نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۴ فروردین ۳, دوشنبه

فقط دوازده خط و نیم .شماره 10.و جناب آقای مقلب القلوب والابصار
اسماعیل وفا یغمایی
«فقط دوازده خط و نیم» یاداشتکهائی است که از این پس در دوازده خط و نیم مینویسم. اینها تجربیات و باورهای من پس از سی سال تلاش تئوریک وچهل سال آوارگی و مبارزه و تجربیات عملی است. میتوانید بخوانید بپذیرید یا نپذیرید ولی تاکید میکنم هریک از این دوازده خط و نیمها حاصل روزها کار و تلاش است،حاصل دردها و عرقریزان روح است و اندیشه در حد توان من. قصد من توضیح نیست تلنگر زدنست برای اینکه خودتان ادامه دهید. اگر فرصت دارید کمی به این دوازده خط و نیمها بیندیشید. بقولی بی ضرر نیس
و جناب آقای مقلب القلوب والابصار...
تنهائی در این جهان بی پایان تلخ است. من آن را تلخ میبینم. غباری در میان میلیاردها کهکشان که منم. میخواهم تنهائی فلسفی را بشکنم. میخواهم قانونمندیهای شگفت آور جهان را معنائی بدهم. می خواهم زیربنای اخلاقیی داشته باش تا انسان باشم و درنده نباشم. می خواهم تنها نباشم و و چیزی باشد که فراتر از من است و جهان.سر در کهکشان در کهکشان میچرخانم و شعوری زنده میجویم. شعوری محیط بر...
همه چیز. قدرت تصور معجزه است با مغزمان مشتی فسفر و آب!می توانیم تصور کنیم. زمان را میشکنم و میروم و پیش از زاده شدن انسان و حیات در عالم خیال بر لبه خیالی جهان میایستم و جهان غران و چرخان و بی پایان را میبینم قدرت جاذبه و دافعه ای را که ای هیولای بی نهایت را سامان میدهد میبینم و میلرزم و می اندیشم جهان را شعوری است . من هنوز به این فکر میکنم ولی این نیرو جناب مقلب القلوب نیست! این نیروئی که آنرا در قفس دین مقلب القلوب مینامیم هیچ کاری نه کرده است و نه میکند و نه خواهد کرد. خیالتان راحت باشد . بیحال تر و بی مسئولیت تر از این موجود ننر خیالی هیچ کس در عالم نیست. تمام قدرتها را مثلا دارد!! ولی حتی دهشاهی اش را خرج نمی کند. یک نمونه اش را نشان بدهید فقط یک نمونه من همین امروز برای سفر مکه و بیت المقدس بلیط خواهم گرفت! معجزه و نیروی قرص ساده آسپرین از تمام معجزات مقلب القلوب و پیامبران و امامان و مقدسانش بیشتر است.
می نشینیم سر سفره و قرنهاست همدیگر را بر و بر نگاه میکنیم و در حالیکه پدرمان در آمده مقلب القلوب میخوانیم و ایشان به بیضه مبارکش هم نیست. می خواهد خوشتان بیاید یا بدتان ولی به نظر من در جهانی که در یکسویش انتگریسم و و فاندمانتالیسم و خرافه و خفت و در سوی دیگر کاپیتالیسم مهار گسسته و سرمایه خون آشام و کمونیسم! مسخ شده و امپراطوری بانکها دارد از نه دهم انسان و طبیعت تغذیه میکند و میدرد و میخورد و کیف میکند ، زمینه واقعی و فریاد تلخ تاریخ انسان اعلام میکند جناب مقلب القلوب ما بسیار پیر و زهوار در رفته شده و به دلیل کر شدن در اساس صدای ما را در آسمان هفتم نمیشنود. ایشان در اساس نیست. خیال است و خرافه دینی و آخوندی.
من ماتریالیست نیستم و به دلیل همان اشاراتی که کردم به شعوری در خورو شایسته این جهان و انسان شجاع در جستجوی شناخت آگاه اعتقاد دارم ولی به مقلب القلوب و شپشهای درشت فلسفی تنبان عقیدتی اجدادم و انسانهای عقب مانده قرنهای اول و دوم هجری هیچ اعتقادی ندارم. جدا مایه آبرو ریزی است، شاید فکر کنیم آخر اعتقادات توده ها را چه بکنیم؟! توده ها مقدسند ما بخاطر نجاتشان حاضریم بمیریم ولی اکثر اعتقاداتشان بی ارزش است و خرافی و نباید دنبال این اعتقادات راه افتاد. دنبال اعتقادات فلسفی! توده ها رفتن یعنی ظهور امام خمینی و داعش باید در جستجوی اعتقاداتی دیگر بود . چهارده ساله که بودم شعری از یک شاعر چینی خواندم که سروده بود(دستهایم آسمانها را میچرخاند و پاهایم زمین را)آنموقع نفهمیدم.
حالا میفهمم. ما ذره ای از این جهانیم. ما در ارتباط با کل نیروی جهانیم.از شعله آغاز تا امروز. لازم نیست شعور حاکم بر جهان و رازهای جهان را نفی کنیم ، برای من اعجاز زاده شدن یک سیب بر درخت از شق القمر و شکافتن نیل و تمام معجزات خیالی عظیمتر است. سیب می تواند پیامبر اوالوالعظم من بشود و تمام 124000 پیامبر نه! . ولی این اعجاز سیب کارمقلب القلوب ومقلب القلوب ما نیست. مقلب القلوب سنتی مقلب القلوب حاکمانی است که دارند خون ما را میخورند. مقلب القلوب ما در زمینه جامعه بشری فقط و فقط خودمائیم و بس. دعا را بخوانیم ولی بیاد خود باشیم. مائیم که احوال را دگرگون میکنیم. مائیم که میتوانیم دیده و بینش خود را دگرگون کنیم. مائیم که می توانیم اوضاع را دگرگون کنیم مائیم که میتوانیم از این همه جهل و خرافه آزاد شویم و آزاد کنیم، مجموع ماکه زاده جهان و در ارتباط با کل جهانیم. اگر میتوانیم بکنیم و شروع کنیم و اگر نمی توانیم شجاعانه وقتی میخواهیم دگرگون شویم چشم بر هم نهیم و شجاعانه بمیریم بی زبونی در مقابل خرافه و مقلب القلوب خرافه ها ، می بخشید ایندفه چند خط بیشتر نوشتم عید است و پس بخوانیم... یا مقلب القلوب والابصار...
20

هیچ نظری موجود نیست: