست بلکه این صد سوال ترجمه دقیق همان سوالاتی است که براساس استانداردهای جهانی طراحی شده اند. بعد از تکمیل، چک لیست ها در صورت لزوم بازبینی می شوند و بازرسان دو کشور دیگر اقدام به بررسی این لیست ها و خوداظهاری ها می کنند بنابراین رویه کاملا استاندارد و جهانی است.
این خوداظهاری ها هم به جلسه هیئت دولت و هم در جلسه مسئولان عالی قضایی بارها مطرح شده است.
از ۱۰۸ دستگاه مربوطه، ۶۰ درصد دستگاه ها به سوالات پاسخ دادند و مابقی دستگاه ها پاسخگویی ناقصی داشتند و قرار است در این هفته با مسئولان این نهادها جلسه ای داشته باشیمتاکنون چه دستگاه هایی با این خوداظهاری های ضد فساد مخالفت کردند؟
از ۱۰۸ دستگاه مربوطه، ۶۰ درصد دستگاه ها به سوالات پاسخ دادند و مابقی دستگاه ها پاسخگویی ناقصی داشتند و قرار است در این هفته با مسئولان این نهادها جلسه ای داشته باشیم.
ردست در دل کوه حفره هایی را می بینی با نظمی که در قرار گرفتنشان که تو را
مطمئن می کنند، غار یا جاذبه ای طبیعی نیستند. نزدیک تر که می شوی اما، در
جاده با تابلوی " روستای صخره ای میمند " روبرو می شوی، یکی از روستاهای
تاریخی و عجیب ایران که در گوشه ای از شهر بابک استان کرمان، از نظرها
پنهان مانده. از اهالی روستا درباره تاریخش که پرس و جو کنی، می بینی که
قدمت اش به هزاره ها میرسد، همان زمانی که انسان ها کوه ها را بخاطر عظمت و
قدرتشان می پرستیدند. اما راز ساخت این خانه های چیست؟ چه کسی آن ها را
ساخته؟ هنوز هم انسان ها در آن سکونت دارند یا نه؟ اینها سوالاتی است که
جوابشان را در ادامه برایتان گفته ایم، داستان سفر به روستاهای عجیب و غریب
صخره ای میمند، بنابراین با ما همراه باشید.
هرچند که نه اهالی و نه تاریخ شناسان هنوز نمی دانند که این مجموعه دقیقا توسط چه کسانی بوجود آمده، اما یقینا جز نخستین سکونتگاههای بشری در ایران به شمار میرود و قدمتش به ۸ تا 12 هزار سال می رسد. تمدن امروزی روستا به دوره ساسانیان برمی گردد و حتی به عنوان میراثی جهانی در یونسکو ثبت شده. به پای کوه که می رسی، دقیق که می شوی، می بینی که خانه هایی که به نام " کیچه " معروف اند، در دو تا پنج طبقه بر روی یکدیگر و شبیه به آپارتمان های امروزی ساخته شده اند. در واقع همین نوع از معماری در زمانی که وسایل ساخت و ساز بسیار ابتدیی بوده، باعث شگفت انگیز شدن روستای میمند شده. البته عده ای هم نظریه سکونتگاه بودن غارها را رد کرده و باور دارند که اینجا تنها مکانی برای عبادت و دفن مردگان بوده اما بعدها مردم به خاطر شرایط آب و هوایی و یا در امان ماندن از خطرات، برای زندگی داخل آنها شدند. در ادامه سری به کیچه ها میزنیم، به مسجد، حمام، رستوران سنتی و ... که هرکدام در عین سادگی موجب حیرتتان می شوند. اما قبل از هر چیز، عکس هایی زیبایی از روستا را برایتان قرار داده ایم.
