نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۸ شهریور ۱۱, چهارشنبه

شهريور:آمار عملكرد 11 ماهه وزير راه و ترابری تماما دروغ و جعل است
*وزير راه پيشنهادی دولت احمدی نژاد 500 ميليون تومان به يک عضو کميسيون مجلس برای پس گرفتن سوالش رشوه داده است
خبرگزارى فارس: نماينده مردم تهران در مجلس گفت: آمار عملكرد 11 ماهه وزير پيشنهادى راه و ترابرى در برنامه ارائه شده به مجلس دروغ است.

عليرضا زاكانى نماينده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى در مخالفت با وزير پيشنهادى راه و ترابرى با بيان اينكه اينجانب در جهت حفظ ارزش‌ها، فرصت‌ها و صيانت از دولت دهم و بر اساس تعهدى كه با ملت ايران دارم مخالفت خود را با بهبهانى اعلام مي‌كنم، تصريح كرد: در برنامه‌هاى بهبهانى بر اصل 44 تاكيد شده است اما بايد پرسيد كه در حضور كمتر از يك سالى كه وى تصدى وزارت راه را بر عهده داشت چند شركت را واگذار كرده است؟
وى ادامه داد: موضوع راه‌آهن محورى كه مقدم بر سلسله برنامه‌هاى بهبهانى است بايد بيان كند كه در اين مدت چند تن ريل وارد كرده است؟
نماينده مردم تهران با بيان اينكه اساسا عمده اين ريل‌ها از قبل خريدارى شده و در زمان وى مقدار اندكى وارد شده است، افزود: بهبهانى بحث جوانگرايى را مطرح مي‌كند اما برخى از معاونين وى 33 سال سابقه كار داشته و يا از عناصر بازنشسته بكارگيرى كرده است كه به هر حال با ادعاى وى منافات دارد.
زاكانى با اشاره به صفحاتى از برنامه بهبهانى اظهار داشت: از صفحه 9 به بعد برنامه بهبهانى سه صفحه زحمت كشيده‌ و نظرى بر عملكرد يك سال گذشته خود آورده كه البته با تحقيق بنده متاسفانه بخش‌هاى عمده آن دروغ است البته افرادى كه با حضور در پشت تريبون از برنامه‌هاى بهبهانى دفاع مي‌كنند از روى همين برنامه‌ها مي‌خوانند و دفاع مي‌كنند كه البته بنده اسناد را پيگيرى كردم و متوجه شدم كه اين برنامه‌ها نادرست است.
وى افزود: در خصوص هواپيماها بايد گفت حرفهاى بهبهانى از اساس باطل است و دوستان و همكاران توجه داشته باشند كه اين وديعه الهى را به فردى كه به نمايندگان مردم دروغ مي‌گويد، نسپارند.
نماينده مردم تهران خاطرنشان كرد: در برنامه‌هاى بهبهانى در خصوص ساخت بزرگراه شمال با چيني‌ها به مبلغ 250 ميليون دلار قرارداد اشاره شده كه 225 ميليون دلار آن بر مبناى دلار و 30 ميليون آن ريالى بوده است كه وى مي‌گويد چيني‌ها به بهانه افزايش قيمت ميل‌گرد، سيمان و موارد ديگر قيمت قرارداد را دو برابر يعنى 450 ميليون دلار پيشنهاد كرده‌اند كه با توجه به قيمت‌هاى اجناس كاهش يافته با 400 ميليون دلار اين قرارداد را تكرار كرده است اما اعلام نشده كه قرارداد اوليه 225 دلار بوده كه امروز اين قرارداد 400 ميليون دلارى است.
زاكانى با اشاره به اينكه بهبهانى مدعى است كه قرارداد 450 ميليون دلارى را به 400 ميليون دلار كاهش داده، گفت: بعد از اين قرارداد نيز تحركى يا كمترين تحركى در اين مسير صورت نگرفته است.
وى خاطرنشان كرد: بهبهانى اعلام كرده است كه 767 كيلومتر بزرگراه ساخته است خواهش مي‌كنم كه وى در اين جايگاه ذكر كند كه در كجا ساخته شده است چراكه براى ساخت يك كيلومتر بزرگراه حداقل يك ميليارد تومان بودجه نياز دارد و اين هزينه را وى از كجا آورده است؟.
نماينده مردم تهران در مجلس گفت:از بهبهانى خواهش مي‌كنم از آمارهايى كه به نمايندگان مي‌دهد حداقل‌ها را نيز رعايت كند.
وى افزود: بهبهانى اعلام كرده 850 كيلومتر راه ريلى را در محور كرمان- زاهدان،‌اصفهان- شيراز احداث كرده است در حالى كه در همين محور اصفهان - شيراز 228 كيلومتر از اصفهان تا اقليد قبلا افتتاح شده است و نمي‌دانم اين چه مرضى است كه مسئولين اين كشور كارهاى افتتاح شده را در خصوص درآمدهاى خود جا مي‌زند.
زاكانى در ادامه افزود: در بررسي‌هاى انجام شده معلوم شد كه از 40 دستگاه لوكوموتيو كه بهبهانى اعلام كرده كه خريده است يك‌دستگاه نيز خريدارى نشده است و يا اينكه 5 دستگاه ترن ست وارد كرده اما در حقيقت اين دستگاه‌ها در سال 80 خريدارى شده است كه البته 20 دستگاه مي‌باشد كه فقط 5 دستگاه در زمان وى وارد شده است. ما چرا بايد واقعيت‌ها را زير پا بگذاريم و اگر ايشان واقعا خريدارى كرده‌اند اعلام كنند تا بنده اسناد خود را خدمت نمايندگان ارائه كنم.
وى گفت: بهبهانى اعلام كرده كه 13 فقره تفاهم‌نامه براى ساخت 8 هزار كيلومتر راه‌آهن بسته البته هر 1 كيلومتر 120 تن ريل مي‌خواهد كه فقط سال گذشته 15 تا 20 هزار تن ريل وارد شده است.
نماينده مردم تهران در مجلس با بيان اينكه موافق محترم اعلام كرده كه 37 دستگاه هواپيما در زمان بهبهانى خريدارى شده است، افزود: اگر فردى اندك اطلاعى در خصوص خريدارى هواپيما داشته باشد، متوجه مي‌شود كه اين امر حداقل يك سال تا يك سال و نيم طول مي‌كشد و بنده آمار تمام هواپيماهايى كه طى اين 11 ماه است را آورده‌ام كه فقط 39 فروند هواپيما بوده كه از اين 39 فروند 14 فروند ملكى بوده كه البته خريدارى آن قبلا اتفاق افتاده، 25 فروند استيجارى بوده كه 4 فروند آن در زمان وى قرارداد استيجارى بسته شده كه اين اسناد مربوط به زير مجموعه وى اعلام شده است.
زاكانى در خصوص راه‌اندازى بانك رينگ سوخت‌رسانى به كشتي‌ها در درياها نيز گفت: طبق اسناد اين اتفاقات در سال 84 شروع شده است.
نماينده مردم تهران در مجلس به شرايط بهبهانى اشاره كرد و گفت: رئيس‌جمهور اعلام كرده كه وزراى من يا از دولت حقوق مي‌گيرند يا از دانشگاه كه اين در ميثاق نامه بهبهانى نيز آمده است البته با توجه به اسنادى كه بنده در اختيار دارم متوجه مي‌شويم كه بهبهانى از دانشگاه علم و صنعت نيز حقوق دريافت مى كند كه البته وى در اين دانشگاه تدريس نمى كند بلكه دانشجويان دكترى وى در آنجا تدريس مي‌كنند و در آنجا آقاى دكتر تعهد دارند كه در چابهار تدريس كنند و براى اين كار تغيير ساعت پرواز هواپيما چابهار را سبب شده اند چرا كه هميشه هواپيماى چابهار ساعت 11 پرواز داشته ولى از زمانى كه بهبهانى در چابهار تدريس مي‌كنند پرواز آن به ساعت 8 صبح تغيير يافته است.
زاكانى اظهار داشت: بهبهانى از وزرات راه و ترابرى نيز مبلغى دريافت مي‌كند كه اين اسناد نيز موجود مي‌باشد.
وى خطاب به بهبهانى كه دريافت حقوق از چند جا غلط است، افزود: بهبهانى از دانشگاه علم و صنعت، وزارت راه، چابهار و 4 ماه قبل از مسئوليت خود از پژوهشكده حمل ونقل نيز پول دريافت مي‌كرد.
وى همچنين مراودات برخى نمايندگان مجلس با وزير راه را غلط دانست و گفت: بهبهانى در يك كميسيون در جلسه‌اى مصوب كرده كه يك ميليارد به هر يك از اعضاى كميسيون براى حوزه انتخابيه‌هايشان اختصاص دهد؛ يا اين كه نماينده‌اى سوال مى كند بعد از 5 روز سوال را پس بگيرد و مبلغ 500 ميليون تومان براى حوزه انتخابيه خود از وزير راه دريافت كند.


تقلب و تجاوز دیگر اثر ندارد !
عباس رحمتی


کودتا گران می گفتند تقلب می کنیم ، می گوییم تقلب نکرده ایم ، درست مثل دوره نهم ، هر کسی را که رهبر می خواست از صندوق ها بیرون آوردیم و آب از آب تکان نخورد ، میگوییم چهل میلیون نفر در رای گیری شرکت کرده اند و بیشترشان به رئیس جمهور مورد نظر رهبری رای داده اند ، " کی به کی است ؟ " مگر دوره قبل چنین نکردیم ، آیا صدای کسی در آمد ؟ فقط دو نفرشان چیزهایی گفتند ، یکی گفت : پناه به خدا می برم و دیگری هم تا در خواب بود ما کارمان را کردیم و باز " آب از آب تکان نخورد " و احمدی نژاد از تو صندوق ها بیرون آمد .
مردم می گویند ما تقلبات زیادی در طول این سی سال دیده ایم ولی این بار فرقی که دارد، دیگر، نمی گذاریم رای مان را بنام کسی دیگری بخوانند ، این بار " می خواهیم رای خود را پس بگیریم ، به هر قیمتی که تمام شود " عقب نشینی تو برنامه، کار ما نیست ، می خواستیم مثل دوره قبل تحریم کنیم ، اما به بهانه موسوی به صحنه آمدیم ، رای ما به موسوی ، تنها نبود ،" رای ما به دموکراسی و آزادی بود " ولی رژیم با تمامی توان و سرکوبگری اش خون ریخت و به مردم دروغ ، گفت در خانه بمانید ولی مردم در خانه نماندند و بر عکس ، بابا اعتراضات و تظاهرات و حضور گسترده اشان به دنیا نشان دادند که شعور دارند و هوشیار هستند و آنکه شعور ندارد و اهمیتی به شعور مردم نمی دهد رژیم فاشیستی –مذهبی است ، مردم به جهانیان نشان دادند که رای شان دزدیده شده ولی اون رای را پس می گیرند. رژیم و دولت پادگانی ش به سرکوب و کشتار و شکنجه مردم ادامه داده است و تمامی خبرنگاران داخلی و خارجی که خبرهای درست را گزارش می کردند را دستگیر کردند ، که دنیا را تکان داد . ولی مردم خود با دوربین های کوچک شان بزرگترین خبرها را گزارش کردند،این بار دنیا را حیرت زده ودست به دهان کرد، تا آنجا که دولت های خارجی را به عکس العمل وا داشتند و به رئیس جمهور قلابی تبریک نگفتند و این تنها گوشه ای از مبارزه مردم ایران است . دولت های غربی به خاطر قرارداد های اقتصادی اشان صیغه جدیدی را ارائه دادند و آن این که تائید می کنیم ولی تبریک نمی گوییم !
سرکوبگران هنوز فکر می کنند ، مردمی که به خیابانها آمده اند با عشق به موسوی و یا کروبی بوده است ، که با تخریب چهره های آنان مردم را به خانه هایشان باز گردانند ، و یا احمدی نژاد که فرمان دستگیری آنها را صادر می کند ، فکر نمی کند ، دستش برای 70 میلیون ایرانی و میلیارد ها ، نفر دیگر در جهان رو شده است ، او نمی داند که بخش عمده ای از جمعیت معترض در خیابانها جوانانی هستند که هرچه در باره میر حسین می دانند در همین چند ماهه اخیر دانسته اند، شجاعت و مقاومت موسوی تنها در چیزی است ، که فعلا جاذبه او محسوب می شود! و این نشان دهنده این است که کارتهای، بازی سوخته ، فقط بین دو جناح قدرت حکومت نیست که، مردم ، خود کارت ها را روی میز چیده اند و به همین خاطر بود که بازی گران قدرت بجای تغییر بازی، فقط ابعاد آن را بزرگ کردند ، رژیم می خواهد مثل 30 سال گذشته با گلوله و سرکوب و کشتار، جواب مردم را در خیابانها و زندان ها بدهد ، ولی مردم همه چیز را در خیابانها تغییر خواهند داد و این بار نه فقط ، ایران که دنیا را تکان خواهند داد.
حال که بیش از 2 ماه است از ماجرای تقلب در انتخابات می گذرد و مردم ، رژیم فاشیستی را عجیب در مخمصه انداخته است برگ های سوخته یکی پس از دیگری رو می شود ، برگ سوخته و به قول داخلی های خودشان" نخ نما شده ها است " اعتراف گیر ی اخیر که یاد آور شوهای تلویزیونی "هویت " است [1] که ، اخیرا آغاز شده است , همان کار هایی که لاجوردی در سالهای 60 با زندانیان می کرد (پیچ اعتراف نامی بود که لاجوردی جنایت در اوین کاربر آن گذاشته بود ) این بار با آوردن دست اندرکاران سابق و مشاوران و وزرا ی رئیس جمهور پیشین (خاتمی ) این شوها را اجراء می کنند ، چه دنیای عجیبی است ، رژیم فکر می کند با آوردن ابطحی و عطریانفر و بهزاد نبوی و... می تواند 30 سال جنایت را پاک کند و جوانانی که هیچ چیزی را برای رسیدن با آزادی قدغن نمی دانند. آنها می گویند متوقف شدن یعنی مرگ تدریجی ! در حالیکه جوانان رادیو و تلویزیون رژیم را تحریم کرده اند. و هر روز به حرکت های خود، در جای جای ایران زمین ادامه می دهند برای گرفتن حق خود از کسی ترسی به دل راه نمی دهند ، و تا آنجا پیش میروند که ولایت فقیه را ناچار به عقب نشینی می کنند تا اعتراف کند که جنایت صورت گرفته است و ... و لی جنایت کاران و متقلبین انتخابات با استفاده از تریبون نماز جمعه (خامنه ای ، احمد خاتمی ، احمدی نژاد )ادامه سرکوب و دستور دستگیری سران جنبش (اغتشاش گر) را می دهند، ولی مردم ایران با بی اعتنایی مطلق به این حرف ها ، خود را برای روز قدس آماده می کنند ، مردم می گویند برای ما نه این دادگاهها و نه دادگاه های بعدی که ممکن است موسوی و کروبی را در آنها شرکت دهید ارزش قانونی ندارند ، ما برای آزادی به محکومیت 30 سال جنایت به خیابانها آمده ایم و " پی " هر اتفاقی را به تن مالیده ایم ما از وحشی گری های شما کاملا آگاهیم از تجاوزات شما آگاهیم ولی ، اگر بنا بود از این مسائل بترسیم به این جنایات اعتراض نمی کردیم ! ما برای آزادی و دموکراسی به خیابانها آمده ایم و این بار، تا حاکمیت قانون برای کشور و برابری و عدالت برای همه از پای نخواهیم نشت.
[1] هویت ، برنامه های تلویزیونی رژیم بود که مدت و مدیدی به صورت سریال بخش می شد که در آن توابین را به برنامه می آوردند.

عکس : مراسم امروز افطاری در کنار اوین













عکس : روزگار سخت زاينده رود - اصفهان








/ چهارمین روز رای اعتماد وحوش به وحوش!

عکس/ محمدرضا عباسی

به خاطره فراموش نشدنی جان های خونین خرداد ۶۰ و فاجعه کشتار۶۷

پیوند خانواده های ناپدید شده گان حوادث اخیردرکنارقربانیان جنایات سه دهه کشتاردرایران،امری عاجل وفوری است.

امیرجواهری لنگرودی

amirjavaheri@yahoo.com

دهم شهریور۱۳۸۸ برابر اول سپتامبر۲۰۰۹

یکشنبه ۳۰اگوست روز بين المللی ناپديدشدگان بود. با آرزوی آگاهی هرچه زودترازوضعيت ده ها وصدها وهزاران نفری که طی سی سال ویا درهفته های اخيردررويدادهای پس ازخیزش استوارانه مردمان ایران ازبیست ودوخرداد به این سو،ناپديد شده اند،موجودیت این روزجهانی رادریابیم وبرای یاری به مبارزات مادران فرزند گم کرده وارتقاء آگاهی ومبارزات آنان، با تاسیس انجمن ها و نهادهای حمایتی دردرون وخارج ازکشوربه گسترش مبارزات این مادران یاری رسانیم وبا جمع آوری نام یکایک آنان ،اين موارد را به گزارشگرويژه اين موضوع درسازمان ملل متحد ازهرطریق ممکنی انتقال دهيم!!!

خانواده های خاموش شده گان عاشق زندگی دیروزکه با اعدام های خرداد ۶۰ وکشتارگسترده سال۶۷، با خانواده های ناپدید شده گان وجانباختگان خیزش های اخیردردرون خیابان های ایران، می بایست دردهای مشترک یکدیگررا به فریادی رسا مبدل نمایند وجهان را به بیداری ودفاع ازخود وادارند. درگزارش رادیو بین المللی فرانسه ازقول یکی ازشرکت کننده گان درتجمع ” کمیته مادران عزا” درپارک لاله آمده است : ” یکی ازمادران که درحمایت ازمادران عزاداربه پارک آمده است، دربیان دلیل حضورخود، می گوید، اگرتیری که به این فرزندان اصابت کرده زاویۀ دیگری داشت، می توانست به فرزند من یا دیگری خورده باشد، وی کشته شده ها را فرزند همۀ مادران می داند و ازاینروهمدردی با آنان را حداقل کاری می داند که می توان انجام داد.

کمیتۀ مادران عزادار، پس ازشهادت ندا آقا سلطان، وبرای یادبود او پایه گذاری شد وازآنجا که عزاداران اجازه نداشتند درسوگ عزیزانشان، مراسمی به پا کنند، از کلیۀ مادرانی که فرزندشان راازدست داده بودند، دعوت شد تا هرشنبه به پارک لاله بیایند و درکنارهم بارغم خود را تقسیم کنند. به گفتۀ مؤسسین این گروه، پارک لاله ازاین جهت انتخاب شد که نزدیک ترین محل به امیرآباد، جائی که ندا در آن کشته شده بود، است…”

امروزوهرروزه تجمع خانواده های ناپدیدشده گان قربانیان جنایات پرشماررژیم جمهوری اسلامی درکناردیواره بلند زندان اوین، دادسراها وشعبات دادگاه های انقلاب وکمیته های سپاه محلات وکلانتری های محل گزارش می گردد، به همین گونه تجمع کمیته مادران عزا ودغدارهرشنبه شب درپارک لاله تهران،درکنارپیکره مادران اعدامیان دهه شصت(جنایت خرداد۶۰ وکشتارفاجعه انگیز زندانیان سیاسی سال ۶۷)، که تجربه دو دهه دوندگی، پیگیری،اراده درکنارهم بودن را درون همین نظام با تجمعات مداوم شان درخاوران های ایران رابا خود دارند، می باید درشرایط تحول پیش پیشروی جامعه ایران – یعنی پیشروی مبارزات مردمان سراسرایران دربرابرکلیت نظام خود کامه ولایی- برآمد نیرویی پرتوان وبرومندی شمرد که می تواند سطح حوادث پیش آمده درون جامعه را درهم ریزد وتابستان خونین امسال و آینده پیش روی را بدل به جنبش دادخواهی وحقیقت یابی پُرتوان تری سازد.

چه خوب گفته اند:هرزایشی با ناله ودردهمراه است وزندگی تازه ازمیان خود وخرابیهای موجود،می تواند فریاد پیروزی برکشد.درست به مانند زنی که جنین درزهدانش، مجال رشد پیدا نمی کند، واگرکارد دکترجراح به موقع وحساب شده بخدمت گرفته نشود و به کاردرنیاید،احتمال مرگ جنین ومادرهردو می رود. پس برای زنده نگاهداشتن هم آن نورس وهم این مادرزاینده،ضرورت خلل ناپذیربه کارگیری کاردجراح پیش می آید.همچنان که هیچ کثافت ورنگ وبویی،بی آبی شسته نمی شود. این عمل جراح، زنده ماندن نوزادومادررا با خود به همراه می آورد. جامعه ایکه نیروی های زنده و نامیرای آن، نیروی های فردای آن، به فشارها ،زجرها وکشتارها،حاکمیت خودمدرانه دیکتاتورهایش پا برجاست، خود بمثابه موجودی نازاست وباید چاره درد ش را پیداکرد.

چاره مادران عزا و داغداران، مادران ناپدیدشده گان، مادران دادخواه و اعدامیان سه دهه اخیرحاکمیت سیاه جمهوری اسلامی ایران،گره خوردن اینان با یکدیگروتبدیل به نیروی واحد شدن آنان است. امروزچون دیروزهریک مان در تنهایی ودرجدا مانده گی های کم و بیش قهری وناگزیرمان، همواره جدا مانده ازهم ایم، وقتی گردهم آمدیم،می توانیم به گردانی سازمانگر بدل گردیم. اندیشه من تا زمانی که با واقعیت زندگی و تلخی ایام شما گره نخورد، به پیوند اندیشه ها نمی انجامد. گیاهی که بی ریشه است،زندگی ندارد،نیرو نیست. امید وانگیزه یکی شدن اندیشه ها تنها درهمین است که گام های احیانا ترس خورده و ترک برداشته ما درضمیریکایک مان بدل به وجدان جمعی ترگردد، پس آنگاه است که ریشه می دواند، می روید، می بالد ودرعمل اجتماعی تبدیل به باوریقین می گردد .تنها ازپس این آگاهی وعمل اجتماعی است که می تواند هرسخره ای راازجای برکند.

صدای من وتو وما، وقتی بدل به اعتراض می شود،آنگاه که ” دردمشترک”مان فریاد برمی دارد تا اراده جمعی را بخدمت گیرد، ازمرزدیوارهای بلند حاشا وناشنوا فراترمی رود وازآن سوی دیوارهاومرزها سربرمی آورد. درایران امروز،وقتی سانسورخشن ونفس گیراِعمال می گردد.وقتی هرجمعی را درحکومت نظامی بخدمت گرفته شان به خشن ترین شکل درهم می پاشند. مدام ولی وقیع اش،درکنارهرآخوند، امام جمعه،عمله بیشمارسرداران سپاه، بسیج،لباس شخصی،امنیتی وموتورسواروپیاده،امریه بگیروبه بند،صادرمی کنند.ما نیزمی بایست دست بکارساختن شویم.مانیزمی بایست درتحرکات فراقانونی خودواعمال نافرمانی های مدنی ،هرنوع حد ومرزی که نظم امروزی جامعه به صورت قانونی مقررداشته،که ما را با نوعی سکون وسکوت همراه گرداند، درهم شکنیم. می توان با توسل به میثاق های جهانی روحیه جمعی را تقویت کرد . آنجا که آمده است : ” مجمع عمومی ملل متحد در ۱۸دسامبر۱۹۹۲اعلامیه ی حمایت ازهمه ی اشخاص دربرابرناپدید شدن های تحمیلی را تصویب کرده است . دراین اعلامیه آمده است که اجرای منظم ناپدید ساختن های اجباری درردیف جنایت برضد نوع بشروناقض قواعدی است که حق شناسایی شخصیت حقوقی هرشخص،حق آزادی وامنیت افراد وحق درامان ماندن ازشکنجه را تضمین می کنند. چنین اقدامی حق حیات را نیزنقض می کند یا سخت به خطرمی اندازد؛دولت ها باید برای منع ومحواقداماتی که به ناپدید شدن های تحمیلی می انجامند،تدابیرکارسازی درپیش گیرند”( پرسش وپاسخ درباره حقوق بشر،لیل لوین،ترجمه؛محمد جعفرپوینده،تهران نشرنقره،چاپ سوم،بهمن ۱۳۷۷،ص۸۴و۸۵)ومسلم است که دولت های ما چنین نکرده ونمی کنند، پس لازم می نماید که خود آستین ها را بالا زنیم وتجارب بیکران دیگران رابکارگیریم.

مادامی که من به سانسوراندیشه وگفتارخود تن می دهم، من ی که به بهانه ترس ازیک طرف وغلبه قدرت قاهرازطرف دیگر،درامورفامیل،محله، شهر،شهرستان،استان وکشورخود دخالت نمی کنم، رای هم نمی دهم، انتخاب هم نمی کنم، پس انتخاب هم نمی شوم، تجاوزرا می بینم ودم نمی زنم. من ی که به همراه خانواده ام به پای دیواربلند زندان اوین می ایستم ودرتنهایی خود فریاد می زنم وبخشا نیزفردا دربرابرمیزجلادی به نام دادستان یاحاکم شرع انور،خودرامجبورمی بینم تا بایستم که خود برگه ی خبراعدام فرزندم را بی سروصدا بگیرم وای بسا دربرابرتهدید ناکسان شرع، جریمه گلوله خوردن برسینه جوان خود را با ودیعه سند وقباله خانه، دکان و ملک ام،رها سازم با اینکه معنی آزادی را می دانم و لی آزاد نیستم که به چنین تعبی تن می دهم.

من اگرماگردم واین ما دریکدلی خود بدل به تشکلی مستقل وبا بنیاد شود، می تواند ریزهیچ ورقه اتهام ومجرمیتی را به ناگزیرامضاء نگذارد ومحکم وبادوام تنها ازطریق خرد جمعی خویش عمل نماید. ما که دراین سوی جهان ایستاده ایم و کمترچیزی ازبود ونبودحاکمیت توحش، قرون وسطایی وخون وجنون کُشی ابواب جمعی آنان نیز، تهدیدمان نمی کند، بدرستی درمی یابیم که پیکره عظیم گره خوردن های مادران ناپدیدشده گان ،مادران عزاوداغدار،مادران اعدامی درسطح کشورهای سراسرآمریکای لاتین ازآرژانتین، شیلی، السالوادور، گواتمالا،پرو،هائیتی گرفته تا آفریقای جنوبی،اوگاندا وروانداتا این سوی قاره آفریقا ازمراکش، سری لئون وچاد تا دراین سوی ترآسیا کشورهای سری لانکا،ترکیه واندونزی که جنایت های دوره ی حکومت نظامی سوهارتو را ازسال ۱۹۶۶تا۱۹۸۸ یعنی قتل عام نیم میلیون کمونیست،رهبران کارگری ودیگرناراضیان اندونزی رابا خود داشت با ایجاد ” کمسیون حقیقت” درسال۲۰۰۴، به پیگیری ابعاد جنایت وبرشماری آنچه درحیات دیکتاتوری سوهارنو اتفاق افتاده بود ادامه می دهند.سال ها بعد با توجه به تجربه تجمع “مادران میدان مایو” درآرژانتین (که در زیرمی آید) مابا سازمانیابی ” مادران مفقود شده گان – ترکیه”، روبروهستیم که حرکت مشابه ای را آغازکردند.آن ها هرشنبه درزمان ومکان معینی درشهراستابول روی سنگفرش خیابان می نشینند وعکس فرزندان گم شده خود رابه دست گرفته وبرروی پلاکادری که بیان حضوریکایک آنان است،عبارت حک شده زیرخودنمایی می کند:

” ما این جا هستیم، برای انسان های مفقود شده،ما فرزندان خود را می خواهیم .”

ما باید به انتقال سازمان یابی این تشکل های مستقل به درون کشوریاری رسانیم وبنویسیم که چگونه این نهاد ها پدید آمدند؟چگونه سرفصل بنیاد گذاری ” مادران میدان مایو” درآرژانتین که درآوریل۱۹۷۷یک سال پس ازکودتای نظامی برپاداشته شد؟ مادران چگونه اول باربا حضور ۱۴نفره خود در”میدان مایو” یعنی مرکزسیاسی شهربوئنوس آیرس ومشرف به مقرروسای جمهورآرژانتین، اعتراض خود را پایه گذاشتند.؟آنها روزهای پنجشنبه هرهفته ساعت پانزده وسی دقیقه تنها با نشانه روبان وسربندی سفید برپیشانی وبا نصب عکس های فرزندان خود برسینه، دورمیدان راهپیمایی می کردند. مردم کم کم به موجودیت این مادران پی بردندودریافتند که اینان مادران گم شده گان آرژانتینی معترض هستند. دوسال بعد،همین اجتماع کننده گان که مراحلی ازپیشرفت ومقاومت خود را به ثبوت رساندند” انجمن مادران میدان مایو” را به ثبت رسانده ویک کمسیون یازده(۱۱)نفره ازبین خود به ریاست انجمن برگزیدند…. * لازم به گفتن است بخشی ازهمین مادران درسایرنقاط جهان پرونده دادخواهی اعدامیان وگم شده گان خود را درزمان حیات دیکتاتوری های وقت برافراشته اند وبه سند مجرمیت خونتای های زمان خود بدل کردند و بخشی ازآنان ازدل یک تحول وجابجایی رژیم با پشتوانه مبارزه توده ای به هم گره خوردند و”کمسیون حقیقت یاب” ،” کمسیون تحقیق”، ” کمسیون دادخواهی” ، “کمسیون ناپدید شده گان ” ، ” گروه مادربزرگ ها “، ” سازمان خودیاری وابستگان قربانیان دیکتاتوری نظامیان”،”تجمع مادران سیاهپوش صرب برعلیه جنگ”،” شبکه ناپدید شده گان کشورهای مختلف ” وغیره را تشکیل داده اند.

این نام ها درهرجایی ازجهان مساوی است با رودررویی با فرهنگ خشونت- فراموشی وازیاد نبردن و نبخشیدن- پیگیری درباره ی گذشته خون بارحکومت ها و دیکتاتورهای زمانه،آشکارساختن همه زوایای تاریک وپنهان گذشته و به رسمیت شناساندن رنج های فراوان خانواده های قربانیان وبازمانده گان وارائه راه کارهای دست یابی به حقیقت عمدتا برای برون رفت ازدست یازی وتسلسل حکومت ها به خشونت وخونریزی و پایان بخشیدن به جنون وکشتارواعدام وبگورسپردن های دستجمعی فرزندان جامعه . این کمسیون ها همواره درتلاشند تا پرونده های جرم و جنایت مسبین کشتارو قتل عام های فرزندان وهمسران وجوانان را بروزنمایند وداد خود ستانند.

درایران تحت حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی ودرپیکره دوسطح مبارزه درون کشوربین پرونده های گشوده شده و ناگشوده تا به امروزقربانیان دهه ۶۰ ( خرداد۶۰و کشتار۶۷)، پرونده کوی دانشگاه۱۸تیر،پرونده قربانیان قتل های سیاسی زنجیره ای، پرونده تجاوزبه حقوق سندیکایی کارگران شرکت واحد تهران وحومه، پرونده گلوله باران به کارگران معدن خاتون آباد،کشتارخیابانی ومفقود شده گان سه ماهه اخیردرکسوت دادخواهی مادران اعدامیان، خانواده های ناپدید شده گان ، مادران عزاووکلای آنان ازیکسووگستردگی اعتراضات،حضورفعالان مدافع حقوق بشر،سازمان ها و احزاب چپ وآزادیخواه وبرابری طلب، کانون نویسنده گان ایران واعضاء کانونیان درتبعید،ملیون ها تبعیدی آزادیخواه ونهاد های پرشمارفرهنگی – اجتماعی وسیاسی ، تشکل های مدافع زندانیان سیاسی ازفعالان زندانیان سیاسی بعضا دونظام شاه وشیخ ،درجای جای جهان ازسوی دیگر،باید بتوان یک سرپل ارتباطی فعال و روشنگری را با هدف برملا کردن جنایت های صورت گرفته در طول سی سال حاکمیت به جرم ” جنایت علیه بشریت”، روشن کردن زوایای گوناگون حقیقت، شناساندن آن ها به جامعه جهانی ونهاد های حقوقی و دادخواهی جهان، درنهایت تلاش برای بازداشتن حکومتگران ازتکرارهمه آن جنایات سی ساله شان، بردوش یکایک ما سنگینی می کند. درانجام این وظیفه هیچ مانعی نباید ما را ازپیشرفت این امر بازدارد..