نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۴ تیر ۴, پنجشنبه

هفتم تیر 1360 بر اثر انفجار بمبی قوی در سالن اجتماعات حزب جمهوری اسلامی!!بی اعتنا ی باين مرگ سران وبی اعتنا ی به سالمرگ خمينیو مرگ "مهدوی کنی"

هفتم تير ماه سال ۱۳۶۰در سالن اجتماعات حزب جمهوری بمبیمنفجر شد 
که دهها تن ازسران رژيم کشته شدند!آنچه که امسال شگفت انگيزاست!هيچکدام ازسران وحتی شخصيتهای دست و سوم رژيم دراين مراسم شرکت نکردند ومجموع کسانيکه در  تصاويرديده ميشود چيزی درحدود ۱۵نفراست وتوده مردم با
بی اعتنا ی باين مرگ سران وبی اعتنا ی به سالمرگ خمينیو مرگ "مهدوی کنی" 
در سال گذشته پيام آشکارشدت نفرت و انزجار مردم ازاين رژيم است۰



بزرگداشت روش و منش گم‌گشته هدی صابر او تمام وجوه هستی ما را به چالش کشید

بزرگداشت روش و منش گم‌گشته هدی صابر

او تمام وجوه هستی ما را به چالش کشید

saber 1
مراسم چهارمین سالگرد شهادت هدی صابر روز جمعه بر سر مزار این شهید در قطعه ۱۰۰ بهشت زهرا برگزار شد.آغاز این مراسم با پخش آیاتی از قرآن کریم بود.
به گزارش در فیروزه ای،  فیروزه صابر، خواهر شهید صابر ضمن خوشامدگویی به حاضران به نمایندگی از خانواده صابر و همسر و فرزندان هدی صابر و گرامیداشت نام شهدای خرداد از سهراب و ستار گرفته تا شهدای پیش از انقلاب، و تجلیل از تمام آزادگان دربند از جمله نرگس محمدی، علیرضا رجایی، ناصر هاشمی راد، رویین عطوفت، سعید مدنی، عبدالفتاح سلطانی، مصطفی تاجزاده و تبعیدی به ناحق، احمد زیدآبادی آزادی تمام آنان را خواستار شده و از مقاومت و صبوری آنها و خانواده‌هایشان تجلیل کرد.
طیرانی: هدی بر سر ایمان و آرمانش جان داد 
سپس امیر طیرانی، دوست صمیمی و همراه شهید صابر از کودکی تا دوران پایانی زندگی وی، به عنوان نخستین سخنران بحث خود را آغاز کرد. طیرانی در سخنان خود، کارهای تحقیقی هدی صابر را همه و همه در جهت توسعه ایران و رهایی مردم ایران و آزادی و سربلندی کشور ایران عنوان کرد؛ آن‌چیزی که امروز مصداق عمل صالح است. طیرانی تصریح کرد هدی آخر سر هم بر سر ایمان، ارزش‌ها و آرمان‌هایش جان داد. وی صابر را مصداق آیه‌ی شریفه‌ی «ان‌الذین قالوا ربّنا الله ثم استقاموا» خوانده و افزود: “امیدواریم خداوند او را در جوار انبیاء و اولیای خودش محشور گرداند.” طیرانی در ادامه گفت:” این مهر هدی به عنوان انسان عامل به مسائلی که گفته شد را خدا در دل ما افکنده و ان‌شاءالله اهداف و آرزوها و آرمان‌هایش پایدار بماند.”
طیرانی در پایان به تلاش کسانی اشاره کرد که می‌خواهند نسل آرمان‌دار مبارزات انقلابی ایران تروریست بخوانند و موج‌هایی که در جامعه می‌آید و می‌رود و تلاش‌هایی که برای زدودن ارزش‌هایی که بدانها معتقدیم صورت می‌گیرد، را گذرا خواند و تاکید کرد: «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثال».
دلیر ثانی:  به اعمال مشی دموکراتیک در همه امور دقت و توجه خاصی داشت
امیرخسرو دلیرثانی، هم‌بندی هدی صابر در آخرین زندان وی و همراه او در جریان اعتصاب غذا، دومین سخنران مراسم بود که در بحثی با عنوان «منشی برخاسته از ایمان» نگاهی به منش هدی صابر در بند ۳۵۰ داشت. وی نخستین ویژگی منشی هدی صابر در زندان را «احساس مسئولیت نسبت به محیط اطراف و همبندیان» عنوان کرد و گفت: “احساس تعهد و مسئولیت همراه با آگاهی و دقت نسبت به محیط اطراف و اطرافیان یکی از ویژگی‌های چشم‌گیر مرحوم هدی صابر بود که در رفتارش نمود عینی داشت. همه کسانی که به‌عنوان ورودی جدید وارد بند ۳۵۰ می‌شدند هدی در کمتر از ۴۸ ساعت سراغ آنان می‌رفت و از وضعیت و حکمشان می‌پرسید و اگر نیاز ضروری داشتند برطرف می‌کرد و با آنان قرار می‌گذاشت که چند دقیقه‌ای از وقتشان را به صحبت با او اختصاص دهند و در موعد مقرر سر قرار حاضر می‌شد و سعی می‌کرد از جزئیات پرونده آن‌ها و علت آمدنشان به زندان و در مرحله بعد گرایش‌های فکری و سطح علاقه و انگیزه‌شان مطلع شود و اگر با مشکلاتی در زندان یا بیرون از آن مواجه‌اند تا حد امکان کمکشان کند.”
دلیرثانی از «تلاش برای ایجاد وفاق و همدلی در بند» به عنوان دومین ویژگی منشی هدی صابر یاد کرد و در توضیح این ویژگی گفت که هدی برقراری ارتباط با گروه‌های مختلف سیاسی حاضر در زندان و ایجاد یک گفتمان مؤثر با آن‌ها و فراهم کردن زمینه مساعد برای ایجاد همدلی هرچه بیشتر میان آن‌ها را هم جزء وظایف اصلی خود می‌دانست به‌طوری‌که جلسات متعددی با نمایندگان گروه‌های اصلاح‌طلب حاضر در بند و همچنین با زندانیان دهه ۶۰ که مجدداً به زندان آمده بودند برقرار می‌کرد و سعی داشت موضوعات مهم و اساسی را که در ذهن داشت با آن‌ها مطرح کند و حتی نقد مشترکی از عملکرد گذشته آن‌ها و فعالیت‌های مشترکی که احیاناً خودش و یا نیروهای ملی مذهبی همراه با آن‌ها به انجام رسانده بودند داشته باشد.
دلیرثانی ثمره تلاش‌های پیگیرانه صابر به همراه تعداد دیگری از همبندیان را تشکیل کمیته‌ای برای نوشتن آیین‌نامه بند ۳۵۰ توسط شورای بند عنوان کرد که مرحوم هدی نیز یکی از اعضای آن کمیته بود و انصافاً هم برای نوشتن آیین‌نامه و دقت در جزئیات و کامل و جامع بودن آن حداکثر تلاشش را کرد.
دلیرثانی همچنین از «دقت و توجه به اعمال مشی دموکراتیک در همه امور» به عنوان دیگر ویژگی منشی هدی صابر یاد کرد و در توضیح گفت که به‌عنوان کسی که چند ماه با او هم‌اتاقی بودم تأکید بر روش‌های دموکراتیک در تصمیم‌گیری‌های ریزودرشت و پایبندی متعصبانه به تصمیمات جمعی را در رفتار ایشان بارها مشاهده کردم. ازجمله اینکه ما در اتاق یک، دفتر‌ی داشتیم که خلاصه تصمیمات جلسات عمومی اتاق را که معمولاً هفته‌ای یک‌بار و گاهی به‌ضرورت بیش از آن تشکیل می‌شد یادداشت می‌کردیم و مصوبات جلسات معمولاً ملاکی برای اداره امور اتاق بود اما به دلیل پراکندگی این تصمیمات پیش می‌آمد که میان اعضای اتاق و یا مسئول اتاق با تعدادی از هم‌اتاقی‌ها در اجرای مصوبات اختلاف‌نظر درمی‌گرفت هدی با تشکیل چند جلسه این نظر را به تصویب اعضای اتاق رساند که از مجموعه مصوبات آیین‌نامه‌ای برای اتاق تنظیم شود که روی یک برگ کاغذ نوشته شده و در معرض دید عموم گذاشته شود تا در صورت بروز اختلاف مورد استناد قرار گیرد. این کار به کمک چند نفر با صبر و حوصله انجام شد و آیین‌نامه‌ای در سه صفحه تنظیم شد که مجدداً به رأی گذاشته شد و پس از تصویب نهایی روی دیوار نصب شد. این آیین‌نامه به لحاظ اصولی به حدی منظم و جامع بود که حتی روش تغییر در مفاد آن هم در آن ذکر شده بود و تا مدت‌ها بعد از شهادت هدی هم مورد استفاده جمع قرار گرفت، به‌طوری‌که آیین‌نامه اتاق یک در بند زبانزد شد.
«حساسیت در انجام وظایف جمعی و امور مشترک در مورد خود و دیگران» و «احترام به پیش‌کسوتان و تلاش برای حفظ شان و جایگاه زندانی سیاسی» دیگر محورهایی بود که دلیرثانی در سخنان خود پیرامون منش هدی صابر به آنها اشاره کرد.
دلیرثانی در پایان این سوال را که مدت‌ها ذهن وی را مشغول کرده بود با حاضران مطرح کرد که آیا آن اعتصاب غذا که منجر به شهادت هدی صابر شد درست بود و آیا حضور و وجود هدی صابر در جمع و اطرافیان که مانند شمع روشنایی می‌بخشید بهتر از این نبود که وی جانش را در جریان این حادثه از دست دهد؟ دلیرثانی تصریح کرد: بعد از مدت‌ها اندیشیدن، نکته‌ای به ذهنم رسید: “همان دعایی که هدی در نمازش پس از شهادت هاله و تصمیم به اعتصاب غذا با خدا مطرح کرد و از او خواست که به بهترین شکل ممکن این اعتصاب را خاتمه دهد، تحقق یافت؛ چرا که شهادت هدی، بعد از شهادت هاله و بعد از درگذشت مهندس سحابی، در کنار هم در تاریخ ایران زیباترین شکل ممکن بود برای اینکه نام هدی در کنار این دو تن قرار بگیرد و یک تابلوی سه‌نفره شکل بگیرد که واجد همان عنوانی باشد که هدی در کتابش ذکر کرده: «سه هم‌پیمان عشق»؛ تابلویی که برای همیشه بر تارک تاریخ ایران درج و جاودانه، و سرمشق و الگویی برای همه کسانی که پیرو این راه هستند، شد؛ و این شایسته‌ترین پاداش برای یک عمر زندگی اصولی و بااخلاق برای هدی همین بود.”
ندا شمس: آشنایی با آقای صابر دریچه دیگری از زندگی را به روی من باز کرد 
سخنران بعدی مراسم، ندا شمس بود؛ از همکاران هدی در پروژه حاشیه‌نشینان زاهدان که هنوز آن پروژه را رها نکرده است. ندا شمس سخنان خود را با نام «رفیق رهگشا» آغاز کرد و گفت یکی از شانس‌های بزرگ زندگی‌اش تحقق اولین تجربه کاری با آقای صابر بوده که در کلاس‌های دکتر ستاریفر با آقای صابر آشنا شده و به عنوان همکار ایشان در موسسه خانه نواندیش مشغول به کار شده است. وی افزود: “آشنایی با آقای صابر دریچه دیگری از زندگی را به روی من باز کرد و به من نشان داد انسان تا چه می‌تواند تاثیرگذار باشد.” وی سپس از تجربه خودش در همکاری با آقای صابر در پروژه زاهدان پرداخت. وی جدی بودن هدی صابر را از ویژگی‌های وی خواند که در آغاز برای وی که در زندگی‌اش این‌گونه نبوده، خیلی دشوار بوده است.
این همکار هدی صابر به اهمیت دادن به تک‌تک ‌انسان‌ها از سوی هدی صابر و شخصیت دادن به تمام ۹۰۰ نفری که در طرح کارآفرینی در حاشیه‌ها زندگی می‌کردند اشاره کرد و گفت:” ما هنوز به اتکای حمایت انسانی و اعتمادی که ایشان بین این افراد ایجاد کرد، داریم پیش می‌رویم.”
وی از زمان‌شناسی هدی صابر و جدیت در خصوص عدم تاخیر در قرارها به عنوان ویژگی دیگر صابر یادکرد که سبب شد همکاران طرح نیز در زمان‌بندی زندگی خود تحول ایجاد کرده و وقت‌شناسی دقیقی پیش بگیرند.
وی موفقیت طرح زاهدان را به واسطه حضور جدی هدی صابر و نگاهی که به انسان و توسعه داشت، دانست و شاخص موفق بودن طرح را افتخار مسئولان دولتی به این طرح به عنوان طرح توانمندسازی خواند.
محمد رضایی: صابر تمام وجوه هستی ما را به چالش می‌کشد
سخنران پایانی مراسم نیز آقای محمد رضایی، از دوستان هدی صابر بود. وی عنوان بحث خود را «چرا سخن گفتن از هدی دشوار است؟» قرار داده بود .
رضایی در این مورد کفت:«سخن گفتن درباره‌ی هدی دشوار است. نه فقط به خاطر احساسی که در نبودن او داریم بلکه بیشتربه ‌خاطر دشواری توضیح بینش، روش و منش او است که با روح زمانه‌ی ما ناسازگار است و حتی در تقابل با آن قرار دارد. روح زمانه‌ی ما، پرورش‌دهنده‌ آدمهای میان‌حال و میان‌مایه است. آدم‌هایی که همیشه و همه‌جا در میانه می‌نشینند و در وسط می‌‌ایستند و با تئوریزه کردن آن، مصیبتاین میان‌حالی و میان‌مایگی را تا مرتبه‌ی فضیلت برمی‌کشند. و قائلین به آن اجر میبینند و در صدر می‌نشینند.”
وی تاکید کرد:” در چنین زمانه‌ای هدی نقّاد خودش و اطرافیانش است.آنان که طعم تازیانه‌ی نقد هدی را چشیده‌اند می‌دانند که او در نقدش چقدر«بی‌رحم» بود، اما «استدلالی»، «مؤدب» و البته «مشفق». برای هدی نقد از نقد خودش شروع می‌شد و در این نقد آنچنان بر خودش سخت می‌گرفت که قابل تصور نبود. این هدایِ نقاد البته برای زمانه ما وصله ناجوری است و برای همین سخن گفتن درباره‌اش دشوار!باز از منظری دیگر روح زمانه ما پرورش‌دهنده آدم‌هایی است که همه چیز را «زود»، «زیاد» و«بی‌دردسر» می‌خواهند. آدم‌هایی که در تمام عمرشان منتظر خوردن سنگی به تخته‌ای هستند تا شاید بدون آنکه هزینه‌ای بدهند به «نام» و «نان» و «نوا»یی برسند. بزرگترین پراتیک زندگیشان «نق زدن» است و دشنام دادن به عالم و آدم. اما هدی در چنین زمانه‌ای می‌داند که بی‌مایه فطیراست. «وقت‌گذار» است. «مال‌گذار» است و «جان‌گذار»، «فسفرمی‌سوزاند». به «راه‌حل» می‌اندیشد. نق نمی‌زند، نقد می‌کند. راه‌حل می‌دهد، مسئله حل می‌کند. این هدی برای این زمانه مظهر یک نسل منقرض شده است که فقط به درد موزه‌های باستان‌شناسی می‌خورد. در مواجهه با این زمانه چگونه می‌شودهدی را توضیح داد.”
رضایی تصریح کرد:” از زاویه‌ای دیگر روح زمانه‌ی ما پرورش‌دهنده آدم‌هایی است که بین اندیشه وعملشان پیوندی نیست. آدم‌هایی که هیچ نیازی نمی‌بینند که همانگونه که می‌اندیشند عمل کنند. آدم‌هایی که می‌توانند تمام عمر از اخلاق بگویند و بنویسند اما ضرورتی برای اخلاقی زیستن و اخلاقی عمل کردن احساس نکنند می‌توانند در توصیف دموکراسی حرفها بزنند وصفحه‌ها سیاه کنند اما در زندگی‌اشان پشیزی برای دموکراتیک زیستن و دموکراتیک عمل کردن ارزش قائل نشوند. می‌توانند مدام از گفتگو سخن بگویند اما دیگران را اساساً به رسمیت نشناسند.در چنین زمانه‌ای هدی از آن آدم‌هایی است که در تراز اندیشه‌اشان زندگی می‌کنند. اندیشه وعمل برای هدی نه دو امر مجزا که هر کدام می‌تواند مستقل از دیگری باشد، که کلِ در هم تنیده‌ای است که در یک رابطه کاملا متقابل و دوسویه معنی می‌یابد.اندیشه هدی در عملش متبلور است و عملش تجلی اندیشه‌اش است. هیچ مغایرتی در کار نیست.”
به گفته وی خلاصه آنکه در زمانه‌ی بی‌پرنسیپی، بی‌اصولی و باری به هر جهت زیستن و میان‌حالی و میان‌مایگی هدی مظهر آن «ارتدکسیِ نقادِ رادیکالِ نابی» است که تمام وجوه هستی ما را به چالش می‌کشد. از خانه تا محل کار و تحصیل و جامعه و چنین هدایی را البته خیلی‌ها دوست دارند یک‌جوری دست به سرش کنند تا دست از سرشان بردارد.
رضایی با تاکید بر الگو بودن هدی صابر گفت:” در چنین زمانه بی‌الگویی هدی برای ما یک الگو است. یک میراث است و همچون هر میراثی منبعی برای الهام‌گیری. الهام از او در «وقت‌گذاری»‌اش، در «مسئولیت‌پذیری»‌اش، در «آرمانخواهی»‌اش، در «معلمی»‌اش، در «مؤسس بودن»‌اش، در «نقد بی‌رحمانه خود»‌اش، در «مرزبندی»‌اش، در «تأکید بر خودسازی و برخورد با خصلت‌ها»‌یمان، در «محاسبه توان»‌اش وعمل بر اساس آن در «راه‌حل دادن»‌اش و«مسئله حل‌کنی»‌اش، در استعدادش در «جمع‌بندی» و ضرورتی که برای آن قائل بود و در «زندگی تراز اندیشه»‌اش. ما تا وقتی ندانیم کجائیم ونسبتمان با دیگران چیست، تا وقتی نخواهیم سختی الهام‌گیری از او را تجربه کنیم و تا وقتی مقهور روح زمانه‌امان باشیم، در هر ظرفی به همان شکل درمی‌آییم و با هر حرکتی می‌لغزیم و بدیهی است در چنین وضعیتی سخن گفتن و سخن شنیدن از هدی دشوار خواهد بود. هدی همچون آیینه‌ای تمام قد از اکنون تا همیشه در برابر ما ایستاده است و ما تنها اگر خود بخواهیم می‌توانیم خودمان را در او ببینیم و ضعف‌هایمان را بشناسیم و از قوت‌هایش درس بگیریم. هدی همچنان با ما خواهد ماند اگر دشواری «زیستن چون او» را به جان بخریم».

مراسم رونمایی از مستند «مصدق از نگاهی دیگر» اثر شهید هدی صابر برگزار شد

مراسم رونمایی از مستند «مصدق از نگاهی دیگر» اثر شهید هدی صابر برگزار شد

org-z1435129728c75578f31e1ae1e962618e5b98e3c8b9ffa287f3
مراسم رونمایی از مستند «مصدق از نگاهی دیگر؛ دریچه‌ای بر منش، روش و بینش» ساخته‌ی شهید هدی صابر بعدازظهر روز سه‌شنبه ۲ تیرماه در جمع محدودی از علاقمندان برگزار شد.
به گزارش سایت در فیروزه ای، رونمایی از این مستند که قرار بود مقارن با سالروز خلع ید در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی به همراه سخنرانی آقایان فرشاد مومنی، محمد ستاریفر و لطف‌الله میثمی صورت گیرد، به سبب لغو برنامه بر اثر فشارهای بیرونی، صورت نگرفته بود.
انتشار مستند «مصدق از نگاهی دیگر»
مستند «مصدق از نگاهی دیگر؛ دریچه‌ای بر منش، روش و بینش» اثر شهید هدی صابر منتشر شد. این فیلم مستند حاصل گفت‌وگوی هدی صابر با شمار زیادی از نزدیکان و مصاحبان مرحوم محمد مصدق ـ نخست‌وزیر دولت ملی ایران ـ در دوران تبعید و حصر در احمدآباد پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا پایان حیات رهبر نهضت ملی ایران است.
در این مستند که طی سال‌های ۱۳۸۹-۱۳۸۸ تهیه شده، هدی صابر با کسانی چون محمود مصدق (نوه دکتر مصدق)، سروان موسی مهران فشارکی (فرمانده گارد حفاظت از نخست‌وزیری)، نصراله خازنی (رئیس دفتر مصدق در دوران نخست‌وزیری)، حسین شاه‌حسینی (پیش‌کسوت و عضو شورای مرکزی و نایب رئیس جبهه ملی)، ابوالفتح تک‌روستا (آشپز قلعه احمدآباد)، کشور بیگ‌پور (از خدمت‌گزاران قلعه احمدآباد)، مشهدی حسن (اهل روستای احمدآباد)، سید علی‌اکبر طالبی (از معمرین روستای احمدآباد و از کارکنان قلعه)، کرمعلی معافی (از خدمت‌گزاران قلعه احمدآباد)، آقای کشاورز (از خدمت‌گزاران قلعه احمدآباد) و دکتر اسماعیل یزدی (پزشک معالج دکتر مصدق) گفت‌وگو کرده است.
این گفت‌وگوها حاوی جزئیات ناگفته و قابل تاملی از منش و سلوک شخصی مرحوم مصدق است که بیانگر مردمداری، سلامت و انضباط مالی، برخورد انسانی و صمیمانه و سخاوتمندانه با زیردستان، پرهیز از سوءاستفاده از موقعیت شخصی، برخورد تعالی‌بخش با ضعف‌های اخلاقی اطرافیان، تاکید بر قانون در امور روزمره و جزئی و ویژگی‌های متعدد منحصر به فرد این شخصیت سیاسی ایران معاصر است.
در معرفی این مجموعه‌ی مستند می‌خوانیم:
«شهید هدی صابر همواره در جستجوی نقش الگوهای ملی و مذهبی عصر معاصر بود. گویی در دیده ژرفش و قلب پرتپنده‌اش، آنان جایی وسیع داشتند. از همین رو قلم متکی بر پژوهش‌هایش به سمت چنین چهره‌هایی نشانه می‌رفت.
در این میان مصدق را به عنوان «مرد با منش تاریخ» ویژه خواند و بر آن شد تا در سال ۱۳۸۸ و قبل از حبس و سپس پروازش، بزرگ‌منشی او را به تصویر درآورد.
اینک هدای با حس و با منش با ما نیست، اما اثر بس پرمعنا و پرآموزه‌اش با ما همراه است.
یادش نیک باد.»
همراه معرفی مذکور، یادداشت کوتاهی از شهید صابر نیز بر دیسک نوری حاوی فیلم مستند مذکور درج شده است که بدین شرح است:
«در شرایطی که اقتصاد کشور از مهم‌ترین منبع عایدات خود محروم شده بود، منطق «تعدیل» ضرورتی تاریخی تلقی شد. رئیس دولت ملی در طول دوران زمامداری خویش، ریالی حقوق دریافت نکرد. مخارج نخست‌وزیری و هزینه سفر خود و همراهان به سازمان ملل و دادگاه لاهه را شخصاً تقبل کرد.
مصدق به عنوان یک رئیس دولت بی‌هزینه و دست در جیب، به دولت و اعضای کابینه نیز مهار زد و صرفه‌جویی را از خود و سپس نزدیک‌ترین‌ها شروع کرد. چنین رئیس دولتی قادر بود تا در عرصه کلان اقتصاد نیز «تعدیل» برقرار کند و در حوزه مالی بهینه‌سازی کند.
احترام ویژه تمام‌قامت ما برای محمد مصدق نیز از سر پیش‌برد شرافت‌بار پروژه آدمیت ملی ایرانی است.
هدی صابر»
ایران در اسناد منتشر شده از مکاتبات محرمانه عربستان؛ بخش سوم
علی مهتدی

دولت عربستان سرانجام سه روز پس از انتشار اسناد محرمانه وزارت خارجه توسط سایت «ویکی‌لیکس»، به شکل ضمنی صحت برخی از اسناد را تایید کرد.
«اسامه بن احمدالنقلی»، مدیرکل رسانه‌ای وزارت امور خارجه عربستان در اظهاراتی، اسناد منتشر شده در سایت «ویکی‌لیکس» را با حمله سایبری 23 ماه می گذشته به وزارت خارجه بی‌ارتباط ندانست.
او گفت: «هکرها در این حمله نتوانستند به بخش مهمی از میلیون‌ها سند طبقه‌بندی شده دست پیدا کنند.»
«جولیان آسانژ»، مدیر سایت ویکی‌لیکس پیش از این گفته بود نزدیک به نیم میلیون سند محرمانه وزارت خارجه عربستان را در اختیار دارد که آن ها را به مرور منتشر خواهد کرد.
هم‌زمان، خبرگزاری «فارس» روز چهارشنبه اعلام کرد که اسناد محرمانه عربستان پیش از آن‌که در سایت ویکی‌لیکس منتشر شود، در اختیار این خبرگزاری بوده است.
فارس نوشت:«اسنادی که ارتش سایبری یمن ۲۲ می (یکم خرداد) در اختیار خبرگزاری فارس و سپس بخشی از آن را در اختیار سایت ویکی‌لیکس قرار داده است، شامل پیام‌ها، نامه‌ها و گزارش‌های محرمانه سفارتخانه‌های عربستان سعودی در سرتاسر دنیا، وزارت خارجه، کشور و اطلاعات این کشور است.»
موشک‌های امریکایی علیه ایران در قطر
در سندی با عنوان «محرمانه» که سفارت عربستان در تهران در تاریخ 25 بهمن 90 ارسال کرده، به این موضوع اشاره شده که «بابکر زیباری»، رییس ستاد مشترک عراق در سفری که پیش از خروج نیروهای امریکایی از عراق به تهران داشت، حامل پیامی هشدارآمیز از سوی امریکا برای ایران بود.
در این سند آمده است: «"هوشیار زیباری"، وزیر خارجه عراق به همراه بابکر زیباری به دعوت فرمانده نیروهای امریکایی در عراق به قطر سفر کردند تا از پایگاه نظامی امریکا در این کشور بازدید کنند. در این بازدید که با هدف اطلاع زیباری از برنامه امریکایی‌ها بعد از خروج از عراق انجام شد، به وزیر خارجه عراق اطلاع داده شد که در این پایگاه، سکوهای پرتاب موشک به سمت ایران در زیر زمین نصب شده است.»
در سند تاکید شده که هیات عراقی احساس کرده هدف امریکایی‌ها از ترتیب دادن این بازدید، ارسال پیامی برای تهران است و این اتفاق عملا رخ داد.
به نوشته سفارت عربستان در تهران، مسوولان ایرانی برخورد سردی با این اطلاعات داشته و گفتند که از وجود این سکوهای پرتاب موشک اطلاع داشته اند.

تلاش ایران در ایجاد جایگزینی برای نظام بشار اسد
در سند دیگری که «سعود الفیصل»، وزیر خارجه عربستان برای رییس دربار این کشور ارسال کرده، به تلاش ایران برای ایجاد محوری جدید در منطقه، متشکل از عراق و مصر اشاره شده است.
در این سند آمده است: «سفیر عربستان در اسلام‌آباد از منابع خاص خود شنیده که "نوری المالکی"، نخست‌وزیر عراق با راهنمایی ایران و در شرایطی که امریکا نیز مخالفتی ندارد، قصد دارد در جریان کنفرانس سران عرب در بغداد (که به تازگی برگزار شد)، پیشنهاد روابط استراتژیک بین عراق و مصر را بدهد.»
بر اساس این سند، مالکی به طرف مصری پیشنهاد داده که توافقی بالغ بر 70 میلیارد دلار در زمینه سرمایه‌گذاری اقتصادی، وام و همکاری تجاری با عراق امضا کند.
سفیر عربستان در اسلام‌آباد به نقل از منابع آگاه خود گفته است: «ایران قصد دارد از این طریق جایگاه نوری المالکی را در عراق تقویت کرده و محور جدیدی شامل مصر و عراق ایجاد کند که در صورت سقوط نظام بشار اسد، از آن بهره ببرد.»

عمار الحکیم به دنبال حمایت عربستان
سندی که از سوی اداره کل کشورهای عربی وزارت خارجه عربستان صادر شده و به رؤیت سعود الفیصل نیز رسیده، به تلاش «عمار الحکیم» برای نزدیکی به عربستان اشاره شده است.
در این سند آمده است: «عمار الحکیم در جریان سفر به بحرین در تاریخ 17 آبان 88 و دیدارش با پادشاه این کشور، ابراز تمایل کرده که خطی ارتباطی با عربستان برقرار کند.»
در ادامه سند، توصیه سازمان اطلاعات عربستان درج شده با این مضمون که عمار الحکیم به دیدگاه‌های طایفه‌گرایانه و نزدیکی به ایران معروف است و حمایت عربستان از او عملا باعث می‌شود تا در انتخابات پیش روی عراق در ژانویه 2010 بتواند رقبای میانه‌روی خود را از میدان خارج کند. سازمان اطلاعات عربستان توصیه کرده که از پذیرش درخواست عمار الحکیم خودداری شود.
این سند همچنین تاکید دارد: «عمار الحکیم و مجلس اعلای اسلامی عراق معتقد به جدایی کردستان از عراق هستند و الحکیم پیش از این در جریان دیدارش با سفیر عربستان در لندن نیز این خواسته را مطرح کرده بود که با عربستان ارتباط بگیرد. اما توصیه می‌شود که به تماس با او از طریق طرفی در عربستان ادامه داده شود.»
ائتلاف تحت رهبری عمار الحکیم در عراق در انتخابات پارلمانی سال 2014 موفق شد 30 کرسی مجلس را در اختیار گرفته و یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین فراکسیون‌های مجلس عراق را تشکیل دهد.

قاسم سلیمانی در بیروت
سندی بدون تاریخ با امضای سعود الفیصل خطاب به نخست‌وزیر عربستان حاکی از این است که «قاسم سلیمانی»، فرمانده «سپاه قدس» ایران در سفری به بیروت با اعضای شورای جهاد حزب‌الله مذاکره کرده و به آن ها گفته که خود را آماده سیطره بر لبنان کنند.
در این سند که قاسم سلیمانی را فرمانده سپاه پاسداران عنوان کرده، آمده است: «قاسم سلیمانی در جریان دیدار با اعضای شورای جهاد حزب‌الله، با آن ها در مورد ضرورت آمادگی برای سیطره بر لبنان صحبت کرده است. حزب‌الله مستقیما بر بیروت چیره شده و ارتش از طریق افسرهای مسیحی نزدیک به "میشل عون" [متحد مسیحی حزب‌الله] کنترل مرزهای لبنان و سوریه را در اختیار می‌گیرد. شهر طرابلس نیز شاهد جدال نیروهای جبهه مردمی فلسطین و حزب‌الله و علوی‌ها خواهد بود تا با موفقیت این طرح، دولت "نجیب میقاتی" سقوط کند.»
نجیب میقاتی که در ژانویه 2011 از سوی «میشل سلیمان»، رییس‌جمهور لبنان به عنوان نخست‌وزیر این کشور معرفی شد و از مجلس رأی اعتماد گرفت، 22 مارس 2013 از مقام خود استعفا داد.
در بخش پایانی سند آمده است: «اطلاعاتی در دست است که نشان می‌دهد قاسم سلیمانی پیش از سفر به لبنان، جلسه‌ای در دمشق داشته تا ماموریت‌های ایران، سوریه و هم‌پیمانان آن ها در یمن و کشورهای خلیج ]فارس[را بررسی کند.»

