نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۶ فروردین ۲۶, شنبه


پس از وقوع سیل در آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز نیز یکی مناطق آسیب دیده از سیل بود که در این میان روستای بیرق این شهرستان آسیب جدی دیده است.


یکی از ساکنان منطقه آخرعباسی کلانشهر تبریز : پس از بارش سنگین باران و جاری شدن سیلاب،
وی افزود: این منطقه چندین سال است که با مشکل فاضلاب روبروست و بسیاری از فاضلاب شهری در این رودخانه ریخته می شود به طوری که در ایام تابستان نمی توانیم از بوی این رودخانه در این مکان زندگی به سر ببریم.
علی بابایی در ادامه با بیان اینکه در این منطقه پیرمرد و پیرزنی زندگی می کنند که خرج زندگیشان را دو دخترشان می دهد، ادامه داد: متأسفانه سیل خانه این خانواده را تخریب کرده و اکنون در محل ستاد بحران شهرداری تبریز اسکان داده شده که باید به زودی تکلیف چنین خانوادههایی مشخص شود.
سپاه همواره در کنار مردم است

وی افزود: با توجه به اینکه این منازل به صورت غیرمجاز در بستر رودخانه ساخته شده اند اما باید توجه داشته باشیم که اشتباهی صورت گرفته و اکنون باید در کنار این مردم باشیم تا تاوان اشتباهشان را به سختی ندهند.

هیچ ارگانی به امداد مردم سیل زده روستای بیرق نیامده است
ر روستای بیرق در 10 کیلومتری کلانشهر تبریز حضور یافتیم که در این میان، یکی از ساکنان این روستا در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم اظهار کرد: با هزینه های بافندگی و زحمت های فراوان برای خودمان زندگی مطلوبی فراهم کرده بودیم که متاسفانه اکنون این زندگی بر باد رفته و خساراتی زیادی را به ما متحمل ساخته است.
وی افزود: بیش از 10 میلیون تومان شامل فرش، موکت و وسایل برقی ما خسارت دیده اند که این لوازم را با زحمت فراوان فراهم کرده بودیم که اکنون تمامی زحماتمان برباد رفته است.
«خواست مبرم همه مردم و آزادیخواهان»
بخش پایانی
علی ناظر
«خواست مبرم همه مردم و آزادیخواهان» - 3
 
لینک به بخش 1 و 2
 
پاسخ به دو کامنت
 
در میان عکس العمل ها و انتقاداتی که به دو بخش این نوشتار داشته ام، دو نکته برایم جالب بود. هموطنی نوشته بود که تو اصلا موضعگیری شورای ملی مقاومت ایران را درک نمی کنی، و دومی در ایمیلی نوشته بود که تو به علت کهولت سن، محافظه کار شده ای.
 در مورد درک اشتباه. طبیعتا این امکان همیشه وجود دارد که به لحاظ سیاسی، موضعگیری شورای ملی مقاومت را درک نکرده باشم. اما، به لحاظ درک و فهم زبان فارسی، متن و محتوای آن بیانیه را درست درک کرده ام. در مورد کهولت سن. این هموطن چندان بیراه نفرموده اند، هرچند تا لب گور یکی دو گام فاصله دارم.
 واقعیت اینست که خیلی ها، حتی سازمانهای سیاسی، وقتی سن شان بالا می رود محافظه کار می شوند. اما شخصا همیشه سعی داشته ام که اصلی را که 20 سال پیش باور داشته ام را همین امروز هم داشته باشم. بطور مثال، رجوع شود به مقاله ام «مرگ بر امپریالیسم، زنده باد سرمایه گذاری خصوصی» - نبرد خلق 132، (اول خرداد 1375).
شاید حرف امروزمان با فردا متفاوت باشد، اما اصول پایه نه امروز و فردا، و نه صد سال دیگر نمی تواند تغییر کند؛ مگر اینکه بگوییم آن راه و خط تا به آنروز درست بوده، اما امروز دیگر نیست. بگوییم که استقلال، آزادی، کار برای همه، مسکن برای همه، نان برای همه، عدالت اجتماعی برای همه، شعارهایی بوده اند که تا پیش از ظهور نئوفاشیسم کاربرد و خریدار داشته اند، اما امروز معادلات پیچیده شده، و برای رسیدن به هدف (سرنگونی)  می توان به هر خس و خاشاکی متوسل شد.
 من با این فلسفه و طرز فکر مخالفم، به کهولت سن و یا کج فهمی هم ربطی ندارد. بگذریم.
 
محاصره
 
طی دو سال اخیر، اگر به رخدادهای سیاسی – نظامی که در حال شکل گیری در اطراف و مرزهای ایران است توجه کنیم، مشاهده می کنیم که جمهوری اسلامی در محاصره قرار گرفته و تنش سیاسی و یا نظامی با ترکیه، عربستان و کشور های حاشیه خلیج فارس، پاکستان، و افغانستان، دائما رو به تشدید است، به جز با روسیه که جمهوری اسلامی از آن بمثابه سوراخ موش برای فرار از تنگنا استفاده می کند. آنچه در یکی دو هفته اخیر رخ داده، تا حدودی به مسدود کردن این سوراخ موش مرتبط است. این را می شود در موضعگیری اخیر تیلرسون دریافت «روسیه بین آمریکا و متحدان اسد مثل ایران، یکی را انتخاب کند».
 یک جمع بندی، بنابراین، این می تواند باشد که باید از «هراقدامی» که به مسدود شدن این سوراخ موش منتهی شود، حمایت کرد، و آن را در راستای منافع ملی ایران، و تسریع پروسه سرنگونی ارزیابی کرد. به زبانی دیگر، فشار بر روسیه، برای تنها گذاشتن سوریه و ایران، می تواند و باید به تضعیف دو چندان جمهوری اسلامی بینجامد.
حال اگر بپذیریم که این تحلیل درست است و «غرب» می خواهد ایران را محاصره کرده، و تنها چاره گل آلود کردن رابطه بین ایران و روسیه است، به این سوال می رسیم که این محاصره در چه راستایی طراحی می شود و بازتاب های راهبردی آن چه می تواند باشد.
چنانکه ملاحظه می شود، این نوشتار هر چه بیشتر از قتل کودکان سوری توسط گازهای شیمایی دور شده، و سعی دارد به ریشه، و در نتیجه به استراتژی منبعث از این رویداد جنایتکارانه، بپردازد.
اهداف و نتایج را شاید بتوان چنین خلاصه کرد:
 
رده بندی گام ها
 
گام اول – تغییر رفتار
یک فرض اینست که، با توجه به این محاصره، جمهوری اسلامی قافیه را باخته و به خواست غرب که بارها اعلام کرده، رفتار خود را تغییر می دهد.
 بدون شک، ما بعنوان سرنگونی طلب، باید مفهوم این تغییر رفتار را برای خودمان تعریف کنیم. آیا تغییر رفتار یعنی، آزادی زندانی سیاسی، آزادی انتخابات آزاد، بازنویسی قانون اساسی و در نتیجه خط بطلان بر ولایت فقیه، و.... و یا منظور غرب از «تغییر رفتار»، بازگذاشتن دست غرب برای چپاول ثروت ملی، خروج از سوریه و عراق و سپردن این دو کشور به عربستان و ترکیه و در نتیجه آسوده خاطر کردن اسرائیل، و خروج از تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی و خشنود کردن امارات، و.....
 در ازای این «تغییر رفتار»، بقای نظام اسلامی تضمین می شود.
در اینجا نمی خواهم نظر خودم را بنویسم که منظور غرب از «تغییر رفتار» چیست، اما می خواهم خواننده این سطور کمی با خودش خلوت کرده و نتیجه بگیرد که غرب چه توقعی از تغییر رفتار جمهوری اسلامی دارد. تکرار می کنم «غرب»، و نه من و تو و او که آزادیخواه هستیم.
 
گام دوم – حمله نظامی
سناریوی دیگر اینست که جمهوری اسلامی شروع کند به جفتک زدن، و نه تنها تغییر رفتار ندهد، بلکه به سفارش احمد خاتمی گوش کند «به نامزدی رای بدهیم که اسرائیل را ناراحت کند». در چنین سناریویی، نئوفاشیسم که منتظر بهانه است، دست به اسلحه برده و ایران را مورد تهاجم نظامی قرار می دهد. کمتر آدم عاقلی است که باور نداشته باشد در این سناریو نه از تاک نشانی می ماند و نه از تاکستان. ایران، و جمعیت آن، یا به درک واصل می شوند که سناریوی مورد علاقه تمام فاشیست هاست، و یا همچون مردم لیبی و یمن و سوریه و عراق، خاک بر سر می شوند.
 البته این سناریو یک خوبی دارد، فرد و سازمان و شورا و حزب و ... مورد علاقه نئو فاشیست ها حکومت این مردم بخت برگشته را به دست می گیرد. اما راهکار سومی هم هست.
 
گام سوم – سرنگونی
نیروهای مردمی و انقلابی و مسلح، از این بلبشوی حمله نظامی «اجنبی ها» به خاک وطن، بهره جسته و وارد ایران شده، و سرنگونی نظام اسلامی را رقم می زنند. بر سر ایران جه خواهد آمد؟ آیا همان می شود که پس از سقوط صدام در عراق رخ داد و یا در لیبی، و یا آنچه می خواهند در سوریه و یمن رخ دهد؟ و یا آن خواهد شد که پس از سقوط شاه نصیب مردم شد؟ بطور حتم، راه به روی «مصدق دوم» بسته خواهد ماند.
 واقعیت اینست که این تغییر و این شکل از سرنگونی همچون گام دوم، به تخریب و ویرانی می انجامد. چرا که در این سناریو، مردم نه خواهان حمله نظامی اجنبی به وطنشان هستند و نه آمادگی مقابله نظامی با قوای سرکوبگر داخلی را دارند. این سناریو در سال 1388 آزمایش شد، و دیدیم که شکست خورد.
 
گام چهارم – بازسازی
در عین حال، فرض بگیریم که در گام سوم، اشتباه کرده ام. آنچه نوشتم رخ نخواهد داد. جمهوری اسلامی با یک پخ زمین را ترک گفته و گورش را گم می کند. ایران با یک مقدار ناچیز ویرانی بر اثر بمب های آمریکایی، از شر جمهوری اسلامی رها می شود.
دوران بازسازی فرا می رسد. باز سازی پل هایی که آمریکا ویران کرده، بازسازی دریاچه رضاییه که جمهوری اسلامی خشک کرده، بازسازی رودخانه ها. حل مشکل های اجتماعی: اعتیاد.. تن فروشی...و ..... اما با کدام پول؟ پول فروش نفت؟ به چه کسی؟ به آمریکا و غرب؟ ولی مگر همین نظام اسلامی با قبول کاپیتولاسیون، «حق مسلم» اتمی را قربانی روابط بهتر اقتصادی نکرد؟ دیدیم که غرب تمامیت خواه است. تمام نفت را می خواهد. تمام ثروت ملی را می خواهد. اگر ندهی، تحریم می شوی. تحریم می شوی چون اسمت قبلا در لیست تروریستی بوده، تحریم می شوی چون با جدایی کردستان از ایران مخالفی. تحریم می شوی چون اسمت با الف شروع می شود و با .... تمام می شود. تحریم می شوی چون اصولا از قیافه ات خوششان نمی آید. آنوقت چی؟ حتما می خواهی مثل همین جمهوری اسلامی شعار اقتصاد مقاومتی بدهی؟
 خیلی آکادمیک صحبت می کنم، نه؟ خیلی از دور دست ها صحبت می کنم، وقتی امروز، حتی جمهوری اسلامی را سرنگونی نکرده ایم، نه؟ حق با شماست، ولی سوال ها هنوز درست هستند، و کسی پاسخی به آن نداده است. همه، از رضا پهلوی تا مجاهدین، حواله به چراغ نفتی می دهند. کسی نمی گوید، بازسازی این ایران خراب شده را چگونه انجام می دهی؟ ایرانی که نئوفاشیست ها با بمب به تلّی از خاک بدل کرده اند را چگونه با «خشت جانت» می سازی؟ اگر نمی خواهی وابسته باشی. اگر امروز دعوت به بمباران می کنی، فردا با وابستگی چه می کنی؟
 
خروجی در صورت اشتباه محاسبه؟
آنهایی که کمی استراتژی بلد هستند، و آنهایی که خیلی استراتژی بلد هستند، همیشه این سوال را در مقابل خود قرار می دهند: اگر اشتباه محاسبه شده باشد، راه گریز چیست؟ آمدیم و نئوفاشیست ها ایران را به مدت 6 سال، نه 10 سال بمباران کردند، ولی رژیم منحوس اسلامی هنوز بر اریکه قدرت تکیه زده باشد (سناریو سوریه)، آنوقت چی؟ تا ابد که نمی شود بر سر یک کشور و مردمش بمب ریخت. بالاخره نئوفاشیسم می خواهد در انتخابات بعدی آمریکا رأی بیاورد. باید بیلان هزینه جنگ را ارائه دهد.
اما مساله نئوفاشیسم مشکل ما نیست. مساله ما اینست که اگر میوه استراتژی همبستری با نئوفاشیسم تلخ بود، و ایران ویران شد ولی جمهوری اسلامی هم سرنگون نشد، راه خروج کدام است؟ آنوقت چی؟
 
بیانیه شورای ملی مقاومت ایران
بنا به آنچه در بالا گذشت، من با دعوت از نئوفاشیسم برای حمله نظامی به ایران مخالفم. من با خط «کس نخارد پشت من» و یا «نه جنگ، نه مماشات» موافقم.
محتوای این بیانیه مرا به یاد فیلم قدیمی 77 دلاور می اندازد. وقتی که طبقه محروم مکزیکی از پس دزدان مکزیکی بر نیامدند و به تکزاس رفتند تا آمریکایی ها برایشان آزادی و رهایی از ظلم بیاورد. گویی دونالد ترامپ، یول براینر آن فیلم است. البته، فیلم بدون نتیجه تمام می شود. کسی نمی فهمد سال بعد، آیا دزدان در لباسی دیگر باز می گردند و اگر آری مردم ستمدیده مکزیک چه عکس العملی نشان می دهند. واقعیت اینست که نتیجه فیلم 7 دلاور را امروز در برخورد نئوفاشیسم با مکزیک می بینیم. دزدان مکزیکی رفتند تا دزدان آمریکا به چپاول ادامه دهند.
برخلاف فیلم 7 دلاور، یول براینرهای شورای ملی مقاومت (بولتون، جولیانی، مک کین، ترامپ،.....) قرار ندارد بیاید و نظام اسلامی را سرنگون کرده و برود. قرار است که بیاید و بماند. اما آیا روسیه می پذیرد آمریکا در همسایگی جولان بدهد؟ آیا می پذیرد که جمهوری اسلامی برود و دولتی بیاید که نوچه و نوکر آمریکا باشد؟ این سوال را هم پاسخ نمی دهم. خواننده این سطور آنقدر عقل و شعور دارد که پاسخ را، با توجه به اوکراین، بیابد.
ولی همه این سطور به یک سوال از خواننده، ختم می شود: آیا موافق حمله نظامی بیگانه به ایران هستی یا می خواهی این نظام جهل و جنایت را به دست توانای فرزندان خلق ستمدیده سرنگون کنی؟ پاسخ به اخلاق و منش سیاسی و باور ها و اصول افراد و سازمان ها بر می گردد. اگر این سوال پیچیده است، سوال آسانتر اینست: می خواهی مصدقی بمانی یا توده ای وابسته به بیگانه؟
 
تکرار می کنم، کسی نیستم، فقط یکنفر بیشتر نیستم اما به اندازه قد و قواره ام، همیشه به کهکشانی از ستاره ها باور داشته ام، و (در کهولت سنی) قرار نیست آن ستارگان و فروغ های همیشه جاویدان را بخاطر وعده های نئوفاشیسم از یاد ببرم:
 
ز سرنگونی شب، کنون نگر همه‌جا
ز خشم و کینهٔ خلق، شراره گشته به پا
به نام هر یل که از سیهکل چو تندری دمد از، سرود آتش و خون
شهادت هر ستاره سازد ز سرخ چهرهٔ خویش، (تلاش و کینه فزون)
رهایی خلق ایران، نبرد ما را آئین است
و کهکشان فردای‌اش، ز خون آنان آذین است
شکوه روشنی فردا، ز خون برآرد سر
بگو به میهن که خون بیژن ستاره گشت و از آن، چه‌سان شراره دمید
به سرخی هر ستاره اکنون نشسته در تن شب، (نشان صبح سپید)
 
 
شاد باشید
علی ناظر
22 فروردین 1396

تاریخ آمریکا، اولین کتاب چاپی در ترکیه‌ی عثمانی

مایکل اردمن

کتاب «تاریخ الهند الغربی المسمی به حدیث نو» اولین کتاب چاپ‌شده به زبان ترکی عثمانی است. این اثر چاپی را فردی موسوم به «ابراهیم متفرقه» منتشر کرد، و با این کار بحث‌های زیادی برانگیخت. تاریخچه‌ی انتشار این اثر و دلایل بحث‌برانگیز شدن آن را در ادامه می‌خوانید.

یکی از داغ‌ترین بحث‌ها بر سر زبان هر اقتصاددانی افزایش هزینه‌ی مسکن در بریتانیا است. در آخرین برآوردْ میانگین قیمت خانه 220 هزار پوند بود. تقریباً با همین مقدار پول شما می‌توانید یک کتابِ تاریخ قاره‌ی آمریکا را بخرید، اما این کتاب یک کتاب تاریخِ معمولی نخواهد بود: چاپِ ابراهیم متفرقه[1] از کتاب تاریخ الهند الغربی المسمی به حدیث نو که اولین کتابی است که یک مسلمان درباره‌ی قاره‌ی آمریکا نوشته و از جمله‌ی اولین کتاب‌هایی است که در ترکیه‌ی عثمانی و در استانبول چاپ شده است. این کتاب مورد خیلی کم‌یابی است. از پانصد نسخه‌ای که ابراهیم متفرقه در سال 1730 میلادی از آن چاپ کرد تنها از وجود هفده تای آن‌ها در سراسر جهان باخبر ایم. «کتاب‌خانه‌ی بریتانیا» آن قدر خوشاقبال بوده است که به تنهایی در بین چندین نهاد موجود در اروپا و آمریکای شمالی دو نسخه از آن را در اختیار داشته باشد. یکی دربردارنده‌ی دوازده تصویر از سیزده تصویر اصلی است به همراه دو نقشه‌ی رنگی جهان با چاپ چوب‌تراشی. دیگری حاوی هر سیزده تصویر سیاه و سفید است و بدون آن دو نقشه. هیچ کدام از این دو نسخه آن نقشه‌ی فلکی و آن نگاره‌ای را که در نسخه‌ی «کتاب‌خانه‌ی ملی فرانسه» در پاریس هست ندارند.
سمت چپ، گیاهان و جانوران بومیِ هیسپانیولا، از جمله «مردْماهی»‌ها با مرواریدهای مرغوبشان، به همراه درختی که میوه‌های‌اش شبیه زنان است و مردی به نام کاستلون آن‌ها را به اروپا می‌برد.

کتاب تاریخ الهند الغربی المسمی به حدیث نو بنا به دلایل مهمی، سوای این که فقط چند نسخه‌ی معدود از آن به جا مانده‌ است، اثر چاپیِ منحصر به فردی است. این کتاب یک اثر تألیفی نیست، اما بر مبنای متن قرن شانزدهمی‌ای به همین نام این باور وجود داشت که تألیف امیر محمد بن امیر حسن سودی در سال 1591 است. این کتاب، با وجود این که یک اثر چاپی بود، و نه یک نسخه‌ی خطی، ابراهیم متفرقه را به عنوان یک پیشگام در تاریخ فرهنگی ترکیه مطرح کرد. بین زمان صدور فرمان سلطنتی در خصوص «بعضی از کتاب‌ها و نوشته‌های چاپی به زبان‌های عربی، فارسی، و ترکی» و دهه‌ی 1720، صنعت چاپ در دست اجتماعات یهودی و مسیحی‌ای بود که کارهایشان به زبان‌هایی غیر از عربی بود. قرن هفدهم شاهد ورود آثاری با زبان ترکی عثمانی به اروپا بود، اما هم کیفیتِ چاپ این کتاب‌ها و هم زبانِ آن‌ها مایه‌ی تمسخر می‌شد. شیوه‌ی نوشتن عربی اقتضا می‌کند که برخی – و نه همه‌ی – حروف به حرف بعدی که سمت چپ آن‌ها قرار می‌گیرد بچسبند، و این خصیصه باعث گیج شدن حروف‌چین‌ها و کسانی می‌شد که می‌خواستند دستگاه‌های چاپ را به مشتریان عثمانی بفروشند. در بهترین حالت، این فن‌آوری باعث بروز اشتباهات مضحک یا ابهام متن می‌شد. در بدترین حالت هم باعث خطا در نشر متون مقدس می‌شد، که اتهاماتی مانند توهین به مقدسات و آلودن کلام خدا را به بار می‌آورد.
اولین صفحه و صفحه‌ی آخر فصل «تاریخ هند غربی». متن به زبان فارسی و با توضیحی راجع به سرشت واقعی این تصاویر و توصیفات خارق‌العاده آغاز می‌شود، و به زبان ترکی با دادن اطلاعاتی درباره‌ی خوراکی‌های لذیذ این جزایر به پایان می‌رسد.

مردی که این مشکل را حل کرد نام‌اش ابراهیم متفرقه بود. این باور وجود دارد که او یک مسیحی اهل ترانسیلوانیا بود که به اسلام گروید و در اواخر قرن هفدهم، احتمالاً برای گریز از پیگردهای مذهبی به دست هابسبورگ‌ها، به پایتخت امپراتوری عثمانی یعنی استانبول مهاجرت کرد. داستان زندگی او تمثیل مناسبی است برای نشر چاپی که خودش آن را فراگیر کرد: یک اختراع مسیحی - اروپایی که به سرزمین عثمانی وارد و بومی‌سازی شده بود نهایتاً درخدمت توسعه‌ی فرهنگیِ ممالک محروسه‌ی عثمانی قرار گرفت. ابراهیم متفرقه عناوین متعددی کتاب را در کارگاه‌اش در استانبول چاپ کرد که بسیاری از آن‌ها اینک در «کتاب‌خانه‌ی بریتانیا» نگهداری می‌شوند. جدا از تاریخ الهند الغربی، نسخه‌هایی از تاریخ سیاح در بیان ظهور اغوانیان [(افغانیان) و سبب انقراض دولت شاهان صفوی. م.]، تقویم التواریخِ کاتب چلبی، و اصول الحِکم فی نظام الاُمَم در گنجینه‌ی «کتاب‌خانه‌ی بریتانیا» وجود دارد. بسیاری از این کتاب‌ها کتاب‌های تاریخی سکولار و یا راهنماهای جغرافیایی هستند. این کتاب‌ها نشانگر دغدغه‌ی او برای برکنار ماندن از مناقشات مذهبی و اخلاقی بر سر آثاری که انتشار می‌داد و نیز تأثیر حروف‌چینی بر محتوای متون بود. حتی بعضی از این آثار به عنوان آثاری در خدمت اسلام عرضه می‌شدند و علت آن اهمیت آموزش دادن جغرافیای سرزمین‌های هم‌جوار به جنگجویان مسلمان بود. با این حال، به تصویر کشیدن پوشش گیاهی و جانوری کافی بود تا خشم متعصبان برانگیخته شود و خواهان از بین بردن کتاب‌های‌اش شوند.
در تصویر سمت چپ درخت مشهور مجمع‌الجزایر چاگوس دیده می‌شود که به درمان بیماری‌ها با آبِ میوه‌های‌اش شهرت دارد. در تصویر سمت راست کشاورزان بومی آمریکای جنوبی مشاهده می‌شوند که از حیواناتی شبیه گاو نر برای شخم زدن زمین‌ها استفاده می‌کنند.

چرا کسی باید بخواهد که کتابی مربوط به تاریخ آمریکا را از بین ببرد؟ یک دلیل مشخص می‌تواند تعداد زیاد تصاویر چاپشده از مردم، حیوانات، و گیاهانِ نیم‌کره‌ی غربی باشد. برخی از تصاویر نشاندهنده‌ی جوامع بومیانِ نیمهبرهنه هستند، و نوشته‌های کتاب هم برای خوانندگان از درختان شگفت‌انگیز و حیواناتی می‌گوید که در قاره‌ی آمریکا یافت می‌شود. مثل کرگدن دورر، این تصاویر بیشتر بازتاب‌دهنده‌ی تصور اروپائیان هستند تا تصویر دقیق گیاهان و جانوران بومی مناطق. حال، این که آیا این تصاویر طبق قوانین شرعی اسلام مجاز بوده‌اند یا نه و تا چه حد این محدودیت‌ها اعمال می‌شده‌اند موضوع بحث گسترده‌ای در بین پژوهشگران است. چیزی که در خصوص کتاب تاریخ الهندِ الغربی آشکار است این است که این تصویرها در نخستین کتاب‌های چاپ‌شده به زبان ترکی عثمانی منتشر شده بودند، و احتمالاً همین تصویرها آن آثار را بحثبرانگیزتر از کتاب‌های بدون تصویر می‌کردند.
نقشه‌ای از جهان، شامل کالیفرنیا، که جزیره‌ای سبزرنگ در یک‌چهارم بالایی سمت چپ تصویر است. «دریای پرو» هم طوری رسم شده است که گویا در امتداد ساحل آمریکای مرکزی است، در حالی که خلیج مکزیک هم دریای مشیغو نام گرفته است.

دیدنی‌تر از تصاویرِ کتاب نقشه‌ی جهانی‌ است که در یکی از نسخه‌های موجود در «کتاب‌خانه‌ی بریتانیا» وجود دارد. یکی از عجیب‌ترین و جالب‌ترین چیزهای نقشه مشخص کردن کالیفرنیا به شکل جزیره‌ای است که به واسطه‌ی یک آب‌راهه از آمریکای شمالی جدا شده است. با توجه به این که دماغه‌ی جنوبی این «جزیره» تا نوار ساحلی مکزیک در اقیانوس آرام امتداد می‌یابد، بیراه نیست که فکر کنیم که کسی که برای ابراهیم متفرقه نقشه را می‌کشیده است نمی‌دانسته که خلیج کالیفرنیا تنها یک راه به اقیانوس آرام دارد. نقشه چند مورد بی‌دقتی دارد: رودخانه‌ی سنت لاورنس خیلی عریض و خلیج مکزیک خیلی باریک رسم شده‌اند؛ دریاچه‌های بزرگ با هم یک‌کاسه شده‌اند و به نظر می‌رسد که آمریکای شمالی از چند تکه خشکی مجزا تشکیل شده است. با این همه، امروزه به لطف تصاویر ماهواره‌‌ای و مدل‌سازی‌های کمکی، سخت است که بتوانیم تصور کنیم که نقشه‌کش‌ها و رؤیاپردازان از سال 1492 به این طرف با چه دشواری‌هایی مواجه بوده‌اند.
تاریخچه‌ی متفاوت کتاب‌ها، به عنوان یک عرصه‌ی تفنن و منعکسکننده‌ی شهرت دارندگان، در قالب مهرهای مالکان، و حاشیه‌نویسی خوانندگان ثبت شده است. در سمت چپ، یک پندنامه‌ی شاعرانه خطاب به خوانندگان درباره‌ی محتوای کتاب دیده می‌شود. در تصویر سمت راست مهر و امضای مالکِ این نسخه قابل مشاهده است.

عجیب نیست که این نقشه‌ها به خصوص برای مجموعه‌داران این قدر مهم اند. این خود دلیلی است برای این که چرا این قدر نسخه‌های تاریخ الهندِ الغربی ناقص هستند، از جمله یکی از همین‌هایی که در «کتاب‌خانه‌ی بریتانیا» نگهداری می‌شوند. این کتاب یک ملکِ خصوصی یا یک کنج امن نیست که فقط به شما تعلق داشته باشد، بلکه مثل یک خانه در طول سالیان جایگاه نشانه‌ها و هویت‌ها و شخصیت‌های مالکان خودش بوده است. وجود نشان‌های گوناگون در مجلدات مختلفی که در کتاب‌خانه نگهداری می‌شوند (از جمله حاشیه‌نویسی‌ها، مهرهای مالکیت، و از این قبیل) گواهی بر این حقیقت هستند. نام افراد و کتاب‌خانه‌هایی که این کتاب‌ها در بینشان گشته همان قدر گفتنی دارد که متن کتاب. به همین نحو، آن پیغام‌های شاعرانه‌ای که در ابتدای کتاب با خطی درهم نوشته شده‌اند، در هر قالبی که باشند، بال و پر رؤیا و خیال‌ را برای قرن‌ها باز می‌گذارند.

برگردان: شهاب بیضایی

مایکل اردمن همکار «کتاب‌خانه‌ی بریتانیا» در بخش زبان‌های ترکی است. آن‌چه خواندید برگردانِ این نوشته‌ی او است:
Michael Erdman, ‘First Impressions: The Beginnings of Ottoman Turkish Publications,’ British Library, 20 March 2017.

[1] در دربار عثمانی لقب «متفرقه» به کسی داده می‌شد که در ملازمت سلطان و وزیران او خدمت می‌کرد. از وظایف متفرقه‌ی او یکی پیغام‌گزاری از جانب سلاطین عثمانی بوده است. به نقل از دایر‌ۃالمعارف بزرگ اسلامی. ]م.[

مافیاهای نظام کاندیداهای خود را معرفی کردند

محمد سیف زاده در مصاحبه با «دُرّ تی وی»؛ قانون گذاری و مجمع تشخیص مصلحت ...

سندی تاریخی:مصادره اموال بهائیان روستای کتا


برای بزرگنمایی روی تصویر کلیک کنید

این سند نشان می‌دهد که کلیه‌ی اموال بهائیان روستای کتا از توابع استان کهگیلویه و بویر احمد در 29 فروردین 1373 به حکمِ حاکم شرع دادگاه انقلاب اسلامی یاسوج و با تأیید نماینده رهبری، مصادره شده است. اما چند سال بعد، رئیس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام در استان کهگیلویه و بویر احمد در نامه‌ای خطاب به ریاست دادگستری استان با یادآوری حکم فوق، اعلام می‌کند از جمله‌ی این اموال، املاک بهائیان روستای مذکور بوده که هم‌چنان در تملک تعدادی از بهائیان ساکن روستا است پس برابر مفاد حکم صادره، نسبت به تحویل و این املاک به ستاد اجرایی فرمان امام اقدام شود.

              بسمه تعالی                رضوان الله تعالی علیه

     ستاد اجرائی فرمان حضرت امام
تاریخ
     (اموال در اختیار ولی‌فقیه)
شماره
نمایندگی استان کهگیلویه و بویر احمد
پیوست





           جناب آقای مژدهی پور
           ریاست محترم دادگستری کل استان کهگیلویه بویر احمد

           سلام علیکم
                   احتراما ؛ به استحضار میرساند که به موجب حکم 1658 مورخ 73/1/29 حاکم شرع شعبه
          اول دادگاه انقلاب اسلامی یاسوج و تأئید نماینده محترم مقام معظم رهبری (زیده عزه) کلیه اموال
          بجای مانده از بهائیان فراری واقع در روستای کتا از توابع شهرستان بویر احمد مصادره گردیده است
         از جمله این اموال مقادیری از املاک بهائیان بشرح لیست پیوست در اختیار عده دیگری از بهائیان
          ساکن روستا می‌­باشد که حسب مفاد حکم صادره بایستی نسبت به تحویل و تحول این املاک به
          نماینده ستاد اقدام نمایند. خواهشمند است به پاسگاه انتظامی میمند دستور فرمائید نسبت به تحویل
          مال الاجاره به مسئول شورای اسلامی روستا آقای فرهاد توسلی نژاد اقدام و همچنین نسبت به خلع
          ید متصرفین فعلی (بهائی) و تحویل به افراد متقاضی اقدام لازم معمول دارند. قبلاً از همکاری و
          مساعدتی که در زمینه معمول می‌دارید کمال تشکر و سپاسگزاری به عمل می‌آید.

                                                                 با آرزوی توفیقات الهی
                                                                  احمد شریف فرد (امضاء)
                از طرف (دست‌نویس) رئیس نمایندگی ستاد اجرائی فرمان حضرت امام (رض) در فارس
                                                                و کهگیلویه و بویر احمد
          176/307 /ن (دست‌نویس)                         
          79/7/26
          رونوشت:
                   فرماندهی محترم پاسگاه انتظامی میمند جهت اطلاع و همکاری با مسئول شورای اسلامی
          روستای کتا .
                   جناب آقای فرهاد توسلی نژاد مسئول شورای اسلامی روستای کتا جهت اطلاع و اقدام لازم .
(دست‌نویس ناخوانا)......................................................جهت اقدام و رسیدگی رسید (امضاء)
                                                                                                           79/7/27          

                   آدرس: شیراز- خیابان قصرالدشت- نبش بلوار مطهری (زرگری سابق)         

 
شهرداری تهران در نجف درخت نخل می کارد!! مدیرعامل سازمان فضای سبز شهرداري: کاشت درختان نخل در بزرگراه امام خمینی در نجف این هفته آغاز و پیش ازفرارسیدن اربعین به اتمام خواهدرسید!
جهان در حل يك معما عاجز مانده است :
 معماي سكوت ملت ايران در مقابل غارت ايران ؟؟؟!!!!!! شهرداری تهران در نجف درخت نخل می کارد!
وزارت مسكن ايران در لبنان و فلسطين شهرك سازي ميكند 
وزارت صنايع ايران در كربلا پتروشيمي ميسازد 
با پول ايران در نجف بيمارستان 2000 تخت خوابي و بزرگترين هتل خاورميانه ميسازند 
ساخت بیمارستان فوق تخصصی درکربلا
ساخت كارخانه سيمان در نجف هم شروع شد جهت خودكفايي كشور عراق 
مردم فلسطين و جنوب لبنان زير پوشش تأمين اجتماعي ايران با حقوق ماهيانه قرار گرفت 
وهزاران گونه ديگر غارت ايران و ساخت كشورهاي عربي 
 مدیرعامل سازمان فضای سبز ايران متعهد شد فضاي سبز شهر نجف را كامل بمدت يكسال به اتمام برساند ببینید سفره_انقلاب چقدر وسیعه!!
آنوقت سهم مااقتصادمقاومتیست!! . .
البته فکر نمیکنم .
صدای اعتراض شما هم در بیاد. 
 لااقل کپی کنید. تا همه بفهمند .