نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۸۹ تیر ۲, چهارشنبه

GHOLAM HOSIEN SAEDIE_0001.wmvنويسنده متعهد " دکتر ساعدی"

OUR GREAT TEACHER! .wmvسر مشق ما! آموزگار دلبندمان "صمد بهرنگي"

Ey Iran song performed by Iranian actors and actresses

فهرست بازداشت شدگان خرداد هشتاد و نه .


خبرگزاری هرانا
– بنا بر آمار ارائه شده از سوی واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در خرداد ماه سال 89 بیش از 1150 تن از سوی نیروهای انتظامی، امنیتی و اطلاعاتی که اکثرا به صورت دسته جمعی و در تظاهرات های مختلف و یا در طرح امنیت اجتماعی تحت عنوان اراذل و اوباش بازداشت شدند.اسامی 72 تن از فعالان سیاسی و مدنی که توسط نهاد های حقوق بشری و وب سایت های معتبر اعلام شده است به قرار زیر است:

1 . آپتین پگاه فعال دانشجویی به اتهام نا مشخص در تاریخ 22 خرداد 89 بازداشت شد 54 . لطیف حسنی فعال مدنی آذربایجانی به اتهام نا مشخص در تاریخ 3 خرداد 89 بازداشت شد
2 . ابراهیم رشیدی روزنامه نگار و وبلاگ نویس به اتهام نا مشخص در تاریخ 24 خرداد 89 بازداشت شد
3 . احمد محمد نیا فعال دانشجویی به اتهام نا مشخص در تاریخ 10 خرداد 89 بازداشت شد
4 . اسماعیل افشین به اتهام همکاری با احزاب مخالف نظام در تاریخ خرداد 89 بازداشت شد
5 . اشکان مصیبیان فعال دانشجویی به اتهام نا مشخص در تاریخ 11 خرداد 89 بازداشت شد
6 . اعظم ویسمه خبرنگار به اتهام نا مشخص در تاریخ 10 خرداد 89 بازداشت شد
7 . اکبر آزاد نویسنده آذربایجانی و عضو هیات تحریریه ماهنامه های وارلیق و پارپاق به اتهام نا مشخص در تاریخ 4 خرداد 89 بازداشت شد 8 . امین فرید یحیایی فعال دانشجوی تبریز به اتهام نا مشخص در تاریخ 21 خرداد 89 بازداشت شد
9 . بابک ساران به اتهام نا مشخص در تاریخ 22 خرداد 89 بازداشت شد
10 . بابک غیاثی فعال دانشجویی به اتهام نا مشخص در تاریخ 22 خرداد 89 بازداشت شد
11 . بهرام چگینی دانشجوی دانشگاه علم و صنعت اراک ناز فعالین ستاد میرحسین موسوی در اراک به اتهام نا مشخص در تاریخ 1 خرداد 89 بازداشت شد
12 . بهزاد باقری فعال دانشجویی به اتهام نا مشخص در تاریخ 8 خرداد 89 بازداشت شد
13 . بهزاد حیدری عضو سابق شورای عمومی انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر به اتهام نا مشخص در تاریخ 22 خرداد 89 بازداشت شد 14 . بهمن نصیرزاده معلم و شاعر آذربایجانی به اتهام نا مشخص در تاریخ 1 خرداد 89 بازداشت شد
15 . بهنام ابراهیم زاده فعال کارگری به اتهام نا مشخص در تاریخ 22 خرداد 89 بازداشت شد
16 . پژمان روشنكوهي شهروند بهايي به اتهام نا مشخص در تاریخ 5 خرداد 89 بازداشت شد 17 جمال رحمتی فعال دانشجویی به اتهام نا مشخص در تاریخ 9 خرداد 89 بازداشت شد
18 . حامد کرمی به اتهام نا مشخص در تاریخ 20 خرداد 89 بازداشت شد
19 . حسین نبی زاده دانشجوی بندرعباسی به اتهام نا مشخص در تاریخ خرداد 89 بازداشت شد
20 . حسین نوجوان شهروند کرد به اتهام نا مشخص در تاریخ خرداد 89 بازداشت شد
21 . حمزه بنام فعال دانشجویی به اتهام نا مشخص در تاریخ 22 خرداد 89 بازداشت شد
22 . حمیدرضا مصیبیان فعال دانشجویی به اتهام نا مشخص در تاریخ 11 خرداد 89 بازداشت شد
23 . حميده فرج زاده (پينار) فعال زنان به اتهام نا مشخص در تاریخ 4 خرداد 89 بازداشت شد
24 . حیدر کریمی روزنامه نگار و فعال مدنی آذربایجانی به اتهام نا مشخص در تاریخ 18 خرداد 89 بازداشت شد
25 . داوود روشنی عضو شاخه جوانان جبهه مشارکت به اتهام نا مشخص در تاریخ 22 خرداد 89 بازداشت شد
26 . رضا فرید یحیایی فعال دانشجوی تبریز به اتهام نا مشخص در تاریخ 21 خرداد 89 بازداشت شد
27 . رضا شهابی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد تهران به اتهام نا مشخص در تاریخ 11 خرداد 89 بازداشت شد 28 . ریبین نبردی شهروند مهابادی به اتهام همکاری با گروه‌های مخالف نظام در تاریخ 27 خرداد 89 بازداشت شد
29 . زهرا فرج زاده همسر آیت مهر علی بیگلو فعال بازداشتی آذربایجانی به اتهام نا مشخص در تاریخ 29 خرداد 89 بازداشت شد 30 . سالار شباهنگ به اتهام همکاری با احزاب مخالف نظام در تاریخ خرداد 89 بازداشت شد
31 . سجاد بنام فعال دانشجویی به اتهام نا مشخص در تاریخ 22 خرداد 89 بازداشت شد
32 . سرور سرورِِیان به اتهام تبلیغ بهائیت در تاریخ 4 خرداد 89 بازداشت شد
33 . سعید ترابیان مسئول روابط عمومی شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه به اتهام نا مشخص در تاریخ 19 خرداد 89 بازداشت شد 34 . سعید فدایی اصل به اتهام نا مشخص در تاریخ 22 خرداد 89 بازداشت شد
35 . سعید بیدخت فعال مدنی به اتهام نا مشخص در تاریخ 26 خرداد 88 بازداشت شد
36 . سلمان سیما فعال دانشجویی به اتهام نا مشخص در تاریخ 22 خرداد 89 بازداشت شد
37 . شهناز رنجبر شهروند بهايي به اتهام نا مشخص در تاریخ 17 خرداد 89 بازداشت شد 38 . شیرکو سبیلی فعال کرد به اتهام همکاری با احزاب مخالف نظام در تاریخ 10 خرداد 89 بازداشت شد
39 . شیرین فیروزی همسر دکتر اکبر کرمی به اتهام نا مشخص در تاریخ 30 خرداد 88 بازداشت شد
40 . صهبا خادمی به اتهام تبلیغ بهائیت در تاریخ 4 خرداد 89 بازداشت شد
41 . علی طاری رئیس ستاد انتخاباتی مهندس موسوی در شهرستان بابلسر به اتهام نا مشخص در تاریخ 17 خرداد 89 بازداشت شد 42 . علیرضا عبداللهی فعال مدنی آذربایجان به اتهام نا مشخص در تاریخ 1 خرداد 89 بازداشت شد
43 . علیرضا اخوان فعال حقوق کارگران به اتهام نا مشخص در تاریخ 14 خرداد 89 بازداشت شد
44 . علي بدرقه رئيس دانشگاه آزاد واحد اسلامشهر به اتهام نا مشخص در تاریخ 26 خرداد 88 بازداشت شد
45 . فخرالدين صميمي شهروند بهايي به اتهام نا مشخص در تاریخ 10 خرداد 89 بازداشت شد
46 . فرج الله زنده دلان به اتهام نا مشخص در تاریخ 8 خرداد 89 بازداشت شد
47 . فرنوش رزقی به اتهام نا مشخص در تاریخ 22 خرداد 89 بازداشت شد
48 . فرهاد فتحی دبیر تشکل اصلاح طلب دانشگاه بین المللی قزوین به اتهام نا مشخص در تاریخ 10 خرداد 89 بازداشت شد
49 . فیصل ضرغامی عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در شاخه هرمزگان به اتهام نا مشخص در تاریخ 22 خرداد 89 بازداشت شد 50 . قدرت محمدی شهردار سابق قصر شیرین به اتهام نا مشخص در تاریخ 22 خرداد 89 بازداشت شد
51 . کامران آسا به اتهام نا مشخص در تاریخ 10 خرداد 89 بازداشت شد
52 . کاوه گل محمدی اعضای کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل های کارگری به اتهام نا مشخص در تاریخ 13 خرداد 89 بازداشت شد
53 . کوروش جنتی فعال دانشجویی به اتهام نا مشخص در تاریخ 22 خرداد 89 بازداشت شد
55 . محبوبه خوانساری خبرنگار به اتهام نا مشخص در تاریخ 10 خرداد 89 بازداشت شد
56 . محمد فیض فعال دانشجویی به اتهام نا مشخص در تاریخ 2 خرداد 89 بازداشت شد
57 . محمد کرمی به اتهام نا مشخص در تاریخ 20 خرداد 89 بازداشت شد
58 . محمد سلام جوشن به اتهام نا مشخص در تاریخ 5 خرداد 89 بازداشت شد
59 . محمد علی شیرازی عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان به اتهام نا مشخص در تاریخ 2 خرداد 89 بازداشت شد
60 . محمد علی شاهدی عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان به اتهام نا مشخص در تاریخ 5 خرداد 89 بازداشت شد
61 . محمدرضا جلایی ‌پور به اتهام نا مشخص در تاریخ 24 خرداد 89 بازداشت شد
62 . محمود فضلی فعالین مدنی آذربایجان به اتهام نا مشخص در تاریخ 18 خرداد 89 بازداشت شد
63 . مختار هوشمند فعال مدنی به اتهام نا مشخص در تاریخ 2 خرداد 89 بازداشت شد
64 . مسعود کدخدایی فعال دانشجویی به اتهام نا مشخص در تاریخ خرداد 89 بازداشت شد
65 . مشتاق سمندری شهروند بهایی به اتهام نا مشخص در تاریخ 18 خرداد 89 بازداشت شد
66 . مهدی کامرانی به اتهام تبلیغ علیه نظام در تاریخ 17 خرداد 89 بازداشت شد
67 . مهدی فرحی شاندیز فعال کارگری به اتهام اخلال در نظم در تاریخ 11 خرداد 89 بازداشت شد
68 . ناصر نبی زاده دانشجوی بندرعباسی به اتهام نا مشخص در تاریخ خرداد 89 بازداشت شد
69 . نامعلوم پشتکوهی فعالين حزب پان ايرانيست به اتهام نا مشخص در تاریخ 3 خرداد 89 بازداشت شد
70 . نرگس محمدی نایب رییس کانون مدافعان حقوق بشر به اتهام نا مشخص در تاریخ 20 خرداد 89 بازداشت شد
71 . یونس سلیمانی فعال دانشجویی به اتهام نا مشخص در تاریخ 27 خرداد 89 بازداشت شد
72 . يونس رستمی به اتهام نا مشخص در تاریخ 19 خرداد 89 بازداشت شد

.

ياس ها وداس ها: فاشيسم و ديکتاتوری،


شیخ علی تهرانی از بغداد تا قم


جمعه, شهریور ۲۷م, ۱۳۸۸


سال ۱۳۷۴ که علی فلاحیان وزیر اطلاعات دولت هاشمی رفسنجانی پیروزمندانه و با غرور از بازگشت شیخ علی تهرانی خبر داد، برای خیلی ها این سؤال مطرح شد که با این شیخ جنجالی چگونه برخورد خواهد شد؟ شیخ علی تهرانی که از برجسته ترین چهره های انقلابی سی سال پیش و از رهبران نهضت اسلامی در خراسان بود، از شاگردان برجسته امام خمینی شمرده می شد. امام خمینی هم علاقه زیادی به این شاگرد خوش فکرش داشت. او که نام اصلی اش علی مرادخانی ارنگه است، در سال ۱۳۰۹ زاده شده و شوهر خواهر آیت الله خامنه ای است. وی با بدری حسینی خامنه ای دختر مرحوم حاج سید جواد خامنه ای ازدواج کرد و خود نیز از استادان برجسته حوزه علمیه مشهد شمرده می شد. شیخ علی تهرانی با همشهری خود دکتر علی شریعتی هم روابط بسیار گرمی داشت و دکتر شریعتی درباره او گفته است:« علی تهرانی درست همان کسی است که محتاجش بودیم و سخت منتظرش … و شکر خدا که رسید.» شیخ علی تهرانی همواره از روحانیون مدافع شریعتی بود که حتی به همین دلیل مورد توبیخ دیگر هم ولایتی اش استاد مرتضی مطهری قرار گرفت.

پس از انقلاب نیز او جنجالی تر شد. از همان ابتدا با استادش امام خمینی و سران حزب جمهوری اسلامی سر ناسازگاری گذاشت. با انتصاب برادر زنش (آیت الله خامنه ای) به عنوان امام جمعه تهران به شدت مخالفت کرده و ایشان را به جاه طلبی متهم کرد. بعدها نیز در زمره یاران و حامیان ابوالحسن بنی صدر درآمد و به مخالفت خود با حزب جمهوری اسلامی شدت بخشید. او در مجلس خبرگان قانون اساسی نیز حضور داشت. به تدریج با افول دوره قدرت همفکرانش او نیز منزوی شد و سرانجام در سال ۱۳۶۳ به همراه همسر وفرزندانش به عراق رفت تا در کنار گروه مجاهدین خلق به تخریب جمهوری اسلامی بپردازد. شیخ علی تهرانی از رادیو بغداد به فحاشی علیه امام خمینی می پرداخت و رژیم صدام نیز از وی به عنوان شاگرد مشهور امام خمینی برای تضعیف روحیه اسرای ایرانی در بند در عراق بهره می گرفت.

با پایان جنگ و زوال نیروی مجاهدین خلق، شیخ علی تهرانی خود را در یک نقطه مرزی تسلیم نیروهای ایرانی کرد و به زندان اوین منتقل شد. شایعه برخورد ملایم با وی به دلیل نسبت خانوادگی اش با رهبر سبب شد که سید حمید روحانی که در آن زمان رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی بود، خواهان اعدام شیخ علی تهرانی شود. اما به تدریج مسأله شیخ علی تهرانی فراموش شد و تنها در سال ۱۳۷۹ یک روزنامه اصلاح طلب از خودکشی نافرجام وی خبر داد که با تکذیب تند فرزندش مواجه شد. دو سال گذشته هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات سال ۱۳۶۳ خبر از آزادی شیخ علی و سکونتش در تهران داد. همسرش بدری (خواهر آیت الله خامنه ای) چندی پیش درگذشت. هم اکنون شیخ علی تهرانی آزادانه در تهران زندگی می کند و گاهی اوقات به قم هم سر می زند. یکی از دوستانم چند روز پیش شیخ علی تهرانی را در یکی از خیابان های قم دیده بود.

نوشته شده در روز یکشنبه هفتم مهر ۱۳۸۷ ساعت ۲۱:۳۱

در همین باره بخوانید:

شیخ علی تهرانی در ویکی پدیا

از شاگردی امام تا فحاشی به نظام

نامۀ شیخ علی تهرانی به امام خمینی

Tags

نامۀ سرگشادۀ شیخ علی تهرانی

.

لازم به ذکر است که شیخ علی تهرانی زمانی ازعلماء انقلابی ومبارزایران محسوب شده و پس از پیروزی انقلاب سمت نمایندگی مردم استان خراسان در مجلس خبرگان قانون اساسی را برعهده داشت

کیهان : ( آقای تهرانی ) شما در مورد آقای خامنه ای گفته اید که ایشان نه تقوی و نه سواد قابل ملاحظه ای دارد آیا نظر شما این است که ایراداتی که طرح کرده اید موقع انتخاب ایشان در نظر گرفته نشده یا دلایل دیگری مطرح است ؟


شیخ علی تهرانی : گفتم نه معلومات قابل ذکری ونه سابقۀ تقوای مستحکمی دارد .

آنطورکه می گویند نگفته ام جواب این سؤال را چون خود روزنامه جمهوری اسلامی این اشکال را از من گرفته و جواب مرا نمی دانم چاپ کرده یا چاپ نکرده گفتم که امام و حتی ائمۀ معصومین بر حسب ظواهر و معرفی ها افرادی را در مناصبی می گمارند .امام امت هم همین طور است و روی معرفی هائی که شده این انتخاب را کرده . من که اطلاعات بیشتری دارم وظیفه ام این است که خدمت ایشان ( امام ) عرض کنم چرا ؟ به این خاطر که ما باید کاری کنیم که روز به روز گرایش مردم به اسلام و نظام اسلامی بیشتر شود نه اینکه دراثر اینکه ببینند بعضی کسانی که برسر کارها گماشته می شوند آنطور که باید شایسته نیستند یا بهتر از آنها وجود دارد که می توانند آنکار یا وظیفه را بهتر انجام دهند . آن آقایان دلسرد می شوند و کنارمی روند وقهراً خدای ناکرده نارضایتی ها اوج می گیرد و به انفجار مبدل می شود .لذا واجب می دانستم که خدمت آقا عرض کنم .

اما راجع به اینکه نزد آقا درس خوانده اند ؛ ایشان چندسالی بیشتر نزد آقا درس نخوانده اند و جزو کسانی نبودند که آقا ایشان را در آن زمان بشناسد . مانند مرحوم آیت الله طاهری ، آیت الله منتظری نبودند . من هشت سال روزی دوساعت نزد آقا درس خوانده ام بنده یادم هست که سه سال پیش که نجف خدمت آقا مشرف شدم آقای خامنه ای آمد آقا ایشان رانشناخت و من ایشان را خدمت امام معرفی کردم . وعلاوه براین آقای خامنه ای مدتی هم برای درس فلسفه نزد من می آمد .

کیهان : چرا نامه به امام را بطور سرگشاده منتشر کردید ؟

شیخ علی تهرانی : موضوع اصلی نوشتن نامه این است که این آقایان با این که امام فرمودند کنار بروند و دست از کاندیدایشان که آقای ( جلال الدین ) فارسی است بردارند ، برنداشتند ، و درچند مورد دیدم که از فرمایش امام تخلف شد . من جواب آقایان را به روزنامۀ جمهوری اسلامی فرستادم. اگر منتشر کنند همه می بینند اینها به بعضی از تشبّثات دست زدند . دراین که به مواردی از فرمایشات امام گوش نکنند وفرمایش امام را گوش نکردند .

استاد سپس در مورد انگیزۀ انتشاراین نامه گفت :

خیلی ازمردم به من مراجعه کردند ویا تلفنی سؤال کردند درمورد این که امام جمعه( تهران ) فرد بااستخوانی باید باشد. من معتقدم امام جمعۀ بعدی باید فردی باشد که از آیت الله منتظری یک مقدار کمتر باشد . باید کسی باشد که اسلام را به مردم بهتر معرفی کند نه اینکه مردم از نماز جمعه منصرف بشوند .برای این جهت نامه نوشتم وخدمت امام فرستادم ودلایل من این است که معلومات قابل ذکر و تقوای مستحکمی ندارد و در نامۀ مفصلی بعضی از قضایا و تاریخ این مسأله را نوشته و خدمت آقا دادم نمی دانم خوانده اند یا نه .

وبعضی از شواهد ودلایل خودرا در نامۀ دربسته به کسی داده ام که به دست آقا بدهد وان شاءالله آقا خودشان آن را بخوانند .

استاد علی تهرانی در ادامۀ سخنانش درمورد خامنه ای گفت :


یکی از دلایل من در مورد خامنه ای که ایشان تقوای مستحکمی ندارد این است که برای تبلیغ درمورد آقای فارسی حالا هرکه هست ، نوشته است :« اگر فارسی انتخاب نشود انقلاب برای تداوم تضمینی ندارد » . آیا این ازروی تقوا گفته شده یا روی هوای نفس ؟

وی افزود : با اینکه آقای خامنه ای می داند که من چه کسی هستم به چه دلیل می گوید من آلت دست شده ام ؟ حاج آقا مصطفی خمینی می گفت تو اصلاً انعطاف پذیر نیستی آن وقت به من می گویند شدیداً عاطفی هستم . به خدا هیچ کس بامن تماس نگرفته . من به جز علمای تهران و خانۀ آقا با کسی تماس نگرفتم . شما به چه دلیل می گویید که من آلت دست شده ام . آقا به من می نویسد : « الی قرّة العین .» آن وقت آقای خامنه ای درمورد آن تعبیرات را بکار می برد .

استاد علی تهرانی در پایان این مصاحبه در مورد اظهارات آقایان بهشتی ، رفسنجانی و خامنه ای گفت :

اظهاراتی که آقای رفسنجانی و بهشتی بیان کرده که من مشغول نوشتن جواب آنها هستم . آنها با احترام هم صحبت کرده اند . اما نسبت به علی خامنه ای ، ایشان متجاسر است ، هتاک است ، دروغ به من نسبت داده که من آلت دست شده ام . من پنجاه وپنج سال دارم و بیش از ۳۷ سال تحصیل وتدریس کرده ام . این شخص عمداً تعبیرات دیگری هم درمورد من کرده است . او مانند دیکتاتوری که تمام مقدّرات این کشور دست اوست صحبت کرده . در خطبۀ نماز جمعه هم مثل این که محور تمام کارهای ایران است صحبت کرده . او هتاک و متجاسر است و زیادتر از حدّ خودش پرواز می کند و در این که گفته من آلت دست دیگران هستم والله تهمت زده . من با هیچ کس تماس ندارم جز باقم وبا علمای مبارز تهران که از اول – نه مانند او – درمیدان های جنگ بوده اند و سابق هم که ما در مشهد مبارزه می کردیم جاهایی که پای تیراندازی و احتمال خطر بود خامنه ای اصلاً قدم پیش نمی گذاشت .

خامنه ای می گفت : « کار » فقط اینجا آمدن نیست . ما « کار » را درخانه می کنیم . آن وقت هم ما با او این گرفتاری ها را داشتیم . آنوقت ها ما درجلسه می نشستیم و با رأی اکثریت روی یک مسأله تصمیم می گرفتیم ، اما او روی خودگرایی رأی ها را در عمل عوض می کرد . ما از سابق هم گرفتار خامنه ای بوده ایم .

استاد علی تهرانی در پایان گفت : پس من این مقدار نسبت به او گفته ام؛ خامنه ای هتاک و متجاسر است وبا این که من نسبت به او سمت استادی دارم ببینید چه تعبیراتی درمورد من کرده است ؟

(( به نقل از روزنامۀ کیهان مورخۀ ۲ / ۱۱ / ۱۳۵۸ ))

نامۀ حجت الاسلام شیخ علی تهرانی به خمینی

بسم الله الرّحمن الرحیم

روزنامۀ محترم انقلاب اسلامی :

نامه ای به امام نوشته و پیرو آن را به امّت می دهم و تقاضا دارم که در اوّلین شماره چاپ نمائید و نیز به استناد این نامه اجازه داریدآن را به تمام جرائد و روزنامه ها برای چاپ بسپارید .


علی تهرانی مشهد مقدس 25 / 10 / 1358

بسم الله الرحمن الرحیم

محضر امام امت :

شما دریافتید ، باآنکه دوبار از ادارۀ آمار مشهد به وزارت کشور ایرانی الاصل نبودن آقای جلال الدین فارسی ابلاغ شده ، اعتنائی نکردند وحزب جمهوری اسلامی برای تبلیغ ازنامبرده ، میلیونها تومان مصرف و حتی با ثابت شدن نزد شما و دستور شما هنوز ابلاغ نکرده اند که به مصرف اموال این ملت فقیر ، در راه تبلیغ خلاف قانونی شان ادامه می دهند.

تودۀ وسیعی به این کار و نیز به توطئه ای که معروف شده ، که در زیر پوشش جلال الدین فارسی، سه نفر آقایان بهشتی، رفسنجانی و خامنه ای می خواهند کارهای اجرائی را به دست گیرند و قهراً در انتخابات مجلس شورای ملی برنده شوند ، اعتراض دارند .

ملت از امام امت توقع دارد ، برای این خیانت و حفظ افکار عمومی ، وزیر کشور و بعضی از دست اندر کاران در این امر از مقام خود ساقط شوند و نیز خوب است از اعضای شورای لانۀ جاسوسی بخواهند پروندۀ دونفر از اینها را که با امیر انتظام شریکند ارائه دهند تا نگویند یکی از بدکاران را زندان و بقیه را امیر نموده اند.

امام امت ! با فردی که امام جمعۀ تهران کرده اید ( آقای خامنه ای ) ، برای دوستان ، جاه طلبی او روشن است ، نه معلومات در خور ذکری دارد و نه سابقۀ تقوائی مستحکم ، وباوجود علما و فضلای بسیاری در تهران که مسلم از این کار ناراحت می شوند، صلاح است تجدید نظر نمایندوبا افراد بی نظر مشورت نمائید نه با افراد جاه طلب و دست اندرکار. خدا می داند با آنکه جز کار علمی برای هیچ کار دیگری مهیا نیستم و ذرّه ای دلبستگی به دنیا و اهلش ندارم ، در این مرحله وظیفۀ شرعی خود می دانم با نادرستی که به فاجعه ختم می شود و تاریخ انقلاب اسلامی را لکه دار می کند. توسط نوشتن و عرضه به مجتمع اسلامی مبارزه نمایم. اگر دستوری هست توسط حضرت مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای توسلی عنایت فرمائید.

پایان متن نامه به امام خمینی " ره "

پیرو این نامه که به امام ارسال شد ، نظر ملت مسلمان و شریف و مبارز ایران را به نکاتی روشن گر جلب می نمایم :

1- لااقل آقای جلال الدین فارسی ، پدر ومادر خود را می شناسد و می داند افغانی بوده اند و نیز می داند که خودش در سن 18 سالگی تمام تابعیت ایران را پذیرفته و شناسنامۀ ایرانی گرفته ونیز در مجلس خبرگان وکیل بوده و در اطراف اصل یکصدوپانزدهم بحث کرده ومشاهده کرده که اکثریت لازم بدان رأی داده اند . با توجه به این دو مطلب ، خیانت او نسبت به عمل به قانون اساسی ( حتی در نزد خردسالان ) مسلم است و از آن استنتاج می شود که نه تنها در تعهد به وظائف و آداب اسلامی قدمی راسخ ندارد بلکه از خیانت بدان هم در صورتی که پای منافع شخصی به میان آید ، باکی ندارد .

ـ در اینجا نظر شمارا به گفتار سید علی خامنه ای در بارۀ او جلب می نمایم ـ

« اگر فارسی انتخاب نشود، انقلاب اسلامی برای تداوم خود تضمینی ندارد» تا نشانه هائی باشد که این گونه افراد فرصت طلب در رسیدن به هدف خود از هیچ مبالغه ، بلکه خلاف واقع گوئی باکی ندارند .

2- پس از سؤال از تهران دربارۀ شناسائی از کاندیداها ، از مرکز آمار مشهد ، ایرانی الاصل نبودن آقای فارسی به وزارت کشور ابلاغ شده، دراین صورت رفسنجانی سرپرست وزارت کشور ، یا این مطلب را دریافته، پس به قانون اساسی خیانت کرده ویا در نیافته

که در وظیفۀ اداری اش کوتاهی کرده ودر هر صورت شایستگی با قی ماندن در آن مقام را ( به ویژه در ایام فعلی که پای دو انتخابات در کار است ) ندارد .

3- اینها یعنی عده ای که در مقام توطئه علیه نظام اسلامی برآمده و می خواهند با هرحیله ووسیله ای خودرا حاکم بر مقدرات کشور نمایند وبر علیه فکر دینی که به ظاهر خودرا معتقد به آن می دانند هرگونه وسیلۀ کثیف وپستی را در راه رسیدن به هدف بر می گزینند از درجۀ اعتماد مردم وعدالت ساقط اند وبرهمۀ کسانی که از گوشه وزوایا ، اطلاعاتی راجع به خلاف کاری های اینان دارندبه ویژه دانشجویان پیرو خط امام ساکن در لانۀجاسوسی ، لازم است اطلاعات خودرا به محضر مقدس امام امت عرضه دارند.

4- از بعضی از علماء ووکلای مجلس خبرگان نقل شده که معنی ایرانی الاصل بودن آن است که پس از قبول تابعیت ایرانازاین تابعیت برنگشته باشد ، ما به اینان می گوئیم ؛ علاوه بر آنکه این عبارت در قانون اساسی گذشته نیز بوده وتفسیر شده که پدر ومادرش ایرانی باشند واضافه برآنکه هرفردی با اولین مرتبه درک از در کنار هم گذاردن این دو عبارت ( ایرانی الاصل ، تابع ایران ) معنای مذکور را می یابد ، شما و امثالتان با این تفسیرهای دلبخواه ، خود این قانون اساسی را با آن همه ندادادنها وصرف اموال عمومی وکوشش پی گیر عده ای و بلکه تمام ملبت ایران بی اعتبار می نمائید ووجهۀ مذهبی و ملی خودرا در نزد ملت مبارز و شریف ایران خراب می کنید.

علی تهرانی مشهد مقدس 25 / 10 1358

« به نقل از روزنامۀ کیهان مورخۀ 30 / 10 / 1358 »

پاسخ تند دکتر بهشتی ، هاشمی رفسنجانی و خامنه ای به اظهارات علی تهرانی

آیت الله دکتر بهشتی و حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی ضمن اظهار تأسف از گفته های حجت الاسلام شیخ علی تهرانی توضیحاتی در مورد اظهارات وی دادند .

· حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی

عضو شورای انقلاب و سرپرست وزارت کشور در گفتگوئی اتهامات وارده از سوی شیخ علی تهرانی را یک قضاوت عوامانه خواند و در بارۀ آن توضیحاتی داد .

حجت الاسلام رفسنجانی اشاره کرد ؛ وقتی آقای فارسی کاندیدای ریاست جمهوری شدند ما در وزارت کشور اطلاعی از تاریخچۀ زندگی پدر و مادر او نداشتیم ووقتی از ثبت احوال توضیح خو استیم آنها خلاصه ای در اختیار ما قرار دادند که کافی نبود ولی بعد که

از مشهد اطلاع دادند که پدر و مادر ایشان اهل افغانستان هستند ما از آقای فارسی توضیح خواستیم ایشان گفتند که اجدادش ایرانی اند وحدود هشتاد سال قبل به ایران آمده اند ولی با برگۀ اقامت زندگی می کردند و خود ایشان در مشهد متولد شدند و بعدهم به تابعیت ایران در آمده اند .

سرپرست وزارت کشور اضافه کرد ؛ این توضیح ایشان در وزارت کشور مطرح شد وایشان ایرانی الاصل شناخته شد زیرا ایرانی الاصل تعبیرهای گوناگون دارد که باید توسط شورای نگهبان تفسیرشود.

حجت الاسلام رفسنجانی همچنین گفت : بعداٌ مراجعات زیاد شد و به اطلاع امام رسید و امام پرونده را خواستند که من همراه جلال الدین فارسی به خدمت امام رفتیم وامام پس از بررسی فرمودند که ایشان ایرانی الاصل نیست و بهتر است که خودشان کنار بروند و فارسی به حزب ( جمهوری اسلامی )نوشت و حزب هم پس از یک روز بررسی درخواست وی راقبول کرد و وزارت کشور هم چون امام فرمودند ایشان را حذف کرد.البته نظر شخص من درموردایرانی الاصل بودن ایشان این است که آقای فارسی ایرانی الاصل هستند.

حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در مورد اطلاعیۀ انتشار یافته از سوی شیخ علی تهرانی گفت : کلیۀ مطالبی که ایشان در مورد من نوشته اند به شدت تکذیب می کنم ومن متأسفم که ایشان تحت تأثیر شایعات ضد انقلاب قرار گرفته اند البته باید بگویم که ایشان شخص باسوادی است و حُسن نیّت هم دارد ولی نمی دانم که ایشان در این مورد چرا عوامانه قضاوت کرده است .

آیت الله دکتر بهشتی


آیت الله دکتر بهشتی در این باره گفت :

مطلب اوّل این است که نوشته اند شما دریافتید که دوباره از آمار مشهد به وزارت کشور ایرانی الاصل نبودن آقای جلال الدین فارسی ابلاغ شده ، اعتنائی نکرده اید و ایشان در ادامۀ این نوشته می نویسند ملت از امام توقع دارند برای این خیانت و حفظ افکار عمومی ،وزیر کشور وبعضی دست اندرکاران در این امر از مقام خود ساقط شوند .

همۀکسانی که با قا نون اساسی آشنائی دارند می دانند که برطبق آنچه در قانون اساسی آمده ؛ مسئولیت تشخیص این که آیا رئیس جمهور شرائط مزبور در قانون اساسی را دارد یا ندارد به عهدۀ شورای نگهبان است و در این دورۀ اول که هنوز شورای نگهبان تشکیل نشده برعهدۀ امام است وبر عهدۀ رهبری است و رهبر هم در این دوره آمدند این را به عهدۀ ملت واگذار کردند بنابراین اصولاٌ این مسئولیّت بر عهدۀ وزارت کشور نیست وتازه مطلبی که ادارۀ آمار به وزارت کشور می دهد این نیست که آیا آقای فارسی ایرانی الاصل بر او صدق می کند یا نه ، چون این برعهدۀ ادارۀ آمار هم نیست .آن می تواند بگوید که آیا پدر و مادر ایشان شناسنامۀ ایرانی داشته اند یا نداشته اند ؟ همین تشخیص اینکه آیا ایشان ایرانی الاصل هست یانیست برعهدۀ آمار هم نیست وادارۀ آمار هم چنین چیزی نگفته و نمی تواند بگوید می تواند بگوید آقای فارسی کجا متولد شده اند و پدر ومادر شان آیا شناسنامۀ ایرانی داشته اند یانداشته اندآیا تابعیت ایران را داشته اند یا نداشته اند ، این حرفها را می تواند بگوید .

پس گزارش ادارۀ آمار به وزارت کشور در این حد بوده وزارت کشور حقّ دخا لت در این امر را ندارد چرا ؛ برای اینکه این نیز مطلبی است مورد اختلاف در خود این نامه که به نام آقای تهرانی است در بند چهار پایان بخش دوم نامه آمده است که از بعضی وکلای مجلس خبرگان نقل شده که معنای ایرانی الاصل بودن آن است که پس از قبول تابعیت ایران از این تابعیت بر نگشته باشد .

این است که نه،ایرانی پس یک مسأله ای است که نمایندگان مجلس خبرگان در باره اش نظر یکسانی ندارند . آقای تهرانی که نمایندۀ مجلس خبرگان بودند نظرشان این است که یک چنین فردی ایرانی الاصل نیست و آقایان دیگر نظرشان این است که نه،ایرانی الاصل هست ، نظر آنها این است که می گویند ما همین طور که می گوئیم وطن اصلی، وطن جدید ما معمولاٌ وطن اصلی واز نظر موازین شرعی می گوئیم وطن اصلی به زادگاه یک نفر گفته می شود وقتی یک نفر یک جا متولد شده واقامت کرده ، آنجا رشد و نمو کرده ، به این می گوئیم وطن اصلی واگر یک کسی که یک جای دیگر متولد شده و رشد و نمو کرده و بعد از آنجا ترک وطن کرده ورفته جای دیگر وطن گرفته می گوئیم وطن جدید .

نظر بسیاری ازدوستان این است که ایرانی الاصل هم همین معنی است . وقتی یک کسی ایرانیّت اش جدید است یعنی بعد از تولد ایرانی می شود ولی وقتی یک کسی ازهمان بدو تولد ایرانی است می شود ایرانی الاصل یعنی از اول ایرانی ، از اول ایرانی بودن معنی اش ایرانی الاصل است .این نظر عدّۀ زیادی از آقایان نمایندگان مجلس خبرگان است خوب یک مطلبی که نمایندگان مجلس خبرگان در باره اش این جور نظر دادند آیا ادارۀ آمار می تواند در باره اش نظر بدهد ؟ یا آیا وزارت کشور حق دارد درباره اش نظر بدهد ؟ طبق کدام قانون اساسی ؟ اصل نودوهشتم قانون اساسی می گوید تفسیر قانون اساسی از وظائف شورای نگهبان است شورای نگهبان می تواند این را تفسیر کند بنابر این تا شورای نگهبان تشکیل نشده اصلاٌ در این باره اظهار نظر قانونی میسّر نیست هر کس اظهار نظر بکند اظهار نظر فردی است نه اظهار نظر قانونی . آن وقت در بارۀ یک چنین مطلبی وزارت کشور هم جه کاری می توانسته است بکند که ایشان ( تهرانی ) باآن که دو بار از آمار مشهد به وزارت کشور ایرانی الاصل نبودن آقای جلال الدین فارسی ابلاغ شد اعتنائی نکرد و بعد هم می گویند که به خاطر این خیانت باید وزیر کشور وبعضی دست اندرکاران دراین امر از مقام خود ساقط شونداین توضیحی است که من دربارۀ نوشتۀ ایشان می دهم که خوانندگان روزنامه بتوانند روشن شوند و خود آنها داوری بکنند .این است که انصراف ایشان ( آقای فارسی ) به این دلیل بود که باید هم قانون اساسی هم رئیس جمهور از هرگونه شائبه و خدشه منزّه ودور بمانند مانخواستیم خدشۀ ایرانی الاصل بودن یا نبودن سرراه رئیس جمهوری آینده قرار گرفته باشد. بعداً ایشان در قسمتی دیگر از نامۀ خود گفتند که حزب جمهوری اسلامی برای تبلیغ از نامبرده میلیونها تومان مصرف کرده است وآن را من نمی دانم چقدرحزب مصرف کرده باید این را حسابداری حزب بگوید ، میلیونها تومان رقم خیلی بالائی است ، ازاین گذشته خوب به طورکلی ایشان با اصل تبلیغ مخالف اند با هزینه و خرج کردن برای تبلیغ مخالفت ایشان هم چون نامزد حزب بودند نامزد جامعۀ مدرسین بودند نامزد گروههای دیگر بودند وظیفه داشتند بیایند مطلب را با اینها درمیان بگذارند و بیانیّۀ مربوط به این انصراف را تنظیم کنند که نقطه نظرها درآن رعایت شده باشد ، همین کار راهم کردند بعد ( آقای تهرانی ) نوشته اند که با مصرف اموال این ملت فقیر در راه تبلیغ خلاف قانونی اشان ادامه می دهند وپس ازاینکه انصراف ایشان اعلام شد دیگرهزینه ای مصرف نشده ، چطور می تواند تبلیغ خلاف قانون باشد منظورشان چیست ؟ این هامطا لبی است که خوانندگان باید سؤال کنند وایشان باید توضیح بدهند که منظورشان چیست ؟

( آقای تهرانی )در جای دیگر می نویسند به توطئه ای که معروف شده که در زیر پوشش فارسی سه نفر آقایان بهشتی ، رفسنجانی وخامنه ای می خواهند کارهای اجرائی را بدست گیرند و قهراٌ در انتخابات مجلس شورا برنده شوند ،اعتراض دارند اولاٌ بنده و اقای رفسنجانی و آقای خامنه ای که فعا لیت مستقل سه نفری نداریم ما در رابطه با جامعۀ مدرسین در رابطه با روحانیت ودر رابطه با حزب فعالیتها ئی داریم که لابد در اینجا منظورشان فعالیتی است که ما در رابطه با حزب داریم .حزبی اگر فعالیت بکند برای اینکه در کارهای اجرائی مسئولیت قبول بکند فعالیت بکند که نمایندگان بیشتری در مجلس داشته باشد این توطئه است ؟ بنابراین این هم باید خوانندگان داوری کنند که آیا فعالیت یک حزب برای اینکه رئیس جمهوری معین کند نامزد کند وبرای اینکه نمایندگان که صالح می داند اینها را به مجلس بفرستد ، اینها توطئه است ؟

ایشان سعی دارند که پروندۀ دونفر ازاینها را که با امیر انتظام شریک اند ارائه دهند تا بگویند که یکی از بدکاران را زندان و بقیه را امیر نموده اند و به دنبال دربند 3 از قسمت دوم نامه نظر ملت را به چهار نکته جلب می کنند و در نکتۀ سوم نوشته اند که بر همۀ کسانی که از گوشه وزوایای اطلاعاتی راجع به خلافکاری های اینان دارند بویژه دانشجویان پیرو خط امام ساکن در لانۀ جاسوسی لازم است اطلاعات خودرا به محضر مقدس امام عرضه دارند . ایشان نفرمودند که این دو نفر کی هستند تا ما هم درباره شان حرف بزنیم ولی چون خوا سته اند که دانشجو یان خط امام در این باره نظر بدهند امروز یک نوشته ای را در روزنامۀ " صبح آزادگان"دیدم که نوشته است : « دانشجویان پیرو خط امام مطالب علی تهرانی را تکذیب کرده اند در پی اعلامیه ای با امضای آقای علی تهرانی که در آن ضمن توهین هائی به جناب فقیه مجاهد حجت الاسلام سید علی خامنه ای امام جمعۀ منتخب امام درتهران مطالبی در رابطه با دو تن از نزدیکان وزیر کشور و دست اندر کاران مسئلۀ برنده شدن جلال الدین فارسی و به قدرت رسیدن آقایان بهشتی ، رفسنجانی ، خامنه ای عنوان شد که پروندۀ همکاری آنها با امیرانتظام و شرکت در فعالیت های نامبرده در لانۀ جاسوسی و نزد شورای دانشجویان مستقر در آنجا موجود است ، عنوان شد که برای روشن شدن مطلب با دانشجویان مستقر در سفارت تماس حاصل شد وآنها به شدت مطالب آقای تهرانی را در رابطه با مسألۀ موجودیت چنین مدارکی را تکذیب نمودند » این مطلبی است که در روزنامه نقل شده است ،من نمی دانم به هرحال نظر نهائی با خود آنها است ولی اصولا ایشان نگفتند چه کسانی تامن در باره اش نظر بدهم و چه مدارکی تا در بارۀ آن مدارک نظر بدهم ما هروقت نام این دو نفر و مدارکی که مربوط به این دو نفر مشخص شد آن وقت به تجزی و تحلیل خواهیم پرداخت وبا صراحت و قاطعیتی که یک انسان مسلمان متعهد دارد درباره اش نظر خواهیم داد .حقیقت این است که من هیچ یک از این خیانت ها و توطئه هائی را که اینجا یعنی توی این اعلامیه به کار رفته من تا خود آقای تهرانی نگویند که این اعلامیه از من است باورم نمی آید که از ایشان باشد چون با شناختی که من از علم وتقوای ایشان دارم خیلی برایم باور اینکه ای اعلامیه از ایشان هست دشوار است بگویم به نام ایشان هست ولی به هرحال اگر ایشان نوشته باشن اگر براستی این اعلامیه از ایشان باشد آن سابقۀ ذهنی که من از جناب آقای تهرانی داشتم و دارم با این آسان گیری ایشان در حکم کردن به اینکه این ئوطئه است؛ آن خیانت است امام در انتخاب امام جمعۀ تهران اشتباه کرده اند ، اینها را خیلی مشکل است برایم بپذیرم مگر اینکه بگویم انسان های برجسته هم اشتباه می کنند ودچار احساسات بی جا می شوند وگاهی از روی اشتباه و احساسات هم جمله ای می گویند یا می نویسند آنچه ملت مسلمان ما باید بداند ، این است که من شخصاً ضمن انتقاد صریح از این نوشته ای که به نام آقای تهرانی منتشر شده و ضمن روشن کردن نقطه نظرهای خودم در این باره اعلام می کنم که وظیفۀ من ووظیفۀ آقای تهرانی ووظیفۀهمه مسلمانها و وظیفۀهمۀ متعهدها این است که در برخورد بااین مسائل هوشیار باشند و بدانند که این گونه مسائل نتیجۀ فوری اش عاید دشمنان این انقلاب واین ملت می شود .

اظهارات ( آقای ) خامنه ای

حجت الاسلام خامنه ای ،عضو شورای انقلاب و امام جمعۀ تهران درگفتگوئی با کیهان به سؤالات خبرنگارما پاسخ گفت .متن گفتگو به شرح زیر است :

س ـ لطفاً بگوئید که اصولاً انگیزۀ علی تهرانی در این مورد چه بوده و به طور کلی بگوئید چه دستهائی وجود دارد که می خواهد طبقۀ روحانیت مبارز را از درون از هم بپاشد ؟

خامنه ای ـ من پیش از اینکه به این سؤال پاسخ بگویم باید عرض کنم که در این زمینه من خودم را بزرگ تر از آن می دانم که به این اتهامات واهی پاسخی بگویم واصولاً دلیلی نمی بینم که به این گونه حرفها پاسخ بگویم. اما حالا که شما اصرار می کنید باید در پاسخ عرض کنم که علی تهرانی متأسفانه دستخوش یک توطئه شده است ، زیرا ایشان یک فرد ساده لوح است که افرادی با نقشه های حساب شده توطئه ای را طرح کردند و ازایشان به عنوان یک جزئی از عناصر اجرائی این توطئه استفاده کردند . کلّاً این توطئه مشخص کنندۀ این حقیقت است که افراد وعناصری که مورد اعتماد مردم ومورد اعتماد امام نیز هستند و از اولین روزهای این مبارزه با مسئولیت هائی که از سوی امام پذیرفته اند، از فعالیت های سیاسی خارج کنند .واین کاری است که در گذشته شاه مخلوع هم می کرد بدین ترتیب که بابرچسب زدن به مقامهای شامخ روحانیت سعی می کرد تا آنها را از میان مردم بیرون کنند .

ودیدیم که شاه ازاین گونه نقشه ها هیچ نتیجه ای نگرفت وبرای ما این تازگی ندارد لذا ما علی تهرانی را آلت دستی بیش نمی دانیم و اورا طرف خودمان نمی دانیم بلکه طرف ما دستگاهها ودستهای نفاق افکن وتوطئه بر انگیز است .

س ـ علی تهرانی به چه چیز استدلال کرده است ؟

خامنه ای ـ هیچ گونه استدلالی به اتهاماتی که وارد کرده نیاورده است ، خود مردم باید بدانند که این حرفها سست وبی منطق است ، وخوشبختانه مردم این را به خوبی می دانند .

س ـ علی تهرانی در مورد برخی از شخصیت های مذهبی گفته است که سندهائی با امیر انتظام در لانۀ جاسوسی دارند که می بایست به آن رسیدگی شود .وما طی تماسی با لانۀ جاسوسی ، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام ، وجود چنین اسنادی را تکذیب کرده اند .

خامنه ای ـ این احمقانه ترین اتهامی است که به شخصیت های مذهبی وارد کرده است و من نمی دانم ایشان با چه شرعی وباچه ایمانی به چنین اتهاماتی واهی اقدام کرده است .

س ـ آقای خامنه ای ، تصور می شود که در طبقۀ روحانیت گروهی هستند که هدف آنها از هم پاشیدن اتحاد روحانیت مبارز به عنوان طبقۀ پیشتاز تاریخ مبارزات خلق مسلمان و قهرمان ایران است ، این طور نیست ؟

خامنه ای ـ البته لزومی ندارد که در این طبقه چنین دست هائی در کار باشد بلکه دستها از آستین توطئه گران بیرون می آید و یک آدم ساده لوحی را در این طبقه پیدا می کنند و اورا آلت دست خود قرار می دهند تا به این طریق به اهداف شوم خود برسند .

روزنامۀ کیهان مورخۀ دوشنبه 1 / 11 / 1358

مطالب مرتبط :

ـــ نامهء شيخ علی تهرانی به امام و تبعات آن 1

ـــ ابهام در وضعيت شيخ علي تهراني و گزارشی در این زمینه

ـــ این برادرمان آدم مغرضی نیست اماآدمی ساده لوح ، آدمی است بی خبر،ازجریانات وبسیاراحساساتی

ـــ مصاحبۀ روزنامۀ کیهان با شیخ علی تهرانی پیرامون خصوصیات فردی آیت الله خامنه ای

Mansour Osanloo - Freedom Will Come (FARSI)