لوموند ديپلوماتيك: ماهنامه سياسي، اجتماعي، فرهنگي
-1 -
كاوشي در استراتژي هاي ارتباطات عمومي بنگاه هاي بزرگ
تلويزيون آمريكا را چه كساني مي پردازند؟ « خبرگان » اجر زحمات
روزنامه نگار ،(Sebastian Jones) نوشته سباستين جونز
نيويورك، به تاريخ اول مارس ٢٠١٠ به ،(The Nation) واگويه اي از اين مقاله را هفته نامه آمريكائي ملت
چاپ رسانيد.
چنانچه جنگ يا بحراني درگيرد و يا رفرم هائي (اصلاحاتي) در پيش باشد ، ساده ترين (و با
است. اين حضرات موج وار به صحنه « متخصصان » صرفه ترين ) گزينه تلويزيون ها، فراخواندن
گفتگوهاي تلويزيوني مي ريزند تا تحليل ها و توصيه هاي خويش ر ا عالمانه بر مغز خلايق فرو
كوبند. هرچند كه اينها به ظاهر مستقل اند و از قيد علايق آزاد، اما در واقع اغلب مقرري
بگيران شركت هاي بزرگ اند كه در دفاع از پسند كارفرمايانشان به جان و دل مي كوشند.
در ايالت پنسيلوانيا به ديدار كارگران (Allentown) آقاي باراك اوباما در روز ۴ دسامبر ٢٠٠٩ هنگام بازديد از شهر آلن تاون
فرماندار پيشين (Tom Ridge) رفت و بحث و گفتگوئي را در باره بحران اقتصادي با آنان به راه انداخت. همان شب، آقاي تام ريج
« شاخ به شاخ با كريس ماتيوز » آن ايالت، از فرصت پخش اخبار سفر رئيس جمهور بهره جست تا از طرح اقتصادي خويش در برنامه
گام هاي » است پرده بردارد. آقاي ريج، از ميان «Fox News» و «CNN» كه رقيب «MSNBC» ١] در شبكه خبر رساني دائم ]
كه كاخ سفي د به قصد راه اندازي مجدد اقتصاد كشور مي تواند بردارد ، كاهش ماليات و اعطاي وام هاي سخاوتمندانه تر به « كوچكي
شركت هاي كوچك را سفارش مي كرد. وي آنگاه بر پيشنهادي نوبرتر از آن اصرار ورزيد و خواست كه رئيس جمهور اقدامات
كه « بديع » بپردازد. به گفته وي طرحي چنان « نيروگاه هاي هسته » و به ساختن « به زباله دان اندازد » خويش براي حفظ زيست بوم را
را رونق خواهد بخشيد. « اشتغال و صادرات » اين نيروگاه ها را با استخراج ذعال سنگ و بهره برداري از گاز طبيعي درآميزد، به يقين
فرماندار پيشين در حيني كه نصايح مشفقانه خويش را مي پراكند ، همه ظواهر يك مفسر بي طرف را به خود گرفته بود . اما آنچه
بينندگان، به علت كوتاهي مجري برنامه گفتگو ي تلويزيوني از هشدار به آنها ، نمي دانستند آن بود كه آقاي ريج مبلغ ۵٣٠ هزار و
مهم ترين شركت توليد نيروي هسته اي كشور را به جيب ،(Exelon) ۶۵٩ دلار حق الزحمه عضو يت در شوراي اداري اكسلون
ريخته بود.
«NBC رايزن نظامي شبكه » ژنرال بازنشسته اي كه ،(Barry McCaffrey) درست چند دقيقه پيش از آن، باري مك كاف ري
و نيز صرف « كوشش اضافي سه تا ده سا له » است بر روي همان شبكه، به تأكيد و تكرار مي گفت كه جنگ در افغانستان مستلزم
يكي از مهم ،(DynCorp) است. آنجا هم بينندگان ر ا آگاه نساخته بودند كه اين مت خصص، در واقع به د اين ك ورپ « وجوه فراواني »
ژوئيه ٢٠١٠
لوموند ديپلوماتيك: ماهنامه سياسي، اجتماعي، فرهنگي
-2 -
ترين شركت هاي خصوصي نظامي كشور وابسته است كه تنها در سال ٢٠٠٩ مبلغ ١٨٢ هزار و ٣٠٩ دلار به حسابش واريز كرده
بود. در لحظه اي كه ژنرال يادشده به طرفداري از گسترش جنگ داد سخن مي داد ، چندي نگذشته بود كه كارفرماي وي برنده
مناقصه هنگفتي براي مساعدت به ارتش آمريكا در افغانستان شده و به قراردادي پنچ ساله دست يافته بود كه ارزش كل آنرا تا
۵ ميليارد دلار برآورد كرده اند. /٩
دعوت شده بودند كه منافع شخصي آنها با آنچه از آن دفاع MSNBC به يرنامه هاي شبكه « متخصصي » به فاصله يك ساعت، دو
همانوقت هم The Nation مي كردند همسوئي آشكاري داشت. آيا اين امر تصادفي بود؟ نه به راستي. در سال ٢٠٠٣ هفته نامه
از رشته هاي تنگاتنگي كه ژنرال مك كاف ري را به پيمانكاران نظامي مي پيوست پرده برداشته بود كه وي بر روي چندين شبكه
روزنامه نگار ، (David Barstow) پخش تلويزيوني از راه كابل گرمي بازار آنها را رواج مي داد. در سال ٢٠٠٨ ديويد بارستو ي
سلسله مقالاتي در روزنا مه نيويورك تايمز منتشر ساخت كه نشان مي داد چگونه پنتاگون [وزارت دفاع آمريكا ] افسران خويش را به
كار مي گمارد تا سخنان فريبنده اي بپراكنند. اين نوشتارها افتخار جايزه ادبي پوليتزر را نصيب وي ساخت . در سال ٢٠٠٩ نيز
روزنامه نويس پيشين نيوزويك برداشتند كه برنامه تلويزيو ني (Richard Wolffe) وبلاگ نويسان پرده از راز آقاي ريچارد ولف
به كار گمارده بود و آشكار ساختند كه وي MSNNBC در شبكه «"Keith Olbermann" شماره معكوس با كيت اولبرمان »
كار مي كرده است. « استراتژي هاي ارتباط جمعي شركت ها » همزمان براي يك بنگاه روابط عمومي خبره در
لابيگرايان در استتار
از بررسي ها چنين برمي آيد كه اينگونه همسوئي منافع در سپهر رسانه هائي رواج فراوان دار د كه بيش از پيش به يورش هاي رخنه
گرانه محافل بازرگاني راه مي گشايند . از سال ٢٠٠٧ ، دست كم هفت اد و پنج تن ار لابيگراياني كه نماينده يا مدير شركت ها بوده و
،MSNBC در دفاع از سيما و همچنين منافع مالي و سياسي كارفرمايان خويش پاداش گرفته اند، يكايك به نوبت بر شبكه هاي
و شبكه بازرگاني فاكس [ ٢] ظاهر گرديده اند ، بي آنكه هرگز سخني درباره فعاليت هاي سودآو ر آنها CNBC ،CNN ، فاكس نيوز
پخش شود . اينها غالبا همزمان اين شبكه به آن شبكه را دور مي زنند و بر رو يهم ده ها و حتي صدها بار در پرنفوذ ترين رسانه هاي
[ديدار يا شنيداري] ايالات متحده حضور مي يابند.
به زعم اين وابستگان مطبوعاتي شركت ها ي چند مليتي، مطرح كردن خو يش در تلويزيون نه فقط اثرگذاري بر گروه گسترده اي از
مردم را ميسر مي سازد بلكه همچنين لطف و عنايت مسئولان سياسي، چه دموكرات و چه جمهوريخواه را به سوي آنان مي كشاند. از
دغدغه شبكه هائي كه از طريق كابل برنامه پخش مي كنند هم بگوئيم كه مترصدند زمان پخش برنامه خ ود را پر كنند و نخبگان را
نرنجانند و اين چنين بي گزندخاطر منشور اخلاق و آداب حرفه اي خويش را زير پا مي گذارند.
درست است كه سخنگويان كارفرمايان صاحب سرمايه همواره شيداي ميكرفن ها بوده اند ، اما راه اندازي شبكه هاي فاكس نيوز و
در تمام « تحليل هاي سياسي » در سال ١٩٩۶ سكو و چهارچوبي فراهم آورد كه كار اينان را رونق بخشيد. از وقتي سيل MSNBC
طول شبانه روز جاري است ، ظهور متخصصان گمارده بخش خصوصي بر روي شبكه هاي پخش از راه كابل با ضرباهنگ دلهره آوري
فزوني گرفته. همينقدر بس كه ارشادهاي تلويزيوني آنها در باره بحران اقتصا دي و اصلاحات نظام درماني ، دو حوزه اي كه در دوسال
گذشته به فراواني بدآنها پرداخته اند را بسنجيم تا حقيقت اين گفته را دريابيم.
در پايان سال ٢٠٠٨ هنگامي كه موج ركود و كسادي كشور را در مي نورديد و به غرقاب خويش فرو مي كشيد و دولت [آمريك ا]
در تدارك تعهد ميليارد ها دلار بود تا بانك ها را از ورشكستگي برهاند، دار و دسته اي از كارگزاران ارتباطات عمومي و لابيگراني به
ژوئيه ٢٠١٠
لوموند ديپلوماتيك: ماهنامه سياسي، اجتماعي، فرهنگي
-3 -
پرده كوچك تلويزيون ها يورش آوردند كه خود را به سيماي مفسرا ني بي طرف آراسته بودند . از ميان آ نها برنارد و يتمن
٣] را مي توان نام برد. بنگاه وي خدماتي را به مشتريان خود ] « بينش هاي راهبردي ويتمن » رئيس بنگاه ،(Bernard Whitman)
راهنماي لابيگري مؤثر و كارآ و هادي كارزارهاي ارتباط جمعي و اطلاع رساني [آنان] به سوي اهدا في گزيده » عرضه مي دارد تا
هستند كه خود سفارش هاي بسياري از «Ogilvy & Mather» مشتريان اين بنگاه، دفاتر لابيگري و روابط عمومي مانند .« باشد
شركت هاي چند مليتي، مشخصا به قصد سمت و س و دادن به سياست هاي فراگير دولت فدرال را بر آورده مي سازند . با اينهمه
هربار كه آقاي ويتمن ، يكي ار كهنه كاران عصر كلينتون ، نظراتش را در تلويز يون عرضه مي دارد، وي را صرفا نويسنده اي متخصص
معرفي مي كنند، چه باك كه بيش از دهسال از زمان آخرين چاپ كتاب هايش گذشته باشد.
،(AIG) آمده، اين بنگاه ياور گروه بين المللي آمريكائي « بينش هاي راهبردي ويتمن » بنا بر معرفي نامه اي كه در صفحه اينترنتي
و ،« انگ و نشان خويش را به منظور جلب عامه مردم بپروراند، بيازمايد، به راه اندازد و بهبود بخشد » شركت غول آساي بيمه است تا
(YouTube) اين بنگاه صدها ويدئو براي دسترسي مستقيم كاربران را بر روي شبكه يوتيوب .« خود را با تحولات بازار همساز كند »
نهاده كه بهترين اجراهاي تلويزيوني ارباب خود را در آنها به تصوير كشيد ه است . ديدار آنها تائيدي است بر اينكه آقاي ويتمن چه
خوانده بود ند تا پاسخي « فاكس نيوز » دلبستگي زيادي به مصالح و منافع مشتريان خويش دارد . روز ١٨ سپتامبر ٢٠٠٨ كه او را به
بدهد، تند و برافروخته به پر و پاي آقاي جان مك كين نا مزد جمهوريخواهان پيچيد ، كه (Sara Palin) [ به خانم سارا پيلين [ ۴
چيزي از اقتصاد جهاني شده امروزي سر » بيمه از پا درآيد و از اينرو « بگذارد گروه بين المللي آمريكائي » جرمش آن بود كه خواسته
«. در نمي آورد
به مديران خويش ] داده بود به روي ] AIG روز ٢۵ مارس ٢٠٠٩ همين آقاي ويتمن ، اينبار به مناسبت رسوائي پاداش هائي كه
در حالي كه به لطف پول ماليات دهندگان آمريكائي تازه از گرداب ورشكستگي AIG بازآمد . شركت بيمه « فاكس نيوز » شبكه
رهيده، دستخوشي معادل ۴۵٠ ميليون دلار به مديران خود بخشيده بود . مأموريت – ظري ف – مفسر اينك آن بود كه اذهان
اما حال كه » .« مردم آمريكا خشمگين اند، امري كه مي توان آنرا فهميد » برآشوبيده را اندكي بر سر عقل آورد. او تصديق مي كرد كه
اين ر ا گفتيم ، مي بايد از واكنش هاي خشم اگين، دلسردكننده و جنون انگيخته گذر كنيم و بكوشيم تا قواعد و قوانين اقتصاد را
گروه بين المللي » در جوار اين اندرز ها ] هيچگاه كسي به تصريح اين نكته برنيامد كه آقاي ويتمن خود براي همان ] .« دريابيم
بيمه كار مي كند. « آمريكائي
نامي نيز هست. از سال ٢٠٠۶ تا ماه سپتامبر ٢٠٠٨ كه (Ron Christie) در ميان خدمتگزاران اين كمپاني بيمه، ران كريستي
كار مي كرد (كه DC Navigators ايشان در بنگاهي متمايل به حزب جمهوريخواه در امور رايزني مديريت و روابط عمومي به نام
به ثبت رسيده بود. در همين فاصله شركت AIG ناميده مي شود)، همزمان نامش به عنوان لابيگر Navigators Global امروز
پرداخته بود. به دستمايه چنين موفقيتي آقاي كريستي پس از DC Navigators بيمه مزبور رويهم مبلغ ۵٩٠ هزار دلار به بنگاه
آن دفتر مشاوره خود را پديد آورد.
پيدا MSNBC شبكه « شاخ به شاخ » از اينرو نه چندان جاي شگفتي بود كه در روز ١٨ سپتامبر ٢٠٠٨ سر و كله وي در برنامه
« پژوهنده اي جمهوري خواه » مجري برنامه نخست آقاي كريستي را با عنوان (Chris Matthews) شود. آقاي كريس ماتيوز
معرفي كرد . آنگاه در حالي كه با لحني ريشخندآميز از كنفرانس مطبوعاتي در باره بح ران مالي ياد مي كرد كه آقاي جورج دبليو
حق داشته است دست به دامان يكي از » بوش تازه از آن درآمده بود ، ميهمان برنامه به ميان حرفش پريد تا بگويد كه آقاي بوش
بشود، مردي بسيار هوشمند كه كاركرد بازارها و نقدينگي ها را (Goldman Sachs) « گلدمن ساكس » صاحب منصبان پيشين
وزير خزانه داري دولت بوش و رئيس هيئت (Henry Paulson) اشاره آقاي كريستي به آقاي هانري پولسون .« نيك مي شناسد
كه ورشكستگي اش مي AIG مديره و مدير عامل پيشين بانك گلدمن ساكس بود كه همان تازگي ها سهم به سزائي در طرح نجات
ژوئيه ٢٠١٠
لوموند ديپلوماتيك: ماهنامه سياسي، اجتماعي، فرهنگي
-4 -
دليل مي آورد كه AIG به بار آورد ، ادا كرده بود (°). لابيگر شركت بيمه « گلدمن ساكس » توانست نتايج بسيار ناخوشايندي براي
.« درست آدم مناسبي را براي مديريت بحران برگزيده است » بلكه رئيس جمهور « شگرد سياسي نيست » ورود آقاي پولسون به دولت
گشوده است . در پايان سال ٢٠٠٨ اندكي پس از آنكه اين AIG آغوش پرمهر بازيگرا ن پرنفوذ تري در محافل سياسي هم به روي
Berson-) « برسون مارستلر » اداره موضوعات حساس را به » ، كمپاني بيمه نخستين دستپخت تنور خزانه داري را بلعيد
Dana ) پرمراجعه ترين دفتر روابط عمومي واگذار كرد. در ماه آوريل ٢٠٠٩ اين دفتر نيز به خانم دانا پرينو ،(Marsteller
وابسته مطبوعاتي پيشين كاخ سفيد در دوران زمامداري دولت بوش روي آورد . يك ماه بعد اين آشناي ديرين صحنه هاي ،(Prino
تلويزيوني به دسته همكاران فاكس نيوز پيوست و ديري نپائيد كه خويشتن را وقف موضوعاتي به راستي حساس ساخت.
۵]، برنامه بامدادي شبكه بازرگاني فاكس جلوس ] « پول براي صبحانه » چنين بود كه در ماه ژوئيه ٢٠٠٩ خانم پرينو بر اريكه برنامه
را از AIG ياد ك رد، اما مناسباتش با كمپاني بيمه « برسون– مارستلر » كرد. مجري برنامه به اختصار از وابستگي وي به دفتر مشاوره
بر اين غول بيمه پيش « قواعد و موازين نظارتي تنگاتنگ » قلم انداخت . هنگامي كه يك ي از م يهمانان برنامه در پشتيباني از فرمانروائي
از بحران سخن مي گفت ، خانم پرينو گفته وي را از هوا بل گرفت تا بگويد كه عزم بارز مديريت كنوني براي اصلاح نظام مالي مي
عضو ،(Gary Kalman) را آشكار سازد. اما وقتي آقاي گاري كلمن « گرايش واشينگتن به واكنش بيش از حد در برابر بحران » تواند
گفت كه به نطر وي قواعد و مقررات تنظيم كننده [فعاليت شركت ها ] در ،(US PRIG) انجمن حمايت از مصرف كنندگان آمريكا
«.(•) گمان نمي كنم كه بارزگانان زيادي باشند كه نظر شما را بپذيرند » واقع چندين دهه به قهقرا رفته است، مفسر ما برآشفت كه
هيچ سخني در باره كار و بار ميهمانان به ميان نمي آيد
هنگام بحث و گفتگو در باره اصلاح نظام درماني، باز از نو در هم آميزي روزنامه نگاري با لابيگري چهره نمود . آقاي تري هولت
رئيس گروه جمهوريخواهان در ،(Boehner) يكي از سخنگويان حزب جمهوريخواه كه سخنگوئي آقاي جان بونر ،(Terry Holt)
AHIP « طرح هاي بيمه درماني آمريكا » مجلس نمايندگان را نيز بر عهده داشته ، از سال ٢٠٠٣ در كسوت نماينده گروه بيمه گران
۶] شهرتي به هم زده است . هنگامي كه وي در سال ٢٠٠٧ همراه با سه شريك جمهوريخواه ، دفتر لابيگر ي و ارتباطات جمعي ]
نيز جزو نخستين مشتريان دفتر وي باشد. AHIP را بنياد نهاد، طبيعي بود كه گروه بيمه گران HDMK
ظاهر شد . اين نما ينده بيمه گر ان خصوصي در گفتگو با ديويد MSNBC روز ۵ مارس ٢٠٠٩ آقاي هولت بر صحنه تلويزيوني شبكه
معرفي كرده بود، دولت اوباما را متهم كرد كه مي خواهد « جمهوريخواه » كه وي را با برچسب ساده (David Shuster) شوستر
را از چنگ حدود يازده مليون [Medicre] پوشش بيمه در ماني دولتي به سود سالمنداني كه از هرگونه منبع درآمدي محروم اند »
شيوه اي كه كمتر ين وصف آن ، تلخيص اصلاحات – « شهروند سالخورده درآورد تا اصلاحات عظيم درماني خود را به راه اندازد
به كارزار تبليغاتي تند و تيزي در مطبوعات چندين AHIP يادشده به طريقي گمراه كننده است . هفت ماه بعد گروه بيمه گرهاي
آيا انصاف است كه از ده ميليون سالخورده اين كشور كه از بيمه درماني » ايالت دست زد كه مضم ون آن اين پيام بود كه
«؟ برخوردارند خواست كه بيش از آنچه به دست مي آورند بپردازند
برخوردار شد كه بر خلاف رسم معمول ، چندين بار به وابستگي وي CNN در چهار چوب كارزار ضد اوباما ، آقاي هولت از احترامات
چند روز .« اتاق وضعيت » با بيمه گران اشاره كرد ، مگر در روز ١۴ سپتامبر ٢٠٠٩ ، هنگام معرفي وي در برنامه گفتگوي تلويزيوني
(Greg Sargent) « گرگ سارجنت » پس از آن، پاي اين شبكه پخش دائم اخبار در رسوائي كوچكي لغزيد. ماجرا آن بود كه
ستون نويس مطبوعات كه سر و كله اش مدام در (Allex Castellanos) وبلاگ نويس، آشكار ساخت كه الكس كاسته لانوس
ژوئيه ٢٠١٠
لوموند ديپلوماتيك: ماهنامه سياسي، اجتماعي، فرهنگي
-5 -
ياري رسانده و از جمله در تدوين پيام تبليغاتي با هدف AHIP پيداست، به كارزار مطبوعاتي شركت بيمه CNN صحنه برنامه هاي
سهمي داشته؛ هرچند هربار كه كاسته لانوس اصلاح نظام درماني را به باد انتقاد مي گرفت، با شناسه « ده ميليون سالخورده » ترساندن
بر روي صفحه تلويزيون ظاهر مي شد. « ناظر جمهوريخواه »
AHIP تنها يكبار از يادآوري تعلق وي به گروه بيمه گران CNN وقتي از آقاي هولت در اينباره پرسيديم، چنين جلوه مي داد كه
كوتاهي ورزيده است . گويا پس از آن يك توليد كننده [برنامه] با وي تماس گرفته بوده است تا در باره كار و بار وي نزد بيمه گر