مهمان کیچه های میمند می شویم
حس وارد شدن به این خانه های سنگی که در دل کوه کنده و ساخته شده اند با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. درب چوبی کوتاهی باز میشود، خم می شوی و داخل، همه جا تاریک است و تا چشمانت عادت کند نمیدانی که سرت را می توانی بالا بیاوری یا نه. اما نور که از در به داخل کیچه وارد شد، سقف را میبینی که به اندازه قد تو بلند است، می ایستی و خانه ای سنگی را میبینی با فرش، اسباب و اساسیه منزل و گاهی هم ستونی سنگی که در میان آن قرار گرفته. وسایل منزل گاهی سنتی هستن تا آنجایی که نامشان هم را نمیدانی و گاهی هم امروزی. اما تمام خانه ها " دیدون " دارند، اجاقی که در کنج خانه قرار گرفته و آن طور که گفته شده، دود حاصل از سوختن هیزم در آنهاست که علاوه بر گرم کردن کیچه ها، موجب ایزولاسیون آن ها و در نتیجه جلوگیری از تخریبشان تا امروز شده. کمی بیشتر که کیچه ها را نگاه کنی متوجه میشوی که نقشه منظمی ندارند، مثلا سقف ها کوتاه و بلند هستن و بعضی از اتاق ها کاملا گرد. کیچه های مسکونی هم کوچک و بزرگ دارند، اما هیچ کدام از نود متر مربع بزرگ تر نیستند. کف آن ها با کف پوش های نمد، مخشیف، گلیم و قالیچه فرش شده و دیوار و سقف ها هرچند که سیاه رنگ هستن اما زنان میمندی آن ها را با صنایع دستی تزئین و زیبا کرده اند.
امکانات رفاهی در روستایی صخره ای میمند
یکی از موارد جالبی که مطمئنا باعث تعجب شما می شود این است که روستا در دل خود، رستوران سنتی، حسینه و مسجد، حمام، مدرسه و .... دارد. یکی از کیچه های بزرگ روستا که دارای سه ایوانچه با طاق گهواره ای است و درب آن باز، حسینیه میمند است که از کنار هم ساخته شدن چند کیچه با مساحتی 200 متر مربع شکل گرفته. در و دیوار حسینه با پارچه های سبز و سیاه و با قاب هایی از ادعیه تزئین شده و سقف آن را چهار ستون سنگی قطور استوار نگه داشته. روستا علاوه بر حسینه مسجد هم دارد. مسجدی که از تغییر دادن چند کیچه و یکی شدنشان در سال 1240 هجری قمری بوجود آورده و 120 متر مربع مساحت دارد. فضایی مدور و منظمی که هم صحن دارد و هم محراب، طاقچه، منبری سنگی. کیچه مدرسه هم دارای پنج فضای کلاس و دفتر است، با حیاطی در روبرو خود که با سنگ خشکه چین محصور شده. حمام روستا هم بی نهایت جذاب است. دالانی خاکی شما را به فضایی رختکن مانند آن می رساند، در وسط آن حوضچه و در اطراف آن سه سکو قرار گرفته. در ادامه هم خزانه قرار دارد که مثل تمام بنا از جنس سنگ است و هلالی شکل. آتش خانه هم یکی از قسمت های دیگر حمام است که برای برافروختن آتش زیر حمام و گرم کردن آن کاربرد داشته. شما حتی می توانید شب را مهمان میمند باشید، اقامت در مهمانسرا سنتی میمند، می تواند به یکی از تجارب فوق العاده شما تبدیل شود، خوابیدن در خانه هایی در دل کوه، که قدمتشان به هزاره ها بر می گردد. مهمانسرا ساختار و بافت سنتی خود را حفظ کرده و آماده پذیرایی از گردشگران داخلی و خارجی است.
کمی بیشتر درباره مردم میمند
مردم روستای میمند، این روستای سه هزار ساله، هنوز هم در گویش خود از واژگان ساسانی استفاده می کنند، شغلشان هم دامپروی و باغداریست. چهار ماه اول سال را در دشت ها اطراف دامپروی می کنند و چهار سال بعدی را باغداری، زمستان هم که فرا رسید، به خاطر آب و هوای سرد و کوهستانی منطقه، مهمان کیچه های روستا می شوند و مشغول ساخت صنایع دستی. نمد مالی، فرش بافی، گلیم بافی و سبد بافی را هم می تواند از هنرهای صنایع دستی آن ها دانست. میمند غذاهای محلی خوش طعمی هم دارد، کال جوش، سیرآب بنه فله و ..که می توانید آن را هم در خانه مردم مهمان نواز میمند و هم در رستوران سنت روستا، پیدا کنید. درنهایت هم به خودتان لطفی کنید و دست خالی از روستا نروید. میمند صنایع دستی زیبایی دارد، سبزی های کوهی و دارویی مثل آویشن سیاه، مریم گلی، بومادران، بارهنگ، خارخسک، رازیانه و ...
دسترسی به روستا
روستا تاریخی و زیبا میمند در استان کرمان و در ۲۷ کیلومتری شمال غرب شهر بابک قرار گرفته و بی تردید یکی از مکان هایی است که بازدیدش را نباید از دست داد.
هرچند که نه اهالی و نه تاریخ شناسان هنوز نمی دانند که این مجموعه دقیقا توسط چه کسانی بوجود آمده، اما یقینا جز نخستین سکونتگاههای بشری در ایران به شمار میرود و قدمتش به ۸ تا 12 هزار سال می رسد. تمدن امروزی روستا به دوره ساسانیان برمی گردد و حتی به عنوان میراثی جهانی در یونسکو ثبت شده. به پای کوه که می رسی، دقیق که می شوی، می بینی که خانه هایی که به نام " کیچه " معروف اند، در دو تا پنج طبقه بر روی یکدیگر و شبیه به آپارتمان های امروزی ساخته شده اند. در واقع همین نوع از معماری در زمانی که وسایل ساخت و ساز بسیار ابتدیی بوده، باعث شگفت انگیز شدن روستای میمند شده. البته عده ای هم نظریه سکونتگاه بودن غارها را رد کرده و باور دارند که اینجا تنها مکانی برای عبادت و دفن مردگان بوده اما بعدها مردم به خاطر شرایط آب و هوایی و یا در امان ماندن از خطرات، برای زندگی داخل آنها شدند. در ادامه سری به کیچه ها میزنیم، به مسجد، حمام، رستوران سنتی و ... که هرکدام در عین سادگی موجب حیرتتان می شوند. اما قبل از هر چیز، عکس هایی زیبایی از روستا را برایتان قرار داده ایم.
مهمان کیچه های میمند می شویم
حس وارد شدن به این خانه های سنگی که در دل کوه کنده و ساخته شده اند با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. درب چوبی کوتاهی باز میشود، خم می شوی و داخل، همه جا تاریک است و تا چشمانت عادت کند نمیدانی که سرت را می توانی بالا بیاوری یا نه. اما نور که از در به داخل کیچه وارد شد، سقف را میبینی که به اندازه قد تو بلند است، می ایستی و خانه ای سنگی را میبینی با فرش، اسباب و اساسیه منزل و گاهی هم ستونی سنگی که در میان آن قرار گرفته. وسایل منزل گاهی سنتی هستن تا آنجایی که نامشان هم را نمیدانی و گاهی هم امروزی. اما تمام خانه ها " دیدون " دارند، اجاقی که در کنج خانه قرار گرفته و آن طور که گفته شده، دود حاصل از سوختن هیزم در آنهاست که علاوه بر گرم کردن کیچه ها، موجب ایزولاسیون آن ها و در نتیجه جلوگیری از تخریبشان تا امروز شده. کمی بیشتر که کیچه ها را نگاه کنی متوجه میشوی که نقشه منظمی ندارند، مثلا سقف ها کوتاه و بلند هستن و بعضی از اتاق ها کاملا گرد. کیچه های مسکونی هم کوچک و بزرگ دارند، اما هیچ کدام از نود متر مربع بزرگ تر نیستند. کف آن ها با کف پوش های نمد، مخشیف، گلیم و قالیچه فرش شده و دیوار و سقف ها هرچند که سیاه رنگ هستن اما زنان میمندی آن ها را با صنایع دستی تزئین و زیبا کرده اند.
