نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۴ تیر ۱۹, جمعه

پرخاشگری کمونیستی از دوران شاه تا دوران بعد از انقلاب، ف. م. سخن

ف. م. سخن

برای پیک نیک به یکی از باغ های اطراف مرند رفته بودیم. هر گوشه که سبزه و چمن و درخت زردآلویی بود٬ مردم بساطی پهن کرده بودند و به تفریح و شادی مشغول بودند. من آن روز تمام حواسم به رادیوی میهن پرستان بود چرا که یکی از کسانی که همراه ما آمده بود٬ رادیو ضبط موج کوتاهی داشت که از نظر ابعاد بزرگ بود و به نظر می رسید بتواند امواج ممنوع را بگیرد.
دو سه دقیقه مانده به ساعت موعود٬ من رادیو را روشن کردم و پیچ طول موج را به راست و چپ گرداندم. ابتدا صدای خش خش و فش فش به گوش رسید و بعد از چند دقیقه تلاش ناموفق٬ در حالی که دیگر از شنیدن صدای این رادیو ناامید شده بودم٬ و صدا را هم به حد زیادی بلند کرده بودم بلکه از صداهای پس زمینه چیزی بفهمم٬ به ناگهان٬ در وسط دشت٬ و در میان کسانی که مشغول بزن و برقص بودند٬ مردی با صدای بلند و خشمگین گفت: و این اشرف خائن...!
من دقیقا نفهمیدم چه شد فقط دیدم که آقایانی که با ما بودند٬ به طرف من یورش آوردند و هر کدام سعی می کردند زودتر به رادیو برسند و دکمه خاموش کردن آن را فشار دهند. جمعیت اطراف ما هم بعد از این شعار داغ٬ که خیلی هم در آن زمان دلنشین به نظر می رسید٬ در بهت و سکوت فرو رفتند و با کنج کاوی به ما نگاه می کردند!
در آن لحظه کسی چیزی به من نگفت ولی نگاه ها بسیار شماتت بار بود. من که می خواستم بدانم این «اشرف خائن» دقیقا چه کرده است٬ با بر و بچه های هم سن خودم٬ رادیو را برداشتیم به هوای این که می رویم نوار بگذاریم و بزنیم و برقصیم٬ و بدو بدو خودمان را به جایی که ریل قطار از آن عبور می کرد رساندیم و دوباره موج رادیو را روی اس دبلیو یک و فرکانس سی و یک متر تنظیم کردیم ولی متاسفانه صدایی به گوش نرسید که نرسید.
بعد از آن٬ چند بار صدای میهن پرستان و دیگر رادیوهای اپوزیسیون وقت را شنیدم ولی امروز از به یاد مانده هایم تنها این را می توانم بگویم که بیشتر از تجزیه و تحلیل و گفت و گوی علمی٬ بد و بیراه گفتن به شدیدترین صورت و با الفاظ رکیک به خانواده ی سلطنتی در این برنامه ها جریان داشت.

ماجراها طولانی ست و نمی خواهم بحث به درازا بکشد. صفحات این قسمت از تاریخ را سریع ورق می زنم و می رسم به دوران بعد از انقلاب و فعالیت های حزب توده ایران در عرصه ی اجتماعی و فرهنگی. این حزب به شدت در عرصه ی کارگری و زنان و جوانان و نیروهای مسلح نیز فعال بود که موضوع صحبت امروز ما نیست.
غیر از روزنامه ی «نامه ی مردم» که ارگان رسمی حزب بود٬ نشریات متعددی با نام سازمان های متفاوت -که آن ها هم وابسته به حزب بودند- منتشر می شدند. «نامه مردم» سعی می کرد خط ضد امپریالیستی امام را همراه با مطالبی که نشان دهنده ی خوبی های همسایه شمالی و خباثت امریکای جنایت کار بود به شکلی مردمی و اغلب عوامانه وارد ذهن خوانندگان خود کند.
این نشریه ای نبود که برای اهل فرهنگ جذابیتی داشته باشد و قطعا کسی که اهل مطالعه و فرهنگ بود و یک مقدار هم از عقل سلیم برخوردار بود با این روزنامه نمی توانست طرفدار حزب شود. بدر جزوه ی «دو مقاله در باره ی تبلیغات» که با مهرداد پویا آن را نوشته بود٬ این یکی از دوبخش فعالیت انقلابی بود که تهییج یا آژیتاسیون نام داشت. بخش دیگر که علمی و وزین بود و در مجله ی دنیا ارگان کمیته ی مرکزی حزب توده ی ایران منتشر می شد٬ اما از جنس دیگری بود و مطالب به شکل تئوریک و با آمار و ارقام ارائه می شد که به آن پروپاگاند یا ترویج می گفتند. اگر نورالدین کیانوری نماینده ی بخش اول بود٬ احسان طبری نماینده بخش دوم به شمار می آمد و اتفاقا خیلی از اشخاص اهل فرهنگ به خاطر وجود طبری و چند نفری که معلومات بالایی داشتند به حزب علاقمند شدند یا به آن پیوستند.
اما هم نامه ی مردم٬ هم دنیا٬ و هم سایر نشریات حزبی٬ بسان کسی که «همه» ی حقیقت در اختیار اوست و تنها اوست که راه سعادت را می داند و می پیماید٬ با نوعی حالت تحمیل نظر و خشونت لفظی و گاه پرخاشگری سیاسی به کار خود می پرداختند که این البته در میان هواداران عادی حزب بی تاثیر نبود.
برای پرخاشگری تنها می توان به یک علت اشاره کرد: شخص پرخاشگر خود را صد در صد بر حق می داند و مخالف خود را صد در صد در راه غلط٬ لذا سعی می کند اندیشه اش را به طرف مقابل تحمیل کند و چون بر خلاف قوانین و قواعد طبیعت و جامعه صد در صد درست و صد در صد غلط نداریم٬ کار به عصبانیت و زورگویی و عاقبت پرخاشگری سیاسی می کشد.
هم سن های من به یاد دارند که در اوایل انقلاب٬ واژه ی لیبرال توسط همین تبلیغ و ترویج حزب٬ تبدیل به یک فحش زشت و زننده شده بود که کمتر کسی حاضر بود به او چنین صفتی داده شود. همین جا در ستایش جناب استاد دکتر عزت الله فولادوند بگویم که ایشان در چنین زمان و فضایی٬ آغاز به کار ترجمه ی آثار آزاد اندیشان سیاسی و اقتصادی و اجتماعی کردند که نتیجه ی زحمات شان را در شکوفا شدن این آثار بعد از سی سال مشاهده می کنیم.
حزب٬ یک ارگان دیگر هم داشت٬ که هم به صورت نوار کاست و هم به صورت جزوه منتشر می شد٬ و این ارگان٬ ارگان شخصی نورالدین کیانوری بود که البته به نام حزب منتشر می شد و «پرسش و پاسخ» نام داشت.
من تمام پرسش و پاسخ ها را هم به دقت شنیده ام و هم به دقت خوانده ام. بدون ذره ای تردید می توان گفت که کیانوری در درستی راهی که ترویج می کرد٬ به اندازه ی یک میلیونیوم درصد احتمال خطا نمی داد و صد در صد خود و حزب را در کارها و برنامه هایش محق می دید. در این پرسش و پاسخ اگر چه ما شاهد فحاشی های آن چنانی نبودیم ولی واژه های نتراشیده و زمختی که می توان گفت به فحاشی سیاسی می مانست در جای جای سخنان او نمود بارز داشت و ایشان خاصیتی داشت که به آسانی می توانست با ردیف کرد چند جمله٬ و آوردن چند اسم٬ دشمنان خونخوار انقلاب و امام را به مردم بشناساند و از دوستان نیز در همان ردیف سخن بگوید.
روان این مرد تحصیل کرده که از زندگی هم خیری ندید شاد که متاسفانه نه فقط حزب را به انحطاط و اضمحلال کشید بلکه گروهی از بهترین و شجاع ترین فرزندان این آب و خاک را با همین فحاشی های سیاسی٬ در مقابل دشمنی که خودش ساخته بود قرار داد٬ غافل از آن که دشمن اصلی٬ همان خمینی و دار و دسته ی اوست که در سال ۶۱ و ۶۲ این مار سمی٬ زهر خود را به حزب و ارکان و پایه های آن ریخت و صدها جوان را قربانی کرد.
کیانوری متخصص پولمیک بود و می توانست هنگام روز بگوید شب است و هنگام شب بگوید روز است و مردم عادی از او قبول کنند. قدرت استدلال و منطق قوی نیز داشت که باید گفت در عالم سیاست و اجتماع٬ با دو دو تا چهار تا و امثال این ها نمی توان به نتیجه ی مشخص و قطعی رسید و بدتر از همه حکم به نابودی آن چه ما غلط می پنداریم داد و با آن به مقابله ی خصمانه -و جدّا خصمانه- پرداخت.
در مورد پولمیک کیانوری و بخصوص پرسش و پاسخ های او در مطلب بعدی به طور مفصل سخن خواهیم گفت.

«حجت‌الاسلام نتیجه امام» به بازار نظام آمد!


«حجت‌الاسلام نتیجه امام» به بازار نظام آمد!
سید احمد بن سید حسن بن سید احمد بن سید روح‌الله المصطفوی الموسوی الخمینی!
نتیجه خمینی (حجت‌الاسلام «نتیجه امام») (سید احمد خمینی پسر سید حسن خمینی («یادگار امام»)، با انتشار عکس بالا در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
«تيليغ يكى از سنت‌هاى رايج در حوزه‌هاى علميه هست و معمولا طلاب از سال‌هاى اوليه‌ى تحصيل پس از آنكه مقدارى با معارف اسلامى آشنا شدند در ايام ماه رمضان و روزهاى ماه محرم و صفر براى تبليغ به شهرها و روستاها مى‌روند. امسال توفيق شد من هم براى چند شبى به اين مهم اقدام كنم و براى اين كار بطور غيررسمى ملبس شوم و مهمان اهالى خونگرم يكى از روستاهاى شمالى كشور باشم. البته بنا نداشتم تا ملبس شدن رسمى عكسى و يا مطلبى در اين مورد از خودم انتشار دهم ولى امروز با ديدن عكس خودم كه چندين جا پخش شده، خودم رو موظف به دادن توضيحات در اين خصوص دانستم. خدايا چنان كن سرانجام كار
/ تو خشنود باشى و ما رستگار»
یکی از وبسایت‌های داخلی نیز با انتشار عکس بالا از سید احمد خمینی دوم، نوشت: «سید احمد خمینی (نتیجه امام خمینی) فرزند سید حسن خمینی در سن ۱۸ سالگی ملبس به لباس روحانیت شد. سید احمد خمینی از فعالان شبکه‌های اجتماعی است و صفحه شخصی وی در اینستاگرام حدود ۱۱۴ هزار دنبال‌کننده دارد. وی در سال جاری در آزمون کنکور سراسری دانشگاه شرکت کرد. از مدت‌ها قبل شنیده می‌شد که وی مشغول فراگیری علوم حوزوی نزد پد و پدربزرگش (آیت‌الله موسوی بجنوردی) است.»