3 میلیارد دلار کمک سالیانه ایران به سوریه و حزب‌الله
در سندی که 16 خرداد 91 سعود الفیصل برای نخست‌وزیر عربستان فرستاده، به تاثیر تحریم‌ها علیه ایران بر حزب‌الله و سوریه اشاره شده است.
در این سند ضمن ابراز نگرانی از این‌که ممکن است حزب‌الله لبنان به زودی منافع عربستان در منطقه را با تهدید روبه رو کند، آمده است: «اطلاعات به دست آمده حاکی از این است که فشار اقتصادی و سیاسی بر ایران شروع به تاثیر گذاشتن بر حزب‌الله کرده و سهم سالیانه این حزب از ایران بالغ بر یک میلیارد دلار ممکن است کاهش یابد.»
سعود الفیصل در مورد سوریه نوشته است: «همین وضعیت برای سوریه نیز وجود دارد که سالی دو میلیارد دلار از ایران دریافت می‌کند.»
در این سند گفته شده است:«جدایی "جنبش حماس" از حزب‌الله، تحولات جاری منطقه و ظهور "اخوان المسلمین" و "سلفی‌ها" در کشورهای عربی، تهدیدی علیه حزب‌الله است.»

تشکیل هسته‌های نظامی مخفی در کشورهای خلیج فارس
در سندی با عنوان «فوق‌العاده محرمانه ـ غیر قابل مذاکره» که از سوی وزارت خارجه عربستان برای سفرای این کشور در ابوظبی و منامه ارسال شده، به تلاش‌های ایران برای ایجاد هسته‌های نظامی با هدف خرابکاری در کشورهای عربی خلیج فارس اشاره شده است.
در این سند آمده است: «وزارت خارجه اطلاعاتی به دست آورده حاکی از این‌که "خلیل جواد"، تبعه عراق و همسر "بثینه شعبان"، مشاور سیاسی و رسانه‌ای بشار اسد، جلسه‌ای با اپوزیسیون برخی کشورهای خلیج داشته تا اپوزیسیون شیعه را گردهم آورده و آن‌ها را در اردوگاه‌های نظامی "احمد جبریل"، رییس جبهه مردمی آزادسازی فلسطین در دمشق و لاذقیه آموزش نظامی داده و از آن ها برای ایجاد هسته‌های مخفی و ایجاد تنش در کشورهای خلیج]فارس[ استفاده کنند.»
در ادامه سند ضمن بیان نام شرکت‌کنندگان در این جلسه، آمده است: «هماهنگی این جلسه توسط "سمیر جمعه"، مشاور کاخ ریاست جمهوری، "محمد صادقی"، معاون سفیر و رییس ایستگاه وزارت اطلاعات ایران در دمشق و "مجتبی حسینی"، نماینده آیت‌الله خامنه‌ای در سوریه انجام شد و انتظار می‌رود سفرای عربستان در ابوظبی و منامه این اطلاعات را به شکل شفاهی و با حفظ محرمانه بودن، به اطلاع طرف های ذیربط در امارات و بحرین برسانند.»

آموزش نظامی اعضای حزب توحید لبنان
در یک سند با امضای «مقرن بن عبدالعزیز»، رییس دستگاه اطلاعاتی عربستان که خطاب به نخست‌وزیر، ولیعهد و وزیر خارجه عربستان نوشته شده، از تلاش ایران و سوریه برای مسلح کردن و آموزش نظامی اعضای «حزب توحید» لبنان خبر داده است.
در این سند آمده است: «ریاست سازمان اطلاعات به معلوماتی دست پیدا کرده حاکی از این که "وئام وهاب"، وزیر لبنانی سابق و رییس حزب توحید به تازگی محموله‌ای حاوی اسلحه و مواد منفجره از جبهه مردمی فلسطین ـ فرماندهی کل به ریاست احمد جبریل دریافت کرده و آن‌ها را در مخزنی در روستای "جاهلیه" لبنان مخفی کرده است. اعضای این حزب به تازگی دوره‌های امنیتی تحت نظارت متخصصان ایرانی و سوری دیده‌اند.»
مقرن بن عبدالعزیز در ادامه تحلیل خود این‌گونه نوشته است: «ممکن است مسلح کردن هم‌پیمانان سوریه حاکی از طرحی برای برهم زدن اوضاع در لبنان باشد تا از این طریق یا به جامعه جهانی فشار وارد آورند یا برای مرحله بعد در تحولات سوریه آماده شوند.»  

تلاش ایران برای نزدیکی به سرخ‌پوستان کانادا
در سند دیگری با امضای مقرن بن عبدالعزیز، رییس سازمان اطلاعات عربستان خطاب به وزارت خارجه این کشور، تحلیلی حاوی برخی اطلاعات به چشم می‌خورد که از تلاش ایران برای نزدیکی به سرخ‌پوستان کانادا حکایت دارد.
در این سند آمده است: «ایران سعی دارد جای پایی برای خود در برخی کشورها، از جمله کانادا ایجاد کند و برای این منظور، تماس‌هایی با برخی گروه‌ها در این کشورها می‌گیرد تا از آن‌ها به عنوان اهرم فشار استفاده کند.»
در این سند نوشته شده است:«ایران به سرخ‌پوستان کانادا پیشنهاد داده تا در مقابل خرید فن‌آوری سوزاندن زباله‌ها و تولید انرژی جایگزین، به آن‌ها در زمینه نفت و گاز و سرمایه‌گذاری کمک کند. حکومت ایران در ارتباط خود با سرخ‌پوستان کانادا، اهرم فشاری علیه دولت کانادا تشکیل داده که ایران را هدف تحریم نفتی قرار داده است.» 


منبع: ایران وایر

دوران طلائی دو رژيم"جنايتکار"و"وطنفروش"!"شاه" و "شيخ" (3)

جدایی بحرین از ایران از زبان نماینده ویژه ایران 

.

این ویدئو بخشی از مصاحبه امیرخسرو افشار قاسملو، نماینده ویژه ایران در مذاکرات جدایی بحرین، با دکترحبیب لاجوردی سرپرست پروژه تاریخ شفاهی هاروارد می باشد - دقایق 12 تا 30 - کاست 3، لبه دوم نوار - مصاحبه در سال 1985 در شهر لندن. 



CIA involvement in 1953 Iranian coup

.









روایت دکتر شاپور بختیار از ماجرای کاروانسرا سنگی


ساواک علیه عناصری که رژیم آنها را نامطلوب تشخیص میداد روشهای مختلفی به کار میگرفت.

در اواخر سال ۱۹۷۸ ما در یک روز تعطیل مذهبی در منزل دوستی که باغ بزرگی در کاروانسرا سنگی داشت ضیافتی ترتیب داده بودیم. از تمام طبقات بدون توجه به موقعیت اجتماعی آنها دعوت به عمل آمده بود. تنها مسئله ای که من میتوانم به یقین بگویم این است که در میان مدعوین یک کمونیست و یا حتی یک « سمپاتیزان » هم نبود. 

ما همه در قانونی ترین وضع ممکن دور هم جمع بودیم که ناگهان سر و کلهٌ ۴۰۰ نفر با لباسهای متحدالشکل نظامی و چماقهای عظیم پیدا شد. این عده بر سر ما ریختند، بقدر واقع کتکمان زدند، ما را «نوکر اجنبی» ،«خائن» ، «خودفروخته» خواندند و آنچه توانستند شکستند و خراب کردند. جمع ما حدود ۱۵۰۰ زن و مرد را شامل بود که بعضی با اتوبوس و بعضی با بنز ۴۵۰ به این محل آمده بودند ولی همه ناگزیر پای برهنه و پیاده پا به فرار گذاشتند.

وقتی من توانستم از گوشه ای خودم را به بیرون برسانم سر راهم صدها جفت کفش یافتم. یکی از دوستان دچار خون ریزی شدید شده بود، یکی دیگر بیحرکت و بیحال در باغ افتاده بود، من حوالی ۹ و ۳۰ دقیقه شب از مخفیگاه کوچکمان به راه افتادم و بالأخره وقتی با تاکسی و دستی شکسته به خانه ام رسیدم ساعت یک بعد از نیمه شب بود. 

هنگامی که به نخست وزیری منصوب شدم فهمیدم ژنرالی که این عملیات را رهبری کرده است چه کسی بوده، ساواک با هلیکوپتر محل را شناسائی کرده بود، و صف آرائی مأمورین عملیات در خور یک جنگ واقعی بود.

غالب سران ساواک نظامی بودند و بیشترشان در آن سازمان مزایای مالی و اختیاراتی داشتند که حتی وزرا از آن محروم بودند. اکثراً آدمهای منفوری بودند جز پاکروان که سه سال ریاست این سازمان را بر عهده داشت.

من میتوانم بگویم که در آن سه سال شکنجه در ساواک معمول نبود. مشت و کتک حتماً رایج بود ولی شکنجه های متشکل و سازمان یافته و مداوم وجود نداشت. بر خلاف نصیری، همان کسی که به خانهٌ مصدق حمله کرد و ۱۴ سال در رأس ساواک باقی ماند و از نظر شعور و اخلاق فرد پستی بود، ....

.
.


.
.
.

دوران طلائی دو رژيم"جنايتکار"و"وطنفروش"!"شاه" و "شيخ" (2)






آرامگاه ابدی شهدای سی تیر هزار و سیصد سی و یک


به چهره این پیرمرد نگاه کنید ،
 او پسرش و شاید تنها نان آورش را از دست داده بود




از کشتگان ۳۰ تیر آماری در دست نیست. در تهران بیشتر آنان در گورستان ابن بابویه دفن شدند. دکتر مصدق نیز وصیت کرده بود که در کنار آنان دفن شود ولی با مخالفت شاه این کار انجام نشد. مجلس بعد از قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ و احیای دولت مصدق، عنوان شهید راه وطن را برای آنها تصویب کرد و در تهران برای آنها محوطه در گورستان ابن بابویه ترتیب داد. در این محوطه ۲۵ قبر وجود دارد.

زنده یاد سرگرد سخایی که به طرز فجیعی کشته و جسدش مثله شد

بر سنگ قبر سرگرد سخایی ، نوشته شده :

مقبره سرگرد سید محمود سخایی سرباز شهید نهضت ملی ایران رییس شهربانی منتخب دکتر مصدق در استان کرمان که در کودتای خائنانه ۲۸مرداد ۱۳۳۲بدست عمال جنایتکار شاه به شهادت رسید...
  
.
  
اعتراف محمد رضا و اشرف پهلوی در همدست شدن با جاسوسان انگلیسی و آمریکایی برای راه اندازی کودتای ننگین بیست و هشت امرداد
.




.

.











نظر محمد رضا شاه درباره عقل زنان




جدایی بحرین از ایران از زبان نماینده ویژه ایران 

.

این ویدئو بخشی از مصاحبه امیرخسرو افشار قاسملو، نماینده ویژه ایران در مذاکرات جدایی بحرین، با دکترحبیب لاجوردی سرپرست پروژه تاریخ شفاهی هاروارد می باشد - دقایق 12 تا 30 - کاست 3، لبه دوم نوار - مصاحبه در سال 1985 در شهر لندن.