نگاهي به...

هر آنچه منتشر ميشود به قصد و هدف آگاهی رسانی و روشنگری است۰ ما حق "آزاد ی بيان" و" قلم" را جزء لاينفک مبارزه خود ميدانيم! ما را از بر چسب و افترا زدن باکی نيست! سلام به شهدای خلق! سلام به آزادی!

۱۳۹۶ مهر ۶, پنجشنبه

بیش از ۴۰ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر هستند


ایران وایر: مقام‌های ایران درباره اینکه خط فقر کجاست و چند نفر زیر این خط زندگی می‌کنند، تفاهمی ندارند. اوایل شهریور امسال محمد نهاوندیان، معاون اقتصادی رئیس‌جمهوری شمار ایرانیان زیر خط فقر را ۱۰ میلیون نفر اعلام کرد. اما کمتر از سه هفته بعد، پرویز فتاح رئیس کمیته امداد گفت می‌توان تا ۲۰ میلیون نفر را در دایره فقیران مطلق قرار داد. به گفته آقای فتاح، تعیین و اعلام خط فقر، برای دولت هزینه سیاسی و بین‌المللی دارد. با استفاده از آمارهای رسمی، می‌توان شمار افراد زیر خط فقر در کشور را تخمین زد و داده‌ها نشان می‌دهد که احتمالاْ شمار ایرانیان زیر خط فقر بسیار بالاتر از آمارهایی است که مسئولان ارائه کرده‌اند. نکته مهم‌تر این است که داده‌ها مشخص می‌کنند که شمار خانوارهای زیر خط فقر در سال‌های اخیر رو به افزایش بوده است.

اندازه‌گیری خط فقر در ایران

انتشار رسمی و شفاف خط فقر مطلق و نسبی از طرف دولت‌ها به‌طور طبیعی امکان بررسی‌های تحلیلی و سیاست‌گذاری را فراهم می‌آورد و ضمن وادار ساختن دولت‌ها به پاسخگویی درباره آن، مانع از آشفتگی آماری و رونق حدس و گمان‌های بی‌پایه نیز خواهد شد. اما در ایران از جایی به‌یکباره این شفافیت آماری در نظر دولت تبدیل به یک تهدید شد و از آن پس آمار رسمی خط فقر هیچگاه منتشر نشد. آخرین آمارهای رسمی از خط فقر در ایران به سال ۱۳۹۲ و مطالعه انجام شده در مرکز آمار ایران برمی‌گردد. در این سال خط فقر مطلق برای یک خانواده شهری در ایران به‌طور تقریبی ماهیانه یک میلیون تومان بوده است. در ادبیات اقتصادی فقر را عدم بهره‌مندی از رفاه می‌دانند و رفاه را نیز با میزان مصرف و هزینه خانواده‌ها اندازه‌گیری می‌کنند. به همین دلیل برای برآوردی به‌روزتر از وضعیت خط فقر در ایران می‌توان از داده‌های مربوط به طرح بودجه خانوار (بانک مرکزی) یا طرح هزینه‌-درآمد خانوار (مرکز آمار) کمک گرفت. طرح‌های سالانه مرکز آمار به دلیل آنکه به تفکیک مناطق شهری و روستایی منتشر می‌شوند اطلاعات بیشتری فراهم می‌کنند اما از سال ۱۳۹۳ به این‌سو جزئیات آنها منتشر نشده است. به همین دلیل در این یادداشت از داده‌های طرح بودجه خانوار شهری استفاده کرده‌ایم که تا پایان سال ۱۳۹۵ اطلاعات آن منتشر شده است.

برای اندازه‌گیری خط فقر روش‌های متعددی وجود دارد که با توجه به معیارهای مختلف تحقیقاتی و جغرافیایی می‌تواند منجر به نتایج متفاوتی نیز بشود. یکی از ساده‌ترین این روش‌ها که با استفاده از این پژوهش منتشر شده از سوی بانک مرکزی انتخاب شده، استفاده از ضریبی از (۶۶ درصد میانگین) هزینه یک خانوار متوسط به عنوان خط فقر نسبی در هر سال است. نمودار ۱ نشان‌دهنده تغییرات خط فقر نسبی ماهانه در ایران از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵ است. همان‌گونه که از نمودار پیداست اگر در سال ۱۳۸۵ یک خانوار شهری ایرانی با درآمد ماهانه کمتر از ۴۰۰ هزار تومان در ماه فقیر نسبی به شمار می‌رفته است در سال ۱۳۹۵ این عدد به دومیلیون و دویست هزار تومان در ماه رسیده است. رشدی که اگرچه شتابان اما متناسب با روند تورم‌های بسیار بالای سال‌های ذکر شده نیز بوده است.

خط فقر کجاست؟

برای درک بهتر مفهوم خط فقر لازم است بدانیم که در هر سال چه درصدی از خانواده‌های ایرانی زیر خط فقر قرار داشته‌اند. اگرچه آمار ارائه شده در اینجا منحصر به خانوارهای شهری است اما با توجه به سهم ۷۴ درصدی جمعیت شهرنشین از کل جمعیت تقریبا ۸۰ میلیون نفری ایران در سال ۱۳۹۵، سهم فقرای شهری از کل جمعیت خانوارهای فقیر سهمی تعیین‌کننده خواهد بود. تخمین جمعیتِ زیر خط فقر نسبی با استفاده از میزان خط فقر نسبی و نیز پراکندگی خانوارها در گروه‌های هزینه‌ای در نمودار دو نشان داده شده است.

منبع: بانک مرکزی- گزارش سالانه بررسی بودجه خانوار در مناطق شهری ایران

در این نتایج درصد جمعیت زیر خط فقر نسبی در ده سال گذشته همواره بین ۴۰ تا ۴۵ درصد در نوسان بوده است به نحوی که در سال ۱۳۸۵ این درصد نزدیک به ۴۲ درصد و در سال ۱۳۹۵ نزدیک به ۴۴.۵ درصد بوده است. در نمودار فوق اما علی‌رغم حرکت خط فقر در بازه‌ای مشخص می‌توان دو روند جزئی را تشخیص داد. روند کاهش خط فقر در سال‌های ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ و روند افزایش خط فقر از سال ۱۳۹۱ تا کنون. روند کاهشی را می‌توان از اثرات اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها از ابتدای سال ۱۳۸۹ دانست که به نظر می‌رسد در دو سال نخست تا حدی سبب کاهش فقر شده است. با این حال بلافاصله از سال ۱۳۹۱ روند افزایشی دوباره آغاز می‌شود. این سال همزمان با اوج‌گیری تحریم‌های بین‌المللی و نیز اوج‌گیری تورم است که بعضا از نتایج اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها نیز محسوب می‌شود. پس از سال ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ نیز اگرچه تحریم‌ها کمتر شده است اما وضعیت اقتصاد ایران به‌گونه‌ای بوده است که کماکان درصد افراد زیر خط فقر در حال رشد است.

بودجه فقرزدایی

یافته‌های فوق فارغ از نوسانات مقطعی آنها نشان می‌دهد اقدامات دولت‌های ایران برای مقابله با فقر تاکنون نتایج مطلوبی به همراه نداشته است. در ایران اگرچه دولت متولی رسمی اقتصاد، تامین اجتماعی و رفاه در کشور به شمار می‌رود اما تنها بازیگر این عرصه نیست. علاوه بر دولت نهادهای دیگری مانند بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی، ستاد اجرایی فرمان امام نیز وجود دارند که فقرزدایی از جمله وظایف رسمی آنهاست. با این حال اطلاع دقیقی از وضعیت بودجه و مخارج این نهادها که مستقیما زیر نظر رهبر ایران اداره می‌شوند وجود ندارد. از سوی دیگر در بودجه دولت ایران نیز ردیف بودجه مشخصی برای هزینه‌های مربوط به فقرزدایی ذکر نشده است. با توجه به همه این موارد ما وضعیت دو نهاد رسمی متولی فقرزدایی در ایران یعنی سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام را که مستقیما از دولت ایران بودجه دریافت می‌کنند مورد بررسی قرار داده‌ایم. بنابر آمار اعلام شده از سوی رئیس کمیته امداد در سال ۱۳۹۵ تعداد افراد تحت پوشش کمیته امداد پنج میلیون نفر و تعداد افراد تحت پوشش بهزیستی ۲ میلیون نفر بوده‌اند.

