نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۱ دی ۱۵, جمعه

نامه وحید اصغری زندانی سیاسی عقیدتی از زندان اوین به احمد شهید گزارشگر ویزه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران

نامه وحید اصغری زندانی سیاسی عقیدتی از زندان اوین به احمد شهید گزارشگر ویزه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران


 
گزارشگر ویزه سازمان ملل متحد در امور ایران ،  با ارزوی موفقیتتان در ارائه ی تصویری درست از واقعیتات موجود در حکومت و جامعه ایران نظر محترمتان را به خلاصه دادگاهخود در شعبه 15 دادگاه جمهوری اسلامی جلب می نمایم تا واقعیت دیگری را اشکار کنم و پرده دیگری از این مضحکه بازار برایتلن بازگو کنم .
دادگاه من بعد از 2 بار کنسل شدن ودر 45 ماه از دوران طولانی بازداشت موقتم در 15 ابان ماه تشکیل شد و من بعد از استماع اتهامات علیه خودم که با خنده هایم همراه بود تمامی اتهامات کذب و واهی را رد کردم و دادگاه و قاضی و قانون مورد استفاده برای محاکمه ام را به استناد قوانین داخلی خود جمهوری اسلامیفاقد صلاحیت رسیدگی و دادرسی برای متهمان سیاسی سایبری و و روزنامه نگاران دانستم و به خاطر اینکه اتهامات فعالیت های سیاسیو تبلیغ علیه نظام و فعالیت سایبری بر ضد رزیم و روزنامه نگاری سایبری و انلاین به من نسبت داده شده بود کل جریان محاکمه و به اصطلاح دادرسی را در این دادگاه صوری دانسته و دادگاه را فرمایشی خواندم و به عدم استقلال قاضی اشاره کردم و از دستوراتی که سپاه به وی داده است اظهار اطلاع کردم و در ادامه مدارک و مستنداک ذیل را برای قضاوت تاریخ صرفا ارائه دادم تا ضمیمه پرونده سازی هایشان شود . 
1- نامه تایید شده ای با موضوع ایراد شکلی بر عدم صلاحیت دادگاه انقلاب برای محاکمه متهمان سیاسی و و رسانه ای.
2-نامه تایید شده ای مبنی بر عدم صلاحیت دادگاه غیر متخصص انقلاب برای محاکمه متهم جرایم رایانه ای ، بنده به موجب قانون ایران باید در دادگاه جرایم رایانه ای  اگر جرمی مرتکب شده بودم محاکمه میشدم نه در دادگاه انقلاب.
3- قانون مورد استفاده برای محاکمه من باید قانون جرایم رایانه ای باشد نه قانون غیر تخصصی و بی ارتباط و منسوخ شده ،سمعی و بصری ، که برای فروشندگان و قاچاقچیان سی دی کارمندان صدا و سیما و سینما کاربرددارد بنده را به اتهام تهیه کننده و کارگردان محاکمه کردند خود این دادگاه شایسته اسکار است.
4- شروع به جرم توسط من با ارسال نامه به صدای امریکا و،او،ا و ارتباط با بنی صدر در 12 سالگی  من ذکر شده است و اقدام به جرمهای ادعایی تماما در 17 سالگی تا  18 سالگی بوده است .قاضی صلواتی ایراد وکلایم برای فرستادن پرونده به دادگاه اطفال را نپذیرفت که این هم نقض قوانین است.
5- قاضی پرونده های جرایم رایانه ای باید متخصص به کامپیوتر و اگاه و کارشناس جرایم رایانه ای باشد نه قاضی ای که در حوزه درس خوانده و هیچ تخصصی در زمینه کامپیوتر و و اینترنت ندارد .خطاب به قاضی صلواتی گفتم شما به خاطر نقض اشکار و مکرر حقوق بشر و حقوق متهمان تحریم شده اید و صلاحیت دادرسی ندارید .
