دروغهای محیطزیستی حسن روحانی در نیویورک
مودبانه در مجامع بینالمللی و عمومی سخن میگوید. کشورهای جهان را تهدید نمیکند. عبا و قبایش اتو کشیده و تمیز است. اما مانند سلفش، به راحتی دروغ میگوید؛ با لبخندی مقابل دوربینهای تلویزیونی درست نظیر محمود احمدینژاد. حسن روحانی، رییس کابینه یازدهم جمهوری اسلامی در زمان کاندیداتوریاش گفته بود که محیطزیست و حل بحران ارومیه در اولویتهای دولت او خواهد بود. اینک او در اجلاس سران سازمان ملل، دروغهای بزرگتری را به جامعه جهانی تحویل میدهد.
با مقایسه عملکرد روحانی در حوزه محیطزیست و نیز با بررسی فعالیتهای خانم ابتکار معاون او و رییس سازمان محیطزیست میتوان دریافت که روحانی چگونه واقعیت را با دروغ میآمیزد و فریبی بزرگ به شفیتگان حفاظت محیطزیست در سراسر جهان تحویل میدهد.
در نیویورک چه گفت؟
روحانی در جریان نشست اجلاس سران در نیویورک به ارتباط تروریسم و توسعه پایدار اشاره کرد. او در عین حال به همکاریهای ملی، منطقهای و بینالمللی برای استقرار توسعه پایدار پرداخت. گفت: «سرنوشت مشترک، مستلزم هدف مشترک است، اما به معنای یکسان بودن مسئولیتهای همه نیست.» به گفته او : «دستیابی به آرمانهای توسعه پایدار بعد از ۲۰۱۵ بدون لحاظ کردن مسئولیت کشورها و سهم آنها در پیدایش وضعیت فعلی محیط زیست، ناممکن بوده و به مناقشهای بیحاصل میانجامد.»
رییس کابینه یازدهم به سخنرانی سال گذشته خود در «اجلاس سران تغییرات آب و هوایی» اشاره کرد و به تنگناهای محیطزیستی و مصائب انسانی ناشی از تروریسم در خاورمیانه پرداخت. او گفت: «جمهوری اسلامی ایران پیش از این، مجدانه و عمیقاً به تحقق اهداف توسعه هزاره، یاری رسانده و مشارکت فعالی در تدوین دستور کار توسعه پس از ۲۰۱۵ داشته، و از این به بعد نیز همکاری سازندهای برای اجرای تعهدات خود در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی خواهد داشت. دولت من به عنوان دولت محیطزیستی، سیاستهای خود را بر اساس رویکردی متوازن میان توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست تنظیم میکند.» درست در همین جاست که او دروغ بزرگ را در سطح جهان شلیک کرد. با نگاهی دوباره به دو موضوع کلان محیطزیستی؛ تخصیص بودجه و نجات دریاچه ارومیه در دولت روحانی، میتوان به اعماق کذب بودن سخنان او پی برد.
روحانی در جریان نشست اجلاس سران در نیویورک به ارتباط تروریسم و توسعه پایدار اشاره کرد. او در عین حال به همکاریهای ملی، منطقهای و بینالمللی برای استقرار توسعه پایدار پرداخت. گفت: «سرنوشت مشترک، مستلزم هدف مشترک است، اما به معنای یکسان بودن مسئولیتهای همه نیست.» به گفته او : «دستیابی به آرمانهای توسعه پایدار بعد از ۲۰۱۵ بدون لحاظ کردن مسئولیت کشورها و سهم آنها در پیدایش وضعیت فعلی محیط زیست، ناممکن بوده و به مناقشهای بیحاصل میانجامد.»
رییس کابینه یازدهم به سخنرانی سال گذشته خود در «اجلاس سران تغییرات آب و هوایی» اشاره کرد و به تنگناهای محیطزیستی و مصائب انسانی ناشی از تروریسم در خاورمیانه پرداخت. او گفت: «جمهوری اسلامی ایران پیش از این، مجدانه و عمیقاً به تحقق اهداف توسعه هزاره، یاری رسانده و مشارکت فعالی در تدوین دستور کار توسعه پس از ۲۰۱۵ داشته، و از این به بعد نیز همکاری سازندهای برای اجرای تعهدات خود در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی خواهد داشت. دولت من به عنوان دولت محیطزیستی، سیاستهای خود را بر اساس رویکردی متوازن میان توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست تنظیم میکند.» درست در همین جاست که او دروغ بزرگ را در سطح جهان شلیک کرد. با نگاهی دوباره به دو موضوع کلان محیطزیستی؛ تخصیص بودجه و نجات دریاچه ارومیه در دولت روحانی، میتوان به اعماق کذب بودن سخنان او پی برد.
حفاظت محیطزیست با ۰/۰۲ کل بودجه
در اخبار آمده بود که بودجه محیطزیست کشور نسبت به سال گذشته ۲۴ درصد رشد داشته است. بسیاری خوشحال شدند که بالاخره دولت تدبیر و امید برای حل مشکلات زیستمحیطی کشور قدمی برداشته است. با بررسی آمار و ارقام کل بودجه کشور میتوان دریافت رقم ۱۷۴ میلیارد تومانی تنها دو صدم درصد کل بودجه ۸۴۶ هزار میلیاردی کشور است.
در شرایطی که منابع آبهای زیرزمینی و همچنین تالابها رو به نابودی است، زیستگاههای کشور یکی بعد از دیگری از دست میروند، ۷۰ گونه جانوری ایران در تیررس انقراض هستند، تکلیف بیش از ۵۰ میلیون کیلوگرم زباله روزانه در کشور روشن نیست و ایران در تولید گازهای گلخانهای یازدهمین کشور جهان است، چگونه رییس دولت در برابر جهانیان میتواند کابینهاش را «محیطزیستی» بخواند.
ماجرا به همین جا خلاصه نمیشود. نرخ بیکاری در میان دانشآموختگان رشتههای کشاورزی و منابع طبیعی نیز فاجعهبار است. به گفته محمد درویش، مدیرکل دفتر آموزش سازمان محیطزیست «فقط ۲۰۰ هزار فارغالتحصیل بیکار در زمینه کشاورزی و منابع طبیعی و ۵۶ هزار دانش آموخته فاقد شغل در حوزه محیط زیست وجود دارد.»
خبرنگاران آن قدر محو توافق باسمهای-هستهای هستند که یادشان میرود از روحانی سوال کنند، چگونه دولت خود را محیطزیستی مینامید وقتی حتی در به کارگیری نیروی انسانی دانشآموخته در این زمینه عاجز است.
دولتی که مصوبه سال ۹۲ خود را نسبت به «تاسیس دفتر محیطزیست و توسعه پایدار در تمام وزارتخانهها» نادیده گرفته ، آیا شایستهاست که به عنوان «دولت محیطزیستی» شناخته شود؟ به گفته مدیر کل دفتر آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان محیطزیست، تنها وزارت ورزش و جوانان بود که تصمیم داشت چنین دفتری را ایجاد کند اما با مخالفت مدیرکل سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور رو به رو شد.
در اخبار آمده بود که بودجه محیطزیست کشور نسبت به سال گذشته ۲۴ درصد رشد داشته است. بسیاری خوشحال شدند که بالاخره دولت تدبیر و امید برای حل مشکلات زیستمحیطی کشور قدمی برداشته است. با بررسی آمار و ارقام کل بودجه کشور میتوان دریافت رقم ۱۷۴ میلیارد تومانی تنها دو صدم درصد کل بودجه ۸۴۶ هزار میلیاردی کشور است.
در شرایطی که منابع آبهای زیرزمینی و همچنین تالابها رو به نابودی است، زیستگاههای کشور یکی بعد از دیگری از دست میروند، ۷۰ گونه جانوری ایران در تیررس انقراض هستند، تکلیف بیش از ۵۰ میلیون کیلوگرم زباله روزانه در کشور روشن نیست و ایران در تولید گازهای گلخانهای یازدهمین کشور جهان است، چگونه رییس دولت در برابر جهانیان میتواند کابینهاش را «محیطزیستی» بخواند.
ماجرا به همین جا خلاصه نمیشود. نرخ بیکاری در میان دانشآموختگان رشتههای کشاورزی و منابع طبیعی نیز فاجعهبار است. به گفته محمد درویش، مدیرکل دفتر آموزش سازمان محیطزیست «فقط ۲۰۰ هزار فارغالتحصیل بیکار در زمینه کشاورزی و منابع طبیعی و ۵۶ هزار دانش آموخته فاقد شغل در حوزه محیط زیست وجود دارد.»
خبرنگاران آن قدر محو توافق باسمهای-هستهای هستند که یادشان میرود از روحانی سوال کنند، چگونه دولت خود را محیطزیستی مینامید وقتی حتی در به کارگیری نیروی انسانی دانشآموخته در این زمینه عاجز است.
