نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۴ بهمن ۶, سه‌شنبه

طلاعیه «اندیشه و پیکار»: رفیق پیکارگر تراب حق شناس، کمونیست برجسته، یار و یاور خلق فلسطین درگذشت!

طلاعیه «اندیشه و پیکار»:

رفیق پیکارگر تراب حق شناس، کمونیست برجسته، یار و یاور خلق فلسطین درگذشت!


Tue 26 01 2016 



با کمال تاسف و تاثر اطلاع یافتیم که دوست ارجمند تراب حق شناس از مبارزان چپ و آزادیخواه برجسته کشورمان دیده از جهان فروبسته است. در اطلاعیه ای که از سوی «اندیشه و پیکار» منتشر شده است، گفته شده است ایشان ساعت ۱۱ شب ۲۵ ژانویه برابر با ۵ بهمن ماه بعد از ۵ سال مبارزه با آی. ال. اس، در گذشته است.

عصرنو درگذشت تراب حق شناس را به یاران او، جنبش چپ و آزادیخواهانه کشورمان و خانواده محترم او تسلیت می گوید.

اطلاعیه «اندیشه و پیکاره»:

رفیق پیکارگر تراب حق شناس، کمونیست برجسته، یار و یاور خلق فلسطین درگذشت!

با کمال تأسف به اطلاع می رسانیم که دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴، ۲۵ ژانویه ۲۰۱۶، حدود ساعت ۱۱ شب، رفیقمان تراب حق‌شناس پس از پنج سال مبارزه با بیماری آی. ال. اس، درگذشت.

یادش گرامی
اندیشه و پیکار

سی وهفت سال پيش"دزد انقلاب" با درودسته اش آمد

چند سال پیش(ویژه انقلاب57)حرف های روشنفکران

چند سال پیش(ویژه انقلاب57)حرف های روشنفکران
محمد شوری

 از زمان مشروطیت تاکنون یک صدسال می گذرد؛ودمکراسی همچنان درکشور ما (ایران)عقیم است!
نویسنده وگردآورنده ی این مجموعه،درقبل وبعدازانقلاب فعال بوده وموضع دارد. بر اساس شناخت واطلاع خود،گزینش هایی ازمطبوعات راانتخاب وکنارهم گذاشته است.موضوعات،حرفهاواتفاقاتی که اگرخوب دقت شود،تکرارومشابه اش رادراین37 سال،خواهیم دید.دربطن خودحرفهاداردکه بدون هیچ تحلیلی آشکارمی شود.
مطالب زیرعیناازروزنامه های آیندگان،اطلاعات،کیهان وبرخی نشریات دردسترس،ازتاریخ16دی ماه1357(پس از پایان اعتصاب مطبوعات)تاپیروزی انقلاب در22بهمن،نت برداری شده است.
درموضوعاتی چون:حجاب،حکومت اسلامی،روشنفکران،روحانیون، احزاب، ساواک، زندانی،شکنجه،حرفهای مردم و...دسته بندی شده تاخواننده سهل وآسان به عمق مهم ترین حادثه ی قرن درتاریخ جهان وایران،یعنی انقلاب57پی ببرد.وآن راحس و لمس کند.
متاسفانه کم اطلاعی و ناآگاهی و کژآگاهی و تزریق بدآگاهی به مردم ایران سبب شده تابدخواهان ودشمنان سرزمین مادری ازیک تاکتیک و استراتژی بارهاسود ببرند.وبالطبع ازیک سوراخ چندبارگَزیده شویم!
همانطورکه اطلاع نسبی ازقوانین وحقوق مدنی ،جزایی وکیفری دراحقاق حق فردی به ماکمک شایانی خواهدکرد،دانستن تاریخ وبالاخص تاریخ میهن،به تبیین درست برای تدبیرراهبردهای آینده درجهت منافع ملی،اهمیت ویژه دارد.
درشماره بعد به حکومت اسلامی وحرفهای روحانیت می پردازیم.
محمد شوری(نویسنده روزنامه نگار)بهمن1394
16دی ماه1357روزنامه کیهان
بیانیه روشنفکران یهودی ایران:
«جامعه یهودی درتمام مراحل مبارزات باملت ایران همگام است».
17دی ماه1357روزنامه کیهان
نامه فریدون تنکابنی به روزنامه نویسان:
«روزنامه هابردیو استبداد غلبه کردند».
ابوالحسن بنی صدر،باانتشارمقاله ای در نیویورک تایمز،نوشت:
«گروه مخالفین شاه ازیک ارتش آزادییبخش ویاحزب متشکل وپرقدرتی بهره مند
نبودندوبطورکلی ازسازماندهی بخصوصی برخوردارنیستند.تنهاچیزی که به آنها تشکل وهمبستگی فوف العاده می دهد،احترام بی پایان برای رهبرمذهبی ایران آیت الله خمینی واعتمادعمومی به صمیمیّت ودرستی وراستی اوست.آیت الله خمینی آینده ای است که جامعه ایران رابازتاب می کند».
دکترباقرپرهام(نویسنده ومترجم):
«باشکست بختیاردولت ائتلاف ملی روی کارمی آید».
سیمین دانشور(نویسنده و استاددانشگاه):
«دوره ی کودتای دیکته شده گذشته است».
17دی ماه1357روزنامه آیندگان
پیمان مطبوعات بامردم:(سخن سردبیر):
«اگرمطبوعات آزادوجودمی داشت واگرآزادی مطبوعات موردتهاجم صاحبان تاج و ستاره قرارنگرفته بود،هرگزفجایع مشهد،فجایع قزوین،وفجایع اصفهان ونجف آبادیا زنجان وتبریزرخ نمی داد.واگرامروزپرده ازروی این جنایات وفجایع برداشته شود،دنیا خواهددیدآنچه درآفریقای جنوبی ورودزیایالبنان بامردم بومی می شود،درقبال این جنایات قطره ای ازدریاست».
چراروزنامه رستاخیزمنتشرنمی شود؟(بیانیه):
«نویسندگان وکارکنان روزنامه رستاخیزدراجتماعی که دیروزداشتندباانتشاربیانیه ای علت عدم انتشارروزنامه رااعلام داشتند:...ماخواهان آن هستیم تاباکسب امتیاز جدیدی بتوانیم پایه یک شرکت سهامی رابرای انتشاریک روزنامه مستقل وملی که بتواند درکنارمبارزات مردم ایران باشد،بنیادنهیم وبتوانیم ازآزادی مطبوعات که خون بهای شهدای مبارزات ملت ایران است،پشتیبانی کنیم».
18دی ماه1357روزنامه آیندگان
برای واژگون کردن حکومت استبدادی ازسوی استادان دانشکده حقوق ارائه شد:
«طرح مقدماتی انتقال قدرت به حکومت ملی».
20دی ماه1357روزنامه کیهان
محمود دولت آبادی:ماشین های حرفه ای،پرونده سازی می کنند!(دریک بیانیه):
«دولت آبادی نویسنده نامدارایرانی طی اعلامیه ای شایعه سفرش راهمراه هیاتی به مراکزنفتی کشورونفتی اعتصابات کارگران وکارکنان صنعت نفت تکذیب کرددولت آبادی دراعلامیه خودچنین می گوید:درتاریخ5/9/57شایعه حساب شده ای به صورت ورقه هایی چاپ،تکثیر و پخش شده است که درکنارنام های آقایان مومنی(نویسنده ومحقق)ناصر زرافشان(مترجم ووکیل دادگستری)عمویی(25سال زندانی)و بید سخی(حمید مومنی شهیددر سال 1354)،نام فامیل اینجانب محمود دولت آبادی هم دیده می شود.اعلامیه مذکور مدعی است که نامبردگان به مراکز نفتی رفته اند وبه بهانه اینکه اعتصابات به منافع کارگران زیان واردمی کنداعتصابیون رابه شکستن اعتصاب تشویق نمودند.توضیح1-ینجانب محموددولت آبادی،به مناطق نفت خیزسفرنکرده ام و باکارگران وکارکنان اعتصاب نفت درهیچ زمینه ای گفت وگونداشته ام.بنابراین به اطلاع می رسانم که چیدن چندنام درکناریکدیگرومنصوب داشتن آن به یک حزب سیاسی جزبه منظور پرونده سازی های آینده و مجدد صورت نمی گیرد.و این کار فقط از ماشین های حرفه ای شایعه سازی می تواند صادرشده باشد. اعلامیه ادعامی کنداین خائنان ضداسلام وضدمردم.توضیح2-خوشبختانه درجریان های عملی زندگی ماخائنان ضداسلام وضدمردم شناخته شده اندومفتری هاباید بدانندکه دیگر حنای این افتراهابرای مردم رنگی ندارد.اعلامیه(معلوم الهویه!)هم چنین از نهایت بی شرمی ادعامی کندکه اینهاکارگزاران ساواک ونوکران امپریالیسم می باشند».
21دی ماه1357روزنامه کیهان
دکترمحمودعنایت(مقاله):
«من بسیارمتاسف شدم وقتی دیدم عالم بزرگواری چون حضرت آیت الله شریعتمداری راجماعتی رنجیده خاطرکرده اند.وبه ناحق تمسک اورابه قانون اساسی به طرفداری ازنظام حاکم تعبیر نموده اند.سخن درست آن است که شما نمی توانیدبدون تمسک به قانون اساسی نامشروعیت وتخلف وتخطی نظام موجود راازقانون اساسی  اثبات کنید وسوای عده ای که غرض ناصواب در سردارندوازقانون اساسی که سهل است ازکلام حق وقانون اساسی استناد می کنندنظری جز کشف تخلفات هیات حاکمه ندارندواصلاانکاریااعراض از تمسک به قانون اساسی در مواجهه باهیات حاکمه درحکم این است که صاحب خانه سندمالکیت خانه خودش راقبول نداشته باشدودرضمن بخواهدبرضدکسی که خانه اوراغضب کرده اقامه دعوا کند.بدون اسناد به قانون اساسی هم چیزی وجودنداردتابه اتکای به آن لغزش هاو خودسری هاو خیانت های گذشته راقانونا مدلل کنیم».
پیام علی اشرف درویشیان به روزنامه نویسان:
«مردم باخون خودبه روزنامه آزادی دادند».
23دی ماه1357روزنامه کیهان
علی اصغرحاج سید جوادی:قصاص،اما به دست قانون!»مقاله جنبش»:
«توسل به شیوه های ضدانسانی وقصاص بدون محاکمه،کاررژیم دیکتاتوری است.   جامعه ما به هرحال به یک حسابرسی اجتماعی نیازداردوکسانی که برجان و مال و ناموس مردم تجاوزکردندوپای خودراازقلمروقانون فراتر گذاشتند بایدازجامعه برای همیشه طردشوندوحساب اعمال خودراپس بدهند.امااین کاربایدبدست قانون انجام پذیرد.ولی کسانی که حتی امروزهم درکشتارمردم وتفتیش عقاید مردم وجاسوسی وخبرچینی مردم شرکت می کنند،اگردرمسیرمردم قرارگیرند وگرفتار خشم آنان شدند،گناه ازخودآنهاست وبایدبدانندمردمی که موردحمله وتوهین قرارمی گیرند، نیازی به تحریک ندارند».
23دی ماه1357روزنامه آیندگان
باقرپرهام:دمکراسی؛آزادی وحاکمیت ملی(مقاله):
«درزندگی هرفردیاهرملتی لحظاتی فرامی رسد که چانه زدن وسازشکاری دیگرمعنا ندارد.چراکه سخن برسربودن یانبودن است!...طرداللباب بگوئیم که صبحت کردن از دمکراسی،دراینجا،درتالاربانک مرکزی ایران تاحدی به قول فرنگی ها«پرادکسال» یعنی برخلاف انتظاروتناقض داراست.زیرادمکراسی دریک نگاه ساده چیزی جزنظام روابط متقابل آزاد وخلاق نیست و«بانک»درمقابل چیزی نیست جزسازمانی ازروابط و مقررات ثابت یکطرفه وازجای دیگرتعیین شده...قراربراین شده است که ازدمکراسی سخن بگوئیم....».
سیدعلی بشارت:نه تنهاسانسورنمی کردم،بلکه باسانسورچیان آزادی کُش مبارزه می کردم!(بیانیه):
«...نویسنده محترم آیندگان!سیدعلی بشارت مدیر«صدای وطن»نه تنهاسانسور نکرده وازفرهنگ وهنرپاداشی دریافت ننموده،بلکه تازمانی که قلمش رانشکسته و سنگرش(صدای وطن)راخراب نکرده بودند،باسانسورچیان آزادی کُش مبارزه کرده است».
سبکتین سالور:
آن بزرگ مرد که کتابش رابرای سانسور به من دادکیست؟ (یادداشت):
«...1-هرگاه نویسنده،درجه اول وبسیاربسیارسطح بالای مقاله موردبحث توانست یک سطر،یک کلمه یک امضاء ویایک اظهارنظرازمن نویسنده درجه صفر،بلکه زیرصفر درباره کتاب،نوشته ای،مقاله ای ارائه دهدکه جنبه ی سانسور داشته باشد،بنده ی بی مقدارحاضرم طناب داررابپذیرم...».
25دی ماه1357روزنامه آیندگان
حرفهای مردم،تلفن:663173:
«سالورحقیت را نمی گوید!من یک افسر شهربانی هستم.آقای سالور ادعاکرده است که سانسورچی وسازشکارنبوده.اوحقیقت رانمی گوید.چون ایشان سالهاست که بامعاونت اطلاعات شهربانی همکاری داردوادارات وسازمان های شهربانی راحتی بهترازپرسنل شهربانی می شناشد.ایشان به مناسبت50پنجاهمین سال شاهنشاهی پهلوی کتابی بنام«پلیس ایران»برای شهربانی نوشته وباوجودی که تمام منابع تحقیقاتی را ازخودشهربانی فراهم کرده،..میلیون ریال بایت این کتاب پول گرفته است».
24دی ماه1357روزنامه اطلاعات
جوادمجابی:ضرورت مبارزه مداوم باسانسور(مقاله):
«درجامعه ای واپسگرا،سانسوراخلاقی درحدی مضحک چون حرفی خلاف حرف رئیس قبیله نزن،یاعملی علیه اونکن،دائره سانسوراجتماعی رامی بندد،درحالیکه در یک کشورغربی یک کارتل انتشاراتی بادراختیارگرفتن بیش از40روزنامه نگارومجله معتبرمی تواندبسیاری ازفعالیت های مدنی وسیاسی کشوررادرطریقی رهنمون شودکه خواسته های مشروع ونامشروع مدیران کارتل درآن ملحوظ است.واین منافع ازمسائلی چون تبلیغ مدیاحمایت هنری نوپاگرفته تاتاثیردرانتخاب ریاست جمهوری، ایجاددگرگونی درنظام بازرگانی بین المللی رازیرپوشش عملکرد خودمی گیرد و پیداست که این کارتل باتراتست های مشابه وکارتل هایی که منافعی درسیاست خواسته های آن دارند،چگونه هماهنگ عمل می کنندوازطریق رسانه های خبری و نوشتاری طنینی عظیم درجهان درمی افکنند...».
24دی ماه1357روزنامه آیندگان
نامه به آیت الله العظمی خمینی؛ازدکتر مصطفی رحیمی:چراباجمهوری اسلامی مخالفم؟
«...آیا می توان ادعاکردهمه شهیدانی که درسال های سیاه باخون خود نهال انقلاب راآبیاری کرده اند،طرفدار جمهوری اسلامی بوده اند؟...عنوان کردن جمهوری اسلامی درزمان ماباروح دمکراسی گونه ای که درزمان حضرت محمد(ص)وخلفای راشدین برقرار بود،منافات دارد».
25دی ماه1357روزنامه اطلاعات
جوادمجابی(مقاله):
«انقلاب،میراث ودرانحصارکسی نیست...پس تادستاوردهای انقلاب حاصل نشده بر سرتقسیم میراث وغنائم آن بجان هم نیافتیم».
26دی ماه1357روزنامه کیهان
خجالت بکشید،ساواکی های جدید!(یادداشتی ازف.ص):
«فریدون مشیری،شاعرتواناونامدارمان-که همه ماایرانیان مدیون شعرنابش هستیم  -تلفن کرده بودبابغض شکسته که:آمده اندگرداگردخانه ام وفریادمی کشند:مرگ بر فریدون مشیری ساواکی!!!پشتم لرزید؛چراکه به ظاهرباساواکی های جدیدی روبرو هستیم وبرای اینان نیزمثل آن قدیمی ها،حیثیت واعتباروناموس وجان مردم بیگناه پشیزی ارزش ندارد.ماجراازاین قرار است که گویی دریکی ازاین لیست های قلابی، بنده خدائی بنام«فریدون مُبشری»راساواکی معرفی کرده اندوباتغییریک نقطه، ناگهان شاعر عزیرملتی شده است:ساواکی خائن!نقطه-ببخشید،نکته همینجا است واین به اصطلاح«خائن!!!»کسی است که سالهانگذاشتندکتاب های شعرش راچاپ کنند.چون ساواک راخوش نمی آمد.خجالت بکشید ساواکی های جدید».
گنبدکاووس-محمدعسگری(مقاله)راه من ازراه مردم جدانیست:
«درگذشته چندان دورهمه مردم مملکت چه اسماوچه عملاعضوحزب رستاخیزبوده اند،فقط یک نفرعضویت حزب راقبول نداشت،وآنهم بوسیله دولت هویداازایران اخراج شد،اگرافرادی مانندمن دراحزاب گذشته عضویت وفعالیت داشته این دلیل آن نیست که راه آنان ازراه مردم جدااست؟».
26دی ماه1357روزنامه اطلاعات
پیام نویسندگان وناشران اسلامی به نویسندگان وخبرنگاران روزنامه های کیهان، اطلاعات وآیندگان:
«نیش قلم خودرابه ننگ سانسورنیالائید».
علی اصغرحاج سیدجوادی(مقاله):
«مواظب سرعت حرکت باشید...این ساده لوحی است که هنگامی که ماسرگرم مبارزه بارژیم هستیم تصورکنیم که بیگانگان وایادی وعوامل آنهادرداخل بیکارننشسته اندودرفکرحفظ منافع خودویااحیای منافع تازه تری برای خودازراه نفوذهای مسلکی و اعتقادی درمیان اذهان ساده وافکارانقلابی قشرهای مردم جامعه نمی باشند».
نامه به امام خمینی:نعمت میرزازاده(م.آزرم)شاعرمبارزخطه خراسان( شعری همراه بایک نامه دراختیارروزنامه اطلاعات گذاشته است):
«آقای سردبیر!باگذراندن اعتصابی کوبنده وسازنده به جبران گذشته ای نادلخواه اکنون به جبهه مبارزه خلق خوش آمدید.من نیز همچون دیگر پاسداران شرف قلم به همان دلیل که ازنخستین سال های قلم زنی هایم تاکنون دراین15سال گذشته  به عنوان وظیفه ای اجتماعی هرگزبامطبوعات همکاری نداشته ام،اکنون می بایدبه عنوان واجبی عینی همراهتان باشم».
27دی ماه1357روزنامه کیهان
مسعودبهنود(بیانیه):
«من سخنگوی کارکنان رادیووتلویزیون نیستم.ازآنجاکه هرگاه سخن ویاشایعاتی پیرامون اعتصاب کارکنان رادیو وتلویزیون وداوری های توام بابی انصافی درباره آن شنیده ام خودراموظف دیده ام ازموضع دوستان وهمکارانم دفاع کنم.وتوضیح بدهم. این توهُّم برای بعضی پیش آمده است که احیاناسخنگوی آنان هستم.و یا نمایندگی ویژه ای دارم.همانطورکه همه جاحتی در مجامع عمومی ودرهیات سخنران نیزتوضیح داده ام من تنها همراه وپیوسته وپیروشورای موسس اتحادیه کارکنان رادیووتلویزیون هستم وهمپای آنان ازکارخودداری کرده ام،وگرنه چون کارمند آن سازمان نیستم و هیچ ارتباط رسمی جزتهیه چندبرنامه بارادیووتلویزیون نداشته ام سمتی یانمایندگی نمی توانم داشته باشم.وحال نیزازاین دلیل یابهانه بهره نمی گیرم تادرغیاب یارانم برسرکاربروم.درعین حال حق سخن گفتن وآزادگفتن وازمواضع حق طلبانه دفاع کردن وبرای آزادی بیان دراین دووسیله مهم کوشید،برایم محفوظ است».
معین الدین اسلام:سیدحسنی وسیدحسینی(مقاله):
«درزمانی که امام خمینی پس ازواقعه خرداد42که منجربه شهادت چندین هزارنفر درسطح مملکت شد،درزندان بسرمی بردند.روزی شاه باچندنفربه زندان می رود وبه سلولی که زعیم عالیقدردرآنجازندانی بودندواردمی شود هنگام ورود شاه وهمراهان، حضرت آیت الله خمینی مشغول تلاوت قرآن بودن بطوری که درحقیقت که ازآمدن جمعی به زندان آگاه نمی شوند...لحظاتی می گذرد وایشان سربلند می کنند ومی فرمایند فرمایشی داشتید.یکی ازهمراهان باعناوینی مختلف والقاب خاص شاه را معرفی می کندوآنگاه شاه اظهارمی دارد:مرحوم آقای بروجردی فقط به امورمذهبی می پرداختندوبه امورسیاسی چندان علاقه ای نداشتند.امام خمینی گفتند:مرحوم بروجردی سیدحسنی بودندومن سیدحسینی.وباب مکالمات به همین جاختم می شود.شاه که مقصودآقاراازبیان این مطلب درک نمی کند،پس ازمراجعت به کاخ ازعده ای معمرین سوال می کند:فرق بین سیدحسنی وسید حسنی درچیست؟به او می گویند تفاوت دراین است که امام حسن بامعاویه صلح کرد وامام حسین باشمشیرقیام کرد.آنوقت شاه متوجه می شود که مقصود آقا از این بیان چه بوده است؟».
27دی ماه1357روزنامه اطلاعات
احمداحرار:مملکت رافردایی نیزهست!(مقاله):
 «...شورواحساس ازخصلت های شریف هرملتی است.مردمی که هیجانات خودرا ازدست بدهندلطف زندگی رادرک نمی کنندوبه آسانی مستعدمرگ می شوند... ملتی که شورزندگی راازکف بدهد،ناخودآگاه به هرنکبتی تن می سپاردوهرفلاکتی راپذیرا می شود...منتهاهیجانات واحساسات شباهت کاملی به آب داردکه هرچند منشاءهستی ومبداءزندگی است،وقتی ازحداعتدال خارج شود ودرمسیرصحیح نیفتدویرانی ومصیبت به بارمی آورد...این نکته جای حرف نداردکه آمران وماموران بی رحم بااعمال شرم آورشان جایی برای شفقت درقلب مردم باقی نگذاشته وخشونت ونفرت مردم بی دلیل نیست...بااین حال درست درهمین جاست که جامعه به رهبری مصلحانه وآگاه نیازپیدامی کند..من نمی دانم آتش زدن مغازه هاوبانک هاو سینماهاچه کسی  ویاچه دستگاهی آغاز کرد».
مسعودبهنود:«مامانده ایم وایران(مقاله):
«اینک او رفته است.مامانده ایم وایران...رهبری راازخودکامه گرفته ایم به خودکامگی واننهیم...خودکامگی رادفع کنیم.سوال این است به جای خودکامه چه بنشانیم. اندیشه رادرکاخ های سرفرازخانه هایمان،هرچقدرکوچک هرچه تاریک و سرد،تاج اندیشه بگذاریم...خودکامگان می روند...این سرنوشت متحوم همه آنهاست.اما خودکامگی نمی میرد،مگر بااندیشه هایمان برانیمش».
احمدعلائی(یادداشت):
«به گمان نگارنده«به آذین»درآن محیط دانش برروی این نکات کلیدی که بایستی چشم اسفندیارجنبش ملی مردم ستمدیده ایران است می خواست برای صدمین بارتاکید وتصریح کندوچه محیطی بهترازمحیط دانشگاه برای طرح وتکراراین مسائل.  دریغاکه چنین خواستی بابی دانشی هاوبی خردی های مشتی انحصارطلب برآورده نشده است که مردم بعدازمدتی بگویند:ازطلاگشتن پشیمان گشته ایم مرحمت فرموده مارامس کنید...امادرست پس ازحضورایشان(به آذین)درپشت میکرفون عده ای عناصرترسووواقعامرتجع که متاسفانه خودراهوادارجمهوری اسلامی جامی زدند بزور میکرفون راازدست ایشان گرفتندومانع سخن گفتن ایشان گردیدند».
27دی ماه1357روزنامه آیندگان
گزارش:بحث روز؛بحث کنیم یا بحث نکنیم؟(گروه گزارش آیندگان):
«...این روزهابیشتردرصحن دانشگاه گروه هایی گردهم دراین باره بحث می کنندکه آیااکنون وقت بحث کردن است یانه؟...عده ای معتقدندکه عناصرضدمردمی کوشش می کنندباهیزم گذاشتن زیردیگ بحث میان صف متشکل مردم شکاف ایجادکنند... 25سال پالان بردوشم نهادند،دیگر نمی خواهم ناآگاهانه چیزی راقبول کنم».
28دی ماه1357روزنامه کیهان
پنج تن ازاستادان دانشگاه تهران:
«...مبارزات حق طلبانه ملت ایران به مرحله نوینی گام نهاده...ولی متاسفانه چنانکه ازتظاهرات وپاره ای ازجلسات سخنرانی چندروزاخیربرمی آید،عده ای گاه به سابقه انحصارطلبی زمانی به علت تعصب واغلب ازسرکم آگاهی،وحدت راباخودشیفتگی اشتباه کرده اند...چرادرجلسات وتظاهرات،نیروهایی باپنهان شدن درزیرلوای حمایت ازحضرت آیت الله العظمی خمینی به انحصارطلبی وتفرقه افکنی مبادرت می کنند؟».
 فریدون تنکابنی(یادداشت):گپ چای وسیاست!
«گفتم:شنیده ای که آقای بختیاربه دنبال دستگیری گروهی افغانی مسلح...»گفت: اولاایشان به عنوان یک رجل سیاسی بایدزیرک ترازاین می بودندومی فرمودند ضد انقلاب صادرمی کنند.چون رژیمی که ایشان افتخارخدمتگزاری آنرابدست آورده اند، مدعی انقلابی بودن،ثانیابه گنجشک گفتندمنار...».
28دی ماه1357روزنامه اطلاعات
«محمود کامیاب:مادرختیم واسلام خورشید(مقاله):
«برداروخواهر!درختان مائیم،خورشیداسلام است که این بارازافق روشن دل امام خمینی طلوع کرده است زمستان استبدادمی رودتاجای خودرابه بهارحکومت اسلامی بسپارد».
محمدعلی سفری:تعیین سرنوشت مطرح است نه اصلاح قانون اساسی:(مقاله)
«چون دراین دنیاهیچ چیزبه غیرازنظام طبیعت وقوانین خداوندی،دائمی وابدی نیست قوانین بشری ازجمله قوانین اساسی که مردم بادرنظرگرفتن شرایط زمانی ومکانی وضع نموده اندوبه موقع اجرامی گذارندنیزباتحول وتکامل شرایط و خصوصیات مذکور لزوماوضرورتا تغییر پیدامی کنند».
30دی ماه1357روزنامه کیهان
راجی زمان صمغ آبادی:درسی برای رهبران آینده(مقاله):
«...عرف روزنامه نگاری این است که درچنین برهه ای نظرروزنامه درباره شخصیت شاه وحاصل اعمالش بیان گردد.امابه اقتضای مسئولیت ملی وانسانی که بدتر از مسئولیت صرف حرفه ای است،بحث درموردشاه رابه آینده موکول می کنیم. ما معتقدیم انقلاب ایران اصیل،انسانی ومردمی است.نبایدگذاشت کمال اخلاقی انقلاب ازخصومت های فردی که دارد،دورگردد...ومهم ترازهمه دررهانمودن لگام دشمنی های فردی خطر انحراف راه انقلاب نهفته است.ملت ایران بافردرویارو نبوده است.گویاجلادمشهورساواک تیموربختیاردرهنگام ترکتازی خودگفته بود:«ملت ایران مُرد»اوخودقربانی جنگ قدرت خانگی شد.رژیم هم ازخیانت های اوتصویری سیاه ترسیم کرد.اماهدف روشن ساختن حقیقت نبود.بهرحال رژیم درعمل همان سیاست «ملت ایران مُرد»رادنبال می کند.سیاست«ملت ایران مُرد»تازه نبود.تمام نظام های استبدادی،بخصوص ازنوع جدید«فرمانروایی فن شناسان»می کوشند ملت های خود راازنظرسیاسی بکشندتاخودزنده بمانند.به عبارت دیگرامنیت اینگونه نظام هامبتنی برناامنی کامل شهروندانش است».
گفت وشنود جلال سرفرازبادکترباقرپرهام(جامعه شناس وعضوکانون نویسندگان):
«امام خمینی بهترازهمه می دانندکه چه خطرهایی ممکن است ازجانب قشریون نهضت مردمی اسلامی راتهدیدکندوچگونه باید بااین خطرهامبارزه کرد...جنبش کنونی ایران راچگونه می بینید؟یک حرکت اعتراضی ساده یا یک انقلاب؟...:بی تردید یک انقلاب.چراکه سخن برسراصلاح مکانیسم ها عمل انتقال قدرت درسطح تاریخی، عملکردنیروهای اجتماعی وگشودن مرحله ای تازه درتاریخ جامعه ماست... اما قشری گری ممکن است درلباس دیگری جلوه کند...؟:منظورتان این است که ازجناح دیگر،یعنی از جناج چپ؟بله.:این خطرهست.اماتوجه کنیدکه«چپ»امروزبا«چپ25» سال پیش تفاوت اساسی دارد.چپ امروز شکست مصدق ومصیبتی راکه بدنبال به بارآمدراتجربه کرده است وباید علی الاصول بداندکه اهمیت یک حکومت دمکراتیک ملی وضرورت تاریخی آن تاچه حداست؟:شمانسبت به آینده خوشبین هستید؟:باید بگویم بسیارامیدوارم...خطرهای قشری گری ازاین یاآن جناح در هر صورت اگرپابگیرد ومردم را به جان هم بیندازدبی گمان عامل تسریع کننده حرکت«ضد انقلاب»خواهد شدومصیبتی صدبارعظیم ترازمصائب گذشته برسرملت ماخواهدآورد».
دکترمحمدرضاصالحی کرمانی(مقاله):
«...خوشبختانه حکومت اسلامی درصحنه تاریخ الگویی زنده وگویادارد.حکومت اسلامی رامی توان باتمام مشخصاتش درحکومت علی(ع)به صورت زنده وبرجسته مشاهده کرد...بلی باقاطعیت می گویم.حکومتی که ازحمایت امام خمینی برخوردار خواهدبود.حکومت اسلامی است.حکومتی که نسبت به تمام مردم چه مسلمان و چه غیرمسلمان چه موافق وچه مخالف نه تنهابراساس عدل وقانون رفتارمی کند، بلکه نسبت به همه آنهاعشق می ورزد».
30دی ما1357روزنامه آیندگان
فریدون جنیدی:آقای بختیارحمایت آمریکاازشما،شمارانجات نخواهدداد!(یاداشت):
«آقای بختیارازمجلس رای اعتمادعمومی می گیردکه ملت اعتمادی به آن ندارد..ای کاش شمابه ملت پشت نکرده بودیدآقای بختیار...ملت ایران به وام آمریکایاکشورهای اروپائی نیازمندنیست...گوئی آمریکا به پیروی ازیک رسالت الهی موظف است که دربرابرهمه انقلاب های جهانی جبهه بگیرد.اماامروز ملت ایران به دولت آمریکانشان خواهددادکه پاسبانی گرگ بررمه گوسفندان جاودانی نیست».
نامه به آیندگان(الف.الف):
«ازهم اکنون زمزمه های شومی شنیده می شودکه بنای نفاق افکنی ویا احیانا دیکتاتوری تازه راپی ریزی می کند.بایددانست هرنظامی که بر پایه دمکراسی استوار نباشدنمی تواندپای برجابماند.وبزودی جامعه دست خوش انقلاب خونین دیگری خواهد بود».
عمید نائینی:دیکتاتوری نه،درهرلباسی(مقاله):
«شایددرست به همین دلیل است که ماروزنامه نگاران  بایددیکتاتوری راچه درهیات تاج وتخت،چه درجامه مذهبی،چه دراونیفورم نظامی ویاهرلباسی دیگرنپذیریم و محکم بگوئیم نه....ازسوی دیگرهمه گروه های طرف بامطبوعات باید به خاطرداشته باشندکه اگردرجامعه ای ابرازعقیده آزادنباشدازاشتباه نمی توان پرهیزکرد.وبرای اصلاح هراشتباه بایدبهائی بیش ازاندازه گران پرداخت».
30دی ماه1357مجله نگین،ش162
دکترمهدی پرهام(مقاله):
«مراسم تاسوعاوعاشوراسوگواری نبود.یک حماسه غرورآفرین بود.مردمی که صحنه سازان خارجی وداخلی آنهارابه عذرعقب افتادگی درگذشته زنده بگورکرده بودند، بامشت های گِره کرده قبورسیاسی خودراشکافتندوحیات پرافتخار خودرااعلام کردند.بی تردید تاریخ ایران تاامروز عظمتی به این پایه ازانبوه خلق درنفی وضع موجود واثبات موجودیت خویش درسازندگی آینده درخودضبط نکرده است.نه من،هر شرکت کننده ای ازفرط غرورسربرآسمان آینده وهویت اصلی وملی خودراکه سعی می نمودندقلابی آنرا به اوتلقین کنند،لمس می کرد.غرب دریک حرکت فهمیدملتی مترقی تر از اودرجلوش قدم برمی دارد...همه دربرچیدن خاندان پهلوی هدف مشترک داشتند.اما درسازندگی بنایی جدید،سلیقه مشترک ندارند.سلیقه مشترک راباید باگفت وگووبحث وانتقادبوجودآورد».
1بهمن ماه1357روزنامه کیهان
بنی صدر:
«بانظرخواهی ازموافقان ومخالفان،حکومت اسلامی به رای عمومی گذاشته می شود...نبایدعکسی راپائین بیاورندوعکس دیگری رابالاببرند...سانسورچه باوسائل ذهنی وچه عینی،مخالف قطعی بااسلام است.وبانص صریح قرآن درتضاد...روزنامه هابایدهمه خبرهارابنویسند...برای خبر نمی توان درصد تضمین کرد».
ب.امید:تنهایک سنگرفتح شد(مقاله):
«اهوازهمین چندساعت پیش به خون کشیده شد.شیوه قتل عام هم چنان دردستور روزقراردارد.برای خون خواهی آنان متفرق نمی توان عمل کرد«تفرقه»آخرین امید دشمن است.ناامیدش کنیم.باشعارهایمان دهان یکدیگرراندوزیم.مشت هایمان رابه سینه یکدیگرنکوبیم.خون شهدایمان راپایمال نسازیم».
بازگشت ساعدی وبراهنی به ایران:
«غلامحسین ساعدی نویسنده معروف ایران که برای شرکت درمبارزات خارج کشوربه آمریکا وبعدبه انگلیس رفته بودبه تهران بازگشت.رضابراهنی که برای برنامه ای مشابه به آمریکا رفته بود،بهمراه15تبعیدی سیاسی ازجمله هوشنگ سپهر،جواد صدیق،پرویزنجفی وبابک زهرایی ساعت8صبح فردابه ایران بازمی گردند».
علی اصغرحاج سیدجوادی:قالب ومحتوای انقلاب ما(مقاله):
«مساله اساسی انقلاب بابرقراری عدالت اجتماعی واقتصادی ونابودی کلیه بنیادهای سیاسی استبدادی حاکم برجامعه است واین عدالت بایدازهرگونه وابستگی به کانون های استبدادی واستعماری جهانی رها باشد».
ازرضاطوسی:رسالت خون شهیدان وصداقت رهبر(مقاله):
«مامردم ایران هم اکنون درآستانه پیروزی ای بزرگ قرارگرفته ایم.اینک باید به فکر پاسداری این نعمت برزگ افتیم.وبه یقین یکی ازمراحل عمده پایداری هرنعمت و موهبت شناخت درست آن است».
لوموند:عصیان تشیع:روشنفکران مذهبی ازدوران اختناق سیاسی حاکم،به طرح مبانی جمهوری اسلامی امروز پرداختند(مقاله):
«مقاله امروزلوموندبین المللی،ترجمه دکترابراهیم ثنایی،استادیاردانشگاه علم و صنعت ایران،6دسامبر1978،پانزده آذر1357::درحالیکه«ساواک»و«سیا»دراوهام خطر «کمونیست»وتهدیدازناحیه شوروی غرق شده بودند،عوامل بیداری عمومی مردم که ایران رادگرگون ساخته بودند،نقش نهضت اسلامی درمبارزه علیه خاندان پهلوی راپیش بینی نکرده بودند.زیراکه شیعه ایرانی دراکثرمواردبصورت عامل مذهب با ماهیت ملی ظاهرمی شوند...بانادیده گرفتن این اقلیت های تاریخی دولتمردان تصور کردندمساجدوسازمان های مذهبی درحال اضمحلال هستند...بطوراعجاب انگیزی بایدگفت که شخص شاه ناخودآگاه عامل اصلی این حرکت بوده است...رهبران مذهبی با یک شبکه باورنکردنی ومریدانشان به عمل پرداختند.بدون آنکه در معتقدات خودتغییری بدهند...این نوسازی هماهنگ باراهی بودکه توسط متفکر بزرگ قرن19 جمال الدین افغانی(منظورسیدجمال الدین اسدآبادی است)ارائه شده بود...مسجد که دراین اواخر فقط محلی برای دعاونماز،قرارومدارواندیشیدن شده بود،مجددابه پناهگاه معنوی مردم دربرابرساده گرایی ناشی ازاقتصادآزادکه فسادرا ترویج داده و ارزش های سنتی رالگدمال کرد،تبدیل گردید...اصلاح طلبان ومتفکرین از سال1906تا  1905که رژیم مشروطه سلطنتی که درحال حاضرنیز وجودداردولی به آن عمل نمی شود،بتصویب رسیدتاسال1925که رضاشاه پهلوی سلسله قاجاررا برانداخت متناوبا جنبش هایی صورت گرفته وسلاطین رامجبوربه دادن امتیازاتی نموده اند...پس ازآن مذهبیبون اصلاح طلبی چون آیت الله طالقانی ومتفکرینی چون مهندس بازرگان در عرصه مبارزه ظاهر شدند.این مبارزین سعی می کردندجمهوری اسلامی مدرن را تشریح کنند.مشهورترین آنهادکترعلی شریعتی بانوشته هاو سخنرانی هایش در مساجدی که توسط اصلاح طلبان کنترل می شده ومشهورترین آن حسینیه ارشاد درتهران است،تاثیرقابل ملاحظه ای برروی نسل جوان گذاشت.اوپس ازآنکه بوسیله ساواک بارها بسختی شکنجه شدچندسال قبل در لندن درگذشت.ولی تالیفات اوکه مدتهاممنوع بودمجددادرایران باتیراژبسیارزیادی فروخته می شود».
دکترمهدی پرهام(مقاله):
«اگرانقلاب هاباخشونت بتوانندبه پیروزی برسند،جزباگفت وشنودنمی توانندپایدار بمانند»(نقل ازآلبرکامو)....پس ازدوماه سانسورکه بظاهرقلم هادربندبود،حالابرای اولین بارکه فرصت ارتباط باخوانندگان دست داده است شاید به نظررسد قبل ازهرچیز می باید ازمقاومت تحسین آمیزارباب جراید سخن آغازکنم.اما من دراین مدت جرایدرا درحال تعطیل نمی دیدم.سانسوری هم احساس نمی کردم.جرائد بجای اینکه روی کاغذمنتشرشود،روی دیوارخیابان هاوکوچه هاودروپیکرمنزل هاومغازه هامنتشرمی شد.وسانسوروخودسانسوری هردوبکلی ریشه کن شده بود.وآنچه 25سال من و امثال من جرات تحریرآزادآنرانداشتیم،نویسنده های دریادلی پیداشدندکه همه رادر چندجمله خلاصه کردندونوشتند.منتهااین نویسندگان مثل ما،خودسانسوری نمی کردند...اعتراض همان پدیده ای است که درسال1968،نیمه انقلابی درفرانسه بوجود آوردوموضوع گفت وشنود(دیالوگ)دانشجوواستاد،کارگروکارفرما،وپدران وفرزندانمان را مساله روزکرد.واصل حاکمیت ومحکومیت قراردادی وازپیش ساخته شده رامتزلزل نمود.واین موضوع بسرعت اروپا وآمریکا وآسیا رافراگرفت وبه ماهم رسید.منتهامامثل همه چیزادای آنرادرآوردیم.فرض این است که جنبش امروزجنبشی است که به مساله روزجهان گِره خورده وآیت الله خمینی رابخصوص ازآن هنگام که درپاریس اقامت کرده بیک چهره بین المللی مبدل کرده است.ودرداخل نقش آثارمرحوم دکتر شریعتی دربیان مذهبی این اعتراض غوغاکرده است.اوجوانان رابحرکت درآورده و مذهب رابرای آنهاازحالت افیون ملت هاخارج کرده وفراترازنظرات لنین واستالنین و مارکسیسم به اوج درآورده است.این بازسازی که ازاصل«اجتهاد»مایه گرفته وعقل رامحور افعال واعمال قرارداده،فروع دین راقابل تغییروتفسیرمی نماید ومذهب رااز حالت ایستایی وجمودیت خارج کرده وبه آن حالتی سیال وپویامی دهدکه دریک نقطه توقف نمی کندواتصالا درحال جنبش وبازآفرینی است...دلیل این نوگرایی را امروز می توان دراعلامیه های آیت الله طاالقانی ملاحظه کرد.که به هیچ وجه سخن آخوندی ندارد...اکنون که دوران انتقال قدرت آغاز شده،دولت باید ازاین خوی ومنش آیت الله طالقانی بهره گیردواختلاف خودرا باجبهه ملی حل کندوازآیت الله خمینی یاری بگیرد.ونقش سیاسی خوددراکنارنقش معنوی آیات عظام بثمر برساندواگر نتوانست باید کنار برود».
جوادطالعی:ملت برای انتخاب درست فرصت می خواهد(مقاله):
«دولت موقت ائتلافی باعضویت رهبران تمام گروه های فکری موجودجامعه تشکیل شودوازحمایت جامعه روحانیت مبارز ایران بویژه حضرت آیت الله خمینی برخوردار شود.  این دولت موقت انتقالی برای مدتی معین(دست کم6ماه)ضمن بکارانداختن چرخ های اقتصادی متوقف شده ی کشور،آزادی وامنیت سخن گفتن واظهارنظررابرای همه افرادوگروه های دواطلب فراهم آورد...بعدازاین مدت معین،هنگامی که احساس شدهمه ملت نسبت به همه مواضع وطرز تفکرها آگاهی سیاسی نسبی رابدست آورده اند،رفراندومی برگزار شود.این رفراندوم الزاما نظیر اغلب رفراندوم های تاریخ مردم رابرسریک دوراهی(مثلا جمهوری اسلامی یا جمهوری مطلق)قرارندهد،بلکه از همه بخواهدهرسیستم حکومتی رامناسب جامعه می دانندپیشنهادکنند...نتیجه چنین رفراندومی روشن خواهدکردکه کدام سیستم حکومتی طرفداران بیشتری دارد...حرف آخراینکه جامعه ماتنهادرشرایطی موفق خواهدشدعلائم واپس ماندگی رابسرعت پشت سرگذاردکه ازهمه استعدادهای خلاق خود،استفاده راببردواین ممکن نیست مگر بامحترم شمردن اصل آزادی عقیده وبیان برای همه».
1بهمن ماه1357روزنامه اطلاعات
دکترمحمدعلی اسلامی(ندوشن):(مقاله):
«تاکنون به علت اختناق وفضای خاصی که درمطبوعات حکمفرمابود،عادت من براین نبودکه مطلبی به روزنامه هایاهفته نامه بدهم.اکنون که چشم اندازدگرگون کننده ای درپیش است باتعظیم برآستان ملت ایران که این آزادی رابدست آورده وستایش ازصاحب قلمانی که به نحوه عطشان ازآن دفاع کرده اند،قلم رابدین سومی گردانم...ازمقاله برایران چه گذشت؟».
غلامحسین ساعدی:«دولت منتخب شاه رامردم نمی پذیرند».
«دکتررضابرهنی با14شاعرونویسنده تبعیدی فردا واردتهران می شوند».
حسن صدر:«اسلام اصیل برمبنای جمهوریت،دمکراسی وسوسیالیسم بناشده است».
1بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
دکترح.م.ذوالبنین:آزادی بیان آری،توطئه نه!(مقاله):
«...هموطنان مارکسیست ماگله دارندکه مسلمانان امکانات اظهارعقیده رادر انحصار خودگرفته اندوآزادی بیان راازآنان سلب کرده اندواین خلاف اظهارات امام خمینی است که می گوینددرصورت عدم توطئه مارکسیست ها درابراز عقیده آزادند...به نظر می رسدکه منظورازتوطئه خوب روشن نشده است...درخاتمه ازهمه نیروهای مبارز خصوصاهموطنان مارکسیست واقعی تقاضادارم که ازتاریخ عبرت بگیرندو باجلوگیری ازدست پاچه گی وفرصت طلبی آنچنانی،ازشکست انقلاب ...جلوگیری کنند...».
محمدممکن(پاسخی به نامه ی دکترمصطفی رحیمی)؛رسیدن به خدا از درون توده ها:
«نویسنده نامه ی«چراباجمهوری اسلامی مخالفم»بدلائلی که خودبدست می دهد تحت تاثیروتلقی بینش خامی ازمذهب اروپایی عصرحاضراست...چه تضمینی وجود داردکه یک سیستم جمهوری بدون پشتوانه ی فکری معنوی واخلاقی خوب عمل کند؟....دراسلام طبقه ای به اسم روحانیت وجودندارد...مقاله مذکور باآنکه خیلی مفصل است،ولی محصوراصلی آن بیشتردرموضوع جدانگه داشتن حکومت جمهوری ازمحتوای دینی(دراینجااسلام)آن است.درستون پنجم صفحه4می نویسد:«تکرارکنم که قواعدمعیشتی اسلامی،سیاسی،اقتصادی،اجتماعی،برای حل بحران های امروزی کافی نیست».این نکته ازعدم توجه نویسنده به عناصرمختلف  اسلام،ازآن جمله اجتهاددراسلام است».
بهروزامیری دوان(مقاله):
«...این روزهادردانشگاه تهران وسایراماکنی که مردم برای ابراز تنفرازدیکتاتوری اجتماع می کنندچنان اتمسفری برقراراست که به انسان این احساس را دست می دهدکه استبدادوخفقان نوینی داردجایگزین خفقان رستاخیزی می شود،اماباچهره و پرچم وشعاری دیگر.کسانی که گویاخودراوارثین بلامانع جان فشانی های خلق های کبیرایران می دانندبه میدانداری وتفتیش عقاید وسِرگویی عناصروگروه هایی که با سیستم تک حزبی رهبری انفرادی دیروزوامروزوفرداکرده ومبارزه ومبارزه خواهان می پردازند...اگرقرارباشدکه برای جنبش دلسوزی شودهرکسی می داندکه سازمان چریک های فدائی خلق محق ترازآقای حجازی وامثال ایشان هستند....آقای حجازی فراموش کرده است همان زمانی که ایشان دراختناق نفتی به سخنرانی درمورد مسائلی که جواب گوی خواست لحظه ای مردم نبود،مشغول بودند،چریک های فدائی قهرمان،این برگزیدگان فرزندان خلق،رگبارمسلسل هایشان را به عنوان اعتراض به رژیم دیکتاتوری واعلام جنگ به آن درجنگل های سیاهکل به صدا در آوردند...».
نوشته ای ازمفتون امینی:حکایتی دیگر وشکایتی ناگزیر!
«...مرزهای همبستگی رابشناسیم.ازدستاوردهای تجدددرزمینه های فرهنگی و زیستی حراست کنیم...بی پرده بگویم تفاوت سلیقه هادرمسائل ظاهراخصوصی مطرح وگروه کثیری ازتحصیل کرده گان وروشنفکران وآزادمنشان وآشنایان به افق هاو آبشخورهای مدنیت قرن بیستم می گویند که نبایدپدیده ودستاوردهای سالم تجدد رادرزمینه های فرهنگی وزیستی به تغافل یاتعارف ازدست بدهیم وبه دوران پندارها ومعیارهای بحث ناپذیروعصرریاضت های توجیه نشده برگردیم.این ها می گویندکه اگردیروزکتاب موش وگربه عبیدزاکانی ممنوع بود،ازکجامعلوم که فردادفتررباعیات حکیم عمرخیام چنین نباشدوقس علیهذا...».
2بهمن ماه1357روزنامه کیهان
علی اصغرحاج سیدجوادی:عدالت هدف است...وراه های آن...(مقاله):
«عجباکه برسربحران کنونی ایران،دولت های اسرائیل ومصروعربستان سعودی نگران می شوندودراین نگرانی باهمه دشمنی هایی که باهم دارنداتفاق نظردارد.بحران ایران دولت های زیادی رانگران کرده است.دولت هایی که بخش مهمی از شکوفایی های اقتصادی خودشان رادرورشکستگی افتادن ایران بدست آورده اند».
مقاله رضاطوسی:رسالت خون شهیدوصداقت رهبر(بقیه ازشماره پیش):
«سمبولیسم غنی وباورتشیع این نهضت،صرفن نظرازجنبه کلی آن-دربستراعتقادی-که مبارزه رسالت توحیدی باحکومت طاغوتی است،ویژگی دیگری داردوآن این است که درفضای مذهب تشیع،طرح ریزی وتعقیب شده وازطریق مرجعیت تشیع پیشنهادو رهبری گشته است وهمین امر خودکافی است که نهضت راتاچشمه خورشید بالا ببرد.وفروزان کندوتاغافله عاشورابرساند...شخصیت امام خمینی تاآنجا عظیم است ونقش آن درآفرینش این انقلاب بی نظیرتاآنجاعمیق است که بسیاری این روایت راکه نقل می شوددرحق ایشان صادق می دانند.روایت این است:«رجل من اهل قم فیدعو الناس الی الحق یتجتمع معه قوم کزیرالحدبدلاتزلهم الریاح العاوصف ولایعلمون من الحرف ولایجنون علی الله یتوکلون والعاقبته للمتقین»(سفینه البحارج2ص446):یعنی مردی ازقم مردم رابه حق دعوت می کندگروهی گرداورامی گیرندونهضت او را برپای می دارندکه مانندتخته های پولادمحکم ونیرومند،طوفان های سهمگین نمی تواندآنرا ازجای برکَنداین مردم ازجنگ ودرگیری خسته نمی شوندو از چیزی نمی ترسندآنها اهل توکلندوعاقبت نیک ازآن مردم پرهیزکاراست».
مصاحبه باقطب زاده درباره احزاب،روزنامه هاوسینمادرجمهوری اسلامی:
«سینماهابایدبازباشندوروزنامه هاهرچه می خواهندبنویسند،همه احزاب،حتی مارکسیست ها می توانندتبلیغ کنند».
«وی درپاسخ به این سوال که نقش حضرت آیت الله خمینی دراین جمهوری چگونه خواهدبودوآیاوجودایشان درقانون اساسی پیش بینی خواهدشد؟
گفت:حضرت آیت الله خمینی یک رهبرعالی مردم است که دولت مردم راهدایت می کند.اما وجودایشان به عنوان فردطرح نمی شودوالزامی نیست که درقانون اساسی ازوی نام برده شود.ماسعی می کنیم بدعت بدگذاشته نشود.
آیادرتقسیم ارث تغییراتی داده می شود؟
خیر؛زیرامردبه حکم اینکه وظیفه تامین هزینه زندگی رابه عهده داردباید ارث بیشتر هم ببرد».
فریدون گیلانی:ماجهان راتکان داده ایم(مقاله):
«ازغروب آفتاب،تاطلوع آفتاب،هیچ هواپیمائی حق نداردازمرزهای هوایی ایران بگذرد. ناگزیردربازگشت ازسفری کوتاه که برای دادن آگاهی های لازم ازجنبش مردم ایران به مردم آلمان وایتالیاصورت گرفته بود،شب رادرکویت اطراق کردیم.گفتیم شب رادر هواپیماسرمی کنیم.گفتندخطرناک است.اجازه نمی دهیم.گفتیم درسالن فرودگاه چُرت می زنیم،گفتندخطرناک است.آخرش هم پاسپورت وبلیت هواپیماو هر چه راکه داشتیم ونداشتیم برداشتندوتحت الحفظ بردندمان به هتلی که نزدیک فرودگاه بود.  یک مامور گذاشتندکه ایرانی هابه شهرنزنندوتماسی بامردم نگیرند. تعجب آوربودبا این حال صبح درفرودگاه پرسیدیم چرا؟جوابشان طوری بودکه دیدیم شب قبل چیزی نمانده بوددنبال چندچریک فلسطینی بگردندکه بیایندضامن ما شوند که ازجانب ما خطری متوجه کویت نمی شود.انگلیسی هاهم همینطورفکرمی کنند.  آلمانی هاو ایتالیایی هاهم،این روزهاسختگیری زیادی درباره ورود ایرانی هادنبال می کنند. آمریکاهم که درفکراخراج دانشجویان ایرانی ست.وخلاصه،جنبش ماچنان کَکی به بعضی مواضع غربی هاورژیم های خودکامه منطقه ی خودمان انداخته که خیال می کنندهرایرانی بمبی ست که ممکن است هرلحظه منفجر شود...وماکه جهان راتکان داده ایم وچنین پرشکوه درتمامی جهان متجلی شده ایم،می دانیم که سرنوشت مادراتحادوپیوند نهفته است».
علی اصغرحاج سیدجوادی:
«چراآمریکابافروش میلیاردهادلاراسلحه وبکارگماشتن سی،چهل هزارکارشناس نظامی درایران به خرج ماایران رابخیال خودبه صورت ژاندارم منطقه درآورده بود؟برای اینکه دیگر نمی خواست باپول مالیات دهندگان آمریکایی هزینه سیستم دفاعی خود رادرمنطقه خاورمیانه وخلیج فارس تامین کند...انقلاب اجتماعی ماراهی جزاستفاده ازمعیارهای دمکراتیک سوسیالیستی براساس اررزش های مذهبی وقومی و خصوصیات جغرافیایی وتاریخی جامعه ندارد».
نامه موسسه انتشاراتی امیرکبیربه سردبیرمحترم روزنامه کیهان:
«مایه تاسف است که دراین روزهاکه همه مامردم ایران بایدیکپارچه درراه نهضت آزادیخواهی ورهایی بکوشیم،فرصت های مبارزه رابه تسویه حساب های شخصی واعمال اغراض خصوصی هدردهیم.دراین روزهاکه یک سطرازصفحات روزنامه هاارزش ناسنجیدنی دارد.وقت حروفچین ومصحح وکاغذروزنامه راباواردآوردن اتهام به آقای فلان وچاپ توضیح اوکه به خدامن درساواک یا...نبوده ام،یابدنام کردن آقای بهمان و چاپ توضیح اوکه به دین وایمان قسم من سازشکارنیستم(کیهان،شنبه28دی ماه صفحه2پائین صفحه)تلفن می کنیم.آیااین است آنچه مردم بخاطرش شهیدمی شوند؟آیااین است هدایتی که ازمطبوعات مادریغ نمی داشتند؟...باری هفته پیش دقیقاروزشنبه16دی ماه بودکه درباره اختلاف انتشارات امیرکبیربامعدودی ازکارکنانش خبری درصفحه6روزنامه کیهان درج شدکه به کم وکیف لحن خصومت آمیزآن کاری نداریم.جوابی نوشتیم وفردای همان روزبرای روزنامه کیهان فرستادیم که چاپ نشدو نشدتادرست یک هفته بعدبازهم روزشنبه یک مقاله دوستونی«مهدی ماکان»و با لحنی سراپافرق ودرمحلی چشمگیرتر،یعنی درصفحه آخرچاپ شد.ولی آقایان ماکان هابایدبدانندکه1-اگراین مصححان بخشی ازدایره تولید امیرکبیرمسئول ترین روشنفکران مملکت بودند،پس مجاهدان وشهیدانی همچون شریعتی،آل احمدو بهرنگی ودهقانی وفرزندان رضایی چه هستند؟2-کتاب«ده شب ازشب های شاعران و نویسندگان ایران درانجمن فرهنگی ایران وآلمان،مهر1356»راآنقدربتانی گذراندند و ماآنقدربامصححان این کتاب کلنجاررفتیم که کتاب درست14ماه بعدازشب های شعربه بازارعرضه شدوتازه بخاطرهمین کتاب بالغ بریک میلیون ریال حقوق ماهانه ازامیرکبیر گرفتند3-امیرکبیرزمانی«مادر»اثربرتولت برشت راچاپ کردکه همه ناشران ازشدت اختناق چنین کتابهایی راپس می زدند..آقایان ماکان ها!آیاوجودیک موسسه انتشاراتی بزرگ ملی که ازبدو تاسیس خودتابه امروز نه به هیچ مقام ودستگاه دولتی وغیردولتی ودارودسته ای وابستگی داشته ونه ازآنهاکمکی خواسته،پاگرفته است وجزکارشکنی وزورواختناق وزیان های فاحش،نابودی کتابهایش بوسیله دستگاه خیری ندیده است،برای مملکت سبب ننگ است یاافتخار؟4-ماهیت روابط امیرکبیرو مولفان ومترجمان راازسیمین دانشورهاوصدربلاغی هاومحمدقاضی هاواحمد محمودهاوابراهیم یونسی هاوشاهرخ مسکوب هاومعین هاوآریانپورهاو صدها نویسنده ومترجم گرانقدری که باامیرکبیرهمکاری دارند،بپرسید.نه ازاین به اصطلاح مسئول ترین روشنفکران5-آقایان ماکان ها،زمانی که امیرکبیربه چاپ تاریخ علوم و تاریخ مشروطه وفرهنگ معین وقصص قرآن وبرهان قرآن ووو...همت گماشت چندتن ازشما به اصطلاح مسئول ترین روشنفکران ازمادرزاده بودید؟».
2بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
ابوالحسن بنی صدر:(درمصاحبه):
«هرکسی آزاداست آنچه می خواهدبنویسد...مردم آزادندروزنامه ای راکه موافق میل شان بود،بخرندوگرنه سراغ روزنامه های دیگربروند».
«سیدابوالحسن بنی صدر،یکی ازنزدیکان حضرت آیت الله خمینی درگفت وگوئی با کیهان درپاریس ضمن تشریح چارچوب حکومت اسلامی،اعلام کردجمهوری اسلامی ونظریات مخالف آن به بحث گذاشته خواهدشد».
بنی صدرضمن اعلام این خبراظهارداشت:
«طرح تئوریک مساله حکومت اسلامی رامن شخصاکردم ومبانی واصولش راهم منتشرکردیم.البته درسال1347که مساله برای اولین بارآقای خمینی ابتکار کردند و آنرابصورت درس عنوان کردندوگفتنداین اساس رامطرح می کنیم تااهل فکر بنشینند ودرباره اصول وفروعش بحث کنند».
وی درپاسخ به این سوال که آیا سرمایه را بدون سودمی توان درنظر گرفت؟گفت:
«بله.این ممکن است.یعنی پیش ازاستهلاک  سرمایه به صاحب سرمایه نبایدسود داد.به سرمایه دراسلام نفع تعلق نمی گیرد.یعنی کسی که کارمی کند،می تواندکار خودراتبدیل به سرمایه کند».
ازوی پرسیده شد:آیااین خودبرسرمایه افزودن نیست؟وآیاچنین سیستمی مجددابه انباشت سرمایه منجرنمی شود؟
وی گفت:«نه.نمی گذاریم بشود!».
بنی صدردرپاسخ به این سوال که جواب اسلام به سوال چه سیستم اقتصادی چیست؟گفت:
«هم اقتصاد مارکسیستی وهم کاپیتالیستی براساس نُدرت استواراست وکار اقتصاد دراین دوسیستم این است که منابع نادررابه مهم ترین نیازها اختصاص بدهند.اما اسلام می گویددرطبیعت ازهمه چیز به اندازه ی کافی وجوددارد...».
مثلانفت،به اندازه ی کافی وجوددارد؟
بنی صدر:«بله وجوددارد.مگر مجبورید این همه نفت مصرف کنید؟».
اعتراض مدیرانتشارات امیرکبیر به گزارش«گروه آزادی کتاب واندیشه»:
«انتشارات امیرکبیردست تکدی به سوی هیچ مقامی دراز نکرده است....آن زمانی که نویسندگان راشکنجه می کردند،کتاب های امیرکبیرراساواک می سوزاندومدیر آنرا به محاکمه می کشید،این گروه کجابود؟وچه می کرد؟».
3بهمن ماه1357روزنامه کیهان
دکترمحموددرویش(عضوجبهه ملی واستاددانشگاه):
«...انقلاب هایی که تاکنون درجهان صورت گرفته را مقایسه نمودونتیجه گرفت:درتاریخ همه مسائل جهان تاکنون همبستگی ویکپارچگی واتحادی شبیه به آنچه امروزدر مردم ایران می بینیم،مشاهده نشده است».
رضاطوسی(یادداشت):رسالت خون شهیدان وصداقت رهبر(3):
«...وحدت رهبری راباید حفظ کرد...یکی دیگرازموفقیت های این انقلاب دروحدت رهبر ووحدت رهبری است که همه افراد وهمه گروه هابه فریادحق طلبانه امام خمینی پاسخ دادند».
گفت وگوباابوالحسن بنی صدر:قلمروکارما،تقویت انسان نو است!
«س:من امروزباژوزی فانون(همسرفرانتس فانون)دیدارکردم.نشریه شان که«فردا، آفریقا»نام دارد،چیزبسیارجالبی است.دریکی ازشماره های اخیرش دو،سه مطلب بسیارخوب درباره ایران دارد.این مقاله هانشان می دهدکه مسائل ماراخیلی خوب درک کرده.دریکی ازاین مقاله هااشاره ای به شماوکارهایتان هست؛راستی شما یکی ازکارهای فانون راترجمه کرده اید؟».
«ج:بله؛من«دوزخیان روی زمین»ازفانون راترجمه کرده ام.اینکاری بودکه اول قراربود دسته جمعی ترجمه شود.بعدمطابق معمول آن زمان،نه این زمان که وضع بهتر شده،کارهای دسته جمعی ممکن نبودوغیرازیک فصل،همه اش راخودم ترجمه کردم. البته ترجمه شان ومرتبتی نیست؛اگرشانی هست مال صاحب فکراست...مساله ای که برای مادرآن15سال پیش طرح شداین بودکه چه روشی راپیدابکنیم که از اطلاعاتی که خوددستگاه می دهد،به واقعیات پی ببریم؟براین اساس دردوزمینه کار کردیم.یکی ایجاد«برگه دان»باصطلاح فرنگی ها«فیشه»،درباره مسائل چهاروجه واقعیت اجتماعی«برگه دان»همین است.که دراین جامی ببیندوازآن فتوکپی هم تهیه شدکه مثلان اگریک وقت بلایی براین هاآمد،یکلی ازبین نرود.مااین اطلاعات راازدورگاه تاریخ تابه امروزدراین وجوه مختلف جمع آوری کرده ایم.وبالاخره امکان پیداکردیم،ازراه دورواقعیت کشورراتحلیل کنیم»....عرض می شودکه من جزونیروهای مخالف هستم، بوده ام وهستم...درقلمروسیاسی،مامفهوم امامت،حزب خداوحکومت اسلامی راکه اصول پایه وضابطه ی کلی اش درآنجاآمده،به بحث گذاشته ایم...».
سخنرانی محمدتقی برومند(ب.کیوان)دردانشگاه علم وصنعت:
«...برخی چنین استدلال می کنندکه ابرازعقیده وآزادبودن اندیشه وبیان موجب تضعیف جنبش می شود.این استدلال اگرناشی ازنیت نااستواروترک خورده نباشد، بی شک ازناآگاهی مایه می گیرد».
علی اصغرحاج سیدجوادی:عدالت هدف است وراه های آن(مقاله):
«...دراینجا گواهی صادق ترازآخرین دفاع خسروروزبه یعنی یکی ازدرخشانترین چهره های انسانی تاریخ معاصر نمی بینم:اگرزنده ماندن مشروط به هتک حیثیت،تن دادن به پستی،گذشتن ازآبروی،پانهادن برسرعقایدوآرمان های سیاسی واجتماعی باشد،مرگ صدباربرآن شرف دارد.آنهاکه طالب زندگی بخاطرزندگی هستند،می توانند بهای زنده ماندن رابه هر میزان که لازم باشد،بپردازند.می توانندعقایدونظریات و آرمان های خودرامثل پیراهن وزیرشلوارهفته ای دوبار عوض کنند.می توانندبه مقدساتی که تاپشت میله های زندان به آن پای بند بودند،پشت پابزنند.می توانندفقط بخاطر جلب اعتمادبیشتروتحصیل آزادی حتی دروغ هم بگویند.بهتان بزنند...».
پیام نویسندگان وناشران اسلامی به مطبوعات:
«نویسندگان وناشران اسلامی طی پیامی به مطبوعات،همبستگی نویسندگان و کارگران وکارکنان روزنامه هاراموردحمایت قراردادند.دراین پیام آمده است: شما باید بازگوکننده حقایقی باشیدکه بهترزیستن فرددرجامعه راتضمین نموده واوراازنقشه های خائنانه که سعادت جامعه اش را به خطرمی اندازدآگاه سازید».
مصاحبه روزنامه نگارایرانی درایتالیا:
«فریدون گیلانی دریک مصاحبه تلویزیونی که درایتالیا(رم)برای اوترتیب یافت،شرکت کردوضمن دادن آگاهی های تحلیلی درباره ماهیت،خصلت های ویژه،وسیرتکاملی جنبش استقلال طلبانه وآزادی خواهانه ایران، نقش اعتصاب ومبارزات گسترده سندیکای نویسندگان وخبرنگاران ایران رابرای مردم ایتالیاروشن کرد...این مصاحبه ازطرف«کمیته بین المللی برای دمکراسی ایران»ترتیب یافته بود».
3بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
صادق قطب زاده ازویژگی های جمهوری اسلامی می گوید:
«اگرمارکسیستهاماراقانع کنند،براه آنهامی رویم...اگرچپ رابه اعتبارمسائل سیاسی واقتصادی مطرح می کنید ازهمه چپ تریم...حکومت اسلامی ایده ای است که ماباید به آن برسیم...جمهوری اسلامی مرحله ای ازاین رسیدن است...».
دکترایرج زمانیان:سخنی بارهبران انقلاب(مقاله):
«اصولامتوجه نشدم که چگونه آقای دکترحجازی مقاله بسیارمستقل آقای دکتر رحیمی رابی بنیاددانسته اندوحال آنکه درتمام پاسخ نامه خودکلامی دررداستدلالات ایشان دیده نمی شود.وبیشترمقاله آقای دکترحجازی به دفاع ازقوانین اسلام وارج نهادن به آن است که تصور نمی کنم کوچکترین اختلاف نظری ازاین بابت وجودداشته باشد.بلکه بحث برسرنظام سیاسی جامعه درهم کوبیده ای است که باترکیبی از سرشت هاونژادهاوادیان متفاوت که تمامی آنهادرسرنگون ساختن استبداد و استعمارتاپای جان ایستادگی ومبارزه کرده اند..».
محمدرضازریونی(استاددانشکده فنی دانشگاه تهران):چه کسی درخدمت به انقلاب قابل اعتمادتراست؟(مقاله):
«...ساده دلی است که تصورکنیم استعمارگران ورزیده درسوگ شکست خود نشسته وبیکارمانده باشند.به منظور جلوگیری ازرشدویروس های فرصت طلب باید فضای امن برای بیان افکاروجودداشته باشد...اماتنهاروشنفکربودن وکاردان بودن کافی نیست.مگررژیم شکست خورده که چنیین مفتضح شد،اشخاص کاردان و روشنفکردرخدمت خودکم داشت؟به مهره های اصلی آن رژیم نگاه کنید،همه تحصیل کرده اندومدارک خوب ازمدارس خوب دارند...چه کسی درخدمت به انقلاب قابل اعتمادتراست تاآنکه صادقانه اعتقادخودراولوآنکه بااعتقادحاکم یکی نیست،بازگوید و یاآن بی اعتقادی که ریاکارانه خودرابه لباس اعتقادحاکم درمی آورد؟».
4بهمن ماه1357روزنامه کیهان
ابوالحسن بنی صدر:راه حل باید ازخودجامعه درآید!
«...یک وجه حکومت اسلامی این است که می خواهد،روابط اجتماعی راکه نتیجه روابط باسلطه گرخارجی است،قطع بکند...کاردیگری که ماسخت به آن پرداختیم،این است که دین را،فلسفه دینی راازسیطره فلسفه یونانی آزادبکنیم.بدلیل اینکه فلسفه یونانی،مثلااصل توحید راقبول دارد.خب،خدایکی است،دوتانیست؛اگراین هیچ ربطی به زندگی اجتماعی مانداردوهیچ انعکاسی دررفتارروزمره انسان نداشته باشد،خب،ده تاباشد؛چه تاثیری درزندگی من وشمامی کند؟امااگرتاثیری دارد، کجاست؟می شودیک دین اصولی داشته باشیدواین اصول انعکاسی درراه حل هایی که این دین عرضه می کند،نداشته باشد...».
 امید بهروزی:ای کاش ضربه فرود نیاید!
«...رفیق گفت:حالاکه موقع تقسیم محصول نیست،هنوزخطرگرازها وجوددارد.
شریک گفت:حالاکه گرازرفت وشاید باهمان زخم خا بمیردوبعدهم من شنیده ام که توبه اندازه من سهم می خواهی؟
رفیق گفت:اگرموافقی حالا این حرف هاراکناربگذاریم وبجای آن به کشتزار رسیدگی کنیم!
شریک گفت:راستی چه علتی داردکه تومایل نیستی این مسائل راحالاحل کنیم؟من به اندازه ی خوراک ات بتو خواهم دادوبیش ازآن هم سهمی نداری.
رفیق گفت:خواهش می کنم بجای این حرفهابیابرویم ببینیم گرازهاازکجامی آیندو در این خصوص کاری نکنیم.بعدمی نشینیم باهم صحبت می کنیم.
شریک گفت:من کم کم به تومشکوک می شوم.گرازباهمه درنده خویی اش مراازتو می ترسانید.راستی نگفتی تو می خواهی مراازبین ببری و...؟
رفیق گفت:این حمافت است که...
شریک گفت:من احمقم؟
رفیق گفت:نه،منظورم این است که حماقت است وحتی خیانت است که ماباهم بجنگیم.درحالیکه هنوز...
شریک گفت:نه من می دانم منظورتوچیست؟به عقیده من جنگ اول بهتراز صلح آخر است وبابیل بطرف رفیق یورش برد...ای کاش ضربه بیل فرود نیاید».
4بهمن ماه1357روزنامه آیندکان
باقرمومنی(مورخ وعضوکانون نویسندگان)درجمع دانشجویان دانشکده ادبیات وعلوم انسانی دانشگاه تهران:
«انقلاب اگردرمجرای انتقام جویی بیفتد،تروخشک راباهم می سوزاند».
گفت وگوبامرتضی رضوان(قصه نویس کودکان)(1):
«....ماحق ندارییم به اندیشه انسانهاتجاوز کنیم...این خیلی زیباست که شمادرکنار فکرمن،فکرکنیدوفکرتان رادرکنارفکرمن بگذاریدوبه همه ارائه بدهید...آزادی اقتصادی دراین شرایط بسیارمهم ترازآزادی های سیاسی است».
5بهمن ماه1357روزنامه کیهان
دکترابراهیم یزدی(درمصاحبه باروزنامه کیهان)
«خبرنگارماحمیده امیری ازیک هفته پیش درپاریس بسرمی برد.مصاحبه هایی که با حضرت آیت الله خمینی،ابوالحسن بنی صدر وصادق قطب زاده درشماره های پیش کیهان چاپ شد،توسط این خبرنگار انجام شده بود.آخرین مصاحبه حمیده امیری رابا دکترابرهیم یزدی ازنزدیکان امام خمینی می خوانید:هیچ کس حق نداردمزاحم آزادی مردم شود...».
غلامحسین ساعدی:
«برای آخرین ضربت همه بازوهالازم است.هنوزاتفاق مهمی نیفتده وآنچه راکه باید پیروزی نامیداصلابدست نیامده است».
 ایرج پزشکزاد:
«آقای فریدون گیلانی!نوشته شماتحت عنوان ماجهان راتکان داده ایم رادرکیهان خواندم.حبذاوهزارآفرین.شکرست این قلم،نی نیستی.این فکرواین بیان شمابرای همه لذت انگیزاست.اما برای من ازآنجاکه خاطره ای رادرذهن آورد،دوچندان لذت بخش بود.».
5بهمن ماه1357روزنامه اطلاعات
دکتررضابراهنی:
اعمال وپرونده های ساواک رادرمعرض افکار عمومی بگذارید».
5بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
گفت وگوبامرتضی رضوان(قصه نویس کودکان)(2):
«...آزادی اقتصادی باید پایه ی تمام حرکت های اجتماعی ماباشد».
فریدون جنیدی:
«انقلاب ایران فارغ ازهرگونه برچسبی یک انقلاب ایرانی است».
دکترح.روحانی:درصورت عدم توطئه؟
«...اینروزهاگفته ای وردزبانهاست،به این مصمون که:مارکسیستهادرصورت عدم توطئه دراظهارعقیده خودآزادند.ظاهرابه نظرمی رسدکه لطفی بی پایان درحق مارکسیست هامبذول شده است.ولی به گمان من سراسراین سخن مالامال ازکم لطفی است.نخستین مطلب این است که دراینجاابتدائارقیب به شدت متهم گشته وآنگاه مورد عنایت ومهربانی قرارگرفته است.مطلب دیگر این است که این آزدای از طرف دیگران داده می شود.این یک نوع آزادی اهدایی است.عطیه ای است که امروز داده می شود وفردایاهرروزدیگرمی تواندتوسط اعطاکننده ی آن پس گرفته شود.... دراین هفتادواندی سال که ازاستقرارمشروطیت درایران می گذرد این اصول همواره توسط قوه مجریه تفسیر وبه سود آزادی عمل ایشان توجیه شده است...».
باقرپرهام:مرجعیت اخلاقی دین وضرورت ایثارملی(مقاله):
«...کدام مرجعی جزمرجع دین می توانست بافتوای خودبسیج ملی رادرراه مقاومت همه جانبه چنان پیش ببردکه پول هاراازبانکها خارج شوندکه مالیات هاپرداخت نشوند.که هرهنوع همکاری حرام تلقی شود.که حتی گلوله هاوسرنیزه هااحساس گناه کنندوبدینسان همه اهرم های اجتماعی سازمان وعملکردیک قدرت ضدمردمی وضداجتماعی محمل کاربردوقادربود؟».
رضامرزبان:(یادداشت):
«روزنامه نویسان راآزادکنید».
8بهمن ماه1357روزنامه کیهان
تسلیم،سوگند به قلم،هرگز!(یادداشت سردبیری):
«شبانه ماموران چه درهیات نظامی وچه ذرلباس معمولی وهمه باتفنگ ومسلسل وموجی ازتوپ وتشر باجیب واتومبیل به کوی نویسندگان وخبرنگاران مطبوعات یورش بردند.نیمه شب ها درهارابه قهرگشودند،خانواده هارابه هراس ازخواب پراندند... ما ازوظیفه ای که برعهده ماگذاشته ایدبخوبی آگاه وبااین همه می دانیم که خودکامگان همیشه بانشرآزادانه افکاروعقایدسرستیزداشته اند.بهمین خاطربودمطبوعات آزاد وطن مان درغرب زاده شدند.وروزنامه نگاران بسیاری رابیادداریم که درتنگنای محبس جان دادندویادرغربت جان سپردند.لب های فرخی یزدی رابخاطرمی آوریم،میرزاده عشقی راکه به تیرغیب عمال حکومت درخون تپیدویاصوراسرافیل راکه درکنج باغشاه جهان،جایی که اکنون همکاران مارابه بندکشیده اند،درغبل وزنجیربربالای دارفت.این است راه ما وچنین است...».
8بهمن ماه1357روزنامه اطلاعات
علی اصغرحاج سیدجوادی:دعوابرسرچیست؟(مقاله):
«دراین روزهاعکس العمل های افراطی ناشی ازتعبیرهای انحرافی گونه ازضوابط اسلامی موجب بروز نگرانی هایی شده است که احتیاج مبرمی به بررسی ومطالعه دارد.نخست آنکه چه کسانی به خوداجازه می دهندکه ضوابط اخلاق اسلامی رادرحدقشری ترین مظاهرناشی ازفقدان شناسایی اصول اسلامی به مردم تحمیل کنند.دوم آنکه چه کسانی وبرچه مبنایی فروریختن یک نظام استبدادی رامرادف بااستقراریک نظام استبدادی دیگرمی دانند...درمساله اول همه رهبران(اعم ازروحانی وسیاسی)بایداین حقیقت رابدانندکه اولاهیچ رسم وسنتی رانمی توان ونبایدبه زوربه مردم تحمیل کرد...اینکه درتظاهرات عمومی زن هارادرکنارمردهاراه نروندویااین که درکوچه وخیابان،زن هاباید حتماچادروروسری سرکنند،این قبیل اعمال درحدتظاهروشایعه گواینکه ازاساس هیچ رابطه ای باروح اسلام نداردوبزرگترین عامل لطمه وضربت به یکپارچگی ووحدت مردم ایران است....همانطورکه می دانیم جامعه روحانیت نیزمثل سایرگروه هاهیچگاه دربرابراستبدادازاعمال وحشیانه ان یک پارچه نبوده است.کسانی که باشناسایی روح واقعی اسلام درسال های اخیرجازده،یارژیم رابرگزیدند.هرگزدراین روزهای حساس هدف خودرامتوجه اینگونه تظاهرات عوامانه می کنندوکسانی که درهمه سال های اختناق ووحشت ساکت بودندویابا سازشکاری ومحافظه کاری هیچگاه خودرادرخطرمقابله بارژیم قرارنمی دادند،هرگز حق ندارندبنام اسلام فتوابدهندوبرای مردم راه ورسم زندگی تعیین کنند...اماافرادی درعالم مطبوعات ودرسایرسازمان هاهستندکه درتمام سال های اختناق درزیر سانسورودرجهت شیوه های سیاسی واقتصادی رژیم قلم زدندوازمنابع مالی رژیم به انواع وسائل استفاده کردندوهرگزخودرابااعتراض ویااعراض ازهمکاری درمعرض خطرقرارندادندوامروزبرای عقب نماندن ازقافله دراظهارنگرانی وتظاهرات انقلابی پیشتاز شده اند،اماهرگزبه این سوال جواب نمی دهندکه شماازطلایه یک دیکتاتوری ناآمده وناشناخته نگران شده ایدچگونه25سال دیکتاتوری گذشته وموجودراتحمیل کردیدوحتی درمسیرهمکاری باآن لااقل تاحدخاموش بودن وتسلیم قرارداشتید؟
8بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
دستگیری 5روزنامه نگار؛دولت آنهارابه اقدامات ضدامنیتی متهم کرده است
«باردیگربه رغم تمامی وعده های دولت،چندتن ازروزنامه نگاران شبانه درخانه هایشان دستگیرشدندودرباغشاه زندانی گردیدند.ماموران فرمانداری نظامی «فیروز گوران»و«مسعودمهاجر»ازآیندگان،«مهدی بهشتی پور»ازروزنامه اطلاعات و«جلیل خوشخو»ازروزنامه کیهان ونیم ساعت بعد،«نعمت ناظری»ازروزنامه اطلاعات رادر منزلش بازداشت کردند».
ازابوالحسن بنی صدر مطلبی دریافت نداشته ایم:
«ازسوی عومل معلوم الحالی که هدفی جزایجادتفرقه درمبارزه مردم ایران ندارد،این شایعه رواج یافته است که درصفحه دیدگاههابجای مطلب ابوالحسن بنی صدر،مقاله دکترحجاری راچاپ کرده ایم.وازاین کارغرض خاصی داشته ایم.برای رسوائی این شایعه پراکنان حرفه ای اعلام می داریم که تاکنون افتخار دریافت هیچ نوشته ای را ازابوالحسن بنی صدرنداشته ایم....».
مسعودجم(پاسخی به آیت الله علامه نوری):
«میهن پرستی عین خداپرستی است...اندیشه ای که استعمارگران غربی به شرق صادرکرده اندانترناسیونالیسم است نه ناسیونالیسم».
دکترمحمدصالحی(درپاسخ به دکترمصطفی رحیمی):
«مقایسه مکتب لنین ومائوباتعالیم آسمانی واحکام لایتغیرقرآن کریم تباه اندیشی و تاریکی ذهن است...تفرقه کفراست...نویسنده عقیده دارندکه قواعد معیشتی اسلامی برای حل بحران امروزی کافی نیست.ولی دلیلی ذکر نکرده است.مااین دعوی بی دلیل را حمل بربی اطلاعی نویسنده کرده وتوصیه می کنیم که درسیستم اقتصادی اسلام بویژه نحوه وصول مالیات (دریافت خمس وزکات)وحدنصابی که برای وجوب ذکات شرط شده است ملاحظه ومورد مطالعه قراربدهندوآنراباسیستم های موجودمقایسه کنندکه قطعادرخواهندیافت که بهترین سیستم اقتصادی رااسلام دارد....».
9بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
بیانیه 5روزنامه نگاربازداشتی:
«باوجوددستورشاپوربختیار،نخست وزیربه فرمانداری تهران وحومه درموردآزادی پنج روزنامه نگاربازداشت شده،آنهاهنوزآزادنشده اند.دراین بیانیه می خوانیم:این بازداشت مخالف قول قطعی نخست وزیری است که همزمان باآغازحکومت خودبا سندیکای نویسندگان وخبرنگاران توافق کردتااعتصاب62روزه مطبوعات پایان پذیرد... دیروزنیزگروه هاوسازمان هاوسازمان های ملی نسبت به دستگیری غیرقانونی روزنامه نگاران اعتراض کردند...».
مهندس احمدکی نژاد:اگرآمادگی نداردی ملت را به بیراه نکشانید!(مقاله):
«...تمامی آنچه که برسرمردم می اید حاصل آن است که درفرهنگ آنان جائی برای اندیشیدن،جائی برای مبارزه سازنده فکری منظورنشده است...اظهارات ضدونقیض ازطرف کسانی که داعیه رهبری فکری وعملی اسلام رادارندباعث تزلزل پیروان خواهدشد...پیاده کردن افکارایده آلیستی برواقعیات بدون حرکت مرحله به مرحله و بدون شناخت بافت فکری جامعه یک نوع عدم درک مسئولیت است...نحوه ی ارتباط روحانیت بامردم بسیارعقب افتاده وقرون وسطایی است.چون عصرماچه بخواهیم و چه نخواهیم عصرارتباطات سریع وعصرامواج الکترونیک است وبقول مک لوهان:دنیابه یک دهکده جهانی تبدیل شده است...درحالی که مردم تمام ساعت روز زیربمباران تبلیغات ازاقصی دنیاوبوسیله هرجناح سیاسی وفکری عقایدخودرابوسیله انواع و اقسام کانال های رادیویی وتلویزیونی تبلیغ می کند.سیستم ارتباط روحانیت مابا مردم سیستم مستقیم دهان به گوش وازطریق وعظ وخطابه درمساجد یا حداکثر از طریق کتابت درقالب چندکتاب محدود...شایدگفته شودکه اختناق اجازه چنین کاری راداد.ولی روحانیت می توانست،زیراکشورهای زیادی بودندهستندکه ازایجادچنین پایگاهی درداخل کشورهای خوداستقبال کنند.سهم امام هم که بود....درادامه با کمال خضوع سخنی باحضرت آیت الله العظمی خمینی دارم:اگربه مصاحبه حضرت آیت الله خمینی بامخبراطلاعات درشماره سه شنبه3بهمن توجه کنیم از17سوال انجام شده.ایشان هرآنچه راکه موردنیاز مردم جهت شناخت ونحوه ی عملکرد جمهوری اسلامی موردنظرحضرت آیت الله می باشدازقبیل وضع مالکیت، صنعت، کشاورزی،زنان وغیره مبهم گذاشته وموکول به آینده نموده اندویادرجواب مخبرروزنامه اطلاعات وسوالات مربوط به آزادی بیان وعقیده می گویند،آزادی بیان درحدی است که به حال ملت مضرنباشد.درحالی که ایشان قبلاحق آزادی بیان راکاملا پذیرفته و اجرای عقایددرعمل مشروط نموده بودند.آیااین تغییرضوابط وعقایدویاابهام آن از چیست؟آیابندهای دمکراسی به آرامی سفت می شود؟آیاعدم جواب به پرسش ویا تغییرجهت بخاطراین است که ایشان هنوزخوداخذتصمیم واتخاذروشی نفرموده اند و جزئیات مطالب هنوزهم ازجهت خودایشان مبهم است؟یااینکه احتیاجی به اینکه مردم راازآن مسائل آگاه بنمایدنمی بیند؟...من بدون آنکه بخواهم ازکسی دفاع کنم سوال می کنم:آیاحضرت آیت الله ازواقعیات ونیروهای موجود درایران چه کم وچه زیاد آگاهی دارند؟وآیاآینده ایران راکه ازحرکت نیروهای موجودشکل خواهدگرفت،صحیح پیش بینی وبرنامه ریزی نموده اند؟وآیادوری ازوطن وعدم دسترسی به اطلاعات لازم –آنطورکه آقای بنی صدر اعتراف نموده-دراموروبرنامه ریزی هاموثرنمی باشد؟... سرنوشت یک ملت مطرح است،اگر نمی دانید،اگرآمادگی ندارید،اگرسرعت حوادث شمارانیزغافلگیرکرده است،ملت رابه بیراهه نکشانید».
10بهمن ماه1357روزنامه کیهان
دکترخلیل خلیلیان:روشنفکران!هنوزلحظه تقسیم غنائم نرسیده(مقاله):
«واقعه احدیکی ازجنگ های رهایی بخش اسلام درسی به مسلمان آموخت که پس از15قرن هنوزهراسی ازتکرارصحنه خونین آن بردل های مابجامانده است... پیشامدهای چندروزه اخیرکشورمان بی شباهت به صحنه این داستان نیست... آیا بزعم شماروشنفرکان این گونه دسته بندی آنهم درشرایط مبهم وتاریک کنونی بصلاح کشوراست؟...ویاآنکه ازآینده می هراسند.می ترسندحکومت عدل اسلامی دیکتاتوری فرهنگی ویامذهبی برآنان حکم فرمایی کند...پیشداوری هایی که این روزهادرباره حکومت اسلامی می شود،متاسفانه نشانگرآنست که حتی ارباب قلم وفضلایی که بخوداجازه می دهندنوشته هایشان درجرایدمنتشرشودآگاهی بسیار ناقصی ازاسلام دارند.حال دیگر تکلیف سایرطبقات روشن است...صفت«اسلامی» برای حکومت جمهوری تضمین کننده استقلال ملت نه مفهوم غربی بلکه به معنای یک رهایی ووارستگی کامل دربرابر هرطبقه وهرنوع مظهرقدرت است...».
سیاوش کسرایی(سخنرانی):
«...دوستان قبل ازآغازسخنرانی شنیدم که عده ای ازدانشجویان مذهبی دراین جمع نیستند.بایدپرسیداین جدایی برای چیست؟یک یک شمابایدبه این پرسش پاسخ بدهید.مگرجنبش مابه چه مرحله ای رسیده است؟آیاشمافقط ازاین خوشحال هستیدکه حالاکه من اینجاصحبت می کنم کسی مزاحم من نیست.شماچراصفوف خودراجداکرده اید؟می دانیدکه این جدایی دراین مرحله خواست دشمن شماست؟ من موقع آمدن به اینجاازکناردیوارساواک ردشدم.ساواکی که هنوزتانکهاآنرامحافظت می کنندوچه بساردراین جدایی هادست آنهادرکارباشد...پس اتحادمادراین مرحله لازم وضروری است.برشت می گوید:مابه خاطرمبارزه باخشونت به پاخاسته ایم، اما طول مبارزه،ماراآدم های خشنی ببارآورده است».
10بهمن ماه1357روزنامه اطلاعات
احمداحرار(مقاله):
«زنی که شوهری بغایت زشت روی داشت،حامله بود؛روزی درچهره مردنگریست و چون این ترکیب ناهنجارراباکله گروبینی برخ وچشم های لوچ ولب های ورچروکیده به نظرآورد،گفت:وای برمن اگرطفلی که درشکم دارم شبیه توباشد!مردگفت:وای برتو اگرطفلی که درشکم داری شبیه من نباشد!!من جدال لفظی وقلمی کسانی راکه این روزهادرباره شکل آینده حکومت ایران مناقشه دارندبادقت دنبال می کنم ودرپاره ای مواردمی بینیم طراحان حکومت فرداهیچ حرف مثبتی درچنته ندارد،پیش خودمی گویم وای برمااگرآینده ای راباچنین مشخصات درانتظارمان باشد.حال آنکه مدعی می گویدوای برشمااگربه آینده ای جزاین فکر کنید!».
دکتررضابراهنی(مقاله):
«...فرودگاه رابرای حضرت آیت الله خمینی بازکنیم...ایدئولوژی ورشکسته آمریکاقدرت کودتادرایران راندارد...ازآنجاکه حضرت آیت الله خمینی،مظهرآزادی ایرانیان ازیوغ بندگی وبردگی استعماروسلطنت ملعبه قرارگرفته دردست استعمارهستند،مردم ایران بازگشت ایشان رابفال نیک گرفته اندواحساس می کنندکه بزودی باکوشش های بیشتری که درخودایران برای ایجاددمکراسی گسترده عمیق به مرحله عمل خواهدآمدایران سرانجام پابه مرحله ای خواهدگذاشت که درپایان آن فقر،افلاس، خفقان،ورشکستگی،نومیدی،آزمندی وحرص سرمایه داران ازمیان برخواهد خاست...».
10بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
جهان بخش نورانی:آنچه جنبش راتهدید می کند!(مقاله):
«...شایدآنانکه درلفافه پیکاربافساد«قلعه»راآتش زدند،پنداشته باشندکه باقلع وقمع معلول،علت راهم ریشه کن ساخته اند؟حال آنکه بی بنیادی این توّهم برکسی پوشیده نیست...».
گفت وگوبا:م.آزاد(شاعر):
«منهم مثل اکثریت قاطع مردم ساده ی سرزمینم درصف عظیم اعتراض بودم وشعار های همگانی رافریادکردم ودرسال های وحشت نیزشعرهای «مردانی ازتباربهار آمدند»ویا«بامن طلوع کن»و...سوگ وسرود آن شهادت های دلیرانه بودند».
س:فکرمی کنید به آزادی رسیده ایم؟
ج:سوال تان به نظرم مبهم است.ازچه لحاظ؟بدیهی است که آزادی ماوقتی حاصل می شودکه ازقید استبدادواستثمارواستعمارنوآزادشویم...
س:به نظرشمادرگیری کنونی میان گروه های مختلف منجربه برقراری دوباره ی ترور افکار خواهدشد؟
ج:به اعتقادمن دراین لحظه ی بسیارحساس جداکردن صف ها بسیارخطرناک است وتائید آگاهانه ی نهضت رهایی بخش ملی مابه رهبری قاطعانه خمینی بزرگ و بزرگواروظیفه ی هرمیهن پرست آگاهی است.
س:فکر نمی کنیداستبداددیگری جایگزین اختناق گذشته شود؟
ج:استبداددیگری؟دراین شرایط تنهاخطریک استبدادهمچنان بالای سرمامعلق است. نگاه ماهم به روحانیت مبارزوآگاه-بخصوص آیت الله خمینی،آیت الله طالقانی-که مورد ستایش همه مبارزان ملت ماهستندوگمان نمی کنم این آزادگان که لحظه ای تن به استبدادندادندوقعی به تعصب هابگذارند...».
واهان یاغومیان:اگرشاه نباشد،مسلمانان ماراقطعه قطعه می کنند؟(مقاله)
«...محافل مرتجع ارمنی باعنوان کردن«خطرمسلمانان»کوشیده اندتااندیشه های مترقیانه رادرمیان ارامنه سرکوب کنند...».
غلامحسین متین(شاعرومترجم):شورانقلاب آری،خودخواهی انقلابی،نه(متن سخنرانی):
«...روزپنج شنبه5بهمن قراربودغلامحسین متین-شاعرومترجم،دردانشگاه صنعتی تهران زیرعنوان «شورانقلاب آری،خودخواهی انقلاب نه»سخنانی ایرادکند.چندصد نفری ازچماق بدستان حوالی ساعت4که موقع سخنرانی بود،به دانشگاه هجوم بردندوجمعیت ده هزارنفری راکه برای سخنرانی گردآمده بودند،پراکندند.بایورش چماق بدستان وتیراندازی هوایی ماموران جمعیت برای پرهیز از درگیری پراکنده شدند...».
