نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۱ اسفند ۶, یکشنبه

افسانه دزدان دریائی در اسپانیا تکرار شده

دزدان خشکی

در کاخ های سلطنتی و دولتی

آشپیگل آنلاین ـ  ترجمه رضا نافعی

راخوی، نخست وزیر اسپانیا، می خواهد در باره وضع کشور در پارلمان سخن  بگوید: اوضاع افتضاح است. دولت او متهم به رشوه خواری است، حتی پای خانواده سلطنتی هم به یکی از کلاهبرداریها  کشیده شده است.

مردم اسپانیا در حیرتند از رسوائی های تازه ای که هر روز کشور را  به لرزه در می آورند. تظاهر کنندگان عکس راخوی، نخست وزیر را حمل می کنند که نشان  می دهد: این کلاهبردار است.

راخوی در مرکز رد وبدل یک ماجرای پولی غیر قانونی قرار دارد که موضوع بحث در سراسر کشور است. قرار است او در پارلمان در باره اوضاع کشور سخن بگوید، کاری که بسیار دشوار است، چون: اوضاع افتضاح است.

اسپانیا با یکی از سخت ترین بحرانهای تاریخ خود روبروست. تقریبا هر روز جزئیات یکی از افتضاحات زنجیره ای افشا می شود. اکثرا مربوط به معاملات کثیف ساختمانی است که در سال 2008 کارش  به بحران کشید.

کار نیست، آپارتمانها را بزور تخلیه می کنند، بازار املاک را خطر ورشکستگی عظیم دیگری تهدید می کند. و تاوان آن را مردم باید  بدهند، و این بلا را آن سیاستگرانی بر سر مردم آورده اند که امروز زد و بند هایشان یکی پس از دیگری رو می شود.

اسپانیا فقط با بحران اقتصادی روبرو نیست، بلکه با بحران اخلاقی نیز دست به گریبان است. مردم مدت هاست که دیگر اعتمادی به دستگاه قضائی ندارند: محاکمات قضائی یک عمر طول می کشند، کار دادستان ها کم نتیجه است، بخشی از قضات زیر فشار های سیاسی قرار دارند.

همه با هیجان در انتظارند که ببینند راخوی با سخنانش چگونه می خواهد مردم را امیدوار کند. فهرست آبروریزی ها بلند است :

جاسوسی

در استان  کاتالون ، پلیس های مخفی خصوصی با کار گذاشتن دستگاههای شنود  به جاسوسی در کار سیاستگران از چند حزب، موسسات و افراد سرشناس پرداخته اند. پلیس سه نفر از عاملان را دستگیر کرده است. بنا به نوشته روزنامه «لا وانگوردیا»،  «ژاکین آلمونیا» کمیسر اتحادیه اروپا و «خوزه مونتیلا» نخست وزیر سابق کاتالون، از جمله کسانی بوده اند که تحت نظارت جاسوسان بوده اند. آلمونیا خواستار تعقیب عاملان جاسوسی شده است. وی گقته است این اعمال با حیثیت دموکراسی  در تضاد است. مسئولیت عملیات جاسوسی با کیست ؟  معلوم نیست.

 

 راخوی ، نخست وزیر، متهم به رشوه خواریست

 آلودگی رهبران «حزب خلق» که یک حزب دست راستی است و حکومت را در دست دارد، داخل حزب را به لرزه در آورده است. خزانه دار سابق حزب در آخر هفته گذشته به روزنامه نگاران اعلام کرد که شخصی بنام «لوئیز بارسناس»، سازنده فرودگاه مادرید فرد اصلی در ماجرای رشوه دهی است. او از سالها پیش، تا سال 2008، به سیاستمداران با نفوذ پولهای غیر قانونی پرداخته است. طبق اسناد منتشر شده، راخوی، نخست وزیر اسپانیا، سالی 25 هزار یورو دریافت می کرده است. افزون بر آن کت و شلوار و کراوات هم می گرفته است. راخوی این اتهامات را رد می کند. قصد کناره گیری هم ندارد. صفت شناخته شده او زیربار نرفتن است. ولی فشار به او ادامه خواهد یافت.

رشوه گیری از صاحبان موسسات

خانم «آنا ماتو»، وزیر بهداشت دولت راخوی، از سال 2000 تا 2004 از یک گروه بازرگانی هدایای گوناگون می گرفته است. از کیف های گرانقیمت لوکس گرفته تا پرواز های رایگان، اتومبیل کرایه ای، حتی برگذاری جشن تولد برای بچه هایش. او هم قصد کناره گیر ندارد ــ گرچه طبق نظرپرسی های صورت گرفته 80 درصد از مردم اسپانیا خواستار برکناری او هستند. استدلال او این است که امور مالی خانواده  در دست شوهر سابق او بوده است. گروه بازرگانی مذکور نه فقط به او بلکه به دیگر سیاستگران  «حزب  خلق » نیز رشوه می داده است. گروهها و موسسات رشوه پرداز با این کار سفارشات پر سود می گرفته اند.

معاملات کثیف در منطقه

وضع در استانهای دیگر نیز بهتر نیست. هم اکنون سوسیالیست های  آندالوز نیز خواب راحت ندارند، چون فعالان حزب میلیونها یورو به حساب های خود واریز کرده اند. بخشی از اعضای حکومت ائتلافی در کاتالون نیز مجبور به اعتراف شده اند که در سالهای 90 پولهای غیر قانونی گرفته اند. آنها از طرفی پولهائی که اتحادیه اروپا در اختیار اسپانیا گذاشه بود به جیب زدند و از طرفی پولهای دولتی را  برا ی ساختن تالار کنسرت در بارسلون  حیف و میل کردند.

رسوائی مالی در خانواده سلطنتی

چه روز زیبائی بود آن روز سال  1997 که شاهزاده خانم اسپانیا، کریستینا  با  «ایناکی اوردانگارین » قهرمان » هند بال » اسپانیا ازدواج کرد و میلیونها نفر شاهد مراسم ازدواج آنها در تلویزیون بودند. امروز هم مردم اسپانیا دوباره به شاهزاده خانم و «اوردانگارین» چشم دوخته اند. اورانگارین و «دی یگو تورس» شریک سابقش متهم به کلاهبرداری شده اند. آنها متهم هستند به این که  بعنوان رئیس بنیاد عام المنفعه میلیونها پول از آنچه را  که بعنوان حمایت به آن بنیاد پرداخته شده بود به حساب خصوصی خود واریز کرده اند. «تورس » می گوید: شاهزاده خانم که عضو شورای هدایت و نظارت بنیاد بوده از  تمام  جریان ها  گام به گام با خبر بوده است. همسر  شاهزاده  خانم منکر تمام اتهامات است. این ماجرا برای پادشاه هم باعث خجالت شده است، زیرا در چند ایمیل بنیاد نام «کورینا  زو ساین  ویتگن استاین » نیز ذکر شده و باز بر سر زبانها افتاده ـ شایع است که این خانم  معشوقه  اعلیحضرت خوان کارلوس بوده است.

 تمام این رسوائی ها  اعتماد مردم را به رهبری کشور از بین برده است. «اسپانیا باید راهی برای نجات از این بحران اخلاقی پیدا کند» اینها سخنان فرناندو خیمنس سیاست شناس و کارشناس رشوه خواری در دانشگاه  مورسیا است. او می گوید » ولی بنظر می رسد که احزاب مسئله را نفهمیده اند. پیشنهادهای اصلاحی آنها بکلی دلسرد کننده هستند».

http://www.spiegel.de/politik/ausland/spanien-schmiergelder-spionage-und-skandale-a-884241.html

13 سال پس از ترور «آلدو مورو» فاش شد

فرمانده بریگاد سرخ

عامل مستقیم سازمان «سیا» بود!

یونگه ولت ـ ترجمه رضا نافعی

 

نشریه آلمانی „بیلد آم زونتاگ „بر خلاف هدفمندی استراتژیک خود ( چون نشریه ایست راستگرا. م )، روز 27 ژانویه با استناد به یک اشتباه و یا  بعبارت دیگر، یک توطئه قضائی به طرح موضوع گروه بد نام ناتو موسوم به Stay  behind پرداخت. این گروه در ایتالیا „گلادیو „ خوانده می شود که معنی آن شمشیر کوتاه است. „مارکوس لانتس „ مدیر یکی از برنامه های  تلویزیونی  آلمان نیز در 14 فوریه، در برنامه „گفتگو „،  از  تلویزیون دوم آلمان به این موضوع پرداخت ولی بخش حساس سیاسی آن را مطرح نکرد. در آن شب جیوزپه گولوتا مهمان برنامه بود، مردی که 22 سال از زندگی خود را به اتهام گناهی که نکرده (ولی زیر شکنجه ارتکاب آنرا  پذیرفته) بود، در زندان بسر برده بود. این مرد که امروز 55 سال دارد، در سال 1976 متهم شد به این که دو پلیس ایتالیائی  ( Carabinieri )    را بقتل رسانده است. آن دو پلیس به این دلیل بقتل رسیده بودند که  ناخواسته به یکی از اسرار ناتو پی برده بودند. به راز سلاح هائی که  گروه گلادیو جابجا می کرد و آنها آنرا تصادفا کشف و در پاسگاه خود توقیف کرده بودند، رازی که نمی باید  آشکار می شد. یکی از عملیات پر سرو صدای  گروه  Stay behind  در بهار سال 1978 ربودن و بقتل رساندن «آلدو مورو» رهبر حزب دموکرات مسیحی ایتالیا بود. 13 سال پس از آن واقعه، در سال 1991  راز از پرده بیرون افتاد و معلوم  شد که     عملیات  ربودن آلدو مورو و کشتن او،  کار ناتو و سیا بوده و گروه ایتالیائی گلادیو کارگردانی آن  را بعهده داشته است.

در ژانویه 1978 آلدو مورو، رهبر حزب دموکرات مسیحی ایتالیا و «انریکو برلینگوئر» دبیر کل حزب کمونیست ایتالیا قراردادی منعقد کردند که طبق آن  قرار بود دو حزب مذکور برای تشکیل دولت با یکدیگر همکاری کنند. از زمانی که مورو در اواسط سالهای دهه 1970 این خط مشی را در پیش گرفت در آمریکا تبلیغات شدیدی برای تخریب او،   همراه  با تهدید تلویحی اش به قتل آغاز شد. او را „آلینده ایتالیا“ و „خطرناکتر از کاسترو„ خواندند. هنری کیسنجر که در آن موقع وزیرخارجه آمریکا  بود، در سال 1975  از سازمان سیا خواست که دست به کار شود و گفت که سیا باید در ایتالیا „واقعیاتی بوجود آورد „.

 Ray Cline   که در آنزمان معاون مدیرعامل و رئیس مرکز  مطالعات استراتژیک  و بین المللی بود با صراحت به نیویرک تایمز گفت „وضع ایتالیا با عملیات محرمانه سیا حل خواهد شد».

قرار بود  روز 16 مارس 1978 دولتی که  با حمایت پارلمانی  حزب دموکرات مسیحی  تشکیل شده بود به مجلس معرفی شود. همچنین  قرار بر این بود که شرکت مستقیم حزب کمونیست در کابینه  پس از یک دوران گذار عملی گردد. اما  آلدو مورو، در همان روز    در راه رفتن  به  پارلمان  در خیابان „ویا فانی „ بوسیله  کماندوئی از „بریگاته روسو“(بریگارد سرخ )  ربوده شد و روز 9 ماه مه  1978 به قتل رسید. گروه پنج نفره محافظان رهبر حزب دموکرات مسیحی نیز کشته شدند. سرهنگ کامیلو گوگلی مئو، رئیس دفتر امنیت داخلی اطلاعات ارتش ایتالیا  (SISMI  ) ، در لحظه ربودن مورو، در محل واقعه حضور داشت.   سرهنگ «گوگلی مئو» به فرمان ژنرال پیئترو موسه مسی فرمانده SISMI به محل رویداد رفته بود تا از ربودن موفقیت آمیز مورو مطمئن گردد.

هنگامی که در سال های 1990 / 1991  پرده از عملیات „گلادیو „ برافتاد سرهنگ گوگلی مئو بعنوان فرمانده مسئول آموزش واحد های  Stay behind  در پایگاه ناتو در ساردین مشغول کار بود. «لی وی یو یانوزی»، سردبیر مجله تمپو که برخوردی نقادانه به دولت داشت، در 14 ژوئن 1976 در یک کنفرانس مطبوعاتی  در رم  افشا کرد که عوامل مخفی „بریگاد سرخ „ در کاپو ماراگیو برای عملیات کماندوئی، آدم ربائی و بقتل رساندن شخصیت های سیاسی ، اقتصادی و قضائی آموزش می بینند. بین سالهای 1969 و 1978 در تقریبا  2400 عملیات کماندوئی دهها نفر از افراد نشان شده و صدها نفر از کسانی که تصادفا در محل حضور داشتند قربانی آن عملیات شدند. یانوزی گفت که  یکی از آن عملیات همان بود که دوهفته پیش  از آن رخ داد و در آن فرانسیسکو  کوکو، دادستان کل شهر جنوآ  با دوتن محافظانش بقتل رسیدند. «زندان“های „بریگاد سرخ „ برای نگه داری  افرادی که می ربود محل هائی بودند که سازمان اطلاعات در اختیار آنها می گذاشت.  سازمانی  که رئیس آن در آن زمان، ژنرال  ویتو میچلی بود،  نقشه مدیریت سری „ بریگاد سرخ “ را شخصا تصویب کرده بود. ولی در آنزمان  افشاگری های یانوزی را تئوری توطئه خواندند و آن را کنار زدند. پس از بر ملا شدن „گلادیو“ کمیسیونی از سوی پارلمان مامور تحقیق  در باره عملیات آن سازمان و تشخیص موارد نقض قانون شد. با شنیدن گفته های شاهدان متعدد از جمله ماموران اطلاعاتی  اثبات شد که  عامل آن عملیات  همین سازمان بوده است.