دولتی که مصوبه سال ۹۲ خود را نسبت به «تاسیس دفتر محیطزیست و توسعه پایدار در تمام وزارتخانهها» نادیده گرفته ، آیا شایستهاست که به عنوان «دولت محیطزیستی» شناخته شود؟ به گفته مدیر کل دفتر آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان محیطزیست، تنها وزارت ورزش و جوانان بود که تصمیم داشت چنین دفتری را ایجاد کند اما با مخالفت مدیرکل سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور رو به رو شد.
ارومیه؛ شعاری برای رای
وقتی حسن روحانی و تیمش دورخیز کرده بودند برای انتخابات ریاست جمهوری، نجات دریاچه ارومیه لقلقه زبانشان بود. در نخستین نشست هیات دولت در اقدامی خداپسندانه و عوامفریبانه، نجات دریاچه ارومیه به تصویب رسید. بدینترتیب، ستاد ملی نجات دریاچه ارومیه راه افتاد. کارشناسان، ذینفعان محلی، تشکلهای مردمنهاد و مدیران دستگاههای ذیربط در جلسات متعدد گرد هم آمدند. ساعتها بحث و فحص کارشناسی انجام دادند و در نهایت به این نتیجه رسیدند که راه حل ارومیه استفاده از روشهای مهندسی و ساخت و ساز نیست، بلکه باید با بهرهگیری از روشهای اکولوژیک و توان طبیعت مشکل را حل کرد.
در نهایت چون سفرهای باز شده بود، نشست ۵۰۰ نفر از متخصصان و مسئولان به اینجا رسید که در سال ۹۴ تعداد ۸۸ پروژه به مرحله اجرا درآید. باز کردن دریچه سدها، متوقف کردن سدسازی در حوزه آبخیز منطقه، کاهش سطح زیرکشت و تغییر الگوی کشت پیشنهادهایی بود برای بهبود وضعیت دریاچه ارومیه. هر چند بخشی از تصمیمات به طور مقطعی عملیاتی شد، اما هنوز حال دریاچه ارومیه وخیم است.
برای احیای دریاچه ارومیه دو هزار میلیارد تومان (بیش از بودجه سازمان محیطزیست در یک سال) در نظر گرفته شده است. از این میزان بنا به گزارش دکتر حسین آخانی، استاد دانشگاه تهران و از کارشناسان شرکتکننده در مباحث تخصصی آن ستاد: «۶۷/۵ درصد به وزارت نیرو، ۲۶/۱درصد به جهاد کشاورزی، ۲/۱ درصد به سازمان حفاظت محیط زیست، ۱/۸ درصد به سازمان جنگلها و مراتع، یک درصد به استانداریها و چند سازمان و دستگاه هم کمتر از یک درصد از این بودجه را گرفتهاند.» به عبارت سادهتر، دستگاههایی که عامل نابودی دریاچه ارومیه بودهاند از این خوان پربرکت بهره بیشتری بردهاند. دردآور این که در بسیاری از جلسات ستاد احیای دریاچه ارومیه، سازمان محیطزیست یا نماینده نداشت یا فقط یک نماینده غیررسمی شرکت داشته است.
وقتی حسن روحانی و تیمش دورخیز کرده بودند برای انتخابات ریاست جمهوری، نجات دریاچه ارومیه لقلقه زبانشان بود. در نخستین نشست هیات دولت در اقدامی خداپسندانه و عوامفریبانه، نجات دریاچه ارومیه به تصویب رسید. بدینترتیب، ستاد ملی نجات دریاچه ارومیه راه افتاد. کارشناسان، ذینفعان محلی، تشکلهای مردمنهاد و مدیران دستگاههای ذیربط در جلسات متعدد گرد هم آمدند. ساعتها بحث و فحص کارشناسی انجام دادند و در نهایت به این نتیجه رسیدند که راه حل ارومیه استفاده از روشهای مهندسی و ساخت و ساز نیست، بلکه باید با بهرهگیری از روشهای اکولوژیک و توان طبیعت مشکل را حل کرد.
در نهایت چون سفرهای باز شده بود، نشست ۵۰۰ نفر از متخصصان و مسئولان به اینجا رسید که در سال ۹۴ تعداد ۸۸ پروژه به مرحله اجرا درآید. باز کردن دریچه سدها، متوقف کردن سدسازی در حوزه آبخیز منطقه، کاهش سطح زیرکشت و تغییر الگوی کشت پیشنهادهایی بود برای بهبود وضعیت دریاچه ارومیه. هر چند بخشی از تصمیمات به طور مقطعی عملیاتی شد، اما هنوز حال دریاچه ارومیه وخیم است.
