۱۳۹۳ بهمن ۲۴, جمعه
۵۷۳ مشتری ایرانی ۱۱۳۲ حساب بانکی در شعبه سوئیس بانک "اچاسبیسی" ثبت کردهاند و مجموع داراییهای ایرانیان در این بانک بالغ بر یک و نیم میلیارد دلار است.
دویچه وله : کمتر از یک هفته بعد از افشای هزاران سند از تخلفات شعبه سوئیسی بانک بریتانیایی "اچاسبیسی"، جزئیات دقیقتری از میزان دارایی مشتریان این بانک به تفکیک کشورهای مختلف انتشار یافت.
افشاگریهای تازه حاکی از آن است که بسیاری از سیاستمداران، تجار، حامیان گروههای تروریستی و افراد دیگری که نامشان با مفاسد اقتصادی در خاورمیانه و شمال آفریقا گره خورده، از مشتریان این بانک بریتانیایی بودند و داراییهای هنگفت خود را برای فرار از مالیات در شعبه سوئیس این بانک پنهان کردند.
۵۷۳ مشتری ایرانی ۱۱۳۲ حساب بانکی در شعبه سوئیس بانک "اچاسبیسی" ثبت کردهاند و مجموع داراییهای ایرانیان در این بانک بالغ بر یک و نیم میلیارد دلار است.
مهمترین مشتری ایرانی بانک فردی است که در حساب بانکی خود ۲۵۵ میلیون دلار پول دارد اما نام او در رسانهها افشا نشده است. کل داراییهای افراد ایرانی در این بانک، ایران را به یکی از مشتریان اصلی خاورمیانهای بانک تبدیل کرده است.
لبنان در مجموع ۴ میلیارد و ۸۰۰ هزار دلار سرمایه در این بانک دارد و نزدیک به ۳ هزار لبنانی مشتری این بانکاند. سرمایه سوریه در این بانک، بیش از ۱ میلیارد و ۳۰۰ هزار دلار است. در مجموع ۱۲۸۱ حساب بانکی به نام شهروندان با تابعیت سوریه در شعبه سوئیس بانک به ثبت رسیده است.
بیش از ۱۷۰۰ حساب بانکی به نام مشتریانی از امارات متحده عربی ثبت شده و مجموع دارایی این کشور در بانک ۳ میلیارد و ۵۰۰ هزار دلار است. مصر نیز به اندازه امارات، در این بانک پول دارد و ۷۰۰ تن از مشتریان بانک تابعیت مصری دارند.
این بانک هزاران مشتری اهل موریتانی، اردن، مراکش، یمن، سودان، کویت، فلسطین و اسرائیل دارد و مجموع داراییهای سپرده شده این کشورها در «اچاسبیسی» میلیاردها دلار است.
مشتریان قدرتمند، از شاه اردن تا سلطان قابوس
اسناد تازهای که درباره سالها تخلف در این بانک بریتانیایی افشا شد، نام برخی از مشتریان مهم این بانک را نیز افشا میکند.
ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، یکی از مشتریان بانفوذ و مهم بانک است. اسناد حاکی از آن است که پادشاه اردن از سال ۲۰۰۶ به جمع مشتریان بانک پیوسته و اولین حساب بانکی خود را نیز به نام یکی از کارکنان قدیمی کاخ سلطنتی اردن باز کرده که از افراد مورد اعتمادش محسوب میشود.
وکلای عبدالله دوم در واشنگتن در اولین واکنش به این افشاگری اعلام کردند که طبق قوانین اردن، پادشاه از پرداخت مالیات معاف است و حسابهای بانکی او در این بانک بریتانیایی برای "مقاصد اقتصادی" افتتاح شده بود.
سلطان قابوس، پادشاه عمان، یکی دیگر از رهبران جهان است که مشتری شعبه سوئیس بانک "اچاسبیسی" است. او از مشتریان قدیمی بانک محسوب میشود و اولین حساب خود در این بانک را در سال ۱۹۷۴ باز کرده است. اسناد افشاشده نشان میدهند سلطان قابوس ۴ حساب در این بانک دارد که یکی از آنها را به نام یکی از شرکتهای کشتیرانی عمان ثبت کرده است.
سلطان محمد، پادشاه مراکش نیز مشتری بانک است. بسیاری دیگر از اعضای خاندان سلطنتی مراکش هم در این بانک حساب دارند. اسناد افشاشده دقیقا مشخص نکرده که مجموع داراییهای پادشاه مراکش در بانک به چه میزان است.
رامی مخلوف، پسردایی بشار اسد و یکی از افراد بانفوذ در دولت سوریه از دیگر مشتریان بانک است. اسناد حاکی از آن است که رد دستکم ۱۸ حساب بانکی «اچاسبیسی» به رامی مخلوف میرسد. رامی مخلوف یکی از افرادی است که نامش در فهرست تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا قرار دارد.
شاهزاده سلمان، ولیعهد بحرین و معاون وزیر کشور نیز مشتری شعبه سوئیس بانک است. از از سال ۲۰۰۱ به جمع مشتریان بانک پیوست ودستکم ۱۰ حساب بانکی در بانک به او وصل میشود. یک سخنگوی ولیعهد بحرین درباره این اسناد گفت که حسابهای بانکی ولیعهد در بانک بریتانیایی برای معاملات اقتصادی مربوط به یک شرکت منطقهای است و بنا به قوانین بحرین این سرمایهگذاری ولیعهد مشمول مالیات نمیشود.
احتمال مداخله بانک مرکزی بریتانیا
با بالاگرفتن افشاگریها درباره سالها تخلف در شعبه سوئیس "اچاسبیسی" و شواهدی که نشان میدهد بانک از سوءاستفادهها اطلاع داشته و "آگاهانه" سکوت کرده است، یک مقام ارشد بانک مرکزی بریتانیا از احتمال تحقیق این نهاد در باره مسائل مطرح شده خبر داد.
به گزارش "رویترز" جان کانلیف، معاون ثبات اقتصادی بانک مرکزی بریتانیا به این خبرگزاری گفت:«اتهاماتی که متوجه بانک اچاسبیسی است، اتهاماتی جدی و موجب نگرانی بانک مرکزی بریتانیا است.»
او اضافه کرد که بانک مرکزی بریتانیا از مدیران و گردانندگان اصلی بانکها انتظار دارد که با توجه به ریسک پولشویی و تخلف مالیاتی، با دقت و جدیت فعالیتهای مشکوک را زیرنظر گرفته و گزارش دهند.
احتمال دارد که این بانک بریتانیایی با جریمه مالی هنگفت مواجه شود. به گزارش رویترز جریمه مالی احتمالی میتواند آنچنان سنگین باشد که وضعیت مالی و ثبات این بانک بزرگ بریتانیایی را کاملا متزلزل کند.
بانک "اچاسبیسی" پیش از این نیز به دلیل نقض تحریمهای مصوب آمریکا علیه ایران و انجام "معاملات مشکوک" با این کشور به پرداخت جریمه یک میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلاری محکوم شده است. آمریکا این بانک را متهم کرد که به "مقاصد تروریستی" در خاورمیانه کمک کرده است.
افشاگریهای تازه حاکی از آن است که بسیاری از سیاستمداران، تجار، حامیان گروههای تروریستی و افراد دیگری که نامشان با مفاسد اقتصادی در خاورمیانه و شمال آفریقا گره خورده، از مشتریان این بانک بریتانیایی بودند و داراییهای هنگفت خود را برای فرار از مالیات در شعبه سوئیس این بانک پنهان کردند.
۵۷۳ مشتری ایرانی ۱۱۳۲ حساب بانکی در شعبه سوئیس بانک "اچاسبیسی" ثبت کردهاند و مجموع داراییهای ایرانیان در این بانک بالغ بر یک و نیم میلیارد دلار است.
مهمترین مشتری ایرانی بانک فردی است که در حساب بانکی خود ۲۵۵ میلیون دلار پول دارد اما نام او در رسانهها افشا نشده است. کل داراییهای افراد ایرانی در این بانک، ایران را به یکی از مشتریان اصلی خاورمیانهای بانک تبدیل کرده است.
لبنان در مجموع ۴ میلیارد و ۸۰۰ هزار دلار سرمایه در این بانک دارد و نزدیک به ۳ هزار لبنانی مشتری این بانکاند. سرمایه سوریه در این بانک، بیش از ۱ میلیارد و ۳۰۰ هزار دلار است. در مجموع ۱۲۸۱ حساب بانکی به نام شهروندان با تابعیت سوریه در شعبه سوئیس بانک به ثبت رسیده است.
بیش از ۱۷۰۰ حساب بانکی به نام مشتریانی از امارات متحده عربی ثبت شده و مجموع دارایی این کشور در بانک ۳ میلیارد و ۵۰۰ هزار دلار است. مصر نیز به اندازه امارات، در این بانک پول دارد و ۷۰۰ تن از مشتریان بانک تابعیت مصری دارند.
این بانک هزاران مشتری اهل موریتانی، اردن، مراکش، یمن، سودان، کویت، فلسطین و اسرائیل دارد و مجموع داراییهای سپرده شده این کشورها در «اچاسبیسی» میلیاردها دلار است.
مشتریان قدرتمند، از شاه اردن تا سلطان قابوس
اسناد تازهای که درباره سالها تخلف در این بانک بریتانیایی افشا شد، نام برخی از مشتریان مهم این بانک را نیز افشا میکند.
ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، یکی از مشتریان بانفوذ و مهم بانک است. اسناد حاکی از آن است که پادشاه اردن از سال ۲۰۰۶ به جمع مشتریان بانک پیوسته و اولین حساب بانکی خود را نیز به نام یکی از کارکنان قدیمی کاخ سلطنتی اردن باز کرده که از افراد مورد اعتمادش محسوب میشود.
وکلای عبدالله دوم در واشنگتن در اولین واکنش به این افشاگری اعلام کردند که طبق قوانین اردن، پادشاه از پرداخت مالیات معاف است و حسابهای بانکی او در این بانک بریتانیایی برای "مقاصد اقتصادی" افتتاح شده بود.
سلطان قابوس، پادشاه عمان، یکی دیگر از رهبران جهان است که مشتری شعبه سوئیس بانک "اچاسبیسی" است. او از مشتریان قدیمی بانک محسوب میشود و اولین حساب خود در این بانک را در سال ۱۹۷۴ باز کرده است. اسناد افشاشده نشان میدهند سلطان قابوس ۴ حساب در این بانک دارد که یکی از آنها را به نام یکی از شرکتهای کشتیرانی عمان ثبت کرده است.
سلطان محمد، پادشاه مراکش نیز مشتری بانک است. بسیاری دیگر از اعضای خاندان سلطنتی مراکش هم در این بانک حساب دارند. اسناد افشاشده دقیقا مشخص نکرده که مجموع داراییهای پادشاه مراکش در بانک به چه میزان است.
رامی مخلوف، پسردایی بشار اسد و یکی از افراد بانفوذ در دولت سوریه از دیگر مشتریان بانک است. اسناد حاکی از آن است که رد دستکم ۱۸ حساب بانکی «اچاسبیسی» به رامی مخلوف میرسد. رامی مخلوف یکی از افرادی است که نامش در فهرست تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا قرار دارد.
شاهزاده سلمان، ولیعهد بحرین و معاون وزیر کشور نیز مشتری شعبه سوئیس بانک است. از از سال ۲۰۰۱ به جمع مشتریان بانک پیوست ودستکم ۱۰ حساب بانکی در بانک به او وصل میشود. یک سخنگوی ولیعهد بحرین درباره این اسناد گفت که حسابهای بانکی ولیعهد در بانک بریتانیایی برای معاملات اقتصادی مربوط به یک شرکت منطقهای است و بنا به قوانین بحرین این سرمایهگذاری ولیعهد مشمول مالیات نمیشود.
احتمال مداخله بانک مرکزی بریتانیا
با بالاگرفتن افشاگریها درباره سالها تخلف در شعبه سوئیس "اچاسبیسی" و شواهدی که نشان میدهد بانک از سوءاستفادهها اطلاع داشته و "آگاهانه" سکوت کرده است، یک مقام ارشد بانک مرکزی بریتانیا از احتمال تحقیق این نهاد در باره مسائل مطرح شده خبر داد.
به گزارش "رویترز" جان کانلیف، معاون ثبات اقتصادی بانک مرکزی بریتانیا به این خبرگزاری گفت:«اتهاماتی که متوجه بانک اچاسبیسی است، اتهاماتی جدی و موجب نگرانی بانک مرکزی بریتانیا است.»
او اضافه کرد که بانک مرکزی بریتانیا از مدیران و گردانندگان اصلی بانکها انتظار دارد که با توجه به ریسک پولشویی و تخلف مالیاتی، با دقت و جدیت فعالیتهای مشکوک را زیرنظر گرفته و گزارش دهند.
احتمال دارد که این بانک بریتانیایی با جریمه مالی هنگفت مواجه شود. به گزارش رویترز جریمه مالی احتمالی میتواند آنچنان سنگین باشد که وضعیت مالی و ثبات این بانک بزرگ بریتانیایی را کاملا متزلزل کند.
بانک "اچاسبیسی" پیش از این نیز به دلیل نقض تحریمهای مصوب آمریکا علیه ایران و انجام "معاملات مشکوک" با این کشور به پرداخت جریمه یک میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلاری محکوم شده است. آمریکا این بانک را متهم کرد که به "مقاصد تروریستی" در خاورمیانه کمک کرده است.
ian schoolgirl, 14, from jail
Israel releases Palestinian schoolgirl, 14, from jail
Published today (updated) 13/02/2015 21:45
Malak al-Khatib is greeted by relatives after her release from an Israeli
jail on Feb. 13, 2015, in Tulkarem. (AFP/Jaafar Ashtiyeh)
RAMALLAH (Ma'an) -- Israeli authorities on Friday released 14-year-old Palestinian schoolgirl Malak al-Khatib after a two month prison sentence.
Al-Khatib, from the town of Beitin near Ramallah, was arrested last December and sentenced to two months in jail on the charge of stone-throwing and possession of a knife. The Palestinian Prisoner's Society said al-Khatib was also fined 6,000 shekels ($1,500). Israeli forces arrest about 1,000 children every year in the occupied West Bank, often on charges of stone-throwing, according to rights group Defense for Children International Palestine. But the case of Malak has brought countless media organizations flocking to her family's door and attracted more public attention than most. The Palestinian Prisoners' Club estimates that 200 Palestinian minors are held in Israeli prisons, but only four are girls, and Malak was the youngest. In a report released in February 2013, the UN children's agency UNICEF criticized Israel for its treatment of arrested Palestinian children, saying their interrogation mixes "intimidation, threats and physical violence, with the clear purpose of forcing the child to confess." "Children have been threatened with death, physical violence, solitary confinement and sexual assault, against themselves or a family member," the report said. |
اوباشی که هشت سال "کشتند" و "بردند" و "خوردند"۰ غلامحسین الهام، سخنگوی دولتدهم و از حلقه نزدیکان احمدینژاد، در مسجد زینب تهران به سخنرانی پرداخت. او پس از این سخنرانی، بر خلاف، احمدینژاد رییس سابقش، به پرسشهای حضار پاسخ داد. در پوستر تبلیغاتی سخنرانی الهام، سپاه نیز بعنوان یکی از برگزار کنندگان این سخنرانی ذکر شده است.
بانک مرکزی مستندات خروج ۲۲ میلیارد دلار ارز از کشور را ارائه دهد
عزت الله یوسفیان ملا در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم در ارتباط با اظهارات معاون اول رئیس جمهور مبنی بر خروج 22 میلیارد دلار ارز از کشور در دولت قبل، اظهار داشت: ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی به طور حتم در جلسه هفته آینده از بانک مرکزی می خواهد که گزارش مربوط به خروج 22 میلیارد دلار ارز از کشور را به این ستاد ارائه دهد.
وی تأکید کرد: زمانی که این موضوع توسط رئیس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی مطرح شده به طور حتم بانک مرکزی باید گزارش ها ومستندات خود را درباره خروج این میزان ارز از کشور را ارائه دهد.
عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی همچنین گفت: این موضوع در جلسه کمیسیون بودجه با رئیس کل بانک مرکزی هم مطرح و بنا شد آقای سیف گزارشی را در این باره آماده و تحویل کمیسیون دهد.
به گزارش تسنیم، معاون اول رئیس جمهوری در چهل و سومین نشست فعالان بخش خصوصی هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران گفته بود: براساس تدبیر دولت گذشته و برای کنترل قیمت ارز، میلیاردها دلار از پول کشور را در قالب حواله یا پول نقد به صرافیهای دوبی و استانبول فروختند و ظرف 17 ماه، 22 میلیارد دلار پول کشور به خارج صادر شد، در حالی که این رقم بسیار تعجبآور است.
جهانگیری همچنین در رودبار تأکید کرد که 22 میلیارد دلار ارز از کشور خارج کردند که 30 درصد آن توسط یک صراف انجام شد و این پرونده در حال پیگیری است.
گفتنی است که اکبر کمیجانی قائم مقام بانک مرکزی نیز در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم که پرسید: "طبق اعلام معاون اول رئیس جمهور دولت قبل 22 میلیارد دلار ارز را از طریق چند صرافی از کشور خارج کرده است، آیا مستندات این موضوع در اختیار بانک مرکزی هست؟" اظهار داشت: مستندات و سوابقی که خروج 22 میلیارد دلار ارز از کشور را تأیید کند در بانک مرکزی وجود دارد.
وی با تأیید خروج 22 میلیارد دلار ارز از کشور در دولت قبل، گفت: بررسیهای انجام شده دلالت بر این میکند که چنین حجمی از مداخلات ارزی وجود داشته است ولی هم اکنون در خصوص رقم دقیق آن حضور ذهن ندارم.
غلامحسین الهام، سخنگوی دولتدهم و از حلقه نزدیکان احمدینژاد، در مسجد زینب تهران به سخنرانی پرداخت. او پس از این سخنرانی، بر خلاف، احمدینژاد رییس سابقش، به پرسشهای حضار پاسخ داد. در پوستر تبلیغاتی سخنرانی الهام، سپاه نیز بعنوان یکی از برگزار کنندگان این سخنرانی ذکر شده است.
به گزارش نامه نیوز گزیدهای از سخنان او که در سایت «دولت بهار» از سایتهای حامیان احمدینژاد منتشر شده، به این شرح است:
مدتی پیش، یکی از دوستان، چند سیدی به بنده داد که حاوی گزارشی از روند انقلاب بود. این سیدی توسط یکرسانه ضدانقلاب و بیگانه تهیه و تلاش شده بود که تصویر دوران شاه، پهلوی و فضای انقلاب را یک شرایط عادی و مثبت جلوه بدهد و انقلاب را بیمبنا، بیمنطق و حرکتی تندروانه و بدون جهت روشن تلقی نماید. شبهاتی قوی را در ذهن ایجاد میکرد و بعضی از جوانان خیلی فعال را میدیدم و اعتراف میکردند این مستندها آنها را تحتتاثیر قرار داده است. البته این موضوع نشان از غفلت ما بود و رسانه ملی ما بسیاری از اطلاعات تصویری دوران مختلف را در اختیار دارد که همه آن گزارشها که به صورت هنرمندانه تهیه شده بود نشان میداد همه مدارک و مستندات از خود ماست و آرشیو آن میتوانست در کشور خودمان وجود داشته باشد.
پرسیدهاند چرا دولتی که ادعای پاکدستی داشت اینچنین از آب درآمد؟ مطالعه کنیم دیگر! اسناد را به دست آورید. هرکس چیزی گفت دلیل و برهان بخواهیم. دزد بود؟ چه دزدید؟ امام راحل ارث پدریشان را که زمینهایی بود به مستضعفین بخشیدند، هرچه در حسابشان بود را دادند به جامعه مدرسین حوزه علمیه و چیز بسیار مختصری از منزل برای خانوادهشان قرار دادند. آقای احمدینژاد همین سیاق امام را داشت و دارد. دولت احمدینژاد در میان دولتها اولین دولتی بود که رییسجمهورش شفاف و علنی گفت من این را دارم. امروز هم میگوید من این را دارم. یک هدفی وجود دارد. من نمیخواهم راجع به گذشته حرف بزنم و این حرفها برای ناامیدکردن یک گروهی است. شما رهبری و شهادتشان را قبول دارید. ایشان اعلام کردند محبوبترین دولت بعد از مشروطه همین دولت است. چندبار هم بر پاکدستی این دولت صحه گذاشتند. حالا میخواهند نقطه قوت دولت احمدینژاد را خراب کنند.
شاهد بودم که احمدینژاد خیلی کار کرد. اگر این باور را نداشتم حتی از او اسم نمیآوردم. شبانهروز کار میکرد... . دیدم اخیرا یکی از نزدیکان حضرت آقا مصاحبه کرد و گفت بعد از هدفمندی ایشان گفتند خیال من راحت شد که از این به بعد کسی در کشور گرسنه نیست. خیلیها با همین مقدار اندک زندگیشان میگذرد... . احمدینژاد تا ١٢شب با مدیران اقتصادی کلکل میکرد، کار به بحثهای شدید میکشید. جوشوجلا میزد تا نیمههایشب که چطور سیستم بانکی را در خدمت تولید به دور از شائبههای ربوی در خدمت تولید اصلاح کنیم... . احمدینژاد همیشه میگفت ظرفیت کار بیشتر هست. مقاممعظمرهبری بارها به احمدینژاد تاکید کردند شما ١٠ شب به بعد کار نکن. ما چراغ اتاقش را خاموش میکردیم و میگفتیم آقای احمدینژاد از فرمان رهبری تخطی نکنید! بالاخره روزی برای داوری ملت وجود دارد و زمانش میرسد.
بنده در دوران ریاستجمهوری دکتر احمدینژاد به همراه ایشان در همین شهرری و اطراف تهران و کنار پالایشگاه نفت، مسایل عدیدهای از وضعیت سخت و اسفبار دیدم. یادم میآید در روز عاشورایی به همراه دکتر احمدینژاد در جنوب شهر بودیم که طبق معمول مردم با دادن نامه و طرح مسایل و مشکلات خود حضور داشتند. آقای دکتر احمدینژاد فکرشان به شدت مشغول شده بود، میگفتند اگر بتوانیم یک طرح هدفمندی راهاندازی کنیم و پولی به جیب مردم برسد، حداقل خیالمان راحت میشود که کسی گرسنه نمیخوابد؛ یعنی بعد از سالها کارکردن، هنوز در پایتخت شاهد این مشکلات هستیم. البته بهتر میشد کار کرد اما بحث اینجاست که با آن پول و در آن شرایط و با آن جمعیت آن روز خیلی کارها میشد انجام داد.
Appel à action : faites libérer les enfants palestiniens prisonniers Khaled al-Sheikh et Malaak al-Khatib
|
کولبری که پایش روی مین جا ماند
کولبری که پایش روی مین جا ماند
تیراندازیهای هدفمند، خندقهای کمین، میدانهای مین، راههای صعبالعبور و سرما و یخبندان زمستان، گذرگاه کولبران برای گذران زندگی است. در اینجا روایت زندگی یکی از قربانیان مین در کردستان را میخوانید.
درباره حامد راستینه، کولبر کُرد قربانی مین
تیراندازیهای هدفمند، خندقهای کمین، میدانهای مین، راههای صعبالعبور و سرما و یخبندان زمستان، گذرگاه کولبران برای گذران زندگی است. در اینجا روایت زندگی یکی از قربانیان مین در کردستان را میخوانید.
حامد راستینه ٣٢ ساله و اهل روستای "زویران" از توابع شهرستان مریوان است و زمانی در مرزهای استان کردستان "کولبر" بود. او در حالی که تنها شش روز از نوروز 1392 گذشته بود، پشت روستای "میرگه دریژ" مریوان در مرزهای حقوقی ایران، پای چپش روی مین میرود. او در وضعیتی خطرناک برای قطع خونریزی، به دلیل نزدیکی به بیمارستانی در عراق به سلیمانیه منتقل میشود.
او ٢٤ ساعت پس از حادثه، با نامه کنسولگری ایران، از طریق مرز "باشماخ" به سنندج منتقل میشود و تحت عمل جراحی قرار میگیرد. یک جراحی ناقص و پر از اشتباهات پزشکی را پشت سر میگذارد. بیمارستان برای عمل جراحی ناقصش، ٧ میلیون تومان و هلال احمر برای پروتز پایش، ٩٣٠ هزار تومان دریافت میکنند. به دلیل انجام جراحی ناتمام، پروتز ساخته شده برای پای حامد، استاندارد نبوده و باعث لیز خوردن و شکستگی لگنش میشود.
برای حامد وزارت بهداشت، هلال احمر و بنیاد جانبازان، جایشان را به اماکن، اداره اطلاعات و دادگستری دادند. نهادهای "ذیربط" نیز حمایتی که نکردند هیچ، نهادهای "ناربط" نیز به جرم "خروج غیر قانونی از مرز" احضارش کردند و ٣٨٠ هزار تومان جریمهاش میکنند که در نهایت ١٠ هزار تومان از این مبلغ را پرداخت میکند.
حامد هماکنون در چرخهی قانونی گرفتار شده که بی عدالتی را یدک میکشد و از سوی دیگر از گذران زندگیاش ناتوان است. او اکنون ٢٢ ماه و ١١ روز است با پایی قطع شده و لگنی شکسته روزگار میگذراند. این در حالی است که اهالی روستای زادگاهش خرج زندگیاش را میدهند، آنها خودشان جزو محرومترین اقشار جامعه هستند و بالاترین درآمد سالیانهشان به ٢ میلیون تومان نیز نمیرسد.
تیراندازیهای هدفمند، خندقهای کمین، میدانهای مین، راههای صعبالعبور و سرما و یخبندان زمستان، گذرگاه کولبران برای گذران زندگی است.
گفتنی است در کردستان شهروندانی از طبقه ضعیف اقتصادی جامعه وجود دارند که برای امرار معاش با دستمزدهای ناچیز، با بستن بار بر پشت خود، در مرزها کالا و اجناس را جابهجا میکنند. این شغل در زبان کُردی "کولبری" نام دارد و کاسبکارانی که به این کار مشغول هستند "کولبر" نامیده میشوند.
در بیشتر شهرهای مرزنشین کردستان، تعداد زیادی از خانوادهها از طریق کولبری امرار معاش میکنند. در این میان تعداد زیادی از زنان و مردان و بسیاری اوقات دانشآموزان و کودکان نیز در میانشان دیده میشوند که برای تامین مخارج تحصیلی و زندگی خود به کار در مرزها میپردازند.
این شغل، جزو مشاغلو کارهای سخت و دشوار و پرمخاطره به شمار میرود که انواع خطرهای مرگآور را در کمین دارد و حیات کولبران را تهدید میکند. تهدیدآمیزترین این مخاطرات، مجموعه اقدامات خشونتآمیزی است که مداوما توسط ماموران جمهوری اسلامی در نوار مرزی روی میدهند. در نتیجه اقدامات جنایتکارنه حکومت اسلامی در مرزهای کردستان، هر بار عدهای از این زحمتکشان، جان و هستیشان را از دست میدهند.
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
شنبه ۱۸ بهمنماه ۱۳۹۳ - ۷ فوریه ۲۰۱۵
نام ۵٧٣ ایرانی و ١٠ افغانی در رسوائی “سوئیسلیکس”
ادیو فرانسه
ماجرای معروف به “سوئیس لیکس” که دیروز توسط روزنامههای بزرگ دنیا فاش شد، شخصیتهای سرشناس و ناشناس فراوانی را در سراسر دنیا به درد سر انداخته است. در این میان براساس تحقیقات صورت گرفته، در فهرست اسامی موجود نام ۵٧٣ ایرانی و ١٠ افغانی دیده میشود.
این ماجرا از فرار مالیاتی بیش از ١٠٠هزار نفر از صاحبان سرمایههای بزرگ در جهان پرده بر می دارد که به کمک شعبۀ سوئیسی بانک “اچ.اس.بی.سی”، بیش از ١٨٠ میلیارد یورو را بصورت پنهانی در حسابهای سرّی سپرده اند.
بر اساس این گزارش تحقیقی بینالمللی، در مجموع ٢٠٣ کشوری که شهروندان آنها برای پوشش نهادن بر دارائیهای خود از این شگرد سامانیافته بهره گرفتهاند، ایران در ردۀ ٣٨ قرار دارد.
بر پایۀ همین گزارش که توسط “انجمن بین المللی روزنامه نگاران برای تجسس” تهیه شده است و ١۵۴روزنامهنگار از ۴٧ کشور جهان در تدارک آن شرکت کرده اند، نام ۵٧٣ تن از کسانی که هویت آنان به ایران پیوند می خورد با گشودن ١١٣٢ حساب بانکی در شعبۀ سوئیسی بانک “اچ.اس.بی.سی”، در این فهرست قرار دارد؛ از این تعداد، ٣٧ درصد آنان با پاسپورت و ملیّت ایرانی و سایرین با پاسپورت و ملیّت دیگری، حسابهای خود را گشوده اند.
مجموع سپردههای حسابهائی که به این ترتیب با ایران پیوند دارد به ١ میلیارد و ۵٠٠ میلیون دلار بالغ میشود. ثروتمندترین مشتری ایرانی این بانک ٢۵۴ میلیون و ٧٠٠ هزار دلار در حساب خود دارد.
افغانستان بر اساس همین گزارش، با ١٠ مشتری که در مجموع ٢١ حساب بانکی به نام خود گشودهاند در ردۀ ١۶٩ قرار گرفته است. با این حال هیچ یک از این مشتریان با پاسپورت و یا ملیّت افغانی حساب یا حسابهای خود را نگشودهاند. ثروتمندترین اینان، تنها ١میلیون دلار در حساب خود سپرده دارد.
این ماجرا از فرار مالیاتی بیش از ١٠٠هزار نفر از صاحبان سرمایههای بزرگ در جهان پرده بر می دارد که به کمک شعبۀ سوئیسی بانک “اچ.اس.بی.سی”، بیش از ١٨٠ میلیارد یورو را بصورت پنهانی در حسابهای سرّی سپرده اند.
بر اساس این گزارش تحقیقی بینالمللی، در مجموع ٢٠٣ کشوری که شهروندان آنها برای پوشش نهادن بر دارائیهای خود از این شگرد سامانیافته بهره گرفتهاند، ایران در ردۀ ٣٨ قرار دارد.
بر پایۀ همین گزارش که توسط “انجمن بین المللی روزنامه نگاران برای تجسس” تهیه شده است و ١۵۴روزنامهنگار از ۴٧ کشور جهان در تدارک آن شرکت کرده اند، نام ۵٧٣ تن از کسانی که هویت آنان به ایران پیوند می خورد با گشودن ١١٣٢ حساب بانکی در شعبۀ سوئیسی بانک “اچ.اس.بی.سی”، در این فهرست قرار دارد؛ از این تعداد، ٣٧ درصد آنان با پاسپورت و ملیّت ایرانی و سایرین با پاسپورت و ملیّت دیگری، حسابهای خود را گشوده اند.
مجموع سپردههای حسابهائی که به این ترتیب با ایران پیوند دارد به ١ میلیارد و ۵٠٠ میلیون دلار بالغ میشود. ثروتمندترین مشتری ایرانی این بانک ٢۵۴ میلیون و ٧٠٠ هزار دلار در حساب خود دارد.
افغانستان بر اساس همین گزارش، با ١٠ مشتری که در مجموع ٢١ حساب بانکی به نام خود گشودهاند در ردۀ ١۶٩ قرار گرفته است. با این حال هیچ یک از این مشتریان با پاسپورت و یا ملیّت افغانی حساب یا حسابهای خود را نگشودهاند. ثروتمندترین اینان، تنها ١میلیون دلار در حساب خود سپرده دارد.
علی دروازه غاری: تو اگر گوشه محراب نشستی صنمی گفت چرا؟ من اگر گوشهٔ میخانه نشستم به تو چه
علی دروازه غاری: تو اگر گوشه محراب نشستی صنمی گفت چرا؟ من اگر گوشهٔ میخانه نشستم به تو چه.
چند سال پیش "عالیجنابان سبز پوش" در پی سیاست بحران سازی و بحران طلبی خود علم به پا کرده و همچون امام حسین با ۷۲ تن اهل بیعت خود کربلا را میدان تاخت و تاز خود قرار داده بودند که: "ایهاالناس به ساحت ضد بشری و ضد زن حضرت محمد (ص) اهانت شده است". آقای گنجی به عنوان خبر نگار سابق و خانم شیرین عبادی بعنوان مدافع حقوق بشر با پاسپورتهای ایرانی خود، که آمریکا و اروپا را با ویزا و پولهای امام زمان و ایالات متحده آمریکا و اعوانش سیر می کنند، به حضور "کورت وستگارد"، کاریکاتوریست دانمارکی در لایپزیگ آلمان اعتراض کرده بودند و آقای اکبر گنجی ( که گویا از حضور ایشان خبر داشتند) به عنوان اعتراض جلسه را ترک کرده بود. آقای گنجی که خود چند سال قبل از آن افتخار دریافت جایزه طلائی خود را از همین سازمان کسب کرده بود آنروز به این سازمان اخ و تف فرستادند که گویا جایزه دادن به آقای وستگارد توهین به مقدسات مردم مسلمان قلمداد شده است.
روز جمعه هشتم اکتبر 2010 جایزه رسانه های آلمان، موسوم به جایزه آزادی و آینده رسانه ها، در شهر لایپزیک به طور مشترک به یک خبرنگار بلغاری به نام آسن یوردانوف، یک روزنامه نگار افغانستانی به نام سید یعقوب ابراهیمی و کاریکاتوریست دانمارکی، کورت وسترگارد، اهدا گردیده بود.
آقای گنجی (خود برنده این جایزه در سال ۲۰۰۷ بوده است) و خانم عبادی از اینکه چرا قبلا به ایشان گفته نشده که چه کسانی برنده شده اند به این امر اعتراض کرده بودند.