در سال ۱۳۸۷ سازمان بهزیستی مجموعا ۴۳۴میلیارد تومان و کمیته امداد مجموعا ۱۴۹۷ میلیارد تومان از دولت ایران بودجه دریافت کرده‌اند. این اعداد در سال ۱۳۹۵ به ۱۹۳۴ میلیارد تومان برای سازمان بهزیستی و ۴۰۲۹ میلیارد تومان برای کمیته امداد رسیده است.

نمودار ۳ نشان می‌دهد که در فاصله سال‌های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۵ تغییرات مجموع بودجه این دو نهاد با لحاظ قیمت‌های ثابت سال ۱۳۸۷ چگونه بوده است. این نمودار نشان می‌دهد که در سال‌های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ که سالهای اوج تورم در ایران بوده است بودجه این دو نهاد عموما کمتر از تورم افزایش یافته است و به عبارت دیگر ارزش بودجه آنها کاهش یافته است. اتفاقی که با روند افزایش فقر در سال‌های پس از ۱۳۹۰ نیز همراستا است.

این روند در دوره دولت اول حسن روحانی معکوس شده است و بودجه این دو نهاد از سال ۱۳۹۳ بیشتر از متوسط تورم افزایش یافته است. با این‌حال مجموع بودجه فقرزدایی به قیمت ثابت همچنان بسیار کمتر از بودجه سال ۱۳۸۷ است. از سوی دیگر دولت ایران در این فاصله سالانه مقدار ۴۰ هزار میلیارد تومان نیز یارانه به خانوارهای ایرانی پرداخت کرده است. یارانه‌ای که از سال ۱۳۸۹ تا کنون همواره میزان آن ماهانه ۴۵۵۰۰ تومان به‌ ازای هر نفر ثابت بوده است و با لحاظ کردن تورم سالانه عملا ارزش آن در انتهای سال ۹۵ به کمتر از یک پنجم ارزش اولیه کاهش یافته است. مجموع این کاهش ارزش بودجه از یک سو و کاهش ارزش یارانه‌های نقدی از سوی دیگر می‌تواند توضیحی برای روند افزایشی تعداد خانواده‌های زیر خط فقر در سال‌های اخیر باشد.

جمع‌بندی

روندهای آماری فوق چند واقعیت را برای ما عیان‌تر از پیش می‌سازد. نخست آنکه عدم انتشار رسمی خط فقر از طرف دولت ایران سبب پدید آمدن تفاسیر و روش‌های مختلفی برای محاسبه خط فقر شده است که امکان بررسی‌های تحلیلی را محدود می‌کند. در نتیجه آشفتگی آماری و تکیه بر حدس و گمان بی‌پایه سبب می‌شود نتوان دولت را به صورت مشخص وادار به پاسخگویی و سیاست‌گذاری‌های اساسی کرد. دوم آنکه تعداد خانواده‌های زیر خط فقر در ایران پس از کاهش نسبی مجموع هزینه‌های مربوط به فقرزدایی در یک دوره کوتاه، مجددا رو به افزایش گذاشته است. دست آخر، وضعیت کنونی آمار نشان می‌دهد که اگر در ایران برای مبارزه با فقر به سرعت چاره‌ای اندیشیده نشود، روند افزایش تعداد خانوارهای زیر خط فقر ادامه خواهد داشت و جامعه بیش از پیش فقیر خواهد شد.  در حال حاضر تقریبا نیمی از خانوارهای جمعیت شهری ایران زیر خط فقر زندگی می‌کنند!

هیچ نظری موجود نیست: