نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۱ دی ۹, شنبه

تلاش برای نجات تروریست‌های‌ سپاه قدس در تایلند، ایرج مصداقی

تلاش برای نجات تروریست‌های‌ سپاه قدس در تایلند، ایرج مصداقی

ايرج مصداقی
در سناریوی جدید رژیم با حمایت سفارت جمهوری اسلامی و استخدام وکلای کارآزموده، تروریست‌ها که قبلاً عوامل دولت اسرائیل و مجاهدین معرفی می‌شدند، تبدیل به دو ایرانی بی‌گناه شده‌اند. باید دید در ماه‌های آینده دولت جمهوری اسلامی و سفارت این رژیم در بانکوک چقدر برای تروریست‌های خود مایه می‌گذارد و ایا دولت تایلند رویکردی متفاوت در برابر تروریسم رژیم خواهد داشت یا نه؟ جلسه‌ی اول دادگاه تروریست‌های وابسته به سپاه قدس در بانکوک هفته‌ی گذشته برگزار شد. انتظار می‌رود این دادگاه تا ماه مارس سال آینده ادامه داشته باشد.
سعید مرادی ۲۸ ساله و محمد خزایی ۴۲ ساله (۱)، دو عضو سپاه قدس که متهم به بمبگذاری در بانکوک هستند روز جمعه اول دی‌ماه ۱۳۹۱، در دادگاهی در بانکوک حاضر شده و در مقابل قاضی و هیئت دادرسی ادعای بی‌گناهی کردند.
این دو نفر، ۱۰ ماه بعد از انفجار بمب در منزلشان که ظاهرا سراسیمگی آن‌ها در هنگام ساخت بمب در این حادثه نقش داشته و پرتاب بمب به سوی پلیس و یک تاکسی در حال عبور، هنگام فرار که منجر به زخمی شدن ۵ نفر و از جمله سعید مرادی یکی از تروریست‌ها شد مورد محاکمه قرار گرفتند.
انفجار‌های مزبور که در روز والنتاین به وقوع پیوست از توطئه‌ای پرده برداشت که مقامات تایلندی معتقدند هدفش حمله به دیپلمات‌های اسرائیلی بود و اسرائیلی‌ها می‌گویند بخشی از شکبه‌ی ترور رژیم جمهوری اسلامی را تشکیل می‌داد.
کارشناسان تایلندی اعلام کرده‌اند بمب‌های پیدا شده در منزل مسکونی این دو، شبیه به بمب‌هایی است که در حمله علیه دپیلمات‌های اسرائیلی در هند و گرجستان به کار رفته بود.
این دو تروریست در جلسه‌‌ی دادگاه، اعلام کردند که از وجود بمب در خانه‌ای که در نزدیکی بانکوک اجاره کرده بودند، بی‌خبر بوده و غافلگیر شده‌اند. این در حالی است که از محل سکونت آن‌ها بیش از ۱۰ گالن نیترات آمونیوم مایع نیز کشف و ضبط شده که برای ساخت انواع مواد منفجره به کار می‌رود.

طبق سناریوی تهیه شده توسط سپاه قدس که دستگیر‌شدگان مرتبط با آن هستند وکیل مدافع این دو نفر در دادگاه گفت که سعید مرادی، متهمی که در اثر انفجار بمب دو پای خود را از دست داده، پس از ورود به خانه متوجه وجود «چهار بمب» در کابینت آشپزخانه شده و فورا از دو هم‌خانه‌ی ایرانی دیگرش، محمد خزایی و مسعود صداقت‌زاده، خواسته تا برای دور ماندن از خطر، خانه را ترک کنند.
محمد خزایی که بعدها مشخص شد از ماموران باسابقه‌ی تیم برون مرزی وزارت اطلاعات و از همکاران اکبر خوشکوش از «ماموران فرنگی کار وزارت اطلاعات» در ترور های خارج از کشور و برادر معاون ضد جاسوسی وزارت اطلاعات، مسئول اداره اطلاعات قم، رئیس دفتر وزیر اسبق اطلاعات قربانعلی دری نجف آبادی و از اعضای قدیمی و مورد اعتماد خامنه‌ای بوده در حالی که تلاش می‌کرد همان‌شب بانکوک را با یک پرواز به سوی ایران ترک کند در فرودگاه دستگیر شد .

http://www.rahesabz.net/story/49682

مسعود صداقت زاده ۳۱ ساله یکی دیگر از تروریست‌ها روز بعد در فرودگاه مالزی در حالی که می‌رفت تا با پرواز ایران ایر به تهران سفر کند دستگیر شد و در حال حاضر علیه حکم دادگاه مالزی جهت استرداد به تایلند درخواست استیناف داده است.

تصاویری که ۲۵ بهمن‌ماه توسط دوربین‌های مداربسته در بانکوک ثبت شده است، نشان می‌دهد که پس از انفجار ناخواسته در خانه‌ی تروریست‌هایی که مشغول ساختن بمب‌ بودند محمد خزایی و مسعود صداقت زاده به نوبت از خانه خارج شده‌ و در آخر، سعید مرادی در حالی که صورتش خونین بوده و یک کوله پشتی را حمل می‌کرده، و کلاهی بر سر داشته هراسان خانه را ترک کرده است.
طبق سناریوی طراحی شده توسط مقامات تهران، به منظور زمینه‌سازی جهت فشار سیاسی برای آزاد کردن تروریست‌ها، سعید مرادی در دادگاه مدعی شد که پس از «کشف» بمب‌ها در منزل، قصد داشته آن‌ها را در کانالی در همان نزدیکی پرتاب کند که در میانه‌ی راه، از فرط خستگی بر زمین افتاده و به دنبال آن انفجار صورت گرفته است. این در حالی است که شاهدان عینی، روایات دیگری از آن روز در دادگاه مطرح کرده‌اند.
یکی از شاهدان برخلاف ادعای او می‌گوید سعید مرادی را در خیابان دیده است که خم شده و یکی از چند جعبه سیاهی را که در دست داشته، وسط خیابان گذاشته است. این شاهد افزوده است: «حدود ۳۰ ثانیه بعد یک تاکسی که از آن‌جا رد می‌شد، منفجر شد.» در اثر انفجار مزبور چهار تن، از جمله راننده تاکسی زخمی شدند.

شاهد دیگری می‌گوید پس از آن‌که تاکسی مزبور به درخواست توقف سعید مرادی پاسخ نداد، مرادی به سمت تاکسی مواد منفجره پرتاب کرده است. پلیس تایلند آن زمان اعلام کرد که پس از وقوع انفجار در نزدیکی یک تاکسی، به محل انفجار رفته و سعید مرادی را تعقیب کرده است که در این هنگام، سعید مرادی یک بمب از کوله پشتی خود در آورده و قصد داشته بمب را به سمت پلیس پرتاب کند، اما بمب به مانعی برخورد کرده و در نزدیکی سعید مرادی به زمین خورده و منفجر شده است. به گفته وکیل این دو متهم،‌ سعید مرادی پرتاب بمب را رد کرده است.

http://www.huffingtonpost.com/huff-wires/20121221/as-thailand-terror-plot/?utm_hp_ref=homepage&ir=homepage

نکته‌ی حایز اهمیت آن‌که در گزارش‌های منتشر شده صحبتی از اعترافات اولیه‌ی تروریست‌ها که قطعاً در تضاد با ادعا‌های کنونی آن‌هاست نشده است. معلوم نیست آیا دادستان در جلسات بعدی دادگاه به آن‌ها اشاره‌ای خواهد کرد یا نه؟ بنا به تجربه‌ زیر سؤال بردن شهادت شهود در آینده چندان مشکل نخواهد بود.

اعضای فراری هسته‌ی تروریستی رژیم

پس از روشن شدن ابعاد انفجارهای بانکوک، دولت این کشور به حضور گسترده‌ی تروریست‌های رژیم در تایلند پی‌برد، چیزی که در ابتدا سعی می‌شد آن‌ را انکار کنند. (۲)
مطابق گزارش‌های انتشار یافته شمار افرادی که با هسته‌ی تروریستی بانکوک همکاری می‌کردند دست‌کم به هفت نفر می‌رسید که بنا به داده‌های محافل امنیتی، این افراد خود قرار نبوده که در عملیات شرکت داشته باشند، بلکه می‌بایست پیشاپیش تایلند را ترک می‌کردند.
از هفت متهم مرتبط با بمب‌گذاری در بانکوک سه نفر آن‌ها بازداشت شدند و شواهد نشان می‌داد که چهار متهم دیگر موفق شده‌اند به ایران بازگردند که عبارت هستند از:
ليلا روحانی ۳۲ ساله کسی که خانه را اجاره کرده بود، جواد نيک خواه فرد ۵۲ ساله مربی کاربرد مواد منفجره برای ساير اعضای تيم و رهبر عملیات و علی اکبر نوروزی شایا، ۵۷ ساله متهم به در اختیار داشتن و ساخت مواد منفجره.
به گزارش دویچه‌وله آن‌چه حساسیت مقامات امنیتی تایلند را بیش از پیش برانگیخت سفر مجید علوی (۳) یکی از مقامات بلند‌پایه‌ی وزارت اطلاعات به بانکوک با نام مستعار حسین تهرانی بود. وی که فرماندهی عملیات در حوزه‌ی جنوب شرقی آسیا و اقیانوسیه یکی از مسئولیت‌های او در سپاه قدس است روز ۱۹ ژانویه برابر ۲۹ دیماه ۱۳۹۰ به بانکوک سفر کرده و چند روز بعد این کشور را ترک می‌کند.
علوی مدت‌ها در وزارت اطلاعات مسئولیت جهان عرب (به ویژه فلسطین و لبنان و سودان) را به عهده داشت. در جولای ۲۰۰۹ و پس از برکناری محسنی اژه‌ای از وزارت اطلاعات، احمدی‌نژاد، علوی را موقتا به سرپرستی این وزارت‌خانه گمارد. از سال ۲۰۱۱ با توجه به سیاست جدید رژیم مبنی بر استفاده مجدد از اهرم تروریسم در روابط بین‌المللی وی به منظور استفاده‌ی بیشتر از نیروهای اطلاعاتی در سپاه قدس و رشد و توسعه‌ی شبکه‌ی تروریستی و عملیاتی رژیم در خارج از کشور به این نیرو منتقل شد. ظاهرا علوی در سپاه قدس، مسئولیت هماهنگی با حزب‌الله، حماس و سازمان جهاد اسلامی را که از قبل نیز با آن‌ها در معاونت اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات رابطه داشت به عهده دارد. همچنین گفته می‌شود وی نماینده‌ی برونمرزی رهبری در سپاه قدس نیز هست.
در حالی که مقامات رژیم بارها اعلام کرده‌‌اند که آماده‌ی همکاری در ارتباط با روشن‌ شدن ابعاد انفجارهای تروریستی هستند، اما هنوز گزارشی مبنی بر نتیجه‌ی درخواست دولت تایلند برای استرداد متهمان نامبرده که با پرواز ایران ایر به تهران سفر کرده‌‌اند منتشر نشده است و مطبوعات محلی نیز با توجه به جوی که بر کشور حاکم است تمایلی برای پرداختن به موضوع فوق ندارند و همین دست رژیم را برای مانور روی پرونده باز می‌گذارد.

دیگر افراد دستگیر شده در ارتباط با هسته‌ی ترور
دویچه‌وله به نقل از روزنامه‌‌های تایلندی همان موقع گزارش داد که سه ایرانی دیگر نیز به ظن مشارکت احتمالی در بمب‌گذاری‌های تایلند بازداشت و بازجویی شدند که در گزارش‌های انتشار یافته‌‌ی جدید خبری از آن‌ها نیست. این افراد عبارت بودند از سید مهرداد مدنی، ایرج رحیمی‌راد و محبوبه تسبیحی.
مهرداد مدنی ۳۳ ساله که از تاریخ ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۱ پس از انقضای ویزای دوماهه‌اش به صورت غیرقانونی در این کشور زندگی می‌کرد روز ۲۶ فوریه برابر با ۷ اسفند و پس از تجسس اتاقش توسط پلیس دستگیر شد. پلیس نام وی را پس از بررسی سیم کارت تلفن همراه دو متهم دیگر پرونده بمب‌گذاری در بانکوک، به دست آورده بود. فهرست تماس‌های موجود در سیم کارت تلفن‌های سعید مرادی و محمد خزایی نشان می‌داد که مهرداد مدنی به‌طور منظم با این دو در ارتباط بوده است. پلیس تایلند اعلام کرد که وی همچنین در روز ۱۴ فوریه در حال انتظار در مقابل سفارت اسراییل دیده شده بود. وی در این مدت در طبقه ۱۴ همان برج محل زندگی لیلا روحانی زندگی می‌کرده و به ندرت از خانه خارج می‌شده است. غذای مهرداد مدنی را ایرج رحیمی راد که آشپز یک هتل است به دست او می‌رسانده. او و همسرش محبوبه تسبیحی نیز ساکن طبقه ۱۱ مجتمع مذکور بودند.

شباهت لو رفتن عملیات تروریست‌های ایرانی به لو رفتن طرح بزرگ بوجینکا

انفجار محل اقامت و زخمی‌شدن یکی از تروریست‌ها و لو رفتن عملیات‌ در دست اقدام آن‌ها شباهت زیادی به انفجار در یک ساختمان ۶ طبقه در ژانویه ۱۹۹۵ در مانیل دارد که منجر به کشف طرح بوجینکا The Bojinka plot یکی از بزرگترین توطئه‌های تروریستی تا آن موقع شد.
طرح بوجینکا، نقشه‌ بزرگ و سه مرحله‌ای اسلام‌گرایان بود که در ژانویه‌ی ۱۹۹۵ توسط رمزی یوسف و خالد شیخ محمد طراحی شده و قرار بود در فیلیپین و آسیا و آمریکا و اروپا به مورد اجرا گذاشته شود .
این توطئه‌‌ها شامل ترور پاپ جان پل دوم در مانیل و ۱۱ رشته بمبگذاری در هواپیما‌های مسافری بود که از آسیای جنوب‌شرقی به آمریکا پرواز می‌کردند. دیگر اهداف مورد نظر این گروه انفجار کنسولگری آمریکا در کراچی، نیروگاه‌های اتمی بریتانیا، فرانسه و آمریکا، انفجار هواپیماهای باری آمریکا و انفجار ستاد مرکزی سیا در ویرجینیا. عبد‌الحکیم مراد(سازنده بمبی که در سال ۱۹۹۳ در مرکز تجارت جهانی نیورک منفجر شد) یکی از تروریست‌ها پیشنهاد داده بود که یک هواپیمای ربوده‌ شده را به ساختمان مذکور بزنند.
تخمین زده می‌شود که در جریان این بمبگذاری‌ها در حدود ۴ هزار مسافر کشته می‌شدند. علیرغم مهارت و برنامه‌‌ریزی دقیق رمزی یوسف، طرح بوجینکا بعد از وقوع یک آتش‌سوزی در آپارتمان وی لو رفت. آن‌ها در حال تهیه‌ی بمب با مواد شیمیایی بودند که ناگهان آشپزخانه‌ی آپارتمان آتش گرفت و پای پلیس به صحنه‌ باز شد. در اثر تجسس پلیس عبدالحکیم مراد یکی از همکاران رمزی یوسف دستگیر و در جریان بازجویی کلیه اطلاعات مربوط به بمب‌گذاری‌ها را در اختیار پلیس گذاشت. یوسف به منظور آزمایش بمب‌ها و نحوه‌ی‌کارکرد آن‌ها، یک بمب کوچک را در یک مرکز خرید و یک سالن تئاتر منفجر کرد که باعث زخمی‌شدن ده‌ها نفر شد و همچنین یک نفر نیز در جریان بمب‌‌گذاری وی در پرواز ۴۳۴ خط هواپیمایی فیلیپین به مقصد توکیو کشته و ده‌ها نفر زخمی شدند. جدی نگرفتن اقدامات تروریست‌ها در مانیل منجر به فاجعه‌ی ۱۱ سپتامبر شد.

http://www.globalsecurity.org/security/profiles/project_bojinka.htm
http://topics.nytimes.com/topics/reference/timestopics/subjects/t/terrorism/bojinka_jetliners_bomb_plot/index.html

سابقه‌ی عملیات تروریستی در بانکوک

در ۴۰ سال گذشته بانکوک صحنه‌ی ۴ عملیات تروریستی مربوط به منازعات خاورمیانه بوده که سه تای آن‌ها با شکست مواجه شده است. این عملیات‌ها جدای از تلاش‌هایی است که می‌توانست به اقدامات تروریستی منجر شود. (۴) شواهد نشان می‌دهد که دولت جمهوری اسلامی مسئول ۳ عملیاتی است که پس از به قدرت رسیدن این دولت در سال ۱۹۷۹ صورت گرفته است.
اولین حمله‌ی تروریستی در تایلند در ۲۸ دسامبر ۱۹۷۲ توسط گروه «سپتامبر سیاه» صورت گرفت. آن‌ها با حمله به یک میهمانی سفارت اسرائیل، سفیر این کشور و کلیه میهمانان را به گروگان گرفته و خواهان ترک تایلند با گروگان‌های خود شدند. گروگان‌گیرها که تهدید کرده بودند در صورت عدم پذیرش خواسته‌ هایشان گروگان‌ها را در مقابل دوربین‌های تلویزیونی خواهند کشت عاقبت پس از مذاکره با داوی چولاساپیا Dawee Chullasapya فرمانده نیروهای امنیتی تایلند پذیرفتند پس از آزاد کردن گروگان‌ها همراه وی با هواپیما به قاهره پرواز کنند .

اولین عملیات هسته‌های تروریستی رژیم در بانکوک به ۴ ژانویه ۱۹۸۹ بر می‌گردد که طی آن صالح عبدالله المالکی دبیر سوم سفارت عربستان سعودی در بانکوک به قتل رسید و در عرض ۴۸ ساعت دو گروه نزدیک به ایران مسئولیت آن را به عهده گرفتند. در دوم فوریه ۱۹۹۰ نیز دو دیپلمات سعودی به نام‌های عبدالله شوبائیلی کاردار سفارت و احمد سیف وابسته سفارت و فهد بهلی در دو عملیات جداگانه در مرکز بانکوک به قتل رسیدند.
http://articles.latimes.com/keyword/assassinations-thailand

۲۶ فوریه ۱۹۹۳ وزیر کشور تایلند ترور دیپلمات‌های سعودی را انتقام مرگ ۴۰۰ زائر ایرانی که در سال ۶۶ در مکه کشته شدند دانست. وی توضیح داد که عملیات مربوطه با همکاری یک تایلندی به نام Yutthaphum که تلاش ناموفقی کرده بود تا جنایتکاران محلی را به خدمت بگیرد انجام گرفته است. به گفته‌ی شاهدان وی همراه با جنایتکارانی که قیافه‌ی ایرانی داشتند دیده شده بود که به سفارت ایران رفت و آمد داشته است. به گفته‌ی کمیته‌ای که مسئول بررسی پرونده وی پس از ترور سه دیپلمات سعودی به ایران گریخت و پناهندگی گرفت. وزیر کشور تایلند همچنین گفت که قاتلان سه روز پیش از انجام عملیات تروریستی به تایلند وارد شده بودند و پس از انجام عملیات نیز به ایران گریختند.

کتاب تروریسم ۱۹۹۲- ۱۹۹۵ نوشته‌ی ادوارد اف میکولوس و سوزان ال سیمونز صفحه‌ی ۸۵

دومین عملیات تروریستی رژیم در تایلند تلاش برای انفجار سفارت جدید اسرائیل در مارس ۱۹۹۴ است که در آخرین مرحله با شکست مواجه شد. و انفجار‌های سال گذشته بانکوک در واقع سومین تلاش رژیم برای انجام عملیات تروریستی در تایلند بود .

در این مدت، عملیات‌های دیگری هم بوده که به نوعی با بانکوک گره خورده است. از جمله ربودن هواپیمای پزواز ۴۲۲ خط هوایی کویت از بانکوک به کویت این هواپیما در آوریل ۱۹۸۸ توسط هواپیماربان لبنانی ربوده و همراه با ۱۱۰ مسافر به الجزایر برده شد. هواپیماربایی پس از ۱۶ روز با قتل دو کویتی به پایان رسید و به هواپیماربایان اجازه داده شد الجزایر را ترک کنند.

مشابهت داستان‌پردازی تروریست‌های رژیم با سناریوی سال ۱۹۹۴

آنچه تروریست‌های وابسته به سپاه قدس برای فرار از مجازات در دادگاه ادعا کرده‌اند شباهت زیادی به سناریوی رژیم در سال ۱۹۹۴ دارد. مقامات رژیم با توجه به تجربه‌ای که در خلال سال‌های ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۸ و در جریان دادگاه حسین شهریاری فر تروریست دستگیر‌شده‌شان در بانکوک کسب کردند، سناریوی جدید را طراحی کرده‌‌اند .

در ۱۱ مارس ۱۹۹۴ ( ۲۰ اسفند ۷۲) یک تیم تروریستی وابسته به جمهوری اسلامی تلاش کرد که سفارت جدید اسرائیل در بانکوک را منفجر کند.
تروریست‌های اعزامی از تهران، یک کامیون شش چرخ همراه با راننده‌ی تایلندی اجاره کرده و به سبک فیلم‌های جنایی هالیوودی پس از به قتل رساندن راننده‌ی کامیون، جسد او را در یک ظرف استوانه‌ای بزرگ در عقب کامیون گذاشته و آن را با یک تن مواد منفجره حاوی کود شیمیایی و نیترات آمونیوم می‌پوشانند.
یکی از تروریست‌ها، کامیون حاوی بمب را حوالی ظهر به سمت سفارت اسرائیل می‌راند. در فاصله‌ی ۳۰۰ متری سفارت اسرائیل در یک تقاطع شلوغ راننده‌ی کامیون از پشت با یک موتور سیکلت تصادف می‌کند. تروریست اعزامی در حالی که تلاش می‌کند بگریزد با راکب موتورسیکلت که تلاش می‌کند مانع او شود درگیر می‌شود و بالاخره از چنگ او می‌گریزد. یک شاهد عینی شهادت می‌دهد که راننده فراری وارد دفتر امور مذهبی سفارت رژیم در بانکوک می‌شود. با این حال پلیس سرنخی را که او داده بود دنبال نمی‌کند.
عاقبت یک ایرانی به نام حسین شهریاری فر در جنوب تایلند دستگیر شد. راکب موتورسیکلت و کارمندان یک شرکت که به او کمک کرده بودند شهادت دادند که حسین شهریاری فر راننده فراری کامیون بوده است. او که انکار را بی‌فایده می‌دید در دادگاه داستان محیر‌العقولی را تولید کرده و مدعی شد دارای برادر دوقلوی شروری است که احتمال دارد مرتکب چنین جنایتی شده باشد! در سناریوی مزبور شهریاری‌فر خواهان آن بود که پلیس و دولت تایلند به دنبال برادر شرور او که شباهت زیادی به وی دارد باشند.
در دادگاه اخیر تروریست‌های دستگیر شده‌ که حسین ساخت بمب به علت انفجار غیرمترقبه متواری شده و شهروندان تایلندی را نیز هدف حملات خود قرار داده‌اند مدعی هستند که آن‌ها قربانی بمب‌گذاری بوده و قصد داشته‌اند بمب‌ها را به کانال آب بیاندازند. از قرار معلوم آن‌ها سناریوی رژیم را دنبال می‌کنند تا بعد مدعی شوند «صهیونیست‌ها» به منظور بدنام کردن سپاه قدس و مقامات جمهوری اسلامی دست به چنین کاری‌ زده‌اند.
مقامات رژیم قصد دارند تجربه‌ی دادگاه شهریاری‌فر و پروسه‌ی طولانی دادگاه مزبور را به کار گرفته و با اعمال فشارهای سیاسی بعدی زمینه‌ی آزادی تروریست‌های سپاه قدس را فراهم کنند.
شهریاری‌فر با توجه به مدارک موجود و شهادت شهود در دادگاه به اعدام محکوم شد و تقاضای استیناف او دوبار رد شد. اما عاقبت در ۱۹ فوریه ۱۹۹۸ (۳۰ بهمن ۷۶) در اثر فشارهای سفارت رژیم در بانکوک که به عنوان بازوی پرقدرت دولت در این پرونده عمل می‌کرد و تهدید کمال خرازی وزیر امور خارجه‌ دولت خاتمی، دیوان عالی کشور تایلند به بهانه‌ی محکم نبودن شهادت شهود رأی به بیگناهی شهریاری فر داد.
یک روز قبل از صدور رأی دیوان عالی کشور تایلند، سفیر رژیم در بانکوک با صدور یک اطلاعیه هشدار داد در صورتی که شهریاری‌فر آزاد نشود مشکلات جدی به وجود خواهد آمد.
پیش از صدور رأی دیوان عالی کشور نیز دولت تایلند به خاطر منافع اقتصادی و ترس از تشدید فعالیت‌های تروریستی رژیم در تایلند که می‌توانست ضربات سهمگینی به صنعت توریسم این کشور وارد کند تمایلی به پیگیری پرونده و روشن کردن ابعاد تروریسم رژیم در آن کشور نداشت.
روزنامه‌ی پرتیراز بانکوک پست در سرمقاله‌ی شدید‌الحن خود خطاب به دولت جمهوری اسلامی و وزیرخارجه‌اش نوشت:‌ »ایران و خرازی بایستی اسناد و مدارک ارائه شده در دادگاه را درک کنند.»

http://m.bangkokpost.com/opinion/280049
http://www.mndaily.com/1998/02/19/thailand-frees-iranian-convicted-bomb-plot-israeli-embassy?quicktabs_6=0


واکنش اولیه دولت جمهوری اسلامی و سناریوی جدید آن‌ها

پس از وقوع انفجار در منزل مسکونی تروریست‌ها و دستگیری آن‌ها و هنگامی که توجهات بین‌المللی به تروریسم رژیم جلب شده بود رامین مهمان‌پرست سخنگوی وزارت خارجه در واکنش به انفجارهای صورت گرفته در نشست خبری خود مدعی شد اسرائیل و سازمان مجاهدین خلق با مشارکت هم، انفجارهای اخیر را طرح ریزی و اجرا کردند.
وی همچنین روز چهارشنبه ۲۲ فوریه برابر با ۳ اسفندماه ۱۳۹۰ اتهام دست داشتن ایران در این حملات را «سناریوهایی از پیش تعیین شده و منسجم» از سوی مقام‌های آمریکایی و اسرائیلی خواند. وی گفت ایران آماده است به شناسایی عوامل انفجارهای اخیر در بانکوک کمک کند.»

http://www.dw.de/سه-ایرانی-دیگر-در-مظان-اتهام-بمبگذاری-در-تایلند/a-15771395

مجید بیزمارک سفیر رژیم در تایلند در مصاحبه با شبکه تلویزیونی «آ سه آن» هر گونه ارتباط میان ایران و انفجارهای بانکوک را رد کرد و اسرائیل را مظنون اصلی این انفجارها دانست و گفت :« اگر با دقت و عاقلانه به این مسئله نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که چه کسی در پشت این سناریو قرار دارد . مسائلی هست که من نمی‌توانم آنها را بازگو کنم اما همان طور که اشاره کردم در این سناریو صهیونیست‌ها متهم اول هستند.» او حتی منکر تابعیت تروریست‌ها شده و گفت:‌ «در مورد مسئله تابعیت مظنونین این انفجارها تردیدهایی وجود دارد».
http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1536721

خبرگزاری ایرنا نیز خبر داد که «انفجارهای بانكوك محصول طراحی شوم رژیم صهیونیستی و اجرای مجاهدین» است. این خبرگزاری به نقل از «سیدسلیمان حسینی» که به تناوب وی را «از شخصیت‌های با نفوذ شیعیان در تایلند»، «رییس انجمن فارغ التحصیلان تایلند»، «اندیشمند تایلندی»، «امام جماعت مسجد روح ا... در شهر ناخارن سیتامارات جنوب تایلند»، «رهبر شیعیان تایلند» و «مدیر مركز مطالعات اسلامی موسسه المهدی» خواندند گزارش داد که «اخبار و اطلاعاتی كه به مرور منتشر می‌شود، نشان می‌دهد رژیم صهیونیستی طراحی و مجاهدین اجرای طرح بمب‌گذاری روز سه شنبه گذشته در تایلند را برعهده داشته‌اند. وی با اشاره به محل وقوع این انفجارها گفت: ممكن است حتی هدف این انفجارها مقامات ایرانی بوده باشند زیرا این انفجارها در فاصله 300 متری خانه فرهنگ ایران در بانكوك رخ داده است.

http://nejatngo.org/fa/post.aspx?id=12087
http://www.irna.ir/News/30827715

در سناریوی جدید با حمایت سفارت جمهوری اسلامی و استخدام وکلای کارآزموده، تروریست‌های مزبور که قبلاً عوامل دولت اسرائیل و مجاهدین معرفی می‌شدند، تبدیل به دو ایرانی بی‌گناه شده‌اند. باید دید در ماه‌های آینده دولت جمهوری اسلامی و سفارت این رژیم در بانکوک چقدر برای تروریست‌های خود مایه می‌گذارد و ایا دولت تایلند رویکردی متفاوت در برابر تروریسم رژیم خواهد داشت یا نه؟

اپوزیسیون ایران و رسانه‌های فارسی زبان لازم است که با روشنگری‌ خود و با فشار سیاسی اجازه ندهند تجربه‌ی سال ۱۹۹۸ دوباره تکرار شود و آدمکشان حرفه‌ای ولی فقیه به مدد تهدید‌های تروریستی و امتیازهای اقتصادی به آغوش پدرخوانده‌هایشان بازگردند.

www.irajmesdaghi.com
irajmesdaghi@gmail.com

پانویس:
۱- بعضی منابع از وی به نام محمد خزایی و بعضی مهدی خزایی نام می‌برند. شاید هم نام کامل وی محمد مهدی است. اما دلیل این که چرا از دو نام کوچک متفاوت در مورد او استفاده می‌شود برای من مشخص نیست.

۲- بعد از سه انفجار سال گذشته بانکوک که منجر به دستگیری دو تروریست اعزامی رژیم شد معاون نخست وزیر تایلند که مسئولیت وزرات گردشگری تایلند را نیز به عهده دارد با استناد به گزارش پلیس این کشور سعی کرد موضوع را در حد ساخت بمب در تایلند تخفیف دهد تا انفجارها تأثیری روی ورود گردشگران خارجی به این کشور نداشته باشد .
http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1535840

۳- مجید علوی از دیر باز یار غار و شریک تجاری علی اصغر حجازی رئیس دفتر ویژه‌‌ی خامنه ای است. وی علاوه بر آن که بازجوی قدیمی وزارت اطلاعات بوده هشت سال نیز در کشورهای سودان و عربستان سعودی ماموریت داشته است. وی در زمانی که مصطفی پورمحمدی معاونت اطلاعات خارجی این وزارت را به عهده داشت، مدیرکل کشورهای عربی معاونت اطلاعات خارجی و مسئول تماس با جهاد اسلامی و حزب‌الله و حماس بود. در این دوران اختلاس‌های زیادی کرد و ثروت هنگفتی به دست آورد. علوی در دوران صدارت یونسی بر وزارت اطلاعات همراه با پورمحمدی به دفتر خامنه‌ای رفت و سازمان اطلاعات موازی را تشکیل داد و سپس در دوران محسنی اژه‌ای دوباره به وزارت اطلاعات بازگشت.

http://gllas.blogspot.se/2012/04/blog-post_09.html

majid-alavi.png
گفته‌ می‌شود این عکس متعلق به اوست.

۴- روز ۲۲ دیماه ۱۳۹۰ پلیس تایلند حسین عتریسی یک لبنانی ۴۸ ساله را که دارای گذرنامه سوئدی بود دستگیر کرد. متعاقباً پلیس تایلند خبر داد که متهم در بازجوی‌هایی به عمل آمده نشانی انباری در حومه‌ی بانکوک را که محل اختفای مواد منفجره بوده فاش ساخته است. در این انبار ده‌ها کیلوگرم مواد شیمیایی برای ساخت بمب به همراه ۴۳۸۰ کیلوگرم کود شیمیایی اوره که می‌تواند برای ساخت مواد انفجاری به کار رود، همراه با ده‌ها لیتر مایع نیترات آمونیوم کشف شده است. پلیس تایلند همچنین قرار بازداشت علیه یک لبنانی دیگر با نام جیمز سامی پابلو را صادر کرد.
http://www.bangkokpost.com/news/security/275394/stockpile-of-explosive-materials-found

خبرگزاری ایرنا و روزنامه الاخبار لبنان با اتشار خبری تحت عنوان »نفوذ موساد در تایلند برای ضربه به حزب‌الله» مدعی شدند که «عتریسی در مورد مواد شیمایی کشف شده در انبارهای خود تأکید کرد که این مواد متعلق به وی نیست و به احتمال زیاد صهیونیست ها آنها را در انبارهای او قرار داده باشند».

http://irdiplomatic.com/view-10680

همچنین مؤسسه تحقیقی بین‌المللی استراتفور که به دولت و نهادهای امنیتی ایالات متحده مشاوره می دهد معتقد است که «بانکوک یکی از مراکز مبادله اسناد جعلی است و تشکل‌هایی چون اسلام‌گرایان افراطی حزب‌الله بخشی از فعالیت‌های خود به ویژه کارهای مربوط به پولشویی را در این شهر انجام می‌دهند. گفته می‌شود تامین مالی برخی از گروه‌های تروریستی خاورمیانه از طریق امکاناتی صورت می‌گیرد که در بانکوک متمرکز شده است.»

۵- سال گذشته در مقاله‌ی «تروریسم افسار گسیخته‌ی رژیم و مماشات بین‌المللی» به شرح اقدامات تروریستی رژیم در بانکوک و از جمله عملیات ناموفق ذکر شده پرداختم.

http://www.irajmesdaghi.com/maghaleh-436.html

در آدرس زیر می‌توانید فیلم ورود سعید مرادی تروریست رژیم به دادگاه را ملاحظه کنید. وی در اثر انفجار دو پایش را از دست داده است.


همچنین در آدرس‌های زیر می‌توانید اطلاعات مربوط به این ترورها را ملاحظه کنید:

http://www.dw.de/شمار-متهمان-ایرانی-بمبگذاری-بانکوک-به-هفت-نفر-رسید/a-15785597
http://www.dw.de/سه-ایرانی-دیگر-در-مظان-اتهام-بمبگذاری-در-تایلند/a-15771395
http://www.dw.de/انتشار-جزئیات-بیشتر-از-ارتباط-ایران-با-ترورهای-تایلند/a-15808323

کاظم رنجبر: ژئوپولتیک و ژئواستراتژی نفت

بخش ششم . نسخه1  
 اسلام سیاسی !!!
هیولائی از ترکیب نفت خاورمیانه استعمار غرب به سرکردگی آمریکا و انگلیس وصهیونیزم  اسرائیل  و خانواده آل سعود وشیوخ خلیج فارس
به قلم : کاظم رنجبر ، دکتر درجامعه شناسی سیاسی .
26 دسامبر 2012 
پیشگفتار
مقاله ایکه در اختیار خوانندگان گرامی  می گذارم ، بخش مهم آن ، برگرفته از مقاله آقای : Roger Akl   -سیاست شناس و تحلیلگر سیاسی  لبنانی تبار  مقیم فرانسه  است . آقای : Roger Akl   -  57 سال دارد و با گذرندان تحصیلات نظامی خود در آکادمی نیروی دریائی فرانسه ، در نیروی دریائی  وطن خود لبنان ، تا درجه  دریاداری ، خدمت کرده است و به عنوان افسر عالی رتبه  ارتش لبنان ، مدتها در واشنگتن وابسته نظامی  سفارت لبنان بود . این افسر عالی رتبه ، علاوه بر تحصیلات نظامی ،  در رشته علوم سیاسی نیز در فرانسه تحصیل کرده است و یکی از تحلیگران  بسیار  برجسته  سیاست های دولت  های  مهم امروز در رابطه با نفت  خاورمیانه و کشور های مسلمان ، سیاست اسرائیل و اسلام سیاسی  و ماهیت  نظام های  حکومتی  شیوخ عرب و در راس آن  رابطه عربستان و خانواده ابن السعود  با دولتهای آمریکا ، انگلستان ،  لابی های نفت و صهیو نیزم  است
 در اینجا لازم میدانم به خواننذگان  این واقعیت را بیان بکنم ، که اولین مبارزان و مخالفان  استعمارگران ، و سلطه گری های صهینونیزم  اسرائیل ، خود روشنفکران  برخاسته از جامعه مسیحی و یهودی بودند و هستندنباید چنین فکر کرد ، که چون فلانی  از خانواده مسیحی و یا یهودی تبار  برخاسته است ، حتماً از استعمار و جنایات  قدرت های استعماری در کشور های مستعمره و یا جنایات صهیونیزم در  فلسطین اشغالی دفاع میکند !!! نه در  تبادل اندیشه و  دفاع از حقیقت و حقانیت ، هیچ روشنفکر صدیق و پایبند    به عدالت ،و کرامت و حقوق بشر ، مسائل  جهانی را از منظر باور های دینی خود تحلیل نمی کندآثار بسیار با ارزشی  در افشاء جنایات  دولت های آمریکا و اروپا و اسرائیل  در کشور های مستعمره و وابسته به این قدرت ها ، در زبان های مختلف  چاپ و منتشر می شودند ، که اغلب نویسندگان  این آثار روشنفکران  برخاسته از خود جوامع  اروپائی ، آمریکائی  هستند که چه بسا در باور های دینی  مسیحیت و یهودیت بزرگ شده اند .
نفت کشورهای اسلامی ، دین اسلام ، دولار آمریکائی ،و رابطه این سه عنصر با امپریالیسم آمریکا و اروپای غربی  وصهیونیزم توسعه طلب ، و اسلام سیاسی .
قدرت های غربی دین را وسیله ای در راستای رسیدن به  اهداف استراتژیک خود بکار گرفته اند ، ولو اینکه خودشان نیز مسیحی هستند  ولی در عمل  درست در راستای منافع شان  خارج از معنویات و باور های دینی خود عمل میکنند ، وبا تحریک تعصب دینی و حکومتهای متعصب بظاهر دینی  خلیج فارس ، سعی بر آن دارند که  دولت های غیر مذهبی  کشور های مسلمان را سرنگون بکنند . این عمل را در حالی انجام می دهند که خود  دولت های غربی  در کشور خودشان ، ملت های خود را  علیه کاگران مهاجر مسلمان  تحریک می کنند ، و آنان را مسلمانان متعصب  و عقب مانده  می نامند !!در حالیکه همین دولت های غربی شیوخ ثروتمند خلیج فارس  را که از درآمد حاصل از نفت ملیاردر شده اند ،  تشویق میکنند که ضمن  سرمایه گذاری در غرب ، فاناتیزم و تعصب  و افراط گرائی دین اسلام را در شیخ نشین ها  ترویج بدهند.
در 23 اوت 1971 ریشارد نیکسون رئیس جمهور آمریکا ، تصمیم گرفت که از این تاریخ ، ارزش دولار ، با ارزش  مقدار مشخص وزن طلا ، تضمین نمی شود ، بلکه ارزش دولار تابع نوسانات بازار بین المللی ارز خواهد بود . در مقابل ، آمریکا  نفوذی که در کشور های نفت خیز جهان ، خصوصا کشورهای مسلمان عرب ، که در واقع آمریکا  با این کشور ها رابطه استعماری داشت ،  این سیاست مالی را به دینا تحمیل کرد ، که معامله تجارت نفت  در دنیا ، با دولار آمریکائی  انجام خواهد گرفت ، لذا کشور های مصرف کننده نفت مجبور هستند که برای  خرید نفت ، دخائر ارزی  دولار داشته باشند ، وذخائر نفت کشورهای مسلمان  دنیا پشتوانه  دولار آمریکا تبدیل شد . در مقابل آمریکا  هر انداره که به نفت  احتیاج داشته باشد ، به پشتوانه دولار  کاغذی که چاپ و انتشار آن  فقط در اختیار و تصمیم دولت آمریکا است ، میتواند  نفت  کشورهای مسلمان را بخرد
آمریکا از ابتدا مطمئن بود که کشورهای مسلمان عرب تولید کننده نفت ، معا ملات نفت شان را با دولار  امریکائی انجام خواهند داد ، و در مقابل ، آمریکا پشتیبانی خود را از حکومت های شیوخ  نفتی خلیج فارس تضمین  خواهد کرددر این راستا بود که اولین حکومت ملی  یک کشور مسلمان نفت خیز را که جسارت کرده  و نفت  متعلق به ملت ایران را  ملی کرده بود  همراه با پیر استعمار  بریتانیا در 28 مرداد 1332 برابر با 19 اوت 1953  بایک کودتای نظامی طراحی شده توسط سازمان های اطلاعاتی  انگلیس و آمریکا و پشتبانی  روحانیون چون ابوالقاسم کاشانی و اراذل و اوباش و چاقو کشها ی چون شعبان بی مخ ، و  اعمال تروریستی  فدائیان اسلام ، چون  نواب صفوی  ساقط کردند
                                            

جنگ های لبنان سوء استفاده از دین در راستای  اهداف استراتژیک  .  
در جنگ  های 1948-1967 ، اسرائیل که بوسیله اروپای غربی ،  انگلستان و فرانسه پشتیبانی می شد و کشور های عربی  در آن زمان تحت قیمومیت و نفوذ  این دوقدرت استعماری بودند ، فلسطینی ها را از خانه و روستاهای خود  باقدرت سلاح آواره و آنها را مجبور به مهاجرت  به کشور های همسایه عربی  نمود . بخشی از این آوراگان فلسطینی  به کشور های عربی نسبتاً ضعیف از منظر نظامی  ولی دموکراتیک چون لبنان  مهاجرت کردنددر آن زمان قدرت سیاسی حکومتی  در لبنان  مخصوصاً بین مسیحیان و مسلمانان سنی و شیعه  تقسیم می شد .پناهندگان فلسطینی  تعدادشان   در لبنان به نسبت جمعیت کل کشور  زیاد  بود ، و بیش از پیش علیه کشور های عربی که از آنها در مقابل ظلم و ستم اسرائیل نسبت به آنها دفاع نکرده بودند  دست به شورش و حرکات سیاسی میزدند .
اغلب حاکمان کشور های عربی  در حقیقت گماشتگان و نوکران  قدرت های استعماری در راس آن  انگلیس ، آمریکا، فرانسه بودند ، که همراه با این قدرت ها آوارگی و بی خانمانی فلسطینی ها  طراحی و عملی کرده بودند . در راستای این سیاست جنگ های اعراب و اسرائیل هم لازم بود که همیشه با شکست اعراب منتهی شود . حضور پناهندگان فلسطینی که قریب  به اتفاق شان مسلمان سنی بودند ، جامعه لبنانی متشکل از مسلمانان و مسیحیان را  به عدم ثبات  سیاسی  اجتماعی سوق داد . بخشی از لبنانی ها  طرفداران فلسطینیان مسلمان و بخش دیگر طرفداران مسیحی  تقسیم شدنداین بخش از مسیحیان  که خود را مدافع استقلال لبنان قلمداد می کردند و متحد دولت های غربی بودند ، در نهایت برای دفاع  ازخود  با اسرائیل متحد شدند
 تمام این سیاست های  سازمان داده شده که در مرز های جنوبی شوروی سابق  جنگ های مذهبی  بین  مسلمانان دین باور و کمونیست های بی دین را برانگیزد ، در حالیکه اسرائیل هم پیمان  محمد رضا شاه  از این اوضاع درهم و برهم جهان عرب  نهایت استفاده را برای حمله به فلسطینیان  پناهنده به لبنان  و بمباران جنوب و بعضاً روستا های مسیحیان را نیر این بمباران ها شامل می شدند .
در این فاصله محمد رضا شاه  در ایران سرنگون شد ، و آمریکا در یک عمل به دو هدف خود رسید . 
از یک طرف جنگ لبنان در تمام خاورمیانه  جنگ های با ایده ئولوژی مذهبی  را روشن کرد و این جنگ در جمهوری های مسلمان  جنوب اتحاد جماهیر شوروی سابق تاثیر گذاشت . (جنگ چچنی ) و از طرف دیگر ، دشمنی بنام : جمهوری اسلامی  شیعه را ساخت  و کینه و نفرت  بین شیعه و سنی  ، فارس و عرب را روشن کرد  تا از این طریق  اسرائیل دیگر  دشمن اصلی اعراب محسوب نشود . این چنین القاعده به کمک عربستان و پاکستان  ساخته شد و صدام حسین  که از نوجوانی در خدمت  CIA   آمریکا بود  (ماخذ1) جنگی را علیه ایران آغاز کرد  و بر شدت کینه و نفرت بین اعراب و ایران و ساکنان دو ساحل خلیج فارس را شدت بخشید .
صدام حسین که خود بوسیله سفیر آمریکا ، خانم آپریل گلاسپی (April Glaspi  )تشویق به حمله به کویت شده بود ،   بعد از اشغال کویت ، اینبار آمریکا وارد جنگ  علیه صدام حسین شد . همین سیاست  آمریکا را در  رابطه با افغانستان  را نیز می بینیم ،  القاعده وظیفه داشت که آرامش در جمهوری های مسلمان نشین  روسیه شوروی را بهم بزند ،  بعد از اینکه القاعده متوجه شد که در حقیقت آلت دست آمریکا شده است ، این بار علیه آمریکا  وارد افغانسان شد و همچنین از آنجائیکه  هدف آمریکا  تجزیه عراق به دولت های کوچک بر مبنای  هویت قومی و دینی  بود ، اینبار  القاعده علیه سیاست آمریکا در عراق به مقابله برخاست . هدف  آمریکا از تجزیه عراق  در راستای  خطی است که از مدیترانه  تاچین ، با گذشتن از وسط  خلیج فارس و تقسیم این خلیج به منطقه عربی و ایرانی  ، به مناطق نفت خیز این بخش از خاورمیانه و آسیای مرکزی ، زیر پوشش «کشور های اسلامی اسلام سیاسی   همراه با عربستان  وهابیون و سلفی ها » که هزینه این تبلیغات  سیاسی دینی را  شیوخ نفتی اسلامی می پردازند ، در واقع دراین منابع نفتی و در آمد حاصل از آن در اختیار شرکت های چند ملیتی آمریکائی و اورپای غربی یاشند .
در  این جنگ آمریکا علیه عراق بیش از یک ملیون  عراقی کشته و یا از خانه و کاشانه خود بی خانمان شدند . در مقابل چنین جنایات ، هرگز «آمریکائیان  نگران حقوق بشر و کرامت انسانی » زبان به اعتراض نگشودند !!!.
 چرا آمریکا  صدام حسین را  که از سالهای گذشته  برای -CIA – کار میکرد  و با تشویق و پشتیبانی آمریکا  صدام به ایران حمله کرد ، در نهایت همین آمریکا  صدام را سرنگون نمود ؟ (ماخذ 1)
  برای اینکه صدام بعد از اخراج از کویت ، خواست نفت خود را  با ارز سایر کشور ها معامله بکند و دولار را قبول نمی کرد . نظامیان آمریکا نیز ایران را به همین  خطا تنبیه کردند ، همین عمل مانع آن می شد  که دولار ارز انحصاری معامله نفت باشد و این به تنهائی کافی نبود ، لازم بود که اعراب سنی مذهب را نیز  که پادشاهان سنی مذهب  و متحد آمریکا داشتند ، در بغل اسرائیل نیز انداخت 
طبق ضرب المثل  معروف : دوست دوست من  دوست من است ، دشمن دشمنان من ، دوست من اند . تمام این تبلیغات کر کننده  بهار عرب  از طرف دولت های غربی ،  و تبلیغات  در رابطه با «بمب اتمی ایران » و  ادعا ی غرب  در دفاع از حقوق بشر  در واقع یک ادعای دروغین   بمانند پرده دودی  است برای پوشانیدن منافع غرب در  در منطقه نفت خیر خاورمینه و کشور های عربی است . چه کسی  امروز آنقدر ساده اندیش است که باور بکند  که دولت های غربی  برای دفاع از حقوق بشر  در سوریه ، لبنان و فلسطین مبارزه میکند؟  برای اینکه چگونه می توان از حقوق   انسانی  بشر دفاع کرد ، در حالیکه  ملت هائی را در گذشته مستعمره و برده خود کرده بودند  و نظام های جنایتکاری که از سال 1948  با توافق کشور های غربی  طرح شکست  این ملت ها و آوراگی ملت فلسطین و پیروزی  اسرائیل را طراحی کرده بودند . زمانی که دیکتاتور های مذهبی و متعصب  خلیج فارس ، و دیکتاتور ترکیه را دموکرات می نامند ، درحالیکه این نظام ها چه در گذشته و چه امروز  نسبت به اقلیت های قومی و و مذهبی سیاست پاک سازی نژادی  دست میزنند ؟  
آنکه غرب میخواهد  و تلاش دارد با استقرار  حکومت مذهبی  در سوریه و لبنان  این کشور ها را تضعیف بکند و تا از این طریق  با ساختن لوله های انتقال نفت و گاز  خلیج فارس از طریق  عراق سوریه ، و لبنان ، اروپا را از وابستگی به  گاز صادراتی روسیه  آزاد سازدبعلاوه در سواحل سوریه و لبنان  ذخائر عظیم گاز  کشف شده است ، غرب و اسرائیل مانع آن هستند که این ثروت ملی سوریه و لبنان  به بهره برداری برسد . خصوصا اینکه دولت چین و روسیه  موافقت کرده اند که زمینه استخراج و بهره برداری  این ثروت های ملی سوریه و لبنان ، به این دولت ها کمک های فنی  بکنند . عملی کردن  این سیاست ، با منافع  ترکیه و کشور های عرب خلیج فارس  با رژیم های اسلام افراطی و وابستگی به آمریکا و اروپا  در تضاد هستند .آیا کوفی عنان و 300 ناظر سازمان ملل متحد آرامش را به سوریه خواهند آورد ، در حالیکه سیل  اسلحه های ارسالی  به نیروهای مخالف  رژیم  بشار اسد با تمام سرعت ادامه دارد ، و  درست در همان زمان ، چنگ اندازی دولت صهیونیستی  اسرائیل  بر سرزمین های فلسطینیان ، با برنامه مسکن سازی های گسترده  برای اسرائیلی ها  و آوراه کردن بیش از پیش فلسطینیان در سرزمین آبا واجدادی شا ن ادامه دارد
.
 اقتباس بطور کامل و یا به اختصار با ذکر نام نویسنده و سایت ، کاملاً آزاد است
 ماخذ : (1)
Quand Saddam Hussein émargeait à la CIA...
رابطه صدام حسین با : CIA   با سال 1959 شروع می شود ، زمانیکه آمریکا در تلاش بود که حکومت ژنرال عبدالکریم قاسم را سرنگون بکند . در آن سالها آمریکا  از آن ترس داشت که با نزدیک شدن  ژنرال عبدالکریم قاسم به اتحاد شوروی ، این کشور  تبدیل  به یک مهره روسیه شوروی بشود . لذا آمریکا طرح ترور ژنرال  اعبدالکریم قاسم را  تهیه کرد ، و صدام حسین ، عضوی از گروه  کماندوئی  بودند که  در 7 اکتبر 1959 به روی اتوموبیل ژنرال  عبدالکریم قاسم  با مسلسل آتش گشودند .در این طرح  گروه تروریستی  صدام موفق بعه کشتن  عبدالکریم قاسم نشد ، وصدام  مجبور به فرار به کشور سوریه شد . صدام از سوریه به مصر رفت و در مصر بطور منظم با مسئول سازمان  جاسوسی : CIA   در ارتباط بود . در مصر  صدام به مقام رئیس سازمان اطلاعاتی حزب بعث  ترفیع یافت ( البته با آموزش هائیکه  سازمان :CIA ، به او آموخته بوداو درسال 1963  بعد از کودتای ژنرال حسن البکر  علیه ژنرال قاسم به عراق برگشت و درسال 1968 به ریاست جمهوری  عراق رسید .
 در جنگ عراق علیه ایران از سال 1980 -1988 ، آمریکا و قدرت های غربی ، از صدام در راستای منافع حود دافع کردند ، و این نوکر و دیکتاتور  جاهل و الت دست آمریکا در30 دسامبر 2006 ، اور را بدار آوریخت .  (صحنه  ایکه  ارباب : صدام حسین ، او را بمانند دزدان سر گردنه  به دار می کشد . (http://www.dailymotion.com/video/xw2y7_saddam-hussein-pendu_news#.UNr58uTatG0 )