پیشگفتار
مشکلی که زبان تکنیک و ارقام دارد خشک بودن آنهاست. و مشکل دوم این است که ارقام داده شده بطور طبیعی راحتر گویایی برای دست اندرکاران آن فن دارد. مشکل غامضتر میشود وقتی که نویسنده بیانی و پیامی برای عموم دارد و نه برای کارشناسان. از
اینرو در ابتدای هر بخش که لازم ببینم خلاصهای از آنچه را که دادههای
ارقام در آن بخش میدهد میاورم تا خوانندگانی که حوصله خواندن تمامی گزارش
را ندارند بتوانند پیام و مراد نویسنده را دریابند.
این
گزارش سعی در بررسی وضعیت نیروگاههای ایران و استراتژی دولتمردان ایران
دارد در ضمن اینکه مشکلات بر سر راه تصمیم گیری برای یک استراتژی انرژی را
نیز در بر میگیرد. از آنجا که استراتژی انرژی دست
در دست مابقی برنامههای درازمدت یک کشور دارد برای همین قطعاً نمیتوان
بطور قطع چنین استراتژی را در اینجا بیان داشت اما لااقل میتوان وضعیت روز
را بررسی کرد و مشکلات آینده را بیان داشت و تا جایی که امکانپذیر باشد
بایدها و نبایدها را بیان کرد.
نکته
قابل ذکر این است که دادهها را تا میشد از آمار سال ۱۳۹۰ حساب کردهام،
اما در بعضی از موارد به دلیل در دسترس نبودن آمار لازم برای محاسبه مجبور
شده ام از آمار ۱۳۸۹ و ۱۳۸۸ نیز استفاده بکنم.
وضعیت نیروگاههای تولید برق و مصرف درحال حاضر
چکیده این بخش
کل تولید برق در نیروگاههای حرارتی و تجدید پذیر در سال ۱۳۹۰ بالغ بر ۲۴۰ تراوات ساعت بوده است. که از این مقدار ۲۲۷ تراوات ساعت در نیروگاههای حرارتی با سوخت فسیلی حاصل شده است و مابقی در نیروگاههای تجدید پذیر. به بیان دیگر ۹۵ درصد از تولید برق در این سال در نیروگاههای حرارتی صورت گرفته است. سهم نیروگاههای تجدید پذیر بغیر از نیروگاههای برقی بسیار ناچیز بوده است. و تا به امروز سیاست انرژی دولت در ادامه تولید برق در نیروگاههای فسیلی بوده است. اتلاف
انرژی از تولید در نیروگاهها تا نزد مصرف کننده بالغ بر ۴۱۸ تراوات ساعت
میباشد، البته سهم اتلاف نزد مصرف کننده در این رقم در نظر گرفته نشده است. و سؤال این است که اولاً آیا این میزان اتلاف متعارف است و چارهای نیست جز قبول آن. دوماً اگر نه چنین نیست، چاره کار در چیست؟
تولید برق در نیروگاههای حرارتی
تولید ناویژه (کل برق تولید شده) نیروگاههای حرارتی227,4 تراوات ساعت در سال ۱۳۹۰ بوده است. میزان کارایی این نیروگاهها نسبت به برق تولید شده برای توزیع بنابر نوع نیروگاه به قرار نمودار زیر است:
نمودار شماره ۱: حداکثر میانگین کارایی قدرت عملی نیروگاههایحرارتی
ایران در سال ۱۳۹۰
|
معدل کارایی نیروگاههای حرارتی بنابر اینکه انرژی سوخت نیروگاهها را چه فرض کنیم از ۳۷ تا ۳۸ درصد در نوسان است. اما در این گزارش فرض بر کارایی بالاتر یعنی۳۸ درصد گذاشته شده است. در نمودار ۲ میزان اتلاف انرژی در هر نیروگاه نشان داده شده است.
نمودار ۲: میزان انرژی وارد شده به نیروگاهها بعلاوه انرژی مصرف شده در نیروگاهها و تولید برق ویژه نیروگاههای مختلف در سال ۱۳۹۰. در حقیقت میزان اتلاف انرژی ستون قرمز منهای ستون آبی می باشد. |
در چرخه تولید برق از رساندن سوخت به نیروگاه تا مصرف کننده در هر مرحله به میزان مختلفی اتلافها وجود دارد. نمودار ۳ میزان اتلاف انرژی در هر مرحله از این چرخه را مشخص میکند. این نوع نمودار به نوبه خود کمک به نوع تصمیم گیرهای سیاست انرژی خواهد کرد. البته
این تنها نمودار نیست که در تصمیم گیریهای کلان سیاست انررژی میتواند
مورد استفاده قرار میگیرد، اما از آنجا که نمیخواهم این نوشتار بیش از
این تخصصی بشود از آوردن آنها خودداری میکنم.
نمودار ۳: تولید برق در سال ۱۳۹۰ در نیروگاههای حرارتی و میزان اتلاف آن
از تولید تا مصرف |
بنا بر نمودار ۳ از تولید برق تا مصرف کننده میزان اتلاف انرژی بالغ بر ۴۱۸ تراوات ساعت است. دو نکته قابل ذکر است. اولا
در این اتلاف سهم تهیه سوخت در نمودار مشخص نشده است، برای مثال فقط بیش
از ده میلیارد مترمکعب گاز بدون استفاده سوخته میشود و دوما سهم اتلاف
بیهوده برق نزد مصرف کننده ناچیز درنظر گرفته شده است.
جدول ۱: گازهای سوزانده شده کشورهای منطقه
خاورمیانه (میلیارد متر مکعب در سال ) |
همانطور که مشاهده میکنید ایران سرآمد اتلاف سوخت گاز در منطقه است. این تنها اتلاف انرژی نیست بلکه همین اتلاف بر سر تولید نفت هم به چشم می خورد. بجز این اتلافها برای نگهداری، برای توزیع سوخت هم باید انرژی مصرف کرد که جزء اتلاف انرژی بحساب میآید. بنابر همین گزارش بر طبق داده های شرکت ملی نفت ایران معادل ۸ درصد از کل تولید گاز غنی و ۴۳ درصد تولید گازهای همراه را میسوزاند. وضعیت
چنان است که ایران با اینکه در رتبه چهارم تولید گاز در دنیا قرار دارد،
اما نه تنها سهم عمدهای در صادرات گاز ندارد بلکه در مواقع سرد سال اگر از
ترکمنستان گاز وارد نشود ایران مواجه با کمبود گاز خواهد بود. مصرف بی حد و حصر و اتلاف و سوزاندن گاز چیز زیادی برای صادرات بجای نمیگذارد.
به هر صورت در این گزارش این اتلافها به حساب نیامده است و فقط بصورت نمودار در نقشه انرژی رسم شده است. اتلاف نزد مصرف کننده را بعداً دقیقتربررسی میکنیم.
وضعیت مصرف برق در حال حاضر
چکیده این بخش
در سال ۱۳۸۹ مصرف انرژی در بخش صنعت و کشاورزی 18,6 درصد است و مابقی این مصرف در بخش غیر تولیدی صورت میگیرد. در خصوص مصرف برق حدود ۲۸ تراوات ساعت برق برای تولید سرما در سال ۱۳۸۹ استفاده شده است. که این حدودا برق تولیدی چهار راکتور اتمی 1000 مگاواتی است.
سرانه مصرف انرژی در ایران ۲۴۵۶ کیلووات ساعت است که برای ایران با بافت اقتصادی آن رقمی بسیار بالایی است. رشد
مصرف برق در طی ده سال پیش حدود ۷ درصد است و این رشد با وجود خوابیدن
چرخه اقتصاد و از کار افتادن هر چه بیشتر کارخانه ها ادامه داشته است. البته اگر این چرخه اقتصادی برای دراز مدت بخوابد، خواه ناخواه بر روی روند رشد مصرف برق نیز تأثیر گذار خواهد بود.
نگاهی به مصرف در سال۱۳۸۹
بنابر
آمار سال ۱۳۸۹ حدود ۹۵ درصد از تولید برق ایران در نیروگاههای حرارتی با
سوخت فسیلی و ۵ درصد در نیروگاههای تجدید پذیر بوده است. از این ۵ درصد( تولید برق ا در نیروگاههای تجدید پذیر) ۹۸
درصد در نیروگاههای برقابی و تنها ۲ درصد از این میزان در نیروگاههای
تجدید پذیر دیگر، مثل برق بادی و یا گرما زمینی و یا خورشیدی تهیه شده است. این در نمودار ۴ که سهم برق مصرف شده نزد مشتری در نیروگاههای مختلف را نشان میدهد بخوبی نمایان است. بر اساس محاسبات مبنی بر سال ۱۳۸۹ در چهار ماه فصل گرم سال ۲۸ تراوات ساعت برق اضافی برای تولید سرما استفاده شده است. در نمودار ۴ بخوبی بالا رفتن مصرف برق در چهار ماه گرم سال و در بهمن ماه که ماه سردی است را نشان میدهد. این به نوبه خود امری مطلوب نیست زیرا که برق با اکسرژی بالا برای تولید سرما و یا گرما استفاده میشود.
نمودار شمار ۴ : تولید ماه به ماه برق در ایران در سال ۱۳۸۹. سال ۱۳۸۹ به
جهت در دسترس نبودن آمار ماه به ماه ۱۳۹۰ انتخاب شده است
|
اما این برق در کدامین یک از بخشهای جامعه مصرف میشود؟ مصرف برق را در بخشهای مختلف میتوان در نمودار ۵ مشاهده میکنید.
نمودار شماره ۵ مصرف برق در بخشهای مختلف در سال ۱۳۸۹ |
همانطور که مشاهده میکنید مصرف برق در بخش خانگی تقریبا با مصرف برق برای صنایع برابری میکند. الگوی مصرف کل انرژی در هر بخش بطور واضحتر میرساند، که بخش عمده مصرف انرژی را بخش غیر تولیدی به خود اختصاص داده است. بنابر نمودار شماره ۶ کشاورزی و صنعت فقط 18,6 درصد از کل مصرف انرژی را بطور مستقیم به خود اختصاص داده است.
نمودار شمار ۶ : مصرف کل انرژی در هر واحد بنابر نقشه انرژی سال ۱۳۸۹ |
مصرف
سرانه برق برای هر ایرانی معادل ۲۴۵۶ کیلووات ساعت تا سال ۲۰۰۸ است که
اگر کشاورزی و صنعت را از سبد مصرف انرژی برداریم هر ایرانی معادل ۱۳۰۰
کیلووات ساعت برق مصرف میکند. برای مقایسه مصرف سرانه در سال ۲۰۰۷ برای ترکیه 2238 کیلووات ساعت است. آنچه جای نگرانی میباشد این است که ترکیب مصرف برق در ایران به جهت مصرف بدون تولید است.
بالا
بودن سرانه مصرف برق بخودی خود نیست که جای نگرانی دارد بلکه روش تولید
برق و اینکه این برق در کدام یک از بخشهای جامعه مصرف میشود است که مهم
میباشد و در ایران این رقم نگرانی درست میکند، زیرا اولا این میزان برای
جامعهای مثل ایران با بافت فعلی اقتصاد آن رقمی بسیار بالا است، در ثانی
۹۵ درصد این برق در نیروگاههای فسیلی با اتلاف بسیار بالای برق همراه است و
ثانیا سهم عمده برق در بخشهای غیر تولیدی مصرف میشود. برای مثال در کشور سوئد سرانه مصرف برق ۱۵ هزار کیلووات ساعت است.
نمودار ۷ : مصرف سرانه برق در سوئد از سال1960 تا ۲۰۰۷ |
در نمودارد مصرف برق سوئد مشاهده میشود که تا سال ۱۹۹۰ منحنی تقریبا با یک ضریب ثابتی رشد داشته است. بعد از سال ۱۹۹۰ منحنی ضریب رشد خود را از دست میدهد و بر روی ۱۵۰۰۰ کیلووات ساعت کم یا بیش ثابت میماند. به
لحاظ اقتصادی سوئد یک بحران اقتصادی بسیار عمیقی در سال ۱۹۹۰ پیدا کرد که
تا چندین سال ادامه داشت و باعث ورشکست شدن بسیاری از کارخانه های سوئد شد. اقتصاددانان میگفتند این افت برای سوئد حدود ۳۰ سال طول خواهد کشید تا جبران بشود. در ضمن اینکه بافت اقتصادی سوئد بسیار وابسته به صادارات صنعتی است. و از آنجا که بحرانهای اقتصادی اروپا و آمریکا را از یکدهه پیش در برگرفته است به نوبه خود بر اقتصاد تولید محور سوئد تأثیر گذار بوده است و مصرف برق در بخشهای تولید رشد چندانی نداشته است. در حقیقت مصرف خانگی فرقی نکرده بلکه این بخش تولید است که اینچنین تأثیر گذار در رشد مصرف برق بوده است. در
ضمن اینکه سوئد جامعه ثروتمندی است که بخش خدمات بسیار بیشتر از جامعه های
در حال رشد برق مصرف میکند و در ضمن سوئد دارای صنایع سنگین است که احتیاج به برق زیاد دارد است. که این به نوبه خود مصرف سرانه را در حد بالا قرار داده است. البته
از یک دهه قبل از آن، دولت سوئد در راستای سیاست انرژی تصمیم گرفته بود که
از مصرف برق برای گرم کردن خانهها بکاهد و برای گرم کردن خانه ها یا با
آب گرم حاصل از CHP تأمین
شود و یا از طریق زمین گرمایی و یا از سوخت طبیعی مثل انواع مختلف تراشه
چوب که فشرده شده باشد استفاده شود و درزمینه مصرف چه نزد بخش خانگی و چه
بخشهای دیگر راهکارهای برای کاهش مصرف تدارک دیده است.
اما
با وجود اینکه ایران درگیر یک بحران بزرگ است و چرخ اقتصاد سالهاست که از
پا درآمده است و باعث تعطیلی کارخانه ها شده، همچنان تا سال ۱۳۹۰ حد متوسط
رشد مصرف برق کمافیالسابقحدود۷ درصد ادامه پیدا کرده است (نمودار ۸). دلیل
این رشد علیرقم وضعیت اقتصادی خراب مصرف لجام گسیخته ای است که بطور ساده
با پیش فروش کردن منابع انرژی مملکت، این مصرف ممکن شده است. نفت و گاز را یا می سوزانیم و یا صادر میکنیم و با پول آن بیشتر مصرف می کنیم. البته اگر چرخ اقتصاد در طولانی مدت از گردش بایستد در آن صورت جامعه دچار فقر خواهد شد و به ناچار از مصرف برق و انرژی خواهد کاهید.
نمودار ۸: رشد مصرف سالانه برق در ایران |
سؤالی
که باید به آن جواب داد این است که آیا چارهای جز اتلاف انرژی در این حد
برای تولید برق موجود است یا خیر؟ و آیا این ترکیب مصرف ترکیب سالمی است یا
نه؟ به این دو سؤال سعی میکنم که در بخشهای بعدی این گزارش پاسخ بدهم. اما
اول مایلم توضیح بدهم که اگر بیش از دو دهه پیش به ساختن راکتور اتمی نمی
پرداختیم و آن سرمایه را در اصلاح نیروگاههای فعلی میکردیم در این صورت در
چه وضعیتی امروز بسر می بردیم.
در دو شماره بعد به مساله چه میتوانستیم بکنیم اگر به راه ساخت نیروگاه اتمی نمی رفتیم و در حال حاضر چالشها و چه امکاناتی در پیش راه خود داریم خواهم پرداخت.
ادامه دارد...