6- اگر قرار بر محاکمه بود باید شرکت من که این جرایم تولید ان شرکت حساب شده است و با 12 میلیون دلار  کمک مالی گوگل تامین میشده است. ؟؟؟؟؟!!!!!!؟!!؟!؟!؟!؟!؟! ادعای واهی دیگری از انها  -محاکمه میشد و در نهایت منجر به انحلال شرکت میشد طبق قانون داخلی جمهوری اسلامی نه خود مدیر عامل ،گرچه هدف حذف مخالفین است و اتهام زنی و پرونده سازی باید بر علیه من انجام میگرفت.
 
7- نماینده و دادستان و بازپرس پرونده روحانیونی هستند که در حوزه طلبگی کرده اند و حتی معنی اینترنت را که از همه انها پرسیدم نمی دانستند و حتی سواد خواندن و نوشتن درست اتهامات و سوالات بازجویی و بازپرسی را نداشتند  ظلم این است که بیسوادها مرا محاکمه میکنند .
8-به اعتراض من نسبت به شکنجه های شدید روحی و جسمی و بد رفتاری ها و نقض تمام قوانین داخلی جمهوری اسلامی در این دادگاه نیز رسیدگی نشد  .تمام اعترافات بنده که حاوی 3 کارتن پرونده حاوی 10/000 صفحه پرونده سازی است تحت فشارها و سو رفتارها و شکنجه های بسیار سخت و شدید اخذ شده است و طبق قوانین داخلی جمهوری اسلامی و قانون اساسی اعترافاتات کتبی و ویدیویی تحت شکنجه بی اعتبار است .در دادگاه اظهار کردم که همین الان اگر دستتان را به من بدهید من حاضرم شما را از اینجا به شکنجه گاههای سپاه و وزارت اطلاعات ببرم و انواع وسایل شکنجه را نشانتان بدهم و سلولهای انفرادی و شکنجه گر و تیزر و شوکرو شلاق و طناب دارو تسلیحات نظامی و  ضدشورش وشلنگ و کابل و حتی دستگاه فلک کردن پاها مربوط به دوران قاجار و یا یوغ که بر گردن میگذارند را نشان شما بدهم  و به شما گزارشگر محترم حقوق بشر نیز همین دعوت نامه را می فرستم و منتظرم که اگر بیایید من مستندات شکنجه و شکنجه گاهها را نشانتان خواهم داد شرح شکنجه هایی که 2 پیش خودم منتشر کردم یک هزارم شکنجه هایی که شده ام هم نیست.
9-نامه تایید شده  شرح شکنجه را که به تایید زندان با امضای 2 شاهد شکنجه رسیده بود را ضمیمه پرونده کردم .
10- دادگاه اجازه معرفی وکلای منتخب خودم را ندادو اجازه عزل 2 وکیلی که تحت شکنجه در 2 الف امضای من روی وکالتنامه شان را گرفته بودند را نیز به من ندادند .
11- پرونده سیاه نمایی شده ام که از اکاذیب و توهین ها و افتراها به من تشکیل شده را نزد کارشناس رسمی دادگستری یا کارشناس متخصص کامپیوتر نفرستادند و این درخواست قانونی من نیز رد شد.
12- هیچ مدرکی و سندی مبنی بر صحت اتهامات ایراد شده به من توسط نماینده دادستان  طرزی ارائه نشد و در جواب درخواست من مبنی بر ارائه پرینت بانکی یا سند پرداخت پول توسط گوگل و سفارت امریکا و سیا به دادگاه سکوت اختیار کردند .13- حرف اول و اخرم به صورت شفاهی و کتبی در این بیدادگاه  این بود که من این بیدادگاه را قبول ندارم حکم دادگاه از قبل معلوم است و دادگاهی برای بیگناهان وجود ندارد و من در دادگاه فرمایشی و صوری از خودم دفاع نمی کنم و وکیل من تنها خداست و همجرمم یوسف با توجه به این موارد من درخواست اضافه کردن محمد محمدی موسوی بازپرس شعبه 2 ویزه امنیت و بازپرس شعبه 2 جرایم رایانه ای و قاضی صلواتی و دادسرای جرایم رایانه ای و فرهنگ و رسانه را در لیست سیاه تحریمهای بین المللی را دارم و از نقض دولتی و سیستماتیک حقوق بشر در ایران اظهار تاسف می کنم .و خواستار محکوم کردن قوانین اساسی داخلی جمهوری اسلامی ایران توسط سازمان ملل هستم تا فشاری بر دولت ایران برای تغییر قوانین سبعی باشد .
وحید اصغری زندانی سیاسی عقیدتی بند 350 اوین
منبع: پژواک ایران
رستوراني برای خواص در تهران/ تصاویر

خيابان دربند را كه به سمت شمال پي مي گيري و بالا مي آيي،دُرست روبروي كاخ سعد آباد يك ساختمان سه بَر خواهي ديد كه نماي بيروني آن با معماري اروپايي و به دست معماران ايراني و خارجي زبر دستي بنا شده است
به گزارش انتخاب به نقل از خبر فارسی، اگر چشمانت را ببندند و ناگهان روبروي يك ساختماني كه واقع در شمال تهران است باز كنند،بدون شك احساس خواهي كرد كه روبروي يكي از ساختمان هاي خيابان شانزليزه پاريس قرار گرفته اي و بخت يارت بوده تا بتواني در يكي از رستوران هاي لوكس اين شهر وقت گذراني كني.اما وقتي سمت راست خود را نگاه كني خواهي ديد كه از فرانسه و پاريس جغرافيايي خبري نيست.اينجا تهران است.تجريش.خيابان دربند.رستوران "لوشاتو". خيابان دربند را كه به سمت شمال پي مي گيري و بالا مي آيي،دُرست روبروي كاخ سعد آباد يك ساختمان سه بَر خواهي ديد كه نماي بيروني آن با معماري اروپايي و به دست معماران ايراني و خارجي زبر دستي بنا شده است كه رنگ هاي آن تلفيقي است از سفيد كه نماي روي ساختمان را پوشش داده است و رنگ زرد و مسي كه پنجره هاي آن را خوش رنگ و لعاب كرده است.دو تا دور اين ساختمان بارون گير هاي مشكي رنگي مشاهده مي شود به همراه چراغ هاي ديواري كه در هنگام تاريكي با نور پردازي خاصي كه روي نماي اين ساختمان صورت مي گيرد؛به واقع شكل يك قصر كوچك را مي گيرد. "لوشاتو" كه در زبان فرانسه "لِچاتوو " تلفظ مي شود به معني "قصر" است و رستوران فرانسوي لوشاتو قصر كوچكي است كه به مانند صدفي درخشان در شمال تهران مي درخشد. قبل از ورود به اين قصر كوچك مي توان خودوري خود را به يكي از اعضاي تيم خدمات اين رستوران سپرد تا در ديگر درگير معضلي به نام "جا پارك" نشوي.با خيال راحت خودروي خود را كه به يكي از سفراي لوشاوتو سپردي وارد اين قصر كوچك مي شوي.در جلوي ساختمان اگر بارندگي باشد به محض بيرون آمدن از خودرو چتري بالاي سرت قرار مي گيرد تا براي نشستن روبروي ميهمان خود وضع ظاهريت بر هم نخورد،و در شرايط عادي يكي از سفراي لوشاتو در بدو ورود به اين قصر كوچك اگر ميهمان باشيد تحت الحفظ شما را تا روبروي محل استقرار ميزبان مي برد و پس از معرفي ميزبان شما را ترك مي كند.اگر هم ميزباني در رستوران در انتظار شما باشد،پس از اينكه يكي از سه بخش رستوران را براي استقرار انتخاب كرديد،يكي از رزروشن هاي رستوران تمام قد در كنار ميز شما منتظر خواهد ماند تا دستور صادر كنيد. طبقه نخست رستوران رستوران لوشاتو كه حدود ۴۰۰ متر زير بنا دارد از دو طبقه كامل و يك نيم طبقه تشكيل شده است كه در طبقه نخست شاهد ميزهاي ۶ نفره و ۸ نفره و ۲ نفره خواهي بود كه به ميزان نياز مستقر مي شود.ميل كردن غذا در اين طبقه از رستوران كه همراه با نور ملايم و آرامش بخشي است و حالتي رسمي دارد يك مزيتي دارد كه آن هم شنيدن و ديدن نواختن پيانو به دست يكي از پيانست هاي معروف ايراني و نواختن ساكسيفون زنده به دست و نفس يكي ديگر از بهترين هاي سازهاي دهاني است. با اين اوصاف فضايي كاملا فرانسوي جلوي چشم مي آيد.پنجره هاي دور تا دور اين سالن بزرگ به سبك رستوران هاي تاپ فرانسوي با پرده هاي سلطنتي و گرانقيمت پوشانده شده است و ابهت خاصي به روح طبقه اول لوشاتو دميده است ويژگي هاي طبقه دوم و اتاق VIP اگر بخواهي ميهمانان خود را در عالي ترين سطح و امن ترين شرايط پذيرايي كني يا يك شب سبك و سياق غذا خوردن ساركوزي،رئيس جمهور فرانسه را تجربه كني مي تواني با گذر از راهروي رستوران و بخش بار ميهماني ها به اتاقي مجلل بروي كه در يك نيم طبقه واقع در بين طبقه دوم و اول قرار دارد. يك لوستر لوكس بالاي يك ميز شيشه اي ضخيم ۸ نفره قرار دارد كه ۸ مبل مجلل و تشريفاتي دور آن را احاطه كرده است.قاشق و چنگال ها از لوكس ترين قاشق و چنگال هاي دنيا هستند و به تشريفات خاصي وارد كشور شده اند.سرويس چيني پيش روي شما نيز از بهرترين سرويس هاي چيني است و بسيار بزرگ كه غذا خوردن را لذت بخش مي كند. يك تلويزيون ال سي دي ۴۲ اينچي روي ديوار،دُرست روبروي ميز مخصوص نصب شده است و يك دستگاه دي وي دي پلير و يك كتابخانه در كنار آن است.روبروي كتابخانه نيز يك نيم ست گاز و گرمكن غذا وجود دارد كه نيازهاي آني اتاق ويژه را براي گرم كردن احتمالي غذا بر طرف مي كند.اتاق وي آي پي به واقع اتاق امني است و در آن هيچگونه سيستم الكترونيكي و دوربين وجود ندارد كه اين براي سفرا و مقامات سياسي مي تواند حائز اهميت باشد.جلسات سطح بالاي بين المللي خصوصي و ميهماني هاي كوچك ۸ نفر به پائين مي تواند در اين مكان برگزار شود كه حدودا نفري ۱۵۰ دلار هزينه در بر دارد. در طبقه دوم لوشاتو نيز هنگام ورود شاهد سالني همچون طبقه نخست هستي اما با اين تفاوت كه اين طبقه داراي يك لانژ مجلل نيز هست.در انتهاي اين سالن كه با يك ديوار،مجزا شده است،بارلانژي بي نظير را مشاهد مي كني كه در كمتر جايي ديده اي.مبل هاي راحتي شكلاتي رنگ و نور پردازي بي نظير كه تركيبي است از نور طبيعي شمع و نور لامپ هاي غير مستقيم فضاي رمانتيك و جذابي را وقت گذراني هاي عصرانه و شبانه فراهم كرده است. در اين بخش سِت هاي مبل دو نفري هستند و ۴ نفره به همراه يك ميز گرد كوتاه كه از جنس خود مبل ها است.بار لانژ همچنين يك چشم انداز زيبايي به بيرون دارد كه كه با ديواري تمام شيشه اي به يك بالكن ختم مي شود كه در اين بالكن نيز مي توان نشست و از فضاي طبيعي بيرون استفاده كرد.