FRIDAY، OCTOBER 22، 2010
ایرج شکری
خمینی در بدو ورودش به ایران به بهشت زهرا رفت و در سخنانی ضمن کوبیدن رژیم شاه وعده ساختن دنیا و آخرت مردم را داد او از جمله شاه را متهم کرد که یک «قبرستان شهید در تهران و یک قبرستان در جاهای دیگر» برای مردم درست کرد و افزود« من باید عرض کنم که محمد رضای پهلوی، همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد، قبرستان های ما را آباد کرد». اما خودش خیلی زود و هنوز یکسال از وردش به ایران نگذشته در 26 مرداد 58 اعلام کرد باید از اول سران تمام احزاب و سازمانها و دست اندرکاران مطبوعات را که از نظر این آخوند مرتجع آزادی کش همه فاسد بودند، «درو» می کرد و تاسف خورد که چرا از آغاز «چوبه های دار در میدانهای بزرگ» برای انجام این امر برپا نکرد. کشتار آزادیخواهان و حق طلبان و دگراندیشان در سراسر ایران در دهه سیاه 60، که همراه بود با ادامه جنگ با عراق، قبرستانها را در سراسر کشور چنان به سرعت «آباد» کرد که در تصور کسی نمی گنجید. به جز کشتار زندانیان سیاسی در شهریور 67 حتی در همان یکی دو سال آغاز کشتار دگر اندیشان و اعضا و هوداران گروههای سیاسی، تعداد اعدامهای دو سه روز بیش تعداد اعدامهای تمام دوران سلطنت محمد رضا شاه بود. میراث خوران رژیم خمینی بعد از پایان ذلت بار آن جنگ پوچ و ویرانگر- که خمینی برای «صدور انقلاب» و به عنوان دست آویزی خفه کردن صدای اعتراضات مردم از آن سود می برد-، از «ایثار و شهادت» رزمندگان اسلام چماقی برای سرکوبی مردم و خاموش کردن اعتراضات آنان ساختند و به راه انداختن دسته های حزب اللهی موتور سوار و سردادن شعار مرگ بر بی حجاب مثل موزیک متن فیلم، موزیک متن دوران ریاست جمهوری رفسنجانی بود وسردار دکتر الله کرم و حاجی بخشی با ریش سفید و تفنگ دوبین دارش، در آن دوره به عنوان سردسته گروههای ارعاب سرشناس شدند. هم اکنون نیز طلبکار شدن از مردم بابت آن همه کشته و ویرانی در آن جنگ که خمینی برای استحکام و گسترش دامنه ولایتش از آن دست بردار نبود، هم چنان به عنوان دستاویز و ابزاری برای گسترش دامنه سرکوب و اختناق بکار گرفته می شود که دفن اجساد گشته شدگان جنگ در دانشگاهها که از مراکز اعتراضات و شورش علیه این رژیم ضد مردمی است، از وجوه آن است. اخیرا رژیم در به کارگرفتن «میراث معنوی» رزمندگان اسلام و ایثارگران دست به ابتکار مشمئزه کننده یی زده و آن برگزاری «مراسم عقد دانشجویی» بر سر یکی از همین قبرهایی است که در دانشگاه اجساد کشته شدگان جنگ را در آن دفن کرده اند. لابد معجزه چنین عقد و ازدواجی هم تولد کودکانی باید باشد که «جانباز» به دنیا می آیند! بیشتر سایتهای خبری رژیم به طور خیلی مختصر خبر مراسم این عقد مسخره و مشمئزه کننده را منعکس کرده اند، اما برخی از آنها شرح و اظهار نظر عروس داماد سرقبری را هم منعکس کرده اند. اظهارات این عروس و داماد مرده خور پرورش یافته مکتب آخوندی، در سایتی که خمول* نام دارد این گونه منعکس شده است:« سیدجواد مداحی خرمآبادی در خصوص برپایی مراسم ازدواج در محضر شهدای گمنام اظهار میدارد: شهدا در همه جا شاهد و ناظر بر اعمال ما هستند و بر این اساس بود این نقطه را برای نخستین روز زندگی مشترک انتخاب کردیم.
مرجان شعبانی نیز در این زمینه بیان میدارد: داشتن هدف بزرگ در زندگی موجب شد تا این نقطه مقدس را برای آغاز زندگی انتخاب کنیم و این امر موجب نزول برکات و معنویات و استوارتر شدن پایههای زندگی مشترک میشود». این سایت اظهارات دیگری از «دانشجویان» شرکت کننده در این مراسم را نقل کرده است که همه مهملاتی از قبیل است از جمله :« حمیدرضا پیمانفر یکی از دوستان داماد، بیان میدارد: معنویتی که در حرم شهدای گمنام حاکم است در آغاز زندگی این دوستان منتقل میشود و زندگی آنها را پربرکت میکند. این امر موجب ترویج فرهنگ جهاد و شهادت بین جوانان خواهد شد و امیدوارم این عروس و داماد زندگی پربرکت با معنویت خاصی را داشته باشند» و « سمانه رضایی دانشجوی جغرافیا در دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس "توانا" اظهار میدارد: انسان عشق حقیقی را در جوار حرم شهدای گمنام میتواند پیدا کند و آغاز زندگی در جوار شهدای گمنام توفیقی است که نصیب هر کسی نمیشود . آغاز زندگی این عروس و داماد با ذکر صلوات در جوار شهدای گمنام موجب برکت و خوشبختی این جوانان میشود؛ این اتفاق مبارک قابل وصف نیست». البته این خیرات و برکات این ازدواج سازمان یافته از قبل آمده بوده و آن هم هدایای مقامات به این عروس و داماد مرده خوار بود. در این زمینه در گزارش یاد شده آمده است:« در این مراسم هدایایی از سوی حجت الاسلام محمدیان نماینده ولی فقیه در دانشگاهها، مسئول نهاد نماینده ولی فقیه در دانشگاه تهران، فرهاد رهبر رئیس دانشگاه تهران، مقیمی معاون اداری و مالی دانشگاه تهران، بسیج دانشجویی، رئیس دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، مدیرکل امور فرهنگی دانشگاه تهران و مدیر کل امور دانشجویان شاهد و ایثارگر به این زوج تقدیم شد. در ادامه این مراسم عنوان شد که رئیس دانشگاه تهران و مدیرکل امور خوابگاهها قول نخستین خوابگاه متأهلی را به این زوج دانشجوی شاهد و ایثارگر دادهاند». در مراسم مسخره نماینده ولی فقیه در دانشگاه هم فرمایشات بی ربطی بیان کرده است. اما در آن سوی دیگر این اسلام گستری و تاکید بر «ایثار و شهادت و آرمانهای امام راحل»، گسترش خشونت و به کار گرفتن سرکوب به عنوان روشی برای اداره کشور و یاسخ به خواستهای به حق مردم، سبب جریان یافتن خشونت و اقدام به قتل در رفتار مردم و بکار گرفتن آن برای خروج از «بن بست» در مورد برخی معضلات زندگی و در موارد بحرانی در ارتباطاتشان، شده است. در نیمه مرداد خبری در سایتهای رژیم منتشر شد که حکایت از آن داشت در اصفهان پدری دختر چهارده ساله اش را برای آن به قتل رسانده بود** که چون دختر داشت به سن ازدواج می رسید و پدر خود را ناتوان از تهیه جهیزیه می دید، راه حل این مشکل را قتل و از میان برداشت دختر مظلوم دیده بود. خبر دیگری که اخیرا در بعضی سایتها دیده شد، مربوط به قصاص برای یک مادر و دو دخترش که یکی 17 ساله و دیگری 14 است به اتهام قتل «مرد خانه» یعنی همسر و پدر محکومان بود. مقتول 42 ساله و معتاد بوده است. ماجرا در نیمه اردیبهشت از پرده بیرون افتاده بود. خبر منتشر شده در این زمنیه چنان است که گویا داشتن «رابطه شیطانی » با مرد دیگری از سوی زن سبب این قتل شده است، اما توضیح داده نشده است که چرا آن دو دختر جوان برای خفه کردن پدرشان در خواب و دفن جسد او در کف اطاق با مادر خود همدستی کرده اند. اکنون این سه نفر با شکایت اولیای دم به قصاص- اعدام- محکوم شده اند***.
افرایش فاجعه بار تعداد متعادان، افزایش تعداد زنان تن فروش که اکنون زنان با تحصیلات دانشگاهی و زنانی که با اطلاع همسر خود به این کار مبادرت می کند، از دستاوردهای این رژیم ننگین است. رژیمی که خمینی آن را با فریب مردم و سوء استفاده از احساسات مذهبی و نا آگاهی آنان بنا گذاشت.
http://www.khomool.ir/newsdetail-249-fa.html *
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=114400 **
http://www.afkarnews.ir/vdcc.iqpa2bq4ela82.html ***
پ – 29 مهر 1389 – 21 اکتبر 2010