امکانات رفاهی در روستایی صخره ای میمند
یکی از موارد جالبی که مطمئنا باعث تعجب شما می شود این است که روستا در دل خود، رستوران سنتی، حسینه و مسجد، حمام، مدرسه و .... دارد. یکی از کیچه های بزرگ روستا که دارای سه ایوانچه با طاق گهواره ای است و درب آن باز، حسینیه میمند است که از کنار هم ساخته شدن چند کیچه با مساحتی 200 متر مربع شکل گرفته. در و دیوار حسینه با پارچه های سبز و سیاه و با قاب هایی از ادعیه تزئین شده و سقف آن را چهار ستون سنگی قطور استوار نگه داشته. روستا علاوه بر حسینه مسجد هم دارد. مسجدی که از تغییر دادن چند کیچه و یکی شدنشان در سال 1240 هجری قمری بوجود آورده و 120 متر مربع مساحت دارد. فضایی مدور و منظمی که هم صحن دارد و هم محراب، طاقچه، منبری سنگی. کیچه مدرسه هم دارای پنج فضای کلاس و دفتر است، با حیاطی در روبرو خود که با سنگ خشکه چین محصور شده. حمام روستا هم بی نهایت جذاب است. دالانی خاکی شما را به فضایی رختکن مانند آن می رساند، در وسط آن حوضچه و در اطراف آن سه سکو قرار گرفته. در ادامه هم خزانه قرار دارد که مثل تمام بنا از جنس سنگ است و هلالی شکل. آتش خانه هم یکی از قسمت های دیگر حمام است که برای برافروختن آتش زیر حمام و گرم کردن آن کاربرد داشته. شما حتی می توانید شب را مهمان میمند باشید، اقامت در مهمانسرا سنتی میمند، می تواند به یکی از تجارب فوق العاده شما تبدیل شود، خوابیدن در خانه هایی در دل کوه، که قدمتشان به هزاره ها بر می گردد. مهمانسرا ساختار و بافت سنتی خود را حفظ کرده و آماده پذیرایی از گردشگران داخلی و خارجی است.
کمی بیشتر درباره مردم میمند
مردم روستای میمند، این روستای سه هزار ساله، هنوز هم در گویش خود از واژگان ساسانی استفاده می کنند، شغلشان هم دامپروی و باغداریست. چهار ماه اول سال را در دشت ها اطراف دامپروی می کنند و چهار سال بعدی را باغداری، زمستان هم که فرا رسید، به خاطر آب و هوای سرد و کوهستانی منطقه، مهمان کیچه های روستا می شوند و مشغول ساخت صنایع دستی. نمد مالی، فرش بافی، گلیم بافی و سبد بافی را هم می تواند از هنرهای صنایع دستی آن ها دانست. میمند غذاهای محلی خوش طعمی هم دارد، کال جوش، سیرآب بنه فله و ..که می توانید آن را هم در خانه مردم مهمان نواز میمند و هم در رستوران سنت روستا، پیدا کنید. درنهایت هم به خودتان لطفی کنید و دست خالی از روستا نروید. میمند صنایع دستی زیبایی دارد، سبزی های کوهی و دارویی مثل آویشن سیاه، مریم گلی، بومادران، بارهنگ، خارخسک، رازیانه و ...
دسترسی به روستا
روستا تاریخی و زیبا میمند در استان کرمان و در ۲۷ کیلومتری شمال غرب شهر بابک قرار گرفته و بی تردید یکی از مکان هایی است که بازدیدش را نباید از دست داد.
” من کوروش هستم شاه جهان شاه بزرگ شاه نیرومند شاه بابل شاه سرزمین اکد شاه چهار گوشه جهان “
این کلمات نخستین جمله بخش دوم منشور کوروش
می باشد. پادشاه دادگری که بیش از ۲۵۰۰ سال پیش در ایران زمین به پاخواست و
بخشی از جهان همیشه در ظلم و ستم را در چنان صلح، آرامش و امنیتی قرار داد
که اکنون انسان مدرن با تمامی پیشرفت های فرهنگی، فکری و به وجود
آمدن ایدئولوژی های گوناگون در دستیابی به آن چندان موفق نبوده است.
پادشاهی که اکنون تمامی جهانیان از او به
نیکی یاد می کنند. پادشاهی که آزاد اندیشی و تفکراتش در ۲۵ سده قبل هنوز
برای مردم قرن ۲۱ باورنکردنی و خارق العاده می باشد.
اگر به دنیای کنونی نگاهی بیاندازید در هر
گوشه ای از آن جنگ، فساد، تروریسم و . . . قلب هر انسانی را به درد می آورد
و با این نگاه پس از خواندن منشوری که به دستور کوروش بزرگ نوشته شد، به
عظمت این مرد بزرگ و فرهنگ و تاریخ ایران زمین پی خواهید برد. فرهنگی نابی
که با گذشت سالیان دراز با فراز و نشیب های بسیاری که ایران زمین تجربه
کرده است به پشتوانه چنین آثار و پیشنیه ای هنوز هم در رگ و ریشه مردمان آن
همانند خون جریان دارد.
امروز قصد داریم به بررسی متن استوانه کوروش بپردازیم و از چرایی شهرت و اهمیت این استوانه کوچک اما ارزشمند آگاهی پیدا کنیم.
کارناوال را همراهی کنید.
جهان باستان در دوره کوروش
شاید اگر بخواهیم پیش از خواندن و آشنایی با متن استوانه کوروش اهمیت و بزرگی حقیقی آن را درک کنیم باید نگاهی به جهان در دوره ای بیاندازیم که این منشور نوشته شده است و برای ارزیابی بیشتر فرهنگ ایرانیان در دوره پیدایش کوروش کمی با رفتار برخی از پادشاهان جهان و سایر ملت ها در آن دوران آشنا شویم.۲۵۰۰ سال پیش، جهان متمدن به گستردگی کنونی نبود و کشورها و ملت ها همانند عصر حاضر از چنین جمعیتی برخوردار نبودند و کشورهایی که دارای ثروت، ارتش، هنر و فرهنگ بودند می توانستند ویژگی های خود را به نمایش جهانیان بگذارند. تا پیش از شکل گیری هخامنشیان کشورهای نیرومندی در جهان همانند بابل، آشور، مصر، لیدی و یونان بر جهان حکمرانی می کردند.
در این میان مادها بر سرزمین ایران حکمرانی می کرند که از ویژگی های فرهنگی والایی بهره می برند اما پادشاهی ماد از نیرو و قدرتی که دیگر کشورهای جهان داشتند، برخوردار نبود.
در آن دوران نیز خاورمیانه مکان گردآوری قدرت در جهان باستان به شمار می رفت و تمامی پادشاهان در صدد از بین بردن دیگر امپراتوری ها بودند و گاهی نتیجه این جنگ و نبردها به از بین رفتن و محو شدن نام یک کشور و یا تمدن از صحنه روزگار منجر می شد. برای نمونه پس از همبستگی میان مادها و بابلی ها برای جنگ با آشوریان نبرد بزرگی رخ داد که به شکست آشوریان و از میان رفتن نام آشور و فرمانروایی آشور شد و سرزمین های این امپراتوری میان مادها و بابلیان تقسیم گشت.
تا پیش از پادشاهی کوروش، هر حکومتی که بر مکانی چیره می گشت، خط، زبان، آداب، باورها و . . .خود را بر مردمان آن منطقه تحمیل می کرد. پادشاهانی که در میدان جنگ به پیروزی دست می یافتند خدایان آن ها برتر از خدایان قوم شکست خورده شناخته می شد و ملت پیروز حق داشت که خدایان قوم شکست خورده را نابود کرده و مردمان آن ها را به اسیری برده و یا به آن ها توهین کنند.
پس از هرجنگ تمامی پرستشگاه ها از بین می رفت به زنان و کودکان تجاوز می شد تمامی شهرها ویران شده و تمامی منابع و ثروت های آن ملت مورد غارت قرار می گرفت.
اما نکته جالب در اینجاست که غارت ها، جنایات، تجاوزها و وحشی گری ها موجب افتخار پادشاهان بود و برای آن ها بسیار ارزشمند به حساب می آمد و داستان این جنایت ها را در سنگ نوشته و لوح های گلی از خود به یادگار می گذاشتند!!
” کوتیر ناخونته ” پادشاه قدرتمند عیلام در سال ۱۱۷۰ پیش از میلادی بر شهر اور پایتخت سومری ها چیره گشت، تندیس ” نانا ” خدای بزرگ سومریان را به غنیمت به عیلام برد و پادشاهی سومر را منقرض کرد.
آشوریان در دوره پادشاهی “ آشوربانی پال ” پررستشگاه با عظمت و زیبای عیلامی ها که ” اینشوشیناک ” نام داشت را نابود کرده و دست به جنایت مردمان عیلام زدند و باقی مردم را به اسارت گرفتند و آشوربانی پال تمامی این جنایت ها را با افتخار در نوشته ها از خود به یادگار گذاشته است.
در دورانی که پادشاهان چنین رفتارهایی داشتند و گاهی پادشاهان شکست خورده را زنده در آتش می سوزاندند. ایرانیان ویژگی های یک تمدن اصیل را دارا بودند. ایرانیان آن روزگار یکتاپرست بوده و از صنعت، شهرنشینی، هنر، محل درس خواندن و آموزش برخوردار بودند. در برخی از آتشکده ها، مغان ایرانی از آموزش دانش هایی همچون ریاضی، پزشکی، فلسفه، ستاره شناسی، بازرگانی و . . .بهره می بردند.