دو محقق ایتالیائی، بنام آنتونیو و جیانی سیپریانو، در کتابی که  با عنوان „استقلال محدود.  تاریخ  تخریبهای زیرزمینی اتلانتیک علیه ایتالیا“( رم 1991)  منتشر کردند از جمله اثبات کردند که در سالهای دهه 1970 در کاپو مارارگیو  Capo Marrargiu  به هزاران نفر „ گلادیاتور „ آموزش داده شده که بسیاری از آنها بعنوان  Undercoveragent  (ماموران   نفوذی ) به  گروههای چپ افراطی رسوخ داده شده اند، که کارشان تشویق آن گروهها به ترور بوده است. ژنرالGerado Serravalle   از سالهای 1971 تا 1974 فرمانده دیویزیون „گلادیو»،  در برابر کمیسیون تحقیق Stay behind  تایید کرد که تک تیرانداز  خیابان  „ویا فانی „ ماموری ویژه بود با „  مهارتی  که فقط در اثر آموزش  های هرروزی می تواند بدست آید».

مدرک جنجالی  افشاگر و اثبات کننده  کارگردانی „ گلادیو „در  خیابان „ویا فانی „ این بود که از 92 پوکه فشنگی که در محل بدست آمده بود 39 پوکه  روکشی از لاکی ویژه داشتند.  این فشنگ ها فقط در اختیار واحدهای عملیات زیرزمینی ناتو هستند، ویژگی این فشنگ ها این است که می توان آنها را در مخفیگاههای زیرخاکی  چال کرد، بدون این که زیر خاک آسیبی به آنها برسد و در مواقع لزوم  قابل استفاده نباشند. مارکو مورین افسر نیروی هوائی  و متخصص شناخت اسلحه  در  گزارشی نادرست ادعا کرد که آن پوکه ها نه از فشنگهای ناتو هستند و نه اصلا ارتباطی با سلاحهای نیروهای مسلح دارند. „ فلیس کاسون „ بازپرس ویژه تحقیق در سال 1991 در پی تحقیقات خود به این نتیجه رسید مارکو کارین، متخصص اسلحه شناس و تهیه کننده آن گزارش تخصصی، خود عضو  گروه „ گلادیو „است  و سلاح های   تروریست های نئوفاشیست از انبار گروه „گلادیو „ تامین می شده است. 39 پوکه فشنگی که بدست آمده و در وزارت کشور نگاهداری می شدند  نیز درسال 1991 ناگهان ناپدید شدند و دیگر اثری از آنها بدست نیامد.

در اکتبر 2007 جیووانی گالونی، هشتاد ساله، که در زمان قتل مورو معاون  رهبر حزب دموکرات مسیحی بود، لب به سخن گشود و مطلبی نوشت که روزنامه کمونیستی „لیبراسیونه„ آنرا منتشرساخت. او نفوذ در „ بریگاد سرخ „ را تایید کرد.  „ سرجیو فلامیگنی «، عضو کمسیون پارلمانی رسیدگی به قتل مورو در کتابی که بنام „ تارعنکبوت „  نوشته بود( 1993) اثبات کرده بود که رئیس واقعی „ بریگاد سرخ „ „ کورادو سیمیونی „، عامل سیا بوده است. پس از قتل مورو  او را به سازمان اطلاعاتی واتیکان  „ پرو دئـو „ ( بمعنی : هوادار خدا)  قرض دادند و از آنجا او را به اتحادیه کارگری زیرزمینی سولیدانوش به لهستان  فرستادند. او پس از انجام موفقیت آمیز ماموریت خود در لهستان، در سال 1992 در رم ، به حضور پاپ  وتیلا ، پاپ لهستانی ، افتخار حضور یافت.

http://www.jungewelt.de/2013/02-  21/047.php?sstr=terrorgruppe|der|Nato

لینک برای دیدن برنامه تلویزیون  دوم المان

http://www.youtube.com/watch?v=FvCdcrTZTyQ

تصاویر متحرک