دروازههای فرسوده بخش اشتغال در حوزه کشاورزی دوازده سال است که گشایشی نداشته است. این موضوعی است که موجب نگرانی کارشناسان کشاورزی شده و دولت را وادار به ارائه لایحه ۱.۵ میلیارد دلاری اشتغال روستایی کرده است . البته رسیدن به این آمار خیلی هم به کنکاش نیازی ندارد و نگاهی به سن و سال کشاورزان و خالی بودن جای جوانان بر سر باغات و زمینهای زراعی این موضوع را تایید میکند.
با دو تن از روستاییان شمال کشور گفتگویی کوتاه داشته ایم. آن ها از وضعیت فعلی شغلی و درآمدی خود در روستا می گویند:
- افرادی که کشاورزی میکنند، مشخص نیست که کارش میگیرد یا نه! در چند سال اخیر به طور مداوم با ضرر روبرو بودیم. به قول معروف بالا و پایین دارد و ریسکش بالاست. خیلی از افراد آمدند با پنجاه میلیون تومان، با شصت میلیون تومان ورشکست شدند.
- جوان امروز میخواهد خانه بخرد، ازدواج کند، میخواهد زندگی کند، با کشاورزی چطوری میخواهد این کارها را بکند؟ اصلا درآمد کشاورزی ما چیست؟ تشویق می کنیم که بیایید در کشاورزی و دامداری. میگویند شما درآمدتان چیست!؟ الان اگر مشتری باشد هم کشاورزیمان را میفروشم و هم دامداریم را میفروشم.
«بعد از یک سال دو سال زمان سپری شدن خسارت وارده، هنوز نتوانسته است بیمهاش را بگیرد یا برخلاف قانونی که در مجلس ما تصویب کردیم که در خرید محصولات تضمینی حتما باید افزایش سالیانه براساس نرخ تورم باشد که با کمال تعجب همین برای سال ۹۶ قیمت گندم که به اصطلاح بیشترین محصول و بیشترین اشتغال را در این بخش و درآمدی را داریم، متاسفانه دو نیم درصد اعلام میکند. خب طبیعی است که با این برخوردها، با این نوع کملطفیها نسبت به بخش کشاورزی روز به روز به جای اشتغال در روستاها، بیایم حاشیهنشینی را زیاد میکنیم و مسائل دیگر. »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر