۱۳۸۹ مهر ۲۰, سهشنبه
به رخ کشيدن جنايت کهريزک!
گويا برخورد ولی فقيه با کهريزک کم زشت بود که حالا رئيس قوه قضائيه او يک قدم جلوتر گذاشته است و به آن افتخار ميکند!
. ایران زیر اشغال آنها و سلطه فرقه ای شان بر سیاست، اقتصاد و فرهنگ کشور، به فلسطین شبیه شده است
روشنگری.ايسنا گزارش ميدهد صادق لاريجانی رئيس به اصطلاح قوه قضائيه رژيم در جمع مسوولان قضايی گفته است: «برخورد ايران با فاجعه كهريزك را با عملكرد آمريكا در مورد ابوغريب و گوانتانامو مقايسه كنيد» و به برخورد رژيم متبوع خود با فاجعه کهريزک نازيده است!
ما نميخواهيم بگوئيم و نبايد بگوئيم که زندانيان ابوغريب و گوانتانامو شهروند آمريکايی نبودند و زندانيان کهريزک شهروند ايرانی بودند، چرا که هر رژيمی در هر گوشه دنيا بر سر هرنوع زنداني، شهروند يا غيرشهروند، خودی يا غيرخودي، مجرم يا بی گناه آن آورد که بر سر زندانيان کهريزک و باگرام و گوانتامو و ابوغريب رفته است، به جنايت عليه بشريت دست زده و نوع زندانی ذره ای از گناه عظيم او و زشتی ماهيت و سياست آن نمی کاهد. نيازی به يادآوری اين واقعيات هم نداريم که جنايت کهريزک ماستمالی شد، آمران و عاملان آن تحت پوشش حمايتی قرار گرفتند و هرگز محاکمه نشدند، افشاگران آن از جمله آقای مهدی کروبی تحت تعقيب و آزار و بی حرمتی قرار گرفتند و زندانی يا آواره شدند يا عملا به حبس خانگی گرفتار آمدند، برتجاوز جنسی پرده پوشانده شد و قربانيان تجاوز و افشاگران مورد تعقيب و آزار قرار گرفتند..
آنچه ميخواهيم بر آن تاکيد کنيم و عليرغم همه سوابقی که از اين رژيم داريم بازهم شگفت انگيز است، «به رخ کشيدن» اين جنايت و نحوه برخورد با آن در مقابل آمريکاست!
قبلا ولی فقيه رژيم اين جنايت عظيم را «فرعی» خوانده بود. گويا اين برخورد کم زشت بود که حالا رئيس قوه قضائيه ی او يک قدم جلوتر گذاشته به آن افتخار ميکند!
به راستی سنگ پای قزوين در برابر اين رو و اين همه پر رويی چون سنگ مرمر صاف و چون ابريشم لطيف می نمايد. حالا که شهروندان آزايخواه ايران ثابت کرده اند کهريزک، همان ابوغريب و گوانتاموی رژيم ايران است، مسوولان رژيم به سرهم بندی ماجرا بسنده نکرده و به آن افتخار هم ميکنند و پشت تريبون ها داد ميزنند مقايسه کنيد و ببينيد ما جنايت خود را «تميزتر» لاپوشانی کرديم يا ديگران اعمال خودرا؟!
واقعيت اين است که کهريزک و کهريزک های رژيم از زوايای گوناگون بيش از آنکه به گوانتامو شبيه باشد به زندان های مخوف و مشهور اسرائيل برای فلسطينی ها شبيه است.
نه تعداد دقيق زندانی ها و وضعيت آنها معلوم است، نه اکثريت زندانيان جرمی به جز دفاع از حقوق شهروندی دارند، نه محاکمه واقعی در کار است، نه با بستگان زندانيان و حقوق آنها طبق قوانين خود کشور رفتار ميشود، نه از انواع شکنجه روانی و جسمی سند و عکسی در دست است، نه همه اسرار زندان ها به بيرون درز ميکند البته به جز خاطرات زندانيانی که آزاد شده اند، بسياری هم فقط برای ارعاب و نشان دار کردن يا معاوضه يا پيشگيری از فعاليت احتمالی مدنی دستگير ميشوند.
اما رئيس قوه قضائيه را از اين فاجعه هم باکی نيست. وقتی شما به او و هم قطارانش ثابت کنيد که زندان های رژيم ايران برای شهروندان ايرانی مثل زندان های اسرائيل برای فلسطينی هاست و خود ايران زير اشغال آنها و سلطه فرقه ای شان بر سياست، اقتصاد و فرهنگ کشور، به فلسطين شبيه شده است، هيچ بعيد نيست پشت تريبون بروند و با افتخار بگويند ما هنوز به کوچ دسته جمعی شهروندان ايرانی و واردات انبوه هم فرقه ای های خود به جای آنها از سراسر جهان دست نزده ايم! يادمان نرفته که اين رئيس قوه قضائيه همان کسی است که گفته بود رای مردم به حکومت مشروعيت نمی دهد.
صرفنطر از اينکه آقای لاريجانی در مورد مقايسه شيوه برخورد رژيم های ايران و آمريکا با فجايع مربوط به زندان ها و شکنجه گاه های خود گزافه گفته است، مساله اصلی اين است که رژيم ايران و کارگزارانش مدت هاست که وقوع جنايت و بی حقی در اين و آن گوشه دنيا را به عنوان دليل مشروعيت خود اعلام ميکنند. تمام مضحکه بر پا کردن «کميسيون حقوق بشر اسلامی» و به اصطلاح «افشاگری» در مورد نقض حقوق مسلمانان در کشورهای غربی هم به قصد دفاع از حق احدی از افراد بشريت نيست، بلکه برای «اثبات» اين حکم ضد انسانی و ضدمدنی است که يک رژيم سرکوبگر و ناقض حقوق بشر مثل رژيم اسلامی مشروعيت دارد، چراکه رژيم های مشروع ديگری در جهان هستند که در آنها نقض حقوق بشر صورت گرفته است!
چه دليلی بهتر از اين برای ضد بشری بودن جمهوری اسلامی ايران؟
سخنان لاريجانی در ايسنا
http://www.isna.ir/ISNA/NewsView.aspx?ID=News-1630747&Lang=P
. ایران زیر اشغال آنها و سلطه فرقه ای شان بر سیاست، اقتصاد و فرهنگ کشور، به فلسطین شبیه شده است
روشنگری.ايسنا گزارش ميدهد صادق لاريجانی رئيس به اصطلاح قوه قضائيه رژيم در جمع مسوولان قضايی گفته است: «برخورد ايران با فاجعه كهريزك را با عملكرد آمريكا در مورد ابوغريب و گوانتانامو مقايسه كنيد» و به برخورد رژيم متبوع خود با فاجعه کهريزک نازيده است!
ما نميخواهيم بگوئيم و نبايد بگوئيم که زندانيان ابوغريب و گوانتانامو شهروند آمريکايی نبودند و زندانيان کهريزک شهروند ايرانی بودند، چرا که هر رژيمی در هر گوشه دنيا بر سر هرنوع زنداني، شهروند يا غيرشهروند، خودی يا غيرخودي، مجرم يا بی گناه آن آورد که بر سر زندانيان کهريزک و باگرام و گوانتامو و ابوغريب رفته است، به جنايت عليه بشريت دست زده و نوع زندانی ذره ای از گناه عظيم او و زشتی ماهيت و سياست آن نمی کاهد. نيازی به يادآوری اين واقعيات هم نداريم که جنايت کهريزک ماستمالی شد، آمران و عاملان آن تحت پوشش حمايتی قرار گرفتند و هرگز محاکمه نشدند، افشاگران آن از جمله آقای مهدی کروبی تحت تعقيب و آزار و بی حرمتی قرار گرفتند و زندانی يا آواره شدند يا عملا به حبس خانگی گرفتار آمدند، برتجاوز جنسی پرده پوشانده شد و قربانيان تجاوز و افشاگران مورد تعقيب و آزار قرار گرفتند..
آنچه ميخواهيم بر آن تاکيد کنيم و عليرغم همه سوابقی که از اين رژيم داريم بازهم شگفت انگيز است، «به رخ کشيدن» اين جنايت و نحوه برخورد با آن در مقابل آمريکاست!
قبلا ولی فقيه رژيم اين جنايت عظيم را «فرعی» خوانده بود. گويا اين برخورد کم زشت بود که حالا رئيس قوه قضائيه ی او يک قدم جلوتر گذاشته به آن افتخار ميکند!
به راستی سنگ پای قزوين در برابر اين رو و اين همه پر رويی چون سنگ مرمر صاف و چون ابريشم لطيف می نمايد. حالا که شهروندان آزايخواه ايران ثابت کرده اند کهريزک، همان ابوغريب و گوانتاموی رژيم ايران است، مسوولان رژيم به سرهم بندی ماجرا بسنده نکرده و به آن افتخار هم ميکنند و پشت تريبون ها داد ميزنند مقايسه کنيد و ببينيد ما جنايت خود را «تميزتر» لاپوشانی کرديم يا ديگران اعمال خودرا؟!
واقعيت اين است که کهريزک و کهريزک های رژيم از زوايای گوناگون بيش از آنکه به گوانتامو شبيه باشد به زندان های مخوف و مشهور اسرائيل برای فلسطينی ها شبيه است.
نه تعداد دقيق زندانی ها و وضعيت آنها معلوم است، نه اکثريت زندانيان جرمی به جز دفاع از حقوق شهروندی دارند، نه محاکمه واقعی در کار است، نه با بستگان زندانيان و حقوق آنها طبق قوانين خود کشور رفتار ميشود، نه از انواع شکنجه روانی و جسمی سند و عکسی در دست است، نه همه اسرار زندان ها به بيرون درز ميکند البته به جز خاطرات زندانيانی که آزاد شده اند، بسياری هم فقط برای ارعاب و نشان دار کردن يا معاوضه يا پيشگيری از فعاليت احتمالی مدنی دستگير ميشوند.
اما رئيس قوه قضائيه را از اين فاجعه هم باکی نيست. وقتی شما به او و هم قطارانش ثابت کنيد که زندان های رژيم ايران برای شهروندان ايرانی مثل زندان های اسرائيل برای فلسطينی هاست و خود ايران زير اشغال آنها و سلطه فرقه ای شان بر سياست، اقتصاد و فرهنگ کشور، به فلسطين شبيه شده است، هيچ بعيد نيست پشت تريبون بروند و با افتخار بگويند ما هنوز به کوچ دسته جمعی شهروندان ايرانی و واردات انبوه هم فرقه ای های خود به جای آنها از سراسر جهان دست نزده ايم! يادمان نرفته که اين رئيس قوه قضائيه همان کسی است که گفته بود رای مردم به حکومت مشروعيت نمی دهد.
صرفنطر از اينکه آقای لاريجانی در مورد مقايسه شيوه برخورد رژيم های ايران و آمريکا با فجايع مربوط به زندان ها و شکنجه گاه های خود گزافه گفته است، مساله اصلی اين است که رژيم ايران و کارگزارانش مدت هاست که وقوع جنايت و بی حقی در اين و آن گوشه دنيا را به عنوان دليل مشروعيت خود اعلام ميکنند. تمام مضحکه بر پا کردن «کميسيون حقوق بشر اسلامی» و به اصطلاح «افشاگری» در مورد نقض حقوق مسلمانان در کشورهای غربی هم به قصد دفاع از حق احدی از افراد بشريت نيست، بلکه برای «اثبات» اين حکم ضد انسانی و ضدمدنی است که يک رژيم سرکوبگر و ناقض حقوق بشر مثل رژيم اسلامی مشروعيت دارد، چراکه رژيم های مشروع ديگری در جهان هستند که در آنها نقض حقوق بشر صورت گرفته است!
چه دليلی بهتر از اين برای ضد بشری بودن جمهوری اسلامی ايران؟
سخنان لاريجانی در ايسنا
http://www.isna.ir/ISNA/NewsView.aspx?ID=News-1630747&Lang=P
فرمانده نيروی انتظامی ادعا کرد:ارزها را دشمن از بازار جمع کرد؛ خاتمی هم با بيبيسی ارتباط دارد!
20مهر :
کلمه:فرمانده نيروی انتظامی ادعا کرد: دشمن با جمعآوری ارز از بازار داخلی ميخواست به سيستم اقتصادی ضربه وارد کند، ليکن همين مسئله باعث شد نقدينگی از بازار جمعآوری شود؛ کشور نسبت به عرضه ارز هيچگونه محدوديتی ندارد.
به گزارش فارس، به نقل از روابط عمومی جامعه وعاظ سردار احمدی مقدم شب گذشته در نشست هفتگی جامعه وعاظ تهران با اشاره به موضوع امنيت اخلاقی در جامعه اظهارداشت: امنيت اخلاقی در حقيقت آييننامه باورها و اعتقادات جامعه است.
وی که يکی از عوامل اصلی جنايت کهريزک و خشونتهای بعد از انتخابات است، گفت: آتش فتنه در بعد از انتخابات بروز و ظهور کرد، امٌا مقدمات و زمينهسازيهای آن قبل از آن صورت گرفته بود که نيروی انتظامی با تشخيص به موقع و عکسالعملهای مناسب نسبت به کنترل و دفع بسياری از توطئهها اقدام کرد.
گشت ارشاد، بهانهای برای لشگرکشی خيابانی فتنهگران بود
فرمانده نيروی انتظامی کل کشور بدون اشاره به رفتارهای غيرقانونی گشت ارشاد در سطح شهرها، در ادامه بيان داشت: گشت ارشاد، برای جريان فتنه بهانهای برای لشگرکشی خيابانی و ايجاد فتنه و آشوب بود تا اهداف خود را از طريق آن پيگيری کنند.
احمديمقدم در خصوص نيروهای رسانهای فتنهگران تصريح کرد: زمانی که آنها برای کمک به رسانههای ضدانقلاب از جمله BBC به خارج از کشور ميرفتند در جلسه خداحافظی با سيدمحمد خاتمی ديدار کرده و تصميم خود را برای خروج از ايران به اطلاع وی رساندند.
وی در همين زمينه مدعی شد که خاتمی ضمن استقبال از اين موضوع از آنها خواسته تا با وی در تماس باشند.
احمديمقدم از حضور روانشناس در تيم های ارشادی خود خبر داد و افزود: در بسياری از تيمهای مستقر يک عضو روانشناس حضور دارد، که نسبت به پيگيری خطای انجام گرفته با فرد خاطی و خانواده وی مشاوره روانشناسی صورت ميگيرد.
ضربآهنگ فتنه اقتصادی شروع شده است
وی در راستای سخنان اخير مسئولان بجای پرداختن به مسايل اقتصادی و مشکلات پيش روی مردم در آستانه هدفمندی کردن يارانه ها به فتنه اقتصادی اشاره کرد و گفت: ضربآهنگ فتنه اقتصادی شروع شده است و آمريکاييها در اين دوره مامور خزانهداری کل خود را به کشورهای مختلف ميفرستند تا آنها را تحت فشار قرار دهند.
احمديمقدم در ادامه جمعآوری ارز در چند روز گذشته را توطئه دشمن توصيف کرد و افزود: دشمن با جمعآوری ارز از بازار داخلی ميخواست به سيستم اقتصادی ضربه وارد کند، ليکن همين مسئله باعث شد نقدينگی از بازار جمعآوری شود؛ کشور نسبت به عرضه ارز هيچگونه محدوديتی ندارد.
کلمه:فرمانده نيروی انتظامی ادعا کرد: دشمن با جمعآوری ارز از بازار داخلی ميخواست به سيستم اقتصادی ضربه وارد کند، ليکن همين مسئله باعث شد نقدينگی از بازار جمعآوری شود؛ کشور نسبت به عرضه ارز هيچگونه محدوديتی ندارد.
به گزارش فارس، به نقل از روابط عمومی جامعه وعاظ سردار احمدی مقدم شب گذشته در نشست هفتگی جامعه وعاظ تهران با اشاره به موضوع امنيت اخلاقی در جامعه اظهارداشت: امنيت اخلاقی در حقيقت آييننامه باورها و اعتقادات جامعه است.
وی که يکی از عوامل اصلی جنايت کهريزک و خشونتهای بعد از انتخابات است، گفت: آتش فتنه در بعد از انتخابات بروز و ظهور کرد، امٌا مقدمات و زمينهسازيهای آن قبل از آن صورت گرفته بود که نيروی انتظامی با تشخيص به موقع و عکسالعملهای مناسب نسبت به کنترل و دفع بسياری از توطئهها اقدام کرد.
گشت ارشاد، بهانهای برای لشگرکشی خيابانی فتنهگران بود
فرمانده نيروی انتظامی کل کشور بدون اشاره به رفتارهای غيرقانونی گشت ارشاد در سطح شهرها، در ادامه بيان داشت: گشت ارشاد، برای جريان فتنه بهانهای برای لشگرکشی خيابانی و ايجاد فتنه و آشوب بود تا اهداف خود را از طريق آن پيگيری کنند.
احمديمقدم در خصوص نيروهای رسانهای فتنهگران تصريح کرد: زمانی که آنها برای کمک به رسانههای ضدانقلاب از جمله BBC به خارج از کشور ميرفتند در جلسه خداحافظی با سيدمحمد خاتمی ديدار کرده و تصميم خود را برای خروج از ايران به اطلاع وی رساندند.
وی در همين زمينه مدعی شد که خاتمی ضمن استقبال از اين موضوع از آنها خواسته تا با وی در تماس باشند.
احمديمقدم از حضور روانشناس در تيم های ارشادی خود خبر داد و افزود: در بسياری از تيمهای مستقر يک عضو روانشناس حضور دارد، که نسبت به پيگيری خطای انجام گرفته با فرد خاطی و خانواده وی مشاوره روانشناسی صورت ميگيرد.
ضربآهنگ فتنه اقتصادی شروع شده است
وی در راستای سخنان اخير مسئولان بجای پرداختن به مسايل اقتصادی و مشکلات پيش روی مردم در آستانه هدفمندی کردن يارانه ها به فتنه اقتصادی اشاره کرد و گفت: ضربآهنگ فتنه اقتصادی شروع شده است و آمريکاييها در اين دوره مامور خزانهداری کل خود را به کشورهای مختلف ميفرستند تا آنها را تحت فشار قرار دهند.
احمديمقدم در ادامه جمعآوری ارز در چند روز گذشته را توطئه دشمن توصيف کرد و افزود: دشمن با جمعآوری ارز از بازار داخلی ميخواست به سيستم اقتصادی ضربه وارد کند، ليکن همين مسئله باعث شد نقدينگی از بازار جمعآوری شود؛ کشور نسبت به عرضه ارز هيچگونه محدوديتی ندارد.
نقاشی های زیبا ایمان ملکی
ایمان ملکی در بیستم اسفندماه 1354 در تهران متولد شد و از دوران کودکی علاقه زیادی به نقاشی داشت. از 15 سالگی فراگیری نقاشی را تحت نظر اولین و تنها معلم خود استاد مزتضی کاتوزیان - که بزرگترین نقاش واقعگرای ایران است - آغاز نمود. در سال 1374 وارد دانشگاه هنر شد و چهار سال بعد در رشته گرافیک از این دانشگاه فارغ از تحصیل شد. او در سال 1379 ازدواج کرد. در سال 1380 اقدام به تاسیس << آتلیه نقاشی آرا>> و آموزش نقاشی با رعایت ارزشهای سنتی و کلاسیک این هنر نمود.
مهمترین نمایشگاه هایی که او در آنها شرکت داشته عبارتند از:نمایشگاه نقاشان واقعگرای ایران در موزه هنرهای معاصر تهران (1378) و نمایشگاه های گروهی آتلیه کارا: سال 1377 در نگارخانه سبز و 1382 در موزه هنرهای زیبای کاخ سعد آباد.
اشتراک در:
پستها (Atom)