نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۷ تیر ۵, چهارشنبه

پرگوئی از هولوکاست، نفی هولوکاست است

تونی جودت **
ترجمه بهروز عارفی

در ماه فوریه گذشته، نیکولا سارکوزی تصمیم گرفت تا هر دانش آموز کلاس پنجم ابتدائی، «خاطره» یک کودک یهودی کشته شده در اردوگاه های نازی را با تجسم شخصیت او«درحافظه خود گرامی» دارد. این تصمیم با اعتراض گسترده از جمله در میان یهودیان روبرو شد. استدلالات فراوانی به میان آمد. یکی از آن ها سن کم نوجوانان دانش اموز را پیش می کشید؛ یکی دیگر، به تقدمی که در تعمق و اندیشه به احساسات داده می شد، پرسش می کرد. اما، «چگونگی انتقال؟» پدیده ای، جدائی ناپذیر از «مطلبی که انتقال می دهیم» است. تونی جودت، استاد دانشگاه نیویورک، کارشناس تاریخ اروپا، به عمق مباحثه پرداخته است. و آن استثنائی بودن این مقوله یا جهانشمولی آن است؟ شایسته تکرار است که نسل کشی نازی، سابقه قبلی ندارد، زیرا همانطوری که ابرهارد یکل (مورخ) نوشته، «هرگز، پیش از آن، هیچ دولتی با مسئولیت بالاترین مقام کشور، اعلام نکرده بود که گروه مشخصی از انسان ها باید نابود شوند، و آن هم اگر امکان داشت در کلیت آن، (...) و آن دولت با تمام امکانات خود آن را بکار بست». با وجود این، این نسل کشی، همچنان در ردیف نسل کشی هائی که در تاریخ حک شده، ثبت شده و الگوی آن بشمار می رود.
این تلاش روشنگرانه ای ست برای درک بهتر یهودی کشی. این تلاش ها موجب می شود که برای مثال، یهود ستیزی هیتلری ها را از ضد کمونیسم آنان جدا نکنیم: هر دو در «جنگ صلیبی علیه یهودی- بلشویسم با هم تلفیق می شوند». اگر هدف نازی ها قتل و قمع یهودیان تا آخرین نفر بود، آنان تصمیم مشابهی را در مورد دیگران نظیر بیماران روانی، کولی ها، تحصیلکرده های لهستانی، نظامیان و شهروندان شوروی نیز به اجرا درآوردند. برای به استعمار کشیدن «قلمرو حیاتی» اش در اروپای شرقی، آلمان نابودی «مادون انسان ها» را ضروری می ساخت.
قربانیان اصلی شوآ*، یهودیان، حق دارند که خاطره ویژه خود را محفوظ دارند، اما، یهود کشی تنها به آنان مربوط نمی شود. همه بشریت ، با تعلق این واقعه به خود، میلیون ها قربانی نازی ها را به دژی در برابر تکرار وحشت تبدیل می کنند. از آن زمان، مرتبا تکرار می کنند که «هرگز نباید تکرار شود»، اما کره خاکی از نسل کشی های مختلف در کامبوج و رواندا و نیز کشتارهای پیاپی در بوسنی، چچن، فلسطین، دارفور، ... رنگ خون به خود گرفته است. درس گیری جهانشمول از جنایات هیتلر، پیش از هر چیزی درک عواملی است که موجب می شود توحش انسان را به تسخیر خود در آورد. علاوه بر آن، حضور دائمی شوآ (هولوکاست) که بصورت شری منحصر به فرد جا افتاده، بر رقابت میان قربانیان دامن می زند.
به وارونه، اگر نسل کشی را به منظور رمزگشائی از همه فرایندهای مبتنی بر نسل کشی مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم، این امر به همخوانی آنان تشویق می کند.
نوشته تونی جودت، از یهود ستیزی، مستقیما با فرانسه مرتبط است. در آغاز سال های دهه ٢٠٠٠، این کشور با رشد نژادپرستی مواجه بود. هیئت حاکمه و رسانه ها از خشونت های ضد یهودی بیشتر از خشونت های علیه اعراب و مسلمانان ابراز نفرت کردند. در حالی که قائل شدن سلسله مراتب برای نژادپرستی، به منزله ایجاد بستری برای آن ست. نماد این طرز برخورد، بسیج همه سلسله مراتب و مقامات جمهوری فرانسه در سال ٢٠٠٦، برای یک نوجوان یهودی بنام ایلان حلیمی بود که پس از شکنجه به قتل رسیده بود؛ اما، همان جمهوری، سه هفته بعد، هنگامی که یک الجزایری تبار چهل و اندی ساله در شهر اولن زیر گلوله های یک نژاد پرست، بر خاک افتاد، دم بر نیاورد.
از سوی دیگر، چه کسی نام او را به خاطر سپرد؟ اسم او شعیب زهاف بود...
***

در نخستین سال های پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از اروپائیان، بدون تعمق در ریشه های شر و شرارت، توجه خود را به مسائل دیگری مبذول داشتند. امروز، درک این نکته برای ما سخت است. اما، حقیقت این است که، شوآ ( هلوکاست : نسل کشی یهودیان در اروپا) به مدت زیادی ، چه در اروپا و چه در آمریکا، به هیچوجه در زندگی روشنفکری پس از جنگ، مسئله اصلی به حساب نمی آمد. اکثریت مردم، اندیشمندان و دیگران، هر چه در توان داشتند، برای فراموشی آن بکار بستند.
چرا؟ در اروپای شرقی، این کار چهار دلیل داشت.

كشف گوانتاناموی جدید در عراق !

هامبورگ 19.06.2008
به همه آزادیخواهان جهان
از : فریدون گیلانی ، نویسنده ، شاعر و روزنامه نگار ایرانی در تبعید
تراژدی تاریخی جنگ عراق ، اكنون ، و برای همیشه ، در پرسش شرم آور یك كلمه ای خلاصه می شود : چرا ؟ و چرا مردم عراق ، و پیش از آن مردم افغانستان ، باید برای تامین منافع غارتگران قتل عام شوند ؟
اما پرسشی كه در رابطه با ایران هر انسانی را تكان می دهد ، این است كه یك سازمان بد نام و رسوای ایرانی به نام MKO ( مجاهدین – گروهی اسلامیست ، ) چند ماه پس از اشغال عراق ، نیروهای رزمنده اش را تحویل ارتش ایالات متحده می دهد .
رهبری مجاهدین ، این انسان ها را كه میانگین سنی شاه 28 تا 30 سال است ، متهم كرده بود كه زيربار همكاری رهبری شان با آمریكا و تبدیل شدن به دست افزار اشغالگران ، نرفته بودند . ارتش ایالات متحده ، بیدرنگ زندان ویژه ای مثل ابوقریب در بغداد و گوانتانامو ساخت . اما ، تقریبا چهار سال نام این زندان هولناك را « كمپ تیف » گذاشتند .
این انسان ها كه اغلب از زنان و مردان جوان تشكیل می شدند و برای نبرد علیه جمهوری بی ترحم وحشی اسلامی ، به مجاهدین (MKO ) پیوسته بودند ، در « زندان تیف » مورد شكنجه های وحشیانه ی ارتش ایالات متحده قرار گرفتند . هیچ خبرنگار و عكاسی ، اجازه ورود به این مركز هولناك را نداشت . این ، بدان معنی است كه بیش از چهارسال ، رابطه تنگاتنگ رهبری مجاهدین و ارتش ایالات متحده ، مانع از آن شد كه جهان از وجود زندان تیف و آن چه در آن می گذرد ، با خبر شود . عده ی این زنان و مردان ، چهار صد تن گزارش شده است .
اكنون ، پس از چهار سال شكنجه ، اینان ظاهرا آزاد شده اند ، اما چگونه ؟ هشتاد تن از آنان در ترس و وحشت و تهدید و سركوبی ، در اربیل ، یكی از شهرهای كردستان عراق اشغال شده سرگردانند ، عده ای شان در مرز اردن ، عده ای شان در تركیه و سی و پنج نفرشان در یونان . بعضی از آنان ، هنگامی كه می خواستند از عراق خلاص شوند ، در راه جان باخته اند .
من شخصا با ده تن از آنان در یونان تماس مستقیم دارم . در كمال حیرت باید گفت در حالی كه UNHCR ( كمیساریای عالی پناهندگی ) ادعا می كند همه جا حضور دارد ، شش تن از این قربانیان در بخش دیپورت زندان آتن اسیرند . بقیه شان هم در وحشت از تحویل داده شدن به ایران به سر می برند . این انسان ها ، ضد ارتجاع حاكم برایران ، و همچنین ضد امپریالیست اند . یعنی كه در ایران جوخه تیرباران منتظر آن هاست .
به علاوه ، دست كم پانزده تن از آنان در یونان مكان امنی برای خوابیدن ندارند . اینان در پارك ها می خوابند و به زحمت می توانند برای زنده ماندن غذائی به دست آورند .
این قربانیان كه از هرجانب مورد هدف قرار گرفته اند ، به كمك و واكنش فوری شما نیاز دارند . UNHCR در واقع كارچندانی برای آنان نكرده است . اگر می خواهد به كمك آنان بشتابید ، لطفا با من تماس بگیرید .

Mobil: 0049 –171– 83 25 563
Tel.: 0049 – 40 – 209 72 678
Fax: 0049 – 40 – 209 73 001
Email: gilani@f-gilani.com