((ستارخان در خاطراتش میگوید: من هیچوقت گریه نکردم چون اگرگریه میکردم آذربایجان شکست میخورد واگر آذربایجان شکست میخورد ایران شکست میخورد. اما در زمان مشروطه یکبار اشک ریختم . یکبار آن زمان که 9ماه بود در محاصره بودیم بدون آب بدون غذا . ازقرارگاه آمدم بیرون. مادری را دیدم با کودکی در بغل . کودک ازفرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و بدلیل ضعف شدید بوته را باخاک ریشه میخورد.باخودم گفتم الان مادر کودک مرافحش میدهد ومیگوید لعنت به ستارخان. اما مادر، فرزند رادر آغوش گرفت و گفت: " اشکالی ندارد فرزندم، خاک میخوریم اما خاک نمیدهیم ." آنجا بود که اشک ازچشمانم سرازیر شد ...زنده وجاویدان باد نام کسانیکه بخاطر عزت این مملکت وآب وخاک جانانه ایستادند...))نگاره های زير در ايميل ديگری بود... يادمان باشد بزرگان ما از جمله مولوی گفته است:
به جای مکه رفتن به این کودکان کمک کنیم
چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است
فردی که بدست تروریستهای داعش به قتل رسید و سر از تنش جدا شد یک ایرانی
بنام سیفی قاسمی بوده که احتمالا بدلیل ایرانی و شیعه بودن قربانی این عمل جنایت
کارانه شده است.
اشپیگل آن لاین در گزارشی که در مورد حمله تروریستی به کارخانه پترو شیمی و
شیمیائی نوشت که سیفی قاسمی یکی از روسای این کارخانه در اصل ایرانی بوده و
احتمالا به همین علت به قتل رسیده است
کارخانه تولید گاز در واقع یک شرکت امریکائی بوده و سیفی قاسمی از روسای این
کارخانه بوده و احتمالا رئیس یکی از تروریستها نیز بوده و اینکه ایرانی و شیعه
هم بوده احتمالا دلیل مرگ وی میباشد.