در هنگام نشستن در هنگام استقرار در هر يك از بخش هاي رستوران لوكس لوشاتو يكي از رزروشن ها ضمن خوش آمد گويي و عرض خير مقدم(به فراخور مليت و زبان ميهمان)به ۴ زبان فارسي،انگليسي،فرانسه و عربي از شما دعوت مي كند تا ول كام و خوش آمد گوي لوشاتو را ميل كنيد كه يك فنجان آب انار طبيعي است و اشتها زا. پس از دقايقي كه از ارائه منو گذشت با اشاره و به خواست شما سفارش را درج مي كند و با انتقال الكترونيكي پيام به از مركز فرماندهي رستوران به قلب رستوران كه همان آشپزخانه رستوران است سفارش غذا استارت مي خورد.يك گروه ۳۰ نفره بسيج مي شوند تا سفارش شما در اسرع وقت و به بهترين شكل ممكن پيش رويتان قرار گيرد. اگر در بخش بار لانژ هم باشيد سفارشتان در همان بخش آماده مي شود و پيش روي قرار مي گيرد.همه اعضاي خدمات دهي به غير از بخش خدمات درجه سوم تحصيلكرده هستند و دست كم داراي مدرك ليسانس در رشته هاي هتلداري و رستوران داري از كشورهاي اروپايي و مسلط به چند زبان زنده دنيا هستند كه تا نيازهاي شما به صورت كاملا آكادميك بر طرف شود.همچنين به دليل مجهز بودن اين مجموعه به سيستم هاي الكترونيكي پيشرفته هيچگونه حركت اضافه يا اشاره دستي صورت نمي گيرد بلكه تنها با انتقال يك پيام كارها صورت مي گيرد. منوي بارلانژ منوي بارلانژ و رستوران لوشاتو در يك كلاسور چرمي ارائه مي شود و يكي از كامل ترين منو هاي موجود است كه داراي رتبه بندي بين المللي است.به اين معنا كه كمتر نوشيدني يا خوردني است كه در منوي بارلانژ وجود نداشته باشد.از اسپرسو ريسترتو،نرمال و لنگو گرفته تا كافه آمريكانو و قهوه بيوارگانيك طبيعي. در بخش قهوه و اسپرسو ۱۸ نوع متفاوت قهوه و اسپرسو ارائه مي شود و در بخش نوشيدني هاي گرم۶ نوع نوشيدني گرم كه شامل هات چاكلت در طعم هاي فندق،پرتقال،نعنايي،نارگيل،شكلات تلخ و دارچين دار وجود دارد و وايت چاكلت و آب سيب داغ و چاي تي لته و شير داغ با طمع هاي متفاوت ترجيع بند كاملي از نوشيدني هاي گرم است. در بخش چاي هم حدود ۱۰ نوع چاي مختلف وجود دارد كه بسته به نوع مزاج و فرهنگ انواع چاي موجود است كه همراه با كشيدن قليان در بارلانژ لذت بخش است.چاي عربين مجيك يا همان چاي سياه،هلو زنجبيلي،چاي صبحانه ميوه اي،ساكورا سنچال،رويال سنچال و ميراژ ار جمله چاي هاي موجود در بارلانژ لوشاتو است. ۶ نوع آيس كافي و آيس تي نيز كه حاوي آيس موكا،آيس لته ماكياتو و آيس شكلات و آيس تي لته و آيس تي است بخش كافي ها و چاي سرد را تكميل كرده است. ۶ نوع فراپاچينو در طعم هاي متفاوت،شامل موكا،وانيل؛كارامل،كافي،هات چاكلت دوبل و كافي فراپاچينو با خامه تنوع نوشيدني اين بخش را كامل مي كند. آب ميوه هاي طبيعي نيز يكي از ويژگي هاي منحصر به فرد لوشاتو است.به تناسب هر فصل آب ميوه هاي طبيعي وجود دارد.بيش از ۲۰ نوع كوكتل و اسموتي و موكتيل هم در بارلانژ براي سرو هست.همچنين بيش از ۱۰ نوع متفاوت انواع شيك و گلاسه كه شامل شيك كرامبل سيب،شيك تراپيكال،شيك چاكلت،شيك پينات باتر،سيك شكلات در طعم و انواع مختلف و شكلات گلاسه و كفي گلاسه مي تواند لحظات لذت بخشي براي براي حضور در لوشاتو،خاصه در بار لانژ آن رقم بزند. انواع بستي و كيك نيز كه مجموعه كاملي از آن وجود دارد نيز نيازهاي يك مهماني عصرانه يا شبانه مجلل را برطرف مي كند. غذاهاي فرانسوي ويژه براي آنكه طعم واقعي يك غذاي ويژه فراسوي در يك فضاي كاملا اروپايي را درك كني نياز نيست تا با صرف زمان و هزينه هنگفت متحمل مشقت سفر به اروپا و فرانسه شوي.كمي آنسو تر از محل زندگي در تهران خودمان در رستوران لوشاتو اين امكان وجود دارد كه طعم غذاي فرانسوي را بچشي. با نگاهي به منوي رستوران لوشاتو در بخش پيش غذها از خاويار بلوگا كه كمياب نيز هست به چشم مي خورد تا سالمون دودي با نان تُست.بيش از ۱۰ نوع پيش غذا را خواهي ديد و ۴ نوع سوپ خاص نيز لحظات آرامي را به صرف غذاي اصلي متصل خواهد كرد. سوپ كنسومه با قارچ،سوپ پياز فرانسوي و سوپ ميگو از جمله سوپ هاي معروف منوي لوشاتو است اما كرم سوپ گوجه فرنگي آن چيز ديگري است.بيش از ۵ نوع نيم چاشت و پيراشكي نيز در منو هست كه طعم واقعي پيراشكي را دارد.راگوي مرغ،ميگو با سس گوجه فرنگي،پيراشكي اسفناج،كيش لورن و قارچ پرشده با كوفته از جمله آنها هستند. اما منوي غذاهاي اصلي كلكسيوني است از انوع غذاهاي ويژه و خوش طعم.حدود ۲۰ نوع غذا منوي ويژه لوشاتو را تشكيل مي دهد.شاتو بريان،فيله مينيون،تورندو،فيله استيك،آنتراكت،ماهي سرخو،ماهي قزل آلا با سس كره و ليمو،ماهي آزاد آب شيرين پرشده با اسفناج،فيله ماهي حلوا با سس بادام،لابستر كاردينال،ميگو سوخاري و ميگو با ترخون و سس خامه منوي لوشاتو را كه شامل غذاهاي فرانسوي و غذاهاي دريايي است را كامل مي كند. همچنين در غذهاي گوشتي هم گوشت دنده گوسفند با سس نعناع و تكه هاي گوشت دنده گوسفند با سس نعناع از لذيذ ترين و گرانترين غذاهاي اين رستوران فرانسوي است. در بخش غذاهاي پرندگان و مرغ ها هم،مرغابي با سس پرتقال،مرغ گريل شده با سس ديژون،چيكن كوردن بلو و كبك گريل شده از جمله بهترين غذاهاي پرندگان است. ارزانترين غذاي منوي اصلي ماهي غرل آلا با ۱۸ هزار تومان و گرانترين منوي اصلي لوشاتو گوشت دنده گوسفند با سس نعنا است كه ۶۸ هزار تومان قيمت دارد. ۱۵ نوع دسر و سالاد هم مي تواند زنجيره غذايي لوشاتو را براي شما كامل كند.از سالاد سيب،سزار،فصل و گورمه نيسواز گرفته تا دسرهايي نظير كرپ سوزت،آلبالوي جوبليز با بستني،موز فلامبه،پش ملبا،گلابي بل هلن و كرم قهوه و بستني ميوه اي و كيك تارت كه دسر و سالادهاي منوي اصلي رستوران ويژه لوشاتو را شامل مي شود. در رستوران لوشاتو نبايد زود از كنار همه چيز بگذري.لوشاتو جاي گذرايي نيست.بايد در آن بود تا فهميد رستوران درجه يك چه ويژگي هايي دارد.هر چه فكر كردم دليل اين همه آرامش و اطمينان خاطر از انتخاب خودم را ندانستم جز اينكه متوجه شدم پرسنل اين مجموعه بي نظير از تحصيلات آكادميك برخوردارند و مدلي جديد از ارائه خدمات را در تهران كليد زده اند.شروعي كه خاص است،براي آدم هاي خاص.
 



 


در رسای آیت الله حاج آقا رضا زنجانی که دیگر پاک گوهری ازتبار راستان بود، زاده شده به سال1282 در زنجان و درگذشت در14دیماه 1362، که در پی عمُری با سِرشت نشانه های جوانمردی و باورمندی به ارزشهای والای «ملی مردمی» گذرانیدن وآنچه برجای ماند اندوه آن عزیزگشت بر دل همانندان او و دیگر دوستداران ِراه مصدق !؟
نمی توان ازحسین فاطمی جان باخته ی راهِ مصدق و ارزشهای «ملی مردمی» سخن گفت، بی آنکه درلابه لای بیانگری زندگی نامه ی آن جان باخته که سرنوشت می گیرد درپی ِکودتاگران 28 مرداد، و شاه به دستور انگلیس به آن جنایت روی می آورد، پس ازچاقو زنی به او و زندان و سرانجام به رگبار بستنش، اما از فداکاریها ی زنده یاد «زنجانی» نامی نبرد که به درستی سنگ تمام می گذارد. با تماس و نامه نگاری با «حسین فاطمی» که در زندان بسر میبرد و تلاش و کوششهایی برای تهیه وکیل و رهنمود دادن و گرفتن زنده یاد و نام «زنجانی»، ونه تنها در این مورد، که درمورد تهیه ی تدوین پرونده ی دفاعیِ «مصدق» رهبر نهضت ملی ایران هم!؟ آیت الله زنجانی ارزشمند انسانی بود با ثبات و استوار، که همواره از رهروان «مصدق» و نهضت ملی ایرانیان بود، و سخت به این ارزشها و تا پایان عُمر پای بندی ازخود نشان میدهد!
بنا بر داده های بازه تاریخی پیش و پس ازکودتای 28 مرداد «انگلیسی آمریکایی» تا پایان عُمر، آن زنده یاد و نام و از نزدیک دیدن و شنیدن سخنانی ازآن عزیز مرد، در روزهای خیزش مردم برای واژگونی سامانه ی دست و پختِ آمریکا و انگلیس، با رقص شتری شوروی و وابستگان این قدرتهای جهانخوار، او سیاستمداری ورزیده و اتکا به نفس بود، و بی اندکی تردید به خود راه دهی، در پیوند به آنچه باورمندی اش بود درسویه ی ارزشهای یاد شده ی بالا، روی آورد و خطر میکرد، که نمونه اش رهبری «نهضت مقاومت ملی» را برعهده گرفتن و رویارویی اش در زندان لشکر 2در برابر تیمور بختیار درسال 1333 به جهت نوشته و پخش بیانیه ای با امضأ او، به مناسبت سی تیرواعلام تعطیل عمومی ! درپی پرسش بختیار، به اومی گوید «فضولی موقوف»، اما به گردن میگیرد بی هراس مسئولیت آن بیانیه را و درپی بازداشت شدن و با کنجکاوی خردمندانه ای، پی می برد که در سلول پهلوی او زنده یاد حسین فاطمی می باشد و سپس کوشش میدارد با او تماس گیرد، با به خود جلب کردن کارکنان آن زندان ! تا زمانِ دادگاه آن گُرد جان باخته، نامه رد و بدل کردن میان آن دو بزرگوار جریان میگیرد و زنده یاد زنجانی آن نامه ها راهوشیارانه به بیرون می فرستد. در این نامه ها و تکیه به این داده های تاریخی، بسیار آموخته سخن هایی است، از چند و چونِ داستان زندگی مثبت ومنفی کسانی، درحرف و عمل!؟
آیت الله زنجانی، مردی از تبارپاکان و از جمله کسانی است که «از صدهزارران»، یکی به مانندان او، به هنگام خطر پای می فشرد و پس نمی نشیند، چنانکه در گذر زمان از او بسیارایستادن و خردورزی به کاربردن را می توان نمونه آورد. چنانکه درسال 1335و مورد «پیمان بغداد» و یا مخالفت با انتخابات دوره ی نوزدهم، که هم پا با دیگر گُرد جان باخته داریوش فروهر دستگیر و زندانی می شوند و یا درپی اختلافات و رکود جبهه ملی دوم، در زمره ی کوشندگانی بود که به برپایی «جبهه ملی سوم» روی آور شدند، و تلاش و همسو با دیدگاه مصدق مبنی براینکه «جبهه مرکز احزاب و اجتماعات و دسته جاتی که برای خود تشکیلاتی دارند و مرامی جز استقلال وآزادی ایران» ندارند، آنچه درنامه آن بزرگمرد درنامه28 فروردین برای کمیته دانشجویان جبهه ملی ایران آمده است و بنابر چنین دیدگاهی بود که «هدف جبهه ملی، حکومت ملی» از آن پس خوانده شد.
زنده یاد ونام زنجانی، اگر چه آیت الله بود وسخت پای بند به باورمندی اسلام، اما نه به مانندانی که پیشانی با مُهرنماز ریاکارانه سیاه کرده اند و بی گسست ورد خداخدا می گویند برای گمراه کردن مردم و کاری جز فردم فریبی درپیش نداشته و ندارند!؟ در اینمورد به جا خواهد بود که با آوردن موردی، اینگونه سِرشت نشانه ی مردمی زنده یاد زنجانی، نشان داده شود!
«وارطان سخن نگفت» سروده ایست از «احمد شاملو» در پایداری یکی از وابستگان حزب توده به نام «وارطان سالاخانیان» که درپی کودتای 28 مرداد، زیر شکنجه کشته می شود، بی آنکه شکنجه گران بتوانند از زبان او چیزی بیرون کشند. درپی این ماجرای ضد مردمی، زنده نام زنجانی باخبر می شود که زن و بچه ی این جان باخته به سختیِ زندگی گرفتار آمده اند . زنده یاد بنابر دید گاه و باور مردمی که داشت و حرمت گذاری به هرمبارزی، به خانواده او، ماهیانه مبلغی بی گسست می پردازد که برای امرار معاش آن خانوده ی داغدیده و درتنگنای زندگی افتاده کافی می بود. این یاری رسانی به مدت 29 سال طول می کشد تا در گذشتِ آن عزیز و با خبر شدن آن خانواده .به هنگام برگزاری بزرگداشت زنده یاد زنجانی در «مسجد ارک تهران» فرزندان وارطان با برگردن داشتن صلیب، برای احترام و ارج نهی به آن مسجد میروند و سپس نیز دکتر مهدی حائری می پذیرد تا همسر وارطان را بی سروصدا و باسر کردن چادر به مزار آن زنده یاد در «حرم معصومه» برند. چنین می کنند و مدت زمانی همسر وارطان بر روی خاک آن پاک گوهر زاری کردن و به ادای احترام روی آوردن!؟
داستان یاد شده به خوبی نشانگری دارد به رسایی هِمت و چون و چنانی زنده یاد زنجانی که پس از کودتای 28 مرداد، برعهده داشت رهبری «نهضت مقاومت ملی» را، و بزرگانی چون «دهخدا، معظمی، صدیقی، صالح، فروهر، بازرگان، سحابی، سنجابی و...» با او یا درون و یا بیرون از کمیته های گوناگون آن نهضت، همکاری داشتند.!
هنگام درگذشت مصدق،بر مزار آن همیشه بیدار، «آیت الله زنجانی» نماز میگذارد و در بازه ی تاریخی خیزشهای پیش از 22بهمن به مناسبتی به دیدار این عزیز امکان یافتم و در میان گفت و شنودهای میان او و دیگران، زنده یاد با هوشیاری بسیار، نمایانید به آن جمع که «آیت الله خمینی» ازسرشت ونهادِ کینه توزی و سنگدلی و خود خواهی برخوردار است و دیگر ضد ارزشهایی را بی آنکه برشمرد و یا به زبان آورد، فهمانید. او به هنگام انتخابا ت ریاست جمهوری، بنا برشنیده های خود، برای گزین ابوالحسن بنی صدر کوشندگی داشته است، و مخالف ولایت فقیه و حضور روحانیون درحکومت بود!.
آیت الله زنجانی مسئول مالیِ «آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی» بنیاد گذار حوزه علمیه قم، بود و به هنگام درگذشتِ آیت الله، در حضور سه تن از آیات اعظام به نامهای «سید صدرالدین صدر، سید محمد کمره ای ومحمد تقی خوانساری» وصیت نامه آیت لله حائری را میخواند و مبلغ 150هزار تومان باقی مانده از وجوه شرعی را، به آن مراجع میدهد!
مدعی گر نکند فهم، گو سَر و خِشت

احمد رناسی- 15 دی 1391