نوشته Serge HALIMI دبیر هيئت تحريريه لوموند ديپلوماتيک
لوموند ديپلوماتيک
برگردان: نرجس خاتون عظيمي
حمايت گرائي اقتصادي( پروتکسيونيسم)همه ميدانستند روزي كه ايالات متحده همزمان با ركود و كسري عظيم تجاري مواجه شود نظريه مبادله آزاد توسط يکي از با نفوذترين طرفداران آن زير سوال خواهد رفت .خريد ١٧٩هواپيماي ترابري توسط ارتش آمريكا که بخشي از ساخت آنها توسط كمپاني دفاع هوايي فضايي اروپا( ( EADS انجام مي گيرد گرايش عميق آمريكا به حمايت از توليدات داخلي را نفي نمي كند زيرا در اين قرارداد ٣٥ ميليارد دلاري( ٢٣ ميليارد يورويي) منافع آمريكا به نحو چمشگيري محفوظ مانده است. هواپيماي به اصطلاح اروپايي مجهز به يك موتور جنرال الكتريك و با همكاري شركت آمريكا يي نرتروپ گرامن(NORTHROP GRUMMAN) در آلاباما مونتاژ مي شود. تا جائيکه بيش از نيمي از ارزش افزوده آن در امريکا توليد مي گردد. بخش قابل توجهي از تجهيزات شرکت رقيب يعني بوئينگ – که هواپيمايش هم ديرتر ارائه مي شود و هم ظرفيت ترابري وهم شعاع پروازي محدود تري دارد- خارج از امريکا توليد مي شود. ديگر در واقع تنها سر مقاله هاي روزنامه هاي تخصصي يا مجلات اقتصادي - تجاري هستند که دفاع از شركتهاي ملي وكاركنان آنها را نوعي حركت كفرآميز به حساب مي آورند. در حاليكه تاريخ اقتصاد نشانگر اين نكته است كه بيشتر كشورهاي توسعه يافته بدون وضع قوانين محدود كننده تجاري به اين درجه از پيشرفت دست نيافتند. هيچ كدام از كشورهاي انگلستان، فرانسه، كره، ژاپن و پروس قدرت صنعتي خويش را با احترام به « اصل » امتيازات مقايسه اي ديويد ريكاردو به دست نياوردند.از قرن ١٩ تا اوايل قرن ٢٠ آمريكا توانست به بالاترين نرخ رشد اقتصادي جهان با تعرفه گمركي در حدود ٥٠% برسد( ٤٤ درصد در سال ١٩١٣). بعد ها در عين مخالفت ظاهري با حمايت گرائي، رونالد ريگان واردات خودرو، فولاد، شكر و پارچه را محدود كرد ودولتش عوارض گمركي بر واردات موتور سيکلت هاي بزرگ را به منظور حمايت از كارخانه هارلي ديويدسون يازده برابر كرد. و فشارش را بر ژاپن براي بالا بردن ارزش پولش ادامه داد تقريبا همانند جورج دبليو بوش كه اكنون چنين فشاري را بر چين وارد مي کند.(١)با اين حساب سياست كنوني پولي بانك مركزي آمريكا- كه به طور ضمني از سوي كاخ سفيد پذيرفته شده - پيامدهاي مشخص بازرگاني به همراه دارد حتي اگر با دست يازي به تمهيداتي زيرکانه تر از حمايت گرائي به پيش برده مي شود: نرخ پائين دلار صادرات امريکا را تسهيل مي کند، امري که از شدت نتايج منفي رکود اقتصادي کنوني امريکا مي کاهد. چراکه تنها در اتحاديه اروپاست که سياست گذاري نرخ بهره بانک مرکزي، که امروز بسيار بالا نيز مي باشد ، مي تواند برجسته ترين صنايع کشورهاي اروپائي را که معمولا با کمک سرمايه دولتي بوجود آمده اند مورد تهديد قرار دهد. در چنين وضعيتي است كه با دوباره با لا رفتن ارزش يورو- كه مي تواند براي اروپاييان بسيار خطرناك باشد- شركتهايي همچون EADS فعاليت خود را به جهت مناطقي كه در آن دلار پول رايج است سمت و سومي دهند.(٢)اما انتخاب پنتاگون داراي مولفه ديگري نيز هست که همانا اعمال نفوذ سياسي استراتژيک مي باشد. اروپا براي بدست آوردن حق ويژه تامين هواپيماهاي آمريكايي كه بخشي ازتجهيزات آن به لطف سياست نرخ سود پايين بانك مركزي آمريكا توسط خود آن كشور ساخته مي شود چه بهايي را بايد بپردازد؟ در زمان اعلان تصميم مساعد EADS نماينده حزب دموكرات امريکا، ژان مورتا ، اروپاييان را سرزنش كرد كه چرا تعداد كمي از آنها در جنگ افغانستان حضور دارند. با همزماني حيرت انگيزي رئيس جمهور نيكلا ساركوزي هزار سرباز فرانسوي را با عجله به جنگ افغانستان فرستاد. و براي توجيه كردن روابط خود با واشنگتن چنين توضيح داد:آيا مي توان حتي لحظه اي تصور کرد که در فضاي پر تنشي که بين آمريکا و فرانسه در گذشته وجود داشت قرارداد EADS براي تهيه هواپيماهاي ترابري به امضا برسد ؟(٣)چه سخني مي ماند جز آنكه اين تصميم پنتاگون در واقع درسي ناب در مورد مبادله آزاد مي باشد.١- به منظور كاهش كسري تجاري ايالات متحده از فشار خود بر چين براي بالا بردن ارزش پول خود نكاست.اما افزايش ده درصدي يون تا ژانويه ٢٠٠٧ كاهش كسري تجاري قابل توجهي را براي امريکا به همراه نداشت.٢- نخست وزير فرانسه در واكنش به اين قضيه در پاسخ به مجله Les Echos در تاريخ ١٠ دسامبر ٢٠٠٧ گفت:آلمان و فرانسه كه سرمايه گذاري عظيمي در ايرباس كرده اند نمي خواهند شاهد اين مساله باشند كه سرمايه آنها به جيب كشورهايي كه پول رايجشان دلار است برود.واينكه دولت سهامدار همه تلاشش را براي منصرف كردن ايرباس از تمركز زدايي توليداتش خواهد کرد.٣- مصاحبه با فيگارو پاريس ٧ مارس ٢٠٠٨