در این میان کوروش چشم به جهان گشود و جهان خود را آماده تاریخ سازی یک قهرمان پارسی کرد!
کشورگشایی کوروش بزرگ
در این بخش قصد داریم به صورت مختصر نحوه کشورگشایی کوروش بزرگ را باهم بررسی کنیم. شاید برای بسیاری شکل گیری چنین امپراتوری بزرگی بدون وجود قتل و غارت غیرقابل باور باشد اما با مروری کوتاه در نبردهای چند ساله کوروش متوجه نحوه کشورگشایی او و ایجاد صلح و آرامش در این سرزمین بزرگ خواهید شد.پدربزرگ کوروش، ” استیاگ” آخرین پادشاه ماد در تاریخ بود در دوره حکومتی او سرزمین ماد دچار نابسامانی های بسیاری شده بود، بنابراین کوروش بر علیه پدربزرگ خود دست به قیام زد.
کوروش در جنگ آوری بسیار مشهور و توانا بود و با یکپارچه ساختن سپاهیان پارس و عیلام به سوی سرزمین های اصلی ماد پیشروی کرد. او پیش از این پیشروی با بابلیان پیمان صلح بست تا از سوی آن ها آسوده خاطر باشد. از سوی دیگر ” استایگ ” لشکری به فرماندهی” هارپاگ ” به نبرد کوروش فرستاد. اما ” هارپاگ ” خود و ارتشش را تسلیم کوروش کرد.
در نهایت ” استیاگ” مجبور شد خود با فرماندهی سپاهی به جنگ کوروش برود اما باری دیگر سپاهیان ماد خود را تسلیمکوروش کردند و ” استیاگ” پادشاه ماد را به کوروش تحویل دادند!
به این ترتیب پادشاهی ماد پس از ۱۵۰ سال حکومت در سال ۵۵۰ پیش از میلاد به دست کوروش بزرگ افتاد و اینگونه کوروش پادشاه سرزمین های ماد شد و پادشاهی هخامنشی آغاز به کار کرد.
کوروش پس از غلبه بر پدربزرگش با احترام بسیاری با او رفتار کرد و از تجربیات پدربزرگش در امر کشورداری استفاده می کرد! کوروش برای احترام به پدربزرگش حتی تا روز مرگ او تاج گذاری نکرد!!
او کارهای اساسی در کشور را آغاز کرد و نظم و قدرت خاصی را به ارتش کشور بخشید. در این میان ” کروزوس ” پادشاه لیدیه به سمت کاپادوکیه لشکر کشی کرد و این شهر را به تصرف خود درآورد و در آن جا به قتل و غارت مشغول شد. پس از آگاهی کوروش از این موضوع بدون درنگ به سمت کاپادوکیه لشکرکشی کرد هنگامی که به آن جا رسیدند کوروش به ” کروزوس ” پیشنهاد صلح و سازش داد اما ” کروزوس ” که خود را قوی تر از کوروش می دانست با رد پیشنهاد در میدان نبرد به جنگ سپاهیان ایران رفت پس از شکست در این نبرد آن ها به سوی سارد پایتخت لیدی فرار کردند. آن ها فکر می کردند که به دلیل زمستان سپاهیان کوروش آن ها را دنبال نخواهند کرد اما کوروش با قدرت به سمت سارد لشکرکشی کرد و نبردی مجدد میان ۲ سپاه رخ داد که با شکست مجدد لیدی ها آن ها فرار کرده و به درون شهر گریختند. 4 روز شهر سارد تحت محاصره سپاهیان کوروش بود تا زمانی که یکی از سربازان ماد توانست از حصار شهر بالا رود و دروازه شهر را گشود. ” کروزوس ” متوجه شد که دیگر شکست خورده است تصمیم داشت خود را در آتش بسوزاند اما کوروش در زمان مناسب به او رسید و دستور داد آتش را خاموش کرده و او را از میان هیزم ها خارج کنند. کوروش با ” کروزوس ” نیز با ادب و احترام برخورد کرد و او را به عنوان مشاور خود برگزید و اینگونه سرزمین لیدی نیز به امپراتوری هخامنشیان افزوده شد.