ظاهر شدن هاي وي بر روي شبكه هاي پخش تلويزيوني بر روي كابل « چنانچه » گفتگو كند . آقاي هولت از ته دل قسم مي خورد كه
وقتي خطاب به مردم سخن مي گوئيد ، كاملا حق » وي خاطر نشا ن مي كرد كه .« با بيشترين ميزان شفافيت همراه باشند كاراترند »
آنهاست كه بدانند چه كسي هستيد و به كجا تعلق داريد . من وظيفه خودم مي دانم كه رسانه ها ي ميزبانم را از شرح حال خويش
«. آگاه سازم و آنگاه بگذارم پيش وجدان خود داوري كنند
به ندرت سختگيري و وسواس [حرفه اي ] چشم گيري را به منصه ظهور رسا نيده اند . بسياري از « داوران » حقيقت آنست كه اين
لابيگران [حزب] دموكرات و مشاوران رنگارنگ، بدون كوچكترين اشاره اي به حاميان و كارفرمايان خود كه يا شركت هاي بيمه اند و
يا صاحبان صنايع دارو سازي ، پياپي بر پرده تلويزيون ظاهر گشته اند . به ويژه دو مورد بسيار گويا كه پاي آقايان ريچارد گب هارت
در ميان بوده، به اعتبار اهميت عمده اي كه اين دو چهره (Thomas Daschle) و توماس داشل (Richard Gephardt)
سرشناس در سياست آمريكا داشته اند سزاوار يادآوري است. فرد نخست كه رئيس گروه پارلماني دموكرات ها در مجلس نمايندگان
است، هنگام انتخابات رياست جمهوري سال ١٩٨٨ نامزد حزب خويش براي احراز آن مقام بود و در طول حيات حرفه اي خويش
از پشتيباني هاي پرشور اتحاديه ها برخودار بوده . نفر دوم رئيس گروه پارلماني دموكرات ها در مجلس سناست. هر دو كه هم نزد
مردم بسيار نام آو رند و هم عموما به جناح چپ حزب خويش وابسته، هنگامي كه به پشتيباني از شركت هاي عظيم رانده مي شوند ،
موضع گيري آنها ناگزير آثار مضاعفي بر جاي ميگذارد.
بود . او فكر ايجاد يك بيمه MSNBC بر روي شبكه « ملاقات بامدادي » روز ٢۴ سپتامبر ٢٠٠٩ آقاي گب هارت از ميهمانان برنامه
توصيف « غير ضروري » گر دولتي (موسوم به گزينه دولتي) كه بيشتر نمايندگان دموكرات با جنگ و دندان از آن دفاع مي كنند را
كرد. مجري برنامه صراحت داشت كه اين مخالف طرح اصلاح [بيمه درماني ] كه در سال ١٩٩٣ خود شاهد انصراف آ قاي ويليام
كلينتون از تحميل طرح مشابه اي بوده است از زبان عضو پيشين كنگره آمريكا سخن مي گويد. كلامي درباره سمت هاي مشورتي كه
امور دولتي گب » وي نزد كمپاني هاي بيمه و آزمايشگاه هاي داروسازي بر عهده دارد به ميان نيامد كه وي از طريق شركتي به نام
NBC Universal ٧] كه به خود او تعلق دارد به انجام مي رساند. هيچ اشاره اي هم به مشغله لابيگر ي وي براي گروه ] « هارت
نشد.
اطلاعاتي با هزينه اندك
به همين قرار آقاي داشل هم سه بار پياپي در ظرف چهار ماه در برنامه هاي تلويزيوني ظاهر گرديد كه همگي به اصلاح نظام درماني
ديدار با » در برنامه NBC و روز ١۶ اوت بر روي MSNBC اختصاص يافته بود ند –روز ١٢ مه و ٢ ژوئيه ٢٠٠٩ به روي شبكه
اين سناتور پيشين دموكرات در هر فرصتي با سماجت و يكدندگي به جان طرح اصلاح درماني مي افتاد، بي آنكه مردم .« مطبوعات
شركت لابيگري درآمده كه از سوي بيمه هاي ،(Alston & Bird) « آلستون و برد » بوئي از اين نكته جزئي برند كه وي به استخدام
دكتر » ٨] مأ موريت يافته است . مي بايستي تا ٨ دسامبر ٢٠٠٩ ، روز د عوت وي به برنامه ] « گروه متحد براي تندرستي » عضود
صبر پيشه مي كرديم تا آقاي داشل با حزم و احتياطي بيحد با كسوت دوگانه خويش در مقام MSNBC بر روي شبكه « نانسي
ژوئيه ٢٠١٠
لوموند ديپلوماتيك: ماهنامه سياسي، اجتماعي، فرهنگي
-6 -
حرفي نيست كه من به نحوه اي كه شما مرا مي بينيد حساسم، از اينرو بسيار » سياستمدار و لابيگر روبرو شود . وي اعلام داشت كه
اما دلنگراني وي از [داوري ديگران] ديري نپائيد: يك ماه پس از آن وقتي باز از نو با وي در همان شبكه مصاحبه .« محتاط خواهم بود
مي كردند، سخنگوي پيشين گرو ه اكثريت دموكرات در مجلس سنا توانست هر زشتي و عيبي كه درباره اصلاح نظام درماني از
ذهنش مي گذشت از زبانش بيرون ريزد، بي آنكه كوچكترين خطر افشاگري و پرده دري در باره وظايف كنونيش متوجه وي باشد.
به يقين سخنان ناسزا و نيشدار كسي چون داشل را نمي توان توضيحي بر گذار پر زجر و آزاري دانست كه پيش از تصويب اصلاح
نظام درماني بر آن روا داشتند . به همين گونه بن بستي كه طرح ايجاد يك بنگاه فدرال براي حمايت از مصرف كنندگاه در برابر
يورش زورمندان آفاق معاملات مالي بدان گرفتار است را نبايد به پاي دانا پرينو نامي نوشت. اما اين نكته همچنان باقي است كه
روزنامه نگاران و شهروندان دشوار بتوانند از آسيب ها ي حضور رسانه اي بي منازع مشتي لابيگر كه كسي از هويت آنها خبر ندارد
خاطر نشان ساخته « زبدگان در سايه » متخصص مردم شناسي و نويسنده كتاب (Janine Wedel) بركنار مانند. چنانكه جنين ودا
هنگامي كه فوجي از پيام آوران رسانه اي همان گفتمان را ه مزمان بر مغز مردم مي كوبند، اثرات بر هم انباشتني پديد مي » است
«.(▫) آورد و افكار عمومي را به حيطه اي كه راه دست آنهاست مي كشاند
اما تعدد دفعاتي كه وابستگان مطبوعاتي بر پرده تلويزيون ظاهر مي شوند و حتي زير كي آنان در بهره جوئي از اين رسانه به سود
كارفرمايان خويش ، چندان اهميتي ندارند: هرچه باشد اينها سياست شبكه هائي را تعيين نمي كنند كه به سويشان مي شتابند. و بيشتر
آنها گاه فرمانبري خويش از شركت هاي چند مليتي را نيز پنهان نمي دارند.
ناگزير مسئوليت سردرگمي مي ان اقسام منافع و مصالح و وظائف و آميزش آنها به يكديگر بر عهده برنامه هائي است كه لابيگر ان را
كه پس از (Aaron Brown) نزد خويش مي خوانند بي آنكه هويت آنان را چنانكه هستند به مردم بشناسانند. آقاي آرون براون
اين شبكه وي را در سال ٢٠٠۵ بيرون راند، امروز در دانشگاه آريزونا رشته ،CNN ٩] در ] « شب [همراه با] اخبار » چهار سال اجراي
روزنامه نگاري تدريس مي كند . به چشم وي [پخش نظرات كساني كه ] منافع همسو [با شركت ها دارند ] از قصد و نيت سنجيده
توليد كنندگان برنامه ها برنمي خيزد بلكه از شرايط و اوضاعي سرچشمه مي گيرد كه در آن به انجام حرفه خويش بر مي آيند . وي
اينها غالبا افراد جوان كم تجربه اي ، دستخوش همه گونه فشارها هستند كه از آگاهي يافتن درست درباره [هويت ] » مي گويد
«. ميهمانانشان غفلت مي ورزند
به عقيده آقاي براون وادادن [در برابر ترفند لابيگران] نشان از آفت عمومي تر ي دارد ك ه در خصلت و سرشت وقايع نگاري
و مفسران تا با هزينه اي اندك زمان اختصاص يافته به اخبار را « كارشناسان » تلويزيوني نهفته است: وسواس سپردن خويش به دست
چنين روشي از فرستادن خبرنگاري به افغانستان هزينه كمتري در بر دارد. اما با اينهمه نبايد پند اشت كه با » پر كنند . به نظر وي
برنامه اخبار رو به مرگي سر و كار د اريم كه در پي جايگزين ارزان براي روزنامه نگاري است. شبكه هائي كه ما از آنها سخن مي
گوئيم بنگاه هاي سود آوري هستند كه پول فراواني براي شركت هاي چند مليتي فراهم مي آورند كه آنها را در داما ن خويش
«. پروانيده اند
به شناسائي صاحبان صنايعي دست زده است CNN با اينهمه از چند ماه پيش چنين مي نمايد كه تحولي در حال تكوين است . شبكه
نيز گهگاه اما نه همواره رضايت مي دهد كه به كارفرماياني اشاره كند ك ه « فاكس نيوز » . كه با برخي از تحليلگرا نش در ارتباط اند
ميهمانان برنامه هايش را استخدام كرده اند، اما با اين وجود از تصريح نوع مشترياني كه اين شركت ها نماينده آنانند روي بر مي تابد
.(▪)
باقي است كه پذيرا تر از ديگران به روي بلندگويان شركت هاي چند MSNBC مورد شبكه پخش برنامه هاي تلويزيوني از راه كابل
مليتي آغوش گشوده . در ماه ژانويه ٢٠١٠ كه با اين شبكه تماس گرفتيم ، مديريت آن عزم راسخ خويش را براي چاره جوئي اين
ژوئيه ٢٠١٠
لوموند ديپلوماتيك: ماهنامه سياسي، اجتماعي، فرهنگي
-7 -
و نظارت NBC News عهده دار ميانداري بحث ها در (David McCormick) مسئله نشان مي داد. آقاي ديويد مك كورميك
دو شبكه اي كه به يك گروه تعلق د ارند و به همان شرح وظائف پايندند ، ما را ،MSNBC در « اخلاق و هنجار حرفه اي » بر رعايت
اعتماد به يكديگر عنصري » مطمئن ساخت كه ديري است كه مسئله همسوئي منافع دغدغه خاطر وي شده . وي مي گويد گرچه
اما قول مي دهد كه شبكه به زودي با خدمت رسانان خود تماس بگيرد تا باز قواعد شفافيت خويش را به « حياتي در نظام ماست
وي .« ما را ار منافع مشترك محتملي كه با شركت ها دارند آگاه سازند » آنان گوشزد كند ، گيريم كه بر عهده خود ميهمانان است تا
سال ها ست كه مكررا به همكاران خود گوشزد مي كنيم كه چه اندازه شفا فيت اهميت دارد و هيچ گوشه اي از شرح » مي افزايد كه
حال ميهمانان خويش را نمي بايد از مردم پنهان داشت، فرقي نمي كند كه ا ينها كساني باشند كه سهم دائمي در برنامه هاي ما دارند
«. يا خبرگاني كه به رايگان نظر مي دهند. با اينهمه آيا ما بي عيبم و گرد سرزنشي به دامانمان نمي نشيند؟ چنين نيست
در واقع اينك بيش از دهسال است كه اين گروه وانمود مي سازد كه مراقب و گوش به زنگ اين مسئله است . از همان اكتبر سال
مقرر داشته « ميهمانان – تحليلگران – خبرگان – وكيلان » چهار چوبي براي ،NBC ١٩٩٨ بود كه فصلي كامل از اساسنامه داخلي
ضروري است كه بينندگ ان تلويزيون بر زمينه و منظر فراگيري وقوف يابند كه ميهماناني (...) » : بود كه برگرفته اي از آن چنين است
كه در برنامه هاي ما ظاهر مي شوند در آن جاي دارند . (...) تماشاگران ما مي بايد همه اطلاعات ضروري در اختيارشان باشد تا به
نتايج مستقل خويش در باره م وضوعاتي كه ما بدآنها مي پردازيم برسند. بس نيست بگوئيم: "جان داو از بنياد فلان." به همان سياق
هويت كسان را مي توان شفاها اعلام كرد يا به معرض ديد گذاشت ، ".NBC لزوما كافي نيست كه مشخص كنيم: "جين داو، رايزن
«. اما به هر حال همواره به شيوه اي روشن و آشكار
با » با دغدغه رازداري ناسازگار نيست . هرچند آقاي مك كورميك مي پذيرد كه منافع مالي « شفافيت و روشني » ظاهرا ضرورت
دارند، باز معتقد اس ت كه نهادن شرح حال ميهمانان بر روي صفحه اينترنتي « باورهاي عقيدتي و سياسي خميره و خصلت يكساني
شبكه كافي است تا هرگونه بيم توهم و گمراهي را از ميان بردارد.
« شفافيت » بار ديگر نشان داد كه چه اندازه به MSNBC روز ٢٢ ژانويه، چند روز پس از مصاحبه ما با مياندار گفتگوها، شبكه
بود و به درشتگوئي و تندخوئي به خرده گيري Morning Joe نامي كه ميهمان برنامه (Mark Penn) دلبستگي دارد. مارك پن
مسئول پيشين نظرخواهي در دوران زمامداري رئيس جمهور » و « سياست گذار دموكرات » از اصلاح نظام درماني مي پرداخت، را
معرفي كردند . اما دريغ از يك كلمه كه اشاره اي باشد بر اينكه اين مرد كاردان همچنين رئيس هيئت مديره و مدير عامل « كلينتون
يكي از بزرگترين بنگاه هاي لابيگر كشور است . همين بنگاه يك بخش بزرگ دارد كه وقف مسائل بهداشت و ،« برسون – مارستلر »
چنان » ياري دهد تا (Eli Lilly) « الي ليلي » يا (Pfizer) « فيزر » درمان شده است تا به شركت هاي غول آساي دارو سازي نظير
«. سيمائي از خويش ارائه دهند و آنرا چنان حفظ كنند كه ضامن بازده سودمندشان باشد
سرانجام، همه چيز چنان گذران دارند كه گوئي تردستي لابيگران هرچند به يقين پديده اي تأسف بار است اما گزيري از آن نتوان
داشت، خسارت جانبي يك نظام سي اسي و رسانه اي است كه در آن مرز ميان مصالح عمومي و منافع فردي ديگر جائي براي بودن
ندارد. به عيان پيداست كه فشارهائي كه بر شبكه ها اعمال شده است تا به رخنه پذيري خويش در برابر منافع شرك ت ها پايان
رئيس كميسون اخلاق جامعه روزنامه نگاران ،(Andi Schots) دهند، تا كنون دگرگوني چنداني در پي نياورده. آقاي اندي شوتز
بهت آور است كه ببينم مسئله اي به اين وخاحت، توجه كساني را به سوي خود نمي كشاند كه پيش از » حرفه اي، با تأسف مي گويد
.«[ ديگران در معرض گزندهاي آنند، انگار اين مسئله حفره سياه اسرارآميزي است [كه كسي جرأت نزديك شدن به آن را ندارد
منقد ،(Jay Rosen) به هر تقدير همسوئي منافع [لابيگران با صاحبان سرمايه] فقط بخش پيداي مسئله است . آقاي جي راسن
گفتيد شفافيت، البته كه من هم با آن موافقم. اما چرا اين » : رسانه ها و استاد روزنامه نگاري در دانشگاه نيويورك رويكرد ديگري دارد
«. آدم ها را به تلويزيون دعوت مي كنند؟ اين ها قادرند كه عقايد مردم را در باره هر مطلبي دستكاري كنند
ژوئيه ٢٠١٠
لوموند ديپلوماتيك: ماهنامه سياسي، اجتماعي، فرهنگي
-8 -
Hardball with Chris Mathews -١
Fox Business Network -٢
Whitman Insight Strategies -٣
۴- نامزد جمهوريخواهان براي احراز مقام معاونت رياست جمهوري در انتخابات پيشين ايالات متحده.
Money for Breakfast -۵
America's Health Insurance Plans -۶
Gephardt Government Affairs -٧
United Health Group -٨
News Night -٩
پي نوشت ها
Wall Street Bear Stearns نخواست كه به نجات بنگاه هاي (Paulson) ° - در همان زمان آقاي پالسون
بشتابد. AIG رقيبان اصلي (Merril Lunch) و مريل لينچ
كه (Dana Perino) و دانا پرينو (Ron Christie) ران كريستي ،(Bernard Whitman) • - برنارد ويتمن
نگارنده اين مقاله با آنها تماس گرفت از اظهار نظرات خويش خودداري ورزيدند.
نخبگان در سايه، چگونه دلالان تازه قدرت جهان دموكراسي، دولت و ،(Janine R. Wedel) جانين ودل - ▫
. نيويورك، ٢٠٠٩ ،Basic Books بازار آزاد را به چيزي نمي گيرند، انتشارات
گرفت ، اين رسانه ها از پاسخ دادن به اين پرسش ها امنتاع « فاكس نيوز » و CNN در تماس ي كه نگارنده با - ▪
كردند.
درفرانسه نيز وضع همين است
كم پيش نمي آيد كه خبرگان اقتصادي كه رسانه هاي فرانسوي به سراغ شان مي روند تا نظرات بيطرفانه آنها
را جويا شوند، حقوق بگير نهادهاي مالي مهم خصوصي باشند. چند نمونه بياوريم.
استاد دانشگاه و رئيس شوراي تحليل ،(Christian de Boissieu) آقاي كريستيان دو بوآسيو
و يا روزنامه Europe 1 ،LCI در دفتر نخست وزير، مرتبا به شبكه هاي راديور- تلويزيوني (CAE) اقتصادي
ژوئيه ٢٠١٠
لوموند ديپلوماتيك: ماهنامه سياسي، اجتماعي، فرهنگي
-9 -
لوموند دعوت مي شود ( ١). او سياست هاي اقتصادي را تفسير مي كند بدون آنكه از فعاليت هاي ديگ ر وي ياد
Neuflize شود: رئيس كميسيون كنترل فعاليت هاي مالي شاهزاده نشين موناكو، عضو شوراي نظارت بانك
HDF رايزن اقتصادي صندوق بورس بازي ،Ernst & Young France عضو شوراي راهبردي ،OBC
و نيز رايزن اقتصادي كميته مؤسسات اعتبار و بنگاه هاي Crédit agricole رايزن اقتصادي بانك ،Finance
.(Cecei) سرمايه گذاري
به طور ،(CAE) استاد دانشگاه و عضو شوراي تحليل اقتصادي ،(Daniel Cohen) آقاي دانيل كوهن
تحليل مي كند، اما اين ايستگاه France Inter راديوي ،« صبحگاهي » مرتب خبرهاي اقتصادي را در برنامه
نيز هست. Lazard راديوئي دولتي تقريبا هيچگاه مشخص نمي كند كه ميهمان وي همچنين مشاور ارشد بانك
استاد دانشگاه و عضو شوراي تحليل اقتصادي ،(Jean-Paul Betbèse) آقاي ژان – پل ب ه تز
با طيب خاطر مي پذيرد كه نظر خويش را در باره اخبار معاملات مالي براي راديوي فرانسه، راديو - ،(CAE)
بازگو كند ... در باقيمانده وقتش همين (Les Echos) و نشريات فيگارو يا له زكو ،LCI ، تلويزيون لوكزامبورگ
در ميان مي گذارد كه مديريت بخش تحليل اقتصادي آن به دست Crédit agricole SA نظرات را با بانك
وي سپرده شده است.
به كرات اخبار ،(CAE) عضو شوراي تحليل اقتصادي ،(Jacques Mistral) آقاي ژاك ميسترال
اقتصادي ايالات متحده و مشخصا بحران مالي و بانكي را براي شبكه هاي دولتي تلويزيون فرانسه ، راديوي
BNP Paribas فرانسه و لوموند تفسير مي كند. همو ضروري نمي پندارد كه شرح دهد كه از مدير ان بانك
هم هست.
استاد دانشگاه و عضو شوراي تحليل اقتصادي ،(Jean-Hervé Lorenzi) آقاي ژان – اروه لورنزي
وي را فرامي خوانند تا معضلات و داوهاي Europe و 1 Public Sénat ،LCI ،TF هنگامي كه 1 ،(CAE)
اقتصادي معاصر را برشكافد، از ياد مي برد كه تصريح كند كه بر شوراي نظارت شركاي سهام خصوصي ادموند
رياست دارد، كه در هركدام از (Edmond de Rothschild Private Equity Partners) روتشيلد
و بنياد ريسك (Compagnie financière Saint - Honoré) شوراهاي نظارتي كمپاني مالي سنت اونوره
GFI ،Eramat و بانك سوسيته ژنرال پديد آورده اند) و شوراهاي اداري ،Groupama ،AXA ،AGF (كه
و انجمن فرانسوي عاملان Wanadoo ،Page Jaunes ،BNP Paribas Assurance ،Informatique
COE- خدمات تلفن همراه يك كرسي در اختيار دارد، و باز فراموش مي كند بگويد كه در شوراي علمي
حضور مي يابد. Crédit foncier و كميته حسابرسي Rexecode
ژوئيه ٢٠١٠
لوموند ديپلوماتيك: ماهنامه سياسي، اجتماعي، فرهنگي
-10 -
را در شماره ماه نوامبر ٢٠٠٩ لوموند « هم از توبره هم از آخور » ،(Pierre Rimbert) ١- مقاله پير رمبر
ديپلوماتيك مطالعه فرمائيد.