11بهمن ماه1357روزنامه اطلاعات
جوادمجابی:توطئه های ضدانقلاب راخنثی کنیم!(مقاله):
«این روزهاکم وبیش،بیم وتردیدی درگروهی پدیدآمده که شکل حکومت وتحقق هدف های انقلاب چگونه خواهدبودوآیاپس ازنابودی حکومت شاهی واستقرارجمهوری سمت وسوی این جمهوری به کدام طرف خواهدبودوآیاجمهوری موعوددربرگیرنده تمام خواست هاونیازهاوهدف های مردم وتامین کننده خواست های اکثریت خواهد بود؟بایدگفت که هوشیاری ملت وتجارب انقلابی اقشاروطبقات درگیرمبارزه این نویدرا می دهدکه پس ازاین جامعه انقلابی هیچ نوع کج تابی ولغزش راتحمل نخواهد کرد. خاصه که ملت ایران این بخت راداردکه ازرهنمودهای داهیانه رهبرکبیرانقلاب امام خمینی چه دردوران فروپاشی رژیم سابق وچه دردوران سازندگی جامعه نوین ایران بهره یابد.جامعه روحانیت همواره به عنوان یک مرجع عالی وناظر،سیاستمداران وگروه های ملی راارشادکرده ونوسانات ناآگاه جامعه هیجان زده انقلابی راتصحیح خواهد کرد...».
دکترحشمت مقصودی:چراازاسلام هراس دارید؟(مقاله):
آیاانقلاب اسلامی وتمرکزنیروهاووحدت هدف،شکل دیگری ازدیکتاتوری واستبداد است؟ازوقتی که مبارزات سیاسی مردم علیه بیدادگری وتک روی های نظام موجود درقدرت مذهبی تمزکزیافت وبه عقیده عده ای ماهیت مذهبی وبه نظربرخی صورت دینی به خودگرفته،دربسیاری ازروزنامه هاومجلات مقالاتی بچشم می خوردکه یا حاکی ازیک هراس واقعی است ویانقشه ای زیرکانه برای«اماآفرینی»که نتیجه قهری یااحتمالی آن پراکنده کردن کردن نیروی سامان یافته وشکل گرفته است...مطالب ذیل رابه عنوان قسمتی ازبایدهای حکومت اسلامی یادآورمی شوم شاید من هم دررفع ابهام سهمی داشته باشم:1-دراسلام استبدادرای محکوم است2-مسائل اجتماعی وسیاسی درمواردی نص قرآن است ویااجرای حکمی لازم باشد،به شورا برگزارمی شود..دراین خصوص آمده است:وشاورهم فی الامروامرهم شورابینهم ومن شاورالناس شارکم فی عقولهم...3-دراسلام دیکتاتوربه معنی فردفوق قانون درهر مقام محکوم است...4-رهبری مذهبی درحکومت اسلامی به معنای دخالت درامور فنی وتخصصی نیست...5-پایه اسلام برحق است..».
11بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
گفت وگوبامحسن یلفانی(درام نویس):
«...محسن یلفانی درام نویس آگاه ومتعهد،زاده ی رشت است...هرچه هست یلفانی نیزهمچون بسیاری دیگرازشاعرات ونویسندگان ما که به قول شاعر«تبعیددروطن»شده بودند،به یمن انقلاب،صداوسخن شان ازمساحت بسته ی زندانها اوجی دیگرواین بارتوامان باآزادی یافت...
س:فکر می کنید به آزادی رسیده ایم؟
ج:باپذیرفتن اینکه آزادی امری نسبی  است می توان پاسخ دادکه آری.به میزان محدودی ازآزادی رسیده ایم.
س:به نظرشماآیادرگیری های کنونی میان گروه های مختلف منجربه برقراری دوباره ترورافکارنخواهدشد؟
ج:اگرمنظوردرگیری میان گروه های مختلف است که ممکن است به تفرقه بیانجامد وبهانه بدست دشمن بدهد،حکومت خودراکه پایه هایش بلرزه درآمده دوباره مستقر کندوبه ترور افکار دست بزند،بایدپاسخ دادکه چنینی چیزی کاملا محتمل است...
س:به نظرشماآیاممکن است استبداددیگری جایگزین شود؟
ج:به نظرمن طرح عام وعلنی نگرانی هاووسواس هایی ازاین قبیل درشرایط حساس کنونی نشانه تنگ نظری وخودخواهی وبی اعتمادی به مردم وعدم احترام به شناخت وتشخیص توده هاست...
س:به نظرشماجنبش کنونی ایران مذهبی است یاسیاسی؟
ج:اصطلاحاتی ازاین قبیل دارای مصادیق بازوگسترده ای هستندوتعیین فصل مشترک آنهاکه سخت غیرمشخص ومتحرک است،کاری است دشوار.ودربرخی مواردغیرلازم. مذهب اگربه نظربرخی اخلاقی وخصوصی ست،به نظربسیاری دیگریک شیوه ی تفکر وبرخورداجتماعی وسیاسی ست.دراین صورت مذهب می تواندمبنای آگاهی وتعیین کننده ی موضع وحرکت اجتماعی انسان باشد.عقیده براین است که با آغاز فعالیت های سیدجمال الدین اسدآبادی  بودکه یک احیای مذهبی درتشیع آغازشدومذهب یک نقش فعال ومسئول اجتماعی وسیاسی به عهده گرفت.ضعف این است که مذهب همواره چنین نقشی به عهده داشت.منتهادرجهت«حفظ نظام»حاکم.و تقویت آن.ازدوران سیدجمال الدین مذهب یاحداقل گرایشی دردورن آن خصلتی مترقی بخودگرفت.وبه ستیزبانظام حاکم ضدمردمی پرداخت.این گرایش باوقفه واوج وفرودهایی ادامه یافت واکنون به نقطه اوج بی سابقه ای دست یافت وبه نظرمی رسدکه همه ارکان وسازمان مادی مذهب رازیرتاثیرونفوذخودگرفته است.وبه علت مشی قاطع وآشتی ناپذیری که دربرابررژیم ضدمردمی استبدادی واستعمار اتخاذ کرده هم چنین به علت داشتن ارتباط وتفاهم باتوده های مردم وموفقیت درجلب اعتمادآنهاتوانسته است رهبری جنبش سیاسی رابرای خودتضمین کند.طبیعی است که دراین صورت ایدئولوژی حاکم برنهضت،یک ایدئولوژی مذهبی خواهدبود...».
سخنرانی دکترمحمدعلی راشددرجمع کارکنان سازمان برنامه وبودجه:
«مردم باید صفوف خودرامتشکل کنند...درقیام مشروطیت ونهضت ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکترمحمدمصدق بازاین بلوغ سیاسی بخوبی آشکاربودوامروزهم جا داردکه بادرس ازتاریخ گذشته،سنت های مبارزاتی خو دست ازدوگانگی وتفرقه ونفاق برداریم...».
باقرپرهام:چه چیزرامی خواهندثابت کنند؟(مقاله):
«...باردیگردست جنایتکارتوطئه گران تهران راغرق درآتش وخون کردوجمعی ازهم میهنانمان رابه هلاکت رساند...درروزنامه هاخواندیم که جمعی به اماکن عمومی بویژه قلعه شهرنو حمله کرده اندوبراثراین حمله علاوه برکشته شدن ومجرح شدن تنی خسارات مادی فراوانی نیزبه بارآمده است.هرچندشروع حمله به روایت شاهدان عینی چنانست که جای شک وشبهه ای رادردخالت عوامل مزدورباقی نمی گذارد، امامتاسفانه عده ای هم درآن میان بوده اندکه می گفتند:«دیگر بیماری های مقاربتی نخواهیدگرفت»!ویا«این تطهیرباآتش است».ازاین هادلسوزتروجگرخراش تر،ماجرای حمله عده ای به یکی ازنظامیان بلندپایه دراوائل امیرآبادومیدان24اسفندومجروح و مضروب کردن اووکشاندن پیکر نیمه جانش به سوی دانشگاه است...دانشکاهی که حریم دانش وفضیلت است نه محل«لینچ»کردن وتسویه حساب های شخصی و انتقام جویی کورکورانه.ازاین وحشت انگیزترنقل قولی است ازشاهدان عینی که گفته اندیکی ازبیمارستان هاازپذیرفتن پیکرمجروح ومضروب آن نظامی خودداری کرده ومداواودرمان راازوی دریغ داشته اند.خداکندکه این نقل قول اخیردرست نباشد....».
14بهمن1357روزنامه اطلاعات
عبدالرحمان صدریه:خوانندگان می نویسند:دعوابرای این هاست!(مقاله):
«...آقای علی اصغرحاج سیدجوادی شمادرمقاله کوتاه ومستدل خودباعنوان «دعوابر سرچیست»دوسوال مطرح کردید...گرچه شماهم برای کسانی که دردوران اختناق همچون سرکار،مبارزنبوده اند،دراین دوران که امکان اظهارنظرنیزبرای همه فراهم است،اظهارنظربی چون وچراقایل نیستید،اماباوجوداین ازآنجاکه باوردارم در روشنفکری وآزادمنشی شماجای هیچ تریدی نیست،نظرتان رابه جمله ای ازمقاله ای که درهمان شماره دیگری جلب می کنم:وهمان صفحه اطلاعات چاپ شده است: «حکومت اسلامی نه استبدادی است ونه مطلقه،بلکه مشروطه است.البته نه مشروطه به معنی متعارف فعلی آن،که تصویب قوانین تابع آراءاشخاص واکثریت باشد،فرق اساسی حکومت اسلامی باحکومت های مشروطه سلطنتی وجمهوری دراین است که نمایندگان مردم یاشاه دراین گونه رژیم هابه قانونگذاری می پردازند درصورتی که قدرت مقننه واختیارتشریع دراسلام به خداوندمتعال اختصاص یافته است.شارع مقدس یگانه قدرت مقننه است که درآن هیچکس حق قانونگذاری ندارد وهیچ قانونی جز حکم شارع،رایی رانمی توان به مورداجراگذاشت.3-ولایت فقیه از اموراعتباری عقلایی است وواقعیتی جزجعل ندارد.مانندجعل(تعیین)قیم برای صغار، قیم ملت باقیم صغارازلحاظ طبقه وموقعیت هیچ فرقی ندارد...»امیدوارم که کاملابه سوالات پاسخ داده شده باشد،اگراجازه فرمائیدمبارزه شماراباهمان شدَّت گذشته برای سالهای آینده هم پیش بینی می کنم!».
14بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
گفت وگوباباقرمومنی:دیکتاتوری فردی:بازتاب دیکتاتوری طبقه!
«30تیریک لحظه ی انقلابی بود،اماجنبش امروز یک دوران انقلابی است...امروز حتی فدائیان ومجاهدین نیزمعتقدندکه بایدکارمبارزه ی مسلحانه راازشکل گروهی به شکل توده ای تبدیل کرد...».
س:آیت الله خمینی  وجبهه ملی رانماینده ی کدام یک ازاقشار جامعه می دانید؟
ج:آیت الله خمینی البته ازنظرسیاسی رهبرجنبش خرده بورژوازی است.من فکرمی کنم به این مناسبت حلقه ی اصلی رادردست دارد...اما راجع به جبهه ملی باید بگویم جبهه ملی مساله ای است مربوط به تاریخ.این جبهه واقعیت امروزنیست.بلکه واقعیت تاریخی است که ازبین رفته است...».
رضامرزبان:نمی توان باورکرد که آقای بختیارهم...(مقاله)
«...آقای بختیار،زمان تجربه های مکررتازه سپری شده است.تکلیف خودرالااقل در مرحله حاضرباملت ایران وباگذشته های خویش  روشن کنید.شمانشان دهیدو استعفا کنیدوفرصت دهیدمردم دریک رفراندوم تکلیف مملکت راروشن سازند.فریب این مجلس واین ارگانیزم عروسک مقوایی رانخورید...».
15بهمن ماه1357روزنامه کیهان
صادق قطب زاده(مقاله):
«دولت اسلامی به معنی حکومت روحانیون نیست...».
15بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
گفت وگو باحسن حسام(کارنامه احیاء وبعدازآن سالها،نام دومجموعه قصه ازحسن حسام است که پیشترچاپ شده است):
«...امپریالیزم تنهایک مختصری تب کرده!...جزباانقلاب قهرآمیزریشه های ستم تجاوز وغارت کَنده نخواهدشد...رسالت روشنفکرشامل پیرایش دست آوردهای فرهنگی انقلاب نیزمی شود».
16بهمن ماه1357روزنامه کیهان
رضااصفهانی:جمهوری اسلامی برپایه رای مردم استواراست(مقاله):
«برخلاف تصوربسیاری ازمردم حکومت جمهوری اسلامی حکومت عجیب وغریب ونا شناخته ای نیست.بلکه مانندحکومت های جمهوی دیگربرپایه رای گیری وانتخاب مردم استواراست.منتهاآنچه که این جمهوری راازجمهوری های دیگرجدامی کنداین است که روح آن منطق بابینش توحیدی اسلامی وقهراقوانینی که باعنوان قوانین اساسی این حکومت موردعمل قرارمی گیردنمی تواندباروح اسلامی تضادداشته باشد.البته اینکه می گوئیم این قوانین نبایدباروح اسلام تضادداشته باشدونمی گوئیم جزوقوانین ازپیش تعین شده اسلام باشدبه خاطرآن است که اولادراسلام غیرازیک سلسله مقررات ثابت که درهمه زمان هاقابل پیاده شدن هستندومقررات دیگری هم وجودداردکه مقررات متغیرنامیده می شودواین مقررات می توانندبانظرمتخصصان  بزرگ اسلامی درشرایط مختلف بادرنظرگرفتن روح کلی اسلام ومقررات ثابت آن تغییر یابندوبه آن گونه که مصلحت اجتماع ایجاب می کند درآینده...».
گفت وگوی ظهیرمالکی بادکترمصطفی رحیمی:
«س:ایدئولوژی اسلامی دررابطه بامسائل زمان ماچگونه ارزیابی می کنید؟».
«ج:دراین مدت کسانی کم وبیش تعریف هایی ازجمهوری اسلامی بدست داده اند، امادومساله برای من هم چنان به صورت سوال باقی است.یکی وضعیت جمهوری درجهان اسلام  ودوم نظرکنونی آیت الله خمینی.من البته ازنظریات قبلی آیت الله بی اطلاع نیستم ،اماچنانگه می دانیدیک سری انقلاب پابپای پیشرفت انقلاب نظریه خودراتکیمل می کنندومی شودگفت آخرین نظریه رهبرمعتبراست.آرزوی من به عنوان نویسنده این است که رهبرورهبران دینی رضایت بدهندقید«اسلامی»ازجمهوری برداشته شود.زیرااکثریت قریب به اتفاق ملت ایران مسلمانندودرمدت حکومت موقت به ارزش های اسلامی بیشترواقف خواهندشدوبالطبع چنین جمهوری ای که بارای دمکراتیک مردم مستقرمی شود دارای جوهراسلامی خواهدبود...می گویند درتشیع برعکس تسنن راه اجتهادباز است.من این رادردانشکده حقوق30سال پیش خوانده بودم.مساله این نیست.مساله این است که دردمکراسی باید راه اجتهادسیاسی و اجتماعی برروی همه افرادومردم بازباشد...».
16بهمن ماه1357روزنامه اطلاعات
رضابراهنی:نخست وزیرمفتری!(مقاله):
«راقم این سطورکه یک آذربایجانی است به آقای بختیارقول می دهدکه نه قصددارد مثل دوست شهیدوفقیدعزیرش صمدبهرنگی دررودارس هل داده شودونه عزم داردکه مثل دوست عزیروفقیدوشهیددیگرش بهروزدهقانی پاهایش رابدست نجاران مزدور سازمان امنیت بسپاردتااره اش کنندونه می خواهدبامزدورانی چون پرویزثابتی، دکتر عضدی،دکترحسین زاده وپرویزخانه وحسینی ودههاجلاددیگرکه تف عالم برچهره ی جمیع آنان باد،دیگرباره دست وپنجه نرم کندتاحتی درخواب هایش هم جیغ بشنود و جیغ بکشدوسراسربدنش راهم قطعه قطعه کنندحاضرنخواهدشدکه کلمه ای برخلاف مصالح ملیت ستم زده خودبگویدوبصراحت تمام هم می گویدکه تجزیه طلب دقیقا همان کسی است که اپوزیسیون راتجزیه می کندتاخودبقدرت برسد...».
منوچهرهزارخانی(نویسنده ومترجم):
«تنهاراه پیروزی توسل به نیروی  توده است.مبارزه انقلابی مردم هنگامی کامل می شودکه تمام وابستگی هابه امپریالیسم پاره شود.اولین مساله ای که آیت الله خمینی پس ازورودبه ایران مطرح کردندنیزهمین موردبود».
نوشته ای ازرضامرزبان:این آقای ژنرال کجاست؟
«قریب دوماه است مردمی درحدمعاونت فرمانده ای ناتو،ژنرالی بامقام فرماندهی قوای آمریکادراروپابه تهران آمده است.هفته پیش بودکه برملاشد.مقام مسئول معاملات وقراردادهای تسلیحاتی درتهران بسرمی برد...ژنرال هویزردرکجای تهران است؟».
دکترپرویزاوصیا:تحلیلی کوتاه ازشعار«حزب فقط حزب الله»:
 «نقش عمقی واصلی این شعار درمبارزات نهضت ازسوئی ومرزکاربرد آن ازسوی دیگربگمان من بدرستی روشن نشده ودرنتیجه ازهم اکنون زمینه ای برای تنش های فکری واجتماعی فراهم آورده است...شعارحزب فقط حزب الله ازشعارهای ریشه دار،درمیراث اسلامی است.این انگیزه مذهبی باواکنشی سیاسی درضمیر اجتماعی نیزهمراه بوده است...دردرون مردم شاید نادانسته این اندیشه می گذرد که دردوره ی شا، نظام یک حزبی رستاخیزشبانه وبه دستوروی نظام رسمی تحزب درکشوروحکومت گشت،حزب دیگری نیز ازهمان زمان دراعماق پنهان دل مردمان جای داشت که اکنون می تواندآشکاردرایت بلند خودرابرافرازد.حزب الله دربرابر رستاخیز...بنابراین طرح این شعارمذهبی وایمانی عام رانباید به معنای اعضای حزب واحد سیاسی خاص شمردویابکاربرد».
16بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
ابوالحسن بنی صدر:
«پیش ازظهردیروز،ابوالحسن بنی صدر،سخنانی دردانشگاه صنعتی مشخصات اقتصادامروزایران راموردبحث وبررسی قرارداد.دراین سخنرانی بنی صدرابتدابه نخستین سخنرانی خودکه حدود17سال قبل دردانشگاه تهران درزمینه انقلاب الجزایر ایرادشد،اشاره کردوگفت درآن زمان شعارروزدانشجویان ایران این بود:امروز الجزایر فرداایران،فرداایران ماست...مطالعات وگفتارهای امروزمن از5سال پیش تهیه شده آن روزبحران بزرگ درکشورمانزدیک بود،کمی پس ازتهیه این متن،قیمت های نفت 4برابر شدومثل یک مُسکن قوی دراقتصادجامعه ما عمل کردوبحران را به تاخیر انداخت.ولی این تاخیر باعث شد که ابعادبحران گسترش یابد.این بحران امروز منفجرشد...».
استعفای علیرضامیبدی ازرادیووتلویزیون:
«علی رضامیبدی برنامه سازرادیو وتلویزیون به لحاظ همبستگی باگروه اعتصابیون از رادیو وتلویزیون کناره گیری کردواعلام داشت که به هیچ وجه باهیچ یک ازرسانه های سازمان رادیووتلویزیون ملی ایران همکاری نخواهدکرد.وی خاطرنشان ساخت از شروع کاررادیوتهران به این سبب حاضرشد که تصور می کرد اعتصاب دراین زمان پایان یافته است.امابعدمتوجه شد،شورای موسس بامقامات تلویزیونی به نتیجه نرسیده اند.لذادیگرازآن روز برسرکارخودحاضر نشده است.واجرای هیچ برنامه ای را برعهده نگرفته است».
17بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
نامه مهشیدامیرشاهی(قصه نویس)به آیندگان:کسی نیست ازبختیارحمایت کند؟...
«...پرسیدم چرا؟گفتند:آخردراین لحظات،گفتن اینکه روحانیون صواب نیست که خود رابه سیاست آلوده کنند،خطاست.این حرفهارادیرتربایدزد.به نظرم غیرمنطقی آمد،یا لااقل من این منطق راقبول نداشتم...من صدایم را به پشتیبانی ازآقای شاپوربختیار باسربلندی هرچه تمام تربلند می کنم،حتی اگر این صدادرفضاتنهابماند.من ازتنها ماندن هرگزهراسی بدل راه نداده ام.ولی این بارمی ترسم.نه به خاطرخودم،بلکه بخاطرآینده این مُلک وسرنوشت همه آنها که دوستشان دارم...».
ویداحاجی(یکی اززندانیان سیاسی)سخنرانی درمدرسه عالی سینماوتلویزیون:
«...بانصیحت وحرف نمی توان وحدت بوجودآورد،بلکه بایدبرای ارتقاءمبارزات شعاری دادکه فعال ودرعین حال متحدکننده ودرعمل ومبارزه ی توده هاوحدت رابوجودآورد.این شعاردرعین حال باعث طردافرادونیروهائی خواهدشدکه حواسشان فقط رفتن شخص شاه به عنوان دیکتاتوربودند.ازبین بردن ارگان رژیم ودرعین حال باعث تصفیه جنبش ازعناصرمتزلزل وسدشکنان می شودوانقلاب رادرجهت استقلال وآزادی سوق خواهد داد...».
اشپیگل-برگردان-کامبیزشیردل؛سنت های شرقی دربرابرزَهراروپایی:
«...ایرانی باشلوارهای جین مدرن،اروپایی هاوآمریکایی هاراازکشورخودبیرون می کنندوبجای آن بدنبال کسانی می روندکه ازغرب چیزی نمی دانند،ولی درعوض به قرآن تسلط کامل دارند:رهبران مذهبی».
18بهمن ماه1357روزنامه کیهان
اعلامیه کارکنان وزارت فرهنگ وهنردرباره اسامی سانسورچیان کتاب درایران:
«1-خانم رخشنده زعیمی؛مدیرکل نگارش ومسئول مستقیم همه سانسورها وسزسپرده اربابان استعمارگر.2-فرازبرزگر؛3-ابراهیم صفایی4-عباسعلی معلم5-محمدامینی6علی اکبرمعاون7-شیخ محمدکاظم سنگلجی.این 7نفرتحت ریاست خانم زعیمی اعضای شورای ویژه سانسورهستند.8-منوچهرآدمیت9-دکترعنایت الله رضا10-دکترغلامعلی اخروی11-داودفرهمندی12مسیح مسیحا13اقبال یغمایی14-جلال الدین طهوری15غلامرضاانصافپور160عبدالحسین سعیدیان17-میرمحمدصادقی 18-هاشم رضی19-دکترزرنگار(مدیرمجله پست لندن)20-دکترجوادمصلح شیرازی21-دکترهاکوپیان22-دکترماهوزر23-مهدی افشار24-دکترعایلی25-صادمی26-دکترمهدی جویا27- شعیب صمیمی28-حبیب تبرا29-دکترجوادخراسانی30-دکترمحمدمحمدی 31-بیگلری32-خانم فرح صوفی33-ابوالقاسم پاینده34-محمدنوبخت.سانسورچیان کتب مذهبی:35-شیخ محمدکاظم سنگلجی36-دکترعباس مهاجرانی37-شیخ محمدباقرنهاوندی38-شیخ حسن روحانی39-عیسی صدر40-حکمت آل آقا41-سید محمدجعفرصفری زاده42-صدرالدین صدرشیرازی43-دکترذکرالله ثابتیان44-عباد الممتازمیثاقی.شورای عالی سانسور:اعضای این جلسه بامنشی گری درخشنده زعیمی،عبارت ازمهردادپهلبد،رضاقطبی،داریوش همایون،محمودجعفریان وهلاکو رامبد.ضمناآقایان دکترمحمدامین ریاحی،ایرج زندپور،محمودمیرمیران ازکسانی بوده اندکه ازسالهاقبل دراختناق وسانسورعامل تعیین کننده بوده اند».
18بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
گفتگوبامنوچهرهزارخانی:
«یکی ازنشانه های استبدادزدگی همین خطرناک تلقی کردن برخوردافکار وعقاید است...تحمل زوروخشونت بطورمستمر خودیک شیوه زندگی ویک فرهنگ است».
 پرتاب نارنجک به منزل دکتر حاج سیدجوادی
«خبراین حادثه نخستین باروسیله دکتررضابراهنی دریک گفتگوی تلفنی باآیندگان درمیان گذاشته شد.وسپس درپیگیری خبرباشمس آل احمدودکترجوادمجابی مورد تائید قرارگرفت...به گفته همسایگان قصدازبمب اندازی آسیب رساندن به دکترعلی اصغرحاج سیدجوادی بودکه ازدوروزپیش درمنزل مسکونیش به سرنمی بردوماموران فرماندار نظامی درتعقیب وی هستند».
این نظرخواهی یک توطئه است:
«درپاسخ به خبرصفحه4روزسه شنبه مورخ17/11/57روزنامه آیندگان درموردانجام پژوهشی ازطرف کارمندان مرکزتحقیقات اجتماعی ونظرخواهی رادیووتلویزیون به اطلاع می رساند:کارمندان اعتصابی این مرکزدرمورد انجام طرحی تحت عنوان نظرخواهی درموردمسائل روزراجع به بررسی پاره ای ازنظرات سیاسی مردم در اوضاع واحوال جاری،لازم به یادآوری است.که تکمیل پرسشنامه های مذکورصرفا از طریق سرپرست مرکزمهدی ارباب زاده تهرانی وبرخی عناصرغیراعتصابی انجام گرفته که این کارنیزازطرف خبرنگاران مرکز انجام نشده وقویا تکذیب می گردد.لازم به یادآوری است احتمالا نظرخواهی های دیگری نیزبه کمک عمال خارجی ونوکران اجیرشده داخلی درشرایط حساس مملکت درجریان است که هدفهای آنهاصرفادرجهت شناخت وشناسایی هرچه بیشترازآرمانهای انقلابی ملت وبهره برداری ازنتایج آن در جهت سرگویی حرکت های ملی خواهدبود».(ازطرف:کارکنان اعتصابی مرکز تحقیقات اجتماعی ونظرخواهی سازمان رادیووتلویزیون ملی ایران)
19بهمن ماه1357روزنامه کیهان
دکترمحمدمکری:جمهوری اسلامی باحکومت مذهبی تفاوت دارد!
«دکترمحمدمکری،یکی ازنزدیکان حضرت آیت الله خمینی،امروزتاکیدکردندمردم نبایداز جمهوری اسلامی بترسند،زیراجمهوری اسلامی باحکومت مذهبی تفاوت دارد.ودرآن هرکس آزاداست که درچارچوب قوانین کشورآزادانه زندگی کنند.دکترمکری اخیرا از پاریس به تهران آمده است،مکری ازسال1341باامام خمینی همکاری می کرده وقبل ازآن رهبرجبهه ملی دراروپابوده است».
19بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
مهندس احمدکی نژاد:نکته هایی پیرامون دولت موقت بازرگان!(مقاله)
«...اجتماعات وتظاهرات یک گروه موافق یامخالف راازنظرحقوقی نمی توان مراجعه به آرای عمومی تلقی کرد».
محمدشمس لنگرودی:پیرامون نوشته مهشیدامیرشاهی زیرعنوان کسی نیست که ازبختیارحمایت کند؟
«...دوراه بیشتر نداریم:ویتنام یاشیلی...ازبقیه حیرت هاوحسرت هاچه بگویم؟از کلامش بگویم؟یاازاینکه گمرک چیانی که تادیروزدرپناه دولت وقت برای رد کردن هر بسته وهرچمدان گوش من وشمارا می بریدندوامروزناگهان می خواهنددزد من وشما رابگیرند؟یاازکارمندان تلویزیون که درگذشته،اوامردولت های پیش،نه  فقط بدون چون وچرااجرامی کردند،بلکه باخوش رقصی اجرامی کردندوحالابرای دولتی که فرمایش صادر نمی کند،لب ورچیده اند ونازمی کنند.ازنامه ای به آیندگان17بهمن،سه شنبه. این هابقول گورکی زنجموره طبقه ای است که منافع نامشروعش رادرخطرمی بیندوازسربی خردی وناگریزی فریادبرمی داردواویلا منافع ملی به خطر افتاده است؟ خانم امیرشاهی شما ازچه حیرت کرده اید؟اصلامی دانیدایران چه خبراست؟اصلا می دانیدملت برعلیه اختناق،ترور،خفقان ودیکتاتوری بی چون وچراقیام کرده است و تاکنون بیش از60هزارشهیدداده است؟...وشمامی فرمائیدحالابرای دولتی که فرمایش صادرنمی کند،لب ورچیده اندونازمی کنند.خانم محترم کجای کاری؟نخست وزیرسوگلی شماراچه کسی انتخاب کرده است.این همپالکی شماچه چیزی از امامی وازهاری بیشترآورده است...روزنامه هاراکه درزمان همان هابراثرفشارو مقاومت دلیرانه مردم آزادترشد.زندان های سیاسی راهم که درزمان همان هامردم بازکردند.خانم امیرشاهی کوتاه کنیم،تاریخ نشان می دهدکه الان باهمه این اوصاف دوراه بیشترپیش روی ماقرارنگرفته است،دوراه:یاشیلی یاویتنام.راه میانه ای نیست».
حرفهای مردم؛تلفن663173
21بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
نه شیلی.نه ویتنام!من احسان نراقی هستم.آقای لنگرودی نوشته:مادوراه داریم یا شیلی ویاویتنام.هرچندمن به خوبی،ایشان رادرباره تبهکاری امپریالیسم درک می کنم.ولی تنفرازآمریکانبایدمارابه سوی یک اسارت دیگرسوق دهد.آزادگان وملل زنده جهان امروز می کوشندبه هیچکس ازدوابرقدرت آمریکا وشوروی تسلیم نشوند.انقلاب ایران یک انقلاب اصیل ملی بود.یک عکس العمل دفاعی بودکه ملت به کمک ذخیره وتوان فرهنگی ودینی خودبرای مقابله باسلطه بیگانگان وهیات حاکمه بیگانگان از خودنشان داد.امروز نقش تاریخی رهبران روحانی وسیاسی وهمه وطن پرستان ایران دراین است که باروشنی ودرایت بتوانندمارابه یک سیستم حکومتی مستقل برسانند که نه شیلی بشویم ونه ویتنام».
«تنهانیستید،بختیارهم هست؛فریباهستم.ازقول من به خانم مهشیدامیرشاهی که طی مقاله ای درآیندگان ازقانون اساسی دفاع کرده بنویسید:خانم قصه نویس سیل بی امان یک ملت ستم کشیده طغیان کرده است وده ها هزار نفرقربانی شده اند و شمادرتخیل قصه پردازی هستیدوچه خوب گفته ایدکه تنهاهستید.باعرض تسلیت به شما می گویم که تنهای تنها نیستید؛بختیارهم هست!».
«قلمت پایدارباد.آقامن سیناهستم.ازقول من به خانم مهشیدامیرشاهی بنویسید قلمت پایداربادصدای تودرفضاتنهانمی ماندبه په شرطی که به من وتوداغ ساواک نزنند وخون مان را حلال نکنند».