نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۵ اردیبهشت ۳۱, جمعه

آیا هاشمی رفسنجانی با انقلاب فرهنگی مخالف بود؟

آیا هاشمی رفسنجانی با انقلاب فرهنگی مخالف بود؟

رضا حقیقت نژاد
اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام دیروز(پنج شنبه) گفته است انقلاب فرهنگی کاری «اشتباه» بود و افزوده است: «من با آن مخالف بودم.»
انقلاب فرهنگی یک پروژه دو ساله حکومتی بود که بهار سال ۵۹ با مصوبه «شورای انقلاب اسلامی» و تایید آیت الله خمینی، رهبر انقلاب ۵۷ آغاز و منجر به تعطیلی دو ساله دانشگاه ها شد. نقطه شروع این تصمیم، اوج گیری درگیرهای خشونت بار در دانشگاه ها و هدف مهم آن، پاک سازی دانشگاه ها از عناصر مخالف بود. رهبر وقت حکومت خواستار حذف اساتیدی شد که به تعبیر او، «در ارتباط با شرق و غرب» بودند و این هدف را ستادی تحت عنوان «ستاد انقلاب فرهنگی» پی گیری و تامین کرد که بعد به «شورای عالی انقلاب فرهنگی» تبدیل شد.
اما نقش هاشمی رفسنجانی در این ماجراها چه بود؟
یکی از تعیین کننده های تحولات در شتاب بخشیدن به ماجرای انقلاب فرهنگی، خشونت های رخ داده در سخنرانی ۲۶ فروردین ۱۳۵۹ اکبر هاشمی رفسنجانی در تبریز بود. سخنرانی هاشمی ناتمام ماند و درگیری شدیدی بین موافقان و مخالفان رخ داد. سه روز پس از این درگیری، اعضای شورای انقلاب اسلامی به دیدار آیت الله خمینی رفتند. خروجی این دیدار، صدور بیانیه ای بود که دانشگاه را «ستاد علمیات سیاسی تفرقه آور» توصیف و ۳۰ فروردین تا اول اردیبهشت را مهلت تعطیلی دفاتر گروه های سیاسی در دانشگاه اعلام کرد. اکبر هاشمی رفسنجانی در آن زمان عضو شورای انقلاب اسلامی بود. این شورا از ۱۵ خرداد ۵۹ دانشگاه ها را تعطیل اعلام کرد.
پیش از صدور این بیانیه اما اتفاق دیگری رخ داده بود؛ دانشجویان انقلابی تحت عنوان «دانشجویان مسلمان»، دانشگاه تبریز را اشغال کرده و خواستار پاک سازی دانشگاه ها از عناصر غیرانقلابی بودند. بیانیه شورای انقلاب این روند را تایید کرد و منجر به اشغال بسیاری از دانشگاه ها توسط دانشجویان مسلمان شد.
این ایده یک حامی جدی داشت؛ بر اساس گزارش منتشرشده از جلسات شورای انقلاب، اکبر هاشمی در یکی از جلسه های این شورا گفته است: «جلوی شلوغی دانشگاه ها را می توان گرفت؛ فقط کافی است عده زیادی از بچه مسلمان ها تهران باشند، آن گاه از انقلاب دفاع خواهند کرد. بگذارید آن ها شلوغ کنند، آن وقت جلوی مردم آن ها را تخطئه خواهیم کرد. ما هم که از خشونت نمی ترسیم؛ امروز شروع شود بهتر از سه ماه دیگر است.»
تطبیق ایده هاشمی و آن چه در دانشگاه ها توسط دانشجویان مسلمان اتفاق می افتاد، نشان گر یک همگامی نسبی برای اجرای پروژه بود. هنگام تسخیر دانشگاه تبریز هم «محمدجواد باهنر»، عضو شورای انقلاب در دفاع از دانشجویان مسلمان گفت: «دانشجویان اسلامی در برابر رفتار ضد آزادی و ضد نظم که گروه های مخالف به وجود آورده اند، تظاهرات و اقدام به گرفتن دانشگاه ها کرده اند.»
دکتر «محمد ملکی»، نخستین رییس دانشگاه تهران عقیده دارد مقدمات این پروژه در جمهوری اسلامی فراهم شده بود و هاشمی رفسنجانی از اعضای اصلی این حزببود: «بعدها ما فهمیدیم که این ها [ماجرای به هم خوردن سخنرانی هاشمی در تبریز] برنامه بوده چون قبل از این جریان هم آقای "آیت"، دبیر سیاسی "حزب جمهوری اسلامی" یک نواری را پر کرده و گفته بود دانشگاه ها باید تعطیل شوند. از همان جا بحث بسته شدن دانشگاه ها جدی شد و به تهران و شورای انقلاب کشیده شد.»
حزب جمهوری اسلامی پس از انقلاب فرهنگی هم در بیانیه ای از آن حمایت کرد. اعضای مهم این حزب، از جمله هاشمی رفسنجانی، نیمی از اعضای شورای انقلاب را تشکیل می دادند. بنابراین، از نظر تشکیلاتی هم به نظر می رسد اکبر هاشمی رفسنجانی در جریان تمام مسایل منتهی به انقلاب فرهنگی بوده و تاکنون اظهارنظری از وی مبنی بر مخالفت با تصمیم های تشکیلاتی در این خصوص منتشر نشده است.
از سوی دیگر، بر اساس گزارش صورتجلسات اولین دوره مجلس شورای اسلامی که اکبر هاشمی رفسنجانی رییس آن بود، مجلس در پاک سازی دانشگاه ها از افراد غیرانقلابی در کنار ستاد انقلاب فرهنگی همراهی لازم را کرده است.
اما نکات روشن تری هم برای درک موضع هاشمی رفسنجانی وجود دارد؛ او ۶ اردیبهشت سال ۵۹ در گفت و گو با روزنامه «جمهوری اسلامی» درباره دیدار چند عضو شورای انقلاب با آیت الله خمینی گفته است: «ما از خواست برحق سازمان و دانشجویان انجمن اسلامی پیشتیبانی می کنیم و معتقدیم که باید انقلاب فرهنگی صورت گیرد. تنها اختلاف جزیی ما با آن ها این بود که که صلاح می دانیم که پنج هفته این عمل به تاخیر بیفتد.»
بر اساس خاطره ای از روز ۲۳ خرداد سال ۵۹ هاشمی رفسنجانی که در کتابش با عنوان «کارنامه و خاطرات ۵۹؛ انقلاب در بحران» آمده است، او ترکیب ستاد انقلاب فرهنگی را مناسب دانسته و با چند توصیه به ستاد انقلاب فرهنگی، ضمن حمایت از اقدام خمینی برای تشکیل این ستاد، خواسته بود مساله ایجاد دانشگاه اسلامی با سرعت و جدیت بیش تری پی گیری شود.
در مجموع، اگر مبنای داوری، اسناد موجود و به ویژه خاطرات و مصاحبه های شخص هاشمی رفسنجانی در سال های گذشته باشد، می توان با صراحت گفت که او اکنون سخنان قبلی خودش را تکذیب کرده است. در واقع، اعلام اشتباه بودن انقلاب فرهنگی از سوی اکبر هاشمی رفسنجانی از این زاویه، اعتراف به یک اشتباه است و ابراز ندامت. این گام مهمی است، هرچند مبهم، کج دار و مریز. 


منبع: ایران وایر

هیچ نظری موجود نیست: