اتفاقی تکان دهنده در بیمارستان نمازی شیراز

این رسانه در ادامه نوشت: «ماجرا از این قرار بود که دخترک افغان مدتی دچار مشکل کبد شده بود و باید از پدرش به او عمل پیوند صورت میگرفت اما پزشکان بیمارستان نمازی شیراز به دلیل غیر مجاز بودن لطیفه و خانوادهاش از این عمل سر باز زدند.
پدر لطیفه دیروز (جمعه) در اینباره گفت: تقریبا دو هفته است دخترم در بیمارستان نمازی شیراز بستری است تا اینکه امروز شاهد مرگ او بودم.
او میافزاید: دخترم با پای خودش وارد بیمارستان شد و این در حالی است که اکنون حتی جنازه بیجانش را هم تحویلم نمیدهند و میگویند باید 17 میلیون تومان به حساب بیمارستان واریز کنید تا جسد دخترتان را تحویل دهیم.
به گفته پدر لطیفه، مسئولان بیمارستان، غیر مجاز بودن این خانواده، عدم تمکن مالی و نبود تخت خالی برای عمل را مانع عمل این دختر 12 ساله عنوان کردهاند.»
*****************************************************
علی خمینی؛ بازمانده ای از یک خانواده جنایتکار
آخوندک علی خمینی، فرزند احمد خمینی و نوه روح الله خمینی از متهمان اصلی اعدامهای دهه ۶٠ با دفاع از این جنایت هولناک گفته است: ماجرای سال ۶۷ حاصل مدیریت امام بوده است
علی خمینی، فرزند احمد خمینی یکی از متهمان اصلی اعدامهای دهه ۶٠ گفته است: «ماجرای سال ۶۷ حاصل مدیریت امام» بوده است.
غول آگاهی و دادخواهی سال ۶۷ از شیشه رها شد، برای همیشه! قصابان و سُفره چینهای آنها امروز بیهوده تور می اندازند
****

احضار آقای احمد مُنتظری به یک اُرگان سرکوب ویژه به نام "دادگاه ویژه روحانیت" بی تردید آخرین کوششی نخواهد ماند که مُتهمان جنایت تکان دهنده در تابستان ۶۷ برای فرار از پاسُخگویی، داوری سخت جامعه و کیفر به آن دست می زنند. با این حال، تدبیر خفه کردن پیام رسان خبر بد به همان اندازه عقلانی و کارساز است که دستور حذف یک فایل صوتی که هزاران بار تکثیر گردیده و اینترنت آن را به حافظه پاک نشدنی خود سپرده است.
رژیم ولایت فقیه این راهکار را به گونه ناکامی در مورد آیت الله مُنتظری آزموده است. برکناری و سپس زندانی کردن او در خانه نتوانست حتی یک مورد قتل و یک قطره خون را از کارنامه "نظام" و همچنین یاد تاریخی جامعه بشوید و قلم فراموشی بر آن بکشد. آنچه که جنایت آقای خُمینی در آن تابستان خونین را بخشش ناپذیر و فراموش ناشدنی می سازد، شهادت آیت الله مُنتظری بر ارتکاب آن نیست، بلکه خود این جنایت فجیع است که همچون زخمی عمیق بر تن و روان جامعه نشسته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر