نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۰ دی ۱۰, شنبه

دکتر محمد ملکی



اما شرکت نکردن و نامزد انتخابات نشدن یک بخش از اتحاد برای تحریم انتخابات است و تلاش برای فراگیر شدن تحریم فعال انتخابات موضوعی دیگر.
برای تحریم فعال باید چه کرد؟ چگونه می توان دیگران را به تحریم فعال در انتخابات فراخواند؟ تفاوت تحریم با عدم شرکت چیست؟
ندای سبز آزادی در گفت و گو با دکتر محمد ملکی، فعال سیاسی دیرپای ملی و مذهبی، و اولین استاد دانشگاه تهران بعد از انقلاب به بررسی چگونگی راهکار تحریم در انتخابات پرداخته است. این معترض سیاسی ۷۸ ساله اما بر این باور است که در شرایط فعلی باید از عدم شرکت یا تحریم گذشت و به دنبال راهکار عملیاتی تحریم فعالانه رفت.
دکتر محمد ملکی به دلیل صراحت بیان و مواضع سیاسی اش در دهه ۶۰ (به مدت ۵ سال)، و بعدتر در سال‌های ۷۹-۸۰ و ۱۳۸۸ ماه‌ها در حبس و تحت فشار و بدرفتاریهای گوناگون قرار داشته است. وی هم اینک به قید وثیقه آزاد است.
گفت و گوی ندای سبز آزادی با دکتر محمد ملکی را در ادامه می خوانید.
دو سال بعد از انتخابات سال ۸۸، انتخابات مجلس نهم اسفند ماه برگزار می شود. در حالی که آقای خاتمی پیش از این شرط ها و لوازمی را برای حضور اصلاح طلبان در انتخابات مطرح کرده بود، حال بخش زیادی از اصلاح طلبان از عدم شرکت در انتخابات سخن می گویند. آیا این موضع گیری به معنای تحریم انتخابات است؟
من پیش از این در مورد شرط های آقای خاتمی نظرات خودم را گفتم و نوشتم. سه شرط آقای خاتمی بسیار مبهم و قابل تفسیر است، اولا ایشان می گویند آزادی زندانیان سیاسی، مقصود ایشان از زندانیان سیاسی چه کسانی هستند؟ آیا از نظر جناب ایشان زندانیان سیاسی فقط دوستان اصلاحاتی ایشانند یا این تقاضا شامل گروههای دیگر هم می گردد؟ دوم در مورد آزادی احزاب آیا از نظر ایشان جز چند حزب وابسته به اصلاح طلبان حزب دیگری مورد نظر می باشد؟
به هر حال از همان روزی که آقای خاتمی چنین شرط هایی را گذاشتند معلوم بود این شروط عملی نخواهد شد و حتما خود آقای خاتمی هم به این امر واقف بود. حال که بقول شما بخش زیادی از اصلاح طلبان از عدم شرکت در انتخابات سخن می گویند باید به جدال لفظی این که این عمل "تحریم" است یا "عدم شرکت" پایان داد و وارد عمل شد.
عدم شرکت در انتخابات چه تفاوت هایی با تحریم دارد؟
به نظر من کسانی که از کاربرد کلمه "تحریم" می ترسند نمی خواهند رابطه خود را با نظام به کلی قطع کنند، آنها هنوز فکر می کنند این نظام اصلاح شدنی است و رویای آنها بازگشت به "دوران طلائی" است. مسئله، کاربرد کلمه "تحریم" یا "عدم شرکت" نیست، باید این عدم حضور یا تحریم به شکل یک کار فعال و هدفمند درآید.
برخی از کارشناسان معتقدند که باید از فضای انتخابات برای افشاگری علیه حکومت بهره گرفت. به باور شما این راهکار امکان پذیر است؟ اگر پاسخ تان مثبت است، سبزها و اصلاح طلبان و نیروهای خواستار تغییر چگونه باید عمل کنند؟
بله می توان از فضای انتخابات برای افشاگری علیه حکومت استفاده کرد، اما تا زمانی که اصلاح طلبان روشن نفرمایند چگونه می خواهند نظام را اصلاح کنند و نظر خود را نسبت به نظام و قانون اساسی نظام و بدعت های غلطی که در این سالها گذاشته شد به صراحت اعلام نکنند صحبت از تغییر بیشتر به بازی با کلمات می ماند. به هر حال آنها که به تغییر ساختاری معتقد هستند، تاکتیک های بسیاری را می توانند به کار بگیرند که یقینا با بررسی پیشنهادهای مختلف، بهترین روش، مورد بهره گیری قرار می گیرد.
چگونه می توان تحریم فعال را به عنوان یک راهکار در پیش گرفت؟
تفاوت "تحریم فعال" و "غیرفعال" در این است که در تحریم فعال، تحریم کنندگان وارد صحنه می شوند و از هزینه های آن ترسی به دل راه نمی دهند، ولی در تحریم غیرفعال تحریم کنندگان فقط سر صندوق ها حاضر نمی شوند و رای نمی دهند. راهکارهای عملیاتی برای تحریم فعال بسیار است که همراه با  توزیع پوستر، نامه و انواع شیوه های تبلیغاتی شروع می شود و به موازات آن تجمعات مردمی در پارک ها و میادین شهرها باهدف روشنگری مردم تشکیل می گردد. البته راه های فراوان دیگری وجود دارد که می تواند به وسیله همراهان و همفکران ارائه گردد.
منتقدان تحریم بر این باورند که در انتخابات مجلس با توجه به بافت های قومی و قبیله ای امکان تحریم گسترده وجود ندارد، به نظر شما چه راهکاری برای همه گیر شدن تحریم انتخابات مجلس حتی در مناطق کوچک نیز، وجود دارد؟
من معتقدم باید نسل جوان بویژه دانشجویان این رسالت را به عهده بگیرند و با رفتن به مناطق کوچک و روستاها کار تبلیغاتی برای آگاه سازی مردم انجام دهند. فراموش نکنیم که ما امروز بیش از ۳ میلیون دانشجو داریم که بخش مهمی از آنها از روستاها و شهرستان‌ها برخاسته اند و حتما می توانند از عهده این کار برآیند؛ همان گونه که در پیروزی آقای خاتمی در دور اول ریاست جمهوری نقش دانشجویان در روستاها بسیار چشم گیر بود. حال نیز عزیزان دانشجو می توانند در آگاهی دهی هموطنان روستایی نقش خود را بازی کنند.

ادعای مبارزه با اصولگرائی در اسرائیل


اشپیگل آنلاین ــ گزینش و ترجمه رضا نافعی

اصولگرایان خشونت گرا در اسرائیل خواستار جدائی زن و مرد در زندگی اجتماعی هستند. ولی هزاران اسرائیلی مخالف  نفوذ فزاینده این گروه و کاهش فزاینده حقوق زنان هستند. صحبت فقط بر سر تبعیض نیست بلکه مبارزه برای تثبیت خصلت جامعه است.


همیشه این طور نبود که  “دُرُن ماتالون” در راه رفتن به خانه مورد توهین قرار گیرد. آن هم به این دلیل که نمی خواهد قانون نانوشته یهودیان اصولگرا را بپذیرد که طبق آن زنان باید آخر اتوبوس بنشینند. یا در خیابان در پیاده رو ویژه زنان که جدا از پیاده رو مردان است، رفت و آمد کنند.

ولی این بار دیگر کاسه صبر زن جوان اسرائیلی که بعنوان سرباز در ارتش خدمت می کند، لبریز شد. او در نزدیکی پایگاهش سوار اتوبوس شد، چیزی نمانده بود  به خانه برسد که مردی 45 ساله با بی حرمتی به او گفت باید به بخش عقب اتوبوس برود. بنا به نوشته روزنامه “هاآرتس” ماتالون تمکین نمی کند، چون هوای عقب اتوبوس بد و حال بهم زن است. آنوقت مرد خشونت گرا باو دشنام می دهد و او را روسپی می خواند، دیگر مردان هم در بدگوئی به او شریک می شوند. اتوبوس متوقف می شود و پلیس صدا می زنند.

مرد بد دهن که پدر یازده فرزند است دستگیر می شود و قاضی او را در برابر مبلغی برابر با 4 هزار یورو وثیقه آزاد می کند. این مرد تا زمانی که دادگاهش تشکیل نشده حق استفاده از اتوبوس را ندارد.

 این رخداد نمایشگر خطی است که  جامعه اسرائیل را به دو نیم تقسیم می کند : اسرائیل  6 میلیون جمعیت دارد که در حدود 10 درصدشان از اصولگرایان افراطی و خشونت گرا هستند. بخش سکولاردر  اسرائیل که اکثریت را تشکیل می دهد در برابر  اقلیتی قرار دارد که گرچه کوچک است ولی سر و صدایش زیاد است. این دو گروه متضاد فقط در مورد مخالفت با فلسطینی ها با هم اتفاق نظر دارند.  چهره زندگی عمومی در تل آویو، پایتخت اسرائیل، مشابه راه و رسم زندگی در غرب است. ولی اصولگرایان افراطی همواره تلاش می کنند که موازین مورد قبول خود را  برای جدائی زن و مرد  درعرصه عمومی جامعه بکرسی بنشانند.

قرار بود روزپنجشنبه، تظاهراتی به همین منظور در شهر بیت شمش  برپا گردد، ولی  اجازه تظاهرات داده نشد. در پی ممنوع شدن تظاهرات اصولگرایان سطل های زباله ها را در خیابانها به آتش کشیدند، و دست به سنگ پراکنی زدند. این شهر که فاصله اش تا بیت المقدس ـ اورشلیم  با اتوموبیل فقط 25 دقیقه است، در روزهای گذشته صحنه حنگ و دعوای موافق و مخالف بود. دلیل آنهم این بود که  اصولگرایان دختری هشت ساله را که لباسش مورد پسند آنها نبوده،  در راه رفتن به مدرسه به باد کتک می گیرند. بدنبال این رویدا هزاران اسرائیلی دست به تظاهرات اعتراضی می زنند. آنها بر پلاکارتهای خود نوشته بودند ” اسرائیل تهران نیست “. شیمون پرز، رئیس جمهور اسرائیل، از مردم دعوت کرد که به تظاهرات اعتراضی بپوندند.

 

در برخی از محلات بیت المقدس ــ اورشلیم در خیابان به زنان توریست که حجاب  و لباسهای بلند ندارند سنگ پرتاب می کنند و تف می اندازند . اینک حتی یهودیان معتقد نیز با این رفتار مخالفت می کنند. چند هفته پیش وقتی  رابینر اوری آیالون، متوجه شد که حتی در تبلیغات معمولی جای زنان را با وسائل و ابزار خنثی یا مدلهای مردانه پر می کنند، به مقابله تبلیغاتی پرداخت.

 سرجیو دلا پرگی یو، استاد مردم نگاری و تاریخ معاصر یهود در دانشگاه عبری اورشلیم، به اشپیگل آنلاین گفت این نخستین بار است که در تاریخ اسرائیل  چنین امری روی می دهد. نتایاهو، نخست وزیر اسرائیل روز چهارشنبه تصریح کرد که اسرائیل حاضر به تحمل این نوع مزاحمت ها برای زنان نیست. ” فضای عمومی باید برای همه باز و امن باشد”.

ولی نتایاهو با این مشکل روبروست که برای ادامه حیات سیاسی خود به آراء این اصولگرایان وابسته است. احزاب مذهبی از دولت ائتلافی  او حمایت می کنند. دلا پرگولا این ده در صد مذهبی افراطی را تعیین کننده می خواند. به این گروه از روز اول پیدایش اسرائیل مصونیت داده شد. بن گوریون ، اولین نخست وزیر اسرائیل از همان آغاز به آنها امتیازات فراوان  داد: آنها از خدمت سربازی معاف هستند و کمک های مالی فراوانی از دولت دریافت  می دارند تا نیازی به کار کردن نداشته باشند و فقط به آموزش تورات ، کتاب مذهبی  یهود مشغول باشند.


کارشناسان، افراطگرائی فعلی را ناشی از دوعامل می دانند. بنظر رابینر اور ی آیالون افراطگرایان با بحران روبرو هستند. او می گوید ” اینترنت، بازار کار و رسانه ها عواملی هستند که بر جوانان تاثیراتی  می گذارند  که مطلوب  پدران و مادران نست و  آنها می خواهندفرزندانشان  را از این تاثیرات دور نگاه دارند. ضعف آنها آنان را خشونت گرا می کند.” ولی  مرده خای کرمنیتزر عضور سازمان دموکراسی نظری دیگر دارد و سخن از افزایش قدرت  اصولگرایان می گوید که زاد و ولدشان بطور متوسط سه برابر دیگر زوج هاست. درست است که آنها ده در صد جمعیت را تشکیل می دهند ولی نزدیک به یک چهارم بچه های کلاس اول فرزندان اصولگراین هستند. کرمنیتزر می گوید : بدلیل این ازدیاد نسل “هیچگاه اصولگرایان  تا این حد در کابینه نتایاهو صاحب نفوذ نبوده اند” .

آیالون و کرمنیتزر هر دو معتقدند که پیشرفت در مذاکرات با فلسطینی ها و تخلیه نوار غزه در سال 2005 سبب افراطگرائی اصولگرایان شده است. برای آنها روشن شده است که مهمترین اصل برنامه آنها که عبارت بود از اسکان در خاک اسرائیل بزرگ دیگر قابل اجرا نیست.  بنظر کارشناسان بازگشت به آنچه که بزعم آنها یهودیت واقعی است تبدیل به ایده ئولوژی جایگزین شده است”.

دلا پرگولا معتقد است که نتانیاهو باید قاطعیت بیشتر نشان دهد در غیر این صورت  بیم خشونت گرائی و ستیزه جوئی می رود. هم اکنون اعلام شده است که مجازات تبعیض در مورد زنان تشدید خواهد شد. ولی رئیس پلیس اسرائیل می گوید مجازات به تنهائی کافی نیست. بلکه همه رابینر ها باید متفقا مخالفت خود را با افراطگرائی اعلام کنند. ولی چنین گرایشی مطلقا به چشم نمی خورد.

http://www.spiegel.de/politik/ausland/0,1518,806246,00.html