نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۶ دی ۱۰, یکشنبه

آتش، شمارى از چادرهاى زلزله زدگان سرپل ذهاب را سوزاند

به گزارش جمعيت حقوق بشر كوردستان، مورخ ٦ دى ماه ١٣٩٦ شمسي در شهر زلزله زده سر پل ذهاب از شرق كوردستان شمارى از چادرهاى زلزله زدگان در آتش سوخت.
به گفته يكى از زلزله زدگان، با افزایش سرمای هوا در این مناطق، شاهد رشد مصرف وسایل گرمایشی برقی و به تبع آن شاهد رشد مصرف برق هستیم. در این بین بیشترین مصرف برق را وسایلی چون هیترهای برقی دارند. وسایلی که گرمایشی مطلوبی را تأمین می کنند اما مصرف برق آنها بسیار زیاد است و بعضاً افزایش بیش از حد بار در کابل های توزیع برق موجب بروز آتش سوزی می شود.و به دليل نزديكى چادرها به هم موجب شد كه ١٢ چادر با همه وسايل و مدارك در اتش بسوزد.
جمعيت حقوق بشر كوردستان
اعتراضات در ایران وارد چهارمین روز شد 
 
اعتراضات در ایران که روز پنجشنبه از مشهد آغاز شد در چهارمین روز هم ادامه داشت. بنا به گزارش‌های رسیده موج اعتراضات فروکش نکرده و به مناطق مختلف کشور گسترش یافته است.
Iran Proteste gegen Regierung in Teheran (Getty Images/AFP)

تجمع‌های اعتراضی بعد از تاریک شدن هوا در شامگاه شنبه ۹ دی و صبح روز یکشنبه ۱۰ دی در تعدادی از شهرهای ایران از جمله رشت، اصفهان، اهواز، قم، ساری، زاهدان، گرگان و قزوین ادامه داشته است.
بنا به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس دست‌کم دو تن در اعتراضات شبانه در دورود در استان لرستان کشته شده‌اند. هنوز مقامات رسمی در این باره واکنشی نشان نداده‌اند. خبرگزاری مهر نیز این خبر را بدون توضیحات بیشتر منتشر کرده است.
ویدیوهایی که معترضان در شبکه های اجتماعی منتشر کرده‌اند نشان می‌دهد که در برخی نقاط تهران اعتراض‌ها تا نیمه شب ادامه داشته است. با اوج اعتراضات و نقش بسیار فعال شبکه‌های مجازی در اطلاع‌رسانی و برگزاری تظاهرات  اپراتور تلفن "همراه اول"  در برخی از نقاط کشور قطع شد.
"همراه اول" یکی از بزرگترین اپراتور تلفن همراه در ایران است و قطع خدمات‌دهی همراه اول به ویژه در مناطقی که اعتراض‌ها اوج گرفته بود اینترنت را دچار اختلال کرده است.
کانال تلگرامی "آمدنیوز" مسدود شد
ادامه تظاهرات در تهران
ادامه تظاهرات در تهران
کانال تلگرام آمدنیوز که در انتشار فراخوان اعتراضات اخیر و پوشش خبری و تصویری آنها فعال بود، شامگاه شنبه ۹ دی (۳۰ دسامبر) از دسترس خارج شد.
پاول دوروف موسس و صاحب ۳۳ ساله روسی سایت تلگرام در توجیه عمل این شبکه خبر داد که آمد نیوز "تشویق" به ساختن کوکتل مولوتوف کرده است.
به نوشته خبرگزاری فارس پاول دوروف، مدیر عامل تلگرام  این کار را به درخواست محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات ایران انجام داده است. به گفته جهرمی آمد نیوز خشونت را میان ایرانیان معترض "ترویج می‌کند".
تعطیلی مدارس در اصفهان
محمد رضا عارف رئیس فراکسیون امید در توییتر خود نوشت "پیگیری مطالبات با سازوکارهای قانونی حق طبیعی مردم است و کاری نکنیم که فضای کشور متشنج شود".
بیشتر بخوانید: 
منصور شیشه‌فروش رئیس ستاد مدیریت بحران استانداری اصفهان اعلام کرد یکشنبه دهم دی مدارس در اصفهان تعطیل است. این مقام محلی تعطیلی مدارس اصفهان را به دلیل آلودگی هوا اعلام کرده است.
ورود به دادگستری کرج و تخریب آن تکذیب شد
در شبکه های اجتماعی (در شامگاه شنبه) فلیلم‌هایی از گرفتن برخی از مراکز دولتی فرمانداری، شهرداری پخش شده بود که خبرگزاری فارس با استناد به مسئولان و مقامات بلافاصله آن را تکذیب کرد.
فارس نوشت، یک مقام مطلع در استانداری البرز با تکذیب خبر منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی مبنی بر تصرف و آتش‌زدن دادگستری کرج اعلام کرد، هیچ آسیبی به دادگستری کرج نرسیده است. وی گفته است تصاویر منتشر شده مربوط به دادگستری کرج نیست.
شعار علیه اصلاح‌طلبان و اصول گرایان
اعتراضات در مقابل دانشگاه تهران
اعتراضات در مقابل دانشگاه تهران
اعتراضات مردم در ایران روز پنجشنبه ۷ دی از مشهد آغاز شده بود و به شهرهای مختلف از جمله تهران، کرمانشاه، بندرعباس، زنجان، ابهر، گرگان، دورود، خرم‌آباد، اهواز، کرج  گسترش پیدا کرده است. شعارهای معترضان هم با ادامه اعتراضات و با ورود آن به چهارمین روز کمی تندتر شده است.
در تهران که یک روز بعد از گسترش تظاهرات در مشهد و شهرستان‌ها به اعتراضات پیوسته بود برای نخستین بار شعار : "اصلاح طلب، اصولگرا، دیگر تمام است ماجرا" را سردادند.
خبرگزاری فارس تظاهرات دانشجویان در تهران را سیاسی دانست. این خبرگزاری می‌نویسد: «در این تجمع به هیچ عنوان شعاری در اعتراض به گرانی سر داده نشد و شعارها بیشتر با مضامین سیاسی و ساختارشکنانه از جمله "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران"، "مرگ بر روسیه"، "دانشجو می‌میرد ذلت نمی پذیرد" و شعارهایی تند علیه مسئولان نظام است.»
از مطالبات اقتصادی به سیاسی
در اکثر شهرهای معترض از جمله، قم، کرمانشاه، گرگان، یزد، ایذه، اراک، ساری، شهسوار شهرهای نیشابور، شاهرود، قزوین، زاهدان، اهواز و اهالی دیگر شهرهایی معترض ایران اعتراضات ماهیت سیاسی به خود گرفت و نوک حملات متوجه رهبر دینی ایران آیت الله خامنه‌ای بود.  "سید علی حیا کن، مملکنت را رهاکن!"  یکی از شعارهایی بوده است که در اکثر شهرهای ایران از طرف تظاهرکندگان داده شده است.
در ویدیویی که تظاهرکنندگان منتشر شد عکس رهبر ایران در پاتیخت تهران و زنجان پاره شد.
در برخی از شهرهای ایران شعارهایی در مخالفت با سیاست خارجی ایران در روز سوم و شامگاه شنبه تکرار شد. مردم شعارهایی مانند "سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن"، "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" ، "مرگ بر حزب الله" و "مرگ بر روسیه" غیره را نیز سرداده‌اند.
اعتراض نماینده پارلمان آلمان به ایران
اعتراضات در ایران وارد چهارمین روز شد
اعتراضات در ایران وارد چهارمین روز شد
امید نوری‌پور نماینده ایرانی‌تبار پارلمان آلمان از اتحادیه اروپا خواست درباره تظاهرات اعتراضی در ایران موضع صریحی اتخاذ کند. او تاکید کرد که توافق هسته‌ای نباید منجر شود که اتحادیه اروپا دربرابر پایمال شدن حقوق بشر در ایران سکوت اختیار کند. اتحادیه اروپا باید به تهران این پیام را بدهد که سرکوب خونین ۸۸ نباید تکرار شود. در اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ شماری از اعتراض کنندگان کشته شدند.
تظاهرات ایرانیان خارج از کشور
همزمان با اعتراضات داخل در خارج از کشور نیز ایرانیان در پاریس و برلین تجمع‌های اعتراضی برگزار کردند. به گفته پلیس آلمان ایرانیان در برلین در مقابل سفارتخانه ایران جمع شدند. در تجمع‌های ایرانیان مهم‌ترین درخواست "آزادی دستگیرشدگان تظاهرات اعتراضی در شهرهای ایران" بوده است. تظاهرات اعتراضی ایرانیان در پاریس ، پایتخت فرانسه هم انجام گرفته است.
روند افزایش بودجه‌ای در سال‌های بعدی نشان از آن دارد که مؤسسه آموزشی - پژوهشی امام خمینی (ره) از ۳.۵ میلیارد سال ٨٥ به ۷ میلیارد در سال ٨٧، ١. ٥ میلیارد در سال ٨٩، ۸.۳ میلیارد در سال ٩٠، ١٠ میلیارد در سال ٩٢، ۱۰.۳ در سال ٩٣، ٥. ١١ در سال ٩٤، ١٤، در سال ٩٥، ٥. ٢١، در سال ٩٦، ٢٣ میلیارد و در سال ٩٧ به ٢٨ میلیارد رسید.
به گزارش شرق :«بررسی بودجه‌ای مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام‌ خمینی (ره) میسر نمی‌شود، مگر این که روابط سیاسی محمود احمدی‌نژاد و آیت‌الله مصباح‌ یزدی دوباره بازخوانی شود. مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام‌ خمینی (ره) به ریاست آیت‌الله مصباح‌ یزدی با روی‌ کار آمدن احمدی‌نژاد به افزایش ١٠برابری بودجه دست یافت و کماکان در دولت حسن روحانی نیز مسیر خوشایندی در ردیف اعتباری سالانه دارد.
مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام‌ خمینی (ره) نام مجموعه‌ای آموزشی برای تحصیل دانشجویان و طلبه‌ها است که در سال ۱۳۷۴ پایه‌گذاری شد. این مؤسسه آموزشی و پژوهشی زیر نظر آیت‌الله محمدتقی مصباح‌ یزدی کار می‌کند. کتابخانه و مرکز اسناد آن در سال ۲۰۰۶ میلادی شامل بیش از ٦٠ هزار جلد کتاب فارسی و عربی و نزدیک به ٢٠ هزار جلد کتاب انگلیسی بوده ‌است.قهر و آشتی‌ها
آیت‌الله مصباح‌ یزدی در ساختار سیاسی ایران همواره یادآور رویکردی متفاوت در سیاست و فرهنگ است. یاران نزدیک به او در مجلس نهم به جبهه پایداری‌ها شهره بودند. آنها از هر تلاشی برای مواجهه با برجام فروگذار نکردند. تعدادشان کم بود اما سروصدایشان بسیار. غائله حمله به علی لاریجانی در ٢٢ بهمن سال ٩١ نیز به شکلی به جبهه پایداری‌ها و مؤسسه پرتو ربط می‌دادند. با این‌ حال سرانجام آن رسیدگی مشخص نشد و برخی مرتبطان نیز در دادگاه ویژه روحانیت تبرئه شدند.
آیت‌الله مصباح‌ یزدی با آمدن محمود احمدی‌نژاد به عرصه قدرت، بیش از گذشته به فعالیت‌های سیاسی و پژوهشی پرداخت. آیت‌الله مصباح پیش از چرخش‌های سیاسی احمدی‌نژاد درباره او گفته بود: «احمدی‌نژاد ذخیره خداوند برای امروز ماست.» و «وجود مقدس‌ ولی‌ عصر (عج‌) برای‌ احمدی‌نژاد دعا می‌کنند.» اما بعدتر نظرش درباره او چرخید و گفت: «اعمال و رفتار امروز احمدی‌نژاد را تأیید نمی‌کنم چون اکنون یک حالت انحرافی در او می‌بینم.»ماجرای بودجه مؤسسه
گرچه این روزها آیت‌الله مصباح هم به جمع منتقدان احمدی‌نژاد پیوسته اما مرور بودجه‌ای مؤسسه امام‌ خمینی (ره) نشان می‌دهد که احمدی‌نژاد در دوران صدارتش در کمک مالی به این مؤسسه هیچ کم نگذاشت. حتی بودجه در دوره ریاست‌ جمهوری احمدی‌نژاد به‌ یک‌ باره از ٣٥٠ میلیون تومان (سال ٨٤ و  آخرین سال دوره خاتمی) به ۳.۵ میلیارد تومان در سال ٨٥ رسید؛ یعنی افزایش ١٠برابری.
روند افزایش بودجه‌ای در سال‌های بعدی نشان از آن دارد که این مؤسسه از ۳.۵ میلیارد سال ٨٥ به ۷ میلیارد در سال ٨٧، ١. ٥ میلیارد در سال ٨٩، ۸.۳ میلیارد در سال ٩٠، ١٠ میلیارد در سال ٩٢، ۱۰.۳ در سال ٩٣، ٥. ١١ در سال ٩٤، ١٤، در سال ٩٥، ٥. ٢١، در سال ٩٦، ٢٣ میلیارد و در سال ٩٧ به ٢٨ میلیارد رسید.معیار نباشد، لابی و فشار می‌آید
اصغر مسعودی، نایب‌ رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس، تأکید دارد که هیچ لابی‌ای در موضوع بودجه مؤسسه پژوهشی امام خمینی (ره) در جلسه‌هایی که او در کمیسیون فرهنگی بوده، صورت نگرفته. او به «شرق» می‌گوید: «اگر بودجه بر مبنای عملکرد باشد و شفاف و پاسخ‌گو، بسیاری از شبهه‌ها حل می‌شود. مؤسسه پژوهشی امام خمینی (ره) از مؤسسه‌های علمی است که کار پژوهشی می‌کند. حالا من مصداقی نمی‌گویم اما پیش‌تر هم تأکید داشتم اگر معیارها را برای دریافت منابع و بودجه مشخص نکنیم،  لابی به میان می‌آید. همین حالا خیلی از مؤسسه‌های فرهنگی فعالیت‌های درجه‌ یکی دارند، اما هیچ ردیف بودجه‌ای نمی‌گیرند.»اهمیت گزینش در مؤسسه
در سایت مؤسسه آمده: «با توجه به اهمیت و ضرورت امر گزینش در انتخاب متصدیان امور در راستای تحقق شایسته‌سالاری در اعطای مسئولیت‌های خرد و کلان و بر اساس مفاد ماده ٦ اساسنامه مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) مبنی‌ بر این‌ که صلاحیت افراد باید به تأیید دفتر گزینش مؤسسه برسد، دفتر گزینش به بررسی صلاحیت دانش‌پژوهان در سه مقطع، کارمندان و اعضای هیات‌ علمی بر اساس معیارهای دینی و و در چارچوب مقررات نظام اسلامی می‌پردازد.»
در شرح وظایف نیز آمده «مسئول دفتر گزینش از سوی ریاست محترم مؤسسه منصوب می‌شود. او باید نسبت به تأیید صلاحیت‌های گزینشی (عقیدتی، فکری، اخلاقی، رفتاری، سیاسی و امنیتی) تمامی متقاضیان کار، تدریس، عضویت هیات‌ علمی و تحصیل در مقاطع مختلف اقدام کند. همچنین  بررسی و نظارت بر استمرار صلاحیت‌های گزینشی کارکنان، استادان، اعضای هیات‌ علمی و دانش‌پژوهان و  اعلام نتایج بررسی‌ها و تحقیقات - در صورت لزوم‌ - به کمیته‌های انضباطی مربوطه برای صدور حکم.»
در بخش دیگری هم آمده: «رصد آسیب‌های اعتقادی، سیاسی، امنیتی و اخلاقی و بررسی راه‌های پیشگیری از آن و ارائه گزارش به ریاست مؤسسه و تأیید صلاحیت افرادی که قرار است از سوی مؤسسه به سایر نهادهای علمی، فرهنگی و اجرایی معرفی شوند. انجام مأموریت یا پروژه‌های ویژه‌ ارجاعی از ریاست مؤسسه.»هفته‌نامه پرتو سخن
در بخش معرفی هفته‌نامه «پرتو سخن» نیز آمده «همزمان با گسترش هجمه علیه ارزش‌های اسلام و انقلاب در سال‌های ٧٦ و ٧٧ خلأ نشریه‌ای احساس می‌شد که هم دغدغه دین و نظام اسلامی داشته باشد و هم از لحاظ فکری و نظری بتواند در مقابل افکار انحرافی و ضد دینی در حال گسترش بایستد و از آرمان‌های اسلام و انقلاب دفاع کند. بر این اساس و به همت جمعی از دلسوزان، هفته‌نامه پرتو سخن پا به عرصه مطبوعات گذاشت. این نشریه در این مدت ضمن رعایت موازین شرعی و قانونی هرگز مصالح اسلام و انقلاب را فدای مصلحت افراد و احزاب نکرده است. پرتو سخن به صاحب‌امتیازی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام‌ خمینی(ره) در عرصه‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی فعالیت دارد و به صورت هفتگی در سراسر کشور توزیع می‌شود.»

قاسم شعله سعدی: مردم از مرز اصلاح طلبی عبور کرده اند

 «قاسم شعله سعدی» فعال حقوق بشر و استاد حقوق بین الملل معتقد است مردم در اعتراضات اخیر از مرز اصلاح طلبی عبور کرده اند و دیگر مطالباتشان در سبد اصلاح طلبان قابل پیگیری نیست».
یکشنبه, 31 دسامبر 2017ماهرخ غلامحسین پور
جرقه اعتراضات مردمی نخست از مشهد آغاز شد و شعله هایش به سرعت و در طول سه روز، به شکل موجی فراگیر، بخش های گسترده ای از استان های مختلف ایران را در برگرفت. در طول این سه روز هیچ واکنشی نسبت به گستره رو به افزایش اعتراضات مردمی از سوی مسئولان جمهوری اسلامی اظهار نشده است. صدا و سیما مسیر سکوت اختیار کرده و شعارهای عمومی مردم در این دوره از اعتراضات با شعارهای خیابانی سال 1388 تفاوت ماهوی دارد.«قاسم شعله سعدی» فعال حقوق بشر و استاد حقوق بین الملل معتقد است مردم در اعتراضات اخیر از مرز اصلاح طلبی عبور کرده اند و دیگر مطالباتشان در سبد اصلاح طلبان قابل پیگیری نیست».
آقای شعله سعدی چرا تصور می کنید مردم مرز اصلاح طلبی را پشت سر گذاشته اند؟
  • دقت کنید حتی شعارهای یا حسین میرحسین هم دیگر در این شلوغی ها به کار برده نمی شود. به باور من مردم از این ماجراها عبور کرده اند و اعتراضات و مطالبات آنها که تا چند روز پیش به شکل جسته گریخته و محدود به گوش می خورد، الان به هم پیوسته شده، همه گیر و گسترده شده است. الان دیگر حکومت حتی امکان ارسال نیرو از یک شهر به شهر دیگر را ندارد چون همه جا درگیر ماجرای اعتراض است. نه توان سرکوب هست و نه حتی اگر توان آن وجود داشته باشد سرکوب کردن مشکلی حل می کند.
به نظر شما راه برون رفت حاکمیت از این بحران چیست؟
  • الان زمان آن است که آقای خامنه ای تصمیمات اساسی بگیرد. نمی دانم چرا آقای خامنه ای در این دو سه روز باز هم سکوت اختیار کرده اند. من این حوادث را از قبل در نامه ای خطاب به آقای خامنه ای پیش بینی کرده بودم .حتی مثال زده بودم از فروپاشی اتحاد شوروی و گفتم زمانی که آقای کارتر در ایران در اول ژآنویه 1978 گفت ایران در منطقه بی ثبات خاورمیانه جزیره ثبات و آرامش است، فقط به فاصله یک روز بعد انقلاب کلید خورد و تحلیل رئیس جمهور آمریکا که می بایست مبتنی بر اطلاعات و تحلیل دقیق بوده باشد، فقط چند روز دوام آورد. در جریان جنبش دانشجویی سال 1378 هم اگر دقت کنید علی الظاهر  اتفاق خاصی رخ نداده بود که مستوجب آن جنبش باشد، روزنامه آقای موسوی خوئینی ها بسته شد و این یک اتفاق عادی و معمول است، اما همان منجر به جنبش دانشجویی و آن موضعگیری آقای خامنه ای شد که گفت من حسینی عمل می کنم. من به آقای خامنه ای نوشتم آقا دیر است، اتحاد شوروی هم به دلیل اینکه یک مشت فسیل مثل آقای برژینسکی بر سر کار مانده بودند و کمترین انعطاف و نوآوری نداشتتند، به فروپاشی منجر شد. ایران محتاج نوآوری است.
منظورتان از نوآوری چیست؟
  • در ایران بسیاری از این مقامات اصلا فقط باید بمیرند تا از کارشان بر کنار بشوند. هیچ  تغییری انجام نمی شود انعطافی نیست. بازنشستگی هم برای آقایان نیست. آقای جنتی الان سالهاست در سمت خودش ابقا می شود. مملکتی که مرکز تنوع بومی و گستردگی عقاید و سمبل همزیستی مسالمت آمیز است، چرا درگیر این تنگ نظری هاست ؟مثلا انتخابات است مردم حق ندارند به کسانی رای بدهند که دلشان می خواهد، باید به کسی رای بدهند که انتخاب چهار نفر مثل آقای جنتی در شورای نگهبان است. یک مملکت هشتاد میلیونی ناچارند به گزینه آقای جنتی و چند نفر دیگر رای بدهند. در دهکده جهانی که اتفاقات و تنوعات به شکل لحظه به لحظه در حال دگرگونی است، حتی کشوری مثل عربستان هم با آن همه ارتجاع و سنتی که درگیرش بوده، الان متوجه شرایط و نیازهای روز شده و پا پس کشیده و شروع به اصلاحات کرده است، آن وقت در ایران زن ها نمی توانند بروند ورزشگاه. مردم نمی توانند موسیقی خودشان را گوش بدهند، باید بلیط بخرند و بروند برای دیدن هنرمند مورد علاقه خودشان به دبی یا عراق یا کشورهای همجوار. این روش ها واقعا متعلق به عهد دقیانوس است. جواب نمی دهد. زمان این فشارها گذشته است.
پیش بینی شما درباره آینده این حوادث چیست؟
  • متاسفانه الان در چند شهر به خشونت کشیده شده است. در کرج ساختمان دادگستری را آتش زده اند، در اراک فرمانداری را گرفته اند، در جاهای مختلف مثل ملایر دفتر امام جمعه را آتش زده اند و ماجرا دارد خشن می شود. به نظرم این حرکت ها تداوم پیدا می کند برای اینکه حکومت نمی تواند پاسخگوی درخواست مردم باشد و با ساختار موجود حاکمان ما هم آمادگی این تغییرات را ندارند. فعلا شرایط سیاسی به بن بست رسیده است.
به نظر شما صرفا گرانی های این روزها منجر به گسترش این اعتراض ها شده است؟
  • صدا و سیما و نهادهای انتصابی تلاش می کنند مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را علت این درگیری ها و اعتراضات تلقی کنند. در صدا و سیما مرتبا در مورد «مطالبات به حق مردم در باب معیشت» صحبت می شود اما هدفشان این است که بگویند کوتاهی از دولت بوده و این وظیفه دولت بوده که معیشت مردم را تامین کند و نکرده است. به نظر من سخنان درست نیست. یک مجموعه ای از خواست های انباشته شده و سرکوب شده در مردم وجود دارد، اعم از سیاسی، اقتصادی و صنفی. عده ای اموالشان در موسسات اعتباری به صورت سپرده و مالی بلوکه شده است. به ویژه مردم بسیار بسیار از دادگستری عصبانی هستند. مطالبات مردم در سال 88 هم در یک برهه ای ساختار شکنانه شد. شعار اوایل 88 در مورد گم شدن رای ها و تقلب بود و مخاطب مردم آقای احمدی نژاد اما حدود سه ماه بعد این شعارها تبدیل به درخواست استقلال و جمهوری ایرانی شد و با شعار «مرگ بر دیکتاتور» اصل ولایت فقیه را زیر سوال بردند و گفتند «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است». همین زمان بود که آقای موسوی و کروبی ترمز کار را کشیدند و این هم طبیعی بود چون آنها با اصل نظام مشکل نداشتند، آنها مشکلشان با شخص آقای خامنه ای بود نه با کل نظام. حتی با همه مواضع آقای خامنه ای هم مشکل نداشتند بلکه با برخی از مواضع او مشکل داشتند. به نظر من مطالبات انباشته شده، وضعیت بغرنج معیشت مردم و ایجاد فضای امنیتی کار را به اینجا رسانده که به سرعتی باور نکردنی در طول سه روز، شعارها رادیکال و ساختار شکنانه و در مخالفت علنی با آقای خامنه ای و روحانی مطرح شود و به طور علنی به خود آقای خامنه ای و روحانی بد و بیراه بگویند. دانشگاهیان امروز شعار می دادند «اصلاح طلب، اصولگرا؛ دیگه تمومه ماجرا» و مجموعه اینها به باور من، نشانه عبور مردم از مرزهای اصلاح طلبی است.

Jacques Dutronc - L'opportuniste (Live).avi

Jacques Dutronc - L'opportuniste

قاسم شعله سعدی: مردم از مرز اصلاح طلبی عبور کرده اند

 «قاسم شعله سعدی» فعال حقوق بشر و استاد حقوق بین الملل معتقد است مردم در اعتراضات اخیر از مرز اصلاح طلبی عبور کرده اند و دیگر مطالباتشان در سبد اصلاح طلبان قابل پیگیری نیست».
یکشنبه, 31 دسامبر 2017ماهرخ غلامحسین پور
جرقه اعتراضات مردمی نخست از مشهد آغاز شد و شعله هایش به سرعت و در طول سه روز، به شکل موجی فراگیر، بخش های گسترده ای از استان های مختلف ایران را در برگرفت. در طول این سه روز هیچ واکنشی نسبت به گستره رو به افزایش اعتراضات مردمی از سوی مسئولان جمهوری اسلامی اظهار نشده است. صدا و سیما مسیر سکوت اختیار کرده و شعارهای عمومی مردم در این دوره از اعتراضات با شعارهای خیابانی سال 1388 تفاوت ماهوی دارد.«قاسم شعله سعدی» فعال حقوق بشر و استاد حقوق بین الملل معتقد است مردم در اعتراضات اخیر از مرز اصلاح طلبی عبور کرده اند و دیگر مطالباتشان در سبد اصلاح طلبان قابل پیگیری نیست».
آقای شعله سعدی چرا تصور می کنید مردم مرز اصلاح طلبی را پشت سر گذاشته اند؟
  • دقت کنید حتی شعارهای یا حسین میرحسین هم دیگر در این شلوغی ها به کار برده نمی شود. به باور من مردم از این ماجراها عبور کرده اند و اعتراضات و مطالبات آنها که تا چند روز پیش به شکل جسته گریخته و محدود به گوش می خورد، الان به هم پیوسته شده، همه گیر و گسترده شده است. الان دیگر حکومت حتی امکان ارسال نیرو از یک شهر به شهر دیگر را ندارد چون همه جا درگیر ماجرای اعتراض است. نه توان سرکوب هست و نه حتی اگر توان آن وجود داشته باشد سرکوب کردن مشکلی حل می کند.
به نظر شما راه برون رفت حاکمیت از این بحران چیست؟
  • الان زمان آن است که آقای خامنه ای تصمیمات اساسی بگیرد. نمی دانم چرا آقای خامنه ای در این دو سه روز باز هم سکوت اختیار کرده اند. من این حوادث را از قبل در نامه ای خطاب به آقای خامنه ای پیش بینی کرده بودم .حتی مثال زده بودم از فروپاشی اتحاد شوروی و گفتم زمانی که آقای کارتر در ایران در اول ژآنویه 1978 گفت ایران در منطقه بی ثبات خاورمیانه جزیره ثبات و آرامش است، فقط به فاصله یک روز بعد انقلاب کلید خورد و تحلیل رئیس جمهور آمریکا که می بایست مبتنی بر اطلاعات و تحلیل دقیق بوده باشد، فقط چند روز دوام آورد. در جریان جنبش دانشجویی سال 1378 هم اگر دقت کنید علی الظاهر  اتفاق خاصی رخ نداده بود که مستوجب آن جنبش باشد، روزنامه آقای موسوی خوئینی ها بسته شد و این یک اتفاق عادی و معمول است، اما همان منجر به جنبش دانشجویی و آن موضعگیری آقای خامنه ای شد که گفت من حسینی عمل می کنم. من به آقای خامنه ای نوشتم آقا دیر است، اتحاد شوروی هم به دلیل اینکه یک مشت فسیل مثل آقای برژینسکی بر سر کار مانده بودند و کمترین انعطاف و نوآوری نداشتتند، به فروپاشی منجر شد. ایران محتاج نوآوری است.
منظورتان از نوآوری چیست؟
  • در ایران بسیاری از این مقامات اصلا فقط باید بمیرند تا از کارشان بر کنار بشوند. هیچ  تغییری انجام نمی شود انعطافی نیست. بازنشستگی هم برای آقایان نیست. آقای جنتی الان سالهاست در سمت خودش ابقا می شود. مملکتی که مرکز تنوع بومی و گستردگی عقاید و سمبل همزیستی مسالمت آمیز است، چرا درگیر این تنگ نظری هاست ؟مثلا انتخابات است مردم حق ندارند به کسانی رای بدهند که دلشان می خواهد، باید به کسی رای بدهند که انتخاب چهار نفر مثل آقای جنتی در شورای نگهبان است. یک مملکت هشتاد میلیونی ناچارند به گزینه آقای جنتی و چند نفر دیگر رای بدهند. در دهکده جهانی که اتفاقات و تنوعات به شکل لحظه به لحظه در حال دگرگونی است، حتی کشوری مثل عربستان هم با آن همه ارتجاع و سنتی که درگیرش بوده، الان متوجه شرایط و نیازهای روز شده و پا پس کشیده و شروع به اصلاحات کرده است، آن وقت در ایران زن ها نمی توانند بروند ورزشگاه. مردم نمی توانند موسیقی خودشان را گوش بدهند، باید بلیط بخرند و بروند برای دیدن هنرمند مورد علاقه خودشان به دبی یا عراق یا کشورهای همجوار. این روش ها واقعا متعلق به عهد دقیانوس است. جواب نمی دهد. زمان این فشارها گذشته است.
پیش بینی شما درباره آینده این حوادث چیست؟
  • متاسفانه الان در چند شهر به خشونت کشیده شده است. در کرج ساختمان دادگستری را آتش زده اند، در اراک فرمانداری را گرفته اند، در جاهای مختلف مثل ملایر دفتر امام جمعه را آتش زده اند و ماجرا دارد خشن می شود. به نظرم این حرکت ها تداوم پیدا می کند برای اینکه حکومت نمی تواند پاسخگوی درخواست مردم باشد و با ساختار موجود حاکمان ما هم آمادگی این تغییرات را ندارند. فعلا شرایط سیاسی به بن بست رسیده است.
به نظر شما صرفا گرانی های این روزها منجر به گسترش این اعتراض ها شده است؟
  • صدا و سیما و نهادهای انتصابی تلاش می کنند مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را علت این درگیری ها و اعتراضات تلقی کنند. در صدا و سیما مرتبا در مورد «مطالبات به حق مردم در باب معیشت» صحبت می شود اما هدفشان این است که بگویند کوتاهی از دولت بوده و این وظیفه دولت بوده که معیشت مردم را تامین کند و نکرده است. به نظر من سخنان درست نیست. یک مجموعه ای از خواست های انباشته شده و سرکوب شده در مردم وجود دارد، اعم از سیاسی، اقتصادی و صنفی. عده ای اموالشان در موسسات اعتباری به صورت سپرده و مالی بلوکه شده است. به ویژه مردم بسیار بسیار از دادگستری عصبانی هستند. مطالبات مردم در سال 88 هم در یک برهه ای ساختار شکنانه شد. شعار اوایل 88 در مورد گم شدن رای ها و تقلب بود و مخاطب مردم آقای احمدی نژاد اما حدود سه ماه بعد این شعارها تبدیل به درخواست استقلال و جمهوری ایرانی شد و با شعار «مرگ بر دیکتاتور» اصل ولایت فقیه را زیر سوال بردند و گفتند «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است». همین زمان بود که آقای موسوی و کروبی ترمز کار را کشیدند و این هم طبیعی بود چون آنها با اصل نظام مشکل نداشتند، آنها مشکلشان با شخص آقای خامنه ای بود نه با کل نظام. حتی با همه مواضع آقای خامنه ای هم مشکل نداشتند بلکه با برخی از مواضع او مشکل داشتند. به نظر من مطالبات انباشته شده، وضعیت بغرنج معیشت مردم و ایجاد فضای امنیتی کار را به اینجا رسانده که به سرعتی باور نکردنی در طول سه روز، شعارها رادیکال و ساختار شکنانه و در مخالفت علنی با آقای خامنه ای و روحانی مطرح شود و به طور علنی به خود آقای خامنه ای و روحانی بد و بیراه بگویند. دانشگاهیان امروز شعار می دادند «اصلاح طلب، اصولگرا؛ دیگه تمومه ماجرا» و مجموعه اینها به باور من، نشانه عبور مردم از مرزهای اصلاح طلبی است.

IRAN, Protesters, پيام مردم به ضحاک « سلطنت رو رها کن! »؛

ده نکته ی مقدماتی، در باره ی قيامی که دارد شکل می گيرد


ده نکته ی مقدماتی، در باره ی قيامی که دارد شکل می گيرد


Sat 30 12 2017 

محمدعلی اصفهانی


esfahani.jpg
يک
ــــــــــــــــــــ

به نظر می رسد که همه چيز برای شکل گيری يک قيام عمومی آماده شده باشد. اين را جنبشی که اين روز ها وارد کيفی ترين نقطه ی عطف خود پس از سرکوب هشاد و هشت شده است در برابر ديدگان شايد هنوز ناباور ما به نمايش گذاشته است.
در اين نقطه ی عطف کيفی، هيچ کوتاهی و قصوری، هيچ الا و امايی، هيچ اين پا و آن پا کردنی، در حمايت همه جانبه و بی پروا از جنبش «واقعاً موجود»، توجيه شدنی نيست.
دست هايی که از جيب ها بيرون می آيند حتماً آلوده هم می شوند؛ اما آلوده ترين دست ها، دست های پاکِ در جيب هستند.

دو
ــــــــــــــــــــ

شواهدی چند، اينگونه نشان می دهد که احتمالاً ابتکار به راه انداختن تظاهرات مشهد، متعلق به بخشی از شکست خوردگان انتخابات رياست جمهوری و خبرگان و مجلس، با هدف رام کردن و يا ساقط کردن روحانی بوده باشد. اما تبديل شدن بی درنگ اين تظاهرات در مشهد و در گوشه و کنار ايران به آتش فشان خشم فروخورده ی مردم نسبت به حاکميت ملايان در کليت آن، بيانگر دستکم دو اصل راهبردی است:
ـ ناتوانی نظام از استفاده از «عنصر اجتماعی» برای پيشبرد اهداف خود.
ـ توانمندی «عنصر اجتماعی»، به برهم زدن نظم موجود و نظام استوار بر نظم موجود، با استفاده از امکان هايی که خود اين نظام، خواسته و ناخواسته، برايش فراهم می آورد.

برای پرداختن دقيق تر به آنچه اينک در جريان است، و برای تحليل مرحله ی کنونی جنبش، زمان بيشتری لازم است؛ اما پيش از هر پرداختنی و هر تحليلی، توجه به موارد مقدماتی يی که در اين يادداشت بر شمرده می شوند ضروری است.


سه
ــــــــــــــــــــ

از ازل تا به ابد فرصت درويشان است، نه فرصت مردمان عادی مثل من و شما. هيچ تضمينی وجود ندارد که اگر فرصت به دست آمده ی فعلی را هم مثل فرصت به دست آمده در سال هشاد و هشت از دست بدهيم، ميان ازل و ابد، فرصت ديگری برای ما در نظر گرفته شده باشد!

مرحله ی کيفی فعلی جنبش، نسبت به مرحله و مراحل پيشین ـ بالقوه ـ پيشرفته تر و متعالی تر است.

ـ پيشتر از اين، جنبش تا حدود زيادی در عبور از محدوده ی طبقه ی متوسط، و پيوند با اقشار محروم جامعه (شهری و روستايی) مشکل داشت و ناموفق عمل می کرد، و تلاش هايش هم در اين زمينه، آنگونه که شايد و بايد جدی نبود. يعنی سرسری بود اگر که بود.
اما امروز، در اين مرحله، آن اقشار، خود يا جزيی از جنبش شده اند، و يا به راحتی می توانند جای خود را در اين جنبش باز کنند و خود را در اين جنبش بيابند و وزن حضور بسيار تعيين کننده ی خود را حس کنند.

ـ خبر چندانی، امروز ديگر از دل بستن به رفرم های درون ـ حکومتی، و يا دل خوش داشتن به احتمال تغيیراتی اميدوار کننده حتی در جهت خواست های اوليه ی مدنی نيست.

استحاله ی بخش مهمی از مدعيان ميدان داری رفرم و اصلاحات، در پديده ی نوینی به نام اعتدال گرایی، تبديل سبز به بنفش، و تبديل بنفش به زرد، شوخی تلخ روزگار بود با اين ها.
و با ما.
هرچند که تعدادی از اين ها قبل از تبديل شدن به بنفش، جاده ی تکامل را چهار اسبه در نورديده بودند و بدون نياز به توقف در واحه ی اعتدال و تدبير و اميد، یکسره به آخر مسير رسيده بودند و زرد شده بودند و از شاخه به خاک فرو افتاده بودند.

ـ زمان غربال شدن فرا رسيده است، و هر کسی که می تواند خود را با عبور از کل حاکميت، به منظور ساختن بنايی نوين بر ويرانه يی چهل ساله انطباق دهد، درون جنبش می ماند، و هرکس که نمی تواند چنين کند، از آن جدا خواهد شد.

اما با تحريک و اذيت و آزار و دشنام و بددهانی در حق کسانی که تا کنون همراه و درون جنبش بوده اند نيست که پروسه ی اين عبور درون خلقی، تسريع و تسهيل می شود.
آزرده کردن آن بخش از جنبش که بنا به دلايل خود، و با محاسبات خود، هنوز به تعيين تکليف نهايی با خود نرسيده است، و همچنين نگران کردن ناراضيانی که به دلايل مختلف، نگاهی ديگر به ضرورت های اين مرحله از جنبش دارند، و يا از پی آمد های برای آن ها نامعلوم آن می ترسند، اين پروسه را تسريع و تسهيل نمی کند.
اگر برای استقرار دموکراسی مبارزه می کنيم، خودمان تعدد آرا ميان خودمان را به رسميت بشناسيم!

بحث اصلاحات و رفرم و انقلاب نيست. بحث انتخاب مناسب ترين استراتژی و تاکتيک در يک برش معين است.

چهار
ــــــــــــــــــــ

ساختار نظام کنونی حاکم بر ايران، يک ساختار کلاسيک مبتنی بر تعاريف شناخته شده ی «جمهوری» نيست.
اين نظام، نه بر پايه ی نهاد دولت و رييس آن، بلکه بر پايه ی نهاد ولايت فقيه، و ولی فقيه آن، استوار است. همانچه خود آن ها به درستی، «عمود خيمه ی نظام» می نامندش.
بنابر اين، آنچه بايد نخستين و مهم ترين و جدی ترين نشانه ی هدفگيری باشد همين پايه است؛ نه دولت و نه رييس دولت. آن هم در شرايطی که دولت روحانی ـ که البته نبايد هيچ توهمی نسبت به آن داشت ـ خود، در روند اجتناب ناپذير رشد تضاد ها، تا حدودی برای عمود خيمه ی نظام، مشکل آفرين شده است.

پنج
ــــــــــــــــــــ

اين قيام، تا لحظه ی نگارش اين سطور، در تهران نمودی در هيأت يک قيام نداشته است، در جالی که پيوستن تهران و محدوده ی تهران به آن، ضرورتی مضاعف در مضاعف دارد. چه به لحاظ مرکز بودن تهران و وزن سياسی آن، چه به لحاظ فقر و بی عدالتی اقتصادی و فاصله ی طبقاتی بسيار ملموس در تهران و محدوه ی تهران، چه به لحاظ وجود کارگاه ها و کارخانه های بسيار در اين محدوده، چه به لحاظ روند رشد بی کاری، و چه به لحاظ تراکم جمعيت.

شش
ــــــــــــــــــــ

ج.ا می تواند بنا به عادت هميشگی خود، از سويی برای افزون کردن بهای شرکت در اين قيام، و از سويی به منظور بدنام کردن و منزوی کردنش، آن را به هر چيزی، از سی آی ای و اينتليجنس سرويس و ام آی سيکس و موساد و عربستان گرفته تا مسعود و مريم و غيره بچسباند و متهم کند. اما ديگر چه کسی امروز به چنين اتهامات مبتذل و مضحکی نمی خندد و حتی آن را دستمايه يی برای مزاح و توليد انبوه جوک و لطيفه نمی سازد؟
دوران تأثير گذاری اين اتهامات، همچنان که دوران بهره برداری انگلی از خون و رنج و مبارزه ی مردم، علاوه بر بلوغ سياسی جامعه ی ايران، به يُمن شبکه های اجتماعی و افشاگری های بی وقفه و کارساز، ديگر به سر آمده است.

اما آنچه نوستالژی گذشته ناميده می شود و بخشی از شخصيت و روح فردی و جمعی همه ی آدميان را (چه به صفت فرد، و چه به صفت جمع) تشکيل می دهد، همراه با کنش های عکس العملی نسبت به نظام فعلی، و مقايسه ی اين نظام با نظام گذشته، به صورتی تقريباً طبيعی، در بخشی از مردم ما، به خصوص بخشی ازجوانان ما، به رشد پاره يی گرايش های نه چندان جدی، به بعضی نماد های نظام پيشين انجاميده است، که وجداناً و انصافاً نگران کننده نيست.
همه ی اين نوع موارد، در صورت استقرار يک نظام سالم و مردمی، خود به خود منتفی خواهند شد، و قبل از آن هم زيانی به جايی نمی رسانند.

چه کسی گفته است که همه بايد بهترين انتخاب را داشته باشند؟ و ـ مهم تر از اين ـ چه دليلی دارد اين که من معتقد باشم که انتخاب من، تنها انتخاب درست است؟
پس، تکليف احترام به انتخاب ديگران، و تکليف آزادی و تعدد و تکثر آرا چه می شود؟ آن هم برای کسانی که می خواهند دموکراسی را جانشين ديکتاتوری، و آزادی پندار و گفتار و کردار را جايگزين توتاليتاريسم کنند؟

هفت
ــــــــــــــــــــ

پاره يی تحرکاتِ کمی قبل از اين قيام، مثل حضور نيرو های سپاه ـ و گويا با ماسک برای شناخته نشدن، اما به بهانه های ديگر ـ در خيابان های تهران با توجيه مبارزه با اراذل و اوباش را می توان تمرين آمادگی برای اقداماتی نامنتظر و هنوز فاش نشده دانست.

کدام اراذل و اوباش؟
قطعاً نه آن اراذل و اوباشی که فرمانده کشته شده ی سپاه، سردار همدانی، که از عوامل رديف اول سرکوب خيابانی جنبش سبز بود، رسماً و علناً و با افتخار تمام، در رسانه های رسمی ج.ا چگونگی سازماندهی آن ها برای ضرب و شتم و جرح و قتل مردم را توضيح و تشريح کرد، و اين را که آن جانوران، آن قدر خطرناک بوده اند که همه اشان را از مدت ها پيش تحت نظر داشتند و می پاييدند و از آمدن به کوچه و خيابان منع می کردند!

و کدام اقدام يا اقدامات نامنتظر؟
کودتای سپاه شايد.
در صورت مرگ ولی فقيه؟ در صورت ادامه ی مزاحمت های روحانی؟ در صورت ماجراجويی های پيش بينی شده و برنامه ريزی شده ی احتمالی در خليج فارس به منظور زدن جرقه ی جنگ و حمله ی نظامی به ایران؟

اين ها، بعداً روشن خواهد شد. اما يک چيز، پيشاپيش، روشن است:
ادامه و گسترش اين قيام ـ که تا پيروزی نهايی نبايد متوقف شود و به آينده يی که معلوم نيست کی فرا خواهد رسيد، و به فرصتی که معلوم نيست ديگر به اين زودی ها دست دهد نبايد وانهاده شود ـ ممکن است به نبرد نهايی بيانجامد.
حالا، يا بعد از يک کودتای خونين توسط هسته يی از سپاه که فعلاً هسته ی اصلی و حاکم سپاه است، و يا در يک رو در رويی بزرگ.
برای چنان لحظه ی تعيين کننده يی بايد همه گونه آماده بود.

هشت
ــــــــــــــــــــ

تا آنجا که ممکن باشد، بايد بخش های بسيار و سيع، و عملاً اکثريت بزرگ بدنه ی نيرو های مسلح را که هيچ تمايلی به رو در رويی با مردم ندارند، و از تن دادن به مشارکت در جنايات «فرمانده کل قوا» و فرماندهی کل قوا گريزانند و آن را ننگی تحميل شده بر خويش می دانند، به همدلی و همراهی با قيام فراخواند و تشويق کرد؛ نه اين که با برخورد هايی از نوع برخورد های نابخردانه يی که در انقلاب پنجاه و هفت، با به کار بردن عناوين کلی و خامی مثل «ارتش ضد خلقی»، توسط بعضی ها توصيه می شد، آن ها را به موضع عکس العملی راند.

اين کار، و اين درايت، می تواند به نوبه ی خود، به درهم شکسته شدن هرچه سريع تر دستگاه سرکوب نظامی ج.ا کمک کند.

نُه
ــــــــــــــــــــ

هيچ ارتش متشکل و نيرومند و سازماندهی شده ی مردمی يی در ميهن ما وجود ندارد، و امکان به وجود آمدنش هم در شرايط کنونی، منتفی است.
در غياب چنين ارتشی، تا زمان درهم شکسته شدن نسبی دستگاه سرکوب نظامی ج.ا، و يا پيوستن بخش قابل توجهی از اين دستگاهِ خوشبختانه نامنسجم به مردم، ماجراجويی های مسلحانه، راه به جايی نمی برند و ثمری نخواهند داشت به جز پرهزينه کردن بی مورد مبارزه، و ـ در نتيجه ـ بيرون راندن توده ها از صحنه. به علاوه ی نتايج شوم ديگر.
هنوز تجربه ی تلخ و عبرت انگيز بعد از سی خرداد شصت را نه پشت سر، که در ميان خود، و پيش روی خود داريم.
کافی است که اندکی به فضای پيش از آن و به فضای پس از آن نگاه کنيم.

فقط کسانی ـ آن هم از سر نادانی و کم عقلی و عدم وقوف حتی به منافع خود ـ از چنين ماجراجويی هايی استقبال می کنند که از ميزان انزوای خويش در میان توده ها آگاهند و حضور توده ها در صحنه را نهايتاً پايانی بر اوهام و هذيان های خود می بينند، و از آنجا که توان چنين ماجراجويی هايی را هم ندارند، تمام تلاش و کوشش خود را بر فراهم آوردن زمينه های تجاوز نظامی به ايران به بهانه ی بمب اتم و موشک بالستيک و تروريزم و کذا و کذا متمرکز کرده اند، و اگر نه آينده يی شبيه سوريه، که دستکم آينده يی شبيه يمنِ زير بمباران «نيرو های ائتلاف» به رهبری عربستان را برای ميهن خود و مردم ميهن خود آرزو می کنند.

«عمليات» مسلحانه، در نظام گذشته نيز به نتيجه ی مطلوب نرسيد؛ و تنها بعد از در هم شکسته شدن دستگاه سرکوب نظامی، «نیرد» مسلحانه يی که در دو ـ سه روز آخر عمر آن نظام درگرفت بود که نتايج مطلوب خود را به بار آورد.

طبعاً در صورت درهم شکسته شدن نسبی دستگاه سرکوب نظامی ج.ا، و يا پيوستن بخش عمده يی از اين دستگاهِ خوشبختانه نامنسجم به مردم، شرايط فرق خواهد کرد، و نبرد مسلحانه می تواند معنا و جايگاه خود را بيابد و به ماجراجويی مسلحانه تعبير نشود.

دَه
ــــــــــــــــــــ

سازماندهی و رهبری، يک ضرورت حياتی، و يک تضمين حداقلی برای رسيدن قيام های مردمی به پيروزی، و يا به نقطه يی است که بتوان خود را بر آن استوار کرد و برای برداشتن گام های بعدی آماده شد.
نمی دانم که در اين مورد چه بايد کرد. يعنی کاری بايد کردش را من هم مثل همه می دانم. آنچه من نمی دانم، و شايد شما بدانيد چه بايد کردش است.

قدر مسلم اين است که دزدان را نمی توان قافله سالار کرد. وگرنه همان حکايت امام راحل می شود و بقيه ی قضايا. و تازه، اگر بخواهيم چنين کنيم هم، پيدا کنيد دزدی را که هنوز رسوا نشده باشد و اعتباری داشته باشد!

۹ دی ۱۳۹۶
۳۰ دسامبر ۲۰۱۷
www.ghoghnoos.org

Tariq Ali | Full Address and Q&A | Oxford Union

Tariq Ali - The Mythology Of Modern Israel


کانون نویسندگان ایران

سرکوب تجمع اعتراضی


Sat 30 12 2017 


Kanoon-Nevisandegan0.jpg
به دنبال فراخوان ربابه رضایی، همسر رضا شهابی فعال کارگری زندانی، قرار بود صبح امروز پنجم دی ماه ١٣٩٦ تجمعی اعتراضی از مردم و فعالان سندیکایی و دانشجویان در مقابل وزارت کار برگزار شود؛ اما ماموران امنیتی و انتظامی در همان دقایق آغازین تجمع، وحشیانه به ضرب‌وشتم مردم پرداختند و ده‌ها تن از جمله ربابه‌ رضایی را بازداشت کردند.

چندی پیش رضا شهابی با وجود اتمام دوره ی محکومیتش به زندان بازگردانده شد و در این مدت دو بار دچار سکته‌ی مغزی شده است. هشدار می دهیم که ادامه ی این روال ضدانسانی ممکن است به مرگ رضا شهابی بینجامد. مسئولیت هرگونه آسیب به جان این فعال کارگری متوجه حاکمیت است.

کانون نویسندگان ایران اقدام ماموران امنیتی و انتظامی در یورش سرکوبگرانه به تجمع اعتراضی امروز را محکوم می کند و خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط رضا شهابی و دیگر زندانیان صنفی، سیاسی و عقیدتی است.

کانون نویسندگان ایران
٥ دی ماه ١٣٩٦

۱۳۹۶ دی ۹, شنبه

آخوند حیا کن، مملکت ورها کن!آخوند آقائی ميکنه!ملّت گدائی ميکنه!

20 سال گذشت، روستائیان اطراف سد گتوند هنوز آواره اند

20 سال گذشت، روستائیان اطراف سد گتوند هنوز آواره اند

 سد گتوند عجیب ترین اتفاق سازه ای در ایران بود که بسیاری آن را «فاجعه ملی» یا پدیده ای می دانند که روی دست دولت ایران مانده.
دخترک دو روز است تب و لرز کرده و صدای سرفه های خشکش زیر سقف خشتی آلونک می پیچد. دوا و درمان محلی، تخم شربتی و دم کرده به‎دانه و شیرین بیان هم افاقه نمی کند. مرد دارد به درمانگاه فکر می کند اما آن جایی که مرد روستایی و خانواده اش زندگی می کنند، فکر کردن به درمانگاه مثل هر جای دیگر جهان، ساده و آسان نیست. 
این جا رفتن به درمانگاه حتی می تواند خطر مرگ در پی داشته باشد. یک تیوپ تراکتور تنها وسیله ایاب و ذهاب این مرد روستایی محصور شده پشت آب های عمیق دریاچه سد گتوند است تا دخترش را به آن سوی آب ها و به درمانگاه برساند.
چاره ای ندارد؛ خودش روی تیوپ می خوابد و تن داغ و تب‌دار دخترک را در آغوش می گیرد. همسرش آن ها را به هم طناب پیچ می کند. زن تیوپ پر باد را به سمت آب هل می دهد. مرد روستایی با یک دست، دخترک را محکم گرفته است تا نترسد و با دست دیگرش شروع می کند به پارو زدن و جلو بردن تیوپ. تمام جان مرد خیس شده است. باید مراقب باشد که تیوپ به سمت دریچه های سد منحرف نشود. اما او فقط یک هدف دارد؛ رساندن دخترش به یک مرکز درمانی.
محل زندگی این خانواده، یکی از 41 روستای کوچک قربانی سد گتوند است؛ سدی که «عیسی کلانتری»، رییس سازمان حفاظت محیط زیست کشور ماه گذشته آن را جنایتی در حق سرزمین ایران دانست و گفت مجریان این طرح باید در دادگاه محاکمه شوند. صاحبان زمین های این منطقه هنوز آواره اند و کشاورزانی که به زور و فشار از منطقه آبگیری سد بیرون رانده شده و زمین هایشان زیر آب سد مدفون شده اند، بعد از گذر 20 سال، هم چنان بلاتکلیف مانده اند.
سد گتوند عجیب ترین اتفاق سازه ای در ایران است که بسیاری آن را «فاجعه ملی» یا پدیده ای می دانند که روی دست دولت ایران مانده است. راه اندازی گتوند از همان ابتدا با هشدار جدی کارشناسان محیط زیست مواجه شد. آن ها بر مُهلک بودن جانمایی نادرست این سد در دشت خوزستان تاکید می کردند اما عوامل سازنده سد بی توجه به عواقب مخرب زیست محیطی آن، بر آبگیری و تکمیل پروژه تاکید و اصرار داشتند.
مطالعات سد گتوند بر عهده شرکت «مهاب قدس»، وابسته به «آستان قدس رضوی» و اجرای این طرح برعهده شرکت «سپاسد»، وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده است.
«خیرالله» از روستای «آب ماهیک گلزاری»، یک گوشی قدیمی «سامسونگ» دارد. او  گوشی های موبایل اهالی را هم به همراه نامه های دست نویس آن ها، قبض های پرداختی و لیست سفارش چند خانوار دیگر ساکن روستا را که از موهبت آب آشامیدنی لوله کشی و برق محرومند، در یک کیف پلاستیکی جاسازی می کند، روی تیوپ می خوابد و راهی آب های پشت دریاچه سد می شود. چند ساعتی آن ور آب، موبایل ها را شارژ می کند، قبض ها را می پردازد، اقلام سفارشی را می خرد و شبانه به سمت روستا برمی گردد.
از خیرالله می پرسیم نگران ترکیدن تیوپ نیست؟ می گوید نگران است اما چاره ای ندارد. آن ها باید مایحتاج زندگی خود را از «لالی» تامین کنند. همه مواد غذایی را با همان تیوپ به روستا منتقل می برند:«اولش گفتند پول زمین های کشاورزی را تمام و کمال می دهیم تا بروید جای دیگری زمین بخرید. ندادند. گفتند هر متر 600 تا تک تومانی. 20 سال رفت و آمد کردیم، هر جا که فکرش را بکنید مراجعه کردیم، فایده نداشت.»
خیرالله می گوید آن ها که در زمین باقی مانده روستا مانده اند، دیگر هیچ راه ارتباطی به بیرون از روستا جز این تیوپ تراکتور ندارند: «هزار مدل وعده دادند. می گفتند پول می دهیم به حد کافی تا زمین تازه بخرید. بعدش گفتند پل می زنیم. وقتی دیدند عملی نیست، گفتند قایق مجهز می دهیم برای رفت و آمد اهالی. آن را هم ندادند. مردم روی این تیوپ رفت و آمد می کنند. حتی خبرنگارهایی که آمدند از این جا گزارش تهیه کنند هم روی تیوپ نشستند و آمدند.»
انتشار ویدیوهای دردناکی که مردم روستای آب ماهیک گلزاری و سایر روستاهای اطراف سد گتوند را سوار بر تیوپ تراکتور، معلق شده روی انبوهی از آب های پشت دریاچه سد نشان می دهد، به اندازه کافی گویای شرایط مردمی است که هیچ راه ارتباطی با دنیای آن سمت آب ها ندارند.
بنای این سازه اشتباه دو میلیارد دلاری در 10 کیلومتری شهر گتوند استان خوزستان، در دوران ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی گذاشته شد. اما با وجود هشدارهای مکرر کارشناسان و صاحب نظران محیط زیست در مورد این که این سد خوزستان را نابود خواهد کرد، خردادماه سال 90 توسط محمود احمدی نژاد افتتاح و آبگیری شد.
این روزها که فجایع سد گتوند به تدریج خبری تر می شوند، مسوولانی که تا به حال سکوت اختیار کرده بودند، واکنش نشان می دهند. اما این واکنش ها، دل‏نگرانی بابت آوارگان سد نیست. مقالات متعددی در خصوص فجایع محیط زیستی سد نوشته شده است و فعالان زیست محیطی بارها در مورد آن نظر داده اند اما کم تر کسی به دربه دری، آوارگی و فریب خوردگی مردم روستایی حوالی این سد اشاره می کند.
«خیرالله» می گوید: «زمین های کشاورزی ما و روستاهای اطراف در سال 1390 به قیمت متری  600 تا 20 هزارتومان قیمت گذاری شد. شما همان روزها با 600 تومان نمی توانستید یک کیک "تی تاب" بخرید و بدهید دست بچه تان. آن ها می خواستند ما زمین هایمان را بدهیم سپاه به مبلغ متری600 تومان.»
بسیاری از روستاییان اطراف سد که نگران گسترش آب بوده و قیمت های پیشنهادی مجریان طرح را بسیار ظالمانه می دانستند، بدون دریافت پول، منطقه را ترک کردند و رفتند: «خیلی ها رفتند روستای "ظلم آباد" که به شهرک "شهید محمدی" معروف است. یک عده هم رفتند لالی و گتوند. اما بعضی از آن ها برگشتند همین جا. دعوا و شکایت ما با شرکت آب و وزارت نیرو و پیمان کاری که زیر نظر قرارگاه "خاتم" بود ولی هیچ نتیجه ای نداشت.»
با این حساب، می شود حدس زد که هیچ کدام از کودکان روستایی اطراف سد گتوند مدرسه نمی روند: «مدرسه؟ دل‎تان خوش است خانم. ما زمانی خانه بهداشت داشتیم، مدرسه داشتیم، همان ها را هم خراب کردند. ما لوله کشی و برق نداریم، چه برسد به مدرسه.»  
چه کسی قیمت زمین ها را برای روستاییان تعیین کرده است؟ 
خیرالله می گوید کارشناسان قوه قضاییه: «زندگی مان تباه شد. جاده ها رفتند زیر آب، خانه ها رفتند زیر آب، حالا می گویند سد گتوند فاجعه بوده و خراب کردنش دو برابر زمان درست کردنش پول و هزینه می خواهد. می گویند خراب کردنش سیل راه می اندازد و مردم خوزستان را می برد زیر آب. می گویند 15 سال طول می کشد تا یواش یواش سد را از دایره کار دور کنیم. اما اوضاع هیچ وقت مثل سابق نمی شود. خانه های ما و زمین های ما زیر کوهی از نمک نابود شدند.»
خیرالله می گوید مردم روستا مجبورند از آب سد استفاده کنند اما آن آب به شدت شور است و قابل شرب نیست. آن ها قبل از راه اندازی سد، از رودخانه های اطراف ماهی می گرفته اند:«اما حالا در این آب شوری که غلظت نمکش سه برابر آب خلیج فارس است، کم تر جنبده ای زنده می ماند.»
او عکس دخترش را برای «ایران وایر» می فرستد؛ دخترکی سه چهار ساله که با پای برهنه روی گل و لای راه می رود. او می گوید بچه هایمان هر 365 روز سال درگیر بیماری های روده ای، گوارشی و انگلی هستند. 
خیرالله می گوید سد آمد و کودکی بچه هایمان را با خودش شست و برد.

خامنه‌ای، احمدی نژاد در سه کادر

خامنه‌ای، احمدی نژاد در سه کادر

جمعه, 29 دسامبر 2017مانا نیستانی

"خامنه اى قاتله ولايتش باطله" - شعار شبانه مردم به ستوه آمده همدان. ۸ د...

شیر زنی که در قم حماسه آفرید

۱۳۹۶ دی ۸, جمعه

ترامپ: معترضان در ایران از فساد حکومت و تلف‌شدن ثروتشان برای تروریسم خسته اند

ترامپ: معترضان در ایران از فساد حکومت و تلف‌شدن ثروتشان برای تروریسم خسته اند
  • دونالد ترامپ در یک سالی که از ریاست‌جمهوری‌اش می‌گذرد، بارها از 'نرمش'های باراک اوباما، رئیس‌جمهور قبلی آمریکا در قبال ایران انتقاد کرده است.حق نشر عکس
    Image captionدونالد ترامپ در یک سالی که از ریاست‌جمهوری‌اش می‌گذرد، بارها از 'نرمش'های باراک اوباما، رئیس‌جمهور قبلی آمریکا در قبال ایران انتقاد کرده است.
    دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، شامگاه جمعه درباره اعتراض‌ها در ایران توییت کرد و نوشت که حکومت ایران باید حقوق مردمش از جمله حق بیان را به رسمیت بشناسد.
    آقای ترامپ در توییت خود نوشته است شهروندان ایرانی که تظاهرات مسالمت‌آمیز کرده‌اند، "از فساد حکومت و بر باد دادن ثروت کشور برای تامین مالی تروریسم در خارج، جان‌به‌لب شده‌اند."
    رئیس‌جمهوری آمریکا نوشته است حکومت ایران باید حقوق مردمش از جمله حق بیان را به رسمیت بشناسد و توییتش را این‌طور تمام کرده است که "دنیا دارد تماشا می‌کند!"
    دولت آمریکا که در سال‌های گذشته معمولا درباره اعتراض‌ها در ایران واکنش نشان داده است، هم‌چنین جمعه عصر و در پایان روز دوم اعتراض‌های اخیر گفت از مردم ایران حمایت می‌کند و بازداشت تظاهرات‌کنندگان را محکوم کرد.
    در بیانیه‌ای که سخن‌گوی وزارت خارجه آمریکا داد، با حمایت از تظاهرات مسالمت‌آمیز در ایران، بازداشت معترضان را محکوم کرده است.
    هتر نوئرت در این بیانیه از همه کشورها خواسته است "علنا از مردم ایران و درخواستشان برای حقوق اولیه و پایان فساد حمایت کنند." او در بیانیه‌اش گفته است "رهبران ایران یک کشور ثروتمند با تاریخ و فرهنگی غنی را به کشوری سرکش و ضعیف تبدیل کرده‌اند که عمده صادراتش خشونت، خون‌ریزی و هرج و مرج است."
    سخن‌گوی وزارت خارجه آمریکا حرف دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا را یادآوری کرده که گفته است "آزاردیدگان اصلی [اقدامات] رهبران ایران، خود مردم ایران اند."
    وزارت خارجه آمریکا در بیانیه‌اش درباره اعتراض‌ها در ایران، به حرف‌های قبلی رکس تیلرسون، وزیرخارجه آمریکا اشاره کرده که اوایل تابستان در جلسه‌ای در کنگره آمریکا گفته بود دولت ترامپ "از عناصری در داخل ایران حمایت می‌کند که بتواند به انتقال مسالمت‌آمیز دولت منجر شود."
    حرف‌های وزیر خارجه آمریکا در کنگره درباره حمایت از 'عناصری در ایران برای انتقال قدرت'‎‏‏
    هفته جاری در آمریکا تعطیلات بین کریسمس و سال نو میلادی است و خیلی از بخش‌های دولتی تعطیل اند.
    قبل از آن هم در بعد از ظهر جمعه پل رایان، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، در توییتی گفت که آمریکا باید از تظاهرات‌کنندگان در اعتراض‌های مسالمت‌آمیز در ایران حمایت کند. این چهره ارشد حزب جمهوری‌خواه در توییتش نوشته است که این اعتراض‌ها "حاصل رژیمی است که بیشتر بر حمایت از سازمان‌های تروریستی تمرکز دارد تا رسیدن به درد شهروندانش".
    ساعاتی پیش از او هم سناتور جمهوری‌خواه تام کاتن خواستار حمایت آمریکا از اعتراض‌ها در ایران شد. او در بیانیه‌ای گفت: "آیت‌الله‌ها با وجود میلیاردها دلار که از توافق هسته‌ای تامین کرده‌اند، هنوز نتوانسته‌اند نیازهای اولیه مردم خودشان را برآورده کنند شاید چون آن همه پول را برای عملیات تهاجمی منطقه‌ای خود در سوریه، لبنان، عراق و یمن صرف کرده‌اند."
    این دو چهره جمهوری‌خواه از منتقدان توافق هسته‌ای ایران و شش قدرت جهانی بوده‌اند و به‌خصوص سناتور کاتن همیشه موضع تندی علیه جمهوری اسلامی داشته و گفته است که باید آمریکا از تغییر حکومت در ایران حمایت کند.
    سابقه دولت قبلی آمریکا در قبال اعتراض‌ها در ایران
    در سال‌های گذشته گروه‌هایی از مخالفان جمهوری اسلامی از دولت باراک اوباما، رئیس‌جمهوری قبلی آمریکا، انتقاد کرده‌اند که در جریان اعتراض‌های بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۸ از آن اعتراض‌ها حمایت نکرده است.
    دو سال بعد از آن اعتراض‌ها، هیلاری کلینتون، وزیرخارجه وقت آمریکا، گفت دلیل این‌که ایالات متحده حمایت بیشتری از اعتراض‌های آن سال نکرد این بود که در زمان آغاز اعتراضات دو سال پیش در ایران، درخواستی از سوی رهبران این اعتراض‌ها برای حمایت آمریکا دریافت نشد.
    او در پاسخ به سوال‌های مخاطبان بی‌بی‌سی فارسی گفت: "از درون جنبش اعتراضی این صدا شنیده می‌شد که آمریکا باید مواظب باشد طوری عمل نکند که عامل و حامی اصلی این جنبش جلوه کند، چون در آن صورت اعتبار جنبش و امنیت هواداران آن به خطر می‌افتد."
    باراک اوباما، رئیس‌جمهوری سابق آمریکا، در نخستین روزهای بعد از انتخابات بحث‌برانگیز خرداد ۱۳۸۸ در اولین واکنش به حوادث پس از انتخابات ایران گفت که "عمیقا نگران" خشونت‌ها در این کشور است اما اخطار داد که نمی‌خواهد آمریکا به یک "توپ فوتبال سیاسی" در بحران پس از انتخابات ایران بدل شود. در ادامه تحولات هم او تکرار کرد نمی‌خواهد به عنوان یک مداخله‌گر در امور ایران قلمداد شود.
    مخالفان جمهوری اسلامی در سال‌های اخیر و بعد از سرگرفتن توافق هسته‌ای، دولت قبلی آمریکا را متهم کرده‌اند که برای رسیدن به این توافق، در مقابل جمهوری اسلامی بیش از حد نرمش به خرج داده و از جمله بر نقض حقوق بشر در ایران چشم پوشانده است.
    در یک سالی که دونالد ترامپ به ریاست‌جمهوری آمریکا رسیده است، همواره از سیاست رئیس‌جمهور قبلی در قبال ایران انتقاد کرده و مقام‌های دولت او هم درباره ایران لحنی تندتر از قبل گرفته‌اند.