با احترام به باورهای اجتماعی، من بیان نظرات شخصی و اجتماعی را حق مسلم هر کس و هر جمعی میدانم. من براین اعتقاد هستم که شئونات اجتماعی و سیاسی و باورهای مذهبی، اعتقادات شخصی هستند، همان گونه که عدم اعتقاد به آنان نیز از همین مقوله میباشند. به عبارت دیگر همانگونه که قبول یک عقیده حق مسلم هر کسی است، عدم قبول آن هم حق مسلم دیگران میباشد.
اگر چه که در اوایل سالهای ۵۷ و 1360 جریاناتی چون حزب توده و سازمان اکثریت در کشتار مخالفان جمهوری اسلامی (به دلیل "مبارزه با امپریالیسم" و بسط کلمه "همه با هم") سکوت پیشه کردند، امروز هم سکوت کردن، لب بستن و خفه کردن صدای هر کس نوعی خیانت به حقوق شخصی و بیان نظرات انسانها میباشد. سکوت تودهای-اکثریتی ها تا آنجا پیش رفت که همکاری آنها در سرکوب دگراندیشان بر هیچ کسی پوشیده نیست. همانگونه که میگویند "سکوت علامت رضاست"،سکوت در قبال "آزادی بی قید و شرط عقیده" خود تقبل سیاست سرکوب است و این خود لاجرم ناقض حقوق بشر میباشد.
بگمان من آزادی بیان هیچ قید و شرطی نداشته و همانگونه که بعضی اعتقاد بر "خدا باوری" دارند، دیگران هم حق به سخره گرفتن این باور را دارند. آقای گنجی مسلما فراموش نکرده اند یا خود را به کوچه علی چپ زده اند که "حضرت محمدشان"نه تنها باورهای مردم زمان خود را به سخره گرفت بلکه مجسمه های مورد اعتقاد و احترام مردم مکه را نیز نیز افتخارانه تخریب کرد. بعبارت دیگر اگر امروز محمد دیگری کعبه آمال مسلمان ها را خراب کند، نه تنها آقای گنجی نباید برای خود حق اعتراض قائل باشند بلکه اگر مدافع آزادی و حقوق بشر میباشند، به "حق" ایشان در تخریب کعبه هم احترام بگذارند.
از طرف دیگر اینروزها در ارتباط با کشتن 12 کارمند "چارلی هبدو" در پاریس، "عالیجنابان سبز پوش" در سایت کذاییشان مینویسند: " چرا وقتی یک مسیحی یا یهودی یا بودایی یا هندو دست به جنایت و ترور می زند، کسی آن را به دین او ربط نمی دهد، اما وقتی یک مسلمان جنایت و ترور می کند، پای اسلام به وسط کشیده شده و به پای اسلام نوشته می شود؟ جنایات خمینی و خامنه ای را به نام اسلام می نویسند، اما جنایات بی شمار نتانیاهو- از بچه کشی و آپارتاید گرفته تا اشغالگری و جنایات جنگی- را به نام دین یهود نمی نویسند. در صورتی که یکی از مهمترین شرایط صلح اسرائیل برای فلسطینیان آن است که اسرائیل را به عنوان یک "دولت یهودی" به رسمیت بشناسند".
یکی نیست از ایشان بپرسد "گودرز چه ربطی به شقایق دارد؟".
باید از آقای گنجی سوال کردکه:
- مگر کشتن انسانها با شناسنامه های متفاوت مذهبی،ملیتی یا عقیدتی از درجه ی جنایت آنها کم خواهد کرد؟ اگر قبول کنیم که کشتار فلسطینی ها باب یهودیت است چه چیزی ثابت خواهد شد؟
- آیا مشکل شما در اینست که تحلیل گران غربی از قبل این حادثه "اسلام ستیزی" میکنند؟
- اگرجنایت "نتنیاهو" در کشتار فلسطینی ها به اسم یهودیت نوشته نشود، جنایات رژیم جمهوری اسلامی را به چه حسابی بگذاریم؟ آیا اسلام ستیزی مشکل شماست یا جنایات مرتکب شده؟
- شما جنایات جمهوری اسلامی در سنگسار کردن زنان بجرم "زنا"، دار زدن جوانان به حساب "محاربه با خدا" ، قطع کردن دستان "بجرم دزدی" ، اعدام کردن دگراندیشان کمونیست، مجاهد، بهایی، سنی، فعالین کارگری-مدنی-قومی وقس علیهذا را بحساب چه میگذارید؟
- رهبران اسلام شما در ایران کیانند؟ وقتی در اسلام گفته شده: " ياايهاالذين امنو اطيعوالله و اطيعوالرسول و اولي الامرمنكم" (سوره نساء- آیه 59 ) شما از چه کسی تبعیت میکنید؟ اصلا بگوییم شما نه، بلکه مادر من، مسلمانان ایران و یا حتی همسر شما باید از کدام "اولی الامری" طبعیت کنند؟
- بین خودمان باشد، مگر اسلام چیز دیگری جز "زن ستیزی"، "دگر اندیش کشی"، بسط فقر و فساد، مفت خوری و پرورش تن پروری بخشی از جامعه حاکم (که در بطن نظام سرمایه است) میباشد؟
بگمان من در اسلام برابری، عدالت اجتماعی، آزادی عقیده وجودی عینی نداشته و در هیچکدام از حکومتهای اسلامی انسان با انسان برابر نبوده است. زن هیجگاه جایگاهی جز کنیزی و مایملکی و دگر اندیشان جز به زندان و زنجیر کشیده شدن نداشته اند. اینجا بحث در مورد "اسلام" نمیکنم ولی دفاع کردن از اسلام هیچ منفعتی برای هیچ کس در جهان ندارد جز اربابان زور و شکنجه و جنایتکاران جمهوری اسلامی. وقتی دو جنایتکار به جان هم میافتند، هدف هر انسان صلح دوست و برابری طلب، دفاع از حقوق انسانها در افشای هر دوی آنهاست. نمیتوان نشست و از جنایات آمریکا در جهان سخن گفت ولی در برابر کشتار "قارنا" توسط جمهوری اسلامی سکوت کرد. اینگونه اندیشیدن خود نوعی همدمی با جمهوری اسلامی است. خوب بیاد داشته باشیم که چگونه "توده ای-اکثریتی ها" در دفاع از جمهوری اسلامی به جاسوسی برای همان حکومت مشغول شدند.
آنجا که ایشان میگویند:" اگر برای پاسخ پرسش به خشونت های قرآن استناد شود، نشان خواهم داد که خشونت در کتاب مقدس- عهد عتیق- بیش از قرآن است. قرآن فاقد بسیاری از خشونت های کتاب مقدس است."(سایت اکبر گنجی- همان مقاله) چه نتیجه ای میتوان گرفت جز آنکه "اسلام بهتر" است؟
درد امروزی "محمد ابن عبدالله"، "موسی" و یا "عیسای مسیح" نیست، بلکه جنایاتی است که "آقای گنجی و همپالکی هاشان" چشم بر آن پوشیده اند: جمهوری اسلامی، طالبان، داعش همه و همه، زنان را سنگسار میکنند، چشمها را از حدقه در میاورند، دستها را قطع میکنند و طناب دار برپا میکنند. در حکومت های اینان هیچ احدالناسی حق نظر دادن ندارند جز آنگونه که این حاکمان میاندیشند. مسجد جای غذا خوردن،دانشگاه جای نماز خواندن،زندان جای روشنفکران و امورملت بدست دزدان شده است و اینان از اینکه کسی کارتون محمد را کشیده رنجیده شده اند و به آن اعتراض میکنند. "لکم دینکم ولی الدین" آنان پیشکششان باد.
درمورد مردم هم باید بگویم اگر امروز همهٔ عالم به خیابان ریخته و بگویند: "مردم چه وقت خوابه عکس آقا تو ماهه"، من این را حق هر شخص یا اشخاص دیگری هم میدانم که این عمل را شنیع و ارتجاعی بنامند و هر آنگونه که میخواهند بیاندیشند و این طرز تفکرمردم را به سخره بگیرند.
اگر آقای گنجی ریگی به کفش ندارند به جای دفاع از اندیشههای پوسیده ی۱۴۰۰ سال پیش مردم و ترویج دهنده این اندیشه ی ارتجاعی ( یعنی رژیم جنایت کار اسلامی) در افشای حکومت جمهوری اسلامی و به نقش خود در سپاه پاسداران در سالهای ۶۰ و حضور خود در ترکیه به عنوان مسئول فرهنگی جمهوری اسلامی پرداخته و از آقای "متکی" و ترورهای ایشان در آن سالها سخن برانند. به جای ترویج دین و دفاع از محمد که در سن ۵۳ سالگی دختری ۹ ساله (عایشه) را به عقد خویش (تو بخوان تجاوز) در آورده، به تحقیق در چگونگی کشتار دههٔ شصت بپردازند. ایشان به جای پرداختن و دفاع از اعتقادات مردم به اینکه چگونه ۷۰۰ نفر از بچههای محل خود در سال ۱۳۶۴ سر از اوین در آورده اند بپردازند (سال ۱۳۶۴ حدود ۷۰۰ نفر از ساکنان ۱۳ آبان، محل زندگی اکبر گنجی، در اعتراض به کشتن کودکی در یکی از کوچه ها توسط بسیجی ها دستگیر شده و بعضی از آنان حدود ده سال در زندان اوین زندانی شدند).
در اینکه "طالبان"،"القاعده" ، "امل" و یا "حزب الله " ساخته و پرداخته کشورهای امپریالیستی هستند شاید شکی نباشد، ولی آیا نطفه حاکمیت این جنایتکاران از آغاز تاسیس جمهوری اسلامی نبوده است؟ آیا این جنایتکاران مبارزات بر حق مردم بر علیه نابرابری های اجتماعی را به خشونت های مذهبی و قومی سوق نمی دهند؟
به باورمن کشورهای امپریالیستی از قبل جمهوری اسلامی بزرگترین منفعت ها را برده اند و اتفاقا حامی ثبات اصلی جمهوری اسلامی همین کشورهای امپریالیستی هستند. نباید همچون گنجی ها خاک به چشم مردم ریخت. وجود"حزب الله" لبنان بزرگترین خدمت به اهداف تجاوزهای اسراییل به خاک فلسطین و انحراف مبارزات برحق مردم بر علیه نابرابری هاست. همانگونه که جنگ خانمان بر انداز ایران و عراق چیزی جز بیخانمانی، فقر ، ابقای دیکتاتوری و سرکوب آزادیخواهان برای هر دوکشور نداشته است. دعواهای حیدری -نعمتی هم هیچ ارزشی برای مردم منطقه نخواهد داشت.
اینکه چگونه "عالیجنابان سبز پوش" در کنار "عالیجنابان سرخ پوش" قرار گرفتهاند در حوصلهٔ این نوشته نیست اما من بر این اعتقاد راسخ قرار دارم که جامعه نیاز به برخورد اندیشه و نظرات دارد و دیگران را به سکوت وادار کردن بر هر پایه و اساسی نقض اولین و ابتداییترین حقوق انسانی است.
علی دروازه غاری
ژانویه 2015
قارنا، روستایی کردنشین از توابع شهرستان نقده در استان آزربایجان غربی است. این روستا در تاریخ 11 شهریور 1358 شمسی در کشاکش حمله به کردستان مورد حمله عوامل مسلح رژیم جمهوری اسلامی قرار گرفت و 68 تن از اهالی روستا کشته شدند.
اشتراک در:
پستها (Atom)