پس از لیدی سایر سرزمین های نزدیک دریای سیاه فرمانبرداد کوروش شدند و کوروش به سمت شرق ایران رفت تا ناآرامی ها را سازمان دهد. او در کوششی ۵ ساله توانست در سرتاسر ایران صلح، آشتی و آرامش را برقرار کند.
وجود چنین تفکر بزرگ و آزادمنشانه در یک فرد تنها می تواند ناشی از استعداد ذاتی و تفکرات حاکم بر مردمان یک سرزمین باشد. در ایران زمین عرفان از دیرینه ترین پدیده های فلسفی و اجتماعی می باشد. اندیشه وحدت جهانی از گذشته های بسیار دور در ذات اندیشمندان و بزرگان ایران زمین وجود داشته است.
اشور زردشت می گوید :
” از کسانی باشیم که جهان را بهتر و تازه تر و نیکوتر می سازند. “در این میان کوروش بزرگ با داشتن چنین ذهنیت های فکری چنین در تاریخ ایران و جهان جاودانه می شود. پس از فتح تمامی این سرزمین ها بدون قتل و غارت تنها یک کشور قدرتمند به نام بابل باقی مانده بود.
فتح بابل و نگارش استوانه کوروش
تنها پادشاه قدرتمندباقی مانده در دوره کوروش، ” نبونید ” شاه پر قدرت و ستمگر بابل بود! در زمان حکومت ” نبونید ” یهودیان در بند و اسارت او بودند. پیش از این که کوروش بابل را فتح کند آوازه جوانمردی او به آن جا رسیده بود و یهودیان طبق باورهای دینی خود منتظر ناجی ای از مشرق زمین بودند. مردم بابل با شنیدن ویژگی های کوروش آمادگی ذهنی پذیرش فرمانروایی او را داشتند. کوروش با لشکرکشی به بابل شهر را به صورت کامل محاصره کرد و با زیرکی سربازان او توانستند از مجاری رود دجله که به دورن بابل وارد می شد به شهر داخل شده و شهر بابل را بدون جنگ و خونریزی به تصرف خود درآورند.” نبونید ” که شکست را پذیرفته بود، خود را تسلیم کوروش کرد و اینگونه کوروش بزرگ بر سرزمین وسیع و عظیمی که از پنجاب هند آغاز شده و تا دریای سیاه و سرخ امتداد داشت، فرمانروایی می کرد.
پس از فتح بابل، جشن بزرگی در آن جا برگذار شد و کوروش که پدربزرگش درگذشته بود، در بابل مراسم تاجگذاری خود را برگذار کرد. پس از تاجگذاری کوروش دستور داد تا سخنانش را که بر پایه آزادی و آزادگی بخشیدن بر مردمان و همچنین برقراری آشتی و دوستی در جهان است را بر روی استوانه ای حک کنند.
این استوانه و منشور را در پرستشگاه مردوک (خدای مردم بابل) در بابل قرار داد تا راهنمایی برای دیگر پادشاهان و حاکمان باشد. او پس از فعالیت های خود در بابل کمبوجیه فرزند بزرگ خود را در بابل جانشین خود کرد و برای انجام کارهای کشور داری به پاسارگاد بازگشت.
نقاشی یهودیان در نزد کوروش بزرگ، اثر ژان فوکه (۱۴۷۰ میلادی)
اطلاعات کلی منشور کوروش
در این بخش می توانید اطلاعات کلی از جمله جنس، انداره و . . . این منشور ارزشمند را مشاهده کنید:سال ساخت | ۵۳۹ الی 538 پیش از میلاد (تخمین) |
زبان | خط میخی ، زبان اکدی |
اندازه | ۲۲٫۵ سانتی متر در ۱۰ سانتی متر |
جنس | گل رس |
محل کشف | بابل، میان رودان |
کشف شده توسط | هرمزد رسام |
مکان نگهداری | موزه بریتانیا |
کاشف منشور کوروش
متن منشور کوروش کبیر
پیش از این که وارد این بخش شویم ذکر این مورد مهم می باشد که منشور کوروش هخامنشی نوشته های بیشتری داشته است که بر اثر گذشت زمان بخش هایی از آن از بین رفته و بخش هایی از آن شکسته شده بود که مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته است. این منشور دارای دو بخش است:
اشتراک در:
پستها (Atom)