این هم چند عکس دیگه از «حجت‌الاسلام نتیجه» با «کله‌های نظام» (سران نظام):



امام جمعه موقت یزد: «دوست و دشمن می‌گویند اخلاق در جامعه در حال جان دادن است و باید دفن اخلاق را اعلام کرد...؛ برخی روحانیون امروز به آستین کوتاه جوان و موسیقی حساس هستیم، ولی به شکم‌های گرسنه‌ای که به تن‌فروشی افتاده حساس نیستیم

اعتراف امام جمعه یزد: باید دفن اخلاق را اعلام کرد




«به مسائل، حساسیت کاریکاتوری داریم؛ به شکم‌های گرسنه‌ای که به تن‌فروشی افتاده حساس 



نیستیم»

امام جمعه موقت یزد: «دوست و دشمن می‌گویند اخلاق در جامعه در حال جان دادن


 است و باید دفن اخلاق را اعلام کرد...؛ برخی روحانیون امروز به آستین کوتاه 

جوان 

و موسیقی حساس هستیم، ولی به شکم‌های گرسنه‌ای که به تن‌فروشی افتاده 

حساس نیستیم


در حالی که در سال‌های گذشته، بسیاری از جامعه‌شناسان، مردم‌شناسان، 

روان‌شناسان و آسیب‌شناسان اجتماعی، بارها نسبت 


به افول اخلاق در جامعه ایران هشدار داده‌اند، محمدحسن معزالدینی، امام جمعه 

موقت یزد، گفته است: «دوست و دشمن 

می‌گویند اخلاق در جامعه در حال جان دادن است و باید دفن اخلاق را اعلام کرد.»



اعتراف به شکست و اعلام «دفن اخلاق» در جمهوری اسلامی، ۳۷ سال پس از 



تاسیس آن، توسط یکی از متولیان رسمی دین 

سیاسی، در شرایطی صورت می‌گیرد
فقط دوازده خط و نیم .شماره19. در باره «تیمور نبی» پیغمبر اخیر الظهور در تاجیکستان و رعایت انصاف 
اسماعیل وفا یغمایی


«فقط دوازده خط و نیم» یاداشتکهائی است که از این پس در دوازده خط و نیم و گاهی بیشترک مینویسم. اینها تجربیات و باورهای من پس از سی سال تلاش تئوریک وچهل سال آوارگی و مبارزه و تجربیات عملی است. میتوانید بخوانید بپذیرید یا نپذیرید ولی تاکید میکنم هریک از این دوازده خط و نیمها حاصل روزها کار و تلاش است،حاصل دردها و عرقریزان روح است و اندیشه در حد توان من. قصد من توضیح نیست تلنگر زدنست برای اینکه خودتان ادامه دهید. اگر فرصت دارید کمی به این دوازده خط و نیمها بیندیشید. بقولی بی ضرر نیست  .اسماعیل وفا یغمائی
 
 در باره تیمور نبی و رعایت انصاف و حقوق بشر
رسانه ها اعلام کرده اند که پیامبر جدیدی بنام تیمور نبی در تاجیکستان ظهور کرده که توسط ماموران دستگیر شده و زندانی شده است . در این لینک ببینید( تیمور نبی)
در جهانی که رسما امام جمعه قم اعلام میکند ولی فقیه جمهوری اسلامی موقع خروج از بطن مادر یاعلی گفته است!(لینکیا علی گفتن علی خامنه ای هنگام تولد)و تعداد سه هزار امام زمان در ایران در زندانند در این لینک ببینید(ظهور ۳ هزار مدعی دروغین امام زمان!)و تعداد زیادی زنان که مدعی همسری امام زمان هستند در زندان به سر میبرند (لینکزنی که مدعی همسری امام زمان (عج) بود دستگیر شد) ظهور تیمور نبی چندان عجیب نیست

 نخست برای تعیین تکلیف سه هزار امام زمان و عیالات
فقیر میخواهم در باره تیمور نبی بنویسم ولی قبل از آن برای تعیین تکلیف ان سه هزار امام زمان میخواهم مسئولین مربوطه را به این احادیث و امثالهم راهنمائی و راهکار را به آنها نشان بدهم .

در کتاب انوار الولایه تالیف مرحوم مولا زین العابدین گلپایگانی که از علمای قرن سیزدهم آمده است:
« ليس في بول الأئمه و غائطهم استخباث و لا نتن و لا قذارة، بل هما كالمسك الأذفر، بل من شرب بولهم و غائطهم و دمهم يحرم الله عليه النار و استوجب دخول الجنه (انوار الولایه/ص440)

در ادرار و مدفوع امامان نه پلیدی وجود دارد و نه گندی و چرکی، بلکه آن دو(ادرار و مدفوع) مانند مشک بسیار خوشبو هستند؛ اما هر کس که ادرار، مدفوع و خون آنان بنوشد الله آتش جهنم را بر او حرام می‌گرداند و دخول بهشت بر او واجب می‌شود. »

می بینید با نوش جان کردن شاش و گه و خون چگونه براحتی میشد به بهشت رفت و ما نبودیم و فرصت از دست رفت ولی در این فاصله بطور معنوی میتوان همین کارها را کرد و به بهشت رفت!..
پس ای مومنان گفته اند: 
کلوا واشربوا ولا تسرفوا
بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید!
و من میگویم در این رابطه:
چه خوش گفت یغمائی پاکزاد
که رحمت به فردوسی پاک باد
کلوا واشربوا را پسر گوش کن
ولا تسرفوا را فراموش کن
بخور تا توانی تو مدفوع و شاش
که هرکس خورد پس بهشت است جاش
خوشا خوردن گه به شوق بهشت
که زیبای زیباست، هرگز نه زشت
همان به که ای مومنان گه خورید
که ره رو بسوی جهنم برید
همچنین در اصول کافی از کتابهای معتبر احادیث شیعه از قول سه امام معصوم روایت شده است.
در روایتی از امام صادق منقول است که شخصی از ایشان پرسید:
 بزرگترین نشانه‌ی امام معصوم چیست و ما چگونه امام زمان خویش را از مدعیان دروغین امامت تمیز دهیم؟
 ایشان فرمودند:
 اگر سائل از مردم عادی باشد بهترین شیوه غایط‌آزمائی می‌باشد؛ 
سائل پرسید: 
منظور شما از غایط آزمائی چیست؟ 
ایشان فرمودند: 
از مدعی بخواهد که اندکی از غایط خویش را در حقیبه‌ای(قوطی کوچک) قرار دهند، اگر حقیبه بوی مشک داد به یقین صاحب آن غایط امام معصوم می‌باشند؛ زیرا الله تعالی اراده فرموده است که بوی غایط ما رائحه مشک و عنبر باشد.
 در روایت دیگری شخصی نزد امام نقی رفتند و از ایشان پرسیدند: در زمان غیبت امام مهدی آیا مواردی که بر امام زمان جاری است بر نواب ایشان نیز جاری می‌باشد؟ ایشان فرمودند:
بله جاری می‌باشد ولی با اندکی تفاوت.
سؤال کننده پرسید:
تفاوت در چیست؟
ایشان فرمودند:
غایط نواب ایشان بوی عطر گل یاس دارد جز یکی از نوابشان. سائل پرسید: نام آن نائب چیست؟ ایشان فرمودند: السید الخراسانی. سائل پرسید: غایط ایشان چگونه بوئی دارد؟ امام فرمودند: بوی تمر هندی...
در روایت دیگری از امام تقی منقول است که :
بهترین روش برای مردمی که در زمان غیبت امام دوازدهم بسر ببرند اختبار المدفوع می‌باشد؛ زیرا که مدفوع ما بوی مشک دارد.
(اصول کافی/کتاب الحجه/باب موالید الائمه)
حال با توجه به این رهنمودها مسئولان زندان براحتی میتوانندبر پایه احادیث معتبر اسلامی از اصول کافی مطابق با دستورالعمل زیر اقدام کنند:
1.چوبی به اندازه تهیه کنید.
2. چوب را را بخوبی چرب نموده تا اندکی در ماتحت مدعیان فرو کنند.
3.  چوب را در اورده و آن را بو نمایند.
و بدینوسیله ساده مدعی دروغین را تشخیص دهند و این شانس را داشته باشند که در صورت احساس بوی عنبر پس از عذر خواهی  مقداری از مدفوع را سریعا خورده و به جاودانگی دست یابند.

و اما در باره تیمور نبی
 این جناب تیمور نبی 
*مثل اکثر پیامبران پس از ادعای پیامبری دستگیر شده است.
* مثل تمام پیامبران ادعاهای عجیب و غریب و آسمانی دارد.
* مثل اکثر پیامبران تعداد زیادی زن دارد.
مثل اکثر پیامبران در سن شصت و پنجسالگی قوای بدنی مخصوص خود را  به حول و قوه الهی  حفظ کرده  .
* مثل تمام پیامبران عوام او را درک میکنند .
* ایشان متهم است که آموزش فرزندان را ممنوع، توهین به اجساد مردگان و تخریب گور، تصرف زمین و اخاذی را مشروع اعلام فرموده.احتمالا چنین کارهائی در گذشته هم وجود داشته است!!
*تیمور نبی همچنان همزمان خود را مهدی آخر الزمان دانسته است(در این رابطه میتوان ازمایش غائط آزمائی را بکار بست)
تیمور نبی کارهای دیگری هم کرده است که خودتان میتوانید بخوانید ولی من در این ماه مبارک رمضان  میخواهم انصاف داشته باشیم، واقعا انصاف داشته باشیم و نه بر اثر خیالات و تصورات و تبلیغات بلکه با تکیه بر واقعیات تاریخ و زندگی و کارکرد مکاتب سایر پیامبران بخصوص در سرزمینهای  مقدس اسلامی و بخصوص در خاورمیانه و همین ایران عزیز خودمان به حق داوری کنیم واو را در کنار سایر پیامبران بحق بنشانیم و ببینیم انصافا  آیا:
خطر و کارکردهای این تیمور نبی مادر مرده دستگیر شده و به زندان انداخته در عالم واقعیت بیشتر است یا دیگران که تبلیغ گه خوردن را برای رسیدن به بهشت مینمایند.و افکار و اندیشه های او خطرناکتر است یا دیگران! 
داوری منصفانه ما میتواند رهگشای شناختی نوین باشد و نیز بنده دچار این شک هستم که این تیمور نبی اگر دو هزار سال قبل متولد شده بود ای بسا موفق شده بود والان بنده هم پیرو او بودم، و هزاران کتاب و رساله و نیز تمدنی گسترده با تکیه به او پدید آمده بودو در ایران هزاران سید تیموری داشتیم که مثل او دستار آبی بر سر میپیچیدند وخیلیها از بطن مادر که خارج میشدند یا تیمور میگفتند!!و ای بسا روی پرچم داعش بجای نام پیامبر عظیم الشان اسلام نام او در کنار الله نقش میبست. پس سپاس خدا را که انزمان متولد نشد و ما مجبور نشدیم بجای صلوات بر محمد و ال محمد صلوات بر تیمور و آل تیمور بفرستیم با سلام به صد و بیست و چهار هزار پیامبر و با آرزوی هدایت این بنده خدا تیمور نبی!!و قبول نماز و روزه مومنین و مومنات و مسلمین و مسلمات. صلوات بلند ختم بفرمائید و مطمئن باشید ملت عزیز ما بمدداین زیر ساختهای ایدئولوژیک ناب توحیدی  که در بخش امام زمان به آن اشاره شد  هم به جامعه امام زمان راه خواهد یافت و هم به جامعه بی طبقه توحیدی.
و نیز بعنوان حرف غیر جدی از حقیر توجه داشته باشید دیوارهای جهان کهن،جهان قرنها دروغ و خرافه و خفت و باورهای مقدس حول گندابهای متعفن آخوندی و شبه آخوندیچپ نما در حال لرزیدن است نهراسیم و برای فرو ریختن این دیوارها که منادیان مکتبی اش در پناه همین دیوارها پیروان را حتی «به خوردن گه»  یا «استفراغ خشکیده خواندن هم در جلسات تیغ و طلاق  و به لجن کشاندن عشق این بزرگترین شاخص انسان بودن» تبلیغ میکنند  نیرویمان را هماهنگ کنیم و اگر واقعاخدا جوئیم با خرد کردن خدایان دروغین و بتهائی که مشتی بیابانگرد از زمین به اسمان فرستادند به پهنه ای پا گذاریم که خدا خداست، خدائی به عظمت این جهان و فارغ از این عنکبوت خون اشام تار بسته بر اسمانها و اندیشه های ما قابل رویت است و انسان و طبیعت حرمت دارند و در یگانگی با آن راز زیبا موجودیت خود را پاس دارند. پس به پیش و نیز صلوات یادمان نرود:
اللهم صل علی تیمور  ببخشید !! محمد و ال محمد.
هشتم ژوئیه 2015 میلادی


ر این واقعه ۲۷۵ تن از حجاج ایرانی، ۸۵ عربستانی از جمله نیروی پلیس و ۴۵ تن از حجاج دیگر کشورها کشته و شماری نیز زخمی شدند.

ر این واقعه ۲۷۵ تن از حجاج ایرانی، ۸۵ عربستانی از جمله نیروی پلیس و ۴۵ تن از حجاج دیگر کشورها کشته و شماری نیز زخمی شدند.




مسئول پارک ملی بختگان گفت: هم اکنون به دلیل کم آبی و کاهش نزولات جوی دریاچه بختگان کاملا خشک شده است. 

محمدجانی افزود: خشک شدن دریاچه 120 هزار هکتاری بختگان، سبب ایجاد طوفان های نمکی و ایجاد مشکلات پوستی، چشمی و ریوی برای مردم شهرستان های نی ریز، استهبان، خرامه و ارسنجان می شود. 

دریاچه بختگان زیستگاه فلامینگو، تنجه، اگرت ،کاکایی،کفچه نوک، پلیکان مرغابی، غاز و درناهایی است که از روسیه و دشت های سیبری به ایران مهاجرت می‌کنند . 

مسئول پارک ملی بختگان گفت: دریاچه بختگان، باعث افزایش رطوبت هوا و در نتیجه ثمردهی درختان انجیر، بادام و زیتون می شد و با خشک شدن کامل این دریاچه، باغ داران دچار مشکل شده اند. 

مسئول پارک ملی بختگان گفت: نمک دریاچه نیز با طوفان های نمکی به زمین های اطراف پراکنده شده و سبب شوری زمین های کشاورزی شده است .








، کاشغر یکی از قدیمی ترین واحه های غرب «تالیمو» و یکی از پایگاه های تجارت پنبه چین است که از دوهزارسال قبل مرکز مبادلات اقتصادی و فرهنگی بین چین و جهان غرب از طریق جاده ابریشم بوده است.

، کاشغر یکی از قدیمی ترین واحه های غرب «تالیمو» و یکی از پایگاه های تجارت پنبه چین است که از دوهزارسال قبل مرکز مبادلات اقتصادی و فرهنگی بین چین و جهان غرب از طریق جاده ابریشم بوده است. منابع گردشگری کاشغر بسیار غنی است. گردشگری در کویر، سیاحت رودخانه یخی و غیره مورد علاقه گردشگران کشورهای مختلف جهان است.

شهر کاشغر با فرهنگ و تاریخ، آداب و رسوم و آثار باستانی ویژه خود نماینده و نمونه شهرهای منطقه "شین جیان" بوده و هر سال شمار زیادی از مسافران را از کشورهای مختلف جهان به خود جلب می کند. 



(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم

(تصاویر) کاشغر؛ مروارید جاده ابریشم
برچسب ها: ابریشم ، کاشغر ، تاریخی