روز گذشته در حالی تجمع مردمی خودجوش در برابر سفارت افغانستان در تهران برگزار شد که این تجمع صلحآمیز با واکنش گسترده نیروهای امنیتی و انتظامی مواجه گردید.
روز گذشته دستکم ۲۰۰ نفر از کنشگران مدنی در برابر سفارت افغانستان تجمع کردند تا «تجاوز به ستایش قریشی»، کودک هفت ساله افغان را در شهرستان ورامین محکوم کنند. اما پیش از آغاز این تجمع، حضور گسترده نیروهای لباس شخصی و انتظامی در محل موجب شد این فعالان نتوانند تجمع متمرکزی را سازماندهی کنند، بدین ترتیب دستههای کوچک چند نفره حوالی متروی مفتح تهران و اطراف خیابان پاکستان شکل گرفت.
در این تجمع، فعالان مدنی با در دست داشتن پوسترهایی از «ستایش قریشی»، به روشن کردن شمع مبادرت کرده و یاد این کودک هفت ساله قربانی خشونت جنسی در ایران را گرامی داشتند.
یکی از شاهدان عینی «از ساعت ۱۸:۳۰ روز گذشته ماموران امنیتی در خیابان پاکستان مستقر شدند. در آن خیابان دستکم ۹ ون بزرگ ایستاده بود که نسبت به بازداشت تجمعکنندگان اقدام میکرد. در انتهای کوچههایی که بن بست نبود نیز حضور پرشمار نیروهای لباس شخصی کاملا محسوس بود.»
این شاهد عینی میگوید: «حدود ۵۰ تن افغان در این تجمع حضور یافته بودند که اغلب از بیم باطل شدن کارتهای اقامتشان و بازداشت، محل را ترک کردند. پس از حضور پرشمار ماموران امنیتی، برخی از تجمعکنندگان به سمت متروی مفتح حرکت کردند تا در آنجا یاد «ستایش» را گرامی بدارند که ماموران به آن محل نیز حمله کرده و تعدادی را بازداشت کردند.»
«ساعت از هفت گذشته بود که به خیابان بهشتی حوالی خیابان پاکستان رسیدیم، میخواستیم جلو سفارت افغانستان به یاد ستایش شش ساله شمعی روشن کنیم. حضور پرشمار نیروهای پلیس ویژه هر سو دیده میشد، خیابان پاکستان را پلیسها کاملاً مسدود کرده بودند و فضا کاملا امنیتی بود، اجازه ندادند وارد خیابان پاکستان که سفارت افغانستان در آن قرار دارد بشویم. پلیسها با لحن خشن و تند با مردم حرف میزدند و آنها را از محل دور میکردند. هم ایرانیها آمده بودند هم مهاجران افغانستان. به پلیسها میگفتند فقط میخواهیم شمعی روشن کنیم. پلیسها میگفتند که مجوز ندارید. جواب میدادند: شمع روشن کردن و گل گذاشتن جلوی سفارت که مجوز نمیخواهد. پلیسها و نیروهای لباس شخصی اما گوششان به این حرفها بدهکار نبود، داد میزدند که متفرق شوید. کمی بعد میگفتند زودتر بروید! اگر نروید بازداشتتان میکنیم… و اغلب پراکنده میشدند و چندنفری که میماندند فریاد گم شو….. گم شو پلیس را میشنیدند، دیدم که چند نفر بازداشت شدند و به ماشینهای ون هدایت شدند.
پلیسها مردم را در خیابان و پیادهرو هل میدادند تا متفرق شوند، به ایرانیها میگفتند که مگر شما ایرانی نیستید، شما چرا به خاطر افغانها آمدهاید؟ شما مگر نمیدانید که افغانها چقدر اینجا جرم و جنایت کردهاند، چرا از آنها دفاع میکنید؟ نزدیک مترو چند زن جوان ایرانی با پلیسها جروبحث میکردند و میگفتند این برخورد شما کاملاً نژادپرستانه است، بهجای همدردی با آنها، این حرفها را میزنید. پلیسها گفتند: میخواهید همین حالا بازداشتتان کنیم و سوار ماشین کنیم؟
امروز بارها دیدم که ایرانیها در برابر پلیسها به دفاع از افغانها بر خواستند و به آنها گفتند: ما شرمساریم از شما. ببخشید ما را.
چند دختر جوان هم به چند جوان افغانستانی میگفتند: تو رو خدا شما زودتر بروید اگر بازداشت شوید، ممکن است کارت اقامتتان را باطل کنند.
چند دختر جوان هم به چند جوان افغانستانی میگفتند: تو رو خدا شما زودتر بروید اگر بازداشت شوید، ممکن است کارت اقامتتان را باطل کنند.
پلیسها و لباس شخصیها هم با ایرانی هم برخوردهای خشن و توهین آمیز داشتند و هم با افغانها اما قابل کتمان نیست که با افغانها برخورد توهینآمیزتر و خشنتری داشتند. بارها مردمی را که پراکنده نمیشدند مورد ضربوشتم قرار دادند و در اینباره تفاوتی بین ایرانیها و افغانها نبود و هر دو کتک خوردند.
نگذاشتند که مردم کنار دیوار سفارت افغانستان به یاد ستایش ششساله شمعی روشن کنند و گلی بگذارند، گروههای کوچکی از مردم به پارک و گوشه و کنار خیابان عباسآباد (بهشتی) پناه بردند و شمعهایی روشن کردند، در همان حال کسانی مراقب بودند که پلیس نبیندشان و تا سروکله پلیس پیدا میشد فریاد میزدند: فرار کنید! اومدند…»