برای احیای دریاچه ارومیه دو هزار میلیارد تومان (بیش از بودجه سازمان محیطزیست در یک سال) در نظر گرفته شده است. از این میزان بنا به گزارش دکتر حسین آخانی، استاد دانشگاه تهران و از کارشناسان شرکتکننده در مباحث تخصصی آن ستاد: «۶۷/۵ درصد به وزارت نیرو، ۲۶/۱درصد به جهاد کشاورزی، ۲/۱ درصد به سازمان حفاظت محیط زیست، ۱/۸ درصد به سازمان جنگلها و مراتع، یک درصد به استانداریها و چند سازمان و دستگاه هم کمتر از یک درصد از این بودجه را گرفتهاند.» به عبارت سادهتر، دستگاههایی که عامل نابودی دریاچه ارومیه بودهاند از این خوان پربرکت بهره بیشتری بردهاند. دردآور این که در بسیاری از جلسات ستاد احیای دریاچه ارومیه، سازمان محیطزیست یا نماینده نداشت یا فقط یک نماینده غیررسمی شرکت داشته است.
... و دروغگویی ادامه دارد
آخرین بخش سخنان روحانی با دروغهای شاخداری عجین شده است که بیتردید در ذهن علاقمندان محیطزیست نقش خواهد بست.
او در اجلاس سران سازمان ملل در نیویورک گفت: «افزایش آشکار حساسیتهای زیست محیطی در میان اقشار مختلف مردم کشورم، وارد کردن آموزشهای محیط زیستی به برنامه درسی مدارس، بازنگری جدی در سیاستهای سد سازی، احیای تالابهای در خطر و تلاش شبانهروزی برای احیای دریاچههای در خطر نابودی، تنها بخش کوچکی از التزام این دولت به اهداف توسعه پایدار است.»
آنان که مسائل محیطزیست را دنبال میکنند به خوبی میدانند هیچ کدام از ادعاهای حسن روحانی با واقعیت همخوانی ندارد. باید پرسید متن سخنرانی رییس دولت را چه کسی نوشته است؛ مجید شفیعپور، رییس مرکز امور بینالملل و کنوانسیونها (که در زمان اصلاحات و قبل از حسن پیراسته مدیر کل محیطزیست استان تهران بود)، فریبا ابتهاج رابط رسانهای خانم ابتکار و مترجم کتاب تسخیر او (حمله به سفارت آمریکا و گروگانگیری) و یا مدیران دفتر محیطزیست سازمان برنامه. حسن روحانی یا بیخبر بوده از دروغهایی که نوشته شده و دستش دادهاند یا با اطلاع کامل آنها را به خورد جامعه جهانی داده است. در هر دو صورت چیزی از مسئولیت او در شمایل رییس دولت کم نمیکند. اگر او چهره موجهی به نسبت محمود احمدینژاد از خود ارائه کرده است، دستکم در یک مورد با او مو نمیزند و آن دروغگویی است.
آخرین بخش سخنان روحانی با دروغهای شاخداری عجین شده است که بیتردید در ذهن علاقمندان محیطزیست نقش خواهد بست.
او در اجلاس سران سازمان ملل در نیویورک گفت: «افزایش آشکار حساسیتهای زیست محیطی در میان اقشار مختلف مردم کشورم، وارد کردن آموزشهای محیط زیستی به برنامه درسی مدارس، بازنگری جدی در سیاستهای سد سازی، احیای تالابهای در خطر و تلاش شبانهروزی برای احیای دریاچههای در خطر نابودی، تنها بخش کوچکی از التزام این دولت به اهداف توسعه پایدار است.»
آنان که مسائل محیطزیست را دنبال میکنند به خوبی میدانند هیچ کدام از ادعاهای حسن روحانی با واقعیت همخوانی ندارد. باید پرسید متن سخنرانی رییس دولت را چه کسی نوشته است؛ مجید شفیعپور، رییس مرکز امور بینالملل و کنوانسیونها (که در زمان اصلاحات و قبل از حسن پیراسته مدیر کل محیطزیست استان تهران بود)، فریبا ابتهاج رابط رسانهای خانم ابتکار و مترجم کتاب تسخیر او (حمله به سفارت آمریکا و گروگانگیری) و یا مدیران دفتر محیطزیست سازمان برنامه. حسن روحانی یا بیخبر بوده از دروغهایی که نوشته شده و دستش دادهاند یا با اطلاع کامل آنها را به خورد جامعه جهانی داده است. در هر دو صورت چیزی از مسئولیت او در شمایل رییس دولت کم نمیکند. اگر او چهره موجهی به نسبت محمود احمدینژاد از خود ارائه کرده است، دستکم در یک مورد با او مو نمیزند و آن دروغگویی است.
منبع: iranwier
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر